ارسالها: 2557
#361
Posted: 18 Nov 2012 11:07
پرسپولیس مغلوب تمام عیار دربی های رده های پایه : استقلال ۴ برد پرسپولیس ۰ برد ! استقلال یک دربی دیگر از پرسپولیس را برد ؛ این بار با تیم جوانان! دیدار استقلال و پرسپولیس در هفته بیست و دوم لیگ جوانان باشگاههای تهران با نتیجه ۲-۱ به سود استقلال به پایان رسید. در این بازی که عصر پنج شنبه برگزار شد، میلاد وظیفه شناس و عرفان رواسا برای استقلال و مسعود دارابی برای پرسپولیس گلزنی کردند. مربیگری تیم جوانان استقلال بر عهده ایوب اصغرخانی بازیکن سابق استقلال است که مورد علاقه ناصر حجازی بود!
در دربی های تیم های پایه دو باشگاه در فصل جاری، پرسپولیس هنوز موفق به شکست استقلال نشده است. استقلال هر دو دربی رفت و برگشت در رده امیدها را با ۶ گل برد، در جوانان بازی رفت ۲-۱شد و در بازی برگشت استقلال پیروز شد، در نوجوانان بازی رفت را استقلال ۴-۱ برد و در نونهالاان نیز بازی رفت ۱-۱ شد که هنوز بازی برگشت این دو رده برگزار نشده است.
روزگار غریبی ست نازنین ...
ارسالها: 2557
#362
Posted: 18 Nov 2012 11:26
حسن نظری؛ بهترین دفاع راست تاریخ ایران:حجازی که رفت فوتبالمان لال شد/ از هلند می ترسیدیم ؛ همان قدر که عرب ها و کره ای ها از ما
حسن نظری مدافع راست تیم ملی که 34 سالی دور از ایران بوده در این گفت و گو با خبرآنلاین از فوتبال ملی ایران می گوید.
حسن نظری ، این اسم شاید برای نسل فوتبالی پس از انقلاب چندان آشنا نباشد. شاید تک فریم های به جای مانده از سال های دور اما طلایی فوتبال ایران است که هنوز سبب می شود تا گهگاهی نامی چون نام او در میان فوتبالی ها مطرح باشد. بهترین شماره 2 تاریخ ایران ، دفاع راست طلایی فوتبال مان بود که بیش از 30 سال گذشته را در دالاس سپری کرده. دوری طولانی مدت از او چهره ای فراموش شده ساخته. او که باید صدای گرمش را شنید . صدایی که اگرچه ته لهجه تگزاسی پیدا کرده اما به نظر تا ابد صفای آبادانی اش را به همراه خواهد داشت. این شاید اولین گفت و گوی مفصل با حسن نظری پس از 32 سال باشد که در رسانه های داخلی منتشر می شود. با او تاریخ فوتبال ایران را مرور می کنیم. با کسی که یک استقلالی دو آتشه است و عاشق همه تیم های آبی پوش دنیا!
*پیدا کردن شما کار دشواری بود ولی بالاخره بعد از سال ها پیدای تان کرده ایم. انگار دور از وطن حسابی خوش می گذرد؟
همیشه دوری از وطن سخت است. وقتی مهاجر باشی ، همیشه در غربت هستی و یک چیزی از وجودتکم است. کمترینش این است که عزیزانت را نمی توانی ببینی. از سال 1979 که آمدم بیرون از ایران همیشه آرزو داشتم که برگردم ولی نمی دانم چرا هیچ وقت این اتفاق نیفتاده. این قدر اینجا درگیر زندگی شدم که ... خب من در سال های بعد از ایرانم به امارات رفتم تا آنجا بازی کنم. چند وقتی را دبی بودم و بعد هم که به MLS آمدم. 30 سال دوری اما باعث نمی شود که فکر مکنید یک ذره عشقم به کشورم کم شده. همه جا با افتخار می گویم حسن نظری هستم ، یکی از سربازان مردم خوب ایران در تیم ملی فوتبال مان.
*فوتبال حرفه ای تان که تمام شد ، در دنیای فوتبال ماندید؟
بله ، من بعد از فوتبال حرفه ای به صورت حرفه ای وارد کار مربیگری شدم. از سال 1992 دوره های مربیگری را تا بالاترین سطح حرفه ای پیش رفتم . دوره های مربیگری حرفه ای را در تیم های بزرگ دنیا مثل آژاکس و منچستر یونایتد پشت سر گذاشتم و همزمان برای خودم یک آکادمی آموزش فوتبال راه انداختم. آکادمی فوتبال ما در 10 سال گذشته همیشه در این مقطع سنی در آمریکا بهترین بوده است. بازیکنان زیادی را به تیم ملی این کشور معرفی کرده. بازیکنانی که دارند در بهترین تیم های اروپا بازی می کنند و همین اتفاق باعث شده تا باشگاه دالاس تانگسن برای فدراسیون فوتبال آمریکا ، در رنک دهی های شان ، جایگاه خیلی خوبی داشته باشد. ما رده های سنی مختلفی را برای دختران و پسران داریم. بچه ها از سنین 7 سالگی تا 18 سالگی به آکادمی ما می آیند و برای فوتبال حرفه ای تربیت می شوند. تیم فوتبال ما در حقیقت نماینده باشگاه منچستر در آمریکاست و متدهای آموزشی و مربیان ما بر اساس این چارچوب کار می کنند. خود من هم هر ساله به تمرینات این تیم می روم تا در کلاس های بازآموزی آخرین دستاوردهای فوتبال حاضر باشم.
*و این چهره های شاخص را می توانید برای مان نام ببرید؟
بله ما بازیکنانی مثل گلن دنسی را داشتیم که تاتنهام بازی کرده یا گرک در لیگ پرتغال بازی میکند. در بوندسلیگا جفلی را داریم ،لی وین در پی اس وی هلند بازی می کند و همه این بازیکنان در گروه ملی پوشان آمریکا هستند . خیلی های دیگر هم هستند که به تیم های ملی بانوان آمریکا راه پیدا کردند یا بازیکنان جوان مختلفی که دارند در لیگ حرفه ای آمریکا بازی می کنند. من سال هاست به عنوان رئیس این مجموعه فعالیت می کنم و خوشحالم که به عنوان یک ایرانی توانستم یک آکادمی موفق فوتبال حرفه ای داشته باشم.
*و این ایرانی موفق چرا این تجربه را در ایران برای بچه های شهر خودش مثلا آبادان ایجاد نمی کند؟
این که می گویید به همین سادگی ها هم نیست. مگر تا حالا کسی از ما خواسته بگوید مثلا حسن نظری پا شو بیا و تجربیاتت را بیاور و ما گفته باشیم نه؟ این واقعا برای من یک رویاست که توی کشور خودم هم فعالیتی داشته باشم. چیزی که درباره اش حرف می زنیم ، زندگی من است. الان آدم هایی که در هرم مدیریتی ورزش کشور هستند باید چنین چیزی را بخواهند و بعد بگویند به فلانی گفتیم و نیامد تازه اگر واقعا اصلا بدانند یکی مثل ما هم هست. به هر حال من هرچه امروز در زندگی ام دارم مدیون همان فضای فوتبال ایران است که باعث پیشرفتم شد. پیراهن تیم ملی فوتبال بود که مرا به هر جایی که هستم ، رسانده است. واقعا می گویم اگر یکی بیاید و بگوید مرا می خواهد ، افتخار می کنم در کشورم کاری انجام بدهم.
*شیوه مدیریت چنین آکادمی فوتبالی چطور است؟ چرا هیچ وقت در کشور خودمان نمی توانیم الگوی درستی برای مدیریت تیم های پایه داشته باشیم؟
ببینید مدیریت صحیح فوتبالی تنها راه چاره است. در همه مقاطع باید این اتفاق بیفتد. خیلی رک بگویم ، اینجا هم که آمریکاست ، اگر قرار به هزینه باشد قرار نیست همین طور پول ها بی حساب و کتاب هزینه شود. تنها با شیوه های مدیریت صحیح و برنامه محوری است که می شود جلوی هزینه ها را گرفت. ما در آکادمی مان بازیکنان را در دو کلاس تقسیم بندی کردیم ، آنها که می آیند برای آموزش فوتبال که باید برای این آموزش هزینه بپردازند و سطح دوم ستاره هایی برای آینده هستند. اسپانسرها ، هزینه این بازیکنان را از سنین کم می پردازند و ستاره هایی هم که گفتم حاصل همین استعدادیابی و حمایت بنگاه های بزرگ اقتصادی دنیا هستند. ما اسپانسرهای خیلی بزرگی داریم . ساختن ستاره های بزرگ برای فوتبال هزینه های زیادی دارد که نه خانواده های شانتوان پرداختش را دارند و نه ما . برای همین از اسپانسر ها کمک می گیریم. اما باید استعدادها را درست تشخیص داده باشی و درست برایشان برنامه ریزی کنی تا اسپانسرها هم حاضر به همکاری باشند.
ادامه دارد ...
روزگار غریبی ست نازنین ...
ویرایش شده توسط: rezassi7
ارسالها: 2557
#363
Posted: 18 Nov 2012 11:32
*برسیم به تیم ملی جوانان . تیم ما که همه می گویند تیم با استعدادی بوده ، خیلی تلخ حذف شد. اخبارش را شنیدید؟
بله متاسفانه شنیدم و تک صحنه هایی از بازی آخرشان برابر کره را دیدم و حسابی افسوس خوردم. ما اینجا هزاران کیلومتر دورتر از ایران همه دلخوشی مان این است که تیم های مان ببرند. با هر برد بچه ها با غرور سرمان را بالا می گیریم و پز می دهیم و با باختهای شان دلمان می شکند. من از اینجا نمی توانم درباره کار این بچه ها قضاوت کنم. ولی من هرچه درباره این بچه ها شنیدم ، تعریف درباره خوبی شان بوده. حتما این ها چیزی داشتند که همه متفق القول از لیاقت شان می گویند. این تیم را نباید رها کرد چون همین بچه ها هستند که می توانند فوتبال ملی ایران را در 3 یا 4 سال آینده به روزهای خوبش برگردانند. شکست همیشه هست اما باید از شکست درس بگیریم تا پیشرفت کنیم. این نسل لیاقتش را دارد که یک مربی بزرگ کنارشان باشد تا آنها هم دیگر ترس از هیچ حریفی نداشته باشند. باید روی این استعدادها سرمایه گذاری کرد تا هم به المپیک برسند و هم پیراهن تیم ملی بزرگسالان را بر تن کنند.
*یعنی مربی خوب داخلی یا خارجی؟
راستش الان نمی توانم اسم بگویم چون نه مربیان خوب داخلی مان را می شناسم و نه برنامه مدیران فوتبال را برای توسعه این تیم. حتی نمی توانم به کار مربیان قبلی تیم نمره بدهم چون به هر حال آنها هم نقش مهمی در ساختن چنین تیمی داشتند حالا شاید مثلا تجربه بازی های بزرگ را نداشتند. ولی هیچ جای دنیا برای یک باخت این همه استعداد را به امان خدا ول نمی کنند. برای این بچه ها حتی یک روز هم مهم است. اگر بنای داخلی گرایی دارند ، باید بگردند و ببینند کدام مربی در بازی های داخلی شهامت استفاده از جوانان را داشته و بهتر نتیجه گرفته و یکی مثل او را بیاورند. کاری مثل زمان حشمت مهاجرانی که همه بازیکنان آن نسل مدیون بزرگی او هستند.
*ولی الان یکی از بهترین مربیان دنیا را در راس فوتبال مان داریم اما در فوتبال مان هیچ چیزی نداریم!
اگر در تیم بزرگسالان مان تحول می خواهیم باید بسترش را در تیم های پایه آماده کنیم. ببین من برایت از یک فلسفه میگویم. حتما خودت هم مثل خیلی از فوتبال دوستان ، علاقمند به بارسلونا هستی. می دانی انها چطور به اینجا رسیدند؟ من تقریبا هر چند وقت یکبار در دوره های آموزشی این تیم شرکت می کنم. آنها یک فلسفه وجودی دارند. می گویند مربی تیم 12 ساله های ما باید کسی باشد که می تواند 6 سالبعد تیم اول را هدایت کند. اگر این مربی را در کادرفنی نداریم ، یعنی 6 سال بعد او نمی تواند مربی تیم در لالیگا باشد پس چیزی هم ندارد که بتواند ستاره برای تیم تربیت کند. حالا ما در تیم های ملی مان چنین مربیانی داریم؟ اگر سرمربی تیم جوانان ایران قرار نیست تا ابد سرمربی بزرگسالان شود یعنی نباید مربی باشد چون عرضه بازیکن سازی ندارد.
*پس موافقید که این اتفاق بیفتد؟
برگردیم به عقب. مگر حشمت مهاجرانی از کجا سرمربی شد؟ او دستیار اوفارل بود ، قبل تر مربی جوانان بود و وقتی با نسلی که خودش ساخته بود ، مربی شد به همه چیز رسید. الان اگر مربی خوبی در لیگ دارید ف باید روی اوبرای تیم های پایین تر سرمایه گذاری کنید تا بتواند فوتبال تان را به سوی موفقیت ببرد.
*برسیم به خودتان. به حسن نظری که حتی ابراهیم آشتیانی هم درباره اش می گوید بهترین دفاع راست تاریخ ایران.
این که یک لطف بیش از اندازه است. من همیشه بزرگترین افتخارماین بوده که پیراهن آقای آشتیانی را به تن کردم و امیدوارم توانسته باشم در خد ایشان باشم. اگر موفقیتی هم برای حسن نظری وجود داشته حاصل تلاش های مربیان ، هم تیمی ها و حتی دوستان خوب فوتبالی و غیر فوتبالی او بوده است. من 17 سالم بود که پیراهن تیم ملی را به تن کردم و هنوز آن بازی یادم هست. در دروازه ، ما ناصر حجازی را داشتیم. قلیچ خانی و پروین ... در تیم بودند که این قدر در رختکن به من روحیه دادند تا توانستم وزن پوشیدن پیراهن تیم ملی را تحمل کنم. من همیشه عاشق فوتبال بودم. هیچ وقت در رویایم هم پیراهن تیم ملی را نمی دیدم اما کمک های بزرگان باعث شد تا بتوانم بهترین سال های زندگی ام را در پیراهن تیم ملی تجربه کنم. از المپیک گرفته تا جام جهانی و قهرمانی در آسیا.پوشیدن پیراهن باشگاه استقلال( تاج) یک رویا بود که برایم بدست آمد و ...
*عاشق فوتبال بودید یا والیبال؟
من والیبال را دوست داشتم ، بازی هم می کردم اما مربی ورزش مان در مدرسه می گفت تو قدت به درد والیبال نمی خورد. ولی فوتبال هم همیشه یکی از علایقم بود. مادر آبادان تقریبا بیشتر وقت مان به دویدن دنبال توپ در کوچه ها می گذشت. بچه های آبادان اصلا با توپ به دنیا می آیند! فوتبال تو خون ماست. تازه من داداشم در تاج آبادان بازی می کرد . خودم همکه از فوتبال خاکی به این جا رسیدم. یک روز یکی از دوستانم در تیم شان بازیکن کم داشت ومن را با خودش برد. گذاشتنم در پست دفاع. بازی کردم و همان بازی اول دعوت شدم به تیم منتخب خوزستان و بعد هم که مراحلی که تا تیم ملی کشید. به لطف خدا این اتفاق برای من خیلی زود افتاد.من از تیم سپه شروع کردم و به تاج رسیدم. تیمی که از بچگی عاشقش بودم.
*و بعد شدید پسر رایکوف!
خب من با رایکوف سال های خوبی داشتم . او خیلی به من لطف داشت. اصرار داشت یک بچه شهرستانی نباید در تهران تنها باشد. خوشبختانه باعث شد تا ما درس مان را بخوانیم. وارد مسیر اشتباه نشوم و فوتبال ادامه پیدا کند. اما همان قدر که او به من لطف داشت ، مربیانی مثل اوفارل ، جکیج و مهمتر از همه ، حشمت مهاجرانی در پیشرفت من نقش داشتند. حتی نمی توانم اسم از همه بیاورم و ممنون دوست خوبی مثل ابوالفضل جلالی نباشم که یکی بود از نسل شما روزنامه نگاران ورزشی. راستش خیلی از بچه خوزستانی آمدند تهران و فوتبال شان سوخت اما من خوش شانس بودم که این بلا سرم نیامد.
ادامه دارد ...
روزگار غریبی ست نازنین ...
ارسالها: 2557
#364
Posted: 18 Nov 2012 11:37
*این تراژدی تقریبا انگار در خون بچه های خوزستان است. این سال ها که خیلی های شان محو شدند!
ببین وقتی دور از خانواده باشی و پول خوب هم در دستت باشد. وقتی در کانون توجه باشی ، همه بشناسنت خیلی سخت می شود که مسیر درست را از غلط تشخیص بدهی. در صنعت نفت ، مرحوم دهداری بزرگ یک مکتب داشت. می گفت بازیکن باید درس بخواند. برای اینکه مدرک باعث می شود نگاهت به دنیا باز شود.
تحصیلات چشمت را باز می کند ومسیر درست را بهتر تشخیص میدهی. بعد هم خیلی مهم است وقتی پول در دستت داری. وقتی همه اسمت را صدا می زنند ، کسانی در کنارت باشند که حفظت کنند. درست و غلط را برایت بگویند. من در کنار برادر و خواهرم بودم. از حشمت مهاجرانی تا ابوالفضل جلالی و حتی مدیران وقت باشگاه و فدراسیون هم حواس شان جمع بود و این خیلی برایم کمک کننده بود.
*آبادانی باشی و در دفاع بازی کنی ، یک مقدار عجیب نیست؟
خوب گفتی. ما برزیلی ها! عادت داریم فقط دریبل بزنیم و گلزن باشیم . این اصلا توی خون مان است( می خندد) من باید هافبک میشدم چون دوست داشتم هر جایی سرک بکشم و دریبل بزنم ولی شروع فوتبالم مصادف شد با زمانی که بازیکن بزرگی مثل ابراهیم آشتیانی از فوتبال ملی کناررفت. اوفارل و مهاجرانی دنبال بازیکنی سرعتی با ویژگی های آشتیانی بودند. وقتی مرا دیدند ، بردنم به بک راست. الان هم می بینید بک راست های مدرن مدام در رفت آمدن هستند. چیزی شبیه به بازی مایکون یا دنی آلوز . ایناولین بازی ملی ام بازی با مجارستان بود که گل هم زدم و بعد هم در بازی رسمی به مصاف بحرین یا عمان رفتیم. من در 17 سالگی در بازی های انتخابی جام جهانی 1974 بازی کردم . باورش برای خودم هم سخت بود. ولی کادرفنی به من لطف کرد و فرصت بازی را در اختیارم گذاشت.
*بازی هایی که پایانش تلخ بود و شما صعود نکردید.
ما صعود نکردیم چون با همه قاره آسیا بازی مردیم و بعد تازه به مصاف استرالیا رفتیم. آن موقع خیلی شرایط سخت بود. از بین همه تیم های دنیا فقط 16 تیم صعود می کرد و کل آسیا و اقیانوسیه یک سهمیه داشت. برای همین بازی های جام جهانی هم خیل سطحش بالاتر بود چون کیفیت بیشتری داشت.الان شاید خیلی از بازی های جام جهانی کیفیت ندارند چون تعداد تیم ها خیلی زیاد شده است.
*چه فرقی بین تیم 1974 اوفارل و 1978 حشمت مهاجرانی بود که یکی به استرالیا باخت و دیگری برنده شد؟
ما سال 78 بزرگتر شده بودیم وبا تجربه تر. مهاجرانی هم تجربه دور قبل را داشت و در دور جدید میتوانست آن تجربه را بهتر منتقل کند. او خیلی خوب نقش یک رهبررا در تیم ایفا کرد. تیم ما اگرچه در این بازی ها پرویز قلیچ خانی را نداشت اما این قدر ستاره های خوب و جوانی داشت. ، این قدر تجربه بین المللی پیدا کرده بودکه توانست تمام حریفان را به راحتی از پیش رو بردارد و شایسته حضور در جام جهانی باشد.تیم واقعا با هم رفیق بود. همدلی وحس در کنار هم بودن ، تدارک خوب و فاکتورهای مختلف کمک کرد تا اتفاق خوشایند برای مان بیفتد.ما قبل از بازی ها رفتیم با فرانسه بازی کردیم که میشل پلاتینی را داشت، به المپیک رفتیم ،قبل جام جهانی با آرژانتین بازی داشتیم . این برای بچه های جوانی مثل من ، قاسمپور ، نورایی ، فرکی ، روشن و ... که همه پروسه فوتبال مان را با حشمت مهاجرانی از تیم جوانان شروع کرده بودیم و با او به تیم بزرگسالان رسیدیم ، خیلی کمک کرد تا بتوانیم با بزرگترهای تیم ، یک گروه موفق را تشکیل بدهیم. ما دیگر ترسی از بازی با بزرگان نداشتیم.
*ولی این تیم نترس در جام جهانی ترسید.
فکر نمی کنم اتفاق عجیبی باشد.ما با این تیم ها بازی کرده بودیم ولی در جمع مان لژیونری نداشتیم که حرفه ای بازی کرده باشد. ما یک دفعه و برای بار اولبه جمع تیم هایی رفتیم که تا قبل از این نرفته بودیم. شاید اگر کمی تجربه مان بیشتر بود ، حتی بهتر هم نتیجه می گرفتیم.
*خدا بیامرز حجازی می گفت قبل از بازی با هلند علی پروین از او خواسته به هلندی ها بگوید ما عزاداریم ، سیاه پوشیدیم ، خیلیبه ما گل نزنید!
راستش آنها بزرگ ترهای تیم بودند و ما نمی شنیدیم چه به هم می گویند. من این دیالوگ را نشنیدم ولی واقعا از هلند ترسیده بودیم. ستاره هایی که دیدن بازی های شان در تلویزیون برای مان یک آرزو بود ، صاف آمده بودند روبروی مان. این ترسناک است. اریهان و تیم رویایی هلند که به فینال رسید یا اسکاتلند با کنی داگلیش ، آرچی گمیل و ... ولی الان شرایط فوتبال مان عوض شده. الان بازیکنانی را داریم که در بهترین تیم های دنیا بازی می کنند.
برای همین است که می گویم الان باید اوضاع فوتبال مان خیلی بهتر از این باشد. اینکه در تهران به ازبکستان ببازیم یا در بازی با لبنان ببازیم اتفاقی است که برایم سر درد می اورد. فوتبال در همه دنیا پیشرفت کرده و تیم ها ی دیگر نخوابیده اند. درست اما هنوز هم من باورم نمی شود به این تیم ها ببازیم. بله ما از بازی از هلند می ترسیدیم اما همان قدر که ما از بازی با هلند ترس داشتیم ، عربها و کره ای ها از بازی با ما می ترسیدند. الان چه اتفاقی افتاده که ما این قدر راحت در آزادی می بازیم. این چیزی است که باورم نمی شود. برای همیناست که می گویم باید شجاع باشیم. اخرش این است که به جام جهانی نمی رویم. دنیا که به آخر نمی رسد ولی می توانیم 5 سال بعد یک نسل عالی داشته باشیم. این کار را بکنیم تا به موفقیت برسیم. ما روزی پیشرفت را دوباره شروع می کنیم که از باخت های مان درس بگیریم.
ادامه دارد ...
روزگار غریبی ست نازنین ...
ارسالها: 2557
#365
Posted: 18 Nov 2012 11:40
*بدترین خبری که این مدت شنیدید ، کدام خبر بود؟
مرگ ناصر حجازی. به عنوان کسی که سال ها در کنارش به عنوان یک دوست ، چیز یاد گرفتم. رفتن او شوکی به همه ما بود اما این فوتبال مان است که بیش از همه از نبودش ضربه خورد چرا که ناصر تمام عمرش زبان گویای فوتبال مان بود. او مشکلات را صادقانه می گفت. ناصر که رفت ، فوتبال مان لال شد. از دست دادن یک منتقد صریح و دوست داشتنی که همه چیز را همان طور که هست بگوید به فوتبال مان ضربه بزرگی را زد. او وقتی بیمارستان بود تلفنش را گرفتم و صدایش را شنیدم. به من گفت:« حسن ، بزرگ شدی اما صدایت هنوز فرقی نکرده!» واقعا خوشحالم که قبل از رفتنش یکبار دیگر صدایش را شنیدم.
*تقریبا نسل شما دیگر خارج از گود ماندند. از آنها اطلاعی دارید؟
با بچه هایی که آمریکا هستند مدام در ارتباطیم اما باورم نمی شود که حشمت مهاجرانی در ایران است و از او مشورت نمی گیرند یا علی پروین نقشی در تصمیم سازی ها ندارد. نمی دانم آنجا چه خبر است اما این ها عصاره فوتبال ما هستند که می توانند مشورت دهنده های بزرگی باشند.الان می شنوم می گویند فلانی را گذاشتیم رئیس چون آدم خوبی است. الان من آدم خوب. آیا من می توانم یک هواپیما را از شیراز بیاورم تهران؟ یا مثلا می گویند فلانی چند سال در ورزش بوده پس می تواند مدیریت کند؟ یعنی الان اگر من 5 سال در اتاق عمل ، جراحی نگاه کنم می توانم جراح قلب باشم؟ ورزش و فوتبال هم همین است باید خاکش را خورده باشی.
*چرا ما با کارلوس کروش نتیجه مناسبی نگرفتیم؟
ببینید او بی شک یکی از بهترین های دنیاست. من او را می شناسم. کارش را دیدم با دن گاسپار دوست صمیمی هستم. او را باید در ظرف فوتبال مان بسنجیم. آیا برایش چه برنامه ای داریم؟ چه در اختیارش گذاشتیم و از او چه می خواهیم. فوتبال ما باید زا پایه درست شود و به راس برسد. همیشه آرزو دارم برگردم تو کشورم تا برای تیم جوانان کارکنم. الان مثلا فکر می کنم امیر قلعه نویی در استقلال مربی خوبی است. من او را خیلی نمی شناسم اما نتایجش موفق بوده. یا بروند او را بیاورند و با گروهش کار کند تا بتواند نتیجه بگیرد یا مربیانی مثل او را در تیم های پایه استفاده کنند. کروش می تواند تحول ایجاد کند اما به شرطی که ابزار را در اختیارش بگذاریم.
*و بالاخره کی به ایران بر می گردید؟
خیلی دوست دارم بیایم بروم ورزشگاه و پرچم آبی استقلال را در دستم بگیرم و تیم را تشویق کنم. شاید هم کسی مرا نشناسد چون سال ها نبودم ولی مهم این است که استقلال ، هنوز نامش بزرگ است. تیمی که سکوی پرتاب همه ما بوده.
*شما که این قدر استقلالی هستید پس چرا پیراهن تیم تان قرمز است؟
زمانی که تیم را راه انداختیم ، اینجا یک تیم آبی پوش داشت و ما هم به ناچار رنگ قرمز و سفید را انتخاب کردیم ولی به عشق استقلال ، عاشق همه تیم های ابی پوش دنیا هستم. به خصوص چلسی!
*و سئوال آخر از میان همه بازیکنانی که می شناسید کدام از همه بهتر بود؟
راستش در نسل های مختلف بازیکنان بزرگ زیادی داشتیم که عاشق فوتبال همه آنها هستم ولی اگر قرار باشد یکی را بگویم با اجازه از همه ، می گویم حسن روشن
*در بین دفاع راست ها؟
من این بچه های جدید را خیلی ندیدم ولی خیلی های شان خوب بودند. در نسل ما هم همان طور که گفتم بدون شک آقای آشتیانی.
پايان مصاحبه.
روزگار غریبی ست نازنین ...
ارسالها: 2557
#366
Posted: 18 Nov 2012 18:07
سپاهان 0 - استقلال 1/ شكست طلسم 11ساله با سوپر رحمتي
خسرو حيدري به سادگي دروازه صادقي را باز كرد و مهدي رحمتي بارها دروازه استقلال را نجات داد. تفاوت دو تيم فقط يك دروازهبان آماده بود و بس! ليگ برتر باشگاههاي ايران- جام خليجپارس
دوره دوازدهم- هفته پانزدهم
يكشنبه 28 آبانماه 91- ساعت 15:15
ورزشگاه فولادشهر اصفهان
تماشاگر: 5000 نفر
داور: سعید مظفریزاده
کمکها: محمدرضا منصوری، بهرام کیانی
اخطار: امیرحسین صادقی(۷۳)، آرش برهانی(۸۴) از استقلال- محمدرضا خلعتبری(۹۰) و علی احمدی(۹۳) از سپاهان
اخراج: جواد نکونام (۹۰) از استقلال
سپاهان اصفهان: محمدباقر صادقی- فرشید طالبی- علی احمدی- حسن اشجاری (محمد غلامی ۷۵)- مهدی جعفرپور- امید ابراهیمی- بولکو- احمد جمشیدیان (حسین پاپی ۶۰)- محرم نویدکیا- محمدرضا خلعتبری- جالوویچ (سوکای ۵۸)
سرمربی: زلاتکو کرانچار
استقلال تهران: سیدمهدی رحمتی- پژمان منتظری- امیرحسین صادقی- علی حمودی- هاشم بیکزاده- جوادنکونام- جي لويد ساموئل- خسرو حیدری- میثم بائو (حنیف عمرانزاده ۹۱)- آرش برهانی (میلاد میداودی ۹۰) - امین منوچهری
سرمربی: امیر قلعهنویی
شرح بازی
دیدار سپاهان و استقلال به عنوان مهمترین بازی هفته پانزدهم یکی از حساسترین بازیهای نیمفصل اول لیگ دوازدهم است. زیرا این دو تیم مدعیترین تیمها برای بردن جام قهرمانی محسوب میشوند. شکست روز گذشته ملوان و فجرسپاسی، اکنون تیمهای مدعی سپاهان و استقلال را با یک بازی کمتر در موقعیت بهتری برای قهرمانی در نیمفصل لیگ دوازدهم قرار داده است. البته این موضوع به برنده جدال امروز "زرد-آبی"ها در فولادشهر بستگی دارد.
نیمه اول
دو تیم سپاهان و استقلال هر کدام با سیستم ۲-۴-۴ لوزی و استفاده از دو مهاجم به مصاف هم رفتند. برای همه مشخص بود که امیر قلعهنویی با توجه به شناخت خوبی که از تیم سپاهان دارد میخواهد طلسم نبردن آبیپوشان را در فولاد شهر بشکند. به همین خاطر دفاع راست خود را به علی حمودی سپرده بود تا خسرو حیدری در یک خط جلوتر با ارسالهای مواج و دقیق خود آرش برهانی و امین منوچهری را صاحب موقعیت کند. زردپوشان تا ده دقیقه ابتدایی حملات نصف و نیمهای را روی دروازه رحمتی تدارک دیدند که تجربه دروازهبان ملیپوش آبیپوشان مهاجمان سپاهان را به نوعی ناکام گذاشت.
وقتی شاگردان قلعهنویی خود را در زمین پیدا کردند دست به حملات پیدرپی زدند که شوت نهچندان محکم ساموئل به بدن مدافعان تیم سپاهان اصابت کرد و خسرو حیدری از فضای خالی جناح چپ سپاهانیها نهایت استفاده را برد تا در موقعیتی تکبهتک گل برتری استقلالیها را درون دروازه محمدباقر صادقی جای بدهد. بعد از اين گل،طلاییپوشان با حرکات طولی مهدی جعفرپور و محمدرضا خلعتبری صاحب چندین موقعیت شدند که دروازهبان و تیر دروازه آبیپوشان نقش ناجی را برای شاگردان قلعهنویی ایفا کردند تابه هر حال نیمه اول با تکگل خسرو حیدری به سود استقلالیها به اتمام برسد.
نیمه دوم در حالي كه انتظار ميرفت سپاهانیها تملک توپ و زمین را درنیمه دوم در اختیار بگيرند تا تکگل خورده خود را جبران کنند این استقلالیها بودند که با حمایت همهجانبه بازیکنان خودی نبض بازی را در اختیار گرفتند. قلعهنویی شعاع حرکتی خسرو حیدری بازیکن موفق خود را در وقت دوم بیشتر کرد تا جایی که وی غیر از طی كردن خط طولی زمین برای کمک کردن بیشتر به هافبکهای مرکزی تیم استقلال به خصوص جواد نکونام در برگشتها بیشتر به سمت و سوی وی حرکت میکرد.
آبیپوشان با حرکات ترکیبی و ارسال پاسهای زمینی عرصه را بر یاران کرانچار تنگ و تنگتر کردند تا جایی که اگر سانتر میثم بائو با هوشیاری آرش برهانی همراه میشد چه بسا استقلالیها گل دوم را نیز به ثمر میرساندند که این اتفاق نیفتاد. بعد از برتری مشهود نیمه دوم استقلالیها کرانچار برای جبران گل خورده با وارد کردن جواهیر سوکای و محمد غلامی خط حمله تیمش را تقویت کرد اما دفاع چندلایه استقلالیها در دقایق انتهایی به همراه جاگیریهای عالي مهدی رحمتی مانع فرو ریختن دروازه استقلال شد تا این بار قلعهنویی طلسم نبردن آبیپوشان را در اصفهان بشکند.
روزگار غریبی ست نازنین ...
ارسالها: 2557
#367
Posted: 19 Nov 2012 10:51
قلعه نويي:
در باشگاه استقلال به روي مجيدي باز است
سرمربي تيم فوتبال استقلال گفت: بهتر است سياسيون از فوتبال بروند آقايان نظامي و صنعتي اگر کارشان را بلد بودند در همان عرصه ميماندند. به گزارش فارس، اميرقلعهنويي در ادامه نشست خبري پس از مسابقه با سپاهان اظهار داشت: برخي از کارشناسان اجنبي پرستند و در افکار عمومي انحراف ايجاد ميکنند و به مردم آدرس اشتباه ميدهند. فوتبال ما هزار ايراد داردو من فقط 5 دقيقه در موردش صحبت کردم اين آدمها را بدون کارشناسي ميآورند تا در مورد فوتبال صحبت کنند. تيم ملي ايران مقابل تيم سوم بحرين پيروز شد که علتش مسائل سياسي بحرين بود. آنها از دقيقه يک هم 10 نفره شدند. روي حرکات انفرادي به موفقيت رسيديم و ما فوتبالي از تيم ملي نديديم.
وي ادامه داد: کارشناسان قلعهنويي و دايي را محاکمه ميکنند در حالي که دايي اسطوره فوتبال ما است و بايد کمکش کنيم تا رئيس AFC شود، من قلعهنويي که کوچک هستم. با اين حال همان زمان هم کارشان به خواهش و تمنا رسيد تا من سرمربي تيم ملي شوم گفتم ميخواهم با استقلال به آسيا بروم اما آنها گفتند ايران را از اين گروه بالا بياور بعد به جام جهاني فکر کن. من با تيم ملي به عنوان صدرنشين از آن گروه صعود کردم در مالزي هم تيم من صدرنشين بود.
وي ادامه داد: آدمهاي سياسي به فوتبال مي آيند، آنها بهتر است بروند. اين آقايان اگر در صنعت و کارهاي نظامي کارشان را بلد بودند در همان عرصه فعاليت ميکردند چرا صنعتيها و نظاميها را به فوتبال آورديد؟ مگر من را مديرعامل سايپا و يا ايرانخودرو ميگذارند؟
قلعه نويي تاکيد کرد: من کارم را در آنجا بلد نيستم و شرايط کنوني را هم خرابتر ميکنم اما برخي با ارتباطاتي که دارند به ورزش ميآيند و مشهور ميشوند. آنها دنبال شهرت هستند نه محبوبيت. تعداد تماشاگران ما را به 3 هزار رساندند و خيالشان راحت شد بعد ميگويند ميرويم اما باز هم به دنبال بازگشت هستند چون فوتبال ما هزار ايراد دارد.
سرمربي استقلال با اشاره به زمان حضورش در تيم ملي عنوان کرد: يک آقايي ميگفت در صدا و سيما گاهي اوقات ميگويند يک آهنگ نبايد پخش شود و ضرغامي هم روي تابلو نوشته بود تا ميتوانيد به قلعهنويي حمله کنيد. جرم من اين بود که بدون قرارداد به مالزي رفتم و به عنوان سرباز وطن براي تيم ملي خدمت کردم. با من جلسه گذاشتند و گفتند بدون قرارداد به مالزي برو و اينکه احساس ميکردم سرباز مملکتم هستم اين کار را کردم اما چرا آدمهايي مثل دادکان و مصطفوي بايد خانهنشين شوند.
قلعهنويي با انتقاد از ترکيب هيئت مديره برخي باشگاه ها عنوان کرد: اين اعضاي هيئت مديره از کجا ميآيند؟ ميگويند آنها قدرت سياسي دارند ما اين قدرت سياسي را نميخواهيم دولت 98 درصد پول فوتبال را ميدهد اين پول را به دست اهل فن بدهد. اگر به غير از رحيمي، فرد ديگري مديرعامل سپاهان شده بود اين مجموعه نابود ميشد. زيرا او خودش ورزشي است و تجربه مديريت ورزش را دارد و توانست اين مجموعه را حفظ کند.
سرمربي استقلال در مورد اينکه ميگويند او در ليگ بيانگيزه است، گفت: يک روزنامه اين مطلب را نوشت که قلعهنويي در ليگ بيانگيزه است زيرا ميخواهند باخت تيم ملي را توجيه کنند و بگويند من مغرور هستم و در ليگ انگيزه مربيگري ندارم. همين جا اعلام ميکنم هيچ پيشنهادي براي سرمربيگري تيم ملي به من نشده است. برخي ميخواهند در افکار عمومي انحراف ايجاد کنند. من به خاطر مردم با معرفت آذربايجان حتي سفر خارجيام را لغو کردم اگر در اين مملکت کار کني با تو کار دارند و اگر سالم کار داري بيشتر با تو کار دارند.
وي در مورد شناختش از سپاهان گفت: ساختار دفاعي ما خوب و ما شناخت کاملي از سپاهان داشتيم. چهار بازي اين تيم را آناليز کرده بوديم و توانستيم از نقاط ضعفشان استفاده کنيم.
وي در مورد وضعيت فرهاد مجيديگفت: برخي بازيکنان مانند علي کريمي، ابراهيم صادقي، سمبل يک باشگاه هستند. فرهاد مجيدي را هم من خودم خواستم که به استقلال بيايد که اگر توانست کمک کند و اگر نتوانست خداحافظي کند. منصوريان در زمان من خداحافظي کرد. من دنبال تسويه حساب و سرمايهسوزي نيستم اکنون که استقلال در صدر جدول است اين حرف را ميزنم اگر در رده پايينتر بوديم اين حرف را نميگفتم در استقلال به روي فرهاد مجيدي باز است و اگر ميخواهد بيايد و کمک کند. ما بايد براي مجموعه استقلال مربيسازي کنيم.منصوريان هست فرهاد مجيدي هم ميتواند باشد.
قلعهنويي تصريح کرد: با فرهاد مجيدي اختلاف زياد داشتم اما در زمان بازيگريش محبتهاي زيادي به او کردم که در حق کمتر بازيکني اين محبتها را انجام ميدهم او را از بهمن به استقلال آوردم در زمان برانکو از تيم ملي کنار گذاشته شد. او را دوباره به چرخه ملي آوردم. من خودم به فتحاللهزاده در ابتداي فصل پيشنهاد دادم که مجيدي به استقلال بيايد او آن زمان در دبي بود اما يک روز قبل از پايان فصل نقل و انتقالات گفت بايد کاپيتان باشم اگر مجيدي ميآمد حتما کاپيتان بود ولي اينکه بازيکن شرط ميگذارد نظم کار به هم ميريزد.
روزگار غریبی ست نازنین ...
ارسالها: 2557
#368
Posted: 20 Nov 2012 21:50
شعارهای یونیسف روی لباس استقلال در ادامه هفته پانزدهم لیگ برتر روز یکشنبه تیم فوتبال استقلال تهران موفق شد با تک گل خسروحیدری از سد میزبان خود سپاهان عبور کند و جایگاه خود را در صدر جدول لیگ تثبیت کند. در این دیدار باشگاه استقلال در یک حرکت فرهنگی شعاری را با مضمون «همه با هم برای مهار ایدز» روی شلوارک بازیکنان آبی پوش خود درج کرده بود که در نوع خود عملی منحصر به فرد به شمار می آمد.
سید مهدی علوی منش معاون فرهنگی باشگاه استقلال تهران در خصوص این حرکت جالب توجه باشگاه گفت: «ما قراردادی افتخاریرا با یونیسف ایران و سازمان های وابسته به آن مانند یو ان ایدز بسته ایم که شعارهای فرهنگی آنها را به صورت رایگان روی لباس های تیم درج کنیم.»
او ادامه داد: «ما در راستا تحقق شعارهای فرهنگی جهانی در ادامه فصل هم از شعار های یونیسف و یا نهاد های دیگر روی پیراهن باشگاه استفاده خواهیم کرد و حداقل تا آخر نیم فصل اول با تبلیغ شعارهایی از این قبیل روی لباس تیم به میدان خواهیم رفت.»
جالب اینجاست که بازیکنان استقلال روز یکشنبه با مشاهده این شعار بر روی لباس های خود به شوخی به مسئولان تیم می گفتند: «برای این کار چقدر پول گرفته اید؟!»
باشگاه بارسلونا هم در همین راستا تا مدتی پیش با درج لوگو یونیسف روی پیراهن خود به صورت رایگان از این سازمان حمایت می کرد و در حال حاضر حتی بخشی از درآمد های خود را برای کمک به این سازمان اختصاص می دهد.
روزگار غریبی ست نازنین ...
ارسالها: 2557
#369
Posted: 20 Nov 2012 21:53
بائو:پس از بازی با سپاهان نای راه رفتن نداشتیم/پیکان را دست کم نمی گیریم میثم بائو درباره برد استقلال در برابر سپاهان اظهار داشت:آنقدر در این بازی دوندگی بازیکنان زیاد بود که پس از بازی دیگر نای راه رفتن هم نداشتیم.
فکر می کنم تمام بازیکنان هر چه در توان داشتند در زمین به کار بردند.البته در دقیقه ۹۰ توپی را نتوانستم دفع کنم و انتقاداتی به من وارد آمد که آنها را می پذیرم زیرا می توانستم در آن صحنه بهتر عمل کنم. در کل بازی سخت و نفس گیری بود .
وی افزود:برد سپاهان در شرایطی حاصل شد که ما نیمی از بازیکنان خود را در اختیار نداشتیم و در واقع وجود امیر قلعه نوعی روی نیمکت که برای هر تیمی یک نعمت است باعث برد ما بود.
بائو با اشار به بازی استقلال برابر پیکان عنوان کرد:هر تیمی مقابل استقلال قرار می گیرد انگیزه اش بالا می رود. به هیچ وجه آنها رادست کم نمی گیریم ،به شخصه امیدوارم بتوانم در این بازی کار مثبتی برای تیم انجام دهم.
روزگار غریبی ست نازنین ...
ارسالها: 2557
#370
Posted: 20 Nov 2012 22:01
امیرحسین صادقی : به قهرمان نیم فصل «نان» هم نمی دهند مدافع تیم فوتبال استقلال گفت: هواداران هم فکر زدن ۶ گل را از ذهنشان خارج کنند اما این قول را می دهیم که برای کسب ۳ امتیاز نهایت تلاشمان را انجام دهیم.
به گزارش آبیته دات کام امیرحسین صادقی در گفتگو با خبرنگار اوج نیوز، درباره دیدار تیمش مقابل سپاهان اظهار داشت: بازی بسیار خوبی بود. هم فوتبال زیبایی بود و هم اینکه درگیری های زیادی در آنشاهد بودیم. هر دو تیم عالی بازی کردند و با توجه به اینکه ۳ امتیاز ارزش بسیار زیادی داشت واقعا حساس بود و خوشحالم که بازی تماشاگر پسندی انجام دادیم و با بدست آوردن ۳ امتیاز هواداران را خوشحال کردیم.با دوستان صحبت می کردیم می گفتیم که فشار این بازی ،مثل فشار شب اول قبر بود.
وی درباره اظهار نظر چند تن از بازیکنان سپاهان مبنی بر اینکه استقلال فقط دو موقعیت گل داشت،افزود: احتمالا بازیکنان سپاهان آنقدر برایشان دقایق بازی سخت گذشته که موقعیتهای ما را ندیدند و یا فراموش کردند. فقط دو تک به تک را برهانی از دست داد و چند فرصت خوب دیگر هم داشتیم که نتوانستیم از آنها استفاده کنیم.
مدافع استقلال درباره شعارهای هواداران سپاهان افزود: متاسفانه این شعارها در فوتبال ما اپیدمی شده و کم کم داریم به آن عادت می کنیم. من می ترسم که این نوع رفتار به جامعه ما هم نفوذ پیدا کند و کل اجتماع را در بر گیرد.
صادقی درباره شانس قهرمانی استقلال در نیم فصل تصریح کرد:قهرمانی نیم فصل که مهم نیست. به قهرمان نیم فصل یک تکه «نان» هم نمی دهند. هدف ما این است که تا پایان فصل در صدر جدول قرار گیریم و جام قهرمانی را مال خود کنیم.
وی درباره عدم دعوتش به تیم ملی فوتبال عنوان کرد: درباره تیم ملی صحبتی نکنم بهتر است.
صادقی در خاتمه با اشاره به دیدار تیمش مقابل پیکان اضافه کرد: بازی بسیار سختی است. خیلی ها گمان می کنند چون پرسپولیس ۶ گل به پیکان زده این تیم ضعیف است اما آنها در بازی قبل خود ثابت کردند روبه رشد هستند و در بازی با استقلال هم برای کسب امتیاز به میدان می آیند. کارمان مقابل پیکان بسیار دشوار است و هواداران هم فکر زدن ۶ گلرا از ذهنشان خارج کنند اما این قول را می دهیم که برای کسب ۳ امتیاز نهایت تلاشمان را انجام دهیم.
روزگار غریبی ست نازنین ...