ارسالها: 24568
#12
Posted: 29 Jun 2016 14:04
گفت و گویی با استاد همایون خرم
مهمان آن روز برنامه مهر آفتاب استاد همایون خرم بودند؛ موقر، متواضع، لطیف و بااحساس. با چشمانی که به روشنی میزد و صورتی که روایت میکرد از سالها خاطره. اینکه فرصت دیدار استادان در این برنامه قسمت ما میشد بسیار ارزشمند بود اما بدون تعارف استاد خرم چیز دیگری بود. یادم میآید به ایشان گفتم: استاد ساختن این همه قطعه بینظیر و ماندگار تنها از عهده کسی برمیآید که هم همایون باشد و هم خرم.
مگر میشود خوشاقبال و سبزاندیش نبود ولی این همه دل را تسخیر کرد؟
حالا همه میپرسند تو ای پری کجایی؟
وقتی استاد شروع به نواختن ساز کردند بین آرشه دوست ایشان و چشمها و بغض همه بچههای صحنه یک ارتباط جادویی برقرار شد.
این بار این رد اشکهای روی گونهها بود که حکایت از استادی همایون خرم میداد و چه روز باشکوهی بود. نمیدانم این شعر را آن روز برایشان خواندم یا نه ولی انصافا قلب این مرد قناری دارد.
چمن سبز گلویش تر باد
مثل یک روانشناس به شاگردانش روحیه میداد
شما از شاگردان استاد ابوالحسن صبا هستید. میخواهم از نحوه آشناییتان با ایشان برایمان بگویید و از خاطراتی که با ایشان داشتید.
شاعر گفته است «یک جهان خواهم به پهنای فلک.»کسی که درک محضری از این استاد داشته باشد اگر بخواهد صحبت کند مدتها صحبتهایش ادامه خواهد داشت. من یک کتاب خاطرات نوشتهام که حدود 700صفحه است. در آن به شرح 50 ساله موسیقی کشورمان پرداختهام. آن کتاب را با شرح خاطرات استادم، ابوالحسن صبا شروع کردهام. واقعیت این است که تعلیم آقای صبا برای ما فقط تعلیم ظاهری و تکنیکساز نبود. نحوه رفتار و سلوک او با شاگردان، شناخت شاگردان و تشخیص اینکه آن محصل با چه نیتی در راه هنر پا گذاشته است، وجود داشت. باید بگویم تنها عشق من این بود که بتوانم مثل استادم ساز بزنم و عاشقانه این راه را تعقیب کردم. حدود 4 سال بود که تمرین میکردم و تازه رسیده بودم به مرحله خط، استاد همیشه همزمان با شاگردانش ساز میزد و این کار او روشی ماهرانه بود که به ما روحیه بدهد و ما فکر کنیم خودمان خوب ساز میزنیم چه بسا این شیوه کاری استاد ابوالحسن صبا در پیشرفت ما شاگردان بسیار تأثیرگذار بود و من برای قدردانی از مادرم ساز زدم. استاد همیشه مرا باباجان صدا میزد. هیچوقت نه گفت همایون و نه خرم. حتی زمانی که سولیست ارکستر خودشان بودم، همچنان باباجان بودم.
بابا جان صدایم میزد
یک روز استاد به من گفتند: تنها ساز بزن. من هم شروع کردم به ساز زدن و تا آخر ردیف را تنهایی ادامه دادم. یکدفعه به من گفتند، باباجان تو باید به رادیو بروی. خیلی متعجب شدم. رفتم منزل به مادرم گفتم آقای صبا به من گفتهاند به رادیو برو. مادرم گفتند؛ بله رادیو اعلام کرده کسانی که استعداد هنری دارند بیایند، آنها را میپذیریم. آن موقع من 15 ساله بودم. به رادیو رفتم و امتحان دادم. وقتی برای گرفتن جواب رفتم چند نفر در آنجا حضور داشتند؛ موسی خان معروفی و آقای ابراهیمخان منصوری و چند شاعر. از من سؤال کردند اسمت چیست، وقتی گفتم همایون خرم گفتند باید تنها ساز بزنی. گفتم چشم. وقتی متوجه شدند 15ساله هستم گفتند باید بگویی 14سالهام چون 14، عدد شاعرانه است. نوازنده 14 ساله بهتر از 15 ساله است. خلاصه این مسئله باعث شد بچهها حسابی در مدرسه مرا مسخره کنند. جمعه همان هفته در رادیو اعلام شد که یک نوجوان 14ساله به تنهایی ساز میزند. حقیقت این است که قطعه همایون را برای قدرشناسی از مادرم انتخاب کردم چون اگر تشویقها و مقاومتهای او و اگر حمایت پدر عزیزم نبود شاید هیچوقت به جایی نمیرسیدم که بتوانم راجع به موسیقی ایرانی صحبت کنم.
معرف موسیقی ایرانی
فردای آن روز همه من را به اسم میشناختند. مادرم خیلی حافظ مطالعه میکرد. آن روز به من گفت؛«همایون فکر نکنی اسمت از رادیو پخش میشود خبری است. باید مواظب باشی. دقت کردهام در راه رفتنت هم تغییرات ایجاد شده است.» نمیدانم لابد طاووسیوار قدم برمیداشتم. (میخندد.)
دورههای آموزشی من با آقای صبا ادامه داشت و به کتاب سوم که قطعات بسیار مشکل و زیبایی بود، رسیدیم. وقتی آن قطعات را میزدم به خدا توکل میکردم چون واقعا قطعات سخت و پیچیدهای بود. عجیب این بود که مردم متوجه میشدند کدام قطعه پیچیده است و همان لحظه از جایشان بلند میشدند. شاید باورتان نشود که مردم 70 سال پیش تا این اندازه به موسیقی ایرانی احترام میگذاشتند. وقتی دورهها تمام شد، استاد گفتند خب آموزش تو به اتمام رسید، برو. باورم نمیشد که همه دورهها را پشتسر گذاشتهام. سؤال کردم، آیا چیزی باقی نمانده که بخواهید به من آموزش بدهید. گفتند یک نکته هست آن هم معرفت موسیقی ایرانی است. خب تا آن زمان فقط شنیده بودم آقای بامعرفت یا خانم بامعرفت. نمیفهمیدم معرفت موسیقی ایرانی یعنی چه.
هرگوشه از موسیقی ایرانی یک دنیاست
تا آن زمان 5 سال و نیم بود که شاگرد ایشان بودم، بعد از آن طی 2 سال تازه متوجه شدم موسیقی ایرانی عجب دریایی است و هرچه جلوتر میروی با عمق بیشتری مواجه میشوی و ذخایر بیشتری میتوانی کسب کنی. در این مدت فرق جنبه احساسی و جنبه عمق ردیفها را متوجه شدم. در واقع در این دو سال به آن جنبه و معرفت موسیقی ایران دست پیدا کردم. هر گوشه از این موسیقی یک دنیا بود.
یاد و خاطره اش گرامی
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 1264
#13
Posted: 29 Jun 2016 17:29
یاد و خاطره ی خالق آهنگهای خاطره ساز گرامی باد.
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
ارسالها: 344
#18
Posted: 1 Jul 2017 12:02
نهم تیر ماه زادروز استادهمایون خرم گرامی باد.
روانشان شاد و یاد ایشان گرامی باد
به حرمت لحظه ی میعادمون
کلام عشقو واسه من تازه کن
داد بزن عاشقم آی عاشقم
از عاشقیت شهرو پر آوازه کن