ارسالها: 14491
#131
Posted: 22 Feb 2013 13:25
اوج غرور
هایده حائری
مروري بر كتاب
پولهایش را شمرد و داخل جیبی که به صورت کیسه زیر لباسش دوخته بود قرار داد . زیر لب گفت : همیشه از اون مقداری که باید به عنوان دستمزد دریافت کنم کمتره .
چاره ای نبود ، حق هیچگونه اعتراضی نداشت . تکه های نان باقیمانده از غذای ظهرش را درون پارچه ای پیچید و در ساک کوچکش قرار داد . نیم نگاهی به لباس مندرسش انداخت ، با حوصله کرکهای رنگین که حاصل قیچی زدن قالی بود را از پیراهنش جدا کرد ، موهای بلندش را زیر روسری پنهان کرد ، ساکش را برداشت و از کارگاه قالیبافی خارج شد .
هنوز چند قدمی بر نداشته بود که حس کرد چشمانش سیاهی میرود . سر جایش ایستاد ، پلکهایش را روی هم گذاشت و نفسی تازه کرد . با خود اندیشید : « حتما از گرسنگی و کار طاقت فرساست »
چشمانش را گشود و به راهش به طرف قبرستان ادامه داد .
آخر هر هفته برایش تقدسی خاص داشت . روزهای پنجشنبه ، برای دیدار پدر ، مادر و برادرانش به گورستان میرفت . از درد جدایی برایشان میگفت . از غم تنهایی ، از بی عدالتیهای زمانه و از بیرحمی های اطرافیان . با اشکهای روان ، دلش را سبک میکرد و قدرت وصف ناشدنی برای جدال با سختیها در خود می یافت و تا پنجشنبه بعد روحیه اش را حفظ مینمود .
حدود دو سالی میشد که شیوه زندگیش این گونه شده بود .
سرش را از روی قبر مادر برداشت ، دستی به صورتش کشید و چشمان خیسش را پاک کرد . نگاهی به آسمان نمود . خورشید در حال غروب کردن بود . از جایش بلند شد ، گرد و خاک پیراهنش را تکاند . ساکش را به دست گرفت ، نگاه آخری به قبرهای عزیزانش انداخت و راه خانه را در پیش گرفت ...
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 6216
#132
Posted: 28 Feb 2013 14:28
دانلود رمان تاریخی سلطان نوشته کالین فالکنر براساس واقعیت است.
کالین فالکنر در سال 1953 در لندن متولد شده است و به عنوان روزنامه نگار و نویسنده در استرالیا زندگی می کند، سلطانه سومین رمان است، خلاصه این داستان 350 صفحه ای از این قرار است؛ در قرن شانزدهم، هنگامی که امپراتوری عثمانی در اوج قدرت است، و سلطان سلیمان خان قانونی بر سه قاره و هفت اقلیم حکمرانی می کند، در پشت درهای بسته و دیوارهای بلند توپقاپو سرای 300 کنیز در بزرگترین حرمسرای امپراتوری، جدا از دنیای بیرون روزگار می گذراندند. در این جهان بسته زندگی بر اساس قوانین خاص و مستقلی می گذرد. در این «گودال مار» زندگی با نفرت و کینه توزی، توطئه و مبارزات بر سر قدرت عجین است. هنگامی که خرم را که یک دختر تاتار رومی است به حرمسرا می آوردند، زندگی عادی و روزمره حرمسرا به یکباره دگرگون می شود. این زن خیره سر و عصیانگر حاضر نیست مانند دیگران به سرنوشت خود به مثابه کنیز در حرمسرا تن در دهد! و به قوانین جاری تمکین کند. او با تمام قوا و با اراده آهنین می کوشد تا خود را به مرکز قدرت یعنی به کنار سلطان سلیمان برساند. و در این مسیر برای رسیدن به هدف خود به هر وسیله ای متشبث می شود. خرم با مهارت تمام، خود را در قلب سلطان سلیمان جا می کند و توطئه می چیند و هر صدای مخالفی را در گلو خفه می کند. و سرانجام سوگلی خاص سلطان می شود و از محبت و اعتماد کامل وی برخوردار می گردد. قدرت سیاسی خرم در مقابل معتمد سلطان، روز به روز بیشتر می شود و او با هوش سرشار و بی رحمی و قساوت خود، بزودی در جهانی که تا آن روز دنیای ویژه مردان محسوب می شد و زنان را به آن راهی نبود، به قدرت و نفوذ بی نظیری می رسد و سرانجام پس از اعدام دلخراش ابراهیم پاشا وزیر اعظم سلطان، تمام راه ها برای اجرای منویات واقعی او باز می شود ... زیرا که خرم اراده کرده است نخستین «سلطانه» دربار عثمانی در تاریخ سیصد ساله این امپراتوری شود.
شاید این روزها شماهم اسم سریال ترکی حریم سلطان به گوشتون خورده سریالی که متاسفانه اتفاقات دراون تحریف شده..کتابی سلطانه درواقع روایت خرم سلطان که چطور بادسیسه ونیرنگ خودشو ازیک کنیزک به اولین سلطانه تاریخ سیصدساله عثمانی می رسونه پیشنهاد میکنم بخونیدش....
mediafire
picofile
" تـــو " تکـرار نـمی شوی این
مــــنمـ ....
که وابســـته تر مـی شــوم....
ویرایش شده توسط: mahsadvm
ارسالها: 24568
#133
Posted: 28 Feb 2013 15:55
شبهاي سرای
نويسنده: ميشل دوگرس
مترجم: عبدالرضا هوشنگ مهدوی
مروري بر كتاب
«شبهاي سراي » سرگذشت امه دو بوك دوريوري دخترخاله ژوزفين همسر ناپلئون امپراتور فرانسه است كه در سال 1773 در خانواده اي فرانسوي و مقيم جزيره مارتينيك واقع در درياي كارائيب به دنيا آمد و در دوازده سالگي براي ادامه تحصيل در صومعه اي نزد خواهران تارك دنيا به فرانسه اعزام شد.سه سال بعد كه نزد خانواده اش برمي گشت، گرفتار دريازنان بربرشد و او را به الجزاير بردند و بيگ الجزاير به خاطر زيبايي فوق العاده اش او را به سلطان عثماني پيشكش كرد.
اين كاخ تازه را كه از اين پس از آن من است، به سراي كهنه كه ساليان سال در آن مي زيستم تر جيح مي دهم. در اين جا نور به فراواني داخل اتاقها مي شود.ما چشم انداز شهر قسطنطنيه را با اينكه اينقدر نزديك است نمي توانم ببينم. قسطنطنيه تاريخ است ، گذشته من است.ز پنجره اتاقهايم منظره آرام بخش باغ پر گل، ايوان مرمرين كنار دريا و يك كشتي باد باني را كه با شكوه بر بغار بوسفور مي لغزد از ميان قايقهاي كوچك مي گذرد و شياري روي آب به وجود مي آورد...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 14491
#134
Posted: 1 Mar 2013 10:39
خدمتکار و پر فسور
«يوكو اوگاوا»
«خدمتكار و پروفسور» اولين رماني است كه از «يوكو اوگاوا» بانوي رياضيدان و نويسنده ژاپني به فارسي ترجمه شده است. كيهان بهمني مترجم این کتاب است
در بخشي از اين رمان ميخوانيم: «پروفسور هيچوقت نفهميد ما داخل جعبه كلوچهاش را گشته بوديم. در آن لحظه يادداشتي كه بر روي جلد رساله نوشته بود من را به فكر برد: «تقديم به ن، با عشق ابدي. هيچوقت فراموشت نميكنم.» شكي نبود كه دستخط خود پروفسور بود و واژه «ابدي» براي او مفهومي متفاوت از آنچه ما از اين واژه درك ميكرديم داشت. براي او ابدي چيزي شبيه ابدي بودن قضاياي رياضيات بود.»
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 24568
#135
Posted: 1 Mar 2013 11:31
نام كتاب: گدا
نويسنده: نجيب محفوظ
مترجم: محمد دهقانی
اين كتاب رماني است در 19 فصل و 173 صفحه از نويسندهي معروف عرب و برندهي جايزهي نوبل 1988. مترجم در يادداشتي در مورد اين رمان توضيح ميدهد:
گدا شرح مختصري از مصيبت روشنفكران جهان سوم است. روشنفكراني كه در جواني پرشور و آرمان خواهاند، در ميانسالي نوميد و محافظه كار ميشوند، وـ اگر زنده بمانند ـ در پيري گرفتار عذاب وجدان ميشوند و به حكمت و عرفان روي ميآورند.
گدا تعرض دروني روشنفكري را نشان ميدهد كه آرمانهاي دورهي جوانياش را به ديده تمسخر مينگرد و در عين حال از زندگي بظاهر آسوده و بي دغدغهي خود دلزده و بيزار است. اين بيزاري كه با عذاب وجدان همراه است او را گرفتار ماجراهايي ميكند كه به انحطاط اخلاقي و اضمحلال روحي و رواني او ميانجامد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#136
Posted: 1 Mar 2013 12:30
نام کتاب: راز
نویسنده: راندا برن
مترجم : نفیسه معتکف
توضیحات:
پرفروشترین کتاب جهان ، هزاران فرد در جهان با این کتاب استثنایی به موفقیتهای باورنکردنی رسیده اند جدیدترین قانون های جذب! دهها معلم جدید راز! آخرین متدهای موفقیت!حقیقت چیست؟!... ده ها معلم (دانشمندان، روانشناسان، و روشنفکران معروف و بزرگ دنیا) جدید راز و قانون جذب با همراهی معلمان قبلی آن با شما سخن میگویند! واقعیت چیست؟!ما کی هستیم ؟ از کجا آمده ایم؟ برای چه کاری آمده ایم؟ و به کجا میرویم؟!قضیه چیست و من چرا اینجا هستم؟فیزیک کوانتوم چیست و چه میگوید؟
آیا فیزیک کوانتوم اجازه میدهد که ذهنی عالی داشته باشیم و هر آنچا را میخواهیم به سوی خود جذب کنیم ؟!
مغز آدمی قادر به انجام چه کارهایی است؟!
چگونه میتوانید مطمئن باشید آنچه میبینید دنیای واقعی است و نه شبیه سازی ذهن شما!؟
آیا این من یا ما که واقعی به نظر میرسد، نکند نامرعی و غیر واقعی باشد!؟
آیا همه واقعیتها به طور همزمان وجود دارند؟!
ممکن و غیر ممکن چیست؟!
ما چه هستیم و چگونه باید باشیم؟
چه امکانات و توانایی هایی داریم که مدتهاست از آن بیخبریم!؟
آیا میدانید مغز ما در هر ثانیه 400 میلیارد اطلاعات را پردازش میکند؟!
آیا میدانید که مغز چیزی را که میخواهد ببیند خودش مشخص میکند؟!
چگونه باید قانون جذب را بطور عملی در زندگی روزمره بکار ببریم؟!
چگونگی اثبات درستی قانون جذب با قوانین فیزیک جدید !؟
تئوری استرینگ چیست؟
فضاهای یازده بعدی چه هستند و کجایند؟!
دنیاهای موازی که با توجه به اثبات علم بی نهایتند چه هستند؟!
چطور هستی را با قصد و نیت کنترل کنیم؟!
چگونگی تاثیر کلمات مکتوب، اصوات، تصاویر و قصد و نیت بر روی کریستال های آب بدن؟!
این مسائل و سوالات مدتها ذهن دانشمندان و روانشناسان بزرگ دنیا را به خود مشغول کرده بود، امروزه آنها با اثبات از طریق علم جدید به تازگی به آنها دست یافته اند. این سوالات و عناوین مطرح شده تنها بخشی از مسائل متعددی هستند که در این کتاب به آنها پرداخته شده است.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#137
Posted: 2 Mar 2013 15:28
زرتشت و جهان غرب
نويسنده: دوشن گيمن
مترجم: مسعود رجب نيا
مروري بر كتاب
از ويژگيهاي آيين زرتشت يكي پايبندي و استواري سرسخت آن است بر توصيه و يگانگي ذات براي، چنانكه بعضي از پژوهندگان چنين انگاشتهاند كه اعتقاد به هويت يا دوگانگي عوامل خير و شر در جهان يا برابر نهادن اهورامزدا با انگره مينيو ناشي از همين پافشاري است.ازجمله اينگونه دانشمندان بايد از اشپيكل و هنينگ نام برد. پس كوشش در شناخت آئين زرتشت از مباحث جالب بوده و براي فرهيختگان و دانشپژوهان پرداختن بدان دلكش و آموزنده است.البته پوشيده نماند كه اثر حاضر بحثي است اندكي فني و كلامي كه دقت و توجه خاص در آن ضروري است.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#138
Posted: 2 Mar 2013 15:38
وزارت ترس
نويسنده: گراهام گرين
مترجم: ناهيد تبريزي
مروري بر كتاب
در هر گاردن پارتي چيزي بود كه « آرتور رو» را جذب مي كرد ، بدون آنكه مقاومتي از او بر آيد و او را مانند قرباني بي پناهي به گير غوغاي آهنگ نوازان و چكا چاك گويهاي چوبين كه به نار گيلها مي خورد مي افكند.البته امسال نارگيلي در كار نبود چون جنگ شده بود:اين هم از شكافهاي بد ريخت ميان خانه هاي بلومز بري اشكار مي شد. از آن جمله بخاري پهني كه تا نيمه ديوار بالا آمده بود مثل تصويري بخاري بر ديوار خانه عروسك ارزان قيمت و مقداري هم آيينه و كاغذ ديواري سبز و از گوشه بعد از ظهر خوش آفتاب صداي شيشه اي كه روي آن پارچه مي كشيدند مثل آواي تناساي دريا بر ساحل ريگزار.از اين كه بگذريم ميدان با آن پر چمهاي ملل آزاد و توده اي از پار چه هاي رنگين كه ظاهرا كسي آنها را از جشن پيش نگهداري كرده بود هيچ عيبي نداشت. ...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#139
Posted: 2 Mar 2013 15:53
سال ها
نويسنده: ويرجينيا وولف
مترجم: فرهاد بدری زاده
مروري بر كتاب
اين كتاب شرح زندگي یک خانواده است؛ پسرها، دخترها، پدر، مادر، عمو، زنعمو، پسرعموها، دخترعموها، مستخدم و ... .
ولف کتاب را به فصلهای مختلف تقسیم کرده و در این فصلها شرح زندگی چند نفر را باز میگوید. در واقع، داستان واکاوی و درونکاوی دوران سالخوردگی آدمی است و میکوشد به روایت و از دید ولف، بیهودگی زندگی انسان، خانواده و فامیل را روشن کند.کودکی همواره دریغای ولف بوده است. همین است که در کتابهایش کودکان و کودکی معنای ویژه دارد: «یکی از بدترین جنبههای بزرگ شدن این بود که نمیتوانستند با هم درد دل کنند.
مرگ از نگاه ولف وقوع حادثهای است بیهمتا. درست مثل خود ناب زندگی: «دیلیا از خود پرسید: مرگ این است؟ لحظههایی چنین مینمود که چیزی در شرف وقوع بود. آدمهای ولف مصنوعی نیستند. معنا دارند و از گوشت و پوست و خون درست شدهاند. خندیدن به همه چیز، به زندگی، کار درست و صادقانه" آنهاست .
ویرجینیا ولف مقتدرانه داستان مینویسد و سبک خودش را دارد. در میان داستانهایش سالها هم کتابی خواندنی است، هرچند شاهکار او نیست. اما واقعاً کدام کتاب شاهکار اوست؟ پاسخ دادن به این پرسش سخت خواهد بود.
ویرجینیا ولف از کودکی گرفتار زندگی سخت، افسردگی و البته جنون نوشتن بود. تمام زندگیاش در خواندن، نوشتن، دوستان، تلاش برای خودکشی و مبارزه با بیماری گذشت. سر آخر هم در ۵۹ سالگی واپسین تقلایش برای خودکشی کامیاب شد و خودش را در رودخانه غرق کرد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#140
Posted: 2 Mar 2013 15:58
بر فراز تپه های کرکتون
نويسنده: فلورا کید
مترجم: عطيه رفيعي
مروري بر كتاب
مارگارت دان به دلیل افسردگی ناشی از غم از دست دادن مادرش، نیاز فراوانی به تغییر داشت. بنابراین هنگامی که شغلی به عنوان پرستار خصوصی در منطقهای زیبا در اسکاتلند پیدا کرد، بلافاصله به آنجا رفت. در آنجا با ریچارد آشنا شد.
گرچه از نظر ریچارد، او کاملاً معمولی با ظاهری ساده بود اما مارگارت به او دل باخت. ولی سرانجام این عشق به کجا میانجامید؟در حالی که او در مقایسه با جولی زیبا و دوست داشتنی، دختری ساده و بیآلایش بود و از طرفی غرور و پایبندیاش به اصول اخلاقی، مانع از بیان عشقش به ریچارد میشد...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند