ارسالها: 24568
#1,251
Posted: 14 Aug 2019 20:53
آواز کشتگان
نویسنده: رضا براهنی
مروری بر کتاب
این بار که می آمدند، دیگر دفعه آخر بود.
این را می دانست. چیزی ساده تر از این نمی توانست باشد. آنها باید تصمیم می گرفتند، مستقیم ،دقیق و بدون رودربایستی ، و وارد عمل می شدند. و عمل را تا مرحله آخر اجرا می کردند.
مثل کسی که هواپیمایی را از زمین بلند کرده بود، و حالا چاره ای نداشت جز این که پرواز کند و حالا چاره ای نداشت جز این که پرواز کند؛ و پرواز می کرد، به دلیل اینکه نمی دانست چگونه به زمین بنشیند و ....
همیشه خوشی ها عقب می افتند ولی بدبختی ها سرموقع یا حتی زودتر از موقع به سراغمان می آیند....
«آواز کشتگان» که از رمانهای مطرح دهه60 است؛ روایت محمود شریفی، استاد دانشگاهی است که به خاطر مقالات و نوشتههای ضدرژیم پهلوی راهی زندان میشود و بعد از تحمل شکنجههای سخت از زندان آزاد میشود. اما بعد از آزادی از زندان دیگر نمیتواند در سمت استاد، در دانشگاه تدریس کند. او حالا دیگر کارمند اداری دانشگاه است.
محمود پسر مشهدیقربان، پادوی یکی از تجارتخانههای بازار تبریز، بعد از سالها استاد دانشگاه شده اما بهدلیل مبارزه روشنفکرانه در محیط دانشگاه و انتشار مقالاتی و اقدامات افشاگرانه علیه رژیم شاهنشاهی سرنوشت دیگری پیدا میکند. زندان، کابل، شوکبرقی، شکنجههای جوراجور و دستآخر هم شاید مرگ... و حالا فاجعه اینجاست، اگر مرگ نباشد، سوءتفاهم مردم بهخاطر آزادیاش، نوعی مرگ تدریجی است. رمان در سهبخش «قهرمان زشت»، «حدیث پریداران» و «حدیث آینه چشمان» پیش میرود. «اینبار که میآمدند، دیگر دفعه آخر بود. این را میدانست. چیزی سادهتر از این نمیتوانست باشد.
آنها باید تصمیم میگرفتند، مستقیم، دقیق و بدون رودربایستی وارد عمل میشدند و عمل را تا مرحله آخر اجرا میکردند... طرفهای او دیگر او را خوب میشناختند و او هم آنها را خوب میشناخت. این دفعه به هر صورتی که پیداشان میشد، دفعه آخر بود.» رمان اینطور آغاز میشود. محمود شریفی به زندان رفته و برگشته بود. اولها بت جوانان شده بود و در هر اثری از او تصویری از یکمبارزه طولانی پیدا میشد. بعدتر از سمت استادی اخراج و به کارمند اداری دانشگاه تبدیل شد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#1,252
Posted: 14 Aug 2019 20:55
پوست انداختن
نویسنده: کارلوس فوئنتس
مترجم: عبدالله کوثری
مروری بر کتاب
کارلوس فوئنتس یکی از برجسته ترین نویسندگان امروز امریکای لاتین است و پوست انداختن از آثار مهم او به شمار می رود. در این رمان دو لایه را می توان تشخیص داد. لایه ی نخستِ این رمان تحلیل و بازنمایی چهار شخصیت داستان است که در حال سفر هستند. در حین صحبت های آن ها چهره ی امروزی آن ها را بازمی شناسیم و با بازگشت به گذشته چهره ی پیشین آن ها را می شناسیم. اما در فصل پایانی کتاب در طی یک محاکمه، چهره هایی از شخصیت های رمان ارائه می دهد که کاملا ناشناخته است.
شخصیت های رمان سیال و متغیرند؛ مکان ها نیز در طول روایت جا عوض می کنند و همه چیز حتی خود رمان و راوی هم مدام در حال پوست انداختن هستند. پوست انداختن رمان حادثه نیست، رمان تفکر است. خواننده با گزینه های مختلف روبه رو می شود و این مستلزم مشارکت و دقت اوست. فوئنتس در این رمان، علاوه بر کاوش در روان انسان ها، سیری شگفت در تاریخ و فرهنگ غرب دارد.
راوی روایت خود را در شبی از ماه سپتامبر در لاکوپل به پایان میبرد و بر آن میشود تا حربه زنگارخورده گورنبشته را بهکار گیرد. چون این گفتار به پایان میرسد، کتاب آغاز میشود. ضیافتی ناممکن. و راوی همچون شخصیتی در منظومهای، پیش از آن که سراییدن آغاز کند رخصت میطلبد.
امروز وقتی شما چهار نفر وارد شدید هرچه دیدید خیابانهای باریک کثیف بود و خانههای بههم چسبیدهای که همه شبیه هماند، همه یکطبقه، همه دیواری بیروزن با دری بیش از حد بزرگ از چوب ترکخورده، همه با رنگ ناشیانه زرد و آبی. بله، میدانم، گهگاه خانهای هم بود که خبر از ثروت مالکش میداد، بنایی فاخر که پنجرههای رو به خیابانش آرایههایی را به رخ میکشید که مکزیکیها شیفته آناند، نردههای آهنی، و سایبانهای پارچهای با تیرکهای صلیبوار.
شما این را نمی فهمید چون امروز احساس می کنید حقانیت و تقدس خودتان را در مقابله با جنون آشکار متهم ثابت کرده اید. با همه این ها او منجی شماست. جنون پر برکت او چیزهایی را که شما همگی فراموش کرده اید به یادتان می آرد, این که هر کدام از ما ازش برمی آید که تا آنجا که شقاوت پیش می رود شقی باشد, غرور محض داشته باشد, حتی قادر است کمی رنج ببرد.
... هستی آدمیزاد در نهایت یک راهپیمایی سخت و انفرادی است که برنده اش نه آدم تیزپاست و نه آدم شجاع یا حتی آدم مریض و وامانده بلکه آن کسی است که تصوری از عظمت احتمالی خودش دارد و آن قدر دلیر هست که به خاطر آن عظمت زندگی کند. راز آلمان هم این بود که هر فرد آلمانی, خودش تک و تنها , چنین تصویری از خودش دارد. مهم ترین کار رایش سوم این بود که این تصویر پنهان و فردی را به یک مقصد ملی تبدیل کرده بود, چیزی مایه ستایش و ارضا کننده خاویر و همسرش الیزابت به همراه فرانتس و دوست دخترش ایزابل با ماشین راهی سفری هستند تا از مکزیکو سیتی به دراکروز (ساحل دریا) بروند . در بین راه ماشین آنها خراب می شود و آنها ناچار شب را در هتلی در شهر چولولا می گذرانند .
در شب دو زوج جایشان را با هم عوض می کنند و از بین دیالوگ های بین شخصیت ها و افکار خوانی آنها پی به گذشته شان می بریم . چگونگی آشنایی خاویر و الیزابت ، عشق آنها و اختلافات فعلیشان .فرانتس که در زمان جنگ در آلمان و طراح یکی از اردوگاه های مرگ بوده که نهایتا دوست دخترش را به آنجا می فرستند . ایزابل نیز تنها 23 سال دارد و جوان تر از ان است که بار گذشته را به دوش بکشد .
رمان پر از جا به جایی شخصیت ها و زمانهاست . شخصیت ها دائم پوست می اندازند و عوض می شوند .
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#1,253
Posted: 14 Aug 2019 20:55
با دلباختگی
نویسنده: پی یر بوالو - توماس نارسه ژاک
مروری بر کتاب
نویسندگان این کتاب، نام هایی شناخته شده برای علاقه مندان ژانر پلیسی هستند و در مجموعه نقاب آثار شاخصی از آن ها منتشر شده است.
در این کتاب نیز، به شیوه معمول نویسندگانش، با تحلیل های روانی شخصیتی بی ثبات و شکننده روبه رو هستیم که از بد روزگار دلباخته زنی به غایت مغرور و با اراده می شود. این دلباختگی به فرجام تاثرانگیزی می انجامد و می بینیم که قربانیان واقعی، همگی، حامل عامل سقوط اخلاقی و نابودی خویش اند.
... هوا تاریک روشن بود که مثل یک دزد راهش را گرفت و رفت. وارد آپارتمان خودش شد، در اتاق قدم زد تا اینکه از فرط خستگی به روی تختخوابش افتاد.
نمی خواست بخوابد، اول می بایست راه حلی پیدا کند. ولی آیا راه حلی وجود داشت؟ فوژر، با همه قدرتش، بیهوده آن را جست وجو کرده بود. و از اوا شفا نیافته بود ...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#1,254
Posted: 14 Aug 2019 20:55
شب تنهائی
نویسنده: نسرین ثامنی
مروری بر کتاب
-من بهش شک ندارم.ولی چیزی که عیانه احتیاج به شرح و بیان نداره،همه ی دنیا که با بچه ی ما دشمنی ندارن،تازه اون به سرقت پول تو مدرسه اعتراف کرده و گفته که همکلاسی اش گوش زده و فریبش داده،اینو چی می گی؟
-خب بشر جایز الخطاست، هر کسی مکنه اشتباه کنه، اون هنوز بچه است دلش خیلی چیزا می خواد که ازش محرومه. دلش می خواد سر و وضع خوبی داشته باشه می خواهد مثل بچه های دیگه خوب بخوره و خوب بگرده.گناه اون چیه که ما فقیریم.
-گناه من چیه که نمی تونم بیشتر از این دربیارم؟ خودت می دونی که کار ا فصلیه، تابستونا کار هست زمستونا نیست، تازه تو فصل کار هم با این گرونی سر سام آور اونقدر بهم حقوق نمی دن که شکممونو سیر کنیم.اگه پسرت می خواد خوب بخوره و خوب بگرده بره خودش کار کنه و رو پاهاش وایسته، اونوقت هر قدر که دلش می خواد بخوره و بپوشه.
-تو وظیفه داری اونو به خوشبختی برسونی،خدا خواسته که همین یه پسر رو داری!من داشتن و نداشتن سرم نمی شه اون باید درس بخونه و دکتر یا مهندس بشه،من واسش آرزوها دارم.یادته 20 سال تموم حسرت بغل کردن بچه به دلمون مونده بود؟حالا که خدا این نعمت رو به ما داده باید قدرشو بدونیم.
-خانم جان کف دستی که مو نداره بیا بکن،من نمی تونم کشش ندارم تو اگه دلت می خواد پسرت دکتر یا مهندس بشه که تو جلو فک و فامی پزشو بدییاالله این گود و این میدون خودت خرج تحصیلشو بده من یکی نمی تونم.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 2326
#1,258
Posted: 24 Sep 2019 10:30
(درباره کتاب زندگی در شب نوشته دنیس لیهان)
کتاب زندگی در شب نوشته دنیس لیهان نویسنده ی آمریکایی است که در سال 2012 چاپ شده و در همان سال برنده ی جایزه ی ادبی معتبر ادگار آلن پو به عنوان بهترین رمان سال 2012 شده است.داستان درباره ی مردی است که در دوران ممنوعیت فروش مشروبات الکلی در آمریکا، از دزدی در بوستون به گروههای قاچاقچی جنوب آمریکا می پیوندد و به سردستگی آنها می رسد. ولی چنین کاری عواقبی دارد که باید با آنها روبرو شود
ویرایش شده توسط: Erfan1993