انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
مناسبتها
  
صفحه  صفحه 6 از 41:  « پیشین  1  ...  5  6  7  ...  40  41  پسین »

جشنها و آیین های ایرانی (سال نو گرامی باد)


زن

Princess
 
تكم؛ بشارت‌دهنده نوروز در اردبیل‌

كریم عظیمی ججین درباره این رسم برای ما نوشته است، تكمچی در كوچه‌ها به راه می‌افتاد و بچه‌ها نیز پشت سر تكمچی با او همنوا می‌شدند:
سیزون بو تازه بایراموز موبارك‌
آیوز، ایلوز، گونوز، هفته وز موبارك...
ترجمه: این عید تازه‌تان مبارك‌
ماه و سال و روز و هفته‌تان مبارك...
تكم و تكم‌گردانی، ریشه‌ای بس عمیق در فرهنگ كهن منطقه اردبیل دارد. خاستگاه تاریخی و جغرافیایی آن به یقین معلوم نیست؛ اما آنچه امروزه از مراسم تكم‌گردانی در دست داریم، حاصل سابقه و غنای فرهنگ شفاهی مردم منطقه است كه سینه به سینه از نسل گذشته تا به امروز به یادگار مانده.
واژه «تكم» در زبان تركی تركیب یافته از ۲ بخش «تكه» (به فتح تا و كاف) به معنی بز نر و ضمیر ملكی «م» می‌باشد كه معنی «بز نر من» را می‌دهد. به كسی هم كه تكم‌گردانی می‌كند «تكمچی» گفته می‌شود. از این واژه برای نامگذاری مناطق و روستاها نیز استفاده شده است؛ مثل «تكه‌چی» علیا و سفلی از توابع پارس‌آباد مغان.

«تكم» عروسك چوبی كوچكی است به شكل بز كه با پارچه‌های رنگی، زنگوله، سكه و آینه زینت می‌یابد. چوبی باریك به زیر شكم عروسك متصل است كه انتهای این چوب هم از سوراخ وسط صفحه‌ای چوبی می‌گذرد. تكمچی به وسیله این چوب، تكم را به رقص درآورده و ریتم و ضربی هماهنگ از برخورد تكم بر صفحه چوبی ایجاد می‌كند. تكمچی با خواندن اشعاری، فرارسیدن بهار را به مردم بشارت داده و مردم نیز در قبال این شادمانی، هدیه‌ای به تكمچی می‌دهند.
نكته جالب توجه در این آیین، استفاده از عروسك بز است كه رابطه تنگاتنگی با مفهوم شروع فصل بهار دارد. بز در فرهنگ باستانی ایران نماد باروری، زایش و پیشاهنگی است. در اشعار تكمچی، به موضوعات و مناسبت‌های مختلف دینی و اجتماعی اشاره می‌شود.
عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
زن

Princess
 
آغاز سال نو با مس‌

از قدیم تا به حال اغلب مردم خراسان مخصوصا ساكنان مشهد، زمان تحویل سال در حرم امام رضاع حضور دارند كه آغاز سال جدید با یك بار روشن و خاموش شدن چراغ و نقاره خانه اعلام می‌شود. در آن سال‌های دور كه تمام جمعیت مشهد در بزرگترین صحن حرم می‌توانستند گردهم بیایند، بعد از تحویل سال با سبزه‌ای كه هدیه می‌گرفتند، از خادمان حرم به خانه بازمی‌گشتند.
رسم بر این بود كه قبل از آغاز سال نو، مرد خانه بیرون می‌رفت و هنگام تحویل سال، با سبزه و نان و در بعضی محلات با تكه‌ای مس وارد خانه می‌شد كه علامت بركت و روزی‌رسانی بود.
عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
زن

Princess
 

بوسیدن دست بزرگترها


در خراسان همچنین مردها معمولا دستمالی ابریشمی به همراه داشتند. صاحبخانه به تعداد بچه‌های مهمان، تخم‌مرغ رنگی هدیه می‌داد كه در دستمال می‌گذاشتند و بعد آن را تقسیم می‌كردند.
عیدی بیشتر مواقع سكه‌های طلایی رنگ بود كه توی كاسه می‌ریختند و تعارف می‌كردند. این سكه‌ها را اكثر مهمانان نگه می‌داشتند و در سفرهای زیارتی مثل حج و سفر كربلا می‌بردند و متبرك می‌كردند.
عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
زن

Princess
 
عروس گوله‌

نمایش معروف نوروزی در گیلان و مازندران و الموت و طالقان، عروس + غول است. در این نمایش غول، عروس و پیربابو نقش دارند. عروس گله یا عاروس گوله در مازندران به پیربابو معروف است.
غول با پوششی از كُلش (ساقه‌های خشك شالی) و زنگوله‌هایی به پا و چماقی در دست در میان مردم حاضر می‌شد. نقش عروس را نیز اغلب یكی از پسران جوان بازی می‌كرد و لباس زنانه می‌پوشید.
در بازی نوروزی عروس گوله، غول و پیربابو برای به دست آوردن عروس با یكدیگر درگیر می‌شدند.
پیش از آغاز نمایش نیز گروه همخوانی می‌كردند:
عروس گوله بیاردیم/ جانه دله بیاردیم/ خانه خواه تره نیاردیم/ تی پسره بیاردیم‌
ترجمه: بازی عروس و غول آوردیم/ برای جان و دل آوردیم/ صاحبخانه برای تو نیاوردیم/ برای پسر تو آوردیم.
عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
زن

Princess
 
حاجی فیروز، آتش افروز

مراسم استقبال از نوروز، بسیاری پیش از فرا رسیدن سال نو آغاز می‌شد و همه حاکی از بشارت رسیدن بهار، سال نو و رستاخیز بود. انگیزه‌های دینی و ملی، هر دو دست به هم داده و این گونه شگفت، انتظار نوروز را با مراسم و جشن‌هایی پیش درآمد، درهم و همراه می‌کرد: چند روز به نوروز مانده در کوچه‌ها آتش افروز می‌گردد و آن عبارت است از دو یا سه نفر که رخت رنگ به رنگ می‌پوشیدند و به کلاه دراز و لباس شان زنگوله آویزان می‌کنند و به رویشان صورتک می‌زنند. یکی از آن‌ها دو تخته را به هم می‌زند و اشعاری می‌خواند:
آتش افروز آمده، سالی یک روز آمده
آتش افروز صغیرم، سالی یک روز فقیرم
روده و پوده آمده، هر چی نبوده آمده.
و دیگری می‌رقصید و بازی در می‌آورد.


در این وقت میمون باز، بند باز، و لوطی، خرس به رقص و غیره کارشان رواج دارد و ترانه‌های ذیل خوانده می‌شود:
فلفلی مرده؟ نمرده،
چشماش که وازه تخم گرازه
نون خورده و جون نداره دستش استخوان نداره
میل پشت بون نداره
امان از آش رشته بابام بزغاله کشته
ننم سر کار آشه دائیم قاشق تراشه
خانم می‌خوره می‌شاشه
دختر یه دندونه سوار پوس هندونه
هندونه یُرغه میره درخونه داروغه میره
شوورم زن کرده پشتشو بر من کرده
یه نون ازم کم کرده
این یدونه نون پرپری من بخورم یا اکبری؟

روزهایی پیش از عید، حاجی فیروز در کوی و برزن به راه می‌افتد. اغلب یک، دو نفر و یا بیشتر هستند. خودشان، صورت و گردن و دست‌ها را سیاه کرده و لباس سرخ و شلیته می‌پوشیند و کلاه مخروطی شکل مقوا ساخته بر سر می‌نهند و با دایره ای که به دست دارند ضرب گرفته و می‌خوانند: حاجی فیروزه، سالی یه روزه و انعامی‌ دریافت می‌کنند. در خراسان و روستاهای اطراف آن، حاجی فیروز را جیگی جیگی نه نه خانم می‌گویند و این عنوان اشعار و ترانه بلندی است که همراه با ضرب دایره می‌خوانند. همین ترانه را در مراسم ختنه سوران نیز می‌خوانند.

در همین عصر، یعنی زمان «عباسیان» در ایام نوروز و به احتمال جشن‌های دیگر ایرانی، مراسم کارناوال یا جشن‌های سیار بر پا می‌شده است. در ایران در دوران آل بویه، نیز در بغداد و قاهره، از چنین مراسمی گزارش‌هایی لا به لای اوراق تاریخ ملاحظه می‌شود.


ابن معمار در نوروز سال 346 ( = 974 م ) اشاره می‌کند که مردم در مصر نمایش سیار بسیار با شکوهی برگزار کردند. این نمایش توسط بازاریان انجام شد که از جمله فیل‌هایی را با تزئین‌هایی بسیار جالب توجه آراسته و ضمن بازی‌ها و نمایش‌هایی گوناگون، مسافت مبدأ تا مقصدشان را که قاهره بود، در طول سه روز طی کردند.
عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
زن

Princess
 
تا بحال فکر کرده اید چرا هفت‌سین؟

چرا مثلا شش سین یا پنج سین نمی‌گذاریم و همه می‌كوشیم حتما تعداد سین‌های مان را به هفت تا برسانیم؟ با اینکه می‌دانیم عدد هفت در بسیاری از تمدن‌ها مقدس است. حتی در بین جادوگران هفت عدد قدرتمندی است .در ایران باستان، جشن‌هایی به مناسبت‌های گوناگون ملی و مذهبی برگزار می‌شد. اما از آن میان، هفت جشن جزء جشن‌های واجب به شمار می‌آمد كه شش جشن، جشن‌های گاهانبار یا سالگرد آفرینش‌های شش گانه بود. این جشن‌ها به ترتیب عبارت‌اند از: «مید یوزرم گاه»،‌ جشن میانه بهار كه از 11 تا 15 اردیبهشت به مناسبت سالگرد آفرینش آسمان برگزار می‌شد. «میذ یوشم گاه» جشن نیمه تابستان از 11 تا 15 تیر به مناسبت سالگرد آفرینش آب «پیتی شهیم گاه»، به معنی «دانه آور»، سالگرد آفرینش زمین و فصل گردآوری غله است كه از 26 تا 30 شهریور برگزار می‌شد. «ایا سرم گاه»، از 26 تا 30 مهر است و سالگرد آفرینش گیاه و «برگشت» معنی می‌دهد، چون چوپان با گله بر می‌گردد و آغاز زمستان است. «مید یاریم گاه» به معنی «میان سال» كه سالگرد آفرینش چارپای مفید است و جشن میان زمستان، زمانی است كه برای دام انبار زمستانی می‌شود. «همسپد میدم گاه» به معنی «با هم بودن و با هم گرد آمدن‌» كه سالگرد آفرینش انسان است و پنج روز آخر سال برگزار می‌شود. هفتمین جشن از اعیاد هفتگانه واجب «نوروز» است. رسم‌های بسیاری هم در حاشیه این جشن رواج داشت كه با عدد هفت پیوند خورده بود. به عنوان مثال، در میز سیمین مقابل شاه وقت، هفت گونه غله و شاخه‌های هفت نوع درخت را می‌نهادند، روی همان میز هفت بشقاب كاشی سفید و هفت درهم سفید از سكه‌های ضرب شده در عرض سال.

رسم دیگری كه هنوز در برخی روستاهای زردشتی نشین رعایت می‌شود، كشت هفت نوع بذر در ظرف‌های كوچك است تا اینكه برای نوروز سبزی و طراوت فراهم باشد.


در قدیم، هفت «سینی» از دانه‌هایی كه بركت به سفره‌ها می‌آورد، می‌رویاندند و بر خوان نوروزی می‌نهادند. «سینی» معرب «چینی» است كه در قدیم به طبق‌های بزرگی كه از چین آورده بودند، گفته می‌شد. احتمالا هفت «سین» بازمانده همین هفت «سینی» است و یا نمادی از «سبزه» و «سرسبزی» با گذشت زمان، هفت «سینی» با هفت میوه یا گل یا سبزی كه با «سین» آغاز می‌شوند و هر یك نشانه ای از باروری و تندرستی هستند، تلفیق شده است.

این هفت «سین» كدام اند و هر یك نماد چیست؟ «سبزه» نودمیده است، «سنبل» خوش بر و خوشبو، «سیب» میوه بهشتی و نمادی از زایش، «سمنو» مائده تهیه شده از جوانه گندم كه یادآور بخشی از آیین‌های باستانی ایران است، «سنجد» كه بوی برگ و شكوفه درخت آن محرك عشق و دلباختگی است، «سیر» دارویی برای تندرستی، «سپند» به معنی «مقدس» كه دوركننده بیماری‌ها و دافع چشم بد است.


امروزه، برخی اقلام سفره هفت «سین» فراموش گشته و یا «سین»‌های آن در برخی خانواده جا به جا گشته است. مثلا گذاشتن «سركه» نماد ترشی و «سماق» نماد بیكاری و سماق مكیدن روی سفره هفت «سین» مناسبت ندارد.

علاوه بر «سین‌ها» بر این سفره آینه نیز می‌گذاریم كه نور و روشنایی می‌تاباند، شمع می‌افروزیم كه روشنایی و تابش آتش را به یاد می‌آورد و شاید بازمانده جشن سوری و جشن‌های آتش باشد؛ تخم مرغ كه تمثیلی از نطفه و باروری است. كاسه آب زلال به نشانه همه آب‌های خوب جهان و ماهی زنده در آب، به نشانه تازگی و شادابی؛ عسل و نقل و شیرینی و دیگر چیزهایی كه بنا به رسم خاص هر شهر و روستا و خانواده ای بر این سفر می‌افزودند. گذاشتن چند شاخه بیدمشك روح افزا نیز بر زیبایی سفره می‌افزاید.


وجود قرآن یا دیگر كتاب‌های دین بر سر سفره هفت «سین» برای راندن دیوان و شیطان از محیط خانه است. گذاشتن نمونه ای از غلات (معمولا نان و برنج) و حبوبات و همچنین در برخی خانواده‌ها گذاشتن شیر و فرآورده‌های شیری به نشانه تضمین بركت خانه متداول است.

در برخی خانواده‌ها، به ویژه در میان هم میهنان زردشتی، هفت «شین» نیز معمول است كه باید ناشی از شبیه سازی «شین» با «سین» باشد و نیز شاید به این دلیل كه شهد و شكر از دیرباز از بنیادی‌ترین مائده‌های این خوان بوده اند.

حتی از هفت «میم» نیز سخن گفته اند كه برخی مرغ، ماهی، ماست، مویز و ... بر خوان نوروزی می‌گذاشتند.

روی هم رفته، هفت سین نوروزی در جاهای متفاوت به شكل‌های متفاوت برگزار می‌شده است كه برخی نمونه‌های آن در نوروزنامه آمده است.


این اقلام و مراسم هیچ گاه در طول تاریخ ثابت نبوده اند. بستگی به شرایط، قومیت‌ها، باورها و اعتقادات دارد حتی برگزاری این مراسم در هر خانواده متفاوت است. اصولا چرا باید این مراسم در نقاط مختلف ثابت باشد؟ هر كسی به شكلی برگزار می‌كرده، گاهی هدف‌های سیاسی پشت قضیه بوده است و گاهی اهداف دیگر. نمی‌توان گفت مراسم سال نو و هفت سین از اصلی آمده و دگرگون شده‌اند. بلکه در طول تاریخ شكل گرفته اند و مردم هم به دلایل مختلف آنها را سال‌ها حفظ و برگزار كرده اند.

تنها چیزی كه شاید در این مراسم ثابت مانده است، عدد «هفت» آن باشند كه با هفتم بودن جشن نوروز در اعیاد هفتگانه واجب توجیه می‌شود. به نظر زنده یاد دكتر «مهرداد بهار» اسطوره شناس فقید، شاید این عدد «هفت» با هفت سیاره نیز ارتباط داشته باشد كه تصور می‌شد سرنوشت بشر در دست آنها است و این امر در تقدس عدد هفت موثر بود. شاید تصور می‌شد كه اگر كسی هر هفت تا را در اختیار داشته باشد و نظر لطف هر هفت سیاره را به خود جلب كند، خوشبخت خواهد بود.

نماد شناسی هفت سین:
سنجد ( Sorb ): نمادی است از زايش و تولد و بالندگی و برکت
سمنو (Samanoo): نماد خوبی براي زايش گياهی و بارور شدن گياهان
سبزه (Verdure): موجب فراوانی و برکت در سال نو شود، رنگ سبز آن رنگ ملی و مذهبی ايرانيان است.
سيب سرخ (Red Apple ): نمادی است از باروریو زايش
سماق (Sumac): برای گندزدايی و پاکيزگی
سير (Garlic): برای گندزدايی و پاکيزگی
سرکه (Vinegar): برای گندزدايی و پاکيزگی
قرآن(Quran): کتاب مقدس هر آيين
تخم مرغ (Eggs): از نوع سفيد يا رنگی نمادی است از نطفه و نژاد
ماهی سرخ (Gold Fish): ماهی يکی از نمادهای آناهيتا فرشته آب و باروری است و وجود آن باعث برکت و باروری می‌گردد.
سکه (Silver & Gold Coin): موجب برکت و سرشاری کيسه است
نقل (Comfit ): نمادی است از زايش و تولد و بالندگی و برکت
شيرينی (Sweets ): نمادی است از زايش و تولد و بالندگی و برکت
آجيل (Nuts): نمادی است از زايش و تولد و بالندگی و برکت
اسپند ( Wild Rue): در زمانهای قديم مقدس بوده و در رسم‌های نيايشی بکار برده می‌شده.
انار (Pomegranate): پردانگی انار نشان از برکت و باروری است
عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
زن

Princess
 
7 فروردین زاد روز زردشت بزرگ مبارك باد

عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
زن

Princess
 
واقعاً كساني كه فرهنگ خود را كمتر از فرهنگ غرب مي دانند نبايد توقع داشته باشند غربي ها يا ساير بيگانگان و حتي عربها آنها را مردماني با فرهنگ و محترم بدانند چرا كه خود آنها ديگران را به بي احترامي نسبت به خود تشويق مي كنند

پس بيائيد حد اقل يك قدم در اعاده حيثيت فرهنگي خود برداريم و به پيشينيان خود افتخار كنيم





سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد

وانچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد



تنها مدت کمی به اواخر بهمن ماه و اواسط ماه فوریه باقی مانده که روز عشق فرنگی (ولنتاین) و روز عشق ایران باستان (سپندارمذگان) به فاصله ی چهار روز از هم قرار دارند



۲۵ بهمن ماه (ولنتاین) را به عشقمان تبریک بگوییم یا ۲۹ بهمن ماه (سپندارمذگان) را؟






مرغ همسایه دوباره هیبت غاز به خود گرفته است

چند سالی است که ۲۵ بهمن (۱۴ فوریه) روز ولنتاین و خرید گل و عروسک ، شکلات و … در کشورمان باب شده است . اکثر جوان ها بدون اطلاع از اینکه اصلا این ولنتاین خوردنی یا پوشیدنی است، فقط می دانند که در این روز باید برای کسانی که دوست دارند هدیه بخرند.

ولنتاین چیست؟

در قرن سوم میلادی که مطابق می شود با اوایل امپراطوری ساسانی در ایران، در روم باستان فرمانروایی بوده است به نام کلودیوس دوم . کلودیوس ، عقاید عجیبی داشت، از جمله اینکه سربازی خوب خواهد جنگید که مجرد باشد؛ از این رو ازدواج را برای سربازان امپراطوری روم قدغن می کند. کلودیوس به قدری بی رحم و فرمانش به اندازه ای قاطع بود که هیچ کس جرات کمک به ازدواج سربازان نداشت. اما کشیشی به نام والنتیوس (ولنتاین)، مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران محبوبشان جاری می کرد. کلودیوس دوم از این جریان خبر دار می شود و دستور می دهد که ولنتاین را به زندان بیاندازند. سرانجام کشیش به جرم جاری کردن عقد عشاق با قلبی عاشق اعدام می شود. بنابراین او را به عنوان فدایی و شهید راه عشق می دانند و از آن زمان نهاد و سمبلی می شود برای عشق.

اما متاسفانه و با کمال تعجب، ایرانیان ِ امروز، با بیش از چهارهزارو پانصد سال تمدن، برگزاری جشنها و مناسبتهای بیگانه را نشانه ی تمدن و فخر می دانند! همه اسم "ولنتاین" را شنیده اند و مراسم آن را مانند سایر بیگانگان بجا می آورند، ولی تا به حال اسم "سپندارمذگان" به گوششان هم نخورده است .


"سپندارمذگان" چیست؟

در ایران باستان، نه چون رومیان از سه قرن پس از میلاد، که از بیست قرن پیش از میلاد، یعنی حدودا دوهزار سال پیش از تولد ولنتاین، میان آریائیان روزی موسوم به روز عشق (سپندارمذگان یا اسفندارمذگان) بوده است. این روز در تقویم زرتشتی مصادف است با پنجم اسفند ماه و در تقویم جدید ایرانی، که شش ماه اول سال سی و یک روز حساب میشود، شش روز به جلو آمده و دقیقا مصادف میشود با ۲۹ بهمن، یعنی چهار روز پس از روز ولنتاین فرنگی. زرتشیان جشن سپندارمذ (سپندارمذگان – روز زن و روز زمین) را هرساله در پنجم اسفند ماه برگزار میکنند.




در ایران باستان هر ماه را سی روز حساب می‌‌کردند و علاوه بر اینکه ماه ها اسم داشتند، هریک از روزهای ماه نیز یک نام داشتند. به‌عنوان مثال روز اول «روز اهورامزدا»، روز دوم، روز بهمن (سلامت، اندیشه) که نخستین صفت خداوند است، روز سوم اردیبهشت یعنی «بهترین راستی و پاکی» که باز از صفات خداوند است، روز چهارم شهریور یعنی «شاهی و فرمانروایی آرمانی» که خاص خداوند است و روز پنجم «سپندارمذ» بوده است.

"سپندارمذ" لقب ملی زمین است. یعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمین نماد عشق است چون با فروتنی، تواضع و گذشت به همه عشق می‌‌ورزد. زشت و زیبا را به یک چشم می‌‌نگرد و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود امان می‌‌دهد. به همین دلیل در فرهنگ ایران باستان "سپندارمذ" را به‌عنوان نماد عشق می‌‌پنداشتند. پسوند "گان" هم به معنی "جشن" است، و در نتیجه "سپندارمذگان" به معنی "جشن سپندارمذ" (جشن روز زن و زمین) است.



در هر ماه، یک بار، نام روز و ماه یکی می‌‌شده است که در همان روز که نامش با نام ماه مقارن می‌‌شد، جشنی ترتیب می‌‌دادند متناسب با نام آن روز و ماه. مثلاً شانزدهمین روز هر ماه "مهر" نام داشت که در ماه مهر، «مهرگان» لقب می‌‌گرفت. همین طور روز پنجم هر ماه "سپندارمذ" یا "اسفندارمذ" نام داشت که در ماه دوازدهم سال که آن هم "اسفندارمذ" نام داشت، جشنی با همین عنوان می‌‌گرفتند.

"سپندارمذگان" جشن زمین و گرامی داشت عشق است که هر دو در کنار هم معنا پیدا می‌‌کردند. در این روز زنان به شوهران خود با محبت هدیه می‌‌دادند. مردان نیز زنان و دختران را بر تخت شاهی نشانده، به آنها هدیه داده و از آنها اطاعت می‌‌کردند. جشن "سپندارمذگان" یا "اسفندگان"، روز گرامیداشت زنان در ایران باستان بوده است.



در باور ایرانى مرد داراى قدرت مردانگى و تفکر و خردورزى بیشترى است، در برابر آن زن نیز داراى مهر ورزى، عشق پاک، پاکدامنى و از خودگذشتگى فراوان ترى است که هر یک از این دو به تنهایى راه به جایى نبرده و حتى روند پویایى گیتى را هم به ایستایى مى کشانند. اگر مردان بدنه هواپیماى خوشبختى اند، زنان موتور آن اند که پیکره بى موتور و موتور بى بدنه هیچ کدام به تنهایى به اوج سعادت نمى رسند بلکه ذره اى حرکت و جنبش هم برایشان ناممکن است. اشوزرتشت خوشبختى بشر را وابسته به میزان دانش و خرد انسان مى داند نه جنسیت و قومیت و رنگ و نژاد و از دیدگاه وى همه انسان ها _ همه زنان و مردان _ داراى حقوق برابرند. او دختران را در گزینش همسر آزاد شمرده و عشق پاک و دانش نیک را دو معیار اصلى مى داند و خوشبختى همسران جوان را در زندگى زناشویى در این مى داند که هر یک بکوشند تا در راستى از دیگرى پیشى جویند.



ملت ایران از جمله ملت هایی است که زندگی اش با جشن و شادمانی پیوند فراوانی داشته است، به مناسبت های گوناگون جشن می‌‌گرفتند و با سرور و شادمانی روزگار می‌‌گذرانده اند. این جشن ها نشان دهنده فرهنگ، نحوه زندگی، خلق و خوی، فلسفه حیات و کلاً جهان‌بینی ایرانیان باستان است.



شاید هنوز دیر نشده باشد که روز عشق را از 25 بهمن (ولنتاین)

به 29 بهمن (سپندارمذگان ایرانیان باستان) منتقل کنیم
عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
زن

 
جشن مهرگان

مهرگان یکی از کهن‌ترین جشن‌ها و گردهمایی‌های ایرانیان و هندوان است که در ستایش و نیایش مهر یا میترا (ایزد روشنایی، پیمان، دوستی و محبت، و دین و آیین مهری) برگزار می‌شود. این جشن پس از نوروز بزرگ­ترین جشن ایرانی است. این جشن در روز مهـر ( شانزدهم ماه) از ماهِ مهـر برگزار می‌شود.

زمان مهرگان

زمان برگزاری مهرگان در آغاز ماه مهر و فصل پاییز بوده است و این شیوه دستکم تا پایان دوره هخامنشی و احتمالاً تا اواخر دوره اشکانی نیز دوام داشته است. اما از این زمان و شاید در دوره ساسانی، جشن مهرگان به مهر روز از مهر ماه یا شانزدهم ماه مهر منتقل می‌شود.

زمان برگزاری مهرگان در دوره هخامنشی و به احتمالی قدیم‌تر از آن، در نخستین روز ماه مهر بوده و اکنون حدود دو هزار سال است که این جشن به شانزدهمین روز این ماه یا مهر روز از مهرماه در گاهشماری ایرانی منسوب است. اما این زمان در میان اقوام گوناگونی که از تقویم‌های محلی نیز بهره می‌برند، متفاوت است. برای نمونه زمان این جشن در گاهشماری طبری/ تبری و نیز در گاهشماری سنتی یزدگردی زرتشتیان، فعلاً برابر با حدود نیمهٔ بهمن‌ماه، و در گاهشماری دیلمی برابر با سی‌ام بهمن‌ماه است.

آیین‌های مهرگان

آنگونه که از مجموع منابع موجود، همچون نگاره‌ها و متون باستانی و نوشته‌های مورخان و دانشمندان قدیم ایرانی و غیر ایرانی (مانند فردوسی، بیرونی، ثعالبی، جهانگیری، اسدیِ توسی، هرودوت، کتسیاس، فیثاغورث، . . .) و نیز آثار شاعران و ادیبان (مانند جاحظ، رودکی، فرخی، منوچهری، سعد سلمان، . . .) دریافته می‌شود، مردمان در این روز تا حد امکان با جامه‌های ارغوانی (یا دستکم با آرایه‌های ارغوانی) بر گرد هم می‌آمده‌اند؛ در حالی که هر یک، چند «نبشته شادباش» یا به قول امروزی‌، کارت تبریک برای هدیه به همراه داشته‌اند. این شادباش‌ها را معمولاً با بویی خوش همراه می‌ساخته و در لفافه‌ای زیبا می‌پیچیده‌اند.

در میان خوان یا سفره مهرگانی که از پارچه‌ای ارغوانی رنگ تشکیل شده بود، گل «همیشه شکفته» می‌نهادند و پیرامون آنرا با گل‌های دیگر آذین می‌کردند. امروزه نمی‌دانیم که آیا گل همیشه شکفته، نام گلی بخصوص بوده است یا نام عمومیِ گل‌هایی که برای مدت طولانی و گاه تا چندین ماه شکوفا می‌مانند.

در پیرامون این گل‌ها، چند شاخه درخت گز، هوم یا مورد نیز می‌نهادند و گونه‌هایی از میوه‌های پاییزی که ترجیحاً به رنگ سرخ باشد به این سفره اضافه می‌شد. میوه‌هایی مانند: سنجد، انگور، انار، سیب، به، ترنج (بالنگ)، انجیر، بادام، پسته، فندق، گردو، کُـنار، زالزالک، ازگیل، خرما، خرمالو و چندی از بوداده‌ها همچون تخمه و نخودچی.

دیگر خوراکی‌های خوان مهرگانی عبارت بود از آشامیدنی و نانی مخصوص. نوشیدنی از عصاره گیاه «هَـئومَـه/ هوم» که با آب یا شیر رقیق شده بود، فراهم می‌شد و همه باشندگان جشن، به نشانه پیمان از آن می‌نوشیدند. نانِ مخصوص مهرگان از آمیختن آرد هفت نوع غله گوناگون تهیه می‌گردید. غله‌ها و حبوباتی مانند گندم، جو، برنج، نخود، عدس، ماش و ارزن. دیگر لازمه‌های سفره مهرگان عبارت بود از: جام آتش یا نوکچه (شمع)، شکر، شیرینی، خوردنی‌های محلی و بوی‌های خوش مانند گلاب.

آنان پس از خوردن نان و نوشیدنی، به موسیقی و پایکوبی‌های گروهی می‌پرداخته‌اند. سرودهایی از مهریشت را با آواز می‌خوانده و اَرْغُـشت می‌رفته‌اند (می‌رقصیده‌اند). شعله‌های آتشدانی برافروخته پذیرای خوشبویی‌ها (مانند اسپند و زعفران و عنبر) می‌شد و نیز گیاهانی چون هوم که موجب خروشان شدن آتش می‌شوند.

از آنجا که نشانه‌های بسیاری، همچون تندیس‌ها، کتیبه‌ها و سنگ‌نگاره‌ها (از جمله نگاره‌های میترا در نمرود داغ و کوماژن)، از رواج آیین مهر در آسیای کوچک (آناتولی) حکایت می‌کند؛ بعید نیست که «سماع»‌های عارفانه پیروان طریقه «مولویه» در شهر قونیه امروزی، ادامه دیگرگون شده همان ارغشت‌های میترایی باشد.

در پایان مراسم، شعله‌های فروزان آتش، نظاره‌گر دستانی بود که بطور دسته‌جمعی و برای تجدید پایبندی خود بر پیمان‌های گذشته، در هم فشرده می‌شدند.

مهرگان در زمان حاضر

امروز مهرگان، به شیوه‌ای که در کتاب‌های تاریخی سده‌های چهارم و پنجم و ششم آمده، نه در دستگاه دولتی و حکومتی برگزار می‌شود و نه در گردهمایی‌های غیر رسمی، نزد عامهً مردم. دست کم، در دو سده اخیر نیز از برگزاری آن آگاهی در دست نیست.

بهرام فره وشی از برگزاری مهرگان به عنوان جشنی خانوادگی، در بین زرتشتیان یزد و کرمان و نیز " از آیین قربانی کردن گوسفند، در برخی از روستاهای زردشتی نشین یزد، برای ایزد مهر " خبر می‌دهد. تا سی سال پیش، زردشتیان کرمان، در این روز، به یاد مردگان، مرغی را کشته و شکمش را با حبوبات و آلو انباشته و به عنوان خوراک ویژه، یادمان مردگان می‌پختند.

جشن آغاز سال تحصیلی دانشگاه تهران، که در نیمهٔ اول مهرماه است، در برخی از سال‌ها در دهم یا شانزدهم مهر ( مهرگان ) برگزار می‌شد.

زمان برگزاری آیین قالی شویان در مشهد اردهال را جلال آل احمد، با مهرگان هم پیوند می‌داند. صدرالدین عینی در یادداشت‌ها، از جشنی در تاجیکستان و سمرقند یاد می‌کند که هر سال در ماه میزان برگزار می‌شد. جشنی که می‌تواند، با همهً دگرگونی‌ها، بازماندهً جشن مهرگان باشد.

ماه مهر و مهرگان، در جامعهٔ کشاورزی، فصل و زمان برداشت، انباشتن فراورده‌ها، پرداختن خراج و مالیات، اندوختن نیازمندیهای زمستانی و گرمی بازارهای موسمی بوده که هنوز - هر چند نه به نام مهرگان - برگزار می‌شود.

با تحول و دگرگونی ای که با گذشت سده‌ها و هزاره‌ها در برگزاری جشن‌ها و آیین‌ها - مانند همهً پد یده‌ها و زمینه‌های فرهنگی - روی داده و می‌دهد، جشن مهرگان تنها به این عنوان که نام روز با نام ماه یکی است برگزار نمی‌شود، بلکه بیشتر داستان و اسطورهً قیام کاوه آهنگر در برابر بیدادگری‌های ضحاک است که یادمان این جشن نمادین می‌باشد. بی گمان، باور و اعتقاد به ایزد مهر و آیین‌های مهری (میترایی) که پیش از زرتشت، در هند و ایران وجود داشته، به ماه مهر و جشن مهرگان سیمای دینی بیشتری افزوده بود.
مرد=زن

جداسازی‌های جنسیتی توهین به انسانیت است
     
  
زن

 
جشن تیرگان

یرگان جشن تیرگان در تیر روز از تیرماه برابر با ۱۰ تیر در گاهشمار خورشیدی (برابر با ۱۳ تیر ماه گاهشمار زرتشتیان ایران باستان) برگزار می‌شود. این جشن درگرامی داشت تیشتر (ستارهٔ باران آور در فرهنگ ایرانی) است و بنا به سنت در روز تیر (روز سیزدهم) از ماه تیر انجام می‌پذیرد. در تواریخ سنتی تیرگان روز کمان‌کشیدن آرش کمانگیر و پرتاب تیر از فراز البرز است. همچنین جشن تیرگان به روایت ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه، روز بزرگداشت مقام نویسندگان در ایران باستان بوده‌است. (آثارالباقیه، فصل نهم، بخش عید تیرگان).

آب پاشی

این جشن در کنار آب‌ها، همراه با مراسمی وابسته با آب و آب پاشی و آرزوی بارش باران در سال پیش ِرو همراه بوده و همچون دیگر جشن‌هایی که با آب در پیوند هستند، با نام عمومی «آبریزگان» یا «آب پاشان» یا «سر شوران» یاد شده‌است.

در گذشته «تیرگان» روز بزرگداشت نویسندگان و گاه به «روز آرش شیواتیر» منسوب شده‌است.

ابوریحان بیرونی و گردیزی در «زین الاخبار» ناپدید شدن یکی از جاودانان ایرانی یعنی «کیخسرو» را در این روز و پس از شستشوی خود در آب چشمه‌ای دانسته‌اند.

جشن تیرگان بجز این روز در نخستین تیر روز از سال یعنی سیزدهم فروردین (سیزده‌بدر) و سیزدهم مهرماه (قالیشویان اردهال) نیز برگزار می‌شود.

ارمنیان ایران نیز در روز سیزدهم ژانویه آیین‌هایی برگزار می‌کنند که برگرفته و در ادامه جشن تیرگان است. در برخی مناطق مانند فراهان صدها سال است این جشن به شکل با شکوه در اول تیر برگزار می‌شود

فال کوزه

یکی دیگر از مراسم این جشن مانند بسیاری از جشن‌های ایرانی «فال کوزه» (چکُ دولَه) می‌باشد. روز قبل از جشن تیرگان، دوشیزه‌ای را برمی‌گزینند و کوزه سفالی سبز رنگ دهان گشادی به او می‌دهند که «دوله» نام دارد، او این ظرف را از آب پاکیزه پر می‌کند و یک دستمال سبز ابریشمی را بر روی دهانه آن می‌اندازد آنگاه «دوله» را نزد همه کسانی که می‌برد که آرزویی در دل دارند و می‌خواهند در مراسم «چک دولَه» شرکت کنند و آن‌ها جسم کوچکی مانند انگشتری، گوشواره، سنجاق سر، سکه یا مانند این‌ها در آب دوله می‌اندازند. سپس دختر دوله را به زیر درختی همیشه سبز چون سرو یا مورد می‌برد و در آن‌جا می‌گذارد. در روز جشن تیرگان و پس از مراسم آبریزان، همه کسانی که در دوله جسمی انداخته‌اند و نیت و آرزویی داشتنه‌اند در جایی گرد هم می‌آیند و دوشیزه، دوله را از زیر درخت به میان جمع می‌آورد. در این فال‌گیری بیشتر بانوان شرکت می‌کنند و سال خوردگان با صدایی بلند به نوبت شعرهایی می‌خوانند و دختر در پایان هر شعر، دست خود را درون دوله می‌برد و یکی از چیزها را بیرون می‌آورد، به این ترتیب صاحب آن جسم متوجه می‌شود که شعر خوانده شده مربوط به نیت، خواسته و آرزوی او بوده‌است.
مرد=زن

جداسازی‌های جنسیتی توهین به انسانیت است
     
  
صفحه  صفحه 6 از 41:  « پیشین  1  ...  5  6  7  ...  40  41  پسین » 
مناسبتها

جشنها و آیین های ایرانی (سال نو گرامی باد)

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA