ارسالها: 24568
#311
Posted: 15 Jul 2013 23:43
لبه تيغ
نويسنده: ويليام سامرست موام
مترجم: مهرداد نبيلي
ناشر: شركت سهامي كتابهاي جيبي
مروري بر كتاب
سرگذشت جواني كه در جنگ جهاني اول يكي از دوستانش به خاطر او كشته مي شود و اين حادثه او را تكان مي دهد و به جست و جوي جواب مسائل ابدي برمي انگيزد: خدا چيست؟ چرا درد وجود دارد؟ غرض از زندگي و مرگ چيست؟...
سامرست موام، نويسنده نامدار انگليسي، كه لبه تيغ از جذابترين و معروفترين داستانهاي اوست، ماجراهاي اين كتاب را چنان با شيريني بازگو مي كند كه مترجم پرسابقه و مشهوري چون مهرداد نبيلي گفته است كه يكي از آرزوهايش هميشه اين بوده كه روزي لبه تيغ موام را ترجمه كند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#312
Posted: 25 Jul 2013 00:52
آفروديت يا الهه عشق
نويسنده: پير لوئيس
مترجم: عبدالله توكل
مروري بر كتاب
آفرودیته یک زن جوان جذاب بود که لباس های ظریف به تن میکرد و علاقه زیادی به انداختن جواهرات داشت. مژههایی فر شده داشت و همیشه لبخندی در چهره دوست داشتنی او دیده میشد و عاشق لبخند زدن بود.
چشمانش همانند آسمان تابستان آبی، پوستی به سفیدی کف دریایی که از آن به دنیا آمده بود داشت و موهایی به رنگ طلایی همانند اشعه خورشید در هنگام غروب داشت. زمانی که از آب خارج شده و پا به خشکی میزاشت، بعد از هر قدم او زیر جای پاهایش گل هایی میشکفتند و هنگامی که به جلسات خدایان دعوت میشد همه به او عشق ورزیده و او را تحسین میکردند
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#313
Posted: 25 Jul 2013 00:56
يوسف در آيينه تاريخ
نويسنده: توماس مان
مترجم: ذبيح الله منصوري
مروري بر كتاب
توماس مان با سبكي مخصوص داستان شيرين حضرت يوسف را در كتاب يوسف در آينه تاريخ بيان مي كند. قلم شيواي استاد ذبيح الله منصوري در ترجمه كتاب حاضر، اين داستان آموزنده و سرگرم كننده را به يكي از پرخواننده ترين رمان هاي تاريخي تبديل نموده است.
تا روزي كه توماس مان اين كتاب را ننوشته بود اطلاعات مردم راجع به يوسف از حدود آنچه در كتب قديم نوشته بودند و بيشتر به افسانه شباهت داشت تجاوز نمي كرد.
براي آنكه خوانندگان گرامي از روايت قراني- اسلامي داستان حضرت يوسف نيز در كنار توماس مان آگاه شوند، قصه حضرت يوسف از ديدگاه قرآني- اسلامي در پايان كتاب آورده شده است.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#314
Posted: 2 Aug 2013 21:55
امپراتوری کهن پارس
نويسنده: جان لورتیس - نایچل تالیس
مترجم: حسن بلانی - حسنا اقبالي - مهرنوش ده بزرگي
ناشر: دبير
مروري بر كتاب
در جهان امروز بارزترین شخصیت جهان باستان کوروش شناخته شده است. زیرا نبوغ و عظمت او در بنیانگذاری امپراطوری چندین دهه ای ایران مایه ی شگفتی است. آزادی به یهودیان و ملت های منطقه و کشورهای مسخر شده که در گذشته نه تنها وجود نداشت بلکه کاری عجیب به نظر می رسیده است از شگفتی های اوست.
شاهنشاهی ایران که پایه گذار آن کوروش بزرگ است به هیچ وجه بر اساس خشونت پی ریزی نشد بلکه عکس آن درست است. زیرا با رعایت حقوق مردمان پایه گذاری شد. پارسی ها با مساعدت یکدیگر و به یاری پادشاهان مقتر خود عظمت و شکوهی را در تاریخ به جای گذاشته اند که نشانه نبوغ و نژاد پاک آنان است. نژادی که حماسه آنان را همچون آفتابی در تاریکی نشان می دهد. آنان درخششی در جهان از خود به جای گذاشته اند که برای آیندگان نیز خواهد ماند.
پارسیان در زمان شاهنشاهی کوروش اندازه میان بردگی و آزادگی را نگاه می داشتند. از این رو نخست خود آزاد شدند و سپس سرور بسیاری از ملت های جهان شدند. در زمان کوروش بزرگ فرمانروایان به زیردستان خود آزادی می دادند و آنان را به رعایت قوانین انسان دوستانه و برابری ها راهنمایی می کردند. مردمان رابطه خوبی با پادشاهان خود داشتند. از این رو در موقع خطر به یاری آنان می شتافتند و در جنگ ها شرکت می کردند و آزادی و مهرورزی و رعایت حقوق اجتماعی به زیبایی انجام می گرفت.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#315
Posted: 2 Aug 2013 21:57
ويكتوريا
نويسنده: كنوت هامسون
مترجم: قاسم صنعوي
ناشر: گل آذين
مروري بر كتاب
رمان عاشقانه ويكتوريا با آن كه ماجرايش در عصر جديد روي مي دهد ، تاثيري از شعر شواليه گري مي بخشد .
شخصيت هاي اصلي اثر، دو تن ( ويكتوريا و يوهانس ) هستند .
يوهانس ، شاعر و در حقيقت يكي از نسخه بدل هاش شخص هامسون است .
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#316
Posted: 2 Aug 2013 22:00
گتسبي بزرگ
نويسنده: اسكات فيتز جرارد
مترجم: كريم امامي
ناشر: نيلوفر
مروري بر كتاب
ماجراهاي اين كتاب در نيويورك و لانگ آيلند و در تابستان سال ۱۹۲۲ اتفاق مي افتند. داستان دوراني را توصيف ميكند كه فيتز جرالد خود آن را دوران موسيقي جاز مي ناميد.
ايالات متحده آمريكا در سالهاي ۱۹۲۰ بهدنبال شوك و هرج و مرجي كه جنگ جهاني اول بوجود آورده بود از رشد اقتصادي به سابقهاي بهره مند گرديد. شكوفايي اقتصادي و ثروتي كه اين شكوفايي بهدنبال داشت باعث آن شد كه بر تعداد ميليونرهاي جامعه آمريكايي دم به دم افزوده گردد. علاوه بر اين از آنجا كه در همان سالها قانون منع توليد و فروش مشروبات الكلي در ايالات متحده آمريكا حكم فرما بود، عدهاي از راه توليد و توزيع قاچاق اينگونه مشروبات ثروتهاي باد آوردهاي را به چنگ آوردند.
نيك كراوي Nick Carraway از اهالي غرب ميانه آمريكاست و براي ادامه زندگي به ساحل شرقي آمريكا آمده است. او با همسايه خود جي گتسبي Jay Gatsby طرح دوستي مي ريزد. گتسبي بسيار ثروتمند است و بخاطر مهمانيهاي باشكوهي كه در خانه اربابي اش واقع در لانگ آيلند بر گذار ميكند شهره خاص وعام است. در مورد ثروت هنگفت او و اينكه اين ثروت چگونه بدست آمده است شايعات زيادي بر سر زبانها است. هيچكس چيزي از گذشته وي نميداند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#317
Posted: 2 Aug 2013 22:05
آواي وحش
نويسنده: جك لندن
مترجم: خسرو شايسته
ناشر: سپيده
مروري بر كتاب
آواي وحش مشهورترين رمان جك لندن تويسنده آمريكايي است. اين رمان در سال ۱۹۰۳ منتشر شد.
جك لندن در اين رمان داستان «باك» سگ اهلي و محبوب يك قاضي را تصوير ميكند كه در پي ماجراهايي سر از محيط خشن و بيرحم كلوندايك در روزگار هجوم جويندگان طلا به ايالت يوكان در ميآورد.
باك سگي است كه از محيط انسانها به دنياي وحش ميرود. جك لندن در رمان ديگر خود سپيد دندان داستان سگ-گرگي را حكايت ميكند كه از ميان گرگان به جهان انسانها وارد ميشود. اين دو رمان را «رمانهاي سگي» جك لندن خواندهاند.
... باك روزنامه نمي خواند. وگرنه مي فهميد كه بدبختي و دردسر تازه اي در شرف تكوين است.
اين دردسر تنها بخاطر خودش نبود. بلكه هر سگ نيرومند، از منطقه پوكت ساوند گرفته تا سن ديگو، كه پشم بلند و گرمي داشت، از آن نصيب مي برد.
زيرا مردماني كه در تاريكي سرزمينهاي قطبي به پرسه و جستجو مداومت مي كردند، به فلز زرد رنگي دست يافته بودند، زيرا شركتهاي كشتيراني بخاري و حمل و نقل بجان اين كشف افتاده و بدان هجوم آورده بودند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#318
Posted: 18 Aug 2013 22:48
زورباي يوناني
نويسنده: نيكوس كازانتزاكيس
مترجم: محمود مصاحب
ناشر: نگاه
مروري بر كتاب
راوي يك روشنفكر جوان يوناني است كه مي خواهد براي مدتي كتابهايش را كنار بگذارد.و براي راه اندازي مجدد يك معدن زغال سنگ سفري به جزيره كرت مي كند.
درست قبل از مسافرت با مرد ٦٥ ساله راز آميزي آشنا مي شود به نام آلكسيس زوربا كه اورا قانع مي كند كه او را به عنوان سركارگر معدن استخدام كند.
آنها وقتي كه به جزيره كرت مي رسنددر هتل قراضه مادام هورتنس اتراق مي كنند. كه او يك فاحشه فرانسوي است و بعد از اتراق شروع به كار روي معدن مي كنند.راوي نمي تواند بر وسوسه اش بر اي كار بر روي دستنوشته هاي ناتمامش در باره زندگي و انديشه بودا خوداري كند.
مهمترين ويژگي شخص و شخصيت زوربا رهايي اوست از همه ي قيود حتي از قيد بي قيدي.اين رهايي به زوربا نوعي شادي عميق و پايدار بخشيده است تا جايي كه گر باد فتنه هر دو جهان را به هم زند حاشا كه كك اين شخص گزيده گردد!
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#319
Posted: 18 Aug 2013 22:52
ده هزار نفر
نويسنده: میکائیل کورتیس فورد
مترجم: هادي عادل پور
ناشر: سمير
مروري بر كتاب
كتاب؛ داستاني تاريخي است از لشكركشي ده هزار نفر نيروي نظامي يوناني اي است كه جزو سپاهيان كوروش دوم بوده كه بر ضد برادر خود، اردشير دوم به اميد دستيابي به تاج و تخت هخامنشي لشكركشي نمود.
آغاز لشكركشي اين ده هزار نفر همراه با كوروش از سارد (در آسياي صغير، نزديك ازمير كنوني) تا جلگه دجله و فرات و نبرد، در محلي به نام «كوناكسا» اتفاق افتاده است...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#320
Posted: 18 Aug 2013 23:00
نفرين مقبره موميايي
نويسنده: آر. ال. استاين
مترجم: ماندانا قهرمانلو
ناشر: ويدا
مروري بر كتاب
دايره وحشت
گيپ در يكي از اهرام مصر گم شده است .
يك دقيقه قبل ، دختر عموي ماجراجويش درست پشت سر او در تونل اهرام بود و حالا ناپديد شده . اما گيپ تنها نيست
يك نفر ديگر هم در اهرام هست . كسي ، يا چيزي . گيپ اعتقادي به نفرين مقبره موميايي ندارد .
اما اين به معني عدم وجود نفرين نيست . هست ؟
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند