ارسالها: 24568
#1,141
Posted: 2 Jul 2018 19:51
این روزها
نویسنده: م. بهارلویی
مروری بر کتاب
باز برگشته و خانه محل تنش شده است. دستگاه پخش را روشن کرد و آهنگ غربی تندی پخش شد و برای اذیت دیگران صدایش را تا آخرین حد زیاد کرد و بلند داد زد: الهه برام چایی بیار. از آیینه به او نگریستم، خیلی دلش می خواست برایش نبرم تا گزکی به دست بیاورد. با خشم لبم را فشرده و به آشپرخانه رفتم و کمی بعد سینی حاوی استکان چای را مقابلش نهادم. ابتدا با چشمان سیاهش چپ به استکان و بعد به من نگریست و گفت: منظورم صبحونه بود.
نگاهی به ساعت انداختم و مقنعه ام را که اتو کرده بودم برداشتم و جلوی آیینه سر کردم و هم زمان گفتم: به من چه! می خواستی زودتر از خواب بیدار شی. با خشم گفت: فکر کنم مدتیه تو دهنی نخوردی. هنوز زاده نشده کسی که به من تو دهنی بزنه. مثل فنر از جا پرید که داد زدم و مادر را به کمک خواستم. داد مادر هم برخاست و گفت: -باز شروع کردید! الهه این قدر سر به سر داداشت نذار. با پوزخند گفتم: ببخشید امید خان که می خواستم بزنم تو دهنت. امید یک قدم بلند به سویم برداشت که جیغی کشیده و پشت مادر پناه بردم اما امید از رو نرفت و باز به سراغم آمد که مادر گفت: خجالت بکش پسر اون وقتی به من پناه آورده تو حق دست زدن بهش نداری.
امید با خشم به من نگریست و گفت: آخرش که چی از اون پشت در میای یا نه؟ مادر به خاطر این که قائله را بخواباند گفت: تو مگه دیرت نشده؟ پاشو برو. امید پرسید: این موقع روز کجا می خواد بره؟ می خواستم بگویم به تو چه که مادر زودتر گفت: مدرسه. چینی به ابرویش افتاد و گفت: مدرسه؟ مادر گفت: می خوان برن اردو. امید گفت: با اجازه کی؟ گفتم: ببخشید یادم نبود که باید از شما اجازه بگیرم. -من اجازه نمی دم بری. برخاستم و کوله ام را برداشتم و گفتم: هنوز یه مرد دیگه تو خونه داریم واسه تو زوده ادعای مردی بکنی. -مامان بگو خفه شه وگرنه می زنم تو دهنش ها.
مادر با عصبانیت بر پای خود کوبید و گفت: خدا منو بکشه که از دست شما دو تا راحت بشم، کاش سر زا رفته بودم یا شما مثل اون یکی سر زا می مردید و راحت می شدم. هنوز مادر در حال نفرین کردن خودش و ما بود که به سرعت از ترس این که دست امید به من برسد بیرون پریده و کفش را ور کشیده و قدم در کوچه نهادم. جلوی در الهام را دیدم از قیافه ام می توانست همه چیز را تشخیص دهد و پرسید: باز با امید یکی به دو کردید؟ بدون این که جواب بدهم و بدون سلام، خداحافظی کردم. ترانه سر کوچه منتظرم بود. با سر به ترانه سلام کرده و با هم راه افتادیم.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#1,142
Posted: 2 Jul 2018 19:52
بوسه عذرا
نویسنده: جرج ویلیام مک آرتو رنلدز
مروری بر کتاب
نگارش: شاپور آرین نژاد
«بوسه عذرا» در کنار کتاب «الحمار یحمل اسفارا» ـ اثر «کنتس دوسگور» و ترجمه «محمدحسن خان اعتماد السلطنه» ـ در زمره نخستین رمانهای سیاسی ترجمه شده در عصر قاجار به حساب میآیند؛ دورهای که هر دو نیز گرفتار سانسور شده و تا دیرگاهی از دسترس عموم به دور ماندند.
محتوای این رمان تاریخی، شورش آزادیخواهان بوهمیا در اتریش در قرن پانزدهم میلادی علیه سلطنت و ارباب کلیسا است.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#1,143
Posted: 2 Jul 2018 19:57
آتش بدون دود
سه جلدی
نویسنده: نادر ابراهیمی
مروری بر کتاب
گوکلان به یموت دختر نمی دهد و از یموت دختر نمی آورد_ هنوز هم.
بیشک، در این سالها، سدهایی شکسته است و فرو ریخته است.
اندیشه در راه است تا عادات را سرنگون کند.
ما به وحدت نیازمندیم، همانگونه که به آب و عشق.
اما هنوز هم یموت به گوکلان دختر نمی دهد_ مگر به اکراه و پنهانکارانه.
و یک یموت پیر، به یک گوکلان پیر، به زحمت سلام می کند_ و به سردی.
و یک گوکلان قدیمی، به یک یموت قدیمی، قالیچه نمی فروشد...
یموت و گوکلان، دو قبیله ی بزرگ ترکمن اند_ بزرگترین قبائل ترکمن، و شاید ریشه دارترین شان در این خاک. و آنها به روایات بسیار و به اعتبار مدارک تاریخی، پیش از حضور اسلام نیز در اینجا ساکن بوده اند و به حق، ایرانی اند...
فهرست
· گالان اوجا، شاعر وحشی
· شام ناتمام
· کینه
از غربت عشق
· آغاز تفرقه
· لحظه های خوف آور انتخاب
· اینچه برون
· بیوک اوچی در آتش
· و...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#1,144
Posted: 2 Jul 2018 19:57
خاکی و آسمانی
نویسنده: دوید وایس
مروری بر کتاب
سرگذشت ولفگانگ آمادئوس موزار
کنتس لو تزوف از معاشرت با ولفگانگ محفوظ بود و به او می گفت پس از بازگشت از پاریس ، در رقص مهارت چشمگیری یافته است ولی ولفگانگ دیگر از این تحسین چندان خوشش نمی آمد.
ابراز تمایل کنتس برای اینکه در همه مهمانی ها حتی در جشنهای درباری ، ولفگناگ را به عنوان حریف میدان رقص با خود همراه ببرد از جهتی افتخار و موهبتی محسوب می شد ولی کنتس دیگر سالخورده شده بود و همسن مادام دی پی نه به نظر می آمد بدون اینکه از هوشمندی و ظرافت فکری وی بر خوردار باشد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#1,145
Posted: 2 Jul 2018 19:58
روانشناسی توده ها
نویسنده:گوستاو لوبون
مروری بر کتاب
پدید آمدن جنبش های توده ای بزرگ ، که خود طی چندین ده سال اخیر شاهد و قربانی آنها بوده ایم ، توده ای شدن فزاینده زندگی اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی باعث شده اند که ما امروزه از پرسش زیر به مراتب شدیدتر از انسانهای اوایل قرن حاضر به تکان آییم .
پرسش این است که هرفرد چگونه جزیی از یک توده ی از لحاظ تشکیلاتی وروانی کم و بیش متحد الشکل می شود وچه عاملی باعث می شود تا وی به کاری دست بزند ویا از انجام عملی خودداری ورزد ؟
در سراسر گیتی هیچ اثر تخصصی دیگری به اندازه این کتاب روانشناسی توده ها معروف و پر آوازه نیست و بسیار کمیاب نیز می باشد، انسان در هرجا که امروزه به روانشناسی جامعه میپردازد و یا در پی جستجوی زمینه های پنهان روانی و قوانین غالبا معما گونه رفتار آدمی در بطن جامعه بر ی آید هنوز این اثر را میخواند واز آن نقل می کند ...
هرفرد چگونه جزیی از یک توده ی کم و بیش متحد الشکل می شود وچه عاملی باعث می شود تا وی به کاری دست بزند ویا از انجام عملی خودداری ورزد ؟ در هرجا که امروزه به روانشناسی جامعه میپرداند و یا در پی جستجوی زمینه های پنهان روانی و قوانین توده وار رفتار آدمی بر می آیند هنوز این اثر گوستا لوبون جامعه شناس مورخ و پزشک ضدسوسیالیسم فرانسوی را میخوانند واز آن نقل می کنند ..کتاب مورد علاقه آدولف هیلتر.
شایان ذکر است مفهوم توده نخستین بار با چاپ همین کتاب، یعنی روانشناسی تودهها اثر گوستاولوبون مشهور گردید.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#1,146
Posted: 2 Jul 2018 19:58
زن مادر ؛ نگاهی متفاوت به مسئله زنان
نویسنده: رویا منجم
مروری بر کتاب
نگاهی متفاوت به مسئله زنان
آموختن از اشتباهات و پرهیز از پیمودن راههایی که بهای گزافی برای آن پرداخت شده، بیآنکه الزاماً به همان اندازه شادی و رضایتخاطر به ارمغان آورد، چیزی است که در این مقطع از تاریخ مشرق زمین میتواند بیاندازه سودمند و مؤثر باشد.
زنان مشرق زمین اکنون در موقعیتی استثنایی قرار دارند. آنان میتوانند همان راههای سخت زنان باخترزمین را بروند و بهایش را نیز بپردازند، یا میتوانند با پند گرفتن از اشتباهات آنان به راه سومی در روند تکامل خود دست پیدا کنند.
برای یافتن این راه سوم، نخست لازم است که از دورنمای دیگری هم به مسأله زن نگریست.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 2323
#1,150
Posted: 10 Jul 2018 22:12
بروس وین، شخصیت محوری فیلم بتمن آغاز میکند، در زمان کودکی در چاهی میافتد. پس از اینکه دستهای از خفاشها به طرفش هجوم میآورند، ترس از خفاش همواره در وجودش باقی میماند. مدتی بعد، هنگامی که بروس و پدر و مادرش به خاطر ترس او از خفاشها از سالن اپرا خارج میشوند، دزدی مسلح به آنها حمله میکند و والدین بروس را میکشد. بروس که خود را در این ماجرا مقصر میبیند، تصمیم میگیرد که قدرت ترسش را بر ضد شروران به کار گیرد...نشر چترنگ فیلمنامۀ بتمن آغاز میکند را همراه با استوریبورد آن به چاپ رسانده است و جلدهای بعدی سهگانۀ شوالیۀ تاریکی را نیز در نوبت چاپ دارد.بتمن آغاز میکند در سال 2005 روی پردۀ سینماها رفت. این فیلم نهمین فیلم پرفروش جهان در آن سال شناخته شد. منتقدان نیز از آن استقبال کردند و بسیاری آن را بهترین فیلم ابرقهرمانانۀ تاریخ دانستند. بتمن آغاز میکند توانست نامزد دریافت جایزۀ اسکار بهترین فیلمبرداری و سه جایزۀ بفتا شود. نولان که با ساخت فیلمهایی چون یادآوری، میانستارهای و تلقین از موفقترین فیلمسازان قرن حاضر به شمار میرود، با بتمن آغاز میکند قواعد جدیدی برای سینمای ابرقهرمانی تعریف کرد.
ویرایش شده توسط: Erfan1993