ارسالها: 489
#12
Posted: 22 Apr 2013 22:59
الفبای درد از لبم می تراود
نه شبنم که خون از شبم می تراود
سه حرف است مضمون سی پاره دل
الف لام میم از لبم می تراود
چنان گرم هذیان عشقم که آتش
به جای عرق از تبم می تراود
ز دل بر لبم تا دعایی بر آید
اجابت ز هر یاربم می تراود
ز دین ریا بی نیازم بنازم
به کفری که از مذهبم می تراود
زادرود قیصر امین پور گرامی باد
تمام مشكل دنیا این است كه :
احمق های متعصب كاملا از حرفشان مطمئن هستند ،
اما آدمهای عاقل همیشه شك دارند...
" برتراند راسل "
ویرایش شده توسط: behnaz1989
ارسالها: 24568
#13
Posted: 22 Apr 2014 14:45
چرا عاقلان را نصیحت کنیم ؟
بیایید از عشق صحبت کنیم
تمام عباداتمان عادت است
به بی عادتی کاش عادت کنیم
یادش گرامی و روانش شاد باد
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 14491
#14
Posted: 22 Apr 2014 15:54
اینجا همه هر لحظه می پرسند :
« حالت چطور است ؟ »
اما کسی یک بار
از من نپرسید :
« بالت ... »
زاد روزش گرامی
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 389
#15
Posted: 22 Apr 2014 17:04
جرم ما هم عاشقی است
ما گنهکاریم،آری جرم ما هم عاشقی است
آری اما آنکه آدم هست و عاشق نیست ،کیست؟
زندگی بی عشق، اگر باشد، همان جان کندن است
دم به دم جان کندن ای دل کار دشواری است،نیست؟
زندگی بی عشق، اگر باشد، لبی بی خنده است
بر لب بی خنده باید جای خندیدن گریست
زندگی بی عشق اگر باشد،هبوطی دائم است
آنکه عاشق نیست،هم اینجا هم آنجا دوزخی است
عشق عین آب ماهی یا هوای آدم است
می توان ای دوست بی آب و هوا یک عمر زیست؟
تا ابد در پاسخ این چیستان بی جواب
بر در و دیوار می پیچد طنین چیست؟چیست؟
زنده یاد قیصر امین پور
برای ارتباط از طریق ایدی تل یا پیام خصوصی در خدمتم
wscvhi@
ارسالها: 254
#16
Posted: 22 Apr 2015 13:06
حرفهای ما هنوز ناتمام
...
وقت رفتن است
....
روحش شاد
نامش جاودان
...تنهایی...
نیمه دیگر من است
وقتی تو را...
ندارمت.....!
کاش...!
ارسالها: 305
#17
Posted: 22 Apr 2015 14:42
روانش شاد
همه محبت خود را به یکباره برای دوستت ظاهر مکن زیرا هر وقت اندک تغییری مشاهده کرد تو را دشمن می پندارد
ارسالها: 14491
#18
Posted: 22 Apr 2015 16:24
یادش گرامی
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 24568
#19
Posted: 22 Apr 2015 19:34
دوم اردیبهشت ماه زادروز قیصر امین پور گرامی باد
حرفهای ما هنوز ناتمام ....
تا نگاه میکنی :
وقت رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی!
پیش از آنکه با خبر شوی
لحظهی عزیمت تو ناگزیر می شود
آی .....
ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان
چقدر زود
دیر میشود!
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 1264
#20
Posted: 22 Apr 2016 08:31
سرا پا اگر زرد و پژمرده ایم
ولی دل به پاییز نسپرده ایم
چو گلدان خالی لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده ایم
روانش شاد
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من