انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
مناسبتها
  
صفحه  صفحه 2 از 7:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  پسین »

بیست و پنجم آذر ماه زادروز عبدلکریم سروش گرامی باد


زن

Princess
 
پیشنهاد مهاجرت به مراجع

سروش در خرداد ۱۳۸۹ طی نامه‌ای به مراجع آنان را به مهاجرت از قم به نجف دعوت کرد:

دلیران عرصه جهاد اکبر، تیغ زبان آختند و بر دولت غاصب تاختند. ارادتی بخلق نمودند و سعادتی بردند. اکنون نوبت شما خاموشان ناخرسند است. توقع محرومان و مظلومان از شما بسی بیش از آن است که افسرده‌دل و پریشان حال بنشینید و در عیان از ملامت جباران تن زنید و در نهان شکوه به درگاه قاصم الجبارین برید، یا مخفیانه بر در ارباب بی مروت دنیا پیامی بفرستید و جوابی نشنوید. کار از اعوذ و لاحول نمی‌رود و خواهش و سفارش از اثر افتاده‌است و سکوت در مقابل جباران صدای آنها را بلندتر کرده‌است. و حال که نه رای موافقت دارید نه یارای مخالفت، مصلحت در مهاجرت است. جهاد اصغر کنید. خاطر بدست تفرقه دادن نه زیرکی ست. اگر دهانها را بسته‌اند پای‌ها را که نشکسته‌اند. الفرار مما لایطاق من سنن المرسلین. باید برون کشید ازین ورطه رخت خویش.
عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
زن

Princess
 
واکنش‌ها

در واکنش به این پیشنهاد سروش علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، این پیشنهاد را «مرموزانه» و بی‌اهمیت خواند.

همچنین محمد یزدی گفت: «امروز فردی که تا چندی پیش قرآن را قبول نداشت و رسماً می‌گوید که قرآن تراوشات فکری پیامبر(ص) است، در آخرین اطلاعیه‌اش علما را نصیحت کرده‌است که چرا ساکتید، بلند شوید و از جنبش سبز حمایت کنید.» و روزنامه کیهان در نوشته‌ای که مدعی شد از قول جامعه مدرسین حوزه علمیه قم است، سروش را مرتد اعلام کرد. این روزنامه نوشت: «سروش با تخطئه مبانی نظام اسلامی و ولایت فقیه ارتداد خود را بر همگان ثابت کرد و با همراهی اپوزیسیون خارج‌نشین در جهت سازماندهی فتنه ۸۸ همدستی خود با سازمان اطلاعاتی سیا و موساد را به اثبات رساند.»
بعد از انتشار خبر ارتداد سروش از روزنامه کیهان، عضو جامعه مدرسین صدور این بیانیه را تکذیب کرد.
عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  ویرایش شده توسط: Princess   
زن

Princess
 
انتقاد از رهبر جمهوری اسلامی

پس از سخنرانی ۱۴ خرداد ۱۳۸۹ سید علی خامنه‌ای در بهشت زهرا، عبدالکریم سروش طی نامه صریحی تحت عنوان «فتور در قوه ناطقه(و عاقله؟)» به انتقاد از او پرداخت. وی خطاب به آیت‌الله خامنه‌ای گفته‌است نطق و منطقش «خشکیده» و بهتر است خود «ردای ناباندام ریاست را از تن بیرون کند» و به مسجد کرامت مشهد که پیش از انقلاب به آن رفت‌وآمد داشته بازگردد. در غیراینصورت باید مجلس خبرگان که او اعضای آن را «خفتگان» و «سردمزاجان گرمخانه» خوانده بیدار شوند و رهبری را عزل کنند.
عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
زن

Princess
 
نامه‌ای دیگر در انتقاد از رهبر ایران

عبدالکریم سروش در یکم دیماه ۱۳۹۰ بار دیگری در نامه‌ای سرگشاده به انتقاد علی خامنه‌ای و شیوه رهبری‌اش پرداخت. در این نامه، سروش، ضمن یادآوری هشدارهایی که پیش از این به علی خامنه‌ای داده‌است، به دست‌آوردهای جمهوری اسلامی قلم نقد می‌کشد و اوضاع مصبیت بار را حاصل از ضعف بصیرت و سوءسیاست وی می‌داند.

عبدالکریم سروش در خصوص ولایت فقیه چنین می‌نویسد:

آقای خامنه‌ای
ولایت فقیه البته نه شرعاً اعتبار دارد نه عقلاً و کثیری از فقها وعقلا با آن مخالفند اما هرچه هست به معنای ولایت سیاسی‌ست نه ولایت معنوی، ومفهومی جز ریاست و زعامت فقیه ندارد. امتحان کنید و همین را آشکارا بیان کنید «کافرم گر جوی زیان بینی». تا ناآشنایان، «ولایت فقیه» را دیگر عین ولایت باطنی و قداست معنوی نشمارند. دکان این مغالطه را خودتان ببندید. ریاست و سیاست را رنگ قدسی و آسمانی نزنید. صادقانه و آمرانه به صدا و سیما بگوئید تا ازین پس از زعامت فقیه سخن بگوید نه از ولایت او. تا هیچ مؤمنی به هوس ذوب شدن سر در تنور ولایت نکند و در آرزوی شفا یافتن، نیم خورده «ولیّ خدا» را نخورد و «بر زمینی که نشان کف پای تو بود» بوسه نزند و برای انتقاد کردن وجدان و ایمانش نلرزد.
عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
زن

Princess
 
اندیشه‌شناسی

دیدگاه‌های عبدالکریم سروش
عبدالکریم سروش همواره کوشیده‌است تا تأویلی جدید از اسلام را ارائه کند. این تأویل، به‌ویژه در مقابل اسلام بنیادگرایانه قرار می‌گیرد.

پلورالیسم دینی
نحوه ورود سروش به پلورالیسم دینی متأثر از آموزه‌های عرفانی بود. وی تحت تأثیر مولانا و ابن عربی قرار داشت. صورت‌بندی وی از پلورالیسم دینی مبتنی بر دو رویکرد است. در رویکرد اول، دینداری را به سه سنخ تقسیم می‌کند: دینداری معیشت‌اندیش، دینداری حقیقت‌اندیش و دینداری تجربت‌اندیش.

وحی و قرآن
سروش مدعی است تمام معرفت‌های بشری و استنباط‌های انسانی از دین، تاریخی است و معروض خطا. او در یک مصاحبه جنجالی گفت قرآن نه تنها محصول شرایط تاریخی خاصی است که در بستر آن شکل گرفته، بلکه برآمده از «ذهن پیامبر اسلام» و تمام محدودیت‌های بشری اوست. او در تولید قرآن، نقش پیامبر اسلام را محوری می‌داند.
این سخنان اعتراض مراجع تقلید را به دنبال داشت. وی در پاسخ به این که در پاره‌ای از روزنامه‌ها و سایت‌های اینترنتی اخیراً آورده‌اند که دکتر سروش رسماً نزول قرآن را از جانب خدا انکار کرده و آن را کلام بشری محمد دانسته‌است، این حرف را مزاح یا غرض سیاسی نامید.

ولایت فقیه
عبدالکریم سروش انتقاداتی را نسبت به تئوری ولایت فقیه وارد کرده و گفته‌است تئوری ولایت فقیه، عین استبداد دینی است و با این تئوری اصولاً نمی‌توان نظم دموکراتیک به وجود آورد. حتی هیچ کس نمی‌تواند در ذیل تئوری ولایت فقیه، عدالت بورزد چون همان‌گونه که فیلسوفان قدیمی گفته‌اند، قدرت مطلقه فساد مطلق می‌آورد.

حکومت دینی
او درباره حکومت دینی گفته‌است شاید بتوان گفت حکومت دینی به دو دلیل نمی‌تواند بنا شود. یکی اینکه با قدرت نمی‌توانید ایمان و عشق بسازید و دوم این‌که اساس حکومت دینی بر تکلیف بنا شده‌است، در حالی که روزگار ما روزگار حق‌مداری است. سروش نظریه‌پرداز اصلی نظریه حکومت اسلامی را محمد تقی مصباح یزدی می‌داند. وی معتقد است مراد مصباح یزدی و همفکرانش از حکومت اسلامی همان «حکومت فقهی» و برپا کردن جامعه دینی است.

دموکراسی
سروش معتقد است دموکراسی را نمی‌توان از منابع اسلامی همچون قرآن و احادیث استنتاج کرد ولی ساختن مدل‌هایی از دموکراسی که با ارزش‌ها و ایده‌آل‌های اسلامی سازگار باشد ناممکن نیست. از میان دو نوع اصلی تئوری‌های مربوط به دموکراسی، یعنی دموکراسی‌های متکی به رویه‌های حقوقی و دموکراسی‌های لیبرال، سروش تئوری دوم یعنی دموکراسی‌های لیبرال را با اسلام سازگار نمی‌داند. در حالی که پیدا کردن تشابهات و زمینه‌های مشترک بین رهیافت‌های ناظر به دموکراسی‌های متکی به رویه‌های حقوقی و رویه‌های شرعی در فقه اسلامی امکان‌پذیر است. بر این اساس دموکراسی‌های متکی به رویه‌های حقوقی می‌توانند به مثابه الگوهای احتمالی برای مدل‌های در حال توسعه دموکراسی سازگار با هنجارها و ارزش‌های اسلامی عمل نمایند.

سکولاریسم
او سکولاریسم را به طور کل به دو دسته تقسیم کرده و به تشریح آنها پرداخته‌است:

سکولاریسم سیاسی: سکولاریسم سیاسی یعنی انسان، نهاد دین را از نهاد دولت جدا کند و حکومت نسبت به تمام فرقه‌ها و مذاهب نگاهی یکسان داشته باشد و تکثر آنها را به رسمیت بشناسد و نسبت به همه آنها بی‌طرف باشد. وی سکولاریسم سیاسی را به معنای جدا کردن حکومت از دین می‌داند و نه جدا کردن دین از سیاست. به گفته او، اگرچه یک معنی سکولاریسم نفی دخالت روحانیت در امور تعریف می‌شود ولی این به معنی نفی دخالت دین نیست.
سکولاریسم فلسفی: سکولاریسم دیگری داریم با نام سکولاریسم فلسفی که معادل با بی دینی و بی اعتقادی به دیانت است و نوعی ماتریالیسم(ماده‌گرایی) است. این نوع سکولاریسم با اندیشه دینی غیر قابل جمع است.»

مهدویت سیاسی
عبدالکریم سروش از معدود متفکرانی است که به واکاوی نسبت میان مهدویت و سیاست و ارائه تصویری نو از مهدویت پرداخته‌است. وی معتقد است مهدویت سیاسی در طول تاریخ حداقل به چهار شکل خود را در سیاست نشان داده‌است:

نظریهٔ ولایت مطلقهٔ فقیه:نظریه ولایت مطلقه فقیه که با دموکراسی سازگار و قابل جمع نیست فرزند مهدویت سیاسی است. مهدویت سیاسی توجیه‌گر امتیازات ویژه فقها برای حکومت در نظریه ولایت فقیه‌است. مهدویت سیاسی بر اساس نظریه ولایت مطلقه فقیه، ولی فقیه را نائب حجت بن الحسن فرض می‌کند و همان اختیاراتی را به ولی فقیه در قدرت و تصرف در نفوس و اعراض و اموال مسلمین می‌دهد که امام غائب داراست.
نظریه سلطنت به نیابت از امام زمان پادشاهان صفوی: شکل دیگر مهدویت سیاسی در طول تاریخ که سروش به آن اشاره می‌کند نظریه «سلطنت به نیابت از امام زمان پادشاهان صفوی» بوده‌است. این تز درواقع نظریه سیاسی صفویان بود. این تز هم با دموکراسی آشکارا در تعارض است.
نظریه بی‌عملی سیاسی حجتیه: شکل دیگر مهدویت سیاسی مورد اشاره سروش، نظریه بی‌عملی سیاسی در زمان غیبت و غاصب شمردن حکومت‌های پیش از ظهور «امام زمان» است. درطول تاریخ بسیاری از فقهای شیعه مدافع این نظریه بودند و قبل از انقلاب اسلامی هم این نظر توسط انجمن حجتیه تبلیغ می‌شد.
نظریه اسلام انقلابی یا ‍انتظار مذهب اعتراض شریعتی: از دید سروش یکی دیگر از اَشکال مهدویت که با دموکراسی چندان همخوانی ندارد نظریه «انتظار مذهب اعتراض» دکتر علی شریعتی است. شریعتی در مقاله انتظار مذهب اعتراض در قامت یک اتوپیاگرا و تاریخ گرای معتقد به جبر تاریخ ظاهر می‌شود که رویکردی پراگماتیستی به انتظار و مهدویت برای تغییر وضع موجود و دست یابی به اتوپیای مورد نظر خود دارد.

روشنفکری دینی
سروش به عنوان یک روشنفکر دینی پس از انقلاب همواره سعی در توضیح روشنگری دینی داشت. سروش روشنفکری چه عرفی و چه دینی را پیوند میان سنت گذشته و تجدد حال مطرح می کند و دین را به عنوان یکی از همین سنن به جای مانده شایسته شناخت دوباره در عصر تجدد و مدرنیته می داند.

به اعتقاد سروش این روشنفکران دینی بودند که وام کردن از اندیشه های دیگر را در یک جامعه دینی ماکسیمالیست که فکر می کند چون دین دارد پس همه چیز دارد، مباح و مجاز کردند. سروش می گوید: «در چنین جامعه ای از دیگران گرفتن و اقتباس کردن حرام شمرده می شود. اما روشنفکران دینی این راه را باز کردند و به مردم گفتند که می توانند دیندار باشند در عین حال به تجدد، به مغرب زمین و اندیشه های نو هم بله بگویند. دیگراین که روشنفکران دینی اخلاق را برتر از فقه نشاندند و گفتند که فقه یک شعبه دین و یک ضلع است اما مهم ترین ضلع نیست و اضلاع بسیار مهم دیگری دارد که اخلاق مهم ترین آن است و یک جامعه دینی وقتی واقعاً دینی است که اخلاقی باشد و نه فقهی و این که فقهی کردن جامعه به زور امکان پذیر هست اما اخلاقی کردن جامعه هنگامی انجام می گیرد که با تربیت، با آموزش و کار عمیق فرهنگی انجام بگیرد.»
عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
زن

Princess
 
از نگاه منتقدان

برخی از مراجع شیعه عبدالکریم سروش را مورد انتقاد قرار داده‌اند. جعفر سبحانی طی یاداشتی، با عنوان «اندیشه‌های عصر جاهلی در آیینه ادبیات پر آب و رنگ امروز»، به اظهارات عبدالکریم سروش دربارهٔ قرآن واکنش نشان داده‌است و با طرح این سوال که «او با آن چهره نورانی، و بیان شیرین، روزگاری مدرس نهج‌البلاغه بود. خطبه همام را به نحو دلپذیری تفسیر می‌کرد، چه شد که از این گروه این همه فاصله گرفت؟» گفت «نظریات سروش باعث سست شدن ایمان جوانان می‌شود.» وی اظهار امیدواری کرد که سروش بار دیگر به «آغوش امت اسلامی» بازگردد. پاسخ سروش آغازگر مباحثی میان طرفین در باب قرآن شد. سروش در یکی از نامه‌های سرگشاده خود به جعفر سبحانی اعلام کرد که آن‌چه منجر به سست شدن ایمان جوانان ایران می‌شود، نظریه‌های دینی وی نیست؛ بلکه «رفتار عافیت‌جویانه و گفتار خردستیزانه پاره‌ای از روحانیان» است.


محسن کدیور اندیشمند دینی دیدگاه سروش در مورد فقه را نقد می کند.


جواد طباطبایی سروش را به دلیل خلط مباحث و کلی‌بافی نقد می‌کند.

عده‌ای در پی طرح سوالی از ناصر مکارم شیرازی از وی در مورد دیدگاه‌های سروش پرسیدند که وی در جواب نوشت: «به یقین این گونه سخنان هیچ گونه سازگاری با متون اسلامی به خصوص قرآن مجید ندارد و دانسته یا ندانسته جسارت عظیمی به قرآن مجید و پیامبر عظیم‌الشان اسلام است و قداست قرآن را زیر سوال می‌برد.» وی در پایان نوشت: «سروش لازم است از گفته‌های خود توبه نموده و عذر تقصیر به پیشگاه خداوند و قرآن بیاورد و برای جبران بکوشد.»

منتقدانی هم از پایگاه فلسفه غرب مانند محمدرضا نیکفر (فیلسوف پدیدارشناس) و جواد طباطبایی (فیلسوف سیاسی) به انقاد از سروش پرداخته‌اند. «عدم انسجام منظومه فکری عبدالکریم سروش»، «تکیه او بر ذات‌باوری»، «درک ناراست‌اش از مفاهیم بنیادی فلسفه سیاسی» و نیز «الهیات مسیحی» از جمله انتقادات آنان است. گرچه سروش به انتقادات ناقدان سنتی و مذهبی‌اش پاسخگو بوده‌است ولی حتی یک مقاله در پاسخ بدان‌ها ننوشت.

عبدالکریم سروش، فقه را عامل مسائل و مشکلات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ایران جلوه داده‌اند. محسن کدیور اندیشمند دینی و فعال سیاسی در موضع انتقادی از این تحلیل قرار دارد.

نظریه‌های سروش پیش از این نیز با اعتراض برخی جریان‌های مذهبی در ایران مواجه شده بود، اما بر خلاف سایر منتقدان روحانی که صرفاً به انتقاد پرداخته‌اند، حسین نوری همدانی موضع تکفیری در مقابل سروش اتخاذ کرده‌است.

مجید مجیدی، کارگردان و فیلمنامه‌نویس نیز از وی به شدت انتقاد کرده‌است. بهاءالدین خرمشاهی هم از چهره‌هایی بود که به انتقاد از نظرات عبدالکریم سروش در باره قرآن پرداخت.

سروش در ۲۳ آذر ۱۳۹۱ نوشته‌ای را تحت عنوان «بیا کاین داوری‌ها را به نزد داور اندازیم» منتشر کرد و در آن به مذمت رضا داوری اردکانی پرداخت. چند روز بعد، بیژن عبدالکریمی مقاله‌ای تحت عنوان «رهبری تمدنی و نه رهبری سیاسی» در پاسخ به این نوشته منتشر کرد.
عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
زن

Princess
 
آثار

کتاب‌ها


  • تضاد دیالیکتیکی
  • نهاد ناآرام جهان
  • علم چیست، فلسفه چیست؟
  • فلسفه تاریخ
  • دانش وارزش
  • علم و ایمان
  • ایدئولوژی شیطانی
  • تفرج صنع
  • قبض و بسط تئوریک شریعت
  • اوصاف پارسایان
  • قصه ارباب معرفت
  • حکمت و معیشت (دو جلد)
  • فربه‌تر از ایدئولوژی
  • حدیث بندگی و دلبردگی
  • مدارا و مدیریت
  • سیاست-نامه
  • آیین شهریاری و دینداری (سیاست‌نامه۲)
  • اخلاق خدایان
  • ادب قدرت ادب عدالت
  • از شریعتی
  • اندر باب اجتهاد (دربارهٔ کارآمدی فقه اسلامی در دنیای امروز) ـ به همراه حسین‌علی منتظری و مجتهد شبستری
  • بسط تجربهٔ نبوی
  • درس‌هایی در فلسفه علم‌الاجتماع
  • رازدانی و روشنفکری و دینداری
  • رسول آفتاب (قرائت گزیدهٔ غزلیات شمس توسط عبدالکریم سروش)
  • سروش قونیه (قرائت لب لباب مثنوی توسط عبدالکریم سروش)
  • سنت و سکولاریسم (به همراه مجتهد شبستری، مصطفی ملکیان، محسن کدیور)
  • صراط‌های مستقیم
  • قمار عاشقانه
  • ما در کدامین جهان زندگی می‌کنیم؟

عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
زن

Princess
 
ترجمه‌ها

  • فلسفه علوم اجتماعی (نوشته ادوین آرثربرت)
  • مبادی مابعدالطبیعی علوم اجتماعی
  • علم‌شناسی فلسفی
  • تبیین در علوم اجتماعی (نوشته دانیل لیتل)

عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
زن

Princess
 
تصحیح

مثنوی معنوی
اشعار

غزلوارهٔ پایان دیوان نبوت

خرد آن پایه ندارد که بر او پای گذاری بختیاری تو و بر مرکب اقبال سواری
چون توان در تو رسیدن؟ به دویدن؟ به پریدن؟ نور پایی که چنین با دگران فاصله داری
لیله القدر وصال تو چه فرخنده شبی بود تا چه دیدی که چنین مستی و پرشور و شراری

برمنار آشنایی‌ها نمی‌سوزد چراغی

خستهٔ خاکم وگر بر آسمان آرمانم تخته بند غفلتم ور خود به معنی رازدانم
همین قفس برگیرتا این نفس باقی است ما را این یقین سینه سوزم بس که در حبس گمانم
خاک ما را خرم از لبخند باران خیز خود کن بین که خاری خسته جان از خنجر خشم خزانم
عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
زن

Princess
 
گفتاورد

  • « علم اینک شرک بزرگ روزگار ماست و علم‌پرستی، جانشین بت‌پرستی دوران‌های کهن شده است.»
  • عبدالکریم سروش، علم چیست فلسفه چیست.
  • «در جایی که تشتت آرا و تیرگی بیشتر است، مثل علوم انسانی، آزادی ضرورت بیشتری می‌یابد. وقتی هنوز تکلیف مسئله روشن نیست، به آرای دیگران محتاج تریم تا وقتی که مسئله کمابیش روشن شده‌است. آزادی برای آن نیست که آدمیان سخنشان را بگویند تا دلخور نشوند. برای آن است که همه محتاج یکدیگرند و باید برای روشن شدن حق و زدودن باطل، به یکدیگر مدد برسانند. تیرگی نخستین مقدمهٔ روشنایی واپسین است.»
  • عبدالکریم سروش، فربه تر از ایدئولوژی، مقاله عقل و آزادی.
  • «بعلاوه نگاه تاریخی به ما می‌گوید در آنجایی هم که مسئلهٔ امروز روشنتر شده‌است، برای آن است که از سابقهٔ آزادی برخوردار بوده‌است، یعنی افکار از همین مجرا و از همین جاده عبور کرده‌اند و پس از اینکه تلاطمها را پشت سر گذاشته‌اند اکنون به آبهای آرام رسیده‌اند. چنین نبوده که همان حقایقی که ما امروز آنها را روشن و استوار می‌پنداریم به آسانی و منفعلانه به دست آمده باشند و از کوره صرافیها و نقادیها و مشاجرات و مضاربات عبور نکرده باشند.»
  • عبدالکریم سروش، فربه تر از ایدئولوژی، مقاله عقل و آزادی.
  • «این نکته را بنده همیشه عرض کرده‌ام که دورانی که ما در آن زندگی می‌کنیم دوران توجه به حقوق آدمی است. دورانی از تاریخ است که حقوق‌مداری در آن اصل شده‌است و حقوق را در مقابل تکالیف به کار می‌بریم. دوره بلندی بر انسان گذشت که بیش از آنکه به حقوق خود بیندیشد به تکالیف خود می‌اندیشید و همین که بالغ می‌شد و خود را باز می‌یافت می‌پرسید تکالیف من چیست؟ بزرگان و رهبران دینی و فکری جامعه هم همواره در پی تلقین و تقلید تکالیف بوده‌اند. [...] ادیان و دست کم ادیانی که در دوره ما آن‌ها را صحیح می‌دانیم یعنی ادیان ابراهیمی، همه در دوران و در پارادایم تکلیف ظهور کرده‌اند و زبانشان زبان تکلیف است و زبان حق نیست. زبان تکلیف و زبان حق، حقیقتا تفاوت دارند.»
  • منبع: سخنرانی دکتر عبدالکریم سروش در دانشگاه نیوجرسی آمریکا، ۲۶ آبان ۱۳۸۸.
  • «وقتی که خداوند ملائکه را نزد لوط فرستاد و نزد ابراهیم و گفتند که ما آمده‌ایم که عذاب بر قوم لوت و بر جامعه لوت نازل کنیم ابراهیم فوق العاده پریشان شد و با خداوند مشغول مجادله شد. تعبیری که در قرآن است همین است. «یجادلنا فی قوم لوط»، اصلا اعتراض کرد یک اعتراض جدال آمیز. [...] اینکه انسان با خداوند احتجاج و جدال بکند و به او اعتراض بکند و از او شکایت بکند این‌ها کاملا به رسمیت شناخته شده‌است. در منطق دینی آن هم نه افراد لاابالی و متفرقه بلکه عارفان، عاشقان و محبان خداوند، این‌ها حق داشتند و عمل می‌کردند. جدال می‌کردند و اعتراض می‌کردند و شکایت می‌کردند. آنچه که ما شنیده‌ایم و آنچه که تا کنون در ذهن ما نقش بسته‌است این است که در مقابل خداوند دهان‌ها باید بسته باشد. کسی در دلش هم نباید تصور اعتراض بکند. چه جای اینکه به زبان بیاورد و چه جای اینکه جدی بگیرد. ولی اصلا این طور نیست. و این همان نقطه آغازین است برای باز کردن یک افق تازه که انسان محق است. نه در مقابل آدمیان دیگر و نه در مقابل جامعه انسانی بلکه در مقابل خدائی که او را آفریده‌است. این عقل و اختیار که خداوند به انسان داده‌است معنای بسیاری دارد. معنای آن این است که این اختیار تا هر جائی که برود می‌تواند برود. عقل تا هر جا که می‌رود می‌تواند برود.»
  • منبع: سخنرانی دکتر عبدالکریم سروش در دانشگاه نیوجرسی آمریکا، ۲۶ آبان ۱۳۸۸.
  • «عبادت ذلیلانه داریم و عبادت سرفرازانه داریم. یک انسانی به دلیل محق بودن خداوند را عبادت می‌کند و یک انسانی به دلیل ذلیل بودن و اختیار خود را از دست دادن و عقل خود را از دست دادن، این‌ها با هم خیلی فرق دارند. خداوندی که محبوب ماست و مطاع ماست و معبود ماست می‌تواند هم موضوع و متعلق شکر ما قرار بگیرد و هم موضوع و متعلق شکایت ما قرار بگیرد. این آزادی را به ما داده و این اختیار را به ما داده‌است. کجا؟ همان جائی که به ما عقل داده‌است. وقتی که این را داد یعنی همه این‌ها با آن می‌آید.»
  • منبع: سخنرانی دکتر عبدالکریم سروش در دانشگاه نیوجرسی آمریکا، ۲۶ آبان ۱۳۸۸.
  • «دین همچو شراب است. آن چنان را آن چنان‌تر می‌کند. حیوان‌ها را حیوان‌تر و انسان‌ها را انسان‌تر می‌کند.»
  • منبع: نامه عبدالکریم سروش «خدا نیست، بخدا قسم خدا نیست، نیست...»

عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
صفحه  صفحه 2 از 7:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  پسین » 
مناسبتها

بیست و پنجم آذر ماه زادروز عبدلکریم سروش گرامی باد


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA