ارسالها: 14491
#91
Posted: 11 Feb 2013 16:26
من گنجشک نیستم
مصطفی مستور
«من گنجشک نیستم» داستان روزمرگیهای مردی است که خواهرش برای معالجه، او را به مجتمع درمانی سپرده و در حال حاضر او ساکن طبقه نهم و واحد 902 از این تیمارستان است. راوی به خاطر مرگ همسرش افسانه (وقت وضع حمل) و فرزندش، سردردهای عجیبی دارد و گاهی وقتها کلهاش داغ میشود؛ «انگار چیزها بر محیط دایرهای به مرکز من، شروع میکنند به چرخیدن» (صفحه 15).
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#92
Posted: 11 Feb 2013 16:40
حکایت عشقی بی قاف بی شین بی نقطه
مصطفی مستور
مجموعهی «حکایت عشقى بى قاف، بى شین، بى نقطه» از شش داستان کوتاه تشکیل شده است که از لحاظ فرم روایى و جهانى که مستور تلاش در باورپذیر کردن آن دارد به هم نزدیک هستند. در این داستانها ما اغلب با مولفههایى روبهرو هستیم که در آنها همنشینى نوعى خوانش متافیزیکى با روابط ساده و روزمرهی انسانى- اجتماعى محور اصلى داستانها را تشکیل مىدهند. در این مولفهها عناصر تکرار شوندهاى مانند سکون سنگین زمان، توجه به جزئیات بى اهمیت و تبدیل شدن یک ماجرا به پرترهاى از ناکامىهاى هستى شناسانهی خوانش داستانها را کمى «خاص» مىکند. مصطفى مستور در اعم داستانهاى این کتاب کوشیده تا با مکث پیرامون یک رابطهی خوشایند، شیطنتآمیز و یا تلخ انسانى زوایایى را روشن کند که زندگى ازهم گسیختهی آدمهایش را موجب شده
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#93
Posted: 11 Feb 2013 16:51
من دانای کل هستم
مصطفی مستور
این مجموعه حاوی هفت داستان کوتاه از مصطفی مستور است
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#94
Posted: 11 Feb 2013 16:59
استخوان خوک و دست های جذامی
مصطفی مستور
داستان در آپارتمان هفده طبقهی خاوران اتفاق مىافتد که ساکنان هر طبقه و هر واحد مشکلاتى را در یک روز از سر مىگذرانند که نتیجهی عملکرد بعضىها تا فرداى آن روز و بعضىها مثل ملول و بندر تا دو هفته به درازا مىکشد. محسن و زنش قصد دارند از هم طلاق بگیرند اما به خاطر دختر نه سالهشان، درنا، از این کار منصرف مىشوند. الیاس پسر دکتر محمد و دکتر افسانه مهرپور گرفتار سرطان مغز استخوان است. دکتر ظرف چند روز داوطلبى را پیدا مىکند که در سایت بانک خون جهانى، قیمت عضو اهدایىاش را براى پیوند 75 هزار دلار اعلام کرده است. سوسن در واحد خود هر شب مردانى را به «فریز» مى آورد و از آنان پول مىگیرد. در این میان شاعرى که از زندان آزاد شده و از طرف غلام سگى آشنایى با سوسن به وى داده شده است برخلاف دیگران، شبها نزد سوسن صوفىمنشانه شعر مىگوید و در نهایت پس از به وجود آمدن یک عشق مجازى از او دور مى شود تا سوسن براى همیشه از احتمال برخوردارى از زندگى سالم در آینده محروم بماند. گروه جوانان اهل آواز و موسیقى و رقص و پارتى هم تعللى در کارشان به وجود مىآید که آن را در دفتر فروش لوازم پزشکى در طبقهی پانزدهم حل مى کنند و باز به عیش و عشرت جمعىشان مىپردازند. ....
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#95
Posted: 11 Feb 2013 17:09
چند روایت معتبر
مصطفی مستور
چند روایت معتبر درباره ی عشق : معلم فیزیکی که عاشق شاگردش کیمیا شده است .
چند روایت معتبر درباره ی زندگی : کسری که همراه سایه زندگی می کند و به مهتاب می اندیشد .
چند روایت معتبر درباره ی مرگ : تکه هایی از زندگی افراد مختلف ، مرگ ، خودکشی ، عروسی
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#96
Posted: 11 Feb 2013 17:14
روی ماه خداوندرا ببوس
مصطفی مستور
روی ماه خداوند را ببوس از آن جهت کار قابل اعتنایی است که مستور توانسته است در آن بدون هیچگونه شعارپردازی و داوری های یکطرفه، به خلق شخصیت هایی نایل آید که کاملا مستقل عمل می کنند و هیچ ردپایی از حلول ذهن نویسنده در آنها یافت نمی شود؛
نکته قابل توجه در اثری چون روی ماه خداوند را ببوس این است که نویسنده خود را از قید تعلقات دست و پاگیر رها کرده و نوع نگاه و زندگی دیگری را تجربه کرده است. می توان گفت که شخصیتهای این اثر به طور کامل در وجود نویسنده ته نشین شده اند و نفس در نفس او زندگی می کنند و به بیان فنی تر، همدیگر را پذیرفته اند و بر همین اساس، حسی از باور را در خواننده نیز ایجاد می کنند.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#97
Posted: 11 Feb 2013 17:17
عشق روی پیاده رو
مصطفی مستور
در این مجموعه، 12 داستان کوتاه به چاپ رسیده مضمون داستان "شب یلدا" از این قرار است: "رویا" و "ابراهیم" از اوان کودکی تصمیم میگیرند با هم عروسی کنند. آن دو بعد از بالندگی، این امر را تحقق میبخشند؛ اما ابراهیم پس از چندی به جبهه میرود و شهید میشود از آن پس، رویا هر شب خاطرات گذشته را مرور میکند و با این خاطرات روزگار میگذراند.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#98
Posted: 11 Feb 2013 20:13
دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد
انا گاوا لدا
ترجمه ای از الهام دارچینیانان
این مجموعه شامل دوازده داستان کوتاه است. داستان هایی که با وجود سادگی باعث مشغولیت ذهنی خواننده می شوند؛ داستان هایی که در سال نخست انتشار صد هزار نسخه در فرانسه فروش داشته است و تا کنون به 20 زبان ترجمه شده و در فرانسه و بلژیک چند جایزه معتبر را به خود اختصاص داده است.
«در حال و هوای سن ژرمن ، سقط جنین، این مرد و زن، اُپل تاچ، آمبر ، مرخصی، حقیقت روز، نخ بخیه، پسر کوچولو، سال ها، تیک تاک و سرانجام» عنوان داستان های این مجموعه است.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#99
Posted: 11 Feb 2013 20:25
قصه ی تهمینه
محمد محمد علی
تهمینهی آقای نویسنده تنهاست و باید بهتنهایی از عهدهی زندگی برآید و از سویی با تنها بودنش و نبود مردش کنار بیاید. او درگیر گذران زندگی ست. تهمینه یک زن امروزی است، ولی نه روشنفکر است و نه داشگاه رفته است، بااینحال دغدغههای زندگی مدرن را دارد.
در قصهی تهمینه پس از جدایی تهمینه از سیروس، ما این بار با مرد ماجرا و دلاوریها و سلحشوریهایش همراه نمیشویم، این بار با زن همداستان میشویم و روایت او را پی میگیریم؛ زنی که در انتظار باز آمدن مرد است، بااینوجود از راه نمیماند و جاهطلبیهای خودش را دارد.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#100
Posted: 11 Feb 2013 20:33
«دخترم، عشق ممنوع!»
شهلا آبنوس
محور اصلی این رمان درباره وضعیت اجتماعی و فرهنگی برخی اقشار جامعه ایرانی در دهه 60 و برخی موضوعات حاشیه جنگ و نیز تقابل زندگی شهری با روستایی است.
در خلاصه داستان نیز میخوانیم: فرزانه، دختری با خاطرات شیرین کودکی، به همراه خانوادهاش از روستا به تهران میآید. خانواده فرزانه بسیار سنتی است و پدر و مادرش به دلیل تلاش فراوان برای تربیت فرزندانشان زبانزد خاص و عام هستند. در همین احوال، دانشجویی برای زندگی با خانواده فرزانه، وارد زندگی آنها میشود. عشق بین فرزانه و دانشجوی تازهوارد، زندگی خانواده این دختر جوان را وارد درگیری عجیبی میکند. هیچکدام از اعضای خانواده با این عشق موافق نیستند.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟