ارسالها: 14491
#691
Posted: 26 Jun 2014 17:22
داستان دوستان
موضوع: داستان ایرانی
نویسنده: کاوه گوهرین
توضیحات کتاب:
در این کتاب نویسنده کوشیده است با ارائه نمونههایی از داستان کوتاه ضرورت ایجاز و کوتاهنویسی در ادبیات منثور ایرانی را یادآوری نماید . « کاوه گوهرین » در گزینش هر داستان نیز معیار اصلی را زیباییاش از حیث محتوا و تکنیکهای بیانی و میزان تأثیر آن در ذهن خواننده قرار داده و بر این اعتقاد است که همانا کوتاه و موجز بودن هر حکایت اشتیاق خواننده را برای مراجعه به اصل هر کدام از این ده اثر کلاسیک ادب فارسی دو چندان نماید . در انتخاب داستانها بهترین و معتبرترین نسخ چاپی تصحیح شده مبنای کار قرار گرفته ، لکن در بعضی موارد نویسنده ناچار از پارهای تصحیحات و ویرایشها بوده تا متنی روان ، آسانخوان و منطقیتر از حیث تکنیکهای روایی و دستوری تقدیم خواننده خوش ذوق کند . چرا که هدف اصلی از انتخاب این داستانها نشان دادن ایجاز در کلام و ارج نهادن به کوتاه نویسی است . « داستان دوستان » شامل داستانهایی از رساله قشیریه (نوشته ابوالقاسم عبدالکریم قشیری قرن پنجم ) ، شرح تعرف لمذهب التصوف ( اثر اسماعیل مستملی بخاری یکی از قدیمیترین متون صوفیانه ) ، کشف المحجوب ( اثر ابوالحسن علی بن عثمان قرن پنجم ) ، بستان العارفین و تحفه المریدین ( اثر محمد بن جعفر طبسی نیشابوری ، قرن پنجم ) ، قابوس نامه ، اسرار التوحید ، تذکرة اولیا و داستانهایی از مقالات شمس میباشد که گزیده آن را کاوه گوهرین با زبانی شیوا در این کتاب گردآوری و تصحیح و تنقیح کرده است .
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#692
Posted: 26 Jun 2014 17:26
یکی ازهمین روزها ،ماریا
نویسنده: محمد حسینی
توضیحات کتاب:
لیا می گوید بکشش ، بلدید که. می گویم ماریا را؟ آن هم حالا باخشم نگاهم می کند. می گوید شاید هم ماریا را. فقط یک گزلیک دسته استخوانی می خواهد ویک چمدان والبته قبلش هم یک پیاله شراب چند ساله مسموم ، هدیه عمو یا چه می دانم کی.)
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#693
Posted: 26 Jun 2014 17:29
آبی تر ازگناه
نویسنده: محمد حسینی
توضیحات کتاب:
«من کسی را نکشتهام. همهاش از همان عکس شروع شد. نمیدانید چه عکس غوغایی بود. رفته بودم برایشان شعر بخوانم. باور کنید قبل از آن عکس برایم یک پیرزن و یک پیرمرد ساده بودند.» روایتی جذاب از به قتل رسیدن پیرزن و پیرمردی تنها و با اصل و نسب. پسر جوانی که برای آنها شعر میخواند و از این طریق مزدی میستاند به ناگاه خود را در مظان اتهام قتل آن دو میبیند، اما هیچ شاهدی بر این ادعا یافت نمیشود تا اینکه خود زبان به اعتراف میگشاید و پرده از رازهایی برمیدارد که ریشه در گذشته او داشتهاند...
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#694
Posted: 26 Jun 2014 17:31
ایام بیشوهری
نویسنده: نسترن رها
توضیحات کتاب:
گاهی که نه ، بسیار اتفاق میافتد که در ذهن ، با خود سخن بگویید ، با دیگران حرف بزنید . کتاب « ایام بیشوهری » در برگیرنده جریان سیال ذهن راوی است که نمادی از مردم جامعة متوسط شهری است ، با احساس مکرر تنهایی ، احساسی که میان جامعة فرد- فردشده شهری ، درگیر مشغلههای کاری و زندگی که پیر و جوان ، متأهل و مجرد نمیشناسد . راوی داستان ، این احساس درونی را بدون طرحبندی زمانی و مکانی بازگو میکند . نسترن رها ، تقریباً چهلساله ، مجرد و اهل تهران قصههای زندگی و ایام تنهاییاش را واگویه میکند . ایام تجرد ، نقاهت ، خشکسالی ، جوانی ، بیماری ، پیری و . . . تنهایی برای او بسیار کشنده است و . . . . داستان از « خانه » شروع میشود ، روایتی که از همان ابتدا زمان و مکان را در هم میآمیزد ، و در آن درهم آمیختگی است که ما حس خوبی مییابیم ، « نسترن رها » همزاد دیرینه ماست که قصه ما را میگوید .
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#695
Posted: 26 Jun 2014 17:34
با نوشته کشتن
نویسنده: محمدعلی سجادی
توضیحات کتاب:
مردی که داستان زندگی پر رمز و راز خود را روایت میکند ، مدتهای مدیدی است که خاطرات زود هنگام خود را از یاد میبرد ، به همین خاطر آنها را مینویسد . او میخواهد بنویسد وگرنه گرفتار میشود . هر چند لکههای سیاهی در ذهن او هستند که تمرکزش را بر هم میزنند . براستی او چگونه میتواند از دست این توهم خلاص شود . « باز زنگ تلفن ، باز رنگ خون ، باز پوشیدن آن لباس لعنتی ، آنکادره کردن ریش ، باز بستن غلاف و هفتتیر سیاه که فقط از مرگ حرف میزند، باز هم نگاه به آینه ، به همسر مرده ، باز جنازه ، و باز هم یک راز . . . . » شروع به خواندن بریدة روزنامه میکنم و پیبردن به جزئیات هولناک حادثه . ما چرا نفس میکشیم ؟ من چه بنویسم که قویتر از این باشد . تخیل من باید به کجا برود ؟ سرهنگ پی پاککنی میگشت تا تمامی جنازهها و قاتلهای رنگ وارنگ و جورواجور را از ذهنش پاک کند : عروسی که داماد را در شب زفاف کشته بود . . . مادری که داماد و نوهاش را زنده به گور کرده بود تا دخترش را به مرد دلخواهش شوهر بدهد . . . زنی که صیغه شش مرد بود . . . دختری که زن عاشقش را کشته بود تا به عشقش برسد . . . . « محمد علی سجادی » کارگردان و فیلمنامه نویس سینما اینبار با نگارش داستانی مهیج تحت نام « با نوشته کشتن » حکمتهای جاودان زندگی را بازگو میکند .
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#696
Posted: 26 Jun 2014 17:56
تا ... دُمل
نویسنده: سلماز یگانه مهر
توضیحات کتاب:
تا... دمل مجموعه داستانی مشتمل بر 18 داستان کوتاه است. موضوع اصلی بیشتر داستانها گیر کردن شخصیتها در یک موقعیت و تقلا کردنشان برای رهایی از آن موقعیت یا تسلیم و سازگاری است. موقعیتهایی که از گذشته در خاطر شخصیتها باقی مانده یا در زمان حال وضعیت روانی شخصیتها را به چالش میکشاند: «بهشان گفتم همین اتاق را میخواهم، از خدایشان بود، فوری قبول کردند. اینقدر که این اتاق از آنها دور است هم برای من بهتر است هم برای آنها. حالا دیگر یک ماه عسل واقعی خواهند داشت.» نام مجموعه داستان «تا...دُمل» از داستانی با همین نام از مجموعه حاضر برگرفته شده و سیر تکامل ذهنی شخصیت داستان را تا بلوغ فکری آن که دمل نماد آن است، به صورت یادداشتهای روزانه به روایت میکشاند. نمادسازیهای شخصی، سادگی روایت و تجربه فرمهای مختلف داستانی از ویژگیهای این مجموعه است.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#697
Posted: 26 Jun 2014 17:59
باغ گمشده
نویسنده: جواد مجابی
توضیحات کتاب:
شب سرد مهرگانی ــ نه فقط شبی از فصلی سرد، که شب و روز دنیایی به سردی گراییده است. باغ اجدادی فرو میریزد. احساس از دست رفتن و فنا شدن قربانیان را بر آن میدارد تا دگر باره بسازندش. اما خیانت، نفرین و عفریت مرگ تقدیری دیگر را مقدر کردهاند. تصویرها جان میگیرند و شرِ با تمامی هیبت خود نفس میکشد تا دگر باره خود را بسازد؛ امروز را بسازد بر مبنای دیروزها، دیروزهایی که ابهام و خون بر بود و نبودش و چند و چونش سایه افکنده است.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#698
Posted: 26 Jun 2014 18:00
دراین هوا
نویسنده: جواد مجابی
توضیحات کتاب:
در این هوایِ بازیساز، آدمهای بازیگر و بازیگردان، گرد آمدهاند تا دیگران را نقش بزنند و باز خود باشند و همه چیز را در چنگ خود بیابند، غافل از آنکه بازی خوردة بازی خویشند و دانسته یا ندانسته به بازی واداشته شدهاند. کتاب «در این هوا» زندگی و بازیهای ناگزیرش را تصویر میکند؛ دقیق، جذاب و تأثیرگذار.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#699
Posted: 26 Jun 2014 18:03
روایت عور
نویسنده: جواد مجابی
توضیحات کتاب:
روایت عور تصویر بیپیرایه و برهنة واقعیتی است که در خیال مشوش معاصران میگذرد؛
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 24568
#700
Posted: 3 Jul 2014 20:21
نت بی گذرنامه
نويسنده: مرتضي نجاتي
ناشر: پرديس دانش - شور آفرين
مروري بر كتاب
رماني از شاعر و نويسنده ٬ مرتضي نجاتي صاحب مجموعه شعر «رادیو لندن به وقت غروب» و مجموعه شعر «آوازهاى زنى که از گرامافون مى آمد» ، و نمایشنامهای با نام «من زاپاتا بودم».
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند