نقد دوم داستان در فرانسهی قرن نوزدهم میلادی، بیعدالتیهای اجتماعی، نابرابریهای طبقاتی، ظلم زیاده از حد طبقهی حاکم و ثروتمند بر قشر دون پایه، فقر اکثریت مردم و... زمینهساز رویدادی بزرگ در آن کشور میشود؛ انقلاب کبیر فرانسه. و همین عوامل زمینهساز یک رخداد بزرگ دیگر نیز میشوند، تولد یک اثر جاودانه در عرصهی ادبیات یعنی رمان بینظیر بینوایان شاهکار ویکتور هوگو. این رمان که نوشتن آن هفده سال به طول انجامیده در سال ۱۸۶۲ یعنی زمانی که هوگو بدلیل عقاید سوسیالیستی و جانبداری شجاعانهاش از اقشار محروم و تهیدست جامعه در تبعید به سر میبرد، انتشار یافت و انقلابی در عرصهی ادبیات پدید آورد.پایان دوران رنسانس و آغاز دوران انقلاب صنعتی، افول قدرت کلیسا، رشد و توجه به علم و دانش در طبقات متوسط و پایین جامعه آن روزگار فرانسه، و باز شدن فضای عمومی لااقل در حوزه ادبیات و روزنامهنگاری که در متن این اثر به آن اشاره شده و نیز انتشار اثری که نویسندهاش در تبعید بسر میبرد نیز دلیلی دیگر بر آن است، در جامعه و نیز شهرت هوگو،شرایطی پدید آورد که وی خالق آثاری باشد که گامی نو بود در عرصه ادبیات نقادانه اجتماعی. در رمان بینوایان نوک تیز پیکان نقد صریحا رو به سوی تمامی اقشار جامعه از والا مقامترین آن تا دون پایهترین آناست و نویسنده افکار، رفتار و زندگی آنان را چنان به بوتهی نقد کشید که در آثاری که قبل و یا همزمان او نگاشته شده بود کم نظیر و حتی بینظیر بود. هوگو در اغلب آثارش بالاخص در رمان بزرگ بینوایان چنان نقایص فرهنگی اجتماعی دینی عصرش را به تصویر کشیده و به بررسی و موشکافی و حتی گاهی به ارایه راه حل برای آنها پرداخته که شخصیت او را فراتراز یک نویسنده که در مقام یک روانشناس، یک معلم اخلاق، و حتی یک سیاستمدار صالح نمایان میسازد.این شیوهی نوی نقد اجتماعی فرهنگی سیاسی او که در زمان خود ابداعی نو بود بیشک از نگاه او به گذشتهی هنر بالاخص ادبیات و لزوم پدید آمدن نگاهی نو منتج شده است. او جایی در مقدمهی رمان دیگرش «کرومول» آورده«قهرمانهای درام جز انسانهای عادی کس دیگر نیست.» ساختار داستانی دوران هوگو یعنی دورانی که از آن به دوران کلاسیک یاد میشود به گونهای بود که شخصیتها و اتفاقات محوری اغلب آثار آن دوران حول اقشار والا مرتبه و طبقات حاکم جامعه بود و چندان توجهی به اقشارطبقهی پایین و حتی متوسط جامعه در آنها دیده نمیشد. او این شیوه را به دور افکنده و مبدع سبک و دورانی میشود که از آن به نام رومانتیسم یاد میشود.تم اصلی رمان بینوایان بر بیعدالتیو فقر عموم مردم جامعه استوار است و تصویرگر و نقاد اوضاع آن روزگار کشورش. هوگو این رمان را چنان طراحی کرده که علاوه بر یک اثر ادبی تمام عیار از آن میتوان به عنوان یک اثر تحقیقی تحلیلی تاریخی نیز نام برد. از این اثر بعنوان شاخصترین اثر عصر رومانتیسم یاد میشود. در طراحی این اثر نویسنده از عواملی استفاده کرده که در آن دوران ابداعی نو بودند. اصولی را دستمایه بیان ایدهایش قرار داده که حتی در آثار شاخصی که قبل از وی پدید آمدهاند یا نیست و یا بسیار ناچیز و خفیفاند. روند روایت ماجراها، جابجاییهای زمانی وقایعو حوادث، معرفی و پیش معرفی کاراکترهای مختلف داستان در نقاط مختلف و بازههای زمانی متفاوت در طول داستان همه و همه از مواردی است که میتوان از آنها به عنوان نکاتی یاد کرد که تا آن زمان فقط در آثار هوگو نظیر آنها را میتوان دید.روایت موشکافانهی لحظات، صحنهها از عواملی است که ناخودآگاه خواننده را کاملا درگیر کرده چنان صحنهها را پیش چشم او به تصویر میکشد که نمونهی آنرا در کمتر اثر ادبی آن دوران و حتی مابعد این اثر میتوان دید. تیزهوشی نویسنده در کاتهای زمانی بموقع در روند روایت ماجراها در بعضی نقاط اوج داستان و موکول کردن غیر مستقیم ذکر مابقی ماجرا به جایی دیگر در داستانهم تعلیقی عمیق ایجاد کرده و هم پوشاننده و مرتفع کنندهی موانع اصلی باور پذیری عقلانی رخدادها در ذهن خواننده است.هوگو با استفاده از یک شخصیت محوری «ژان والژان» و روایت چندین دهه از زندگیاش و نیز شخصیتهای فرعی «اسقف بیونو، فانتین، تنادیهها، ژاور، ماریوس و...» و پرداختن و پروراندن بینظیر آنها زیر داستانهایی خلق کرده که هرکدام به تنهایی خود اثری بدیعند و در اجتماعی کنار هم شاهکاری چون بینوایان را خلق کردهاند.گره خوردن سرنوشت کاراکترهای این داستان در نقاط مختلف داستان چنان باظرافت و استادانه گردآوری شده که نه تنها ملالی ایجاد نمی کند که جذبو جلب کنندهای قوی برای ذهن خواننده میباشند.در شخصیت پردازی این شاهد پرداختی استادانه در پروراندن زندگی و شخصیت چند ده سالهی دهها کاراکترمتفاوت هستیم. در طول خوانش اثر خواننده با کاراکترها همراه شده با کودکان آن رشد کرده و با بزرگسالان آن به کهولت آنان میرسد. هیچکدام از شخصیتهای محوری مشابه یکدیگر نبوده هر کدام در نوع خود واحد و بیهمتایند. فراز و فرودهای درونی و برونی افراد چنان است که گویی انسانهایی واقعی بودهاند با سرگذشتی واقعیتر. هیچ جا رفتاری متناقض با منشی که از کاراکترها بروز داده شده دیده نمیشود، هیچ شخصیتی رفتاری دوگانه و نامتعارف نداشته و روند تغییر شخصیتها چنان زمینهچین یو پرورانده شده که ذرهای خلل در پذیرش آنها در ذهن خواننده وارد نمیشود. این چنین شخصیتپردازی عمیق و بینظیر تا آن زمان تنها ار این اثر میتوان دید. و نیز نکته نویی که هوگو در پروراندن شخصیتهای داستانیاش از آن بهره گرفت وارد کردن شخصیتهایی خاکستری در داستانهایش بود، کاراکترهایی که کاملا ملموساند و در هر نقطهای از این جهان میتوانند نمونهای در میان انسانها داشته باشند. شخصیتهایی که نه بد مطلقند و نه خوب مطلق انسانهایی بسیار نزدیک به زندگی انسانی واقعی.
و او این ابداع را درحالی ارایه کرد که اکثر آثار ماقبل و همزمان او در عهد آثار کلاسیک حاوی عناصری مطلق و کلیشهای بودند.فضایی که او برای اثرش برگزیده فضایی است ملموس و واقعی است. مکانها و زمانها با ذکر دقیق و آدرس و زمان وقوع آورده شده و اینخود دنیای داستان را از فضایی انتزاعی به دنیای واقعی وارد کرده گامی محکم و نو در ارایه ایدهها و افکار نویسنده به مخاطبش برداشته است.البته در کلیت داستان ایرادهایی نیز از نقطه نظر خواننده امروزی ممکن است بر این اثر وارد شود از جمله پرداختن بیش از حد به مسایلی که چندان لازم نمینمایند. مثلا ذکری که در این اثر بر نبرد مشهور«واترلو» «ناپلئون بناپارت» رفته یا پرداخت موشکافانهای که از تیپهای شخصیتی مردم آن دوران آورده یا حتی توضیحی که بر ساختمان و و شبکهی فاضلاب شهری آنروز پاریس داشته. این نکته که از یک سو بیانگر دانش جامع و کامل نویسنده این اثر و ذهن آگاه او به تمامی نکات زندگی مدنی شهری و روستایی روزگار او است و از سوی دیگر مطابق ذائقه و سلیقهی ادبی آن دوران، از دیدگاه سلیقهی امروزی، در برابر نکات فراوان طلایی و بینظیر این اثر براحتی میتوان از آنها چشم پوشی نمود.این کتاب در بازار کتاب ایران با ترجمههای مختلف موجود میباشد که از آن جمله از ترجمهی استادانه و تحشيه «حسینقلی مستعان» میتوان نام برد.
جایگاه همۀ ما «بینوایان» را با حسی نوستالژیک دوست داریم و گویی نمیتوانیم چهرۀ کوزت را، که با لباسهایی مندرس مقابل عروسک مورد علاقهاش ایستاده است، فراموش کنیم. هیچ کس ژان والژان، و ژاور و خانوادۀ تناردیه را فراموش نمیکند و حتی گاه کسی که را مدام در حال کار و تلاش است و سختی میکشد کوزت مینامد. دختران بدجنس تناردیه با قیافههای زشت و لوسشان همیشه در خاطرمان است، یادمان نمیرود که ژان والژان فقطبه جرم دزدیدن یک نان نوزده سال ازعمرش را در زندان سپری کردپس از گذر زمانی طولانی هنوز هم بینوایان برای همه زنده است و در خاطرها ماندگار؛ گویی گذر زمان نتوانسته است از اهمیت و ماندگاری آندر ذهن مردم جهان بکاهد.به زعم بسیاری و به گفتۀ ماریو بارگاس یوسا، بینوایان آخرین رمان کلاسیک مشهور جهان است؛ رمانی که نویسندهاش، ویکتور هوگو، بی شک امتیاز و جایگاه رفیع خود را در عصر مدرن بیش از هر اثری مرهون همین رمان بوده و هماکنون نیز نامش درکنار رمان بینوایان اهمیت خاصی به خود گرفته است. هوگو نویسندهای است بزرگ، اصیل و خلاق و دارای قلمی جذاب و همهفهم. وی آنچنان آثار خود را نگاشته است که هر مخاطبی با کمترین یا حتی بیشترین میزان دانش و آگاهی به راحتی میتواند با آنها ارتباط برقرار کند و حتی با آنچه وی میگوید عمیقاً مانوس شود.درکل میتوان گفت این نویسنده با نگارش رمانهای اجتماعی به بالاترین سطح مقبولیت در نزد همگان دست یافته و بینوایان از میان انبوه آثار این نویسنده، در اثری سبک رمانتیسم است که سبب شهرت جهانی نویسندۀ خود شده است.ماندگاری بینوایان در جهان انکارناپذیر است؛ زیرا شخصیتهای این اثر، بخشی از شخصیتهای موجود در هرجامعهاند؛ شخصیتهایی که بیگمان همیشه وجود خواهند داشت و ازاینرو است که همه و در هر زمان آنچه را هوگو نوشته است درک میکنند و همراهش میشوند.هوگو در این کتاب بیعدالتیهای اجتماعی و فقر و فلاکت مردم فرانسه را بیان کرده؛ یعنی برای ما از عواملی سخن گفته است که سبب شدند انقلاب کبیر در فرانسه روی دهد. در اصل به نوعی میتوان گفت این نویسنده در خلال پردازش شخصیتهای داستان و روانشناسیشان، چگونگی درگیری و مداخلۀ آنها را در این نهضت اجتماعی و تودهای نشان میدهد.ژان والژان قرصی نان میدزدد تا خواهرزادهاش زنده بماند، اما حکومت زمان او را دربند میکشد چون زندگی را برای گروهی خاص میخواهد. پس از آزادی از زندان، ژان از خانۀ کشیش دزدی میکند، ولی کشیش او را میبخشد چون دوست دارد او زندگی کند. ژان والژان با اینکه به جنگ، قیام و انقلاب عقیدهای ندارد، به میدان نبرد میرود؛ زیرا میخواهد جان ماریوس را نجات بخشد.ژان والژان صبح روزی، جان ژاور را نجات میدهد. عصر همان روز، آن دو دوباره رودررو میشوند و این بار ژاور از ژان والژان درمیگذرد.جنگ به پا میشود و انقلاب روی میدهد، ولی زندگی مردم و شهر همچنان ادامه دارد و… .اینها بخشی از رویدادهای رمان بینوایان است که به خوبی نشان میدهد هوگو، جامعه و محیط زندگیاش را به خوبی شناخته و از مسائلی سخن گفته که گویی با همۀ وجود و از عمق جانش درک کرده است. هوگو گرسنگی مردم را میدید و میفهمید، عوامل جرم را میشناختو میدانست ریشۀ معضلات کجاست. اینگونه بود که با زبان و بیانی روان همه آنچه را هستی مردم و جامعهاش را تحت الشعاع خویش قرار داده و کام آنها را زهرآگین کرده بود در بینوایان متجلی کرد تا شاهکاری بشود که مردم جهان فراموشش نکنند.آری بینوایان ماندگار میشود. این کتاب، دردهای التیامناپذیری را بیان میکند که هرچند به جامعۀ فرانسه پیش از انقلاب کبیر مربوط است، هنوز جوامع بشری را میآزارند. هنوز هم گویی درد بشر التیام نیافته است و ناکامیها و تلخکامیهایش همچون سیلی بنیان کن پیش میرود و طغیان میکند.همه بینوایان را میشناسند؛ چون ازدردهای مشترک انسان حرف میزند؛ دردهایی که به زمان و مکان خاصی منحصر نیست و شاید بتوان گفت به نوعی در همۀ جهان گستره دارد و انکارناپذیر است.
بینوایان سی و ششمین رمان برتر جهان در سالهای اخیر، انتخاب رمانهای برتر تاریخ ادبیات، دلمشغولی بسیاری از رسانهها بوده است. روزنامه انگلیسی دیلیتلگراف هم ۱۶ ژانویه ۲۰۰۹، فهرستی از صد رمانی را منتشر کرد که به اعتقاد منتقدینش باید در کتابخانه هرخانهای باشند و خوانده شوند. طبیعی است که این ۱۰۰ رمان، نه بهترین رمانها، بلکه بهترینها از نظر منتقدین این روزنامه هستند....۳۶- بینوایان نوشتهی ویکتور هوگومجرم سابق داستان، میکوشد آدم خوبی باشد اما ماجرا پایان تلخی به دنبال دارد....
منتقدان حسین فتاحی –نویسنده و منتقد- بابیان این كه می توان دو نگاه به داستان بینوایان داشت، گفت: یك نگاه به رمان بینوایان از لحاظ تاریخی و اجتماعی و زمانی ست كه نویسنده در آن قرار داشته است و نگاه دیگر از لحاظ ساختاری و فنی و داستانی است.یكی از مخاطبان با اشاره به تاریخ نگارش رمان بینوایان گفت: در زمان نگارش رمان اختلاف شدیدی بین رعیت و اربابان و حاكمان جامعه وجود داشتهاست و همچنین محوری ترین قسمت كتاب كه شروع آن است به سیستم قضایی جامعه انتقاد دارد كه در آن دوره نواقص زیادی داشته ست.فتاحی با تاكید بر این كه نگارش كتاب بینوایان پس از دو واقعه مهم انقلاب فرهنگی و رنسانس رخ داده است، گفت: در زمان ویكتور هوگو شرایطی پیش آمده بود كه نگرش مردم نسبت به گذشته بازتر شده بود و از لحاظ علم و دانش نیز پیشرفت های زیادی رخ داده بود و روزنامه ها و كتاب ها و در كل صنعت چاپ پیشرفت كرده بود و كلیسا نیز قدرت خود را از دست داده بود و به همین دلیل نسبت به گذشته انتقادات بیشتری از مشكلات جامعه می شد.حسین فتاحی گفت: ماهیت جرم در رمان بینوایان مهم نیست، بلكه این رمان انتقاد شدیدی دارد بر مناسبات فرهنگی كه در ساختار جامعه وجود داشته است و باعث شده كه فردی مانند "ژان والژان" كه توانایی پولدار و موفق شدن دارد مجبور شود ماهیت خود را تغییر دهد تا شرایطش تغییر كند.این منتقد ادامه داد: سوژه كلی موردنظر ویكتور هوگو در رمان بینوایان این است كه تمام مشكلات آن دوران فرانسه ناشی از فقر و بی عدالتی ست وتنها راه حل رسیدن به سعادت این استكه حكومت و سیستم قضایی و پلیس جامعه عوض شود و بی عدالتی تم اصلی رمان است.این نویسنده نگاه ویكتور هوگو را در رمان بینوایان نگاهی رمانتیك به مسائل و داستان دانست و گفت: حتی خبیثترین شخصیت ها هم در داستان واكنش های رمانتیك دارند و در برخی قسمتها، داستان كمی خوشبینانه تر از واقعیت است.فتاحی افزود: ویكتور هوگو 2000 صفحه كتاب خود را طوری تقسیم بندی كرده است كه هیچ كجای داستان به مشكل نمی خوریم و با فاصله هایی كه در برخی بخش های كتاب گذاشته ، باعث شده تا نقصی در خط داستانی به وجود نیاید.وی همچنین با بیان این كه برای نوشتن داستان نباید دچار شعارزدگی شد، گفت: مشكلی كه كتاب بینوایان دارد این است كه برای ورود شخصیت های جدید به داستان صفحات زیادی به معرفی آن ها و بیان گذشته و خاطرات غیرضروریشان اختصاص یافته است.
ادامه ها داستان بینوایان و دعوای حقوقی طولانیترين دعوای حقوقی ادبی در فرانسه بر سر رمان حماسی ويکتور هوگو، بينوايان، روز جمعه گذشته به نفع نويسنده دو دنباله بر اين کتاب، و ناشر آن، پلون، به پايان رسيد.دادگاه استيناف پاريس پس از هفت سال نهايتا به نفع پلون و فرانسوا سرزا که دو دنباله بر بينوايان نوشته و قهرمان آن، ژان والژان، را زنده کرده است رای صادر کرد و اعلام کردکه اين دو کتاب «تجاوز به حقوق ويکتور هوگو» نيست.رمان بينوايان بيش از هر رمان فرانسوی ديگر در خارج از کشور فرانسه خوانده شده و تاکنون الهامبخش چندين فيلم سينمايی و همينطور يک نمايش موزيکال در لندن بوده که بيش از ۲۰ سال است بر صحنه است.پس از اين که فرانسوا سرزا، روزنامهنگار و رماننويس، سفارش نوشتن دو دنباله بر شاهکار حماسی هوگو را دريافت کرد، پير هوگو، نبيره اين نويسنده بزرگ، با اين شکايت که اين دنبالهها تجاوز به حقوق فکری و اخلاقی اين نويسنده است، به دادگاه رفت.بينوايان داستان طولانی ژان والژان، يک محکوم و زندانی سابق، است که پس از آزادی از زندان تلاش میکند گذشته پر از گناه و خطای خود را کنار بگذارد. داستان بر پسزمينه آشوبهای اجتماعی و انقلاب قرن نوزدهم پاريس رخ ميدهد.حکم دادگاه استيناف پاريس غير از انتشارات پلون و فرانسوا سرزا چند پيروز ديگر هم داشته است. چند ناشر ديگر هم قصد دارند دنبالههايی بر چند اثر کلاسيک ادبيات فرانسه از جمله مادام بوواری، اثر گوستاو فلوبر، را سفارش دهند و به همين دليل منتظر چراغ سبز دادگاه بودند.حکم دادگاه استيناف پاريس غير از انتشارات پلون و فرانسوا سرزا چند پيروز ديگر هم داشته است. چند ناشر ديگر هم قصد دارند دنباله هايی بر چنداثر کلاسيک ادبيات فرانسه از جمله مادام بوواری، اثر گوستاو فلوبر، را سفارش دهند و به همين دليل منتظر چراغ سبز دادگاه بودند.استدلال اصلی پير هوگو، نبيره نويسنده شهير فرانسوی، اين بود که ناشر اين دو کتاب با خانواده او مشورت نکردهاست. او بيش از همه به زنده ماندن و تغيير در شخصيت سربازرس ژاور شکايت داشت که در پايان کتاب هوگو خود را به قصد خودکشی به رود سن میاندازد.وکلای پير هوگو اساس دفاع حقوقی خود را بر يکی از يادداشتهای هوگو گذاشته بودند که در اوج شهرت، اما پيش از چاپ بينوايان، نوشته است کتابی که تمام شد و به چاپ رسيد ديگر نبايد«به آن دست زد». در مقابل وکلای انتشارات پلون به يک سخنرانی هوگو هفت سال پيش از مرگش استناد میکردند.هوگو در اين سخنرانی میگويد وقتی اثری منتشر میشود نويسنده آن ديگر«اربابش» نيست و اين که آثارش جزء ميراث کشور فرانسه است.وکلای پلون همچنين اشاره میکردند که دنبالهنويسی بر آثار کلاسيک ادبياتسنتی طولانی است و برای مثال حداقل ۳۰۰ دنباله بر «دن ژوان» نوشته شده و ۳۹ دنباله بر «سه تفنگدار».اين دعوای حقوقی در فرانسه باعث بحثهای فراوان و گمانهزنی در اينمورد شده بود که خود ويکتور هوگو اگر بود در مورد برداشتهای مدرن از اثر خود چه واکنشی نشان میداد. هوگو خود همواره از طرفداران عدالت اجتماعی و مخالفان سرسخت سانسور بود.برخی کارشناسان ادبی اين سوال را مطرح کردند که آيا خود ويکتور هوگو اگر زنده بود از اين دو دنباله بر بينوايان يا کارتون والت ديزنی بر اساس «نتردام دوپاری» با عنوان«گوژپشت نتردام» بدش ميآمد يا از آنها استقبال میکرد.دو دنباله بر کتاب بينوايان در سال ۲۰۰۱ در آستانه جشنهای دويست مين سالگرد تولد هوگو به چاپ رسيدند.
ادامه ها داستان بینوایان و دعوای حقوقی طولانیترين دعوای حقوقی ادبی در فرانسه بر سر رمان حماسی ويکتور هوگو، بينوايان، روز جمعه گذشته به نفع نويسنده دو دنباله بر اين کتاب، و ناشر آن، پلون، به پايان رسيد.دادگاه استيناف پاريس پس از هفت سال نهايتا به نفع پلون و فرانسوا سرزا که دو دنباله بر بينوايان نوشته و قهرمان آن، ژان والژان، را زنده کرده است رای صادر کرد و اعلام کردکه اين دو کتاب «تجاوز به حقوق ويکتور هوگو» نيست.رمان بينوايان بيش از هر رمان فرانسوی ديگر در خارج از کشور فرانسه خوانده شده و تاکنون الهامبخش چندين فيلم سينمايی و همينطور يک نمايش موزيکال در لندن بوده که بيش از ۲۰ سال است بر صحنه است.پس از اين که فرانسوا سرزا، روزنامهنگار و رماننويس، سفارش نوشتن دو دنباله بر شاهکار حماسی هوگو را دريافت کرد، پير هوگو، نبيره اين نويسنده بزرگ، با اين شکايت که اين دنبالهها تجاوز به حقوق فکری و اخلاقی اين نويسنده است، به دادگاه رفت.بينوايان داستان طولانی ژان والژان، يک محکوم و زندانی سابق، است که پس از آزادی از زندان تلاش میکند گذشته پر از گناه و خطای خود را کنار بگذارد. داستان بر پسزمينه آشوبهای اجتماعی و انقلاب قرن نوزدهم پاريس رخ ميدهد.حکم دادگاه استيناف پاريس غير از انتشارات پلون و فرانسوا سرزا چند پيروز ديگر هم داشته است. چند ناشر ديگر هم قصد دارند دنبالههايی بر چند اثر کلاسيک ادبيات فرانسه از جمله مادام بوواری، اثر گوستاو فلوبر، را سفارش دهند و به همين دليل منتظر چراغ سبز دادگاه بودند.حکم دادگاه استيناف پاريس غير از انتشارات پلون و فرانسوا سرزا چند پيروز ديگر هم داشته است. چند ناشر ديگر هم قصد دارند دنباله هايی بر چنداثر کلاسيک ادبيات فرانسه از جمله مادام بوواری، اثر گوستاو فلوبر، را سفارش دهند و به همين دليل منتظر چراغ سبز دادگاه بودند.استدلال اصلی پير هوگو، نبيره نويسنده شهير فرانسوی، اين بود که ناشر اين دو کتاب با خانواده او مشورت نکردهاست. او بيش از همه به زنده ماندن و تغيير در شخصيت سربازرس ژاور شکايت داشت که در پايان کتاب هوگو خود را به قصد خودکشی به رود سن میاندازد.وکلای پير هوگو اساس دفاع حقوقی خود را بر يکی از يادداشتهای هوگو گذاشته بودند که در اوج شهرت، اما پيش از چاپ بينوايان، نوشته است کتابی که تمام شد و به چاپ رسيد ديگر نبايد«به آن دست زد». در مقابل وکلای انتشارات پلون به يک سخنرانی هوگو هفت سال پيش از مرگش استناد میکردند.هوگو در اين سخنرانی میگويد وقتی اثری منتشر میشود نويسنده آن ديگر«اربابش» نيست و اين که آثارش جزء ميراث کشور فرانسه است.وکلای پلون همچنين اشاره میکردند که دنبالهنويسی بر آثار کلاسيک ادبياتسنتی طولانی است و برای مثال حداقل ۳۰۰ دنباله بر «دن ژوان» نوشته شده و ۳۹ دنباله بر «سه تفنگدار».اين دعوای حقوقی در فرانسه باعث بحثهای فراوان و گمانهزنی در اينمورد شده بود که خود ويکتور هوگو اگر بود در مورد برداشتهای مدرن از اثر خود چه واکنشی نشان میداد. هوگو خود همواره از طرفداران عدالت اجتماعی و مخالفان سرسخت سانسور بود.برخی کارشناسان ادبی اين سوال را مطرح کردند که آيا خود ويکتور هوگو اگر زنده بود از اين دو دنباله بر بينوايان يا کارتون والت ديزنی بر اساس «نتردام دوپاری» با عنوان«گوژپشت نتردام» بدش ميآمد يا از آنها استقبال میکرد.دو دنباله بر کتاب بينوايان در سال ۲۰۰۱ در آستانه جشنهای دويست مين سالگرد تولد هوگو به چاپ رسيدند.
نقد چهارم بینوایان نام رمانی از ویکتور هوگو نویسنده فرانسوی است که از آثار مشهور در جهان به شمار می رود. آن را در کودکی و در نوجوانی و در جوانی خواندم. به عقیده بنده این چنین داستان های ماندگاری را باید در دوره های مختلف عمر خواند همان گونه که سینوهه سفارش می کند.بینوایان به صورت فیلم و کارتن هم درآمده است که البته خواندن رمان، لطف دیگری دارد.بینوایان به اخلاق، فضیلت، پستی، عشق، ستم و رویدادهای تاریخی می پردازد و بی عدالتی های اجتماعی و فقر و فلاکت مردم فرانسه را تشریح می کند، همان عوامل و محرک های اجتماعی که منجر به انقلاب کبیر فرانسه شد. انحصار توزیع قدرت و ثروت در دست خانواده سلطنتی که از مشکلات جامعه فرانسه ناآگاه بودند، سبب ایجاد معضلات اقتصادی و اجتماعی در جامعه فقیر فرانسه شد و انقلاب فرانسه ناشی از همین تحولات زیرساخت های اجتماعی جامعه فرانسه بود. ویکتور هوگو در خلال پردازش شخصیت های داستان و روان شناسی آنها، نحوه درگیری و دخالت آنان را در این نهضت اجتماعی نشان می دهد.بینوایان با نگاهی واقع بینانه، سیمای راستین مردم فرانسه در قرن نوزدهم به شمار می رود در ضمن اینکه نگاه هوگو بر انسانیت و آزادی، جهان شمول است. او در باره نگارش رمان بینوایان گفته است: من این کتاب را برای همه آزادیخواهان جهان نوشته ام.در ضمن بینوایان، تاریخ انقلاب فرانسه و بخشی از جنگ های ناپلئون نیزگفته می آید. بی نوایان به مردمی می پردازد که کسی به آن ها توجهی ندارد. در وقایع تاریخی نیز به نیمه تاریک مسائل می نگرد.هوگو در این کتاب از رمان آزردگان داستایفسکی الهام بسیار گرفته است.
نظرات بینوایان هوگو شعر شگرفی است در مخیله ی فرهمندان فرهنگ جهانی. اکنون من زمزمه ی اندوهناک کوزت را در آن شب سرد کهاو سطل آبی را با دستهای باریک خود می کشاند ، از لابلای برگردان بسیاروالای خانم سابجی گرامی می شنوم - و البته دراینجا کلام و تصویر بدون استفاده از ترفندهای ساختگی و کهنه به موسیقی ای معنوی دگردیسی می یابد.
کتاب اقتباسی نام این رمان از داستان مشهور بینوایان اثر ویکتور هوگو گرفته شده است که روایت کننده ی فرانسه ی قرن نوزدهم میلادی است .داستان که بر اساس رمان بینوایان اثرویکتور هوگو نوشته شده است به شرح بی عدالتی های اجتماعی در قرن نوزدهم میلادی می پردازد. در این حین با معرفی شخصیت هایی چون ژان والژان که فردی قوی و تنومند است و در حال فرار از بازرس بی عدالت می باشد به دختری به نام کوزت بر می خورد که وی نیز یتیم است و خانواده ای به نام تناردیه از او بیگاری می کشند . کوزت همراه ژان والژان می شود و آنها از شهری به شهر دیگر سفر می کنند