انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
خاطرات و داستان های ادبی
  
صفحه  صفحه 37 از 134:  « پیشین  1  ...  36  37  38  ...  133  134  پسین »

بحث و پیشنهاد پیرامون رمان ها | لیست معرفی کتاب ها در پست دوم


زن

 
در راه ویلا

فریبا وفی



داستان‌های مجموعه "در راه ویلا" با بن‌مایه‌های اجتماعی نوشته شده‌اند. همه به شکلی زنان را درگیر با اخلاق جامعه‌ای سنتی تصویر می کنند. نویسنده می کوشد از ورای ساده روایت‌ها، موقعیتی دیگر نیز خلق کند تا خواننده جدی داستان را نیز درگیر پرسش‌هایی از موقعیت‌های زندگی گرداند، امری که گاه موفق می شود و در بسیار مواقع نمی تواند به آن دست یابد. مشکل را می توان از یک سو در جامعه‌ای جُست که تا بُن دندان غرق در سنت و اخلاق‌های کلیشه‌ای‌ست. از سوی دیگر اما شکی نیست که نویسنده می توانست با تعمق بیشتری به موضوع و داستان بنگرد. او در چند داستان همین مجموعه نشان داده است که توان این کار دارد.
در خوانشِ داستان‌ها گاه احساس می شود، نویسنده بسیار سریع داستان را به پایان رسانده، بی آن‌که همه‌جانبه در آن نگریسته باشد. برای نمونه هیچ اجباری برای چاپ "کافی‌شاپ" به این وضع وجود نداشت. این داستان می توانست بهتر از این باشد.
فریبا وفی به موضوعی که طرح می کند، واقف است. شخصیت‌های او می کوشند هویت خویش کشف کنند، چیزی که اگر موفق به آن نیز نگردند، پرسش‌هایی از آن در ذهنشان شکل می گیرد.
زنان داستان وفی می کوشند از بند سنت‌ها رها گردند. می خواهند هستی را دگرگونه تجربه کنند و به زندگی خویش معنایی دگر بخشند. تصمیم می گیرند خود باشند، تکرار دیگران نگردند. می خواهند هویتِ گُم‌گشته خویش کشف کنند و زندگی به اراده خود بچرخانند و این‌جاست که مشکلات یک به یک چهره می نمایاند.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
ماه کامل می شود

فریبا وفی



رمان وفی از این حیث که سرشار از درگیری‌های ذهنی و درونی ا‌ست و از لحاظ نثر مقطع و روایت درهم‌تنیدهٔ زمانی مسیر آثار قبلی نویسنده را پیش گرفته است. اثری که انگار با بی‌حوصلگی کمتری نوشته شده و با خستگی و کلافگی نویسنده به پایان رسیده است. «ماه کامل می‌شود» هیچ‌وقت برای مخاطب کامل نمی‌شود؛ نه داستانش، نه ابعاد شخصیت‌ اصلی‌اش، نه فضای موقعیت‌های غریب و جالب توجهش. چرا که مریم (شخصیت اصلی داستان) در سطرهای آغازین رمان با صراحت اعلام می‌کند سفر همه چیز را برای او عوض کرده و در ادامه گذشتهٔ قبل از سفر خود را روایت می‌کند. تا اینجای رمان (چیزی حدود دو سوم از ۱۰۰ صفحه‌ٔ کتاب) نویسنده کم نگذاشته و هر چه از آدم‌های دور و بر مریم و خاطراتش در شهرستان و زندگی با برادر مجردش در تهران لازم است می‌گوید. اما دقیقاً از نقطه‌ای که روایت سفر مریم شروع می‌شود (یک سوم پایانی) و قرار است وارد اصل ماجرا شویم و بفهمیم چرا و چگونه نگاه مریم به زندگی و گذشته‌اش عوض شده همه چیز همانند قبل می‌گذرد و نویسنده به جای دست‌چین کردن داستانک‌ها و موقعیت‌هایی که می‌تواند مقدمه‌ای باشد برای تکامل روح مریم، به سبک آژانس‌های گردشگری و تفریحی، در و دیوار ترکیه را نشان خواننده می‌دهد و در پایان بی‌هیچ درک کاملی از موقعیت حساس مریم باید تکامل شخصیت و روح او را به بهانه‌ٔ کامل بودن ماه پشت پنجره باور کنیم.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
پرنده ی من

فریبا وفی



نتخاب عنوان "پرنده ی من"برای این داستان شاید تمثیلی از اندیشه و اعتقادات آدمها باشد. آدمهای مختلفی که پرنده های متفاوتی دارند. "کسی که پرنده اش از جایی پر بکشد مشکل می تواند همان جا بماند و در خانه ی خودش هم غریبه می شود."
شخصیت های داستانی نویسنده هر کدام به نوعی اسیر و دربند هستند و هیچ کدام آزاد و رها زندگی نمی کنند و در حقیقت در کمال نارضایتی به مسیر زندگی ادامه می دهند.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
بانو و جوانی خویش

ناهید طباطبایی



نخستین مجموعه داستان «ناهید طباطبایی» مشتمل است بر 6 داستان کوتاه. به جز یک داستان، کاراکتر اصلی باقی داستان‌ها زنانی هستند که در موقعیت‌هایی تلخ و اندوه‌بار و گاه خوف‌ناک قرار می‌گیرند و همگی در جست‌و‌جوی راه گریزی از این موقعیت‌ها هستند. آدم‌هایی که به دنبال شکوه گذشته‌ی خود هستند یا می خواهند از مخمصه‌های فعلی‌شان بگریزند و در این راه عمدتا در پایان داستان‌ها غافل‌گیری‌هایی هم رخ می‌دهند.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  ویرایش شده توسط: nazi220   
زن

 
حضور ابی مینا

ناهید طباطبایی




«حضور آبی مینا» ۴ داستان کوتاه و کاملاً زنانه از «ناهید طباطبایی» است. این کتاب که برنده‌ی جایزه‌ی بیست سال ادبیات داستانی بعد از انقلاب شده است، با نثری روان و صميمي و لحنی طنز‌آلود روايت ها را به گونه اي به کار مي برد و با جمله هاي کوتاه و منقطع، وصيفي مختصر و مفيد درباره فضاهاي حسي داستان خود راخلق مي کند.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
عاشقانه

فریبا کلهر



"عاشقانه " چهارمين رمان خانم كلهر هست . برخلاف سه رمان قبلي كه زبان راوي شخصيت زن داستان ها بود در اين رمان مرد داستان راوي ست. شايد در ظاهر اينگونه به نظر بيايد كه در بروز احساسات مرد داستان خيلي اغراق شده است. اما باور كنيد احساسات مرد هم مي تواند خيلي از اين پرشرو شورتر باشد حتي اگر خيلي ها آنرا پنهان كنند ويا كمتر بروز دهند
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
سنجاق سینه

پروانه زاغ‌زیان



این نویسنده به خبرنگار ادبیات و نشر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گفت: «سنجاق سینه» ماجرای زندگی زنی است که می‌خواهد بعد از مرگ همسرش زندگی جدیدی را آغاز کند. خانواده‌اش از او می‌خواهند ازدواج کند، اما او می‌خواهد معنای واقعی عشق را تجربه کند.
او افزود: رمان از سفر این زن به جنوب آغاز می‌شود و به بازگشت او به شهر خودش می‌رسد. در طول این جریان فلاش‌بک‌های کوتاهی هم به زندگی گذشته زن اتفاق می‌افتد. قهرمان داستان در بوشهر با زنی آشنا می‌شود که به او یک سنجاق سینه می‌دهد و می‌گوید این یک سنجاق سینه معمولی نیست. بعد از آن ماجراهایی برای زن رخ می‌دهد که خواننده احساس می‌کند واقعا این یک سنجاق سینه معمولی نیست. در نهایت خواننده با توجه به تفکرات خود باید نتیجه بگیرد که ما آدم‌ها هستیم که نیروهایی در درون داریم یا شیئی از بیرون به ما نیرو می‌دهد.
زاغ‌زیان همچنین عنوان کرد: موضوع کلی این رمان دنیای زنانه است و زنی که تلاش می‌کند زن باشد و آن‌چه خود می‌خواهد، بشود. مخاطب این رمان، زنان و دختران جامعه ما هستند که احساسات فوق‌العاده و بکری دارند که به آن‌ها اهمیت می‌دهند. من در این اثر نمی‌خواهم موضوع یا تصمیم‌گیری خاصی را به مخاطبانم القا کنم؛ چرا که مخاطبانم را افرادی باهوش می‌دانم که خود می‌دانند باید به چه نتیجه‌ای برسند.
او اضافه کرد: در ده - پانزده سال گذشته من بیش‌تر داستان کوتاه نوشته‌ام و این دومین تجربه‌ام در نوشتن رمان است. «سنجاق سینه» اولین کتاب منتشرشده من است. پیش از این داستان‌های کوتاهم را در وبلاگم منتشر کرده‌ام.
این نویسنده همچنین اظهار کرد: معتقدم تأثیر گرفتن از تک‌تک افراد جامعه کار یک نویسنده هوشیار است. نویسنده باید خوب ببیند، بشنود و بخواند، خوانده‌ها، شنیده‌ها و دیده‌هایش را در ذهنش به چالش بکشد و در نهایت در اثرش بنویسد. تأکید می‌کنم که من در نوشتن هیچ ادعایی ندارم و هنوز هیچ‌کدام از نوشته‌هایم مرا راضی نکرده است. مطمئنا این اثر هم نقص‌هایی دارد.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  ویرایش شده توسط: nazi220   
زن

 
چهره مبهم

محمدهاشم اکبریانی



رمان جدید محمدهاشم اکبریانی با عنوان «چهره مبهم» درباره شخصیتی که لبخند انسان‌ها را از آن‌ها می‌دزدد، منتشر شد. این نویسنده می‌گوید که رمانش را به واسطه افسردگی انسان‌های اطراف خودش نوشته است.
محمدهاشم اکبریانی، نویسنده در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره اثر تازه منتشر شده‌اش گفت: «چهره مبهم» رمان جدیدم چند روز پیش توسط نشر آموت راهی بازار نشر شده است. اگر بخواهم برای موضوع و محتوای آن مقدمه‌ای بگویم، باید اشاره کنم که در دنیای امروز عوامل مختلفی وجود دارد که سعی دارند شادی را از انسان بگیرند. به دلیل وجود این عوامل است که شاهد توسعه گسترده‌ای از بیماری‌های روانی مانند افسردگی هستیم.
وی افزود: داستان «چهره مبهم» درباره شخصیتی است که چهره مبهم و نامشخصی دارد و معلوم نیست چه کسی است و از کجا آمده، اما سعی دارد لبخند را از لب انسان‌ها بدزدد. تمام هویت و موجودیت این چهره مبهم هم در همین کار یعنی دزدیدن لبخند انسان‌ها خلاصه می‌شود. البته این سرقت و دزدی که او انجام می‌دهد، کاملا یک امر منفی نیست، چون این شخصیت برای کارش توجیهاتی دارد و گاهی هم موفق به قانع کردن دیگران می‌شود. بنابراین این‌گونه نیست که لبخند دزدی او عملی غیراخلاقی یا ضداخلاقی به نظر برسد چون او کاری می‌کند که دیگران نظرش را بپذیرند.
این نویسنده ادامه داد: فردی در داستان وجود دارد که لبخندش دزدیده می‌شود و این موضوع هم به مرور و تدریجا رخ می‌دهد، یعنی قبل از این که لبخندش کاملا محو شود، اول تبدیل به نیمه‌لبخند می‌شود. به مرور که این اتفاق در حال رخ دادن است‌، خود این فرد برای خود توجیه می‌کند که از بین رفتن لبخند بهتر است. او گفتگوهایی هم با چهره مبهم دارد و کش و قوس‌های درونی هم با خودش دارد. تقابل فردی که لبخندش دارد از بین می‌رود با خودش، و همچنین با آن چهره مبهم، زمینه اصلی داستان این رمان را تشکیل می‌دهد.
اکبریانی گفت: نگارش این رمان را اواسط سال 89 آغاز کردم و تا سال 90 آن را به پایان رساندم. سپس مدتی را برای بازخوانی آن صرف کردم و اوایل سال 91 هم آن را به ناشر تحویل دادم.
نویسنده مجموعه داستان «آرام‌بخش می‌خواهم» درباره انگیزه خود از نوشتن این رمان گفت: در اطراف خودم و زندگی شخصی‌ام این روح افسرده را به وضوح می‌دیدم و دنبال این بودم به گونه‌ای، به آن شکل داستانی بدهم. چون کار من هم بیشتر، قدم زدن در حوزه سوررئال است، آن را در قالب یک اثر سوررئال نوشتم. شخصیت‌های داستان هم، همه انسان نیستند. مثلا کوه، زنبور و ... همه جزو شخصیت‌هایی هستند که داستان را پیش می‌برند. فضاهایی هم که در کار وجود دارد، صرفا فضاهای معمولی و رئال نیستند.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
قناری باز

حامداسماعیلیون

آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
شاباجی خانم

پونه ابدالی




كتاب "شاباجی خانم" شامل ۱۳ داستان کوتاه است. مانند: "موژک، کشوری زیر پونز جغرافیا"، "شاباجی خانم"، "من و جوجه هايم"، "ضد روزمرگی"، "يك اتفاق"، "شب تعطيل"، "ماه زينب"... که در این میان "من و جوجه‌هایم" در دوره نخست مسابقه ادبی والس در سال ۱۳۸۲ به عنوان داستان برتر شناخته شد.

در نگاهی بسیار کلی به مجموعه داستان "شاباجي خانم" می‌توان گفت، درون‌مایه‌ی اصلی داستان‌های اين كتاب بیماری، قتل، عشق و تنهایی است و نویسنده بازتاب این چهار مضمون را در روابط بین دو جنس پیش روی خواننده‌ی کتابش می‌گذارد. منظر روایت، دانای کل و من راوی و نیز زمانی که داستان‌ها در آن روایت می‌شود، کم و بیش به نسبت مساوی در کتاب تقسیم شده است. گرچه ابدالی جنسیت شخصیت‌ محوری داستان‌های "شاباجی خانم" را به نسبتی کم و بیش مساوی انتخاب می‌کند، با این وجود اما نمی‌توان منکر برجسته شدن حضور زن در کتاب بود و این ـ با توجه به زن بودن نویسنده‌ی کتاب ـ نمی‌تواند دور از انتظار باشد.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
صفحه  صفحه 37 از 134:  « پیشین  1  ...  36  37  38  ...  133  134  پسین » 
خاطرات و داستان های ادبی

بحث و پیشنهاد پیرامون رمان ها | لیست معرفی کتاب ها در پست دوم

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA