لوتی پانزده ساله شد (همراه با نظر سنجی)

من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....

مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت

به آسمان نگاه میکنم
انگار کسی مرا نگاه میکند
به زمین نگاه میکنم
انگار کسی سایه به سایه همراهی ام میکند
هیچگاه تنهایم نگذاشته
فراموشم نکرده
اما من گاهی فراموش میکنم
فراموش میکنم تنها با اوست که میتوانم؛
بخندم ، گریه کنم ، درد و دل کنم،
با کسی که " خدا &

عشق من عاشقم باش!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈

دل نه اجبار میفهمد نه نصیحت...
آنکه لایق دوست داشتن است را دوست می دارد.

من یه زمانی جزء اقلیت های هندی بودم .....
آخه یه گاوی رو به عنوان عشق می پرستیدم

گفت تا ابد تنهایت نمیگذارم ... ابدش چه زود عفو خورد...!