ارسالها: 1460
#61
Posted: 25 May 2011 18:25
جشن تیرگان - ادامه
[b]دستبند تیر و باد[/b]
در آغاز جشن بعد از خوردن شیرینی، بندی به نام «تیر و باد» که از ۷ ریسمان به ۷ رنگ متفاوت بافته شدهاست به دست میبندند و در باد روز از تیرماه (۹ روز بعد) این بند را باز کرده و در جای بلندی مانند پشت بام به باد میسپارند تا آرزوها و خواستههایشان را به عنوان پیامرسان به همراه ببرد. این کار با خواندن شعر زیر انجام میشود: تیر برو باد بیا غم برو شادی بیا محنت برو روزی بیا خوشه مرواری بیا
باورهای مردمی
در باورهای مردم، درباره جشن تیرگان دو روایت وجود دارد که روایت نخست همچنان که در بالا گفته شد مربوط به فرشته باران یا تیشتر میباشد و نبرد همیشگی میان نیکی و بدی است: در اوستا، تشتر یشت (تیر یشت)، تیشتر فرشته باران است که در ده روز اول ماه به چهره جوانی پانزده ساله در میآید و در ده روز دوم به چهره گاوی با شاخهای زرین و در ده روز سوم به چهره اسبی سپید و زیبا با گوشهای زرین.
تیشتر به شکل اسب زیبای سفید زرین گوشی، با ساز و برگ زرین، به دریای کیهانی فرو میرود. در آنجا با دیو خشکسالی «اپوش» که به شکل اسب سیاهی است و با گوش و دم سیاه خود، ظاهری ترسناک دارد، روبرو میشود. این دو، سه شبانه روز با یکدیگر به نبرد برمیخیزند و تیشتر در این نبرد شکست میخورد، به نزد خدای بزرگ آمده و از او یاری و مدد میجوید و به خواست و قدرت پروردگار این بار بر اهریمن خشکسالی پیروز میگردد و آبها میتوانند بدون مانعی به مزرعهها و چراگاهها جاری شوند. باد ابرهای باران زا را که از دریای گیهانی برمیخواستند به این سو و آن سو راند، و بارانهای زندگی بخش بر هفت کشور زمین فرو ریخت و به مناسبت این پیروزی ایرانیان این روز را به جشن پرداختند.
روایت دیگر نیز درباره آرش کمانگیر اسطوره و قهرمان ملی ایرانیان است و اینکه میان ایران و توران سالها جنگ و ستیز بود، در نبرد میان «افراسیاب» و «منوچهر»، شاه ایران، سپاه ایران شکست سختی میخورد؛ این رویداد در روز نخست تیر روی میدهد. سپاه ایران در مازندران به تنگنا میافتد و سرانجام دو سوی نبرد به سازش در میآیند و برای آنکه مرز دو کشور مشخص شود و ستیز از میان برخیزد میپذیرند که از مازندران تیری به جانب خاور (خراسان) پرتاب کنند هر جا تیر فرو آمد همان جا مرز دو کشور باشد و هیچیک از دو کشور از آن فراتر نروند؛ تا در این گفتگو بودند، سپندارمذ (ایزدبانوی زمین) پدیدار شد و فرمان داد تیر و کمان آوردند. آرش در میان ایرانیان بزرگترین کماندار بود و به نیروی بیمانندش تیر را دورتر از همه پرتاب میکرد. سپندارمذ به آرش گفت تا کمان بردارد و تیری به جانب خاور پرتاب کند. آرش دانست که پهنای کشور ایران به نیروی بازو و پرش تیر او بستهاست و باید توش و توان خود را در این راه بگذارد. او خود را آماده کرد، برهنه شد، و بدن خود را به شاه و سپاهیان نمود و گفت ببینید من تندرستم و کژیای در وجودم نیست، ولی میدانم چون تیر را از کمان رها کنم همهٔ نیرویم با تیر از بدن بیرون خواهد آمد. آنگاه آرش تیر و کمان را برداشت و بر بلندای کوه دماوند برآمد و به نیروی خداداد تیر را رها کرد و خود بیجان بر زمین افتاد (درود بر روان پاک آرش و روانهای پاک همهٔ سربازان ایرانی). هرمز، خدای بزرگ، به فرشتهٔ باد (وایو) فرمان داد تا تیر را نگهبان باشد و از آسیب نگه دارد. تیر از بامداد تا نیمروز در آسمان میرفت و از کوه و در و دشت میگذشت تا در کنار رود «جیهون» بر تنهٔ درخت گردویی که بزرگتر از آن در گیتی نبود نشست.
آنجا را مرز ایران و توران جای دادند و هر سال به یاد آن جشن گرفتند.
مرد=زن
جداسازیهای جنسیتی توهین به انسانیت است
ارسالها: 3119
#62
Posted: 8 Sep 2011 10:33
جشنها و آیین های ایرانی
در هر ماه، یک بار نام روز و ماه یکی هستند. زرتشتیان این روزها را جشن میگرفتند و شادی میکردند این دوزاده جشن به نام ماهها، فروردینگان (۱۹ فروردین)، اردیبهشتگان (۲ اردیبهشتگاهنامه کنونی ایران و ۳ اردیبهشت گاهشماری زرتشتی)، خردادگان (۴ خرداد کنونی ۶ خرداد زرتشتی) تیرگان (۱۰ تیر کنونی و ۱۳ تیر زرتشتی)، امردادگان (۳ امرداد کنونی و ۷ امرداد زرتشتی)، شهریورگان (۳۰ امرداد کنونی و ۴ شهریور زرتشتی)، مهرگان (۱۰ مهر کنونی و ۱۶ مهر زردتشتی)، آبانگان (۴ آبان کنونی و ۱۰ آبان زرتشتی)، آذرگان (۳ آذر کنونی و ۹ آذر زرتشتی)، دیگان (۲۵ آذر، ۲ و ۹ دی کنونی و ۸، ۱۶ و ۲۴ دی زرتشتی)، بهمنگان (۲۶ دی کنونی و ۲ بهمن زرتشتی) و اسفندگان (۲۹ بهمن و ۵ اسفند زرتشتی) خوانده میشود. از میان این جشنها جشن مهرگان جنبه ملی دارد.
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#63
Posted: 8 Sep 2011 10:44
جشن فروردین گاه
نخستین جشن ماهیانه در هر سال، جشن فروردین گان نام دارد که روز فروردین از ماه فروردین برابر نوزدهم فروردین است و به آن فرودگ هم میگویند. این جشن به فروهر پاک در گذشتگان ونیاکان مربوط است، به همین دلیل همه برای شادی روان و فروهر در گذشتهٔ خود، به آرامگاه میروند. هر کس برای تهیه میزد درمراسم جشن فروردین گان، میوه یا لرک با خود میآورند. بانوان سیر و سداب،سیرک، آش و بقیه خوراکیهای مراسم را تهیه میکنند. موبدان لباس سپید ویژه اجرای مراسم مذهبی بر تن کرده آفرینگان خوانی را به صورت گروهی اجرا مینمایند و شرکت کنندگان نیز نیایش میکنند و بر روان فروهر در گذشتگان درود میفرستند. دهموبدان هنگام اجرای آفرینگان خوانی، میوهها را با کارد به اندازههای کوچک میبرند و پس از پایان مراسم بین شرکت کنندگان همراه با لرکتقسیم میکنند
فروردین به معنای فروهرها و ماه فروردین اصلاً ماه فروهرها و این جشن در تجلیل از فروهرهاست. فروهر (Frawahr) که صورت اوستایی آن فروشی (Fravashi) و صورت فارسی باستان آن فرورتی (Fra-vrti-) است، یکی از موجودات اساطیری ایران و از بحثانگیزترین آنهاست. هر انسانی از پنج عنصر تشکیل شدهاست:
روان
جان (اساس زندگی)
فروشی («خود» آسمانی او)
وجدان
تن
فروهر یا فروشی بخشی از وجود مینوی انسان است که روح محافظ اوست. هر بدی که آدمی بر زمین کند، بر «خود آسمانی او تأثیر نمیگذارد و فقط وجود زمینی انسان است که به سبب گناهانش در دوزخ رنج میبرد. به عبارت دیگر، فروهر روح پاسبان آدمی است که پیش از تولد وجود دارد و پس از مرگ نیز باقی میماند. روان پس از مرگ به فروشی خود میپیوندد. از آنجا که فروهرها یکسره پاکند، از یاوران نیروهای اهورایی به شمار میآیند و اهورامزدا را در نبرد با اهریمن یاری میکنند. آنان همچون «سواران دلاور نیزه به دست» به صف ایستادهاند و مانع فرار اهریمن از جهان روشنی میشوند که با زور در آن وارد شده بود.
در مورد معنای این کلمه نظرات گوناگون ارائه شدهاست. ظاهر کلمه از پیشوند «فرا_» و بن فعلی «ور» و پسوند اسم مونثساز «تی» ساخته شدهاست. اما چون بن «ور» معانی گوناگونی در زبانهای باستانی ایران دارد، در مورد معنای این کلمه اختلاف نظر است. برخی ایرانشناسان معنای «گزینش» را برای آن در نظر گرفتهاند و با این معنی، فروهر آن بخشی از انسان است که توانایی گزینش میان خوب و بد را دارد. برخی دیگر «ور» را به معنای «پوشاننده، در برگیرنده» میپندارند و «فروهر» را «نگاهبان، پشتیبان» معنا میکنند. «ور» به معنای «آبستن کردن» نیز است و با این معنا، میتوان ارتباط فروهرها را با زاییدن توجیه کرد. چون در مراحل اولیه جامعه آدمی، باور مردم این بود که آنچه باعث آبستنی زنان میشود، ارواح نیاکان است. اما پیشنهادی که از همه معقولتر به نظر میرسد، عقیده بیلی (Bailey)، ایرانشناس بزرگ، است که این واژه را از بن «ورتی» (varti_) به معنای «دلاوری» میگیرد و معتقد است فروهر نماینده روان پهلوانی در گذشته بود که مجسمه دلیری شناخته میشد. در این صورت، باید فرض کرد در میان ایرانیان رزمنده، روزگاری آیین پرستش پهلوان رایج بوده و بازماندگان، پهلوانان درگذشته را ستایش میکردند تا از نیروی پهلوانی بالقوه آنان کمک و مدد بگیرند. فروهرها را موجوداتی مونث و بالدار و جنگجو میدانستند که در آسمان زندگی میکنند. از اینرو، بسیار چست و چالاکاند تا در هنگام لزوم با سرعت و شتاب به کمک خویشان خود بشتابند. بازماندگان نیز با خیرات و خواندن دعا موجبات خشنودی خاطر آنان را فراهم میکردند.
عقیده به فروشی باوری پیش زرتشتی و متعلق به دوران آریاییهاست. در اساطیر هند نیز باوری مشابه، با نام پیتارا (Pitara) وجود دارد. و جشن مربوط به آنها را موکتاد (Muktad) مینامند. زمان بازگشت فروهرها به زمین نیز در نوروز و ماه فروردین با زمانی که در دیگر تمدنهای هند و اروپایی برای این واقعه قائل بودند (نیمه ماه مارس) تطبیق میکند. باوری که محکم و با قدرت به دین زرتشت راه یافت و کاملاً رنگ دینی به خود گرفت. در اوستا، قدیمیترین ذکری که از فروشیها شدهاست، در یسنای هفتهات است. گذشته از این، سرودی مفصل در اوستا در ستایش از فروشیها داریم به نام فروردین یشت که یشت سیزدهم و بلندترین یشت اوستا ست. در این یشت، هم عناصر بسیار کهن و هم عناصر زرتشتی به چشم میخورد و در آن، از فروهر همه پاکان و پادشاهان و پرهیزگاران مشهور یاد شدهاست. بیش از سیصد و پنجاه اسم در این یشت آمدهاست. «همه فروشیهای نیرومند، مقدس و نیک راستان را میستاییم، از گیه مرتن (کیومرث) تا سئوشینت (سوشیانس) پیروزگر» (یشت ۱۳، بند ۱۴۵). در مصائب و سختیها و ناخوشیها و بیم و هراس باید از فروهرهای نیکان یاد کرد و کمک خواست. فروهر هر یک از نامداران برای رفع بلای مخصوصی خوانده میشود، مثلاً فروهر جمشید برای رفع فقر و خشکسالی، فروهر فریدون برای رفع ناخوشی، فروهر گرشاسب علیه دشمن و دزد. فروشیها وظیفه توزیع آب را بر دوش دارند و از این منظر، همکار خرداد، امشاسپند موکل بر آب، هستند. همچنین در نبرد تیشتر، ایزد باران، با اپوش، دیو خشکسالی، یاریرسان تیشترند. فروهرها از پیکر گرشاسب نیز که تا هزاره اوشیدرماه در بیهوشی به سر میبرد، محافظت میکنند. همچنین ۹۹۹۹۹ فروشی مقدس از سه نطفه زردشت در آب دریاچه کیانسه مراقبت میکنند که فرزندان موعود زردشت (اوشیدر، اوشیدرماه، سوشیانس) از این نطفهها به وجود خواهند آمد. فروشیها در هنگام جنگ به یاری میشتابند و هنگام صلح کمک میدهند. فروشیها نیز چون ایزدان مورد احترام بودهاند. از فر و فروغ آنان است که زنان تخمه فرزندان را در زهدان میگیرند. از فر و فروغ آنان است که زنان آبستن فرزندان میشوند. از فر و فروغ آنان است که زنان باردار آسان میزایند.» (فروردین یشت، بند ۱۵). هنوز زردشتیان رسم دارند به هنگام ازدواج، فروشیها را ستایش و نیایش کنند.
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#64
Posted: 8 Sep 2011 10:47
جشن ده روزهٔ فروردگان یا جشن همسپثمیدیه
لازم به یادآوری است که ابوریحان بیرونی در آثار الباقیه از هر دو جشن ماهانهٔ فروردینگان و از جشن ده روزهٔ جشن همسپثمیدیه، که از اشتاد روز (۲۶ اسفند) تا انیران روز (۳۰ اسفند) و پنج روز گاتا یا همان پنجه دزدیده (پنج روز اول فروردین) برگزار میشده با نام فروردگان یاد کرده است.[۱]
جشن فروردگان یا جشن همسپثمیدیه، مربوط به فروشیها از آخرین گاهنبار شروع میشد. در دوران باستان، فروردگان جشن فروهرها بود و ظاهراً در آن هنگام ده روز و ده شب برگزار میشد. بعدها جشن همسپثمیدیه به یادبود آفرینش انسان تخصیص یافت. جشنهای نوروزی و ماه فروردین با فروهرها پیوند خوردهاست، چون عقیده بر این است که در این ایام سال، فروهرها به زمین فرود میآیند و به خانههای سابق خویش میروند. پس مردم باید برای پیشواز آنان خانه را پاکیزه کنند، برای هدایت آنان آتش بیفروزند و در این روزها، بویهای خوش در آتش نهند و روانها را ستایش کنند و اوستا بخوانند تا روانها آسایش داشته باشند و با شادی و نشاط باشند و برکت ارزانی دارند. در این روزها، به هیچ کاری نباید دست زد، مگر انجام وظایف و کار نیک تا اینکه فروشیها با رضایت خاطر به جایهای خویش برگردند و خوبی بخواهند و در پایان جشن، روانها را بدرود میگویند.
مراسم جشن فروردینگان
در روز نوزدهم فروردین، روز جشن فروردینگان مراسم خاصی در بزرگداشت این موجودات مینوی و در بعدی گستردهتر، در بزرگداشت روان درگذشتگان برگزار میشد که هنوز در میان هموطنان زردشتی، بخصوص در یزد، با تشریفات خاصی برگزار میشود. در این جشن که امروزه بیشتر به جشن فرودگ (احتمالاً از فروردگ، «فرورد» صورت فارسی فروشی) معروف است، زردشتیان سر مزار درگذشتگان خود (در تهران به قصر فیروزه، گورستان زردشتیان) میروند و برای خشنودی روانها عود و کندر آتش میزنند و گل و گیاه و میوه و شمع و لرک بر سر مزار میگذارند. لرک مخلوطی است از هفت میوه خشک خام از قبیل پسته خام، بادام خام، فندق خام، برگه، انجیر خشک، خرما، توت. ترکیبات لرک به مناسبتهای مختلف تغییر میکند. لرک مراسم درگذشته با لرک مراسم عروسی و سدرهپوشی متفاوت است. در لرک شادی، پسته و بادام و فندق بو دادهاست، انجیر و خرما و توت ندارد و نقل هم حتماً به آن اضافه میشود. معمولاً برای مراسم عقد (گواگ گیران)، لرک را داخل تور بستهبندی و بعد از مراسم بین نزدیکان توزیع میکنند.
در جشن فرودگ، هفت موبد وارد میشوند و مینشینند. لرکها را در چادرشبهایی میریزند و جلو موبدان میگذارند. چند «موبدیار» هم حضور دارند. موبدان شروع به اوستاخوانی میکنند، بیشتر هم سرودهایی از فروردین یشت میخوانند و به این ترتیب، لرک را تبرک میکنند. سپس، موبدیاران چادرشبها را به کمر میبندند و لرک را بین مردم تقسیم میکنند. اگر کسی هم نذری دارد، در این روز نذرش را میان مردم پخش میکند. این مراسم در واقع گونهای دعا یا در اصطلاح مسلمانان، فاتحه دسته جمعی برای شادی ارواح درگذشتگان است. در یزد، این مراسم از ساعت چهار بعدازظهر نوزدهم فروردین به طور مفصل برگزار میشود، اما در تهران به دلیل مشغلههای روزانه مردم، همه نمیتوانند در یک ساعت مشخص یک جا جمع شوند. از اینرو، مراسم چند سالی است که منسجم برگزار نمیشود و هر زردشتی هر ساعتی از روز مذکور که توانست، برای زیارت قبور به قصر فیروزه میرود.
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#65
Posted: 8 Sep 2011 11:02
جشن اردیبهشت گان
روز اردیبهشت از ماه اردیبهشت (دوم اردیبهشت)، جشن اردیبهشت گان نام دارد. اردیبهشت از واژهٔ اوستایی اشاوهیشتا گرفته شدهاست که پاکی و اشویی معنی میدهد. ایرانیان باستان در این روز لباس سپید که سمبل پاکی است، بر تن میکردند و به آدریان یا آتشکده میرفتند و نیایش اهورامزدا را به جای میآوردند. اکنون نیز زرتشتیان در جشن اردیبهشت گان، به آتشکده و آدریان میروند و با سرایش اردیبهشت یشت خداوند جان و خرد را ستایش میکنند
اردیبهشتگان' یا گلستان جشن
از جملهٔ جشنهای دوازدگانهٔ سال ایران باستان بوده است و از شمار جشنهای آتش است. روز سوم از هر ماه باستانی به نام اردیبهشت میباشد و بر اساس گاهشماری امروزین، دوم اردیبهشت خورشیدی، برابر با جشن اردیبهشتگان است.
ایرانیان از هزاران سال پیش در روز جشن اردیبهشتگان، لباس سپید رنگ میپوشیدند که نمایانگر پاکیزگی است. زمان برگزاری جشن اردیبهشتگان (دوم اردیبهشت) از سویی دیگر همزمان است با زمانی که در بسیاری از مناطق ایران، گلها شکوفا شدهاند. از این رهگذر، این جشن به نوعی جشن گلها نیز بدل شد؛ جشنی که اکنون در هلند نیز تقریبا همزمان با جشن اردیبهشتگان برگزار میشود.
به موجب یزدانشناسی اوستایی اردیبهشت دومین امشاسپند است. این نام در اوستا اشه وهیشته و یا ارتهوهیشته میباشد. جزء اول اشه یا ارته به معنی درستی و راستی و نظم و جزء دوم صفت عالی است به معنی بهترین پس رویهم به معنی بهترین راستی یا بهترین نظم و قانون میشود.
چنانکه همهٔ امشاسپندان دارای دو وجه مینوی و زمینی هستند این امشاسپند در جهان مینوی نمایندهٔ پاکی و راستی و نظم و قانون اهورایی و در زمین نگاهبانی آتش بدو محول است. در این مورد منظور از آتش نظم و داد و راستی و پارسایی است چون در آیهای از اوستا ملاحظه میشود که اهریمن با ظهور زرتشت میگریزد با فریادی این چنین که «زرتشت مرا بسوزانید با اشاوهیشه و از زمین براند مرا» که چون اهریمن نمایندهٔ بینظمی و آشوب و دروغ و ناپاکی است با آتش راستی و پاکی و داد و قانون گریزان میگردد.
خلف تبریزی آورده که در این روز نیک است به معبد و آتشکده رفتن و از پادشاهان حاجت خود خواستن و به جنگ و کارزار شدن.
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#66
Posted: 8 Sep 2011 11:08
جشن خوردادگان
نام چهارمین روز از ماه زرتشتیان خورداد است. روز خورداد از ماه خورداد (۴ خورداد) این جشن برگزار میشود. واژه خورداد در اوستا به صورت هئوروتات آمدهاست و نام یکی از اسشاسپندان است که رسایی وکمال معنی میدهد. نیاکان ما روز خورداد از ماه خورداد را جشن میگرفتند و دراین روز به سر چشمهها و رودخانهها وکنار دریاها میرفتند و نیایش به جا میآوردند و اهوارمزدا را ستایش میکردند. اکنون زرتشتیان در سالنها و نیایشگاهها حضور مییابند و پس از نیایش و ستایش اهورامزدا جشن خوردادگان را گرامی میدارند وبه شادمانی میپردازند
انگیزه برگزاری
فرخندگی هم نامی روز و ماه به نام امشاسپند خرداد و بزرگداشت جایگاه آن در اندیشه ایرانیان.
مفهوم امشاسپند خرداد: خرداد در اوستا «هـَئوروَتات» و در پهلوی «خُردات» یا «هُردات» به معنی رسایی و کمال است که در گاتها یکی از فروزههای اهورا مزدا و در اوستای نو نام یکی از هفت امشاسپند و نماد رسایی اهورا مزدا است. خرداد، امشاسپند بانویی است که نگهداری از آبها در این جهان خویشکاری اوست و کسان را در چیرگی بر تشنگی یاری میکند از این روی در سنت، به هنگام نوشیدن آب از او به نیکی یاد میشود. در گاتها، از خرداد و امرداد پیوسته در کنار یکدیگر یاد میشود و در اوستای نو نیز این دو امشاسپند، پاسدارنده آبها و گیاهان اند که به یاری مردمان میآیند و تشنگی و گرسنگی را شکست میدهند. در یسنا، هات ۴۷، آمدهاست که اهورامزدا رسایی خرداد و جاودانگی امرداد را به کسی خواهد بخشید که اندیشه و گفتار و کردارش برابر آیین راستی است.
امشاسپند خرداد در متنهای کهن: چهارمین یشت از یشتهای بیست و یک گانه اوستا، ویژه ستایش و نیایش امشاسپند بانو خرداد است که در آن یشت از زبان اهورا مزدا یادآور میشود که «... یاری و رستگاری و رامش و بهروزی خرداد را برای مردمان اشون بیافریدم...» و سپس تاکید میشود هر آن کس که خرداد را بستاید همانند آن است که همه امشاسپندان را ستایش کردهاست. در بندهش نیز درباره خرداد آمدهاست : «... ششم از مینویان، خرداد است؛ او از آفرینش گیتی آب را به خویش پذیرفت..» ، «... خرداد سرور سالها و ماهها و روزهاست [ یعنی] که او سرور همهاست. او را به گیتی، آب خویش است. چنین گوید: هستی، زایش و پرورش همه موجودات مادی جهان از آب است و زمین را نیز آبادانی از اوست...»
گل ویژه جشن خردادگان:در کتاب بندهش از گل سوسن به عنوان گل ویژه امشاسپند بانو «خُرداد» نام برده شدهاست: «... این را نیز گوید که هرگلی از آنِ امشاسپندی است؛ و باشد که گوید: ... سوسن خرداد را، ..» که بر این بنیان بهترین نماد برای جشن خردادگان گل سوسن است. معروفترین نمونههای گل سوسن نزد ایرانیان سوسن سپید Lilium candidum یا سوسن آزاد است که به نام سوسن ده زبان یا سوسن گل دراز نیز شناخته میشود، همچنین یکی دیگر از گونههای نادر گل سوسن که بومی برخی مناطق شمالی ایران است، سوسن چلچراغ Lilium lederbourii نام گرفتهاست. در متن پهلوی «خسرو قبادان و ریدکی» بوی گل سوسن سپید، چون «بوی دوستی» توصیف شدهاست.
آیینهای جشن خردادگان
یکی از مهمترین آیینهای روز خرداد که در جشن خرادگان پررنگ تر میشود، رفتن به سرچشمهها یا کنار دریاها و رودها، تن شویی در آب و خواندن نیایشهای ویژه این روز همراه با شادی و سرور در کنار خانواده و دوستان بودهاست. نمونهای از سنتهای رایج در این روز را میتوان از سروده «دستور داراب پالن» موبد بزرگ پارسی در منظومه «فرضیات نامه» برداشت نمود که از آیینهای ویژه خرداد روز به «تن شویی»و«کندن چاه» و «نو کردن کاریز» اشاره میکند و در همین مورد در متن پهلوی «اندرز انوشه روان آذرپاد مهر اسپندان» یاد آوری شده که «در خرداد روز جوی کن». بر این پایه، در این روز توجهای ویژه میشده به نگهداری و نوسازی جایهایی که آب از آنها سرچشمه میگیرد و در آنجا جاری میشود چون چشمهها، چاهها، جویها، کاریزها و رودها که با آب زندگی بخش خود، ادامه زندگی را در این کره خاکی برای زیستمندان امکان پذیر میکنند.
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#67
Posted: 8 Sep 2011 11:16
جشن تیرگان
در ماه تیر هنگامی که روز تیر فرا میرسد دهمین روز از تیرماه روز تیراز است که در این روز جشن تیرگان برگزار میشود. تیر در اوستا «تیشتریه» و درزبان پهلوی تشتر نام دارد. در نوشتههای اوستایی وغیرگاتاهایی تشتر یا تیر نام ایزدی است که به باریدن باران کمک میکند همچنین در باور ایرانیان نام ستارهای است که هر گاه درآسمان پدیدار شود مژده باریدن باران را با خود میآورد. سبب پیدایش جشن تیرگان نیز مانند بسیاری از آداب و رسوم با رویدادی سرنوشت ساز در تاریخ زندگی ایرانیان باستان هماهنگی یافتهاست. گروهی این جشن را یادگار پیروزی ایرانیان بر تورانیان میدانند که در زمان پادشاهی منوچهر سپاه افراسیاب قسمت زیادی از سرزمین ایران را اشغال کرده بود و قرار آشتی براین شد که از سوی سپاه ایران تیری رها شود و در هر جا برزمین فرود آید مرز ایران و توران تعیین شود. بنابراین آرش جوان دلیر ایرانی با تمام توان تیری را از کمان رها ساخت این تیر در کنار رودخانه جیحون بردرختی نشست و مرز ایران و توران را مشخص کرد. باز در زمان ساسانیان و پادشاهی فیروز هفت سال در ایران خشکسالی روی داد ودرچنین روزی مردم روی به بیابان نهادند و با نیایش خود از پروردگار آرزوی باریدن باران را کردند و پس از آن بارش باران شروع شد و ایران از خشکسالی رهایی یافت. از آن سال به بعد ایرانیان در این چنین روزی در یکدیگر آب میپاشند و شادی میکنند
در فراهان جشن تیرگان در اول ماه تیر برگزار میشود و این آیین به نام جشن تیرگان به ثبت ملی نیز رسیده است. و در مازندران نیز جشن تیرگان با نام تیرماه سیزده شو در شب سیزدهم آبان ماه برگزار میشود.
تندیس آرش کمانگیر در بروجرد
در مازندران نیز جشن تیرگان با نام تیرماه سیزده شو در شب سیزدهم آبان ماه برگزار میشود.
ارامنه اصفهان این جشن را در روز سیزدهم ژانویه برگزار میکنند.
انجمن کوهنوردان ایران هر ساله این جشن را در روز سیزدهم تیر در دماوند برگزار میکنند. این جشن به ثبت ملی نیز رسیده است.
بهار مختاریان اعتقاد دارد که جشن تیرگان در اصل جشن انقلاب تابستانی در اول تیرماه بوده است. آنچه که اکنون در فراهان بازمانده است.
این جشن درگرامی داشت تیشتر (ستارهٔ باران آور در فرهنگ ایرانی) است و بنا به سنت در روز تیر (روز سیزدهم) از ماه تیر انجام میپذیرد. در تواریخ سنتی تیرگان روز کمانکشیدن آرش کمانگیر و پرتاب تیر از فراز البرز است. همچنین جشن تیرگان به روایت ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه، روز بزرگداشت مقام نویسندگان در ایران باستان بودهاست. (آثارالباقیه، فصل نهم، بخش عید تیرگان).
بنابر تقویم یکپارچه ادیان ایران این جشن در روز دهم تیرماه در گاهشمار کنونی ایران قرار دارد.موبد کورش نیکنام برگزاری جشنها با استفاده از گاهشماریهای سنتی با ماههای 30 روزه را بیتوجهی به دانش نجوم و دستاوردهای خیام و موجب ناهماهنگی در جشنها دانسته و لزوم توجه به گاهشماری ملی و رسمی با ماههای 31 روزه را یادآور شده است.
جشن همه ساله در کوه دماوند, آمل و همه ساله توسط زرتشتیان ایران در شهرهای تهران،کرج، یزد و روستاهای اطراف،میبد، اردکان، کرمان،بم، شیراز،اصفهان، اهواز و اروپا و آمریکا در روز دهم تیر برگزار میشود. که البته تعطیل نبودن این روز در ایران و دیگر کشورها گاه باعث میشود تا در نزدیکترین روز تعطیل این جشن برگزار شود.
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#68
Posted: 8 Sep 2011 11:22
جشن امردادگان
درهرماه سی روز زرتشتیان هفتمین روز آن امرداد نام دارد. روز امرداد از ماه امرداد سوم مرداد گاهشمار ایرانی یا هفتم امرداد زرتشتی را جشن امردگان مبگبرند. واژه امرداد یعنی بی مرگی و هنگامی که درماه امرداد روز امرداد فرا میرسد آن را جشن امردادگان مینامند. در مورد برگزاری این جشن در گذشته اطلاع چندانی دردست نیست. اکنون در برخی از روستاها و شهرها جشن امردادگان بر گزار میشود. این جشن اغلب در تالار آدریان یا سالن عمومی برپا میشود
امردادگان روز هفتم ِ امُرداد (امُردادروز در امُردادماه) در گاهشمار ِ ایران ِ باستان (و سومین روز اَمردادماه در گاهشماری فعلی ایران)، یکی از جشنهای ِ دوازدگانهٔ ِ سالیانه در روزهای ِ همنامشدن ِ روز و ماه است که ایرانیان، در هر زمان و هرجایی، آن را برای گرامیداشت ِ منش و کُنش و خویشکاریی ِ امُرداد (/ در گاهان ِ زرتشت و اوستای ِ پسین: اَمِرِتات به مفهوم ِ بیمرگی/ جاودانگی) یکی از فروزههای ِ ششگانهٔ ِ خِرَد و دانش ِ فرمانروا بر فرارَوَند ِ هستی (نامبُردار و شناخته به اهورهمَزدا) است. امشاسپند ِ جاودانگی ِ امرداد همواره در کنار امشاسپند ِ رسایی ِ خرداد، نگهبان آب و گیاه هستند. ایرانیان ِ از هزارههای ِ گمشده و دور، این جشن ِ فرخنده را برگزارکرده و ستوده و گرامی داشتهاند.
در یادگارهای ِ کهن ایرانی، از این روز و جشن ِ ویژهٔ ِ آن، سخن ِ بسیار گفتهشدهاست در متن ِ پهلویی ِ بُندَهِش، میخوانیم:
امُرداد ِ بیمرگ، سَروَر ِ گیاهان ِ بیشمارست؛ زیرا او را به گیتی، گیاه، خویش است. گیاهان را رویانَد و رَمهٔ ِ گوسفندان را افزاید؛ زیرا همهٔ ِ دامها از او خورند و زیستکنند. به فِرَشکرد ِ [/ نوگردانیی ِ جهان و زندگی در پایان ِ کار ِ جهان به سالاریی ِ سوشیانت، رهانندهای از تبار ِ زرتشت]، نیز "انوش" [/ خوراک ِ بیمرگی] را از امرداد آرایند. اگر کسی گیاه را رامش بخشد یا بیازارد، آن گاه امُرداد [از او] آسوده یا آزَرده بُوَد...
با رویکرد به خویشکاریی ِ امرداد در جهان ِ اَستومَند (/ جهان ِ مادّی) که نگاهبانی از گیاهان ِ روی ِ زمین و سرسبز و باروَرنگاهداشتن ِ آنهاست، و نماد ِ جاودانگی و بیمرگی و جوانیی ی همیشگی به شمارمیآید، مسعود سعد ِ سلمان، چکامهپرداز ِ سدهٔ پنجم ِ هجری، میگوید:
روز ِ مُرداد [/ امُرداد] مُژده داد بدان
که جهان شد به طبع، باز جوان.
و همچنین می گوید :
مرداد مه است سخت خرم
مَی نوش پیاپی و دمادم
هریک از فروزههای دوازدهگانه که جشنهای همنامیی ِ روز و ماه برای ِ گرامیداشت ِ آنها برگزارمیشود، گل ِ ویژهای دارد. گل ِ ویژهٔ ِ امُرداد، زنبق (/ چمبک) است.
در برگ ۲۵۰ برگردان فارسی آثارالباقیه ابوریحان بیرونی چنین آمده است که :
«… مرداد ماه که روز هفتم آن مرداد روز است و آن روز را به انگیزهٔ پیش آمدن دو نام با هم، جشن می گرفتند. معنای امرداد آن است که مرگ و نیستی نداشته باشد. امرداد فرشته ای است که به نگهداری جهان و آراستن غذاها و داروها که اصل آن از نباتات است و بر کنار کردن گرسنگی و زیان و بیماریها می باشد، کارگزاری یافته است…»
خیام در نوروز نامه می نویسد:
“مرداد ماه یعنی خاک، داد ِ خویش بداد از بَرها ومیوهای پخته که در وی به کمال رسد و نیز هوا در وی مانند غبار ِ خاک باشد و این ماه میانه تابستان بود و قسمت او از آفتاب، مر برج اسد را باشد. “
خیام به اشتباه به جای نام اَمرداد از واژه مرداد استفاده کرده است. این جشن سزاوار ِ شادمانی و نشاط ِ بی مرگی، امروز به غلط تحت نام مردادگان، در بین مردم رایج است. زیرا مرداد به معنی نیستی و مرگ است اما وقتیکه حرف الف در اول آن قرار می گیرد آن را نفی میکند و به بی مرگی و جاودانگی، تغییر معنی می دهد. زیرا امرتات در زبان اوستایی و امرداد در زبان پهلوی، از ششمین امشاسپندان و یکی از صفات اهورامزدا در گاتها است که دلالت بر بی مرگی و جاودانگی و زوال ناپذیری اهورامزدا دارد.
و در این باره در زراتشت نامه چنین سروده شده است:
چو گفتار خردادش آمد به سر
همان گاه امرداد شد پیش تر
چو گفتار خردادش آمد به سر
همان گاه امرداد شد پیش تر
سخن گفت در باره رستنی
که زرتشت گوید ابا هر تنی
نباید به بیداد کردن تباه
به بیهوده بر کندن از جایگاه
کزو راحت مردم و چار پاست
تبه کردن او، نه راه خداست
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#69
Posted: 8 Sep 2011 11:26
جشن شهریورگان
واژه شهریور در اوستا به صورت خشتره وئیریه آمدهاست که شهریاری نیرومند معنی میدهد و در ماه سی روزه زرتشتیان چهارمین روز در هرماه زرتشتی شهریور نام دارد که در جال حاضر روز شهریور در ۳۰ مرداد گاهشمار ایرانی قرار دارد و در این روز جشن شهریورگان برگزار میشود. از چگونگی برگزاری مراسم این جشن در ایران باستان اطلاع زیادی در دست نیست. اکنون مانند جشنهای ماهیانه دیگر زرتشتیان در برخی از شهرها و روستاها گرد هم میآیند و نیایش همگانی میخوانند و با برنامههای شاد جشن شهریورگان را گرامی میدارند
شهریورگان یا آذر جشن
از جملهٔ جشنهای دوازدگانهٔ سال ایران باستان بوده است و از شمار جشنهای آتش است. روز چهارم از هر ماه به نام شهریور میباشد و چهارم ماه شهریور جشن شهریورگان میباشد.
به موجب یزدانشناسی اوستایی شهریور میان امشاسپندان یا ملائک و ایزدان شش گانه از لحاظ مرتبت و مقام دومین است. نخست بهمن و دوم شهریور. این نام در اوستا خشتر وئیریه آمده که جزء اول به معنی کشور و پادشاهی و جزء دوم به معنی آرزو شده میباشد پس رویهم به معنی پادشاهی یا کشور آرزو شده و مجازاً به مفهوم عام از آن بهشت نیز اراده شده است.
چنانکه همهٔ امشاسپندان دارای دو وجه مینوی و زمینی هستند این امشاسپند در جهان مینوی نمایندهٔ قدرت و شهریاری مطلقهٔ اهورامزدا و در زمین نگاهبانی و سرپرست فلزات و جنگ ابزارها و سلاحها بدو محول است. ما نمی دانیم چرا شهریورگان از شمار جشنهای آتش به شمار میرفته است.
این جشن آتشهای خانگی محسوب می شد. مردم در خانهها آتش میافروختند و ستایش خداوند و شکر نعمتهای او میگزاردند. در خانهها اغلب میهمانی برپا کرده و خوراکهای متنوع و ویژه تدارک می بینند و به مناسبت تغییر هوا شب هنگام در بامها نیز آتش میافروزند اما متأسفانه بقایای این جشن نیز میان زرتشتیان فراموش شده و فقط برخی از خانوادههای قدیم در کرمان به گونهٔ محدودی این جشن را برگزار مینمایند.
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#70
Posted: 8 Sep 2011 11:29
جشن مهرگان
روز شانزدهم مهرماه گاهشمار ایرانی که به نام ایزد مهر، نام گذاری شدهاست هنگام برگزاری این جشن بزرگ است. واژه مهر پیمان و دوستی معنی میدهد در ایران باستان، جشن مهرگان پس از نوروز دارای اهمیت ویژهای بود. دلیل آن این است که نوروز آغاز تابستان و مهرگان آغاز زمستان را به هر ماه میآورند زیرا درآن زمان سال به دو فصل تقسیم شده بود. فصل اول، تابستان بود که از جشن نوروز شروع میشد و هفت ماه ادامه داشت. و فصل دوم، زمستان که از جشن مهرگان آغاز میشد و پنج ماه ادامه داشت در مورد پیدایش این جشن نظرات مختلفی وجود دارد. بیرونی میگوید که چون در این روز آفتاب بر عالمیان پیدا شد، این روز را مهرگان (هنگامه خورشید) نامیدند. پادشاهان ساسانی در این روز تاجی به شکل خورشید بر سر میگذاشتند و آن را به با شکوه ترین وجهی جشن میگرفتند.. جشن مهرگان که از روز مهر شروع میشد تا شش روز پس از آن ادامه مییافت و جشن و شادی برپا میشد. انگیزهای که به پیدایش جشن مهرگان در تاریخ ایران نسبت میدهند پیروزی ایرانیان برضحاک ستمگر به رهبری کاوه آهنگراست که او را در بند آوردند و فریدون را به عنوان رهبر خود برگزیدند. اکنون نیز زرتشتیان در روز مهر از ماه مهر به آتشکده و نیایشگاهها میروند، با تهیه خوراکهای سنتی از یکدیگر پذیرایی میکنند و با نیایش و برنامههای فرهنگی مانند سخنرانیهای علمی و آیینی سرود، شعرود کلمه جشن مهرگان را با شادی برپا میدارند
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه