ارسالها: 14491
#481
Posted: 1 Nov 2013 10:13
تابستان بدون مرد
نوشته: سيري هستوت
ناشر: ايران بان
ترجمه: مريم رفيعي
معرفي كتاب:
كتاب «تابستان بدون مرد» ماجراي زني بنام «ميا» را مي خوانيم كه همسرش (عصب شناسي مجرب) پس از سي سال زندگي مشترك به خاطر زن ديگري او را رها مي كند، تصميمي يك طرفه و سنگين كه ميا را راهي تيمارستان مي كند.
در يك تابستان گرم ميا پس از ترخيص از تيمارستان به شهر دوران كودكي اش بازمي گردد و به تدريج درگير زندگي مادرش و پنج قلوها، همسايه جوان و دو فرزندش، و دختران نوجواني كه در كارگاه شعر او شركت كرده اند، مي شود و اين درگيري به او كمك مي كند دوباره روي پاهايش بايستد و به زندگي عادي برگردد.»
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#482
Posted: 1 Nov 2013 10:20
پايان اين تاريكي ما همه مي ميريم 1 (شكارچي باد)
نوشته: ماني صحراگرد؛ ايرن عسگري
ناشر: ايران بان
معرفي كتاب:
كتاب «شكارچي باد» كتاب اول از مجموعه داستانهاي «پايان اين تاريكي ما همه مي ميريم» مي باشد. ماجراهاي اين مجموعه از زماني آغاز مي شود كه «ملكه هالن» مي ميرد و فضاي آرام قصر به هم مي ريزد. «سيكابارو» به دنبال كشف راز مرگ مادرخوانده اش است. دنياي لطيف دختر دگرگون مي شود، پي به راز هاي پيچيده اي مي برد كه در سينه بزرگان قصر پنهان شده و خبر ندارد به زودي با چه ماجرايي رو به رو خواهد شد.
سرزمين «مارون» در آستانه تغيير بزرگي قرار دارد و نژادهاي مختلف به زودي شاهد تكرار تاريخ خواهند بود...
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#483
Posted: 1 Nov 2013 10:35
فدايت شوم (رقعه هاي طلعت خانم)
نوشته: شرمين نادري
ناشر: حوض نقره
معرفي كتاب:
كتاب «فدايت شوم» با عنوان فرعي (رقعه هاي طلعت خانم)، قصه قاجاري است درباره زني در دوران پيش از مشروطه كه براي همسرش نامه مي نويسد. شوهرش از استبدادي هاست و به جنگ با مشروطه چي ها مي رود و در اين زمان زنش براي او نامه هاي عاشقانه مينويسد (و گه گاه بامزه) كه شامل داستان اتفاقات روزش و شعر هايي عاشقانه مي شود. نويسنده براي اين كار تحقيق مفصلي انجام داده است و بعد از نگارش هم ويراستاري تاريخي شده.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#484
Posted: 1 Nov 2013 13:18
گلف روي باروت
نوشته: آيدا مرادي آهني
ناشر: نگاه
معرفي كتاب:
شخصيت اصلي كتاب «گلف روي باروت» به دنبال رويارويي با مسأله اي كه در گذشته منجر به شكست او شده، درگير مسائلي در زمان حال مي شود و اين مسائل براي او ماجراهايي را رقم مي زنند كه به تدريج و در طول سفر به چند كشور مختلف به معماهاي بزرگي تبديل مي شوند... در پي حل زنجير معماها در اين چند كشور و كشف ارتباط بين كاراكترهاي اين زنجيره، شخصيت اصلي در طول سفر و بازي پرخطري كه واردش مي شود، به پاسخ ها و در نهايت مهمترين كشف زندگي اش مي رسد..
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#485
Posted: 1 Nov 2013 13:32
ملكان عذاب
نوشته: ابوتراب خسروي
ناشر: ثالث
معرفي كتاب:
كتاب «ملكان عذاب» سومين رمان از رمان هاي سه گانه ابوتراب خسروي است كه با عنوان هاي «اسفار كاتبان»، «رود راوي» و «ملكان عذاب» نوشته شده اند. داستان «ملكان عذاب» مضموني تاريخي دارد. البته ادبيات فقط شهادت مي دهد بر وضعيتي كه خواننده هم در آن با نويسنده وجوه مشتركي را پيدا كند.
آثار خسروي انسان را به درنگ، انديشيدن و استغراق در واژه ها دعوت مي كند. موضوعاتي مثل هستي، مرگ، عشق و انسان كه با استحاله هاي پي در پي در آثار وي وجود دارند از موضوعات اصلي كارهاي اوست.
...به نظرم چشم هايش سياه سياه بودند، نه مثل اغلب چشم هاي سياه كه وقتي خيلي خوب با سياهي چشم ها خو كني و بشناسي، در عمق سياهي، ته رنگي قهوه اي حس مي شود، كه حتي در عمق سياهي چشم هاي خجسته نجومي باز هم سياهي بود و سياهي...
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#486
Posted: 1 Nov 2013 13:58
بي مترسك
نوشته: علي غبيشاوي[کتابها]
ناشر: نگاه
معرفي كتاب:
داستان كتاب «بي مترسك» حكايت زندگي دو دانشجوست كه براي كار تحقيقاتي و خاكبرداري به منطقه جنوب اعزام مي شوند. استاد آنها بر اين باورست كه اينان به نتيجه اي دست نمي يابند اما اين دو جوان در حين خاكبرداري با پيرمردي برخورد مي كنند كه براي آنان داستان جريزه را به شكل كاملا سورئال تصوير مي كند.
...از ساعت 6 صبح بيدار بوديم. وسايل بار ماشين بود و منتظر نشسته بوديم. هفت و نيم شد. معاون وزير هنوز نيامده بود و داشت از لايروبي كارون بازديد مي كرد اما بخشي از تيم حفاظتي اش پيش ما آمده بود تا از امنيت منطقه مطمئن شود. توي اين سه روز اين همه ماشين اين جا و وسط اين بيابان نديده بوديم. با اين كه حنيف نژاد نشاني مان را داده و سفارش مان را كرده بود اما اولين كاري كه بعد از پياده شدن از ماشين هاي شان كردند اين بود كه اول خودمان و بعد ماشين مان را تفتيش كردند. بهشان گفتيم توي اين روستاي متروكه فقط يك پيرمرد زندگي مي كند اما مي تواند آدم خطرناكي باشد. بهشان گفتيم كه پيرمرد اسلحه دارد و گفته خون هر كسي را كه بخواهد وارد خرابه هاي روستا شود مي ريزد...
نويسنده در رمان «بي مترسك» فضايي مانند فضاي داستان هاي ماركز به دست مي دهد. سيال بودن قصه به لحاظ زمان و مكان در اين رمان بسيار خواندني است.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#487
Posted: 1 Nov 2013 14:02
قصه هاي خوب براي گنده هاي خوب
نوشته: محمود فرجامي[کتابها]
ناشر: حوض نقره
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#488
Posted: 1 Nov 2013 14:09
سايه هاي بلند
نوشته: شهريار عباسي
ناشر: روزنه
معرفي كتاب:
كتاب «سايه هاي بلند» رمان بلنديست كه داستان زندگی یک خانواده ایرانی را در مقطعی 30 ساله از دوران پس از کودتای 28 مرداد تا جنگ تحمیلی به تصویر می کشد.
نويسنده در مورد داستان اين كتاب ميگويد: قصه این رمان برای من پایان پیدا نکرده است و باید آن را ادامه داد؛ البته هنوز به جلد دوم فکر نکرده ام و چیزی هم ننوشته ام و اگر هم بنویسم بعید می دانم با عنوان جلد دوم از این اثر نامگذاری شود.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#489
Posted: 1 Nov 2013 14:13
بانوي ببر
نوشته: تيا اوبرت
ناشر: فرهنگ آرش
ترجمه: خجسته كيهان
معرفي كتاب:
داستان كتاب (بانوي ببر) در زادگاه نويسنده اتفاق مي افتد و بيشتر در يوگسلاوي زمان جنگ ميگذرد. نثر «تيا اوبرت» در روايت داستان اين كتاب ساده و زيباست و ماجراي اين رمان از اپيزودهايي تشكيل شده كه در گذشته و حال حركت مي كنند.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#490
Posted: 1 Nov 2013 14:23
كافه عشقه (مجموعه طنز)
نوشته: عليرضا لبش
ناشر: مرواريد
معرفي كتاب:
كتاب «كافه عشقه» مجموعه اي طنز از شعار، داستانها و ميني مال هاي عليرضا لبش مي باشد. در بخشي از اين كتاب مفرح مي خوانيم كه:
در چين اگر خانواده اي بيش از يك بچه به دنيا بياورد، بايد اسم بچه دوم را بگذارد از دست در رفته. اسم بچه سوم را بگذارد: بدشانسي بزرگ. از بچه چهارم به بعد والدين بايد اسم خودشان را عوض كنند. اسم مرد را بگذارند: شل مغز. اسم زن را بگذارند: توليدي. بچه چهارم را هم ول كنند تا اسمش بشود نيو فولدر!....
در آنگولا عضويت در صفحه منحوس فيسبوك جرم محسوب مي شود و هركس در صفحه فيسبوك عضو شود، بستگانش را در ملا عام لايك! مي كنند...
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟