انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
مناسبتها
  
صفحه  صفحه 1 از 4:  1  2  3  4  پسین »

هفدهم دی ماه یادبود بابک خرمدین گرامی باد


زن

Princess
 
بابک


نگاره‌ای منسوب به بابک

زادروز: نامشخص ، کلیبر (بلال آباد)
درگذشت: ۷ ژانویه ۸۳۸ (میلادی)، ۶ صفر ۲۲۳ (قمری) کنیسه بابک
علت مرگ: بریده شدن دست و پاهایش
آرامگاه: ندارد
ملیت: ایرانی
نام‌های دیگر: حسن
شناخته‌شده برای: مبارزه برضد اشغالگری اعراب پس از حملهٔ اعراب به ایران
فهرست: جاویدان پسر شهرک، همسر جاویدان، حاتم پسر هرمثه پسر أعیَن
شهر خانگی: بلال آباد
لقب: خرمدین
جنبش: رهبر انقلابی جنبش سرخ جامگان
مخالفان: ۲ خلیفه عباسی: مامون و معتصم و سرداران سپاه خلافت
دین: خرمیه و مزدک
والدین: مادر: ماه‌رو، پدر: عبدالله یا عامر بن عبدالله یا عامر بن احد


بابک خرمدین (مرگ ۶ صفر ۲۲۳ (قمری)/۷ ژانویه ۸۳۸ (میلادی) برابر با ۱۷ دی ماه خورشیدی) رهبر اصلی شورشیان ایرانی خرمدین است که بعد از مرگ ابومسلم بر خلافت عباسی شوریدند. خرمدینان مرگ ابومسلم را انکار کردند و معتقد بودند که ابومسلم بازخواهد گشت تا عدالت را در جهان برقرار نماید. در دوران خلافت عباسیان شمال آذربایجان کانون شورش طولانی مدت و خطرناک علیه خلافت بود که توسط بابک خرمدین رهبری می‌شده‌است و بر شمال غرب ایران تاثیر گذاشت و بیش از ۲۰ سال - از ۲۰۱ ه. ق/۸۱۶-۸۱۷ م تا ۲۲۲ ه. ق /۸۳۷ م - طول کشید. از نگاه باسورث این شورش قطعاً پایه‌های دینی داشته ولی ممکن است که پایه‌های سیاسی-اجتماعی نیز داشته باشد. شورش او به روشنی از حس ضد عربی ایرانیان در آذربایجان بهره می‌برده‌است. تعداد نیروهای لشکر بابک را در ابولمعالی ۱۰۰ هزار نفر، در تنبیه الاشراف مسعودی ۲۰۰ هزار نفر، در تاریخ بغدادی ۳۰۰ هزار نفر یا بیشمار و در تبصرة العوام بیشمار ذکر کرده‌اند که بی شک مبالغه آمیز است ولی حداقل دلالت بر بزرگ بودن آن دارد.

او زندگی گمنامی در آذربایجان داشت تا اینکه مورد توجه جاویدان بن سهل، رهبر خرمی‌ها که مدت کوتاهی بعد درگذشت، قرار گرفت. بابک ادعا کرد که روح جاویدان در کالبد او وارد شده و تحریک ساکنین بذ را آغاز کرد. او قدرت جدیدی به جنبش دینی-اجتماعی که ریشه در مذهب مزدک داشت، بخشید و از روش‌های خشونت‌آمیز ویژه‌ای بهره گرفت. به نظر می‌رسد که قیام او از ۲۰۱ ه. ق/۸۱۶ م آغاز و با نقشهٔ حاتم پسر هرمثه، حاکم ارمنستان یاری شده بود و با مشکلات مختلفی در استان‌های شرقی که به دنبال آن مامون به بغداد بازگشت، آسان گشته بود.

در ۲۰۴ ه. ق/ ۸۱۹-۸۲۰ م مامون، یحیی بن معاذ را به سوی بابک فرستاد که با درگیری بی نتیجه در موقعیت‌های مختلف (جنگی) همراه بود؛ همان طور که تلاش دیگر فرماندهان خلافت، شانس بهتری نداشتند. در پایان خلافت مامون شورش تا جبال هم کشیده شد، که این باعث نخستین نگرانی خلیفه معتصم گردید و باعث شد تا او شورش این ناحیه را ریشه کن کند. در ۲۲۰ ه. ق / ۸۳۵ م معتصم افشین را مامور سرکوب بابک کرد. این فرمانده قلعه‌های جادهٔ بذ را که بابک ویران کرده‌بود را تعمیر کرد و علی‌رغم شکست بغای کبیر در هشتادسر، توانست طرخان، یکی از فرماندهان شورشی را غافلگیر کند. سپس با نیروهای تحت فرماندهی جعفر خیاط و داوطلبان ابودلف تجدید قوا کرد و در ۲۲۲ ه. ق /۸۳۷ م اردوگاهی را تحت حفاظت دیده‌بانها برپا کرد. (چرا که مکرراً از بذ مورد هجوم واقع شده‌بود) بعد از حملهٔ ناموفق داوطلبان، بذ در ۹ رمضان ۲۲۲ ه. ق/۱۵ آگوست ۸۳۷ م توسط نیروهای فرغانه‌ای فتح و غارت شد. بابک فرار کرد ولی توسط بزرگ ارمنستانی - سهل بن سنباط - که به او پناه داده‌بود، دستگیر شد و به افشین تحویل داده‌شد. او به سامرا فرستاده شد و در ۳ صفر ۲۲۳ / ۴ ژانویه ۸۳۸ به سامرا رسید. معتصم او را سوار بر فیل به معرض نمایش گذاشت و با بی‌رحمی زیاد او را اعدام کرد. جنازهٔ او بر چوبهٔ دارش باقی‌ماند و منجر شد تا نامش به این منطقهٔ شهر اطلاق گردد.

دستگیری و اعدام بابک پایان جنبش خرمدینان نبود، آنها ادامه حیات دادند تا مدرکی گواه بر حیاتشان در قرن ۳ ه. ق/۹ م باشند. داوطلبان شورش گذشته، که خود را بابکیه نام نهادند، در بذ تا قرن ۵ ه. ق/۱۱ م ادامه حیات دادند و به انتظار مهدی ماندند و آئین خاصی انجام می‌دادند.
عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
زن

Princess
 
منابع برای تاریخ‌نگاری زندگی بابک


منظرهٔ قلعه بابک، از بالای قلعه

نخستین گزارش زندگانی بابک توسط واقدی، در «اخبار بابک» نوشته شده‌بود که اکنون در دست نیست. این نوشتار توسط ابن ندیم در کتاب الفهرست هم نقل شده‌است و احتمالاً توسط مقدسی مورد استفاده قرار گرفته‌است. بقیهٔ منابع کمتر در این باره توضیح داده‌اند و میانشان اختلافی وجود دارد.

جدای از ملل و نحل نویسان، متونی که بیش از همه جنبش خرمدینی را یاد می‌کند آثار ابن ندیم، طبری —به ویژه در مورد قیام بابک— و خواجه نظام الملک است. اخباری که نظام الملک و طبری —مخصوصاً در مورد دستگیری و اعدام بابک— روایت می‌کنند، اختلاف کمی با یکدیگر دارند..

علی بهرامیان معتقد است که با وجود شهرت بابک، آنچه به خانواده و تبار و عقاید و اهداف او مربوط می‌شود، در مأخذ کهن بسیار اندک است و در مجموع نمی‌توان به نتیجه قانع کننده‌ای دست یافت. گو اینکه هر یک از روایت‌ها به نحوی بخشی باور عمومی را از موضوع باز می‌تاباند.

جزئیات جنگ‌های بیشماری که بین مردان بابک و نیروهای افشین پیش از سقوط «بذ» توسط طبری و ابن اثیر نقل شده‌اند، توسط نفیسی در کتابش گردآوری شده‌است. غلامحسین صدیقی در کتاب خود زیر عنوان «جنبش‌های مذهبی ایران در قرن دوم و سوم هجری» در مورد تاریخ خرمیان و شورش‌های آنان نیز سخن به میان آورده‌است.

صدیقی تعدادی از منابعی که زندگانی بابک را ذکر کرده‌اند را شرح می‌دهد:

  • ابن قتیبه (ابومحمد عبدالله متولد به سال ۲۱۳ ه. ق/ ۸۲۸ م و متوفی به سال ۲۷۶ ه. ق / ۸۸۹ م) در کتاب المعارف که سبب خروج بابک را آن طور که در میان بعض مردم رایج بوده نقل کرده‌است و از اولین جنگ‌های بابک با سرهنگان مامون نام برده‌است.
  • بلاذری در فتوح البلدان در فصل راجع به فتح آذربایجان که دربارهٔ شهرهای این ایالت ذکر مختصری کرده، محل‌هایی که در ایام جنگ میان بابک و افشین، مراکز معاندان بوده را نام برده‌است.
  • دینوری (ابوحنیفه احمد متوفی به سال ۲۸۲ ه. ق/ ۸۹۸ م) شرح این شورش را در اخبارالطوال ضبط کرده و در بعض مسائل اطلاعاتی بدست می‌دهد که در جاهای دیگر یافت نمی‌شود.
  • یعقوبی (متوفی به سال ۲۸۴ ه. ق/ ۸۹۷ م) در تاریخ خود به ذکر این واقعه پرداخته و گفته‌های او حاوی جزئیاتی است که در مصادر دیگر موجود نیست.
  • مفصلترین شرحی که دربازهٔ این شورش داریم، در تاریخ عظیم القدر محمد بن جریر طبری است ولی تقریباً تمام مسطورات این سالنامه مربوط به جنگ‌ها و اعمال لشکرکشی وترتیب لشکر و ترتیب فتوح است.
  • مسعودی در مروج الذهب، مختصری از شورش بابک سخن رانده و بعد به تفضیل گرفتاری او را بیان کرده‌است و در تنبیه الاشراف، به این حادثه اشارت نمونده و از تقسیمات فرقهٔ خرمدینان و مباحثات ایشان در میان خود و با خارجیان و مساکن ایشان و اصل ایشان، بحث کرده‌است.
  • بلعمی در ترجمه طبری خود به تفضیل این واقعه را ذکر کرده‌است.
  • کتاب البدء و التاریخ مقدسی برای آگاهی از عقاید خرمدینان بهترین مأخذ است. همین مولف فصلی نیز در کتاب خود دربارهٔ شورش بابک و دفع او آورده‌است.
  • ابن ندیم در کتاب الفهرست، تقسیمات فرقهٔ خرمدینی و آراء ایشان و مساکنشان را شرح داده و احوال بابک در کودکی و ریاست یافتن و ابداعات او را در دین خرمی ذکر کرده‌است.
  • بغدادی در فرق بین الفرق، تقسیمات فرقهٔ خرمدینان و آراء ایشان و شورش بابک و حالت دینی این فرقه را در زمان خود به اختصار روایت کرده و قسمت اخیر بیان‌های این مولف برای آگاهی به تطور عقاید خرمدینان بسیار مفید است.
  • همین بیان‌های بغدادی را اسفراینی در کتاب التعبیر ضبط نموده‌است.
  • نظام‌الملک شرحی دربارهٔ شورش خرمدینان از آغاز قرن دوم تا آخر قرن سوم جمع کرده و در کتاب سیاست‌نامه جا داده‌است.
  • مولف مجمع التواریخ، به اختصار از اصل فرقهٔ خرمدینان سخن گفته و شورش بابک و قتل او را ذکر کرده‌است.
  • ابن جوزی (متوفی ۵۹۷ ه. ق) در نقد العلم و العلماء، یا تلبیس ابلیس از فرقهٔ بابکیان نام برده و دربارهٔ رئیس ایشان و شورش او و حالت دینی این فرقه در قرون بعد بیاناتی کرده‌است.
  • ابن‌اثیر در کتاب الکامل فی التاریخ، شرح حال مبسوطی از حرکت دینی بابک و جنگ‌ها و فتوحات و شکسن و گرفتاری و قتل او ضبط کرده‌است.
  • عوفی در جوامع الحکایات، سه حالت دربارهٔ اصل بابک و سرکشی و کشتن او آورده‌است.
  • سبط بن الجوزی (متوفی ۶۵۴ ه. ق/ ۱۲۵۷ م) در مرأت الزمان از اصل بابک و شورش او قتل او و وضع دینی این فرقه در قرن‌های بعد بحث کرده‌است.
  • ابوالفرج بن العبری در تاریخ مختصرالدول، از شورش خرمدینان و گردنکشان بابک و عاقبت کار و او سخن رانده‌است.
  • ابن شاکر فخرالدین در عیون التواریخ، از جنبش بابک و دفع او و اصل او و آغاز کارش و عقاید خرمدینان بحث کرده‌است.
  • در عفیف الدین ابی محمد عبدالله مولف مرآت الجنان، به اختصار از اصل بابک و شورش او و جنگ‌ها و انجام کارش یاد کرده‌است.
  • ابن‌خلدون در کتاب العبر، شرح نسبتاً مبسوطی دربارهٔ شورش بابک و جنگ‌ها و پایان کارش آورده‌است.

عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
زن

Princess
 
نام و تبار و طول زندگانی بابک


نمایی از قلعه بابک

نام بابک معرب نام ایرانی «پاپک» است.در تمامی منابع نام بابک یافت می‌شود، اما مسعودی نام او را حسن ذکر کرده‌است. مورخین ارمنی بابک خرمدین را گاهی «باب»، گاهی «بابن» و گاهی «بابک» ضبط کرده‌اند. پدر بابک مرد مسلمان آرامی تبار به نام عبدالله یا عامر بن عبدالله یا عامر بن احد از شهر مدائن بود که روغن فروشی می‌کرد؛ و مادرش زنی تک چشم بود که «ماه‌رو» نام داشت و از اهالی آذربایجان بود. نام اصلی که بر بابک گذاشته شده بود، حسن بود؛ و برادران بابک، عبدالله و معاویه (به گزارش طبری) و اسحاق (در فرق بین الفرق بغدادی) بودند که نشان می‌دهد که نام‌های آنها اسلامی بود. به اعتقاد کرون، حسن هنگام ورود به دژ بذ، نام بابک را بر خود برگزید.چرا که بابک یا پاپک به معنی پدر است و نام نیای ساسانیان نیز بوده‌است.

تبار و طبقه اجتماعی بابک مبهم و متناقض، گاهی شگفت انگیز و باورنکردنی است. واقدی و طبری بابک را فردی از طبقه پائین جامعه معرفی می‌کنند ولی جواب بابک به نامه پسرش (پس از فرار) و کلماتی که عبدالله، برادر بابک به ابن شروین طبری - کسی که او را به بغداد منتقل کرده- گفته‌است، نشان می‌دهد که بابک اشرافزاده بوده‌است. به عقیده زرینکوب، مجرد نام بابک، جاویدان و شهرک نیز به رغم آنچه روایات دشمنان قوم القاء می‌کنند این تصور را که رهبران نهضت منحصراً از طبقات بی‌مایه و پست یا از طایفه‌های غیر ایرانی بوده‌اند، چندان پذیرفتنی نمی‌دهد.

به عقیدهٔ بهرامیان، بابک به زبان باستان آذربایجان سخن می گفته‌است.

بهرامیان معتقد است، در منابع موجود، روایتی که بتوان با توجه بدان سالزاد بابک را تعیین یا تحدید کرد، وجود ندارد. اما سعید نفیسی تخمین می‌زند، با توجه به اینکه از سال ۲۰۱ تا ۲۲۳ هجری قمری مشغول درگیری با نیروهای خلیفه بوده و اگر سن بابک در زمان شروع قیامش را ۲۰ سال در نظر بگیریم، بایستی ۴۲ سال زیسته باشد.
عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
زن

Princess
 
تولد و جوانی


قلعه بابک از سمت کمپ.


نمایی از قلعه بابک

به گفته واقدی عبدالله پدر بابک روغن فروش دوره گردی بود که زادگاهش مدائن را به قصد مرز آذربایجان ترک کرده بود و در روستای بلال آباد در استان میمذ ساکن شده بود. پدر بابک بعد از تولد بابک در سفری که به ناحیه سبلان داشت زخمی شد و از دنیا رفت. همسر بیوه‌اش برای کار دایگی بچه‌های مردم را به عهده گرفته بود در حالی که بابک تا ۱۲ سالگی گاوچرانی می‌کرد. به ما گفته شده که «روزی مادر بابک بیرون رفت و در پی پسر می‌گشت. بابک در آن زمان گاوهای مردم را به چراگاهی می‌برد. مادر، وی را در زیر درختی یافت که خفته و برهنه بود و از بن هر مویی از سینه و سر وی خون می‌تراوید. چون بابک از خواب بر آمد دیگر اثری از خون ندید، دانست که دیری برنخواهد آمد که کار پسر بالا گیرد». زرین کوب این روایت را هم تراز افسانه دانیال و بخت‌النصر دانسته و آنرا جعل دشمنان بابک می‌داند. واقدی اضافه می‌کند که بابک در دوران جوانی‌اش به عنوان خدمتکار و تیمارگر اسب برای شبل بن منقی در روستای سراب کار می‌کرد و تنبور زدن را یاد گرفت. این (مطلب) باید منبع گزارش ابولمعالی باشد که آورده‌است بابک تنبور می‌زد و آواز می‌خواند درحالی که در روستا میوه‌فروشی می‌کرد. وقتی او بزرگ شد به تبریز رفت و ۲ سال را صرف خدمت به محمد بن رواد ازدی کرد و سپس در ۱۸ سالگی به خانه‌اش در بلال‌آباد بازگشت.

۲ مرد ثروتمند به نام جاویدان بن شهرک و ابوعمران در بلندی‌های اطراف کوهستان بذ زندگی می‌کردند و برای رهبری خرمدینان ساکن در آن مناطق مرتفع می‌جنگیدند. جاویدان وقتی در مسیر زنجان به بذ در برف گیر کرد به دنبال سرپناهی در بلال‌آباد گشت و به خانه مادر بابک رفت. به دلیل فقر مادر بابک فقط برایشان آتش روشن کرد در حالی که بابک به اسب‌ها و نوکرهای جاویدان رسیدگی می‌کرد و برایشان آب آورد. جاویدان بابک را برای خرید غذا، شراب و علوفه فرستاد و وقتی بابک برگشت و با جاویدان سخن گفت، جاویدان تحت تاثیر زیرکی‌اش (علی‌رغم لکنت زبان‌اش) قرار گرفت. بعد از آن جاویدان از مادر بابک اجازه خواست تا بابک را برای مدیریت زمین‌های کشاورزی و دارائی‌هایش با خود ببرد و پیشنهاد کرد که در عوض ۵۰ درهم ماهانه به عنوان حقوق بابک برای او بفرستد. مادر بابک پذیرفت و اجازه داد بابک برود. از آن موقع است که بابک به خرمدینان ملحق شده‌است.

بعد از ورود بابک به خدمتگزاری جاویدان، رقیبش ابوعمران از بیرون از قلمروی جاویدان به او شبیخون زد و شکست خورد و کشته شد. ولی جاویدان ۳ روز پس از آن بر اثر جراحت وارد شده از دنیا رفت. زن جاویدان خبر مرگ شوهرش را به بابک داد و اضافه کرد که خبر را فردا در جامعه منتشر خواهد کرد. و همچنین بابک را به عنوان جانشین جاویدان معرفی خواهد کرد و کسی که دین مزدک را برمی‌گرداند و جامعه را به سوی پیروزی و موفقیت رهبری می‌کند. در روز بعد، بابک قبل از پیروان و جنجگویان جاویدان ظاهر شد. آنها پرسیدند «چرا جاویدان آنها را قبل از به زبان راندن وصیت‌نامه خبر نکرده‌است»، همسرش جواب داد «چون شما در مکان‌های مختلف بودید، انتشار پیام منجر به پخش شدن خبر می‌شد که امنیت شما را به خطر می‌انداخت». بعد از بدست آوردن فرمانبرداری آنها به دستورالعمل جاویدان، همسرش گفت بر طبق وصیت شب قبل از مرگ روحش از جسمش خارج شده و به جسم بابک در آمده و با روح بابک درآمیخته‌است و هرکسی که این وصیت را زیر سوال ببرد تکفیر خواهد شد. تمام کسانی که حاضر بودند، فرمان جاویدان را قبول کردند و خودشان را مقید به سوگند خوردن درباره بابک کردند که همان‌گونه که از روح جاویدان پشتیبانی می‌کردند از روح بابک هم بکنند. سپس بابک و بیوه جاویدان در حضور همگان در تشریفات ساده با هم ازدواج کردند.

برخی مورخین اظهار داشتند زن جاویدان از قبل عاشق بابک شده بوده که گفته شده پسربچه خوش‌صدا داشته‌است. این اتهام ریشه در ازدواج آن دو بعد از مرگ جاویدان دارد. ابولمعالی ادعا می‌کند که زن جاویدان به همسرش زهر خورانیده‌است درحالی که طبری و ابن اثیر ادعا می‌کنند که جاویدان پسری داشت که بدست مسلمان دستگیر و بعد از آن آزاد شد. صدیقی تعجب می‌کند که چرا این پسر جانشین جاویدان نشده‌است.
عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
زن

Princess
 
پایگاه بابک


قلعه بابک در قلهٔ کوه

شهر بذ، منطقه و قلعه‌ای در شمال آذربایجان، به خاطر قیام بابک معروف شد این شهر مرکز اصلی مقاومت خرمدینان و بابک در برابر خلفای عباسی (به ویژه معتصم) بود. شهر بذ که فاصلهٔ کمی با رود ارس دارد، امروزه فاقد حیات است.

به خاطر غیرقابل دسترس بودن موقعیت جایگاه بابک، قدرت او بسیار زیاد بود، چنان که بُحتُری - شاعر عرب - در شعرهایش به این موضوع اشاره می‌کند. بذ تنها قلعه بابک نبود، قلعه‌های دیگری هم ذکر شده که خرابه‌های آنها امروزه هم قابل شناسایی است. محدوده قلمرو بابک ارتفاعاتی بود که از شرق به دریای کاسپین و ناحیه شروان و شماخی، از غرب تا ناحیه جلفا و نخجوان و مرند، از شمال تا ساحل رود ارس و دشت مغان و از جنوب تا نزدیک اردبیل و مرند کشیده شده‌است. قلعه او - بذ – در کوهستان نفوذناپذیر با گذرگاه باریک و پیچیده واقع شده‌است بطوری که بلعمی می‌گوید یه مشت مرد جنگی می‌توانند هزار نفر از مهاجمین را متوقف کنند. آب و هوای طاقت فرسا زمستان و برف و باران سنگین امکان تسخیر بذ را در زمستان غیرممکن می‌کند. گاهی بابک از فرصت غافلگیری برای شبیخون زدن و کشتن تعداد زیادی از دشمنانش استفاده می‌کرد.

بابک با پشتوانه زمین کوهستانی، لشگریان خلیفه را یکی پس از دیگری شکست می‌داد. نیروهایش قادر بودند جلوی کاروان‌ها را بگیرند، مامورین مالیات را بکشند، حریفان محلی را نابود کنند و گاه‌و‌بیگاه به لشکر دشمن شبیخون بزنند، سپس بلافاصله به قلعه غیرقابل دسترسشان و پناهگاه کوهستانی‌شان عقب نشینی کنند.
عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
زن

Princess
 
قیام خرمدینان


قلعه بابک

خرمدینان در آذربایجان، طبرستان، خراسان، بلخ، خراسان، کاشان، قم، قزوین، ری، کرج، همدان، لرستان، خوزستان و بصره و ارمنستان پراکنده بودند و قبل از بابک شورش‌هایی کرده بودند. خرمدینان در گرگان همراه با سرخ‌علمان باطنی در زمان خلافت مهدی در سال ۱۶۲ه. ق/۷۷۸-۷۷۹ م شورش کردند که عمر بن علاء، حکمران طبرستان مامور دفع شورش آنها شد و در زمان حکومت هارون‌الرشید در اصفهان، ری، همدان و... شورش شد که عبدالله بن مالک و ابودلف عجلی از جانب خلافت آنها را سرکوب کردند ولی هیچ کدام از این شورش‌ها شدت و مدت شورش ۲۰ ساله بابک را نداشتند. بعد از ظهور بابک، آذربایجان کانون شورش جنبش خرمدینان شد و از مناطق دیگر داوطلبان به تقویت جنبش آمدند که احتمالاً شامل نوادگان حامیان ابومسلم و سایر دشمنان خلافت عباسی می‌شد.
عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
زن

Princess
 
آغاز قیام


قلعه بابک

در بیشتر منابع شروع شورش بابک از سال ۲۰۱ ه. ق/ ۸۱۶-۸۱۷ م در دوران حکمرانی مامون بوده که خرمدینان شروع به رخنه و ایجاد ناامنی در آذربایجان کرده‌اند. قبل یا همزمان با آن، بر طبق برخی منابع حاتم بن هرمثه حکمران ارمنستان فهمید، که پدرش هرمثه بن اعین علی رقم اینکه به مامون وفادار بود، به دستور مامون زندانی شد و به دستور فضل بن سهل وزیر در زندان به قتل رسید. از اینرو حاتم بن هرمثه نقشه‌ای برای شورش کشید و به فرماندهان محلی نوشت تا آنها را به نافرمانی علیه مامون وادارد. ولی در این لحظه او درگذشت. یکی از مخاطبین نامه نویسی حاتم بن هرمثه، بابک (یا شاید جاویدان) بود که او را بسیار تشویق کرده بود. نخستین اقدام بابک تهاجم وسیع به یک روستای مسلمان نشین بود که بسیار بی‌رحمانه صورت گرفت. تمامی ناحیه بذ در اختیار بابک بود و اعراب به مراغه عقب نشستند. بابک به دلیل‌های امنیتی روستاها و شهرک‌های اطراف قلعه خود را ویران کرد.

در آغاز مامون به شورش بابک کم توجهی کرد. از قرار معلوم دلیل این امر این بود که او در خراسان حضور داشت که فاصله زیادی با بابک داشت و درگیر موضوع‌های مهمتری مثل انتصاب جانشینی اش، اقدامات فضل بن سهل و شورش بغداد بود. بنابراین شرایط محیط معاصر در همه گیر بودن نفرت از عرب به محبوبیت بابک و پیروانش انجامید.
عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
زن

Princess
 
قیام در زمان خلافت مامون


قلعه بابک

در سال ۲۰۴ ه. ق/ ۸۱۹-۸۲۰ م مامون به بغداد رفت و بعد از مواجهه با مخالفت سیاسی در بغداد، یحیی بن معاذ را مامور سرکوب شورش کرد. این فرمانده در چندین نبرد خود با بابک هیچ موفقیتی کسب نکرد. پس از آن مامون نگرانی بیشتر خود را با اعزام پیاپی لشکرهای مجهز به آذربایجان نشان داد. در ۲۰۵ ه. ق/۸۲۰-۸۲۱م عیسی بن محمد بن ابی خالد به حکمرانی ارمنستان و آذربایجان با مسئولیت سرکوب بابک منسوب شد اما لشکرش در گذرگاه باریک توسط مردان بابک به دام افتاد و متلاشی شد و ناگزیر به ارمنستان بازگشت. شکست عیسی از بابک به قول طبری در ۲۰۶ بوده‌است.

در ۲۰۹ ه. ق / ۸۲۴-۸۲۵ م مامون زریق بن علی بن صدقه را به حکمرانی آذربایجان و ارمنستان و فرماندهی جنگ علیه بابک منصوب کرد و احمد بن جنید اسکافی را به فرماندهی لشکرکشی علیه بابک منصوب کرد. احمد بن جنید بدست بابک اسیر شد درحالی که زریق در ادامه جنگ شکست خورده بود و مامون ابراهیم لیث بن فضل را مسئول سرکوب شورش بابک کرد.

در ۲۱۲ه. ق/۸۲۷-۸۲۸ م خلیفه لشکری به فرماندهی محمد بن حمید طوسی برای مجازات زریق و همچنین سرکوب بابک فرستاد، چرا که زریق شورش به پا کرده بود. این فرمانده بعد از مدتی تاخیر موفق شد زریق را دستگیر و شورشیانش را پراکنده سازد و بعد از آن، با دریافت نیروهای کمکی برای نبرد با بابک آماده شد. در درگیری بین این ۲ نفر که ۶ ماه طول کشید محمد بن حمید چندین پیروزی به دست‌آورد ولی در آخرین نبردش در ۲۱۴ه. ق/۸۲۹ م لشکرش که به خاطر پیروی از استراتژی او ۳ فرسنگ داخل کوهستان رفتند با هجوم مردان بابک که در ارتفاعات بالاتر کمین کرده بودند در گذرگاه شیبدار مواجه شدند. لشکر او فرار کرد و تنها محمد بن حمید و چند افسر باقی‌ماندند، که همگی کشته شدند. مرگ این فرمانده سوگواری شاعران را برانگیخت که برای مثال از قصیده ابوتمام که ۲ شعر از آن توسط دینوری نقل شده‌است.

مأمون پس از آن عبداللّه بن طاهر را مأمور جبال و آذربایجان و ارمنستان کرد. عبداللّه بن طاهر تا دینور رفت و از آنجا به فرماندهانی که با محمدبن حمید بودند دستور داد تا در مواضع خود بمانند. در این میان طلحه بن طاهر که حاکم خراسان بود درگذشت و مأمون عبداللّه بن طاهر را به جای او مأمور خراسان کرد و عبداللّه به خراسان رفت. به گفتهٔ طبری، مأمون او را میان جنگ با بابک و رفتن به خراسان مخیّر ساخت و او حکومت خراسان را برگزید. ولی طبق سیاست نامه او ابتدا به جنگ با بابک رفت که بابک به قلعه‌اش پناه برد. خلیفه علی بن هشام را همراه با مسئولیت سرکوبی بابک حکمران جبال، قم، اصفهان و آذربایجان کرد.

علی بن هشام به ساکنین زورگویی می‌کرد، مردان را می‌کشت و اموالشان را مصادره می‌کرد و حتی نقشه قتل فرستاده مامون – عجیف بن عنبسه – و پس از آن پیوستن به بابک را کشید ولی توسط عجیف دستگیر شد و به پیش مامون فرستاده شد که مامون در سال ۲۱۷ ه. ق/۸۳۲ فرمان اعدامش را صادر کرد.

مامون حکمرانی جبال و ماموریت سرکوب خرمدینان را به طاهر بن ابراهیم سپرد. درگیری بین بیزانس و خلیفه عباسی مانع از برخورد با شورشیان خرمدین شد که باعث شد خرمدینان اراضی بیشتری را تصاحب کنند. مامون در جریان نبرد با بیزانس در سال ۲۱۸ ه ق / ۸۳۳ م درگذشت. فعالیتش در مقابله با خرمدینان با شکست مواجه شد ولی نگرانی او در مورد این مشکل در وصیت نامه‌اش بروز کرد. در وصیت نامه او به جانشینش معتصم توصیه کرد که از هیچ تلاش و هزینه‌ای برای متلاشی کردن شورش بابک دریغ نکند.

گرفتاری‌های مأمون در ۲۱۶ و ۲۱۷ و ۲۱۸ در جنگ با روم شرقی و مرگ او در ۲۱۸ موجب شد که خرّمیان در قسمت‌های دیگر ایران یعنی در اصفهان و ری و ماسبذان و مهرجان کذک (لرستان) سر برآوردند و شاید این امر به تشویق و تحریک بابک بوده‌است. شورش خرّمیان در این قسمت از ایران در جنگ خونینی که میان ایشان و سردار معتصم به نام اسحاق بن ابراهیم بن مُصْعَب درگرفت به شکست خرّمیان و کشتار عظیم ایشان منجر شد.
عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
زن

Princess
 
قیام در زمان خلافت معتصم

در سال ۲۱۸ ه قمری / ۸۳۳ م بابک بعد از ۴ جنگ، کنترل بیشتر آذربایجان و جبال را به دست گرفت. خطر خرمدینها نگرانی جدی معتصم در آغاز خلافتش در رجب ۲۱۸ ه. ق/آگوست ۸۳۳ بود و در همان سال تعداد زیادی از مردم در جبال، همدان و اصفهان به خرمدین‌ها پیوستند و نزدیک همدان اردو زدند. معتصم برای مقابله با آنها نیروی نظامی تحت فرمان اسحاق بن ابراهیم بم مصعب، فرماندار جبال را فرستاد. در نبرد متعاقب نزدیک همدان، هزاران خرمدینی (به گفته طبری و ابن اثیر ۶۰ هزار نفر) کشته شدند ولی تعداد زیادی از آنها به سرزمین‌های امپراطوری بیزانس فرار کردند. در جمادی‌الاول ۲۱۹ ه. ق/ می۸۳۴ م خرمدین‌های زندانی توسط اسحاق بن ابراهیم به بغداد فرستاده شدند. شورش بابک، جریان داشت و قتل‌عام خرمدین‌ها به نظر می‌رسد انگیزه جنگیدن را در آنها شدت بخشید. در سال ۲۲۰ ه. ق / ۸۳۵ م معتصم خیدر بن کاووس فرمانده و پسر شاهزاده باجگذار اشروسنه را مسئول سرکوب بابک کرد. معتصم نه تنها افشین را حکمران آذربایجان کرد و افسرهای عالی‌رتبه را تحت فرمان او کرد، بلکه حقوق و جیره غذایی و مقرری فوق العاده به او داد. افشین ۱۰ هزار درهم برای هر روزی که سوار اسب می‌بود و ۵ هزار درهم برای هر روزی که پیاده می‌بود حقوق می‌گرفت. برای انتقال پیام معتصم دستور داد تا سوارکار با اسب چابک در هر فرسنگ در فاصله سامرا حلوان (امروزه پای‌طاق) قرار دهند و آن سوی حلوان تا آذربایجان بالای هر تپه‌ای یک دیدبان گذاشته شد تا به محض نزدیک شدن پیک فریاد بلندی سر دهد که سوارکاری که در نزدیکی او بود آماده باشد تا خریطه را گرفته و تا ایستگاه بعدی برساند. در این مسیر خریطه‌ها از کمپ افشین تا سامرا طی ۴ روز یا کمتر حمل می‌شدند.
عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
زن

Princess
 
نبرد با فرمانده افشین

قبل از حرکت افشین، معتصم ابو سعید محمد بن یوسف مروزی را به اردبیل فرستاد با این دستور که قلعه‌های بین زنجان و اردبیل که به دست بابک ویران شده بودند را بازسازی کند و جاده‌ها را با نگهبانان پست بازرسی امن کند. ابوسعید موجبات این کار را فراهم کرد. یک باند سازماندهی شده خرمدین‌ها که توسط معاویه فرماندهی می‌شوند با هدف غافلگیری ابوسعید محمد به آنها در یک منطقه عملیاتی شبیخون زدند. ولی ابوسعید و سربازانش فهمیدند و راه معاویه را سد کردند. در نبردهای پیاپی برخی از خرمدین‌ها کشته شدند و باقی دستگیر شدند. سرهای بریده همراه با اسیران به بغداد فرستاده شدند. طبری این را اولین شکست بابک روایت می‌کند.

چون امرای محلّی آذربایجان دریافتند که معتصم با تمام قوا تصمیم به برانداختن بابک گرفته‌است، از بابک روی برتافتند یا از کمک به او خودداری کردند. محمّدبن البعیث که از امرای محلّی آذربایجان بود و از مرند تا کنار دریاچه ارومیه و تبریز در تصرف او بود ودر ایّام شوکتِ بابک ناچار از او اطاعت می‌کرد چون از لشکرکشی بی سابقهٔ افشین آگاهی یافت روی از بابک برتافت و عصمت کردی یکی از فرستادگان و «اسپهبذان» بابک را بغدر گرفت و او را در غل و زنجیر کرد و سربازانش را فریفت و یکی یکی به داخل قلعه کشانید و اکثر آنها را کشت و تعداد کمی قادر به فرار از آنجا شدند. او عصمت را برای معتصم فرستاده شد و معتصم از او اطلاعات مفیدی درباره سرزمین و تاکتیک بابک و جاده‌های آن منطقه پرسید و سپس او را زندانی کرد.

افشین عمل‌های احتیاط آمیز مختلفی در این زمان گرفت از جمله کندن خندق، گشت‌زنی، استخدام مرتفع نشینان محلی برای جاسوسی و فرستادن گروه اعزامی نظامی در نقاط استراتژیک. او هر وقت نیاز به پول یا تدارکات داشت با قاصد چابک و تندرو به معتصم خبر می‌داد و خواسته‌اش را دریافت می‌کرد. خلیفه به طور منظم دستورهای احتیاطی و تاکتیکی به او می‌داد و هیچ گونه کمکی از او دریغ نمی‌کرد. در یکی از مناسبت معتصم جعفر دینار معروف به خیاط و ایتاخ ترک - برده نظامی که بر آشپزخانه نظارت می‌کرد - را همراه با پول و نیروهای کمکی برای افشین و همچنین خارهای آهنی برای پخش کردن در اطراف اردوگاه به منظور جلوگیری از شبیخون فرستاد. وقتی بابک شنید که جعفر خیاط و ایتاخ ترک به آذربایجان رسیدند به تئوفیل پیغام داد که "هیچ کس برای معتصم باقی نمانده، او خیاط و آشپز خود را برای جنگ من فرستاده‌است".

هنگام رسیدن افشین به آذربایجان، افشین در ۱۵ فرسنگی اردبیل بر روی برزند اردو زد. او قلعه‌هایی بین برزند و اردبیل را تعمیر کرد و حمل و نقل را با فراهم کردن نگهبانان جاده، محافظین کاروان و ایستگاه‌های ایست و بازرسی ممکن ساخت. او یک ماه وقت صرف کرد تا اطلاعاتی در مورد جغرافیا وجاده‌ها از جاسوس‌ها و خبرچین‌ها جمع‌آوری کند. اگر جاسوسی از بابک دستگیر می‌کرد، او را عفو می‌کرد و ۲ برابر پولی که بابک به او می‌داد، بهش پرداخت می‌کرد. یکی از گزارش‌های زیرکانه‌ای این بود که بابک می‌دانست، که معتصم، بغای کبیر را با مقدار زیادی پول برای دستمزد و هزینه نیروهایش فرستاده و نقشه کشیده تا به این پول دستبرد بزند. افشین از این اطلاعات استفاده کرد تا بابک را وسوسه کند تا بابک را کاملاً درگیر جنگ سازد که در این جنگ تعداد زیادی از یاران بابک کشته شدند و بابک به دشت مغان و سپس به بذ فرار کرد. گرچه یکی از فرماندهان بابک - آذین یا طرخان- در هشتادسر نیروهای تحت فرماندهی بغای کبیر در ۲۲۱ ه. ق/۸۳۶ م شکست داد.

بابک و مردانش کنترل ارتفاعات را بدست گرفته‌اند و با شبیخون‌های خود نقشه‌های افشین را نقش بر آب کردند. آنها بارها تدارکاتی که به دستور افشین از مراغه و شروان می‌رسید را غارت می‌کردند. تاکتیک‌های افشین این بود که مردان بابک را وسوسه کند تا از پناهگاه‌های کوهستانی خود بیرون بیاییند و در محیط باز درگیر شوند تا با تجسس‌های کارآمد شبیخون‌های آنها را ناکارآمد کند. اما افسرهای زیردست افشین از انفعال و کندی عملیات توسط افشین گله کردند و حتی او را متهم کردند که با بابک همدست شده‌است. درگیری‌های دیگری با تلفات سنگین به دو طرف رخ داد.
عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
صفحه  صفحه 1 از 4:  1  2  3  4  پسین » 
مناسبتها

هفدهم دی ماه یادبود بابک خرمدین گرامی باد


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA