ارسالها: 24568
#1,071
Posted: 3 Jan 2017 00:07
جنگ انگليس و عثماني در بين النهرين و عواقب آن در ايران
نويسنده: عباس ميرزا فرمان فرماييان - منصوره اتحاديه ( نظام مافي ) - بهمن فرمان
مروري بر كتاب
كتاب حاضر، مهم ترين، ارزش مندترين و طولاني ترين بخش از تاليفات عباس ميرزا فرمان فرماييان(سالار لشكر) است، كه از تحولات سياسي، جغرافيايي، و تاريخي ناشي از جنگ جهاني اول، در بين النهرين، سخن مي گويد.
اگر در نظر داشته باشيم كه سالار لشكر يكي از نخستين ايرانياني است كه در مدارس عالي نظامي اروپا تحصيل كرده و با تازه ترين اصول نظامي گري آن عصر آشنا بوده،...
و اگر در نظر داشته باشيم كه عباس ميرزا عضو دولتي بوده كه مهاجرين و مليون ايراني، در همان ايام، در صفحات غربي ايران تشكيل داده بودند،...
آن گاه اهميت و تازگي كتاب او، بيش تر و بهتر آشكار مي شود.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#1,072
Posted: 3 Jan 2017 00:08
كافه كاكائو
نويسنده: نيما مراقبی
مروري بر كتاب
نيما مراقبي، نويسنده و بازيگر تئاتر است كه در آلمان زندگي ميكند. اين نويسنده به دو زبان فارسي و آلماني مينويسد. در مجموعه داستانها و رمانهاي او مهاجران ايراني نقش اصلي را بر عهده دارند. در نوشتههاي او فرهنگ، آداب و رسوم و عقايد ايراني، جاري است. به واقع در داستانهاي او سنتها و باورهاي ايراني در كنشها و واكنشهاي شخصيتهاي داستانياش بسيار مؤثرند.
اين رمان انعكاس جامعه زنان رها شده از قيد سنت مردسالار و پويا در مقابل مردان سرسخت و سرگشتهاي است كه هنوز در رفتارهاي ستمگرانه سنتي محصورند. در اين رمان خانوادهاي ايراني در غربت تصوير ميشود و تمامي مؤلفههاي يك زندگي شرقي و گرم در برابر فضاهاي مدرن غربي و سرد آمدهاند. راوي اين رمان دختر بچه دوازده سالهاي است كه اهل كتاب و موسيقي است و در كنار خانواده كوچك خود تجربيات جديدي را ميآزمايد. مراقبي از ديد اين راوي، طنز رواني را در رمانش وارد كرده است كه خواننده را براي پيشبردن داستان ترغيب ميكند.
کافه کاکائو سرگذشت آنانی است که به سرزمین های دوردست کوچ کرده اند و اینک در آنجا ماندگار شده اند.آنان گرچه در اینجا ریشه دارند اما ساختارشان در آنجا به بار نشسته و اینک بار داده و به بر نشسته.خود نیز گاه در تالش اند و درگیر ته نشست رسومات سنن سرزمین مادری، اما آیا می توان در برابر پویایی باز هم در خود بود؟
زن نمی پذیرد، ناگهان برمی آشوبد و...
فهرست
· زمستان: سهند
· تابستان: تولد
· بهار: ميهمان
· پاييز: سفر دايي
· زمستان: تصميم كبري
· تابستان: جنوب فرانسه
· پاييز: جدايي
· بهار: كافه كاكائو
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#1,073
Posted: 3 Jan 2017 00:08
دست نوشته ها
نويسنده: فرهاد كشوری
مروري بر كتاب
رمان دست نوشته ها بر اساس دو ساخت بنا شده است؛ يكي از ساخت ها پنهان است. در اين ساخت كه به حوزه ي كار قاتل و انگيزه هاي قتل مربوط است جز ارجاعات اندكي كه گفته شده است چيز بيشتري دستگيرمان نمي شود. و ساخت ديگر كه روشن است و كليت مكتوبِ رمان را شامل مي شود؛ شاهد قتلي كه تمام تلاشش اين است كه از دست قاتلي كه در پي پاك كردن ردپايش همه جا در تعقيب اوست، دامان خود را برهاند و چون در اين كار توفيق نمي يابد، خود قرباني بعدي مي شود.
ساخت پنهان يا تاريك داستان زمينه اي گسترده تر از فضاي رمان دارد؛ گستره اي كه پيش از آغاز كتاب، در عمق تاريخ و فهم تاريخي شخصيت اصلي رمان (و به مدد او خواننده ي رمان )وجود دارد و در طول رمان و پس از پايان كتاب نيز در ذهن خواننده اش هر لحظه تكرار و پژواك مي شود. تنها چيزي كه از ساخت پنهان رمان وجود دارد مردي است بي چهره، قوي هيكل، با موهاي پرپشت و اُبژه هاي وحشت زايش كه كت و شلواري است به رنگ قهوه اي، كاپشني سرمه اي و البته يك پيكان سواري سفيد كه هيچ علامت مميزه اي آن را از آن همه پيكان سفيدي كه تمام طول داستان را آكنده اند جدا نمي كند. از انگيزه هاي قاتل هم چيزي نمي دانيم مگر اين كه سر و كارش با دست نوشته هايي است كه سخت از افشا شدنشان هراس دارد. و همين!
بخش تاريك رمانِ دست نوشته ها، طرحي است كه مسئوليت تكميل آن مستقيماً بر دوش خواننده است. در اثر خوانش است كه طرح پنهان نويسنده به امري واقع بدل مي شود. در گفتماني هرمنوتيكي بين خواننده و متن، خواننده با يافتن نكات ارجاعي از ميان رخدادهاي داستان، و با استفاده از مشتركات فرهنگي و تاريخي با شخصيت هاي داستان و همچنين اطلاعات اجتماعيِ خود، در كار ساختن و تكميل طرح، فعالانه شركت مي كند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#1,074
Posted: 3 Jan 2017 00:09
بهین
نويسنده: هستی طريقت
مروري بر كتاب
"رضا" تنها پسر خانوادۀ متوسطی است که تمام تصمیمات زندگیاش را پدر یا مادرش میگیرند. او پس از گرفتن مدرک تحصیلی، مدتی در مغازۀ دوستش، امین، کار میکند و ساعاتی را هم در بنگاه پدرش میگذراند. مادر رضا اصرار دارد که که او با دختر داییاش هستی ازدواج کند ولی رضا برای اولینبار با خواستۀ خانوادهاش مخالفت میکند.
در این میان زنی به نام "بهین" به طور مرتب با رضا تماس میگیرد و رابطهای تلفنی با او برقرار میکند. رضا پس از مدتی به طور ناخواسته دلباختۀ بهین میشود و از او خواستگاری میکند، ولی بهین با رد خواستۀ او اعتراف میکند که در زندگیاش وقایع و حقایقی وجود دارد که در اولین فرصت برای رضا بازگو خواهد کرد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#1,075
Posted: 3 Jan 2017 00:10
تجربه هاي آزاد
نويسنده: شهرنوش پارسی پور
مروري بر كتاب
عجب اشتباهی
البته از جهتي درست ميگفت. ميخواستم دعوتهايش را جواب بدهم كه فكر نكند اينها را به عنوان نامزدبازي قبول كردهام، ولي اينطور پيش آمده بود كه او فكر بكند طغيان نسوان عليه زور و ظلم چندهزار ساله كه در همين اواخر به ثمر رسيده بود، خون مرا هم به جوش آورده است.
گفتم: آقاي يگانه چرا اينطور فكر مي كنيد؟
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#1,076
Posted: 3 Jan 2017 00:15
معادله
نويسنده: محمد دبيری
مروري بر كتاب
در سكوت نشسته بر آسمون ابري شهر ، جايي كه زمين در حسي از اميد قطرههاي باران را تمنا ميكرد ؛ بيان درد و رنج كسي كه بيگناه به بند كشيده شده بود بر ذهنم سنگيني ميكرد.
كسي كه در گذشتن از شكنجههاي ناتمام ، جلوی چشم انسانهايي كه به نظر حس انسانيت در آنها نيمه مرده است مرزها را با خود ميكشيد غافل ازاين حقيقت كه آيا تن نحيف و زجر كشيدهاش ميتواند پاسخي به اين مفهوم گنگ باشد كه زنده بودن در كدام معادله معنا میشود؟ ...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#1,077
Posted: 3 Jan 2017 00:17
اشک سوزان
نويسنده: فاطمه كنگرانی
مروري بر كتاب
دختری از خانواده مسیحی تحت تأثیر اخلاق خوب محمد دانشجوی مسلمان که در شرکت پدرش کار می کرد شیفته او می شود
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#1,078
Posted: 3 Jan 2017 00:17
فرار از وظیفه ی مادری
نويسنده: تقی غلام تبار
مروري بر كتاب
داستاني از تقي غلام تبار
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 14491
#1,079
Posted: 6 Jan 2017 08:13
بی باد، بی پارو
بی باد، بی پارو عنوان کتابی است از فریبا وفی که در 135 صفحه و توسط انتشارات نشر چشمه در سال 1395 به چاپ رسیده است. موضوع اصلی این کتاب داستان های کوتاه فارسی است.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 24568
#1,080
Posted: 14 Jan 2017 19:00
آنها هيچ از بهشت نمي دانند
نويسنده: امين انصاری
مروري بر كتاب
نمي دانم از كجا بايد شروع كنم.
انگار ذهنم خالي شده!
هنوز چمدان ها گوشه اي افتاده اند.
بسته و سنگين!
نگاه منتظرشان را مي فهمم.
دلشان مي خواهد زودتر فارغ شوند.
چه كنم؟!
دست هايم دل به كار نمي دهند...
هيچ وقت برايت ننوشته بودم.
مي دانم.
تعجب كرده اي.
اينقدر سنگين، و به روش آقا معلم ها و يا شايد عريضه نويس هاي دور ميدان عادلت، كه يادت هست چقدر رند و بي حيا، كلمات را به جنگ ميز قاضي مي فرستادند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند