زادروز سعید ملک پور (سیاوش) گرامی باد - صفحه 6

SexyBoy

ارسالها: 8739

#51 Posted: 4 Jun 2014 22:42

داداش ۱۲۰ ساله بشی به امید آزادیت بزرگ مرد

.What's life? Life is love
.What's love? A kissing
.What's kissing? Come here and I'll show you

Sexy

Princess

ارسالها: 9925

#52 Posted: 4 Jun 2015 10:46

امیدوارم که روزی برسه که برای آزادیت جشن بگیریم سعید جان

عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس

andishmand

ارسالها: 24568

#53 Posted: 4 Jun 2015 13:36

زادروز سعید ملک پور (سیاوش) گرامی باد

و با آرزو و امید برای آزادیش

بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند

shahrzadc

کاربر

ارسالها: 5428

#54 Posted: 4 Jun 2015 16:54

نمی دانم چرا هنوز آزادت نکرده اند شاید از آزادگی می ترسند..شاید می دانند که من و تو ما می شویم .. آنان از من نمی ترسند .. از ما می ترسند از تو می ترسند که وقتی به نزدمن آیی ما بشویم . مرد آن است که درکشاکش دهر سنگ زیرین آسیا باشد .
تو را با عدالتی محکوم کرده اند که اگر خود را با آن محکوم گردانند بار ها و بار ها باید که خود را به دار آویخته باشند . چرا نمی گویند که چرا کوی و برزن کده های ما پر است از فقر و فحشاء ؟! چرا نمی گویند که چرا برای لقمه ای نان باید که تن فروشی کرد .؟!چرا نمی گویند که به خیال خام خویش انسانیت را در کنار انسان می کشند و حیوانیت ولایت فقیه را جایگرینش می کنند تا مهر تاییدی باشد بر غارتگری های چپاولگرانی که سالهاست خون ملت را می مکند و خونها در شیشه کرده اند ؟! چرا این بی ناموسان نمی دانند که ناموس وطن مقدس .. فروشی نیست؟! شرف و عزت و احترام آبروی ایران مقدسمان فروشی نیست . ..
نمی دانم چرا هنوز آزادت نکرده اند سعید جان !عشق را نمی توان در بند کشید . انسانیت را نمی توان کشت . آزادگان به خاطر آن زنده اند که روزی آزادی رنج کشان را ببینند. می دانم که قلب تو از پشت میله های زندان برای ما پر می کشد .اما بدان ! میلیونها دل برای دل تو پر می کشد . برای همای سعادتی که خوشبختی او را نتوان که در بند کشید . ما هم اسیر زندانی به نام دنیا هستیم . اسیر زندانی که میله های آن بسیار بلند است . بسیار طولانی . آزادی کجاست ؟! کسی نیست که به من نشانش دهد ؟! کسی نیست که از خانه اش بگوید ؟ آزادی کجاست ؟! آزادی کجاست ؟! نکند که از من گریخته باشد ؟ آزادی در کنار توست . تنهایت نخواهد گذاشت . شاید که روزی با تو آزاد گردد . آزادی کجاست ؟! چرا او را نمی بینیم ؟! شاید که در دلهای ما باشد . شاید که همخون و همخانه ما باشد . آزادی کجاست ؟! شاید که اشتباه بپنداریم . هیچکس نمی تواند آزادی را برای دیگری به بند کشد ..
آزادگان آزادی را در کنار خود دارند . بپا خیزید آزادیخواهان ! آزادی در دلهای من و توست . در سینه های ما .. فریاد بزنید آزادش کنید .میله های زندان قلبتان را بشکنید ..سعید ها منتظرند . سعید ها با هر نفس خود بر سینه آزاد آسمان آزادی می نویسند که بر آسمان آزادگی نمی توان حصار کشید . آزادی درخون ماست . شیران بپا خیزید ... ازدندانهای تیز گرگان درنده نترسید .. شیر همیشه شیر است او روباه پس مانده خوار را می شناسد .. خواب دیگر بس است . اینک زمان بیداری رسیده است . مهتاب رفته است آفتاب آمده است .
آری سعیدعزیز ! انقلاب ما انقلاب نکبت و بد بختی بوده است .. شاید بدانم که چرا هنوز آزادت نکرده اند . آنان بیش از آن که از سعید بترسند از انقلاب سعید می ترسند .. از انقلاب خوشبختی که این بار به دشمنان امان نخواهد داد که در خانه دوست بنشینند . سعید عزیز ! می دانم که دلت تنگ است .. خسته ای از بند .. ما هم زندانیان بد بختی هستیم که هم .. آرزو های خود را زندانی کرده ایم هم اسیر آرزوهای خودشده ایم . می دانم دلت تنگ است .. می دانی که زندگی جنگ است .. می دانم که آزردن تو ننگ است ..می دانی که سینه های دشمن پر از سنگ است .. می دانم که آهنگش فریب و نیرنگ است .. و می دانم و می دانی که صدای آزادی به یک رنگ است . خواهد آمد روزی که میله های قلبمان را بشکنیم بی آن که قلبمان را بشکنیم .... اما قلب دشمن آزادی را خواهیم شکست . آن روز خواهد آمد که تو را در آغوش کشیم و با چشمانی اشکبار بر بام سپید آزادی (قله دماوند )برویم و با اشک شوق آزادگی سرزمین آریایی را با مهر خود آبیاری کنیم و به فردوسی بزرگ بگوئیم به خدای خاک خوب ایران سوگند که ما خرد داریم . آخر نمی خواهیم که سر انجامی بد داشته باشیم . آن روز به فردوسی بزرگ خواهیم گفت که دیگر این بیت را نخواند .. به یزدان که گر ما خرد داشتیم ..کجا این سر انجام بد داشتیم .
روزی خواهد آمد که دیگر کسی ازمرگ شیطان پیری که عکسش را در ماه دیده اند نگوید .. روزی که تولدت را با شکوه هر چه تمام تر جشن بگیریم .. آن روز که میله های زندان قلبمان را شکسته باشیم و آزادی را نجات داده باشیم . آری آزادی را به ظاهر در بند کشیده اند اما اسیر دلهای آن سوی زندان کوچک توست . تولدت مبارک ! مرد همیشه بیدار .. خدایت نگه دار ! دوست وبـــــــــــــرادرتو : ایرانی همیار

ویرایش شده توسط: shahrzadc

SexyBoy

ارسالها: 8739

#55 Posted: 4 Jun 2015 19:18

داش سیاوش هنو به همون اندازه که اول دوست داشتم دوست دارم هنو برام همون رفیق مهربون و با مرامی
داش امیدوارم زودتر برگردی به آغوش خانوادت و به آرامش برسی