ارسالها: 1329
#101
Posted: 28 Oct 2012 13:56
دوست دختر قبليم با دوست پسر جديدش عكس انداخته واسم فرستاده منم فرستادم واسه باباش
همه لات بازیات واسه مامانه بوده خون ریزیاتم که عادت ماهانه بوده
...
ارسالها: 1329
#103
Posted: 29 Oct 2012 17:49
بچه همسایمون داره از مهد با دختر همبازیش میاد
بعد من با خنده بهش میگم: وقتى با یارى، پس چى كمدارى؟!
کره خر اومده در گوشم میگه: خونه ى خالى
خونه:
من:
خودش:
ارمان هاي امام راحل رو كه ديگه نگو...
همه لات بازیات واسه مامانه بوده خون ریزیاتم که عادت ماهانه بوده
...
ارسالها: 273
#107
Posted: 1 Nov 2012 04:13
مادربزرگم دو سال پیش میخواست ختم انعام بگیره و تمام خانومای فامیلو یه خانوم مداح هم دعوت کرده بود.
از صبح همه داشتیم کمکشون میکردیم که یهو ، یک ساعت مونده به مراسم برق رفت .
مادر بزرگم به پدرم گفت:
سریع زنگ بزن اداره برق بگو برقمون رفته!
بابای ما هم زنگ زدو گفت:برق ما رفته!
یهو مادر بزرگم از اونور گفت:
بگو خانوم آوردیم، کلی پول دادیم، حالا برق رفته شما خسارت مارو میدی...؟؟؟
بابای ما هم هول شد و با عصبانیت به طرف گفت:
کلی پول دادم خانم آوردم ، حالا که برق نیست چه خاکی تو سرم بکنم؟ شما خسارت میدی....؟!؟!
طرف هم نه گذاشت نه برداشت با خنده گفت:
دوست عزیز 2 تا شمع روشن کن شاعرانه تره...!! :
لوتی هم نسلش عوض شده :-D
یه مدت نبودیم هم نسلای ما رفتن ی سری جدید اومدن :-D
ارسالها: 273
#108
Posted: 1 Nov 2012 04:19
دختره نشسته بود توی کتابخونه که یه پسری وارد شد و رفت کنار دختره آروم بهش گفت :
ببخشید میتونم اینجا بشینم ؟؟؟
دختره بلند داد زد :
نه تو نمیتونی دوست پسر من بشی...
همه برگشتن و پسره رو نگاه کردن....
پسره هم حالش گرفته شد رفت نشست سر یه میز دیگه ...
چند دقیقه بعد دختره اومد کنار پسره آروم بهش گفت : من روانشناسی خوندم ....
خوب میدونم منظور پسرا چیه ....
پسره بلند داد زد : نه ماشین BMW ندارم ولم کن ...
همه برگشتن دختره رو نگاه کردن دختره کلی خجالت زده شد ...
پسره آروم به دختره گفت : منم حقوق خوندم ... خوب بلدم کسی رو توی جمع شرمنده کنم ...)))))))))
لوتی هم نسلش عوض شده :-D
یه مدت نبودیم هم نسلای ما رفتن ی سری جدید اومدن :-D
ارسالها: 1095
#109
Posted: 1 Nov 2012 14:59
رفتم هندونه بخرم هندونه فروشه میگه خیالت راحت مثل قنده اگه غیر این بود بیا برات عوضش میکنم
تو خونه بعد از کل خرج برق برا خنک کردنش شکوندیم دیدیم سفیده
بردم بهش میگم اخه این کجاش مثل قنده تو جوابم میگه من سفیدیشو گفتم نه شیرینیشو
از امروز این آیدی رو به بکی از دوستان واگذار کردم ...درپناه دوست
فرشاد
ارسالها: 1095
#110
Posted: 4 Nov 2012 12:14
دختره بهم زنگ زده جای اینکه من بگم شما اون میگه شما! منم در عین ناباوری گفتم ببخشید اشتباه برداشتم.خداحافظ
از امروز این آیدی رو به بکی از دوستان واگذار کردم ...درپناه دوست
فرشاد