ارسالها: 14491
#141
Posted: 2 Mar 2013 17:52
آبشوران
علی اشرف درویشان
«آبشوران» مجموعهایست از ۱۲ داستان کوتاه «علیاشرف درویشیان»که نخستین بار در سال 1353 منتشر شد. این داستانها نیز چون سایر آثار نویسندهشان، با رویکردی واقعگرایانه تالیف شدهاند و نویسنده سعی کرده تا به شیوهی همیشگی خود، با تمرکز بر زندگی آدمهای فرودست و حاشیهای اجتماع، نوعی نقد سیاسی/اجتماعی را نیز در پس داستانهای خود ارائه کند. در این کتاب معضلات طبقهی پرولتاریای ایران در دوران حکومت شاهنشاهی بازنمایی میشود.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#142
Posted: 2 Mar 2013 17:58
آلبوم خانوادگی
مجتبی پور محسن
پدرم درآمد تا راضیاش کردم سهتا عکس برایم بیاورد. او از من عکس نخواست. اما من دوربینی کرايه کردم و با محمد رفتیم پارک، چندتا عکس گرفتیم، از جمله همین عکس. روز بعد بردم دادم دستش، گفتم اگر یزد دلش برایم تنگ شد، عکسم را ببیند. گاو نبودم. میفهمیدم کسی که سیزده روز عید حتا از سر رفع تکلیف یک تماس تلفنی دودقیقهای هم با من نمیگیرد، دلش برایم تنگ نمیشود. میفهمیدم، اما عاشق بودم. عاشق خندههایش. میفهمی؟
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#143
Posted: 2 Mar 2013 18:29
این بازی کی تمام میشود
ایت دولتشاه
افسانه روي مبل کنار تلويزيون نشسته و من روي زمين ولو شدهام و پاهام را روي عسلي انداختهام. همچنان که با يک چشم بسته دارم به فيثاغورس نگاه ميکنم و به سيگار پک ميزنم، ميگويم: «هميشه دوست داشتم يک معشوقهي مرده داشته باشم و هر هفته دور از چشم خانوادهش، يواشکي برم سر قبرش و براش گل ببرم.» افسانه هم ميگويد بارها به اين موضوع فکر کرده و او هم بدش نميآيد يک معشوقهي مرده داشته باشد. سر اين دعوايمان ميشود که کداممان زودتر بميريم کِيفش بيشتر است. ميگويم اگر من زودتر بميرم، آن وقت مجبور ميشود تکوتنها، اينهمه راه را بکوبد تا همدان و توي يک شهر غريب، آن هم اواسط هفته که کسي از خانوادهام نباشد، بيايد سر قبرم و هولهولکي برود. ميگويد از رفتن به قبرستان خلوت ميترسد. سرآخر به اين نتيجه ميرسيم که اگر افسانه زودتر بميرد به نفع همه است، چون توي همين تهران خاکش ميکنند و هر هفته با مترو
ميشود رفت سر قبرش و ساعتها آنجا نشست.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 24568
#144
Posted: 7 Mar 2013 11:59
جامعه شناسی ادبیات جهان
نويسنده: محمود تقي پور
مروري بر كتاب
تفاوت میان نقد ادبی و جامعهشناسی ادبیات در میان اصحاب علوم اجتماعی و فعالان حوزه ادبیات است. بین نقد ادبی و جامعهشناسی ادبیات مرزهای شناخته شدهای وجود دارد و در جهان آنها را میشناسند و قواعد آن را رعایت میکنند.
قبل از انقلاب شوروی، در روسیه تزاری، عدهای از روشنفکران و فلاسفه بسیار هوشمند و دقیق وجود داشتند که بر روی ادبیات کار میکردند. چنشفسکی، پیسارف و ...، این افراد در عصر طلایی رماننویسی روسیه یعنی زمان حیات تولستوی، داستایوسکی، تورگنیف و دیگر نویسندگان بزرگ، آثار ادبی را نقد میکردند و این نقدها همه علمی و با زمینه جامعهشناختی هستند. اما بعدها هیچوقت و هیچکس این نوشتهها را جامعهشناختی ندانست....
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#145
Posted: 7 Mar 2013 12:05
قاف عشق
نويسنده: محمديوسف نيري
مروري بر كتاب
نگاهی تازه به سیمرغ در منطقالطیر
آنچه در این مختصر مطرح شده است، نگاهی ویژه به بخشی از منطقالطیر است با تکیه بر آموزههای بنیادی عرفان اسلامی که در زبان و ذهن شیخِ بزرگ اهل معرفت در زیباترین و جامعترین تمثیل عرفانی و ادبی پدید شده است.
بهاعتقاد نگارنده، شیخ که افزون بر تجربههای فردی- عرفانی (= شهودی) از معارف گسترده و اندیشهی عارفان و اصول و فروع نظری و عملی عرفان اسلامی بهخوبی باخبر بوده است، دست به چنین کاری سترگ زد و بر غنای این مکتب بیفزود و اثری پدید آورد که نه قبل از او و نه بعد از او از عهدهی هیچکس برنیامد.
پدیدار شدن چنین آثاری هرچند که وامدار علم و ذوق پدیدآورندهی آن است، اما از منظومهی فکری و به بیان روشنتر سلسلهی عرفانی و تربیتیِ عارف نیز بیبهره نیست. این رابطهی فکری و علمی زمینهی روشن برای دستیابی اهل تحقیق به تفسیر بینامتنی فراهم میکند و سبب میشود که بسیاری از مشکلات و گرههای معنوی متن گشوده شود...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#146
Posted: 7 Mar 2013 12:45
عشق جای دیگریست
نويسنده: عفت قنبري
مروري بر كتاب
علي تغيير حالش را ميديد اما نمي دانست چرا آن همه اضطراب دارد.
در حالي كه سعي داشت نفس به شماره افتادهاش را كنترل كند گفت:
علي ميتونيم با هم باشيم؟ چشمان علي گشاد شد و با تعجب كمي تن صدايش را بالا برد: هيچ معلومه چي ميگي! تو عقلت را از دست دادي.
كمي خودش را جمع كرد و با نگاهي به دور و بر گفت: چرا! چون عشقم رو به زبون آوردم و يا اينكه چون از تو بزرگترم؟
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#147
Posted: 7 Mar 2013 12:53
اشتهاي آمريكايي
نويسنده: جويس كرول اوتس
مترجم: سهيل سمي
مروري بر كتاب
نویسنده در این رمان سراغ خانوادههایی از طبقه نسبتا ثروتمند میرود و اخلاق و بحثهای اخلاقی را در میان آنها بررسی میکند. به عبارت دیگر تحلیلی از طبقه نخبه ارایه میدهد و به ارزشهای اخلاقی میپردازد که به راحتی در میان این طبقه و باتوجه به تغییر شرایط و موقعیتها امکان فروریختن آنها وجود دارد.
آيا تا به حال به معناي واقعي تقدير انديشيدهايد. اين داستان يك انسان حرفهاي است كه سر و كارش به تقدير ميافتد . او كسي نيست جز « ايان مكالخ » كه سرو كارش با تقديرهاي مردم ميافتد . زندگيهاي فردي در قالب واحدهاي اطلاعات ريخته و سپس رشته رشته جمع و به سيستمها تبديل ميشوند و معادلاتي به دست ميدادند كه ميتوان گفت معادلات پيچيدهاي بودند .
اين فرد سر ويراستار ژورنال اينترنشنال بود و اين اواخر به عنوان رئيس برنامه مطالعات جمعيت شناختي پنج سالهاي انتخاب شده بود كه بودجهاش را مركز بيمه خدمات درماني تأمين ميكرد .
تحقيقي درباره ارتباطات دقيق و مرموز سن ، محيط ، وضعيت اقتصادي ، تحرك جغرافيايي ، بيماري و نقض قوانين . از نظر « ايان » همكاري افراد ناهماهنگ و نامرتبط و كاملاً بيگانه با همديگر در برنامهاي مشترك و جمعي مسئلهاي وحشتناك بود ، اما هرگز در جمع به اين موضوع اشاره نميكرد و فقط در محفلهاي خصوصي و در حضور دوستان آن را مطرح ميكرد .
در واقع آيا در ارتباط با انسان ، پديدهاي اسرارآميزتر و وحشتناكتر از اين هم وجود داشت ؟
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#148
Posted: 7 Mar 2013 13:00
هزار و يك شب
نويسنده: عبداللطيف طسوجي
مروري بر كتاب
هزار و يك شب مجموعهاي از داستانهاي افسانهاي قديمي هندي ، ايراني و عربي است كه به زبانهاي متعددي منتشر شدهاست.
شروع داستان به نقل از پادشاهي است ساساني با عنوان شهريار (پادشاه) و روايتگر آن شهرزاد (دختر وزير) است. اكثر ماجراهاي آن در بغداد و ايران ميگذرد و داستانهاي آن را از ريشه ايراني دانستهاند، كه تحت تاثير آثار هندي و عربي بودهاست. اينكه داستانهاي هزار و يك شب مشخص و روشن باشند و تعداد آنها دقيقا هزار و يك باشد چندان واقعي به نظر نميرسد. اما داستانهاي زيادي زير نام هزار و يك شب نوشته شدهاست.
بهگفته علياصغر حكمت اين كتاب پيش از دوره هخامنشي در هند به وجود آمده و قبل از حمله اسكندر به فارسي (پهلوي) ترجمه شده و در قرن سوم هجري زماني كه بغداد مركز علم و ادب بود از پهلوي به عربي برگردانده شدهاست.
اصل پهلوي كتاب ظاهراً از زماني كه به عربي ترجمه شده از ميان رفتهاست. او دليل آنكه كتاب پيش از اسكندر به فارسي درآمده را به مروجالذهب مسعودي متوفي به سال ۳۴۶ ه. ق و الفهرست ابن نديم متوفي به سال ۳۸۵ ه. ق مراجعه ميدهد و سپس با اشاراتي به مشابهت هزار و يك شب با كتاب استر تورات استدلال ميكند كه هر دو كتاب در يك زمان و پيش از حمله اسكندر نوشته شدهاند و ريشه واحد دارند.نام ايراني آن هزار افسان است و وقتي به عربي ترجمه شده، نخست الف خرافه و سپس الف ليله خوانده شده، و چنانكه حكمت ميگويد در زمان خلفاي فاطمي مصر به صورت الف ليلة و ليله (هزار شب و يك شب) در آمدهاست.
در سال ۱۲۵۹ هجري قمري، در زمان محمد شاه به دست عبداللطيف طسوجي به فارسي ترجمه شده (اين كتاب داراي ارزش تاريخي است اما در كل يك سوم كتاب اصلي را هم شامل نمي شود.) و ميرزا محمد علي سروش اصفهاني اشعاري به فارسي براي داستانهاي آن سرودهاست كه تا زمان ناصرالدين شاه ادامه داشتهاست.
داستانهاي اين كتاب داراي محتواي بسيار بوده از جمله طنز، تعاليم اخلاقي چه بد و چه خوب (بعضي از داستانهاي آن تشويق به عيش و نوش و خوشگذراني مينموده براي همين از اين حكايات صرف نظر شدهاست ولي در بعضي حكايات هم تشويق به عدالت و ايثار و جوانمردي نمودهاست.)، آداب و سنن ملل مختلف، مشكلات اجتماعي، مسافرت و سياحت و..
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#149
Posted: 8 Mar 2013 18:18
ژوزف بالسامو
نويسنده: الكساندر دوما
مترجم: ذبيح الله منصوري
مروري بر كتاب
سه جلدي
در ساحل چپ رودخانه معروف«رن» واقع در مغرب اروپا و در نزديكي شهر«وورمس» مبداء كوههائي واقع شده كه قلل آنها، گوئي مانند يك گله گاو وحشي، در وسط مه و ابر، به طرف شمال فرار مي نمايد.
در دامنه اين كوهها، آبادي خيلي كم مي باشد، به طوري كه مي توان گفت خالي از سكنه است و از ازمنه قديم، هريك از قلل مزبور مخصوص پيدا كرده از قبلي كرسي شاه_ قلعه عقاب_ كوه مار_ و غيره.
ولي از همه مرتفع تر كوهي موسوم به كوه صاعقه است كه بالاي آن نيز آثار خرابه هائي ديده مي شود.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#150
Posted: 8 Mar 2013 18:21
ده نفر قزلباش
نويسنده: حسين مسرور
مروري بر كتاب
دو جلدي
«ده نفر قزلباش» از مهمترين نمونههاي رمان تاريخي فارسي است، كه داستانهايي را در زمان صفويه روايت ميكند. داستان از زمان شاه طهماسب اول آغاز و به ديگر شاهان اين سلسله ختم ميشود.
ده نفر قزلباش به قلم حسين مسرور بعد از شهريور۲۰در روزنامه اطلاعات شروع شد كه مورد توجه و استقبال بسياري قرار گرفت؛ داستاني كه بعدها به صورت يك دوره كتاب به چاپ رسيد و نويسنده در مقدمه آن نوشت:
هنگامي كه شروع به نگارش ده نفر قزلباش كردم، پس از شهريور ۱۳۲۰ بود و مردم ايران در اثر ناكامي و محروميت ها بسيار مايوس بودند. دشمنان نيز براي نابودي آثار معنوي و نژادي ما با تشكيلات و برنامه تخريبي وارد شده بودند. هنوز جلد اول پاورقي در روزنامه اطلاعات تمام نشده بود كه سيل نامه ها و تقديرها به جانب نويسنده روان گرديد و معلوم داشت كه اين نغمه در گوش مردم ايران حسن پذيرش يافته، ما نيز تسليم و آن را تا چهار جلد ديگر ادامه داديم .
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand