ارسالها: 132
#61
Posted: 10 Jan 2025 22:05
قسمت ۱۰ (پایانی): "سپیدهدم جدید"
با گذشت ماهها از شروع انقلاب، ایران به آرامی اما مصممانه به سمت یک آینده نو وارد میشد. پس از ماههای طولانی از نبردهای خیابانی، محاکمات عدالتخواهانه و پاکسازی نهادهای دولتی، کشور در آستانه یک تغییر بنیادین قرار داشت. بهمن ماه سال ۱۴۰۴ بود، یک سال پس از آن حمله اولیه که آتش انقلاب را برافروخته بود، و اکنون وقت آن رسیده بود که مردم برای آیندهای که خود خواستار آن بودند، تصمیم بگیرند.
در تهران، در میدان آزادی که پیشتر شاهد تجمعات اعتراضی بود، حالا صحنهای متفاوت به نمایش گذاشته میشد. این میدان، که با معماری خاص و نمادین خود به عنوان قلب تپنده انقلاب شناخته میشد، امروز به محل برگزاری اولین انتخابات آزاد ایران تبدیل شده بود. هوای سرد زمستان با نفسهای گرم مردمی که برای رای دادن آمده بودند، گرم شده بود.
در این روز تاریخی، مریم، که حالا به یکی از رهبران شناخته شده انقلاب تبدیل شده بود، با چهرهای سرشار از امید، به مردم خطاب کرد: "این روز، نه تنها پایان یک دوره تاریک، بلکه آغاز سپیدهدم جدیدی برای ایران است. امروز، هر صدا شنیده میشود، هر رای به حساب میآید."
صفهای طولانی از مردم، از جوانان و پیران، از زنان و مردان، در صفوف انتظار برای رای دادن ایستاده بودند. در میان این جمعیت، دکتر فرهاد با لبخندی که از رضایت و امید به آینده میآمد، به مردم میگفت: "این لحظهای است که برایش جنگیدیم. حالا فرصتی برای ساختن ایرانی است که همه ما آرزویش را داشتیم."
سیستم رایگیری، که با استفاده از تکنولوژیهای جدید و شفافیت کامل طراحی شده بود، به مردم اجازه میداد تا به نامزدهای مختلفی که از میان خود مردم و با شفافیت کامل انتخاب شده بودند، رای بدهند. ناظران بینالمللی و رسانههای خارجی نیز برای نظارت بر این انتخابات حضور داشتند، نشانهای از اهمیت این روز نه تنها برای ایران، بلکه برای جهان.
در یکی از حوزههای رایگیری، شهلا، رئیس قضات که نقش مهمی در تضمین عدالت انقلاب داشت، به عنوان یکی از ناظران داخلی، با دقت به روند انتخابات نظارت میکرد. او با لبخندی که از اطمینان میآمد، به همکارانش گفت: "ما باید مطمئن شویم که هر رای، هر صدا، به درستی شنیده شود. این پایههای دموکراسی ماست."
آیا این انتخابات میتواند نقطه عطفی برای آغاز یک دوره جدید باشد؟ آیا مردم میتوانند از این فرصت برای ساختن یک ایران دموکراتیک استفاده کنند؟
با بسته شدن حوزههای رایگیری و شمارش آرا، یک حس شادی و احترام متقابل در میان مردم دیده میشد. در این میان، بسیاری از نیروهای انقلابی، حالا به عنوان محافظان و ناظران، برای حفظ امنیت و شفافیت انتخابات تلاش میکردند.
نتایج انتخابات، که به طور زنده از تلویزیون ملی پخش شد، نشان داد که یک ائتلاف از نامزدهای مستقل و مردمگرا بیشترین آرا را کسب کردهاند. این نتایج، با تشویقها و فریادهای شادی از سوی مردم، به یک جشن بزرگ تبدیل شد. در سراسر کشور، از شهرهای بزرگ تا روستاهای کوچک، مردم به خیابانها ریختند نه برای اعتراض، بلکه برای جشن گرفتن آزادی و دموکراسی.
در این شب، در میدان آزادی، مراسمی برگزار شد که در آن رهبران جدید، با قولهایی برای بهبود اقتصاد، آزادیهای فردی و توسعه فرهنگی، سخنرانی کردند. مریم، با صدایی که از امید و تعهد میآمد، گفت: "این آغاز یک سفر جدید است، سفری که در آن همه ما، با هم، ایرانی را میسازیم که برای نسلهای آینده الهامبخش باشد."
در این لحظات، سوال نهایی این بود که آیا این دولت جدید میتواند به وعدههای خود عمل کند؟ آیا این سپیدهدم جدید میتواند به روزی روشن و پایدار تبدیل شود؟ اما در این شب، در تاریکی که با چراغها و چهرههای پر از امید روشن شده بود، همه چیز امکانپذیر به نظر میرسید. ایران، با تمام دردها و جراحاتش، به سوی یک آینده نو حرکت میکرد، آیندهای که تنها به دست مردم خودش ساخته میشد.
پایان
نویسنده : M.H (remover)
-------------𓃗------------
این همه بازدید داره ولی حتی یک نظر کسی نذاشته
چون حامله ی باکره در خانه ی عفت / هر تهمت زشتی که نگفتند شنیدیم
هرچند که در کوی فنا خانه خریدیم / هنگامه ی مرگ است و به مقصد نرسیدیم
شاعر: خودم 🙂