ارسالها: 24568
#741
Posted: 10 Jul 2014 12:31
ولگرد قهرمان است
نويسنده: جووانی آرپینو
مترجم: اثمار موسوي نيا
مروري بر كتاب
جووانی آرپینو نویسندهای ایتالیایی است که فیلم «عطر خوش زن» بر اساس رمانی از وی ساخته شده است. در واقع ابتدا کارگردانی ایتالیایی با اقتباس از این رمان فیلمی ساخت و سپس نسخه آمریکایی آن با عنوان «عطر خوش زن» با بازی آلپاچینو ساخته و اکران شد.
آرپینو نویسنده خاصی است و نویسندهای ضدجریان محسوب میشود. او روزنامهنگار صفحه ورزشی هم بوده و رمانهایش به دلیل فضای متفاوتشان به گونهای است که در زمان انتشارشان نمیشد آنها را در ادبیات آن روز ایتالیا طبقهبندی کرد. به همین دلیل او در دوره فعالیتش ، نویسندهای شناخته شده نبود و بعد از مرگش بیشتر مورد توجه قرار گرفت.
فضای رمان «ولگرد قهرمان است» آخرالزمانی است. این رمان یکی از آخرین کارهای منتشر شده از آرپینوست که داستانی سوررئال ، تخیلی و گروتسک دارد. قهرمان اصلی داستان نقاشی است که در میلان زندگی میکند و قهرمانی مدرن است که میکوشد در شهر محل زندگی خود تغییری ایجاد کند. قهرمان داستان میکوشد در فضایی که در حال رسیدن به انحطاط است تغییری ایجاد کند و میتوان او را با شخصیت اصلی رمان «ابله» داستایوسکی مقایسه کرد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#742
Posted: 10 Jul 2014 12:34
دل به من بسپار
نويسنده: سوزانا تامارو
مترجم: بهمن فرزانه
مروري بر كتاب
نویسنده تعدادی کتاب دارد که تقریبا شخصیتها و فضاهای نزدیکی به هم دارند و کتابهای او در ایتالیا بسیار پرخواننده هستند و خود این نویسنده نیز در این کشور بسیار معروف است.
در کتاب «دل به من بسپار» نیز مانند کتاب «طوطی» سرگذشت یک خانواده سهنفره شامل مادربزرگ ، دختر و نوه که در واقع سرگذشت سه نسل است روایت میشود.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#743
Posted: 10 Jul 2014 12:36
دیر یا زود
نويسنده: آلبا دسس پدس
مترجم: بهمن فرزانه
مروري بر كتاب
هنگامي كه ارمينيا با سيني غذا وارد اتاق دفترم شد ، فورا حدس زدم كه مي خواهد موضوع ناراحت كننده اي را به من بگويد.
قيافه اش حالت مواقعي را داشت كه قبض برق را به دستم مي داد. چون سكوت كرده بود، با وحشت فكر كردم كه يكي از اقوامش مريض شده و او بايد به ده برگردد ...
دير يا زود ماجراي زن روزنامه نگار و روشنفكريست كه خدمتكارش تركش كرده است و او به خود مي آيد و مي بيند چقدر احساس تنهايي مي كند مخصوصا در غياب دوستش كه براي يك سخنراني به سفر رفته است. زن در اضطراب و هول نبودن خدمتكارش ، به ارزيابي زندگي اي كه انتخاب كرده ، تنهايي برگزيده و دوريش از خانواده مي پردازد و در پايان هم درمي يابد انتخابش درست بوده و بايد تاوان آگاهي و لذت هاي متفاوتش را با تنهايي گاه و بيگاهش بدهد.
اما نيازهاي زن هنوز همان ها هستند : ميل به زيبا ديده شدن ، جذاب بودن و دوست داشته شدن. شايد تنها شكل ابرازشان و افرادي كه آن را مي فهمند و پاسخ مي دهند ؛ متفاوت باشد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#744
Posted: 10 Jul 2014 12:39
مزرعه حیوانات
نويسنده: جورج اورول
مترجم: سيروس نورآبادي - محسن موحدي زاد
مروري بر كتاب
شب هنگام ، آقاي جونز مالك مزرعه مانر ، در مرغداني را قفل كرد ولي آنقدر مست بود كه يادش رفت سواخي بالاي آن را هم ببندد.
همراه با حلقه نور فانوسش كه رقص كنان به اين طرف و آن طرف تاب مي خورد تلوتلوخوران ، طول حياط را طي كرد و كفش هايش را پشت در از پا درآورد و آخرين ليوان آبجو را از بشكه اي كه توي آبدارخانه بود پر كرد و سركشيد و به سمت تختخواب رفت و در كنار خانم جونز كه در حال خروپف بود خوابيد ...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#745
Posted: 10 Jul 2014 12:43
دن آرام
نويسنده: ميخائيل شولوخف
مترجم: اسماعيل قهرماني پور
مروري بر كتاب
چهار جلدي
دن آرام داستانی است در باره قزاقان ساکن دن و شرح زندگی یک خانواده قزاق به نام «ملِخوُف» در زمان صلح، سالهای سرنوشتساز جنگ اول جهانی، انقلاب ۱۹۱۷ اکتبر روسیه و یک جنگ داخلی تلخ.
البته قهرمانان و نقش آفرینان داستان درست مانند رمان «جنگ و صلح» تولستوی زیادند. اما آنچه خواننده را بیشتر به دنبال خود میکشاند بازیگر اصلی آن مردی جوان به نام «گریگوری (گریشا) پانتلویچ ملخوف» است. گریگوری شخصیتی شجاع، جنگاور و خستگیناپذیر است که در تمام رویدادهای بزرگ تاریخی زمانش حاضر شدهاست. او هرگز نمیداند به چه روی میجنگد.
آیا بر علیه آلمانها میجنگد یا بر علیه بلشویکها؟ در جستجوی عدالت، گاهی با سرخها ارتباط برقرار میکند و گاهی به سراغ سفیدها میرود. (سرخ لقب کمونیستها و سفید عنوان طرفداران امپراتوری است).
او عاشق روسیهاست اما از تزار نفرت دارد. او دولتی سوسیالیستی میخواهد به شرطی که مالکیت قزاقها بر زمین را دست نخورده باقی گذارد. تجربیات سیاسی و نظامی گریگوری که به خاطر حوادث و مشکلات جنگ اول جهانی و انقلاب روسیه به دست آورده در پس داستان عشق شورانگیز و غمانگیز وی رنگ میبازند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#746
Posted: 10 Jul 2014 12:47
داستان ملال انگیز
نويسنده: آنتوان چخوف
مترجم: آبتين گلكار
مروري بر كتاب
داستان ملال انگیز یکی از آثار چخوف است که پیشتر تنها یک بار در دوران پیش از انقلاب با ترجمه عبدالحسین نوشین منتشر شده بود که این ترجمه این روزها در بازار موجود نیست.
قهرمان اصلی داستان درباره پزشک و پروفسور ۶۲ ساله ای است که دانشمندان برجسته و مشهور روسیه او را می شناسند و با او ارتباط دارند. او کسی است که در رشته خود ، به بالاترین مرتبه رسیده است. در حال حاضر هم شاگردان و پیروان زیادي را در اطراف خود جمع کرده است اما در این میان درگیر ماجراهای گوناگونی می شود که ...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 14491
#747
Posted: 10 Jul 2014 15:15
زمان در گذر است
نويسنده: كمان برنار
زمان در گذر است مجموعهاي است از هشت داستان کوتاه از نويسندهي سوئيسي برنارد کومان. اين کتاب توانست در سال2011 جايزهي گنکور بهترين مجموعهي داستان کوتاه را از آن خود کند. شخصيتهاي اين داستانها ديدگاههاي کاملاً متفاوتي از شيوهي موجوديتشان در دنيا و ارتباطاتي که با ديگران دارند، ارائه ميکند. تعمق دربارهي انديشههاي متافيزيک و انتزاعي، وجه اشتراکي است که تمامي داستانها را به هم مرتبط ميسازد. روي هم رفته در اين رمان سه ديدگاهِ همسو نهفته است; چگونگي ارتباط مرگ و زندگي، هنگام مرگ چه چيز از زندگي باقي ميماند؟ چه ميراثي براي فرزندان بايد بهجا گذاشت؟ اين مجموعه، پرسشهايي را مطرح ميکند; زن سالمندي دربارهي رازهايش از خود ميپرسد، مرد مسني که همسرش را از دست داده دربارهي ثروتش، پسري دربارهي پدرش، نويسندهاي دربارهي پيشنويسهايش، مردي دربارهي يک شبح. داستانهاي ديگر کتاب، بيشتر ريشه در زمان حال دارند، مربي فوتبالي که تيمش را رها ميکند، خوانندهي کتاب الکترونيکي که قطع بيهنگام برق متعجبش ساخته و شخصي که قرباني يک خبر اشتباه شده است. تنهايي و انزواي اين اشخاص اجازه ميدهد تا افکار اگزيستانسياليستي و تفکراتي که در مورد موجوديتشان و مسئلهي وجوديشان، است ظاهر شود. همانطور که اسپينوزا در کتاب اخلاقيات نوشته است; «انسان آزاد به چيزي کمتر از مرگ فکر نميکند و خردمندياش در تعمق دربارهي فلسفهي مرگ و همينطور زندگي است.»
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#748
Posted: 10 Jul 2014 15:18
دختري كه با تبهكارها در افتاد
نويسنده: لارسون استيگ
ميکائيل بلومکويست روزنامهنگاري جستوجوگر است که خشونتها و ظلم وارد شده بر ليزبت سالاندر، شخصيت اصلي داستان را برنميتابد و براي حمايت از او با تمام قوا به مقابله با دستگاههاي امنيتي سوئد ميپردازد. اتفاقات و رخدادهايي که در اين ميان براي بلومکويست و سالاندر روي ميدهد جذاب و هيجانانگيز و گاه متحيرکننده است..
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#749
Posted: 10 Jul 2014 15:26
فهرست حسرت ها
نويسنده: شهلا حائری
اين رمان روايت يک زندگي از دو نگاه است. زندگي با خوشيها، خاطرهها، سوءتفاهمها و حسرتهايش. رماني است از ناگفتههاو سکوتها و لب گزيدنها.رماني از عشق و روزمرگي وتنهايي و اميد. رماني از ايامي که ميگذرد و گاهي ما را جا ميگذارد.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#750
Posted: 10 Jul 2014 15:31
آواره هاي كوچك
جان رُداري
جان رُداري آوارههاي کوچک داستان زندگي سه کودک آوارهي جنگي است. آنان از سر فقر و نياز توسط خانوادههايشان به اندک بهايي براي گدايي فروخته ميشوند. هر سه ستم را برنميتابند، هر سه براي رهايي ميکوشند و به ياري هم سرنوشتي خوش و خرم ميآفرينند. اين کتاب آرزوي ساختن دنيايي شاد بر پايهي صلح و دوستي است.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟