ارسالها: 14491
#221
Posted: 7 Apr 2013 13:35
ببینم نبضتان میزند؟
امین فقیری
این مجموعه که محصول فعالیت پنج سال اخیر «امین فقیری» در حوزهی داستاننویسی است، 10 داستان کوتاه را در بر میگیرد با مضمون و محتوای زندگی مدرن شهری. «فقیری» پیشتر با نوشتن داستانهایی روستایی و خصوصا مجموعهی موفق «دهکدهی پرملال» شهرت داشت، اما در این مجموعه نیز با نثری جذاب و شیوا برشهایی از زندگی شهری را پیش روی خوانندگان قرار میدهد و تجربهای متفاوت را در کارنامهی نویسندگی خویش ثبت میکند.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 24568
#222
Posted: 9 Apr 2013 00:07
غرش طوفان
نويسنده: الكساندر دوما
مترجم: ذبيح الله منصوري
ناشر: گوتنبرگ
مروري بر كتاب
دوره هفت جلدي
رمان غرش توفان ادامه رمان ژوزف بالسامو و شرح تاريخ فرانسه در زمان لوئي شانزدهم و نحوه ي شكل گيري و نهايتا انقلاب فرانسه در قالب يك داستان
... دوك حيرت زده برگشت و چشمش به خانم دوپاري افتاد و با مسرتي زياد كه معلوم نبود طبيعي يا ساختگي است گفت: آه... كنتس عزيز، شما مثل هميشه زيبا و شاداب هستيد و متشكرم كه از همه زودتر آمديد.
دوپاري گفت: دوست عزيز، من تقريبا از سرما منجمد شده ام.
دوك گفت: خواهش مي كنم به بودوار تشريف بياوريد.
دوپاري با غمزه اي مليح گفت: آخر من چطور با شما تنها، در بودوار باشم؟
در اين هنگام صداي ديگري شنيده شد كه گفت: تنها نيستيد بلكه سه نفر مي باشيد...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#223
Posted: 9 Apr 2013 00:10
سقوط يك فرشته
نويسنده: هنري وود
مترجم: شيده جلالي فر
ناشر: فروغي
مروري بر كتاب
دوستان نزديك هنري ويليام و اين معتقد بودند كه اگر نقصي در وجود اين شخص باشد بايد آنرا در ساختمان فكري او جستجو كرد: قلبي مهربان تر از قلب او و دلي رؤف تر از دل او وجود نداشت.
درست است كه لردماونت سورن هنري ويليام و اين جزو اشراف و طبقات درجه اول انگلستان بودند ولي ... .
"ایزابل" دختری دوست داشتنی و زیبا است. با پدرش زندگی می کند. پدر از اشراف انگلستان بوده ؛ ولی خوش گذرانی ها و بی خیالی هایش هر روز او را بدهکار تر و شوریده تر می کند تا جایی که به ناچار ...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#224
Posted: 9 Apr 2013 00:13
زنبق دره
نويسنده: انوره دو بالزاك
مترجم: امير اسماعيلي
ناشر: بهاره
مروري بر كتاب
زنبق دره يا دره ي زنبق،نام رماني از نويسنده و نمايشنامه نويس مشهور فرانسوي،انوره دو بالزاك است كه درون مايه ي اصلي آن عشق و مسائل اجتماعي است.اين كتاب،بخشي از سري رمان هاي مشهور به كمدي انساني (The Human Comedy) اثر دو بالزاك است.
داستان به شكل دو نامه عرضه ميشود.
يكي از اين نامهها، كه نامهي بلندي است و تقريباً تمام رمان را ميگيرد، اعترافنامه كنت فليكس دو واندنس خطاب به كنتس ناتالي دو مانرويل است.
نامه ديگر كه چهار پنج صفحه است جواب كنتس را تشكيل ميدهد. اين دو قهرمان در آستانه ازدواج با يكديگرند، اما مادام دو مانرويل، كه نامزدش را دستخوش خيالها و رؤياهاي دور و دراز و ناگهاني ميبيند، علت اين امر را از او ميپرسد. فليكس دو واندنس با شرح زندگياش به اين سؤال جواب ميدهد...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#225
Posted: 9 Apr 2013 00:17
گذر از رنجها
نويسنده: الكسي تولستوي
مترجم: سروژ اسپاتيان
ناشر: امير كبير
مروري بر كتاب
سه جلدي
تولستوي رمان "گذر از رنجها" Khozhdenie po mukam را در سه قسمت از ۱۹۲۱تا ۱۹۴۱ انتشار داد.
اين رمان دورنماي باشكوهي است از دوران جنگ و انقلاب و هدف آن ترسيم وقايع تاريخ و اوضاع متشنج روسيه و جنگهاي داخلي و عكسالعمل روشنفكران در برابر انقلاب سرخ است و نويسنده در خلال وصف محيط سنپترزبورگ و فساد و انحطاطي كه آن را فرا گرفته، آرزوي خويش را در عدالت اجتماعي عرضه ميدارد و كمال مطلوب ميهنپرستان را در تجديد بناي فرهنگي نوين بر ويرانههاي فرهنگ قديم ميداند.
و پرده نقاشي گويايي از روسيه زمان جنگ و مردمش پيش چشم ميگذارد. كتاب گذر از رنجها از جاذبه فراوان و موفقيت بسيار برخوردار گشت و اثري مهم در ادبيات روسيه به شمار آمد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#226
Posted: 9 Apr 2013 00:20
بلنديهاي بادگير
نويسنده: اميلي برونته
مترجم: نوشين ابراهيمي
ناشر: افق
مروري بر كتاب
از سري مجموعه عاشقانه هاي كلاسيك
بلنديهاي بادگير (Wuthering Heights) رماني است نوشته اميلي برونته، شاعر و نويسنده انگليسي.
اصل انگليسي اين كتاب در سال ۱۸۴۷ منتشر شد. واژه Wuthering از كلمهاي اسكاتلندي گرفته شده است و به توفاني كه اطراف خانه اصلي داستان وجود دارد اشاره ميكند و نمادي از فضاي پر سر و صداي داستان است.
اين رمان داستان عشق آتشين ولي مشكلدار ميان هيت كليف و كاترين ارنشاو است و اينكه اين عشق نافرجام چگونه سرانجام اين دو عاشق و بسياري از اطرافيانشان را به نابودي ميكشاند. هيت كليف كوليزادهاي است كه موفق به ازدواج با كاترين نميشود و پس از مرگ كاترين به انتقامگيري روي ميآورد.
داستان رمان براي مسافري تعريف شدهاست و او آن را به اول شخص روايت ميكند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#227
Posted: 9 Apr 2013 00:35
من او
نويسنده: رضا اميرخاني
ناشر: سوره مهر
مروري بر كتاب
رمان من او سومين اثر رضا اميرخاني است. داستان مربوط به زندگي فردي به نام علي فتاح است و عشق پاك او با دختر خدمتكار خانواده اش به نام مهتاب كه به دليل اعتقاد علي به عشق پاك تا زماني كه از عشق راستين خود مطمئن نشده از ازدواج امتناع ميكند و در خلال داستان از راهنماييهاي درويشي مصطفي نام، از سلسلهاي نامعلوم كمك مي گيرد كه نقش مهمي در داستان نيز دارد. راوي، قهرمان داستان هم هست و ماجراهاي زندگي خود را از كودكي تا لحظه مرگ، روايت ميكند.
مهمترين شخصيت اين كتاب درويشي با نام مصطفي است كه حقيقت تماما در دست اوست و مانند ريش سپيد قصه و خداي قصه است. بزرگ نمايي اين شخصيت در داستان قابل تامل است. در هم آميختن مفاهيم در اين رمان از طرفي ممكن است پلورالسيم فلسفي و يا حتي بعضا پلوراليسم ديني تلقي شود، اما به نظر ميرسد اميرخاني در اين رمان بيشتر همان رواداري آيين جوانمردي را بازنمايي كرده است
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 489
#228
Posted: 10 Apr 2013 23:16
تس
نویسنده:توماس هاردی
توماس هاردی (1928-1840) شاعر و نویسنده ی انگلیسی هنگامی که نگارش تس این شاهکار ادبی خود را به پایان رسانید گفت:"بهترین استعدادم را در این کتاب ریخته ام"
مروری بر کتاب
قهرمانان توماس هاردی به حکم سرنوشت بسوی مقصد حرکت می کنند و خارج از همه اصول اخلاقی به راه خود می روند و همین حکم برگشت نا پذیر "تس" را که یک دختر جوان روستایی است دچار زحمت و محنت می کند.
"الک" تس را مجذوب می کند و می فریبد و به راه خود می رود الک خانواده سر شناسی دارد و از اشراف منطقه است بچه ای که تس از او در شکم دارد به محض تولد می میرد و این زن با "آنجل کلر" پسر یک مرد روحانی ازدواج می کند و در شب عروسی ماجرای گناه گذشته اش را برای این مرد بازگو می کند....
در ستایش تس همین بس که پس از گذشت قریب یکصد سال از نگارش آن شخصیتی چون سیمون دوبووار در بحث از ادبیات و فلسفه می گوید"....و اما هنگامی که تس را ترک می کردم گفتم که پرداختن به فلسفه وقت تلف کردن است...."
دانلود کتاب از 4shared
تمام مشكل دنیا این است كه :
احمق های متعصب كاملا از حرفشان مطمئن هستند ،
اما آدمهای عاقل همیشه شك دارند...
" برتراند راسل "
ویرایش شده توسط: behnaz1989
ارسالها: 489
#229
Posted: 10 Apr 2013 23:24
گفتگو با مرگ
نوشته: آرتور کوستلر
مروری بر کتاب
این عنوان کتابی است از آرتور کوستلر روزنامهنگار و نویسنده مشهور مجارستانی ـ بریتانیایی. این کتاب حاصل یادداشتهای کوستلر در زندان ژنرال فرانکو در زمان جنگ داخلی اسپانیاست. کوستلر که مدتی را به عنوان خبرنگار جنگی در محدوده حکومت شورشیان (همان سلطنتطلبان به رهبری فرانکو) گذراند، بعد از بازگشت در پاریس کتابی درباره مشاهداتش منتشر میکند و پرده از جنایات فرانکو و یارانش بر میدارد و به همین جهت، تحت تعقیب آنها قرار میگیرد.
بعد از مدتی کوستلر برای تهیه گزارش باز هم به اسپانیا ـ و این بار محدوده آنارشیستها (همان جمهوریخواهان) ـ برمیگردد و در جریان سقوط شهر مالاگا به دست شورشیان میافتد و مدت ۴ ماه را در زندانهای مختلف ـ و بیش از همه زندان سویل ـ میگذراند و سرانجام در حالی که به مرگ محکوم شده بود با میانجیگری دولت بریتانیا با یک اسیر در دست آنارشیستها مبادله میشود.
کوستلر از آغاز دستگیری اطمینان داشت که اعدام خواهد شد. لذا یادداشتهای او بیانگر حالات و روحیات انسانی است که مرگ را در دو قدمیاش میبیند و سعی دارد با دست خالی با آن مبارزه کند. نثر کوستلر شیرین و جذاب است ـ که ناشی از ژورنالیست بودنش است ـ و در کنار آن جدید بودن خود موضوع ـ و واقعی بودن آن ـ خواننده را آن قدر به ماجرا نزدیک میکند که میتواند خود را در کنار کوستلر (و شاید به جای خود او!) در زندان و در التهاب مرگ و زندگی تصور کند. طنز خاص کوستلر هم در نگریستن به مهمترین مسئلهی هر انسان ـ پارادوکس زندگی در برابر مرگ ـ هم جذابیت نوشتهی او را دو چندان میکند. یادداشتهای کوستلر در کنار شرح وقایع روزانه پر است از اظهارنظرهای جالب و نکتهسنجیهای دقیق. در همه جای کتاب میتوانید منتظر جملات جذاب و به یاد ماندنی باشید. چند نمونهی جالب از جملات درخشان کوستلر را ببینید:
ـ آدم نه فقط درباره آیندهاش، بلکه درباره گذشتهاش هم خیالات به هم میبافد!
ـ ترحم انعکاس بدبختی خود آدم است و بدبختی را چهار برابر میکند.
ـ در فیزیک دیوانگی، یک سنگریزه نه تنها میتواند بهمنی را به حرکت درآورد، بلکه متوقفاش هم میتواند بکند!
ـ این روزها ممکن است خوانندهها به نویسندهشان اعتماد بکنند، اما نویسندهها اعتمادی به خوانندهها ندارند.
ـ حساب ایام زندان را همانطور نگه میدارند که حساب ایام بچه تازه به دنیا آمده را: اولش هفتهها را جشن میگیرند، بعد ماهها را و بعد سالها را!
ـ پوسیدگی هر تمدن، خود را با علائم غریبی نشان میدهد: مثلا در این حقیقت که دیگر دیوارهای سنگی زندان، برای حفاظت جامعه از شر زندانی نیست، بلکه برای حفاظت زندانی از شر جامعه است!
کوستلر در کتاب بارها تکرار میکند که از مرگ نمیترسد و از فعل "مردن" هراسناک است. به عبارت دیگر، او معتقد است که بحرانیترین دقایق زندگی همان لحظاتی است که انسان منتظر رسیدن مرگ است. چگونگی مرگ مهم نیست، این که بدانی مرگ همین نزدیکی است تحمل ناپذیر است. و بعد از مرگ ...
دانلود ازmediafire
تمام مشكل دنیا این است كه :
احمق های متعصب كاملا از حرفشان مطمئن هستند ،
اما آدمهای عاقل همیشه شك دارند...
" برتراند راسل "
ویرایش شده توسط: behnaz1989
ارسالها: 489
#230
Posted: 10 Apr 2013 23:31
مرگ در آند
نوشته : ماریو بارگاس یوسا
مروری بر کتاب
گروهبان لیتوما و معاونش در پاسگاه یک روستای کوهستانی مشغول خدمت هستند . در این روستا 3 نفر ناپدید شده اند و گروهبان پلیس و معاونش در تلاش برای یافتن علت امر هستند . آنها در پی این جست و جو با واقعیت وحشتناکی مواجه می شوند . خرافات و رسوم و سنن دیرینه ای که در دنیای متمدن امروز دوباره آغاز شده است ....
در این داستان شاهد این هستیم که گروهی از مردم به صورت گروه های چریکی بر علیه رژیم خودفروخته و ظالم قیام می کنند اما همین گروه برخواسته از مردم به خود مردم حمله کرده و در راه آزادی کرامت انسانی ، انسانها را بی دلیل موجه به فجیع ترین وضع به قتل می رسانند . به طرز قشنگی افسار گسیختگی انقلاب را هم نشون می ده و انسان هایی که به نام شرع و خدمت به مردم و با همین باور آنها را بدبخت می کنند . مدعیان آزدی که تمام آزادی و امنیت را سلب می نمایند شاید یکی از محورهای اصلی این داستان شمرده شود. و جالبه البته بدونید خود یوسا از طرف مادری جز خانواده های نیمه اشراف بوده .
یک قسمت های رمانتیک هم داره داستان . معاون کلانتر عاشق دختری می شود و برای او همه کار می کند اما دختر وی را ترک می کند . معاون هنوز و بی هیچ چشمداشتی دختر رو دوست داره . اون قدر که به خاطش حاضره از شغلش ، وقتش ، دوستاش ، آرزوهاش ، کشورش و ..... بگذره ( البته یک مقادیری تخیلیه . این جور پسرها هنوز آفریده نشدند )
کتاب فوق العاده قشنگیه . واقعا قلم بارگاس معرکه است . خیلی روون و قشنگ می نویسه . اصلا نمی شه کتاب را زمین گذاشت .
بارگاس به خاطر این کتاب برنده جوایز " پلانتا" ، " خوآن دِ سان كلمنته دِ سانتياگو دِ كومپوستلا" و جايزه ادبي بين المللي چيانتي روفينو آنتيكو فاتوره شده است .
دانلود ازmediafire
تمام مشكل دنیا این است كه :
احمق های متعصب كاملا از حرفشان مطمئن هستند ،
اما آدمهای عاقل همیشه شك دارند...
" برتراند راسل "
ویرایش شده توسط: behnaz1989