ارسالها: 24568
#281
Posted: 15 May 2013 23:43
گريخته
نويسنده: مارسل پروست
مترجم: مهدي سحابي
ناشر: نشر مركز
مروري بر كتاب
گريخته مجلد، ما قبل آخر در جستجوي زمان از دست رفته است و با انتشار آن به تكميل اين اثر عظيم نزديك مي شويم . در پي اسير كه كتاب آلبر تين ، كتاب عشق و حسادت بود، مجلد حاضر كتاب مرگ و فراموشي است، شرح واپسين لحظه هاي ويرانگر زمان پيش از توصيف آواره هاي نهايش در زمان باز يافته و پيش از پيروزي پاياني انسان آفريننده.
گريخته همچنان كتابي است كه از همه مجلدات ديگر جستجو في لبداهه تر است، هر چند كه حاوي كاونده ترين و نافذ ترين صفحاتي است كه شايد در همه ادبيات جهان درباره برخي از دور دست ترين و ژرف ترين زاويه هاي روان بشري نوشته شده است.
مارسل پروست درباره كتاب حاضر گفته است :« به گمانم بهترين صفحاتي كه نوشته ام.» آيا چنين ستايشي از زبان پروست درباره كتابي، حتي اگر نوشته خودش باشد بس نيست؟
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#282
Posted: 15 May 2013 23:46
قصر به قصر
نويسنده: لويي فرديناند سلين
مترجم: مهدي سحابي
ناشر: نشر مركز
مروري بر كتاب
مردها قانون گذاری می کنند ، خانم ها به کار اصلی می رسند ، کار جدی : آرای عمومی !
هر چه قدر هم که اهل از خودگذشتگی باشی ، بدترین چیزها ممکن است سرت بیاید .
تاريخ را برنده ها مي نويسند .
اهل سياست همه ي عمر مثل دخترهاي جوان اند ... خوش آمدن !... خوش آمدن!...راي! به يك مادمازل هيچ وقت نمي گوييد "آه كه شما چه قدر خوبيد !" نه ! مثل ماريانوي اوازخوان به اش مي گوييد " واي كه در همه ي دنيا يكي مثل شما نيست !" اين حداقلي است كه ازتان قبول مي كند ! ... چهره ي سياسي هم اين طوري است !...
هميشه حق با آراي عمومي است ، به خصوص اگر حسابي احمقانه باشد ...
راستش را بخواهيد ، همين طوري بين خودمان ، آخر كارم دارد از شروعش هم بدتر مي شود ... گو اينكه شروعش هم همچو تعريفي نداشت
كله يك جور كارخانه است كه به ان خوبي كه آدم دلش مي خواهد كار نمي كند ...
سلين توي كتاب هاي سفر به انتهاي شب و مرگ قسطي از دوران كودكي و جوانيش حرف زده و توي اين كتاب مي ياد و از دوران پيري و كهولتش مي گه و بدين ترتيب سه گانه زندگي نامه اش را تمام مي كنه . سلين را در روزهاي آخر عمر داريم كه پزشكي فقير هست كه از بيمارانش پول نمي گيره و در حقيقت بيماراني فقيرتر از خودش داره .
سليني كه دچار مريضي و تب و هذيان مي شه و خاطرات قديم را پراكنده به ياد مي ياره . خاطراتي كه عمدتا برمي گرده به زماني كه آلمان دو سوم خاك فرانسه را اشغال كرد و دولت موقتي اونجا تشكيل داد دولتي توي قصر زيگمارينن و سلين دكتر اونها شد . از قصر مي گه و اون دوران از بدبختي ها فلاكت ها مصيبت ها انسان هاي دوره ي جنگ و .. .
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#283
Posted: 16 May 2013 00:15
کبوتر انگلیسی
نويسنده: استیون کلمان
مترجم: محمد جوادي
ناشر: افق
مروري بر كتاب
داستان برگفته از ماجرای واقعی شخصی به نام داميلولا تيلور نيجريايي ، مهاجر ۱۰ ساله‌ای است که رمان نیز از دید او روایت می‌شود
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#284
Posted: 18 May 2013 18:31
تمشك
نويسنده: لئو نيكولايوويچ تولستوي
مترجم: عليرضا جباري
ناشر: افكار
مروري بر كتاب
مجموعه سي داستان كوتاه
فلسفه ي تولستوي، همان آموزش انجيل است، نه بيش و نه كم؛ زيرا او بخش عمده ي آن را در سخنان عيسي يافته است.
برخي از ما كه فلسفه ي تولستوي بر زندگي مان مهر بطلان مي زند، او را به فراتر رفتن از دريافت هاي مسيح در عرصه ي عمل متهم مي كنيم.
... در شهر ولاديمير بازرگاني جوان زندگي مي كرد كه اكسينف نام داشت.او دو دكان و يك خانه داشت.
اكسنف، كه جواني زيبا با موهاي مجعد و روشن بود، مايه ي سرزندگي جمع و نخستين كسي بود كه با آواز خود در ميان ياران شور برمي انگيخت.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#285
Posted: 18 May 2013 18:34
شيطان و دوشيزه پريم
نويسنده: پائولو كوئيلو
مترجم: سوسن اردكاني
ناشر: نگارستان كتاب
مروري بر كتاب
دوشيزه پريم براي مردم دهكده گفت :
همه ما افسانه معروفي را در مدرسه شنيده ايم : افسانه شاه ميداس.
مردي كه با خدا ملاقات كرد و خدا به او گفت هر چه بخواهد به او مي دهدوميداس مرد بسيار ثروت مندي بود اما باز هم پول مي خواست و آرزو كرد هر چه را لمس بكند به طلا تبديل شود. بگذاريد به يادتان بياورم چه شد :
اول ميداس ، اثاثيه ، قصرش و هر چيزي را در اطرافش به طلا تبديل كرد و توانست باغي زرين ، درختاني زرين و پلكان هاي زرين بسازد.ظهر گرسنه شد و خواست غذا بخورد.اما همين كه ران گوسفند چرب و نرمي را لمس كرد كه خدمتكارش براي او آورده بود ، ران گوسفند هم به طلا تبديل شد.يك جام باده برداشت آن هم طلا شد.
با نوميدي به طرف زنش دويد و از او كمك خواست اما بي درنگ فهميد چه خطايي كرده ، همين كه بازوي همسرش را لمس كرد ، زن به يك مجسمه زرين تبديل شد خدمه هراسان از اين كه همين بلا سر آنها نيايد ، دوان دوان از انجا فرار كردند ، در كمتر از يك هفته ، ميداس ، غرق طلا ، از گرسنگي و تشنگي مرد . "
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#286
Posted: 18 May 2013 18:44
رودين
نويسنده: ايوان تورگنيف
مترجم: محمد هادي شفيعي ها
ناشر: ماهي
مروري بر كتاب
ايوان تورگنيف نويسنده بزرگ روس كاشف ناگفته هاي روح آدمي است. سبك و شيوه نگارش اين هنرمند خلاق كه مورد ستايش بزرگاني چون تولستوي و داستايفسكي بوده هنوز هم بعد از حدود يك قرن و اندي در نوع خود بديع و جذاب است.
...وطن بدون هريك از ما ممكن است باشد.
ولي هيچيك از ما بدون آن نمي توانيم بمانيم.
واي بر كسي كه جز اين فكر كند ...
ظهر سوزان۲۶ژوئن سال ۱۸۴۸، در پاريس، كه قيام "كارگا ه هاي ملي" تقريبا سركوب شده بود، در يكي از كوچه هاي تنگ و باريك ناحيه سن آنتوان يك گردان منظم پياده نظام در صدد فتح سنگر بندي خياباني انقلاابيون بود.
چند تير توپ سنگر را متلاشي نموده و آن عده از مدافعان سنگر كه جان سالم بدر برده بودند، سنگر را ترك مي كردند و فقط به فكر نجات جان خويش بودند. در اين اثناء ناگهان برفراز سنگر، روي بدنه فرو رفته واگن ترن اسبي، مرد قد بلندي كه نيمتنه كهنه اي به تن داشت و شال قرمز رنگي دور كمرش پيچيده بود با كلاه حصيري كه موهاي سپيد و نامرتبش را مي پوشاند نمايان گرديد.
در يك دست او پرچم و در دست ديگرش شمشير كند و خميده اي ديده مي شد. او با صداي نازك و هيجان زده شعار مي داد، از سنگر بالا مي رفت و پرچم و شمشيرش را در هوا تكان مي داد. يكي از تيراندازان هنگ "ونسان" او را نشانه گرفت و به سويش شكيك كرد... پرچم از دست مرد قد بلند رها شد و خودش مثل يك گوني، عين اينكه خودش را به پاي كسي انداخته باشد به رو به طرف پائين غلتيد... گلوله از وسط قلبش گذشته بود..
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#287
Posted: 1 Jun 2013 21:14
اوژني گرانده
نويسنده: انوره دو بالزاك
مترجم: عبدالله توكل
ناشر: پيشرو
مروري بر كتاب
در برخي از شهرستانها خانه هايي هست كه ديدارشان مثل تاريكترين صومعه ها، گرفته ترين دشتها يا غم انگيزترين ويرانه ها اندوهي در دل برمي انگيزد وشايد سكوت صومعه ها، بي باري و خشكي دشتها و اندوه مرگ آلود ويرانه ها يكجا در اين خانه ها باشد.
حيات و حركت در آنجا چندان آرام و اندك است كه اگر غريبي به اين ناحيه بيايد و چشمش ناگهان به نگاه بي فروغ و سرد موجود بيحركتي برنخورد كه صورت راهب مانندش به صداي پاي ناشناسي از پنجره بدر مي آيد اين خانه ها را بي سكنه مي پندارد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#288
Posted: 1 Jun 2013 21:24
دارا و ندار
نويسنده: ايروين شاو
مترجم: مهدي افشار
ناشر: پورشاد
مروري بر كتاب
سه جلدي
مي توان تا دورها رفت، تا فرامرزها، تا فراسوي آب هاي آتلانتيك، مي توان زير و بالاي جوامع مختلف را به مشاهده ديد، مي توان به هزار توي پيچيده خانواده هاي ديگر مليت ها راه يافت، مي توان پيچيده ترين ودشوارترين راه ها را يك نفس در نورديد و به دروني ترين و ژرف ترين اعماق هستي آدميان راه يافت، مي توان شناخت، مي توان دانست و مي توان...و فراتر از همه مي توان لمس كرد، لمس كرد و مس كرد آيين ها، سلوك، خلقيات و عواطف ديگر ملت ها را، نه به رنج سفر و واسطه هاي گوناگون كه تنها با محمل كلمات كه مي برد ما را به هزار توي هستي ها.
دارا و ندار همان محمل است كه بي رنجي خواننده اش را با وجوه حيات آدميان آشنا مي سازد:
با توماس آن مشت زن حرفه اي، با رودلف آن ديپلمات و سياستمدار شريف زاده، با گرتچن كه در انديشه تن است، با وسلي آن جوان دوست داشتني به جاي مانده از توماس، با بيلي آتن مارمولك آب زيركاه و ده ها شخصيت ديگر كه هريك وجهي از وجوه حيات يك ملت هستند.
اين چهره ها در گرماگرم حوادثي معرفي مي شوند كه خواننده را سير مي دهد در واقعيت هايي در آن سوي جهان.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#289
Posted: 1 Jun 2013 21:29
توپهاي ناوارون
نويسنده: آليستر مك لين
مترجم: محمود فخر داعي
ناشر: شركت سهامي كتابهاي جيبي
مروري بر كتاب
داستان" توپ های ناواران " داستان فداکاری و هوشیاری گروهی کوچک است که ضربه ای را به دشمن وارد می کند.
شخصیت‌های اصلی او، همواره مردانی مقاوم، معتقد به خدا؛ پایبند به اخلاق و تسلیم ناپذیرند «عروسکی بر زنجیر» بهترین کتاب وی در زمینه ادبیات جنایی و البته یکی از برترین آثار ادبی این گونه، در جهان است که در ایران با نام «قتل در آمستردام»، با ترجمه رحیم ساحلی در سری کتاب‌‌های «حادثه» چپ شده است.
ویژگی آثار مک لین، در اخلاق‌گرایی اوست.مک لین که در یک خانواده مذهبی و با پدری که کشیش بوده، بزرگ شده است، باورهای اخلاق‌گرایانه خود را در کتاب‌هایش اعمال کرده است
«توپ‌های ناوارون»، «یک مرد و یک ترن»، «قلعه عقاب‌ها»، «گروه ده نفره از ناوارون»، «ایستگاه قطبی زبرا»، «ستاره کارائیب» و «نقشه جنگی عنکبوت» از جمله آثار وی هستند که به صورت فیلم در آمده‌اند.
2000 سرباز گرسنه بيمار انگليسي در جزيره اي موسوم به « خرس » « kheros » در آب هاي يونان گرفتار شده اند و تنها راه دسترسي به اين جزيره از طريق تنگه ناوارون است ولي نيروهاي آلماني كه كنترل ناوارون را در دست دارند با نصب دو توپ غول پيكر راه عبور رزم ناوهاي انگليسي را مسدود كرده اند.
فرمانده انگليسي به۶ نفر از زبده ترين و بهترين افراد خود كه در كوهنوردي و مواد منفجره متخصص هستند، مأموريت مي دهد كه تا روز حمله نيروي دريايي انگلستان به كمك مقاومت يوناني جزيره ناوارون توپ ها را از كار مي اندازند.
گروه 6 نفره به سمت ناوارون حركت مي كند و با مقاومت جزيره تماس برقرار مي سازد تا آذوقه و مهمات دريافت كند و خود را براي صعود از صخره هاي بلند و صاف ناوارون آماده كند ولي...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#290
Posted: 12 Jun 2013 17:38
صد سند از : آلمان هيتلري و انگيزه هاي جنگ جهاني دوم
مترجم: محمد توكل
ناشر: نقره
مروري بر كتاب
گزيده هايي از كتاب رسمي سفيد آلمان
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
صفحه 29 از 134