انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
مناسبتها
  
صفحه  صفحه 12 از 17:  « پیشین  1  ...  11  12  13  ...  17  پسین »

۲۲ خرداد سالروز شهدای سبز گرامی باد


زن

 
خانواده هدی صابر نیز در گفت‌و‌گو با وب سایت ملی مذهبی، اعلام کرده‌اند که گزارش پزشکی قانونی و شهادت ۶۴ همبندی او در زندان اوین گویای ایناست که او به مرگ طبیعی نمرده است. آن‌ها گفته‌اند که در گزارشپزشکی قانونی شواهدی مبنی بر وجود تورم و کبودی و خون مردگی در سمت راست پیشانی هدی صابر وجود دارد که نشان گر ضرب و شتم اوست.
امیر خسرو دلیرثانی که به همراه هدی صابر در زندان اعتصاب غذا پیشه کرده بود، در نامه‌ای که سال گذشته منتشر کرد، به صورتکامل جزئیات ضرب و شتم و بی‌توجهی به وضعیت هدی صابر را توضیح داده است.
صابر پس از مرگ به بیمارستان منتقل شد
مجید تمجیدی یکی از همبندی‌هایهدی صابر در زندان اوین هم در این باره می‌گوید: من به خاطر مشکل قلبی که داشتم هر روز به بهداری می‌رفتم. قبلا در اتاق تزریقات و نوار قلب بهداری یک دوربین بود اما روز بعد از مرگ صابر که بهداری رفتم، دوربین را با کاغذ پوشانده بودند. او می‌گوید: این اقدام احتمالا برای این صورت گرفته است که تصویری از ضرب و شتم هدی صابر در دوربین‌های مدار بسته ثبت نشود.
تمجیدی می گوید: من وقتی هم که به بیمارستان مدرس اعزام شدم، آن جا به خاطر اعزام های چند باره کارکنان بیمارستان من را می شناختندف از یکی از آن ها پرسیدم که چه اتفاقی برای صابر افتاد، او هم گفت: صابر را وقتی به بیمارستان رساندند که تمام کرده بود. کاری از دست ما ساختهنبود. با این حال ما همه تلاش خود را برای احیا انجام دادیم، اما صابر بعد از مرگ به بیمارستان منتقل شده بود
     
  
زن

 
احمد منتظری، فرزند آیت الله منتظری هم در واکنش به اظهارات دادستان کل کشور در باره مرگ طبیعی هاله سحابی و هدی صابر می‌گوید: این شرم آور است که حکومت خود را شریک یک جنایت نشان می‌دهد.
او در گفت‌و‌گو با جرس می‌افزاید: حکومت به جای اینکه به این مساله رسیدگی کند و قاتل رامعرفی کند سعی دارد که با لاپوشانی داستان را پنهان کند و بر روی جنایتی که صورت گرفته سرپوش بگذارد و در واقع جنایت را بر عهده می‌گیرد. این رفتار مایع تاسف و به دور از عدالت است.
منتظری که قرار بود نماز میت بر پیکر عزت الله سحابی را بخواند اما به خاطر فشار نهادهایامنیتی و ربودن جسد، این امکان را نیافت، می‌گوید: این مایه آبروریزیو نشانه ترس حکومت است. خانواده مهندس سحابی از من دعوت کردند تا نماز را بخوانم اما مسوولان امنیتی این اجازه را ندادند.این مایه تاسف است که یک حکومت از نماز خواندن گروه مستقلی که انتقاد دارد به حکومت، هراس دارد و تحمل این را ندارد که آن‌ها مراسم عزاداری و نماز می‌تشان را هم با اختیار و دلخواهخودشان برگزار کنند.
او می‌افزاید: این واقعا تاسف انگیز و فراموش ناشدنی است. حکومت احساس ضعف و تنگ نظری دارد. چرا که یک خانواده‌ایکه سال‌ها به ایران خدمت کرده‌اند، این اجازه را ندارند تا مراسم عزاداریشان را هم آزادانه برگزار کنند. این‌ها همه ظلم‌هایی است که مایه آبروریزی حکومت شده است.
او که فرزندش از شاهدان ضرب و شتم هاله سحابی بوده است، در باره آنچه که در روز خاکسپاری عزت الله سحابی صورت گرفته است، می‌گوید: چهار نفر شاهد بوده‌اند و در دادگاه هم شهادت داده‌اند که هاله سحابی مورد ضرب و شتم قرار گرفته است، آن وقت حکومت صریحا اعلام می‌کندکه مرگ طبیعی بوده است. واقعا این اظهارات خنده دار است و چه بسا در روزهای بعدی، مقتول را مقصر معرفی کنند و برای سرپوش گذاشتن بر جنایتی که صورت گرفته، داستان تازه‌ای بسازند.
احمد منتظری در باره رابطه جریان ملی- مذهبی و آیت الله منتظری می‌گوید: این رابطه کاملا دو طرفه و متقابل است. مرحوم منتظری در جریان ملی- مذهبی و خانواده سحابی یک صداقت و عمل گرایی می‌دید که در دیگران کمتر است. این جریان هر چه را که تشخیص دهد درست است و به نفع منافع همگانی، به آن عمل می‌کنند و به دنبال فرصت طلبی و ریاکاری نیستند. معتقد به عمل به وظیفه بودند.
او ادامه می‌دهد: در این سو، جریانملی – مذهبی هم این نگاه را به آیت الله منتظری داشت. سال‌ها زیست این‌ها با یکدیگر هر دو رابه شناخت کاملی از هم رسانده بود. آیت الله منتظری هم همانگونه کهرفتار و پیشنه‌اش نشان می‌دهد، معتقد به انجام به وظیفه بود، صداقت داشت و دنبال منفعت طلبی وفرصت جویی نبود. همین سبب شده بود تا رابطه عمیقی میان این دو صورت بگیرد و همواره با احترام در کنار همدیگر قرار بگیرند.
او در پایان از حکومت جمهوری اسلامی می‌خواهد که با رسیدگی عادلانه به پرونده مرگ هاله سحابیو هدی صابر، اندک آبرویی برای خود بخرد و بر یک جنایت دیگر سرپوش نگذارد و خود را شریک و عامل جنایت معرفی نکند
     
  
زن

 
زدیک به چهل نفر از زندانیان سیاسی بند 350 زندان اوین در اعتراض به محدودیت ها و افزایش برخوردهای غیرقانونی از حضور درسالن ملاقات خودداری کردند. آقایان ابوالفضل قدیانی، محسن میردامادی، فیض الله عرب سرخی، عبدالله مومنی، سید علیرضا بهشتی شیرازی، علیرضا رجایی، محسن محققی، رضا انصاری راد، عماد بهاور، بهمن احمدی امویی، محمد فرید طاهری قزوینی، امیرخسرو دلیرثانی، رضا بنی تبار، سیامک قادری، جعفر گنجی، محمد داوری، مزدک علی نظری، جواد علیخانی، مصطفی نیلی و مهدی خدایی از جمله زندانیان سیاسی هستند که در این اعتراض جمعی شرکت کردند
     
  
مرد

 
yoksel: این همه رو نوشتی به نظرتون ۸۰ تا از جوانان مومن رو چرا ننوشتی شهید محسوب نمیشن
چه میکنه اخبار ۲۰:۳۰ !!!!!
۸۰ تا پیشکش .. شما سه نفر از این جوانان مومن رو فقط اسم ببر
هیچ فیلسوفی تا امروز هیچ روحانی را نکشته " در حالیکه روحانیون فلاسفه زیادی را کشته اند"
دنیس دیدرو
     
  
مرد

 
سهراب؛ آن روز او هم با ما بود ...

6i8


سه سال پیش در چنین روزی، حامیان میر حسین موسوی در چند شهر بزرگ کشور به نشانه حمایت از او زنجیره انسانی تشکیل دادند. در تهران، مسیر تعیین شده، خیابان ولیعصر از میدان راه آهن تا میدان تجریش بود و حضور مردم در خیابان ها تا ساعاتی پس از تاریکی هوا هم به طول انجامید.آن روز سهراب اعرابی هم در جمع سبزهای معترض به دولت دروغ، حاضر بود؛ او که چند روز بعد جانش را نیز در راه آرمانش گذاشت. پس از راهپیمایی ۲۵ خرداد دیگر به خانه باز نگشت تا آنکه در ۲۱ تیر جنازه‌اش تحویل خانواده شد. در این فاصله، چند نفر از زندانیان آزاد شده از اوین، به مادر سهراب گفته بودند که او را در زندان دیده‌اند ...
#جاوید_شاه👑
مرگ بر ۳ فاسد : ملا چپی مجاهد(+پسمانده های ۵۷؛نایاک؛مصومه قمی؛حامد مجاهدیون؛مهتدی کهنه تروریست تجزیه طلب و شرکا)
     
  
زن

 
یادوخاطراتشان گرامی راه سبزشان تا ابدادامه داره وروزی باعث وبانی ریخته شدن خون این عزیزان به سزای اعمالشان میرسند
یادمان باشد هرچه برسرکسی بیاوریم همان کار روزی بر سرما خواهد آمد آنکه آفریننده هست عادل است
     
  
مرد

 
monaaa: خلاصه اگه کسی ناراحت شد از این حرفای من که شد به ت..............مم
تو خیلی هنر داری با یه ایدی بیا که همه بفهمن پسری نه اقا پسر با ایدی دختر بیای
و اینجا خودتو لو بدی
تو کلا پیداست کمبود شخصیت داری
امسال شما تو این سایت زیادن که جنسیت خودشون رو قبول ندارن و عقده دارن بعد حرف از سیاست میزنن اونم با فحش
این کاربر به دلیل تخلف در قوانین انجمن بن شد
(پرنس و پرنسس)
     
  
زن

 
پسر یا دختر هر چی هستی حق نداری روستایی یا دهاتی ما رو مسخره کنی وهمش اسم از دهاتیا بیاری ........تو ومن شهری چه عمل مثبتی برا مملکتمون انجام دادیم که حالا دهاتی و روستایی و زاغه نشین رو میبری زیرسوال.....
اگه منظورت دهاتی هاست که خیلی بی ادبی اگرن منظورت کسایی هستند که شبیه دهاتی ها هستند بازن دهاتی های ما رو بردی زیر سوال که بازن بی ادبی .........از ادبیاتتن معلومه ....من نمیدونم اینجا هر کی میاد همش اسم دهاتی رو میاره ............حالا شما شدی با شخصیت و با فرهنگ و بقیه شدن دهاتی ......آفرین

از مدیرا هم عذر میخوام جواب دادم چند باره دارن میان همش اسم دهاتی میارن که به نظر من ادبیات خوبی نیست...
دلم می خواست زمان را به عقب باز می گرداندم…
نه برای اینکه آنهایی که رفتند را باز گردانم…
برای اینکه نگذارم آنها بیایند…!
     
  ویرایش شده توسط: nazaninsexyy   
زن

 
آن روز ها که در خیابان ها / سبز می شدیم ...
آن روز ها که امید به جانمان افتاده بود
آن روز ها که سرمان برای آرزوهایمان درد می کرد ...
تهران را برای اولین بار دوست داشتم .........
مردمم را دوست تر .............
نه دینشان برایم مهم بود نه اینکه چقدر سر و وضعشان به دلم مینشیند یا نه
نه درگیر ِ آرایششان بودم ... نه مارک لباسم را با توجه آنها سِت می کردم ....
آن روز ها فقط شاد بودم ... که خیابان های شهر بی درخت هم / سبزند
مردمی که در آریا شهر / بی تفاوت تر از مورچه ها از کنار هم رد می شدند
حالا به هم لبخند میزدند ...
مردمی که آنقدر نسبت به هم جهت گرفته بودند
که به حکم فرق جنسیت / چشم در چشم نمی شدند
حالا دست هم را میگرفتند / هم دست می شدند ...
و بی آنکه فکری به سرشان بزند یا آنکه شماره ای در دستشان باشد ...
دلم برای آن مردی که با عصا می آمد تنگ است ...
می آمد و دستش را از عصا میدزدید
پایم را ندید میگرفت و پا به پای من آواز می خواند
برای تمام پیر زن ها و پیر مرد هایی که دست در دست می آمدند
با هزار چروکی که به قلب آرزو هایشان ننشسته است
برای آن روز در ولیعصر از راه آهن تا تجریش
از آن همه شبیه هم بودن ... از آن همه آرزوی مشترک ....
برای دختری که دستم را گرفت بی آنکه اسمش را بدانم
دستم را رها کرد بی آنکه دنبال اسمش بروم ......
دلم برای آن مردم تنگ است .... مردمی که دلشان برای هم تنگ شده بود ...
مردمی که از جنسیت / پا فراتر گذاشتند ................
مردمی که می خندیدند ...
مردمی که در چشم هم نگاه میگردند و از حرف مشترکشان پایین نمی آمدند


هومن شریفی

چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
     
  
مرد

 
من نه سبزم نه زرد نه قرمز من ایرانیم
من یاد شهدای سبزرو گرامی میدارم چون برای ارمانشون به خیابان ها رفتن و برای ارمانشون جان باختن ولی متاسفم که پیرو کسانی چون موسوی و کروبی شدند کسانی که سالیان سال در کشور ما بر مسند قدرت تکیه کردن و بسیار بر حق این ملت جفا کردن
از امروز این آیدی رو به بکی از دوستان واگذار کردم ...درپناه دوست
فرشاد
     
  
صفحه  صفحه 12 از 17:  « پیشین  1  ...  11  12  13  ...  17  پسین » 
مناسبتها

۲۲ خرداد سالروز شهدای سبز گرامی باد


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2025 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA