ارسالها: 531
#101
Posted: 11 Feb 2013 20:44
""کوری""
شاهکار ژوزه ساراماگو نویسنده ی پرتغالی
برنده ی نوبل سال۱۹۹۸
این کتاب واقعا یکی از بهترین کتاب هایی هست که خوندم.
داستان اون مربوط به شهری میشه که دچار بیماری مرموزی میشه که به کوری همه ی انها می انجامد در این میان تنها زنی حدودا چهل ساله از آن در امان می ماند و حاضر به ازخودگذشتگی های بسیاری می شود.
"کوری" یک رمان خیلی خاص هست.یک اثر تمثیلی که بیرون از حصار زمان و مکان یک رمان معترضانه ی اجتماعی، سیاسی هست که آشفتگی ها و اجتماع و انسان های سردر گم رو که در دایره های افکار خودشون و مناسبات اجتماعیشون گرفتار هستند تصویر می کند.
بهتون توصیه می کنم در اولین فرصت این کتاب رو بخونید.
لینک دانلود
من یک زن خوشبختم
و خیابانی که راه مرا دنبال می کند
خوشبخت است
و کوچه ای که
به گریبان خانه ام می رسد
خوشبخت است
ارسالها: 531
#102
Posted: 11 Feb 2013 20:56
"هزارتوهای بورخس"
خورخه لوئیس بورخس
این کتاب مجموعه ای از داستان های کوتاه بورخس هست.
هنوز هم بعد سالها می تونم لذتی رو که از خوندن این کتاب بردم به یاد بیارم.
داستان هاش و مخصوصا پایان بندی این کتاب شما رو شگفته زده خواهد کرد.
در این کتاب نوعی جهان بینی خاص بورخس و روح و بیان بورخس هست که ما رو تحت تاثیر خودش قرار میده.
ساختار این کتاب شیوههای تازهای در نوشتن داستان کوتاه رو به وجود آورد که جدایی از شیوهی روایت داستان مدرن و ورود به عصر پسامدرن تلقی میشه.
لینک دانلود
من یک زن خوشبختم
و خیابانی که راه مرا دنبال می کند
خوشبخت است
و کوچه ای که
به گریبان خانه ام می رسد
خوشبخت است
ارسالها: 531
#103
Posted: 11 Feb 2013 21:14
""ناتور(ناطور) دشت""
شاهکار "جی.دی سالینجر"
این کتاب داستان خاصی دنبال نمیشه.شما با یک داستان یکنواخت طرفید که تجربه ی من میگه نمی تونید حتی یک صفحه ی اون رو نخونده رد کنید.جالب این هست.گاهی حس می کنید هیچ فراز و فرودی نداره.هیچ هیجانی بهتون دست نمیده ولی به صورت عجیبی تمام داستان شما رو محو خودش می کنه.
در این رمان طرح واقعی وجود ندارد و کتاب تماما شرح مشاهدات دقیق و تیزبینانه ی پسرکی است تنها در دنیای مملو از ریا و دورویی و ارزش های ساختگی.دنیایی که خود نوعی مضحکه ی جهنمی است.چون دنیایی است نیازمند عشق اما نمی داند چگونه آن را پیدا کند.
این کتاب واقعا منو متعجب کرد که چطور تونستم یک روایت اینقدر ساکن رو نه تنها خط به خط بخونم که بعد از تموم شدنش دوباره بازخوانی کنم این کتاب رو.
یکی از رمان هایی است که نمایانگر نیاز نسل جوان است.نسلی که می خواست پس از جنگی خانمان سوز طی دوران صلحی کاذب و دودمان بر انداز .اعتراض خود رو علیه ناکامیهای دنیای بزرگسالان فریاد کنه.
بیان دنیای سردر گم خیلی از ما آدم ها این دوره هست.
با اونکه توصیف منحرفان جنسی، روابط نامشروع، نوشیدن مشروبات الکلی و فحش های بسیاری در کتاب هست به حدی که این باعث شد که از سوی خیلی ها کتاب نامناسب و غیر اخلاقی معرفی شده و جزو کتب ممنوعه قرار بگیرد. اما نکته ی جالب اینجاست که بعد از مطالعه ی کتاب مابا داستانی روبرو هستیم که نه تنها فساد و انحراف و بی قیدی اخلاقی را نمی ستاید، که برعکس در ستایش معصومیتی بی همتا و کودکانه است.
این کتاب رو که از درخشان ترین آثار قرن ۲۰ و بهترین اثر نویسنده اش محسوب میشه اگر تا الان نخوندید از دست ندید.
لینک دانلود
من یک زن خوشبختم
و خیابانی که راه مرا دنبال می کند
خوشبخت است
و کوچه ای که
به گریبان خانه ام می رسد
خوشبخت است
ارسالها: 531
#104
Posted: 11 Feb 2013 21:26
کافکا در کرانه
هاروکی موراکامی
این کتاب سرنوشت دو شخصیت رو دنبال می کنه.یکی نوجوانی که به خاطر پیش بینی شوم و ادیپ گونه ی پدرش در پانزده سالگی از خانه فرار می کنه و دیگری پیرمردی که کارش پیدا کردن گریه های گم شده هست و هیچوقت نمی تونه خاطره ی مرموزی که در کودکیش براش رخ داده رو فراموش کنه.
وقتی اسم کتاب رو می خونیم خود نام "کافکا" کلی ذهنیت در ما ایجاد می کنه.
این داستان رو نمیشه رها کرد تا وقتی که تموم بشه.یادم میاد من دو روز تمام هیچ کاری جز خوندنش انجام ندادم و بعد مدتها افکارم تححت تاثیر جمله های این کتاب بود.
کتاب در مورد سرگشتگی و دوگانگی روحی و جسمی آدمها در دوران معاصر هست.کتابی پر از استعاره.اسطوره و راز و رمز.
از اون کتاب هایی که حس میکنی بعد از سال ها نیاز هست با نگاهی جدیدتر دوباره بخونیش.
لینک دانلود
من یک زن خوشبختم
و خیابانی که راه مرا دنبال می کند
خوشبخت است
و کوچه ای که
به گریبان خانه ام می رسد
خوشبخت است
ارسالها: 14491
#105
Posted: 11 Feb 2013 21:32
قطار در حال حرکت است
میترا داور
«قطار در حال حرکت است» نوشته میترا داور را باید اثری متفاوت با بسیاری از مجموعه داستانهایی که این روزها شاهد انتشار آنها هستیم، به حساب آورد. این داستانها از زبانی یک دست و نثری متمایز با اغلب مجموعه داستانهای امروزی – که نشان از عدم وسواس نویسندگان آنها در زمینه نثر متن داستانی دارد- برخوردار است. به خصوص اینکه نثر داور، کار شده و حتی از برخی جنبهها پهلو به نثری شعرگونه می زند.
داستان حکایت زنی پا به ماه است که در محیطی مردانه کار می کند و مورد تمسخر همکاران مرد خود قرار میگیرد: «به طرف دستشویی راه افتاد. میبایست از کنار سالن بستهبندی بگذرد. بیشترشان مرد بودند. مدام به او چشم غره میرفتند که یعنی جای مردها را شما تنگ کردهاید، بروید خونه بنشینید دیگه. چیزی که بارها به او گفته بودند.»
تمام داستانهای «قطار در حال حرکت است» به نوعی از روابط مسخشدهی اجتماعی حرف میزنند، چنان که خواننده در مواجهه با آنها از خود میپرسد که آیا ما خود آن را ساختهایم، چقدر در به وجود آوردن آن سهم داشتهایم و آیا واقعاً مجبور به زندگی در آن هستیم
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#106
Posted: 11 Feb 2013 22:08
با شرفها
عماد عصار(ع راصع)
کتاب با شرفها که مجموعه ای از اتفاقات و قضایایی است که صورت حقیقت دارد و از فن داستان سرایی و خیالبافی به کلی عاری است توسط ع راصع به رشته ی تحریر کشیده شده است.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#107
Posted: 12 Feb 2013 16:05
کافه پیانو
فرهاد جعفری
کافه پیانو در میان نسل جدید رمانها و داستان های ایرانی (داستان های مدرن) متولد شده است ,که به جرات میتوان گفت در میان آنها یک شاهکار است. انتشار بی امان این نسل از داستان ها نشان میدهد که دیگر قرار نیست کسی به سبک کلاسیک و سنتی بنویسد. یا برای مثال دیگر قرار نیست چوپان عاشقی نی محزونش را بردارد و زیر پنجره ی اتاق یک شازده خانم قجری بنوازد.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#108
Posted: 12 Feb 2013 16:16
ارمیا
رضا امیر خانی
ارمیا، نخستین کتاب رضا امیرخانی است؛ وی این کتاب را در سال 1372 هجری شمسی نوشت. نام کتاب از شخصیت اصلی آن وام گرفته شده، پسری که سالهای پایانی جنگ ایران و عراق را در جبهه گذرانده و پس از قبول قطعنامه به تهران بازگشته است تا زندگی را ادامه دهد. نحوه زندگی اجتماعی پس از جنگ برای او که سالها در شرایط متفاوتی زندگی کرده، بسیار دشوار است. به همین دلیل تصمیم میگیرد از تهران به شمال کشور سفر کند تا در تنهایی به مسائلی که در این مدت با آنها دست به گریبان بوده بیاندیشد.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#109
Posted: 12 Feb 2013 16:18
ناصر ارمنی
رضا امیر خانی
این کتاب مجموعهای از یازده داستان کوتاه با عناوین زمزم، انگشتر، رتبه قبولی، یک پژوهش خشن، کوچولو، ناصر ارمنی، کمال، سه نفر، خیابان، سال نو و گوش شنوا است. ناصر ارمنی داستان مردی به نام ناصر است که فرزندِ همسر دوم پدر خود است. پدر برای آنکه بابت اختیار کردن همسر دوم به دردسر نیفتد و دیگران، خصوصا همسر اولش از این قضیه بویی نبرند، برای آنان خانهای در محلة ارمنیها، که در آن زمان برای مسلمانان اقامت در آن محلهها ننگ بود، خریداری کرد. لقب ارمنی را از همان دوران نوجوانی همسالان ناصر به او دادند و در این داستان میخوانیم چطور با وجود تلاشهایی که کرد حتی تا پس از مرگش نیز نتوانست این لقب را از کنار اسم خود پاک کند.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#110
Posted: 12 Feb 2013 18:15
من او
رضا امیر خانی
داستان مربوط به زندگى فردى به نام على فتاح است. راوى،قهرمان داستان هم هست، ماجراهاى زندگى خود را، از کودکى تامرگ، روایت مىکند. على فتاح فرزند یک تاجر ثروتمند است و در جنوب شهر زندگى مىکنند. در کودکى، پدر خود را از دست مىدهد و تحت نظر پدر بزرگش بزرگ مىشود. در نوجوانى به مهتاب،همبازى دوره کودکى خود، دل مىبندد. ولى این علاقه به ازدواج نمىانجامد. سالها بعد، مهتاب با خواهر على به فرانسه مىروند. خواهر على با یک مبارز الجزایرى ازدواج مىکند. این مبارز ترورمىشود و او و مهتاب به ایران برمىگردند. در زمان موشک باران تهران، خواهر على و مهتاب به شهادت مىرسند. على فتاح نیز بعداز بخشیدن آنچه از اموال پدرى مانده است، فوت مىکند.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟