انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
مناسبتها
  
صفحه  صفحه 1 از 3:  1  2  3  پسین »

هفتم فروردین یادبود لرتا هایراپتیان تبریزی گرامی باد


زن

Princess
 
لرتا



نام اصلی: لرتا هایراپتیان تبریزی
Լորետա Հայրապետեան
زمینه فعالیت: تئاتر, سینما و تلویزیون
ملیت: ایرانی ارمنی تبار
تولد: ۱۲۹۰ خورشیدی ۱۹۱۱ (میلادی)
محله: زرگنده, تهران , ایران
مرگ: ۷ فروردین ۱۳۷۷، ۲۸ مارس ۱۹۹۸ وین Vienna , اتریش
پیشه: بازیگر
سال‌های فعالیت در تئاتر: ۱۳۱۴ در سینما ۱۳۵۳-۱۳۴۹
همسر(ها): عبدالحسین نوشین (۱۳۵۰-۱۳۱۳)
فرزندان: کاوه
مدرک تحصیلی:رشته تئاتر دانشگاه مسکو
صفحه در وب‌گاه سوره


لرتا با نام کامل لرتا هایراپتیان تبریزی (به ارمنی: Լորետա Հայրապետեան)‏ (۱۲۹۰ - ۷ فروردین ۱۳۷۷) بازیگر تئاتر و سینما.
در ۱۳۳۲ از ایران رفت و سپس در ۱۳۴۲ بازگشت.
عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
زن

Princess
 
زندگی

لرتا هایراپتیان در سال ۱۲۹۰ در تهران متولد شد به مدرسه ی فرانسوی ژاندارک رفت و از کلاس سوم دبستان, خود را به مدرسه روس ها منتقل کرد, وارد گوره تئاتری مدرسه شد و در ده سالگی بر صحنه رفت. در چهارده سالگی در نمایشی موزیکال به کارگردانی ساتنیک آقابابیان (ساتو پری) در تئاتر گراند هتل (در نقش یک غنچه گل) ظاهر شد و در پانزده سالگی برای بازی در نمایش های هایک کارکاش به آموختن زبان فارسی پرداخت. پس از گرفتن دیپلم از مدرسه ی روس ها, لرتا فعالیت تئاتری اش را به طور حرفه ای دنبال می کند و به زودی گل سرسبد گروها و مجامع تئاتری دوران خود می شود و در کلوپ موزیکال, کمدی اخوان, کمدی ایران, جامعه ی باربد, گروه نکیسا, کانون ایران جوان, کانون صنعتی, مجمع تئاترال تهران همراه با چهره های برجسته ی تئاتر همکاری می کند. در سال ۱۳۱۲ در نمایش های واهرام پاپازیان (کارگردان و بازیگر بزرگ تئاتر ارمنستان و روسیه که به دعوت سازمان شیر و خورشید برای احیاء تئاتر به ایران آمده بود) بازی می کند و در همین سال در سه نمایش (تابلو) از داستان های شاهنامه در جشن هزاره فردوسی (که به همت نوشین و مجتبی مینوی و حسین خیرخواه در کلوب فردوسی برگزار شد به ایفای نقش می پردازد.


در هجده سالگی در تعدادی از نمایش‌های ویلیام شکسپیر به کارگردانی واهرام پاپازیان بازی کرد و در ۱۳۱۴ پس از ازدواج با نوشین فعالیت تئاتری اش را گسترش داد و در کلوب ایران در نمایش اتللو بازی کرد از دیگر نمایش هایی که بازی کرده میتوان به ولپن پرنده آبی و چراغ گاز اشاره کرد.



در سال ۱۳۱۳ با عبدالحسین نوشین (برجسته ترین چهره ی تئاتری وقت) ازدواج می کند. در سال ۱۳۱۶ همراه با نوشین و خیرخواه به جشنواره ی تئاتر مسکو دعوت می شود. در بازگشت به ایران, گروه نوشین چندین نمایش (ولپن, مستنطق, سرنوشت, پرنده آبی, شنل قرمز) در تئاتر سعدی بر صحنه می برد که لرتا مثل همیشه نقش اول زن را برعهده دارد. در پی کودتا و تعطیلی تئاترها و غارت تئاتر سعدی, نوشین دستگیر می شود به زندان می افتد اما ارتباطش را با جریان تئاتر قطع نمی کند. لرتا در این دوره با جمعی از یاران نوشین, نمایش نامه هایی را که او در زندان می نوشت یا ترجمه می کرد به اجرا در می آورد. در سال ۱۳۳۲ (پس از خروج پنهانی نوشین از زندان و کشور), لرتا نیز از طریق فرانسه برای پیوستن به او به شوروی رفت و در دوران هجرت (۱۳۳۲ تا ۱۳۴۲) در استودیوی تئاتر هنری مسکو تحصیل کرد. با اعلام ممنوع الورود بودن نوشین, لرتا به ایران بازگشت و همراه با همکاران قدیمی, تئاتر کسری را تشکیل داد و به عنوان اعلام موجودیت, نمایش "گناهکاران بی گناه", را بر صحنه برد.


صحنه‌ای از نمایشنامهٔ مردم در سالهای ۱۳۲۰. از راست: حسین خیرخواه، مصطفی اسکوئی و لرتا

در دهه پنجاه, او به جمع جوانان "کارگاه نمایش" می پیوندد و در چند نمایش (به کارگردانی آربی آوانسیان, ایرج انور و داریوش فرهنگ) بازی می کند. به افتخار پنجاه سال خدمت تئاتری, سالن چارسو (در مجتمع تئاتر شهر), با اجرای نمایش "خلوت خفتگان" (به کارگردانی آربی آوانسیان و بازی لرتا و سوسن تسلیمی) به نام لرتا افتتاح می شود و ...


لرتا هایراپتیان بدون تردید در قلمرو تئاتر حضوری تاریخی دارد و به وِیژه پس از همفکری و همکاری با نوشین, زندگی او با حساس ترین و مهم ترین برهه ی تاریخ سیاسی تئاتر معاصر ایران گره خورده است, اما حضور او در سینمای ایران, بیشتر شبیه به یک زنگ تفریح است.


نخستین فبلمش را در ۱۳۴۹ نام به شب اعدام (داود ملاپور) بازی کرد و سپس در پنج فیلم دیگر حضور یافت که همگی در سال‌های ۱۳۵۰ و ۱۳۵۱ تولید شدند که از آن جمله همای سعادت به عنوان یک محصول مشترک با هند و اسرار گنج دره جنی به کارگردانی ابراهیم گلستان قابل اشاره اند. هم چنین در فیلم احساس داغ و معرکه نیز با کارگردان ارمنی روبیک زادوریان همکاری کرد . مجموعه تلویزیونی خسرو میرزای دوم (نصرت کریمی) آخرین کار تصویری این بانوی بازیگر است.


در ۱۳۵۸ همراه تنها پسرش, کاوه از ایران مهاجرت کرد و سال‌های آخر عمرش را در وین-اتریش گذراند در ۱۳۷۷ درگذشت
عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
زن

Princess
 
آثار

نمایش ها


عمده نمایش های لرتا عبارتند از:

  • اتللو (۱۳۱۴)
  • ازدواج به سبک ایتالیائی
  • اودیپوس شهریار
  • اوژنی گرانده
  • بادبزن خانم ویندرمیر
  • پرنده آبی
  • پیراهن ابریشمی
  • تاجر ونیزی
  • توپاز
  • چراغ گاز
  • دو جلاد
  • سرگذشت وشمگیر
  • شنل قرمز
  • عشق و اتفاق
  • گناهکاران بی گناه
  • مردم
  • مستطق
  • ولپن

عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
زن

Princess
 
سینمایی

عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
زن

Princess
 
مجموعه تلویزیونی

  • خسرو میرزای دوم (نصرت کریمی)

عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
مرد

 
هفتم فروردین یادبود لرتا هایراپتیان تبریزی گرامی باد
     
  
مرد

 
هفتم فروردین یادبود لرتا هایراپتیان تبریزی گرامی باد

     
  
مرد

 
یادش گرامی
...
روحش شاد
...تنهایی...
نیمه دیگر من است
وقتی تو را...
ندارمت.....!
کاش...!
     
  
مرد

 
یادش گرامی...
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

SexyBoy
 
یادواره ی لرتا هایراپتیان بازیگر و کارگردان مردمی تاترعلمی ایران ستاره ها بر صحنه می درخشند

گفتن از ناگفتنی ها مشکل است
نیست این کارِ زبان، کار دل است



پرده ی اول
آتش در کناره های سن نمایش به آرامی زبانه می کشد. بیننده ها اما چشم به راه دلقک (تلخک) تآترند. سرانجام او بر صحنه می آید اما نه برای خنداندن مردم که برای بازگفت خطری که در پیش روست. کمدین نمایش هرچه فریاد بر می آورد که "آی آدم ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید!" آتشی سوزنده در راه است، بینندگانی که او را گرم یک کمدی تازه می پندارند بیشتر می خندند و برایش هوراهای بلندتر می کشند. او اما بازهم از تراژدی پیش رو سخن می گوید و این بار هم، پژواک کف زدن ها و خنده ها به آسمان بر می خیزد!
سورن کی‏یِرکِه گورو- فیلسوف اگزیستانسیالیست دانمارکی- از این پیشامد تلخناک نمایشی به نتیجه ای فلسفی می رسد:
سرانجام "جهان از هیاهوی بلند و بیهوده هلاک خواهد شد."


پرده ی دوم
(میانه ی دهه ی هشتم سده ی ۱۸ ترسایی): بازیگری نام آور- مادموازل کادمین - در واکنش به خیانت نامزدش، به نوشیدن شوکران می اندیشد. از شگفتی های روزگار یکی هم اینکه او باید در نمایش تاریخی واسیلی ملنتیوا، نقش زن ایوان مخوف را بازی کند. زنی که سرانجام هم مسموم می شود. کادمین اما جام زهر را سر می کشد و بر صحنه می رود و وقتی پرده ی مسمومیت همسر ایوان مخوف آغاز می شود، زهر، کار خود را کرده است و او با نزعی وحشتناک بر صحنه جان می دهد... بینندگان، بی که به حقیقت کار پی ببرند، غرق در بازی مادموازل کادمین اند! بازی ای که عین تراژدی است و چنین می نماید که با نبوغی خیره کننده هم ایفا شده است!
ژرژ پولیت سر- کمونیست برجسته ی فرانسوی - از این واگویه ی آنتوان چخوف به این برآورد می رسد که پایان نمایشنامه ی جهان، پرده ی نخست نمایشی دیگر است.

پرده ی سوم
بازیگر توانا و خوش سدای (صدای) ارمنی گرم هنرنمایی در نمایش چراغ گاز(۱۳۳۰) است. نمایشی که روی سن آن یک چراغ گاز هم خودنمایی می کند. کسی نمی داند که یکی از شیرهای آن باز مانده و گاز دارد فضای صحنه را می آکند. با آنکه بوی تند و مرگبار گاز، بینی و حنجره ی بازیگر بزرگ را می خراشد اما او دم برنمی آورد و نیم ساعت آزگار در میان گازهای تند و مرگبار تک گویی می کند. سرانجام نمایش پایان می گیرد و برای چند روزی هم برچیده می شود اما او دیگر سدای زیبای خود را برای همیشه از دست داده است.

لرتا هایراپتیان با ایمانی از این گونه استوره ای و افسانه گون بود که بر صحنه های نمایش می درخشید و شاهکار می آفرید.
.What's life? Life is love
.What's love? A kissing
.What's kissing? Come here and I'll show you

Sexy
     
  
صفحه  صفحه 1 از 3:  1  2  3  پسین » 
مناسبتها

هفتم فروردین یادبود لرتا هایراپتیان تبریزی گرامی باد


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA