ارسالها: 24568
#731
Posted: 9 Jul 2014 21:31
نقد ، تحلیل و تفسیر چند داستان معتبر جهان ۴
نويسنده: فتح الله بي نياز
ناشر: افراز
مروري بر كتاب
بهراستی چه اتفاقی میافتد که شخصیترین و درونیترین رمانهای شماری از نویسندگان مطرح جهان خصلت عام پیدا میکنند و اجتماع را بازتاب میدهند و برعکس ، اجتماعیترین آثار عدهای ، به اثری تبدیل میشود که براساس دروننگری و درونکاوی فردیت شکل میگیرد؟
چرا این دو سویه بهراحتی در شماری از آثار نمود پیدا میکند درحالیکه بسیاری از اهل قلم از ترس اجتماعی جلوه کردن آثارشان و برای سیاسی نشدن متن خود از امر واقع اجتماعی میگریزند؟
در این کتاب ، بیشتر به آثاری پرداخته شده است که این دوسویهنگری برجستگی خاصی پیدا کرده است و میتواند رهنمودی برای خواننده باشد ؛ خصوصا برای نویسندگان جوان که استعدادشان نیاز فراوانی به ذخایر متنوع نوشتاری ، اعم از داستان یا نقد داستان دارد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#732
Posted: 9 Jul 2014 21:33
ریشه های زن ستیزی در ادبیات کلاسیک فارسی
نويسنده: مريم حسيني
ناشر: چشمه
مروري بر كتاب
در آينه اين كتاب كه گنجينهاي از دانش و حاصل عمري پژوهش هدفمند از خانم حسيني استاد دانشگاه الزهرا است ، تلاش شده از چهره زن در ادبيات حماسي ، منظومههاي عاشقانه ، ادبيات عرفاني و تعليمي و همچنين روايتهاي عاميانه كدورتزدايي شود ؛ بيآنكه كتاب شمايلي از مردستيزي و فمينيسم افراطي در ذهن بگذارد. اين بزرگواري زنانه كه نميخواهد با مردان همان ستمي را بكند كه مردان در حق زنان روا داشتهاند ، براي قلمبهدستي مثل من آمورنده است. شايد به خاطر آنكه نويسنده ظاهرا به اصل مشي - مشيانهاي يا «نر" مادگي» قائل است و به آن اشاره ميكند.
كتاب با ذكر گوشهاي از ميراث شوم زنستيزي و زنكشي در آثار بزرگاني چون سعدي ، خاقاني و سنايي بخشي از ريشههاي عقبماندگي ادبيات مردسالار را به رخ ميكشد بيآنكه قلم به زهر كينهاي آلوده شود : «از بخشهاي تاسفبار خاقاني تعداد ابياتي است كه اين شاعر شرواني درباره تولد دختر يا دختران خود سروده است. او زاده شدن دختر را اسباب سرافكندگي خود ميداند و چون نوزاد دختر درميگذرد، مرگ او را عمر دوم و مايه شادي تلقي ميكند: سرفكنده شدم چو دختر زاد/ بر فلك سر فراختم چو برفت/ بودم از عجز چون خر اندر گل/ بر جهان اسب تاختم چو برفت ماتم عمر داشتم چو رسيد/ عمر ثاني شناختم چو برفت/ محنتش نام خواستم كردن/ دولتش نام ساختم چو برفت»
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#733
Posted: 9 Jul 2014 21:36
آواز بانوی شط و شرجی
نويسنده: پرويز حسيني
ناشر: شاسوسا
مروري بر كتاب
نگاهی به شعر زنان خوزستان
کتاب نگاهی مي كند به شعر زنان خوزستان. در این مجموعه آثار شعری ۳۰ تن از بانوان شاعر استان خوزستان مورد بررسی قرار گرفته و سعی شده است علاوه بر بررسی آثار این شاعران ، به بررسی تحول شعر بانوان استان نیز پرداخته شود.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#734
Posted: 9 Jul 2014 21:38
دخمه هاي واتيكان
نويسنده: آندره ژيد
مترجم: سيروس ذكاء
مروري بر كتاب
كتاب نوعي انتقاد و هجو با طنزي ظريف است كه عقايد جزمي اواخر قرن ۱۰ نقد شده است.
كتاب شامل پنج بخش است كه چهار بخش آن حول محور شخصيت هاي متفاوتي كه درعين حال به يكديگر نيز مربوط مي شوند، مي چرخد و يك بخش آن در رابطه با توطئه و كلاهبرداري گروهي به نام هزارپا است كه سركرده آنان شخصي به نام «پروتوس» ناميده مي شود.
بخش اول كتاب درباره محققي به نام آنيتم «آرمان دوبوا» است كه كافر است و از مذهب به ويژه مسيحيت انزجار دارد و درواقع يك فراماسون است. اما شبي كه بر اثر عصبانيت يك دست مجسمه حضرت مريم را مي شكند در خواب وي به ديدارش مي آيد و لنگي پايش را كه مدت هاست آزارش مي داده، معالجه مي كند و وي به حضرت مريم و كليسا ايمان مي آورد و دست از عقايدش بر مي دارد.
و...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#735
Posted: 9 Jul 2014 21:43
مرگی که حرفش را مي زدي
نويسنده: فردريك دار
مترجم: عباس آگاهي
ناشر: جهان كتاب
مروري بر كتاب
در ادبیات معاصر فرانسوی نام فردریک دار به عنوان نویسندهای توانا و پرکار ثبت شده است. او متولد 1921 و درگذشته به سال 2000 است. زندگی پرماجرایش موضوع آثار متعدد شده است و مصاحبههای فراوان و آموزندهاش در سامانههای مختلف اجتماعی و فرهنگی در اختیار دوستداران قرار دارد. فردریک دار نه تنها با نام اصلی خود، بلکه با استفاده از حدود بیست نام مستعار دیگر، نزدیک به 300 رمان و داستان بلند و کوتاه، حدود 20 نمایشنامه و 16 اثر برای سینما به وجود آورده است.
دهها رمان پلیسی او زیر نام مستعار «سن آنتونیو» به رشتة تحریر در آمده که لحن و بیان آنها غیرقابل تقلید باقی مانده است.
کتاب مرگی که حرفش را میزدی حاوی طنزی تلخ با پسزمینة همسریابی است. قهرمان داستان، پُل دوتراز، مردی سی و شش ساله است که پس از کار در افریقا با جسمی بیمار و رویاهایی از دست رفته به کشورش باز میگردد. عایدات نسبتا چشمگیر او، این امکان را فراهم میآورد که زندگی مناسبی برای خود تشکیل دهد.
پس در منطقهای آرام و زیبا خانهای دلباز و جادار میخرد تا در کنج انزوای خود خوشبختی را بیابد. اما بهزودی خانه را بیش از حد خالی مییابد. تنهایی مانند خوره به جانش میافتد و خواب و راحت را از او میگیرد. روزها با کندی سپری میشوند و پُل سرانجام تصمیمی سرنوشتساز میگیرد:
باید ازدواج کند. اما با چه کسی؟ او عجیبترین راه ممکن را انتخاب میکند؛ آگهیای به روزنامه میدهد. از نظر پُل، از طریق آگهی میتواند همسر مناسبش را بیابد، همانطور که خانة مورد علاقهاش را هم از همین طریق پیدا کرد.
از میان پاسخهای رسیده، یک پاسخ جلب نظر میکند. پاسخ متعلق به زنی زیباست که خود را چهل و دو ساله معرفی میکند، در حالی که بسیار جوانتر به نظر میرسد. با ورود مینا به زندگی پُل و ازدواج زودهنگامشان، حوادثی عجیب یکی بعد از دیگری اتفاق میافتد. پُل که سرانجام به راز مینا، دو شخصیت متفاوت او، و هویت جوانی که فرزند خود میخواند پی میبرد، در مقابل، نقشهای طرح میکند و دامی پهن میگسترد که عواقب نامنتظرهای در پی دارد ...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#736
Posted: 9 Jul 2014 21:46
وقتي مستي پريد
نويسنده: مايكل كدنم
مترجم: ناهيد رشيد
ناشر: آسيم
مروري بر كتاب
مايكل كدنم مي گويد: بارها شنيده ام كه قاتل به خانواده مقتول گم شده تلفن كرد ه و خود را به جاي عزيز از دست رفته آنها جا زده است.
در چنين حالتي قاتل مي تواند دو انگيزه داشته باشد:تاخير انداختن تحقيقات پليس و يا عملي مشتاقانه و از سر دلسوزي ، اين عمل براي بار اول يا دوم مي تواند عادي باشد، ولي وقتي تكرار شود بايد به چشم ديگري به ان نگريست.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#737
Posted: 10 Jul 2014 12:19
صخره تانیوس
نويسنده: امين معلوف
مترجم: شهرنوش پارسی پور
مروري بر كتاب
راوی بر اثر خراب شدن موتور هواپیمایش ناگزیر شده است كه در وسط صحرا و در فاصله هزار مایل دور از نقاط مسكونی فرود آید. در این حال ناگهان مشاهده میكند كه پسربچهای با رفتاری بسیار عجیب و به طرزی آشكارا و بیپروا از بودن در آن بیابان خلوت ، در برابرش ظاهر میشود. كودك كمكم هویت خود را فاش میسازد ؛ او شازده كوچولو نام دارد و تنها ساكن سیاره كوچكی است كه هر روز سه آتشفشان آن را پاك میكرد و برای فرار از سیاره خود از پرواز مهاجرتی پرندگان وحشی استفاده كرده بود. او برای پایان دادن به بحث و گفتوگوهای غمانگیز و سوءتفاهمهایی كه روزبهروز بیشتر او را از گل سرخش دور میكرد ـ گل سرخی كه خود عاشقش بود و تا آن لحظه از آن مراقبت كرده بود ـ تصمیم به آن مهاجرت گرفته بود.
شازده كوچولو پس از گذراندن ماجراهای بسیار ، سرانجام در زمین فرود میآید و پس از گشت و گذارهای فراوان خود را در وسط باغی میبیند كه پر از گلهای سرخ است. «شازده كوچك» ، كه ظاهرا برای كودكان نگاشته شده است ، حاوی نكاتی روانشناسانه با شگفتیهای فوق طبیعی است كه آگاهی ظریفی از روابط دوستی و عشق و محبت به دست میدهد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#738
Posted: 10 Jul 2014 12:22
لاله سیاه
نويسنده: الكساندر دوما
مترجم: راحله زماني
مروري بر كتاب
داستان زندگي انساني به نام "كورنليوس ون برن" است كه لاله سياه بي نظيري را پرورش داده است. اما از بخت بد به زندان مي افتد و در مدتي كه در زندان است ، همسايه بد ذات او ، لاله بي نظيرش را مي دزدد و ...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#739
Posted: 10 Jul 2014 12:26
ديوانه وار
نويسنده: كريستيان بوبن
مترجم: مهوش قديمي
مروري بر كتاب
در زندگي هايمان بايد زندگي دو گانه اي داشته باشيم و در قلبهايمان خوني دوگانه ، شادي همراه با رنج، خنده همراه با اندوه ، مثل دو اسبي كه به يك ارابه بسته شده اند و هر يك ديوانه وار ارابه را به سوي خود مي كشند.
پس در جاده اي برفي سوار كارواني هستيم كه در جستجو رده پايي ،در جستجو انديشه اي سليم، پيش مي تازيم و زيبايي، گاه مانند شاخه اي فرود آمده بر چهره مان سيلي ميزند و زيبايي، گاه مانند گرگي افسانه اي به ما يورش مي برد و گلويمان را پاره مي كند.
داستان كتاب «ديوانه وار» در مورد دختركي است كه در سيرك متولد شده و عاشق فرار كردن است. دخترك از احساساتش، پدرش، مادرش، ازدواجش و ... صحبت مي كند.
كتاب حادثه محور نيست ولي نويسنده بگونه اي، احساسات انساني و طغيان هاي فلسفي روحي و دروني نوع بشر را بخوبي در قالب يك داستان براي مخاطب خود بيان مي نمايد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#740
Posted: 10 Jul 2014 12:29
انزجار
نويسنده: آلبرتو موراويا
مترجم: پرويز شهدي
مروري بر كتاب
«موراویا» از سرشناسترین نویسندگان قرن بیستم ایتالیا و جهان است. همۀ کتابهایش به زبانهای زنده دنیا برگردانده شده و بسیاری از نوشتههایش بهصورت فیلم (از جمله این کتاب) روی پرده سینما آمده است.
کتاب حاضر شاید تنها اثری از او باشد که در آن عشق واقعی و بدون چشمداشت در صحنه ظاهر میشود ، اما به روال سایر نوشتههایش سست عنصری و دنائت ، بهزودی عشق را از میدان بهدر میکند و در پی آن چیزی نمیماند جز فاجعه و تلخکامی. موراویا در این داستان ، برداشت جدیدی از ماجرای اودیسه ، اثر جاودانی هومر شاعر حماسه سرای یونان باستان دارد و تعبیر و تفسیری از آن را از دریچۀ فلسفۀ بدبینانۀ خود در زندگی قهرمانانش پیاده میکند ، قهرمانانی که حتا شرافت و شهامت مردمان روزگار قدیم را ندارند که با خون ، لکۀ ننگ را از دامن خود بزدایند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند