ارسالها: 8724
#1
Posted: 26 Mar 2011 05:38
عنوان تاپیک : Esteghlal FC | باشگاه استقلال
موضوع تاپیک : تمامی اخبار و اطلاعات و مشروح بازیها و عکسها و ... مربوط به باشگاه استقلال در این تاپیک قرار میگیرند .
کلمات کلیدی : استقلال + فوتبال + باشگاه
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#2
Posted: 26 Mar 2011 05:41
اولین خبر خوش
میلاد میداودی از شنبه در تمرین استقلال
میلاد میداودی از شنبه ششم فروردین ماه در محل تمرینات تیم فوتبال استقلال تهران حاضر می شود تا نرم دوی و تمرینات سبک را آغاز کند.
با گذشت بیش از 100 روز از انجام عمل جراحی، میداودی می تواند از روز شنبه تمرینات سبک و نرم دوی را آغاز کند. دکتر نوروزی از میداودی خواسته روز شنبه ابتدا در کلینیک استقلال حاضر شود و پس از انجام فیزیوتراپی همراه با وی به محل تمرینات آبی پوشان رفته و نرم دوی را آغاز کند. دکتر رازی جراح میداودی بعد از مشاهده آخرین عکس رادیولوژی، نتیجه جراحی را موفقیت آمیز دانست و مجوز شروع تمرینات سبک را برای مهاجم استقلال صادر کرد. میداودی بعد از شروع تمرینات و کسب آمادگی لازم احتمالا از اواخر فروردین ماه می تواند در مسابقات رسمی برای تیمش به میدان برود.
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#3
Posted: 26 Mar 2011 08:42
تاریخچه آبی ترین تیم دنیا یعنی استقلال....
استقلال تهران تنها تیمی از ایران است که 4 بار به فینال جام باشگاههای آسیا رسیده است که 2 بار به مقام قهرمانی در سطح آسیا رسیده و از این حیث پر افتخارترین تیم ایران است به همین مناسبت 2 ستاره بر روی پیراهن استقلال درج گردیده که به افتخار این دو قهرمانی میباشد.
باشگاه پرطرفدار و مردمی استقلال یا تاج سابق در طول 66 سال فعالیت به افتخارات زیادی در جام تخت جمشید، لیگ دسته دو آزادگان، جام باشگاههای تهران، جام حذفی و به 2 عنوان قهرمانی در جام باشگاههای آسیا دست پیدا کرد.
در این مطلب به تأسیس، شروع فعالیت و فهرست افتخارات باشگاه استقلال می پردازیم:
66 سال گذشته و تأسیس دوچرخه سواران
در سال 1323 چهار جوان تصمیم گرفتند تا باشگاهی تاسیس نمایند. نام آنها میرزایی، نواب، خشایار و جانانپور بود. تصمیم آنها در چهارم مهر این سال عملی شد و باشگاه نیز خیابان فردوسی در نظر گرفته شد علاوه بر آنها خاکزاد، گیتی، گریش، کلانی، مهدیون و حسینی نیز دیگر اعضای باشگاه بودند که به دلیل علاقمندیشان به دوچرخه سواری نام باشگاه را ( دوچرخه سواران) نهادند. ابتدا تنها رشته فعال باشگاه دوچرخه سواری بود اما بعدها رشته های والیبال، پینگ پنگ، بسکتبال، وزنه برداری، کشتی، شنا و فوتبال نیز فعالیت خود را آغاز کرد، طی مذاکراتی که مسئولان باشگاه دوچرخه سواران با علی دانائی فرد مؤسس وقت باشگاه تور انجام دادند موافقت شد که باشگاه تور با نام دوچرخه سواران وارد عرصه رقابت در فوتبال شود.
دوچرخه سواران مثلث قدرت را مربع کرد
رقابت اصلی در فوتبال کشور تا پیش از سال 1325 بین 3 تیم دارایی، شاهین و سرباز بود اما با ورود تیم دوچرخه سواران که از همان ابتدا با پیراهن آبی وارد میدان شد، مثلث قدرت به مربع شد و قطب چهارم فوتبال نیز شکل گرفت. تیم دوچرخه سواران در سال 1325 و با حضور پرویز عمو اوغلی، گرائیلی، دانائی و سید آقا جلالی در هیئت مدیره تشکیل و روانه رقابتها شد، حاصل کار نایب قهرمانی در سالهای 25 و 26، نایب قهرمانی و قهرمانی جام حذفی در همان سالها بود.
نام تاج به میان آمد
در سال 1328 نام باشگاه دوچرخه سواران به تاج تغییر یافت و در همین سال قهرمان باشگاههای تهران شد به دلیل اهمیت باشگاه تاج از ردیف بودجه اختصاصی برخوردار شد، رنگ لباس باشگاه نیز پیراهن آبی با آستین سفید، شرت سفید و جوراب سفید بود، علی دانائی فرد برای تقویت این تیم، تیمهای تورج، افسر، دیهیم، کورش و اتم را تأسیس کرد، تاج در سراسر کشور گسترش یافت و در شهرهای اهواز و رشت بیش از دیگر نقاط ایران پایگاه مردمی یافت.
زمان شکوفایی تاج
اولین سفر خارجی باشگاه تاج به افغانستان بود که ثمره آن پیروزی 3 بر 2 تیم تاج شد، دهه 40 زمان شکوفایی باشگاه تاج بود، این تیم با تیم های خارجی چون: راپیدوین اتریش، تورپیدوی موسکو، اسپارتا پراک چک، دوسلدورف آلمان، کریستان پرو و تیم های دیگری از کشورهای برزیل، سوئیس، ترکیه، سوئد و آذربایجان بازی های دوستانه برگزار کرد که موجب شهرت بیشتر این باشگاه شد. در این دهه، باشگاه تاج با به خدمت گرفتن رایکوف یوگوسلاو تحولی شگرف در فوتبال استقلال و حتی ایران به وجود آورد. نسل ماندگار فوتبال ایران به خصوص استقلال، در این دهه شکل گرفت افرادی چون ناصر حجازی، منصور پورحیدری، نصر ا.. عبدالهی، پرویز قلیچ خانی، علی جباری، فرامرز ظلی، جلال طالبی، جواد قراب، غلامحسین مظلومی، عزت جانملکی، ایرج دانائی فرد، منصور رشیدی، حسن روشن و ... از جمله آنان بودند.
سال 49 و اولین قهرمانی در آسیا
در فروردین سال 1349 و در باشگاه لبریز از تماشاگر امجدیه ( شهید شیرودی)، تیم های تاج از ایران هاپوئل رژیم صهیونیستی فینال جام باشگاهای آسیا را برگزار کردند، در این دیدار تیم تاج تا دقیقه 83 یک بر صفر عقب بود که در این دقیقه غلام وفا خواه که به مرد جامها معروف بود، گل تساوی را وارد دروازه حریف کرد و کار به وقت اضافه کشیدکه تیم تاج با گل مسعود معینی مدافع پیش تاخته خود در وقت اضافه قهرمان آسیا شد.
ترکیب تیم تاج که قهرمان آن دوره شد عبارت بود از : ناصر حجازی، علی جباری، مهدی لواسانی، جواد ا.. وردی، کاروحق وردیان، مسعود معینی، غلامحسین مظلومی ،عزت جانملکی، جواد قراب، اکبر کارگرجم، علیرضا حاج قاسم، نصر ا...عبداللهی، مهدی حاج محمد، عباس مژدهی، منصور پورحیدری و مسعود مژدهی؛ یاران کمکی این تیم: غلام وفاخواه از عقاب و محمود خوردبین از پرسپولیس بودند و هدایت این تیم را نیز رایکوف یوگسلاو برعهده داشت.
بالاخره سال 57 آبی ها نام ثابتی پیدا کردند/ سال 70 و دومین قهرمانی در آسیا
با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 باشگاه تاج نیز برای سومین بار نام دیگری گرفت و آن چیزی نبود جز استقلال. این تیم پایتخت پس از یک بار قهرمانی آسیا در سال 49 یک بار دیگر در سال 1370 موفق شد جام قهرمانی باشگاههای آسیا را به روی سر ببرد؛ استقلال در فینال باشگاه های آسیا توانست تیم لیائولینگ چین را با نتیجه 2 بر 1 شکست دهد و جام را برای دومین بار به خانه بیاورد.در این دوره عبدالصمد مرفاوی آقای گل شد، مجید نامجومطلق تکنیکی ترین بازیکن، عباس سرخاب بهترین بازیکن و احمدرضا عابدزاده بهترین دروازه بان جام شدند. بازیکنان استقلال در این دوره عبارت بودند از: احمدرضا عابدزاده، حمیدرضا بابازاده، شاهرخ بیانی ،شاهین بیانی، فرشاد فلاحت زاده، رضا حسن زاده، مهدی فنونی زاده، امیر موسوی نیا، صادق ورمزیار، رضا نعلچگر، جعفر مختاری فر، امیر قلعه نویی، رضا احدی، میرشاد ماجدی، ایمان عالمی، عبدالصمد مرفاوی، عباس سرخاب، عبدالعلی چنگیز، مسعود غفوریهای اصل، ناصر عباسی، مرحوم امیر دولت آبادی، خسرو پارسا و مجید نامجو مطلق. یاران کمکی این تیم نیز سید علی افتخاری و سید مهدی ابطحی بودند؛ سرمربی: منصور پورحیدری.
7 مربی خارجی از بدو تأسیس
زدراکو رایکوف، ولادمیر جکیج، بونژاک، یوگنی سوکومور خوف، جکیچ دلیچ، لئونید بیلفسکی و رولند کوخ از جمله مربیان خارجی بودند که با استقلال کار کردند. در این میان رایکوف بیشترین سابقه حضوررا دارد که به مدت هشت سال مربی استقلال بود و طی این دوره با استقلال قهرمان ایران در سال 49، قهرمان جام میلزهند، دو دوره قهرمانی باشگاهای آسیا و قهرمانی جام اتحاد را در کارنامه خود دارد.
مربیان استقلال از آغاز تاکنون
مرحوم علی دانائی فرد، محمود بیاتی، مرحوم رسول مدد نوعی، محمد رنجبر، حشمت مهاجرانی، پرویز ابو طالب، مجتبی کرد نوری، کمائی، مرحوم جاهد، مصطفی شرکا، حسن حبیبی، حسن عضدی، رضوی، اصغر شرفی، کامبیز جمالی، محمد صلاحی، منصور پورحیدری، غلامحسین مظلومی، بیژن ذوالفقارنسب، ناصر حجازی، رضانعلچگر، عبداللهی، بهتاش فریبا، اصغرحاجیلو، حمید ملک احمدی، منصور رشیدی، جواد زرینچه، امیر قلعه نویی، صمد مرفاوی و پرویز مظلومی مربیانی بودند که که از بدو تأسیس تا کنون به عنوان سرمربی رهبری تیم را برعهده داشتند.
شایسته ترین ها و اولین های تاریخ 60 ساله باشگاه استقلال
گلزنان جام جهانی 1978 آرژانتین: ایرج دانائی فرد و حسین روشن هر دو در تیم استقلال بودند.
اولین گلزن ایرانی در جام جهانی: ایرج دانائی فرد.
اولین لژیونر: بیوک جدیکار (1336 به تیم ویکتوریا برلین).
اولین مربی: مرحوم علی دانائی فرد از سال 1325 تا سال 1348 به مدت 23 سال.
اولین آقای گل آبی پوشان در لیگ: غلامحسین مظلومی در اولین دوره تخت جمشید با 15 گل زده.
اولین کاپیتان: کامبیز جمالی
بازیکن تیم منتخب جهان:ایرج دانایی فرد.
پرافتخارترین مربی:منصور پورحیدری با بیش از 300 مسابقه و افتخار قهرمانی سال 90 باشگاههای آسیا.
بیشترین تعداد حضور: جواد زرینچه با 336 بازی طی 12 سال.
کوتاه ترین گل در دربی: علی سامره در ثانیه 37 بازی مقابل پرسپولیس.
پرجمعیت ترین بازی آسیا: استقلال ایران-جوبیلوایواتا ژاپن (با حضور 120 هزار تماشاگر در ورزشگاه آزادی فینال جام باشگاه های آسیا در سال 78 ).
بهترین بازیکن سال کشور بعد از انقلاب: علیرضا منصوریان1374 (گزینش بهترین بازیکن برای اولین بار مرسوم شد).
جوانترین مربی: صمد مرفاوی.
کلکسیون افتخارات باشگاه فوتبال استقلال
استقلال تهران تنها تیمی از ایران است که 4 بار به فینال جام باشگاههای آسیا رسیده است که 2 بار به مقام قهرمانی در سطح آسیا رسیده و از این حیث پر افتخارترین تیم ایران است به همین مناسبت 2 ستاره بر روی پیراهن استقلال درج گردیده که به افتخار این دو قهرمانی میباشد، استقلال در مسابقات سراسری لیگ 7 بار به مقام قهرمانی دست پیدا نمودهاست همچنین استقلال با 5 قهرمانی در جام حذفی و 3 نایب قهرمانی پرافتخارترین تیم در ایران در فتح این جام است همچنین تیم استقلال در مجموع با 2 قهرمانی 2 نایب قهرمانی و 1 سومی پر افتخارترین تیم در دوران لیگ برتر است.
فهرست افتخارات//
کشوری؛ جام تخت جمشید
قهرمانی (5 بار): 1385-1384، 1388-1387، 1353.
نایب قهرمانی (5 بار): 1380.
جام قدس/
قهرمان: 1368.
جام منطقهای ایران/
قهرمانی: 1350.
لیگ دسته دو آزادگان/
قهرمانی : 1372.
جام حذفی/
قهرمانی (5 بار): 1357، 1374، 1379، 1380، 1387.
نایب قهرمانی (3 بار): 1378.
جام باشگاههای تهران/
قهرمانی (15): 1328، 1331، 1335، 1336، 1338، 1340، 1341، 1348، 1349، 1350، 1351، 1362، 1364، 1369 1373.
نایب قهرمانی (7): 1325، 1330، 1337، 1348، 1361، 1368، 1369.
جامحذفی باشگاههای تهران/
قهرمانی (4): 1326، 1330، 1337، 1339.
نایب قهرمانی (2): 1325، 1349.
عملکرد استقلال در بازیهای بینالمللی/
جام باشگاههای آسیا؛
قهرمانی (2): 91-1990، 1970.
نایب قهرمانی (2): 99-1998، 92-1991.
جام های غیررسمی/
پرچم ترکمنستان؛
قهرمانی: 1376.
جام بردولوی هند؛
قهرمانی: 1369.
جام میلز هند؛
قهرمانی (4): 1369، 1350، 1349، 1348.
جام بینالمللی خزر؛
قهرمانی: 1376.
جام چهارجانبه کیش؛
قهرمانی: 1376.
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#4
Posted: 28 Mar 2011 04:44
بررسی ترکیب احتمالی استقلال در مقابل تیم پیروزی در دربی 70 ...
استقلال تهران در شرایطی مقابل پرسپولیس قرار خواهد گرفت که پرویز مظلومی در آستانه چند روز مانده به این دیدار برای چیدمان ترکیب اصلی تردیدهایی دارد.
محمد محمدی به احتمال فراوان درون دروازه خواهد ایستاد ولی وضعیت در خط دفاعی چندان مشخص نیست. اگر پژمان منتظری به عنوان مدافع راست بازی کند حنیف عمرانزاده و امیرحسین صادقی دو مدافع میانی استقلال خواهند بود و از بین جواد شیرزاد و مهدی امیرآبادی یک نفر به عنوان دفاع چپ بازی خواهد کرد. البته اگر منتظری همراه با عمرانزاده دو مدافع میانی استقلال باشند آن وقت شانس بازی کردن صادقی که از ناحیه سر هم مصدوم است کم خواهد شد. در این شرایط از بین هادی شکوری و مهدی امیرآبادی یک بازیکن به عنوان مدافع راست بازی خواهد کرد و شیرزاد هم در پست دفاع چپ به بازی گرفته خواهد شد.
استقلال که در این بازی به احتمال فراوان با سیستم از 1ـ3ـ2ـ4 به میدان خواهد رفت، در پست هافبک دفاعی از کیانوش رحمتی و فیلیپ آلوز استفاده خواهد کرد هر چند که شانس بازی کردن فرزاد آشوبی به جای آلوز وجود دارد. در فاز تهاجمی هم تردیدهایی برای مظلومی وجود دارد.
ایمان مبعلی به احتمال فراوان هافبک بازیساز استقلال خواهد بود ولی حوارملامحمد جدیترین گزینه برای جایگزینی او است. آرش برهانی و اسماعیل شریفات هم به عنوان دو مهاجم راست و چپ بازی میکند و فرهاد مجیدی هم در نوک خط حمله قرار خواهد گرفت. البته اگر سیدصالحی به عنوان مهاجم چپ در ترکیب ثابت قرار بگیرد اسماعیل شریفات از ترکیب بیرون خواهد رفت.
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#5
Posted: 28 Mar 2011 04:46
برهاني: عملكردم مقابل پرسپوليس راضيكننده نبوده است/ 10 فروردين گل ميزنم تا همه چيز را جبران كنم
ميرآبادي به من گفت كه گل ميزند و من هم بعد از گلزني با دستم عدد 3 كه شماره پيراهن اميرآبادي است را نشان دادم
سايت گل ـ آرش برهاني در آخرين روز سال 1389 و در بازي مقابل صباي قم درخشش قابل توجهي داشت و دو گل براي تيمش به ثمر رساند. او حالا به احتمال فراوان يكي از مهرههاي كليدي استقلال در بازي با پرسپوليس خواهد بود.
برهاني كه تا به امروز هفت بار مقابل پرسپوليس بازي كرده و فقط يك گل به ثمر رسانده است به خبرنگار سايت گل ميگويد:« عملكردم مقابل پرسپوليس تا حالا راضيكننده نبوده و بايد بهتر از اين عمل ميكردم. البته سعي ميكنم در بازي 10 فروردين همه چيز را جبران كرده و به پرسپوليس گل بزنم تا علاوه بر شكست دادن اين تيم هواداران را هم خوشحال كنم.»
برهاني در مورد بازي ادامه ميدهد:« شرايط دربي با همه بازيها فرق دارد و ما به باخت پرسپوليس مقابل ملوان و پيروزي خودمان در بازي رفت اصلا فكر نميكنيم. سالي كه پرسپوليس قهرمان ليگ شد ما در هر دو بازي مقابل آنها مستحق برد بوديم و سالي هم كه ما قهرمان شديم آنها بهتر بازي كردند بنابراين دربي اصلا قابل پيشبيني نيست.»
برهاني كه در بازي با صبا بعد از گلزني دستش را به نشانه عدد 3 نشان داد در مورد اين خوشحالي ميگويد:« مهدي اميرآبادي به من گفت كه گل ميزند و من هم بعد از گلزني با دستم عدد 3 كه شماره پيراهن اميرآبادي است را نشان دادم.»
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#6
Posted: 29 Mar 2011 06:03
نظرسنجی: بهترین ترکیب استقلال برای دربی را انتخاب کنید
اگر شما سرمربی استقلال بودید، تیم تان را در دربی با چه ترکیبی روانه میدان می کردید؟
سایت گل- کمتر مربی استقلال بوده که توانسته باشد در دو دیدار رفت وبرگشت در یک فصل پرسپولیس را شکست دهد. اتفاقی که اگر برای پرویز مظلومی رخ دهد، محبوبیتی بیش از حد تصور برای او نزد هواداران استقلال به همراه خواهد آورد. از سوی دیگر برخلاف پرسپولیس، استقلال هنوز از شانس قهرمانی برخوردار است و اگر بخواهند به این هدف برسند، سه امتیاز دربی برای شان اهمیت زیادی دارد.
اما بهترین ترکیب آبی ها برای شکست دادن نیمه قرمز پایتخت چه خواهد بود؟
ترکیب پیشنهادی سایت گل: (4-3-3): محمد محمدی (دروازه بان) پژمان منتظری (مدافع راست) امیرحسین صادقی، حنیف عمران زاده (مدافعان میانی) مهدی امیرآبادی (مدافع چپ) آشوبی، رحمتی، مبعلی (هافبک ها) آرش برهانی، فرهاد مجیدی، مهدی سید صالحی (مهاجمان)
البته پرویز مظلومی هم می تواند با توجه به تمرینات روزهای آخر تغییراتی داشته باشد. استفاده از بازیکنی مانند جباری در ترکیب اصلی در دیدار حساسی مانند دربی، علی رغم همه جنجال سازی هایش، می تواند یک تصمیم قابل توجیه باشد. از سوی دیگر با توجه به انگیزه زیاد هوار ملا محمد برای قرار گرفتن در مقابل تیم سابقش، شاید پرویز خان از او به جای آرش برهانی در گوش چپ استفاده کند.
اگر شما سرمربی استقلال بودید، تیم تان را در دربی با چه ترکیبی روانه میدان می کردید؟
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#7
Posted: 29 Mar 2011 06:07
منصور پورحيدري: دعواي من با جباري دروغ سيزده است
منصور پورحيدري مديرفني استقلال هر گونه جروبحث و دلخوري را با مجتبي جباري بازيكن تيم استقلال تكذيب كرد:«آنچه كه در اينباره درج شده است به هيچ عنوان حقيقت ندارد.»
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ورزشی پارسیان، پورحيدري گفت:« اين خبر كه من با جباري رودررو شدم و او به من سلام نكرده و من از اين موضوع ناراحت شدم و گفتم كه كاري به جباري ندارم كاملا اشتباه است. من بعد از بازگشت از عربستان در تمرينات استقلال حضور پيدا نكردم و به هيچ وجه جباري را هم نديدهام كه بخواهيم با هم برخوردي داشته باشيم.»
پورحيدري ادامه داد:« باشگاه تصميم گرفته جباري در تمرينات حاضر باشد و اين اتفاق با توجه به نياز تيم رخ داده است. البته من همان وقت كه جباري مصاحبه كرده بود موضعام را اعلام كردم و گفتم كاش جباري اگر دلش به حال باشگاه ميسوخت اين حرفها را به صورت خصوصي مطرح ميكرد. به هر حال حالا تشخيص اين مسأله در حيطه آقاي مظلومي است و ايشان تشخيص ميدهند كه جباري بازي كند يا نه. فعلا جباري با بدنساز تيم تمرين ميكند و با توجه به اينكه از تمرين دور بوده بايد خود را به شرايط بازي بگرداند. حالا اگر آقاي مظلومي تشخيص بدهد اين اتفاق رخ خواهد داد و او بازي ميكند اگر هم غير از اين باشد باز هم در حوزه تشخيص اوست.»
پورحيدري كه تجربه سالها هدايت استقلال را در داربيهاي مختلف مقابل پرسپوليس دارد در پاسخ به سوالي درباره پيشبيني خود از بازي ميگويد:« دربي به هيچوجه قابل پيشبيني نيست اما در نهايت اميدوارم كه بازي به سود استقلال به پايان برسد.»
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#8
Posted: 29 Mar 2011 06:08
مبعلي: دومين داربي، دومين برد آرزوي من در داربي!
داربي هفتاد دومين داربي ايمان مبعلي در اين فصل است. اول بار در بازي رفت به ميدان رفت و همه منتظر برخورد او با تيم علي دايي بودند. مبعلي دوست دارد دومين پيروزياش را در دومين داربي دوران بازيگرياش در استقلال را تجربه كند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ورزشی پارسیان، او ميگويد: «مطمئن باشيد برد با ماست. انشاءالله با حمايت هواداران آبي دومين برد را در داربي امسال جشن ميگيريم.همينطور است. من در داربي شصت و نهم در بازي رفت كارم را با برد شروع كردم و خيلي دوست دارم اين بردها ادامه داشته باشد.»
از مبعلي سوال ميكنيم قبلا در داربيها طرفدار كدام تيم بوده است. او ميگويد: «هواداري ويژه نداشتم و بيشتر حواسم به عملكرد بازيكنان دوتيم بود. البته هميشه آرزو داشتم اين فضاي خاص را تجربه كنم. داربي بزرگترين اتفاق فوتبال ماست و تمام توجهها را به خود جلب ميكند.»
و اما علي دايي. مبعلي ميگويد: «من ديگر اين قضيه را فراموش كردم و همواره به دايي احترام ميگذارم. او بزرگ فوتبال ماست و دليلي ندارد كه بخواهم حواسم را متوجه اين ماجرا كنم.»
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#9
Posted: 29 Mar 2011 21:08
من استقلالی ام.استقلالی خداحافظی کرده ام و استقلالی می میرم.
چطور می شود که هاشمی نسب همه نشانه های پرسپولیسی بودن را در خودش کشته باشد؟کسی که کابوس استقلالی ها بود حالا از ما می خواهد که باور کنیم پرسپولیسی بودن در وجودش مرده است. مهدی هاشمینسب مطمئنا نامی است که با شنیدنش خاطرات فوتبال ایران در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 برای همه زنده میشود. گفتگو با یاغی فوتبال ایران مطمئنا در هر حالتی جذاب خواهد بود. در طول دو ساعتی که هاشمینسب روبهروی ما نشست، انتقال جنجالیاش از پرسپولیس به استقلال و گلی که به احمدرضا عابدزاده زد، سوژه اصلی بحث بود.بالاخره داربی 69 به پیروزی استقلال به پایان رسیده بود و هاشمی نسب خوشحال بود. مهدی هاشمینسب آنقدر رک و راست صحبت می کرد که از یاغیبودنش انگار یک ذره هم کم نشده، گرچه ناگفتههای بسیار او درباره دلیل انتقالش از پرسپولیس به استقلال و همچنین انگیزهاش برای گلزنی به تیم سابقش تکاندهنده بود. زمانی که از کتکخوردن مادر و برادرش صحبت میکرد، اشک در چشمانش جمع شده بود. به هر جهت این روزها ، روزهای داربی است و تب و تاب بازی همچنان وجود دارد و گفتگو با هاشمی نسب می تواند یادآورروزهای هیجان در داربی ها باشد.هیجانی که با زیبایی همراه بود.
مهدی هاشمی نسب این روزها استقلالی است یا پرسپولیسی؟
این سوال را بارها جواب داده ام.
یعنی...؟
مکث نکن.من استقلالی ام.استقلالی خداحافظی کرده ام و استقلالی می میرم.
اما چهار گل به استقلال آن هم در لباس پرسپولیس زده ای...
عوضش یک گل زده ام به اندازه همه آن چهار گل می ارزد.بروید از استقلالی ها بپرسید.از پرسپولیسی ها هم بپرسید.آن گل چهار گب بیشتر زیر زبانشان مزه کرده؟یا آن گلی به پرسپولیس زدم بیشتر ناراحتشان کرده... اصلا بگذارید ماجرا را تمام کنم.پرسپولیس در وجود من مرده
چند داربی را دیدهای؟
من از سال 75 تا 81 در داربیها بودهام و جز به برد، به هیچ چیز دیگری فکر نمیکردم. همه ما فقط به بردن فکر میکردیم. در 13 داربی بودم، چهار گل به استقلال زدم و یک گل به پرسپولیس که به نظرم گلی که به پرسپولیس زدم، به اندازه چندین برابر چهار گلی به استقلال زدم، ارزش داشت.
همه اش این نکته را تکرار می کنی...تو یکی از رکوردداران داربی هستی.همه گلهای داربی را با سر زده ای. یاغی هم بودی، در مقابل علی پروین هم ایستادی...
شما حکم اعدام من را بیاور.بگذارید کمکم پیش برویم. لطف خدا بود که من این گلها را ،با سر، به استقلال بزنم. منکر زحماتِ همبازیانم نمیشوم، اما اگر آن بالایی نبود، الان مهدی هاشمینسب روبهروی شما نمینشست. اصلا وقتی مرحوم صفر ایرانپاک هفت گل زده، من کجا هستم؟ اما میخواهم به شما بگویم تا زمانی که از تونل ورزشگاه آزادی بالا نیایی و هیاهوی تماشاگران را نشنوی، همه چیز خوب است، احساس میکنی تیمت داربی را با اختلاف میبرد، اما همین که از تونل بالا میآیی، زانو، دست و عضله همه به حرکت میافتند. آن هواداران، آن رقص پرچمها، سوتهایی که کشیده میشود، دوربینهای تلویزیونی و عکاسها آدم را دیوانه میکند.
آن لحظه چه حسی دارد؟
حسش که موهای تن آدم را راست می کند اما یک سوال به ذهنت می آید.به خودت میگویی اگر ببازیم، چه میشود؟ تا آخر فصل باید کُری بشنویم، در مطبوعات و تلویزیون.آدم دیوانه می شود. داربی آنقدر مهم است که زمان ما، علیآقا میگفت داربی را ببرید، تا برای شش ماه راحت باشیم.حالا که فعلا استقلال شش ماه راحت بود.ممکن است ده فروردین که بازی تمام شد دوباره شش ماه دیگر راحت باشد یا ماجرا برای پرسپولیس رقم بخورد.
در آن لحظه ورود به زمین ، حس اتکا به دیگر بازیکنان به آدم دست نمی دهد؟
این را خوب گفتی.واقعا من در کنار آدمهای بزرگی بازی میکردم؛ نادر محمدخانی، بهروز رهبریفرد، افشین پیروانی و... اینها حقیقتا بازیکنانی بودند مثل صخره، که اجازه ورود توپ را نمیدادند. شما اصلا برو خط حمله را نگاه کن؛ ادموند بزیک و حتی نعیم سعداوی. در استقلال هم که ماشاءالله نامهای بزرگ زیاد بودند؛ محمد نوازی، سیروس دینمحمدی، فرزاد مجیدی، علیرضا اکبرپور و واقعا همه استقلالیها در آن دوره برای خودشان بتهایی بودند.همه معمولا به هم نگاه می کنند و یاد ویژگیهای هم می افتند و آرامش می گیرند. من در هر دو تیم بازیکن باتعصبی بودم. واقعا داربی ترس دارد. شاید همین ترس زیاد باعث شده تا اکثر داربی ها در سالهای گذشته داربیها مساوی شود. اصلا ترس از باخت باعث میشود تا داربی مساوی شود.اما ما نمیترسیدیم. در جدول دهم یا یازدهم هم که بودیم، باید داربی را میبردیم. اصلا همه هواداران استقلال و پرسپولیس فقط برد در داربی را میخواهند، قهرمانی زیاد برایشان مهم نیست. من خودم با همه آنان زندگی کردهام. فقط باید داربی را ببری تا آخر فصل راحت زندگی کنی. قبل از اینکه شما هم بپرسی، میخواهم بگویم نه مسئله سیاسی است، نه حرف و حدیث است و نه توصیه، اینها همه دروغ است و برای توجیه بدبازیکردن. زمان ما بردن داربی، یعنی رسیدن به سقف آرزوهایت. ما آنقدر حساس و متعصب بودیم که میآمدند از ما تعهد میگرفتند که یک وقت خشن بازی نکنیم، تکل خشن نرویم و در کل محکم بازی نکنیم. الان واقعا از بازیکنان تعهد میگیرند؟آنقدر مساوی شده که داربی معنی ندارد که بخواهند تعهد بگیرند.
درباره یاغیگری هاشمی نسب تا به حال صحبتهای زیادی شده و در اینباره ماجراهای مختلفی نقل شده است. شما چرا مقابل علی پروین ایستادی؟ قبول داری که به خاطر ایستادن در مقابل علی پروین، به یاغی فوتبال ایران مشهور شدی؟
در فوتبال ایران هر کس از حقش دفاع کند، یاغی میشود، اما من مقابل کسی نایستادم .فقط به دنبال حقم بودم.این جرم است؟یاغی گری است؟
اما همه می دانند که تو در مقابل پروین ایستادی...
بدانند.من یک سوال دارم.چطور میشود در جام باشگاههای آسیا، پرسپولیس در دو بازی، به دو تساوی صفر بر صفر میرسد و در بازی آخر مرحله مقدماتی، تنها در صورتی به چهار تیم نهایی صعود میکند که بازی را ببرد، اما بازی تا دقیقه 75، صفر بر صفر بود و پرسپولیسِ در آستانه حذف است. مهدی هاشمینسب در دقیقه 70 گل پیروزیبخش و صعود پرسپولیس را در بازی سوم به ثمر میرساند و بعد کنار گذاشته می شود؟
اصلاح کن.بعد علی پروین، مهدی هاشمینسب را نمیخواهد. این را باید هواداران پرسپولیس بهتر بدانند...
اصلا رفتن من به استقلال، به هیچ بنیبشری ربط ندارد. من قراردادم به پایان رسید و به استقلال رفتم.همین.
- آخر اینطوری که نمیشود. رفتن تو از پرسپولیس به استقلال، معلوم است که عجیب و مهم است.
هر استقلالی به پرسپولیس یا هر پرسپولیسی به استقلال برود مهم است.
شدت و ضعف دارد. اما همانطور که رفتن شاهرخ بیانی از استقلال به پرسپولیس همه را تکان داد و همینطور انتقالهای نیکبخت واحدی ودر حد واندازه پایین تری امیر موسوینیا و حتی علی انصاریان.
من قراردادم تمام شد...
نه ، اما رفتن تو از پرسپولیس به استقلال، با همه این رفتنها فرق داشت.مثل انتقال شاهرخ بیانی از استقلال به پرسپولیس بود.شاید هم کمی با جار و جنجال بیشتر.
می خواهید یک جمله بگویم قال قضیه را بکنم؟آقا اصلا عشقم کشید بروم استقلال.من استقلالی بودم و می خواستم دینم را ادا کنم.
اما هم می دانند که از زمان کودکی تو پرسپولیسی بودی...
باشد.باشد.باشد. من بچه بودم، خواهرم استقلالی بود و من پرسپولیسی. در یکی از داربیها با هم کریخوانی داشتیم. پرسپولیس به استقلال باخت و من از داغ دل، خواهرم را آنقدر کتک زدم که دندانهایش شکست.
یک پرسپولیسی دو آتشه مثل هاشمی نسب چطور می تواند بدون درگیری با علی پریون حالا بر سر هر ماجرایی به استقلال برود؟
ببینید. من از پرسپولیس به استقلال رفتم تا همه اشکهایی را که برای بردن استقلال و شادکردن دل هواداران پرسپولیس ریخته بودم، جمع کنم و روز داربی مقابل پرسپولیس با گلی که به پرسپولیس زدم، اشک را در چشم تک تک هواداران پرسپولیس بگذارم چون داغ داشتم.همه هم می دانند چرا به استقلال رفتم.هیچ احتیاجی به واگویی اش هم ندارم. زمانی که من به استقلال گل میزدم، هواداران استقلال به ان صورت به من توهین نمی کردند، اما زمانی که به پرسپولیس گل زدم، پرسپولیسیها برایم شعار رکیک ساختند. میگفتند مهدی هاشمینسب (...)بیاصل و نصب. من با شرف زندگی کردم و با شرف پول گرفتم. زمانی که به استقلال آمدم، برای سه سال، 100 میلیون تومان پول گرفتم، اما در هر تیمی بودم، از ملی تا باشگاهی، هیچ وقت پاچهخواری نکردم، هیچ وقت به زور، دست به سینه نبودم، هیچ وقت بیخود و بیجهت برای رسیدن به منافع و بازی در تیم ملی تعظیم نکردم، فیلم بازی نکردم و سجاده آب نکشیدم.اگر اینها تعریف یک یاغی است به یاغی بودنم می بالم.
داربی 9 دی 79 داربی عجیبی بود. در آن داربی به یکباره تو را به نوک حمله فرستادند، دلیلش چه بود؟
منصورخان پورحیدری به من گفت که روی تو فشار زیاد است، بهتر است که بازیکن آزاد باشی و هر جا که دلت خواست، بازی کنی. ممکن است اگر مدافع باشی، روی تو شیطنت کنند. کار تاکتیکی جالبی بود، من یک خط عقبتر از سامره،در کنار بودم. پشت سر من سیروس دینمحمدی و فرزاد مجیدی بازی میکردند. اگر احمد عابدزاده و علی کریمی در پرسپولیس نبودند، ما داربی را با اختلاف میبردیم. در 15 دقیقه اول، احمد دو موقعیت گل را از من گرفت که اگر گل می شدند استقلال چهار بر دو داربی را می برد.
گل عجیبی به ثمر رساندی، فکر میکنی احمد عابدزاده با آن همه تجربه چرا آنطور گل خورد؟
کار آن بالایی بود.شما فقس به این نکته مهم توجه کن.احمد عابدزاده در تمام طول عمر بازیگریاش، حتی در بازیای که ما همراه با پرسپولیس، در کره جنوبی بودیم و هوا به شدت بارانی بود، سُر نخورد، اما آن روز سُر خورد؛ میدانید چرا؟ چون افشین ایستاد و وقتی توپ را ارسال کردند، احمد عابدزاده به سمت من آمد و با صدای بلند گفت: «منم!» به همین دلیل افشین ایستاد. احمد پایش سر خورد و من با سر به توپ ضربه زدم و توپ به گل تبدیل شد. از وقتی توپ به تور خورد و ورزشگاه منفجر شد، دیگر هیچی نفهمیدم. در آن بازی آنقدر عصبی شده بودم که بین دو نیمه عضلات دوقلویم گرفته بود، حتی منصورخان میخواست مرا تعویض کند، اما یک حسی به من میگفت که باید در زمین بمانم. باید یک اتفاقی میافتاد که افتاد.کار خودم را کردم.اما حیف که غش کردم. اگر در بازی میماندم، شاید استقلال پیروز میشد.ای کاش غش نمیکردم! ای کاش! با آن گل که جواب خیلیها را دادم، در زمین میماندم و نمیگذاشتم تا علی کریمی گل مساوی را بزند.
ولی بعد از گلی که زدی خیلی اذیت شدی...
کتک خوردم.ترور شدم اصلا.خیلی از پرسپولیسیها به من بد و بیراه گفتند، اما همه آنها را حلال میکنم. مهدی هاشمینسب از پرسپولیس رفت، اما همه میدانند که در قلب آنها قرار دارم، اما همه آنها بدانند که من یک استقلالی دوآتشه هستم که با استقلال از فوتبال حرفهای خداحافظی کردم. حتی در تیمهایی که مقابل استقلال ایستادم، هیچ وقت از هواداران استقلال فحش نخوردم و تا زمانی که به استقلال رفتم، همیشه مورد محبت هواداران استقلال بودم.
آن روزها شایع شده بود که میخواستی بهروز رهبریفرد را به استقلال ببری.حقیقت داشت؟
نه، با بهروز خیلی رفیق بودم، اما بهروز هیچ وقت حاضر نشد استقلالی نشود، گرچه بازیکنانی مثل نیکبخت واحدی هم استقلال را ترک کردند، چون در اوج بازی شان بود، درست مثل وضعیت من برای پرسپولیسیها شد.
بهترین گل زندگیات را به چه تیمی زدی؟
آخر این سوال است؟معلوم است! بهترین گل زندگیام را به پرسپولیس زدهام؛ نه به خاطر اینکه تیم سابقم بود، بلکه حقم بود! باز هم اگر به آن روزها برگردم، به استقلال میروم و استقلالی میشوم تا خیلیها را بسوزانم.
- دل پُری داری! رفتنت به استقلال یک طرف و گلزدنت به پرسپولیس انگار ماجرای دیگری دارد.جنسش فرق دارد...نه؟
اصلا در گلویم عقده شده بود. میدانی چرا در آن بازی سعی کردم به پرسپولیس گل بزنم؟ برای آنکه در بازار کرج، هواداران پرسپولیس بعد از رفتن من به استقلال مادرم را به بدترین وجه کتک زدند و همین مانده بود تا چاقویش بزنند و اگر مردم به دادش نمیرسیدند، شاید مادرم را از دست میدادم. همینطور برادرم را جلوی در خانهمان و در چند جای دیگر کرج کتک زدند. من برای پرسپولیسیها چهار گل زده بودم و مزه آن گلها هنوز زیر دندانشان است، اما من دندانهایشان را با آن گل مسواک زدم و بهتر بگوبم جرم گیری کردم تا مزهاش از بین برود.
سر آن گل همین الان هم که از فوتبال دوری اذیت می شوی؟
چرا نشوم؟می شوم مثل چی.هنوز هم ترکشهای آن گل به من میخورد. همین چند وقت پیش جایی رفته بودم که یک راننده وانت نیسان من را شناخت و چون پرسپولیسی بود، بدترین الفاظ را نثارم کرد؛ دعوا کردیم و من کتکش زدم. نامه دادگاهش درِ خانهمان آمد.اما این منم که کم نمیآورم.
کتک خوردن مادر و برادرت واقعا تاسفبرانگیز است! این از ضعف های فرهنگی فوتبال ما است که حرفهایگری در آن به سختی اتفاق میافتد. شاید اگر این ویژگیهای فرهنگی نبود و مردم آنقدر دلبسته فوتبال نبودند، روی این انتقالها آنقدر حساسیت نبود.
بالاخره برای بازیکنان، روزهای خوب و بد زیاد وجود دارد، اما منِ مهدی هاشمینسب اعلام میکنم که در فوتبال بیشتر از 10 بازیکن نیستند که در قلب مردم قرار دارند. من هیچ ادعایی ندارم که در قلب مردم هستم یا نیستم، چون بازیکن زیاد میآید و میرود. آویزان تیم ملی هم نبودم و درباره تیم ملی و دعوتشدن و نشدن آن، ناگفتنی های زیادی دارم ، اما خوشحالم از اینکه وقتی برخورد مردم را میبینم، میفهمم در دوران بازیام دل خیلیها را شاد کردهام. در ضمن به مردم حق میدهم که روی این انتقالها حساس باشند، چون مردم ایران فوتبال را میپرستند و به من و امثال من دل میبندند، اما آنان باید بازیکنان و شرایطشان را هم درک کنند.
به نظرت چرا دیگر داربیهای چند ساله اخیر، به دل نمیچسبد؟ کلا پس از رفتن بازیکنان همنسل تو، داربی دیگر آن رنگ و بو را ندارد.
داربیها همیشه حساس بودهاند، حتی روزهایی که داربی قهرمان را تعیین نمیکرده و کلا ربطی به جدول نداشته و چه روزهایی که داربی تعیینکننده بوده که دیگر مشخص است. اما سؤال شما را اینطور میتوانم پاسخ بدهم که در دوره ما بازیکنانی بودند که کاریزما و وزن خاصی داشتند و یکباره میتوانستند نتیجه یک داربی را عوض کنند. اصلا نه داربی، هر بازی ملی باشگاهی را. جواد زرینچه، سهراب بختیاریزاده، محمود فکری، سیروس دینمحمدی، حتی علی موسوی و احمد مومنزاده از استقلال.خیلی های دیگر هم که البته یادم نمی آید.در پرسپولیس هم احمد عابدزاده، نادر محمدخانی، بهروز رهبریفرد و خیلیهای دیگر وزن داربی را سنگین میکردند. اصلا شما بازیکنان حال حاضر فوتبال ایران را در نظر بگیرید و آنها را با عابدزاده مقایسه کنید، فقط با عابدزاده.به چه نتیجه ای می رسید؟بازیکنان اسمی دوره ما سر و جانشان را برای توپ میدادند، اما الان یک عده ساقدوست و سردوست میخواهند داربی برگزار کنند. آدم خمیازهاش میگیرد. در داربی قبل دیدید که خمیازه هم کشیدیم و فرهاد مجیدی همه را نجات داد.
منظورت این است که داربی به بازیکنانی احتیاج دارد که بتوانند وقتی بازی گره خورد، آن را باز کنند؟
کاملا. اصلا داربی یعنی اینکه دو تیم از گلخوردن بترسند، بعد یکی باشد که گل بزند و یخ بازی را بشکند. ما خیلی از این بازیکنان را داشتیم و الان دیگر نداریم..باز هم می گویم اگر فرهاد مجیدی در داربی رفت نبود هیچ بازیکن دیگری نمی توانست یخ داربی را بشکند.من در یک داربی دچار شکستگی بینی شدم. فکر کنم آخرین داربیای بود که در آن حضور داشتم و استقلالی شده بودم- با علی انصاریان ،روی هوا ،سر به سر شدیم و علی با پیشانی خدمت دماغ نازیبای ما رسید. مجبور شدم دماغم را عمل کنم. اصلا کج و کوله شده بود و همچنین مشکلات تنفسی پیدا کرده بودم. باور کنید زمانی که خواستم عمل کنم، تا قبل از بیهوشی از جراح خواستم اصلا به فکر زیبایی نباشد. قسماش دادم و گفتم اگر عمل زیبایی کنی، شما را نمیبخشم، اما بازهم همه فکر کردند من عمل زیبایی کردم.
پیش بینی ات از داربی 70 چیست؟
من استقلالی از فوتبال خداحافظی کردم و الان یک استقلالی هستم.معلوم است که از برد استقلال مقابل پرسپولیس خوشحال می شوم.استقلال مثل آب خوردن می برد.حالا نگاه کنید...
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#10
Posted: 31 Mar 2011 06:57
اختصاصی استقلالی/ استقلال فاتح دربی 70 ، از سیر تا پیاز دربی
اختصاصی استقلالی – استقلال در هفته بیست و هشتم توانست دربی بزرگ پایتخت را به سود خود به اتمام برساند.
دربی 70 هم به پایان رسید. آری این استقلال بود که توانست در بازی برگشت هم به مانند بازی رفت ، تیم پرسپولیس را با نتیجه یک بر صفر شکست دهد.
شاگردان پرویز مظلومی در حالی به این مهم دست پیدا کردند که ترکیب اولیه آنها به این گونه بود :
محمد محمدی، امیر حسین صادقی ، حنیف عمران زاده، ، پژمان منتظری، مهدی امیرآبادی، فرزاد آشوبی، کیانوش رحمتی، ایمان مبعلی، حوار ملا محمد(66 اسماعیل شریفات)، آرش برهانی(83 سید مهدی سیدصالحی) و فرهاد مجیدی(88 هادی شکوری)
و در مقابل پرسپولیس دایی هم با ترکیب :
رحمان احمدی، علیرضا نورمحمدی، سپهر حیدری، آقازمانی، حمید علی عسگر، حسین بادامکی، مازیار زارع، محمد نوری ( 74 وحید هاشمیان)، امیر حسین فشنگچی(85 اشپتیم آرفی)، هادی نوروزی و غلامرضا رضایی ، به میدان آمده بودند.
این دربی با دربی های گذشته تفاوت داشت. اولین باری بود که سکوهای ورزشگاه آزادی خالی ماندند. تا ساعت 17 که بازی در حال آغاز شدن بود، 6 سکوی خالی در طبقه دوم استقلالیها و 9 سکوی خالی هم در طبقه دوم پرسپولیسیها در انتظار هواداران بود.
بازی در ساعت 17 با سوت محسن ترکی آغاز شد. دو تیم در دقایق ابتدایی، بازی متعادلی به نمایش گذاشتند که البته با برتری استقلال همراه بود.
از دقیقه 10 به بعد شاهد افول استقلالیها بودیم، پاسهای اشتباه ، از دست دادن مکرر توپ باعث ساکت ماندن هواداران آبیدل شده بود.
در دقیقه 31 موقعیت خوبی نصیب بادامکی شد که با خوش شانسی از دست رفت. در این دقایق کمی پرسپولیس بهتر بازی می کند.
دقیقه 36 اولین حرکت خوب استقلال با فرار آشوبی از راست و پاس او همراه می شود که ضربه حوار به کرنر میرود. استقلال کمی از زیر فشار در آمده ولی باز هم در میانه میدان مشکل دارد. آرش برهانی بیشترین توپها را خراب میکند و به نوعی سوهان روح استقلالیها شده است.
پرسپولیسیها میانه میدان را از آن خود کرده اند که البته از طرفی استقلال خوش اقبال بوده است که قرمزها هم حال و روز خوبی ندارند و تمامی توپهای باد آورده را هم از دست میدهند.
اما در دقیقه 42 نیمه آبی ورزشگاه آزادی منفجر میشود.
پاس خوب مهدی امیر آبادی از سمت چپ در محوطه جریمه پرسپولیس ، با ضربه سر عالی آرش برهانی تبدیل به گل اول و تنها گل بازی می شود. هواداران سر از پا نمیشناسند.
دقیقه 45 ضربه ایستگاهی خطرناکی نصیب پرسپولیس میشود که مازیار زارع با شوتی سنگین توپ را از کنار دروازه به بیرون میزند.
نیمه اول با این ضربه به اتمام میرسد و استقلال با روحیه ای خوب به رختکن می رود.
در نیمه دوم باز هم این پرسپولیس است که حاکم توپ و میدان است.
دقیقه 48 غلامرضا رضایی در یک موقعیت تک به تک بعد از جا گذاشتن محمدی روی اشتباه خودش تعادلش به هم میخورد تا طلایی ترین فرصت پرسپولیس به گل تبدیل نشود.
همچنان پرسپولیس صاحب توپ است و استقلالیها اصلا در حد انتظار ظاهر نشدند.
دقیقه 54 مازیار زارع قدر موقعیت خوبی که نصیبش شد را ندانست و توپ را از کنار دروازه استقلال عبور داد.
دقیقه 58 ضربه زمینی رضایی راه به دروازه استقلال پیدا نکرد.
از این زمان به بعد استقلال بود که صاحب توپ و میدان شد و در دقیقه 63 حرکت خوب آرش با پاس او به فرهاد همراه شد که شوت شماره هفت آبیها در دستان رحمان احمدی جای گرفت.
بعد از این حرکت پرسپولیسیها حملات پراکنده ای بر روی دروازه استقلال انجام میدادند که با درخشش محمد محمدی و حنیف عمران زاده قفل دروازه استقلال باز نمیشد.
هواداران در این دقایق محمدی را تشویق میکنند.
اولین تعویض استقلال اسماعیل شریفات است که در دقیقه 66 به جای حوار محمد وارد زمین می شود.
در دقیقه 71 نیمه قرمز ورزشگاه به نشانه خطای پنالتی روی رضایی از جای خود بلند می شوند. محسن ترکی بازی را ادامه می دهد و اعتقادی به خطا ندارد.
دقیقه 73 علی دایی دست به تعویض میزند و هاشمیان را به جای محمد نوری وارد زمین می کند.
بازی با اشتباهات فراوان از جانب دو تیم در حال برگزاری است.
دقیقه 79 ضربه چیپ و آرام آشوبی در دستان احمدی جای می گیرد.
وحید هاشمیان در دقیقه 83 می توانست بازی را به تساوی بکشاند که ضربه محکم او از بالای دروازه به بیرون رفت.
در دقیقه 84 روی اشتباه حنیف باز هم هاشمیان می توانست گل تساوی را بزند که این توپ هم از دست میرود.
نفسهای نیلوفران آبی در سینه حبس شده است. استقلال به هیچ عنوان مطمئن بازی نمی کند و هر لحظه امکان گل خوردن وجود دارد.
دقیقه 85 آرفی به جای فشنگچی به میدان می آید.
دقیقه 86 نوروزی به سمت دروازه استقلال توپ را شلیک میکند که باز هم محمدی توپ را به خوبی جمع میکند.
دقیقه 87 ضربه خطرناک آرفی از کنار دروازه به بیرون می رود.
کاپیتان فرهاد در دقیقه 88 جای خود را به هادی شکوری میدهد. مظلومی می داند که برتری یک گل هر لحظه امکان دارد از بین برود.
استقلالیها در دقایق پایانی کمی بهتر بازی میکنند ، دقیقه 89 ضربه شریفات از کنار دروازه پرسپولیس به بیرون می رود.
دقیقه 90 فرا میرسد. محمدی بر روی زمین افتاده است در این لحظه مازیار زارع به تندی و با عصبانیت بر سر دروازه بان استقلال فریاد میکشد که بازی را به تعویق نیندازد. با این حرکت زشت هواداران استقلال خشمگین می شوند.
دقایق پایانی بازی است، ناگهان مواد منفجره از سمت تماشاگران عصبانی پرسپولیس به زمین پرتاب می شود. نیروهای امنیتی به سرعت خاطیان را دستگیر می کنند.
سوت استقلالیها به صدا در آمده است. ترکی 5 دقیقه وقت اضافه اعلام میکند.
پرسپولیس حمله میکند هر لحظه امکان دارد گل تساوی به ثمر برسد. ایمان مبعلی و دیگر بازیکنان استقلال با نگه داشتن توپ سعی در کنترل بازی و کم کردن فشار حملات حریف دارند.
صدای سوت تماشاگران جو ورزشگاه را به هم ریخته است. ترکی مثل اینکه فراموش کرده بود سوت بزند. زمان اضافه از 5 دقیقه هم گذر کرده است.
دیگر نمی توان صبر کرد. استقلالیها جشن و پایکوبی به راه انداخته اند.
بالاخره داور سوت پایان بازی را به صدا در می آورد.
آری شهرآورد 70 هم با برتری سرداران آبی پوش به پایان میرسد.
استقلال در دو بازی رفت و برگشت توانست رقیب سنتی خود را شکست دهد.
این بهترین هدیه برای هواداران است.
از تمامی بازیکنان و کادر فنی استقلال بی نهایت سپاسگزاریم. و یک تشکر ویژه هم از آرش آقای گل داریم.
انتهای پیام /
چهارشنبه دهم فروردین 1390
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***