ارسالها: 2557
#371
Posted: 20 Nov 2012 22:06
آرش برهانی:طلسم ۱۱ ساله خیلی ناراحت مان کرده بود/کاری کردند که نمی خواستم از زمین بیرون بیایم آرش برهانی مهاجم سرعتی استقلال در بازی با سپاهان یکی از چهره های ویژه این مسابقه بود.
او یک اخطار گرفت تا بازی بعدی را از دست بدهد ولی نکته جالب در مورد برهانی این بود که هنگام تعویض با بازیکنان سپاهان درگیری کوچکی پیدا کرد که البته خودش آنها را مقصر می داند.برهانی ابتدا در مورد اینکه استقلال بازی حساس و سرنوشت سازی را برد حرف می زند و می گوید:«بازی خوبی را بردیم. سپاهان یکی از رقیبان اصلی ما است و این برد کمک زیادی به ما خواهد کرد. البته این برد باعث می شود که بازی مقابل پیکان سخت تر شود، به نظر من اگر این بازی را نبریم هیچ فایده ای ندارد و پیروزی مقابل سپاهان هم به درد نمی خورد.»
او در پاسخ به این سوال که آیا قبل از بازی می دانستی استقلال ۱۱ سال در اصفهان مقابل سپاهان برنده نشده بود می گوید:«من دو روز قبل از بازی این موضوع را متوجه شدم و خیلی ناراحت بودم. بازیکنان دیگر هم چنین حسی داشتند و انگیزه زیادی داشتیم تا این طلسم را بشکنیم. راستش را بخواهید به خودم می گفتم چرا استقلال باید این همه مدت در اصفهان پیروز نشده باشد. »
برهانی در پاسخ به این سوال که موقع تعویض چه اتفاقاتی افتاد که با بازیکنان سپاهان درگیر شدی می گوید:«شاید در تصاویر تلویزیونی چیزی به طور کامل معلوم نبود ولی یکی از بازیکنان سپاهان محکم دستم را گرفته بود و فشار می داد و یک نفر دیگر هم هل می داد. مطمئن باشید اگر کارت زرد نداشتم جواب آنها را می دادم. اصلا کاری کردند که دوست نداشتم بیرون بیایم.»
روزگار غریبی ست نازنین ...
ارسالها: 2557
#372
Posted: 20 Nov 2012 22:22
با هوشنگ گلمکانی و آبیترین خاطرهاش از سیسال سردبیری مجله فیلم / آن روز که ناصر حجازی برایمان مطلب نوشت...
لیگ برتر - روزنامه استقلال جوان نوشت:
حالا که پس از گذشت چند ساعتو نیم کلنجار رفتن با کاغذ و خودکار و دستنوشتههای شتاب زده، مصاحبه هوشنگ گلمکانی،سردبیر مجله فیلم به پایان رسیده حال کسی را دارم که کوهی را کنده... مدتها بود تنظیم کردن مصاحبه تا این اندازه خستهام نکرده بود اما از صفحه سی تا رسیدن به صفحه چهل و چهارم دستنویس انگار داشتم آخرین کیلومتر باقیمانده از مسابقه ماراتن را طی میکردم.
رفتم دفتر مجله فیلم، جایی که پر است از جلدهای جادویی و خاطرهبرانگیز که پس از سی سال کار بسیار پرخاطره، تبدل شدهاند به تالاری از افتخارات... انگار هر جلد برای خودش سندی است بر جای مانده از نبردی بزرگ بر سر چاپ شدن و چاپ نشدن... قرار مصاحبه را گذاشتیم برای بعد از خروجی گرفتن شماره جدید مجله فیلم... یکشنبه ساعت هفت بعدازظهر بود که آمد روزنامه درست مثل رسول یونان، او هم با پیک موتوری خودش را رسانده بود به ما... یک ساعت اول خوش و بش و گپ او و اردشیرخان با هم تمامی نداشت. دو همکار قدیمی پس از سالها به هم رسیده بودند و حرفهایشان پایانی نداشت.
بعد نوبت رسید به ما... نوبت رسید به مصاحبهای که باید تبدیل میشد به یک مصاحبه خواندنی و عامهپسند، هرچند گرفتن یک مصاحبه عامهپسند از سردبیر یک مجله کاملاً تخصصی مثل فیلم، کار دشواری است...
***
با هوشنگ گلمکانی نزدیک به یک ساعت و نیم در دنیای خاطرههایش از گرگان و مشهد و تهران قدم زدیم. حاصل کار تقدیمبه شما.
*اولین بار که فوتبال وارد زندگی هوشنگ گلمکانی شد.
از وقتی یادم میآید در زندگیام بود درست مثل سینما از همان اول بود. توی خیابان بازی میکردیم که البته هیچ شباهتی به فوتبال جدی نداشت ما فقط بازی میکردیم. در شهر ما گرگان نه تلویزیون بودنه زمین چمن فراوان بود و نه خبری از فوتبال! فقط گل کوچک بازی میکردیم و گاهی اخبار تیمملی را از رادیو میشنیدیم.
اولین بار که این فضای ساده و بیخبر از همه جا شکست، جامجهانی 1966 بود که رادیو اسمهایی مثل پله، اوزه بیو و بابی چارلتون را گذاشت توی دهان ما، که نمیدانستیم اینها کی هستند و در کدام باشگاه بازی میکنند و مثلاً پستشان چیست. ما فقط بازی میکردیمو به خودمان میگفتیم پله پاس بده، اوزهبیو را بگیر، باز یاشین شدی! (میخندد)
و بعد این علاقه جدیتر شد؟
بله بازیهای آسیایی سال 1347 بود که تیمملی، رژیم صهیونیستی را برد و قهرمان آسیا شد. آن موقع تلویزیون به گرگان نیامده بود و رادیو جور تلویزیون را میکشید. یادم هست بازی فینال، توی محل ما پرنده پر نمیزد. همه چسبیده بودند به رادیو در کنج خانههایشان بعد همه خودجوش آمدیم به خیابانهاو فضایی از جشن و شادی بود...
اولین بار که اسم استقلال یا تاج آن موقع آمد، توی ذهن شما کی بود؟!
(میخندد) باید فیلم را تند کنم چون تا آنجا خیلی مانده. ببینید من اصلاً نمیدانستم باشگاههای فوتبال وجود دارند. من فکر میکردم فوتبال فقط گل کوچک است و تیمملی! نمیدانستم که باشگاهی هست و لیگی هست و مسابقات کشوری برگزار میشود! اولین بار مثلاً جایی در روزنامه عکسی دیدم از یک بازی باشگاهی، تعجب کردم که ای آقا! اینها که در تیمملی همبازی هستند، پس چرا روبهروی هم بازی میکنند؟!
چند سالتان بود؟
13، 14 سالم. آن موقع نه تلویزیون بود، نه فوتبال باشگاهی درست و حسابی بود، نه چیزی. در گرگان که تیم فوتبال نداشتیم.بعد رفتیم مشهد و آنجا هم تیم فوتبال نبود. یعنی من هیچ شانسی برای آشنایی با فوتبال جدی نداشتم. سال 1350 تازه تلویزیون از انحصار تهران و آبادان درآمد و به شهرهای مختلف رسید. من در مشهد فوتبال را از تلویزیون دیدم.
بیشتر چه فوتبالی نشان میداد؟
فوتبال انگلیس را... چون عشق سینما بودم بیشتر چشمم دنبال تکنیکهای کارگردانی و تصویربرداری و سوئیچ کردن دوربینها به هم بود. برایم جالب بود که این کارگردان و فیلمبردارها چقدر خوب با هم کار میکنند که یک بازی پخش مستقیم را آنطور درآوردهاند. تعجب میکردم که در یک لانگشات، دروازهبان یک شوت بلند میکند و بعد در یک نمای بسته دو بازیکن میپرند هوا تا به توپ ضربه بزنند. این تسلط در تدوین و حدس زدن جای فرود توپ و تصمیم آنی کارگردان تلویزیونی برایم جالب بود.
پس تلویزیون هم برای شما فوتبال بود، هم سینما!
بله. کلاس آموزشی بود و سرگرمی هم بود و شور و شوق ملی هم بود. بازیهای جام ملتهای آسیا در سال 1351 خیلی خوب یادم هست. در مشهد خودمان تلویزیون نداشتیم اما خانه دوست و آشنا فوتبال را میدیدم مثلاً بازی با تایلند را یادم هست که ما دو گل عقب بودیم اما علی جباری در 15 دقیقه آخر حریف را با سه گل بمباران کرد و اتفاقی حماسی بود. بعد از آن برد مقابل رژیم صهیونیستی این دومین باری بود که فوتبال احساس و شور حماسی به من میداد. در بازی با رژیم صهیونیستی، آن گل معروف و مشکوک که معلوم نبوداز خط رد شده یا نه. گل اول را حریف زد و در فیلم مستندی که ازاین بازیها ساخته شد، تصویر قطع میشد به خیابانهای خلوت تهران در آن دقایق. لحن حماسی استاد بهمنش بزرگ هم کمک کرد و این لحظهها برایم جاودانه شد. تازه فهمیدم که فوتبال فقط گل زدن نیست.آنجا فهمیدم که تا قبل از این، زندگی چیزی کم داشته.
*فوتبال باشگاهی کی آمد تویزندگی شما؟
سال 51 در تهران یک رفیق مشهدی مرا برد امجدیه، اما از گوشه بالای جنوبغربی سکوها نمیشد خوب مسابقه رانگاه کرد. آن فوتبال ما را نگرفت! سال 52 برای بازیهای جوانان آسیا رفتیم ورزشگاه آزادی. حسن روشن و هادی نراقی در آن مسابقات گل کرده بودند اما باز هم از گوشه شمالغربی قسمت بالای طبقه دوم فوتبالیستها آن پایین مثل مورچه دیده میشدند و باز مرا جذب نکرد.
ادامه دارد ...
روزگار غریبی ست نازنین ...
ارسالها: 2557
#373
Posted: 20 Nov 2012 22:29
*و بالاخره این اتفاق کی رخ داد؟ کی در دام فوتبال ورزشگاهی و فوتبال باشگاهی گرفتار شدید؟
سال 53 برای خدمت سربازی رفتم شیروان و با یک «بچه تهرون» به نام مرتضی شیرازی همدروه و مدتی همخانه و رفیق بودم که فوتبالیست بود و فوتبال را در حد محلات خیلی خوب بازی میکرد. همان سال تیم ابومسلم در مشهد تأسیس شد و در جام تختجمشید شرکت کرد. بازی ابومسلم مقابل پاس در مشهد بود که مرتضی شیرازی ما را برد ورزشگاه، وقتی گفتم دفعات قبل خوش نگذشته، گفت: این بار خوش میگذرد مطمئن باش. ما را برد زیر جایگاه! یعنی فاصله با زمین پنج، شش متر بود.
*کیفیت اچ دی دیگه؟!
(میخندد) کیفیت اچدی با صدای دالبی سراند! صدای آدمها را، صدای ضربهها را، صدای زوزههای تو را میشنیدم! به قول دوستان جنسش آنقدر خوب شد که معتاد شدم. دیگر شدیم مشتری ابومسلم. تمام بازیهای خانگی ابومسلم را در گرما و سرما رفتم.
*پس اولین باشگاه شما ابومسلم بود؟
بعدش تاج یا استقلال، چون مرتضی استقلالی بود و آن قدر از استقلال خوب حرف میزد که منهم ناخواسته تعلق خاطری پیدا کردم و پیگیر نتایج بودم.
*نتایج را چطور دنبال میکردید؟
کیهان ورزشی... جالب بود که کیهان ورزشی صبح شنبه که میرسید هنوز مرکب جلدش خشک نشده بود و جای انگشت روی آن میماند.
*آن سالها کیهان ورزشی میتوانست با همه محدودیتهای آن موقع نتایج را به خوبی پوشش بدهد؟
خیلی خوب و همین برایم عجیب بود. جمعه بعدازظهر در مشهد مسابقه بود، شنبه ظهر که کیهان ورزشی میرسید عکس و گزارشش در آن چاپ شده بود و تعجب میکردم که چطور میرسند با این سرعت این بازی را پوشش بدهند.
*پس داستان فوتبالی شدن شما اینطوری بود؟
بله. سال 54 آمدم تهران. در گرما و سرما میرفتم ورزشگاه و اغلب تنها بودم.
*به اصطلاح «پا» نداشتید!
بله، حیف... در دوره سربازی فوتبالیست هم شدم. (خنده) بوی چمن تازه سرحالم میآورد، لذت داشت دویدن دنبال توپ.
*پستتان چه بود؟
(میزند زیر خنده) من فوتبال بلد نبودم! فقط دوست داشتم بدوم دنبال توپ، آن هم روی چمن. آن موقع رسم بود کسانی را که بلد نبودند و اصرار داشتند بازی کنند میگذاشتند توی دروازه!
*گلر بودید؟
(میخندد) بله. هرچه توپ میآمد میرفت توی دروازه! (اردشیرخان با خنده میگوید: هرچه نمیآمد هم میرفت توی دروازه... گلمکانی با خنده بلند تأیید میکند.)
*عشق به فوتبال الان هم با شماست.
فوتبال خوابآور شبهای من است. شبکههای ورزشی ماهواره را پشتسر هم چیدهام و قبل از خواب، با صدای بسته یک ساعتی فوتبال میبینم تا خوابمببرد. فرق نمیکند پخش زنده باشد یا نه. پنج دقیقه از این، پنج دقیقه از آن آرامبخش خوبی است.بیلیارد هم دوست دارم. سبزی چمن و سبزی میز بیلیارد آرامم میکند.
با هوشنگ گلمکانی و حرفهایش از فوتبال آرمانی
*جامجهانی 2006 در بازی با آنگولا وقتی کاپیتان این تیم عوض شد رسول خطیبی را دیدم که دارد به کاپیتان جدید آنگولا کمک میکند تا بازوبندش را ببندد. من این صحنه را که دیدم حالم خوب شد. کیف کردم.
*در جامجهانی 2002 در بازی ردهبندی وقتی ترکیه برنده شد بازیکنانش دست بازیکنان کرهای را گرفتند و رفتند سمت تماشاگران، داشتم لذت میبردم. داشتم پای تلویزیون لذت میبردم.
*بازی خداحافظی «اولیور کان» را فقط میتوانم با کلمه بینظیر و از یاد نرفتنی توصیف کنم. کل ورزشگاه صدایش میکرد: «اولی اولی» بعد یک خواننده اپرا آمد کنار زمین و برایش آواز خواند. بعد خداحافظی کرد و رفت داخل رختکن. دوربین هم با او رفت توی رختکن. رفت کفشهایش را عوض کرد و با کفش راحتی برگشت و دور زمین برای مردم دست تکان داد. اشکم درآمد! عظمتی داشت.
*هشتم آذرماه 1376 به یادماندنیترین روز زندگی من بود. در دفتر مجله فیلم بودیم و بعد رفتیم به خیابان بین مردم. تکرار نخواهد شد چنین اتفاقی... ندیده بودیم و هیچ وقت هم نخواهیم دید که فوتبال بین مردم چنین احساساتی ایجاد کند. این جنبه از فوتبال را دوست دارم. فوتبال باید اینگونه عواطفی را در دل مردم ایجاد کند.
*بچههای مجله فیلم، اغلب فوتبالی هستند. آنقدر در دل این سالها بسیار با هم فوتبال دیدهایم و کری خواندهایم حسرتش به دل ما مانده که چرا یک بار از این جلسهها فیلمبرداری نکردیم. همهچیز لذت بخش بود.
*یک بار وسط یکی از همین فوتبالها، یکی از دوستان ضدفوتبالی وارد شد و ما را که دید سرش به علامت تأسف تکان داد و گفت: «بهبه! جماعت روشنفکر مطبوعاتی را باش!» البته تعداد ما بیشتر بود وزورش به ما نرسید! ما نویسندهای مثل دکتر صدر را هم داریم که هم سینمایی است هم فوتبالی.
*یک شماره ویژه برای فوتبال و سینما درژ آوردیم که همزمان با جامجهانی فرانسه چاپ شد. مطالب خوبی داشت در آن شماره مطلبی نوشتم با این موضوع که چرا سینما در فوتبال موفق است اما فوتبال در سینما موفق نیست. توضیحم این بود که طبیعت فوتبال در پیوسته بودنش است که حتی لحظههای مرده هم در آن اهمیت دارد اما در سینما نمیشود این ویژگی را از کار درآورد. در همان شماره از زندهیادحجازی هم یادداشتی داشتیم.
یادم هست شارل تسون سردبیر «کایه دو سینما» (یکی از معتبرترین نشریات سینمایی جهان) آمده بود ایران و آمد به دفتر ما.
در میان جلدهای ما، جلد این ویژهنامه را دید. اتفاقًا او هم دوستدار فوتبال است و آنها هم قبل از جامجهانی فرانسه یک پرونده زیباییشناسی بصری فوتبال درآورده بودند. پیشنهاد کرد در جامجهانی بعدی، «مجله فیلم» و «کایه دو سینما» با هم پروندهای تهیه کنند در فوتبال و سینما. ما استقبال کردیم اما البته او بعد از آن مجله رفت، پرونده هم منتفی شد.
*من و ناصر حجازی دوست مشترکی داشتیم به نام مرحوم «محمود اسدی» مدیر و مالک «پیتزاپنتری» در خیابان قائممقام. بعضی وقتها که میرفتم آنجا میدیدم ناصرخان حجازی هم آنجا نشسته. یک بار سر میزی نشستیم برای آن شماره ویژه از ایشان مطلب خواستیم که لطف کردند مطلبی نوشتند بعد هم در مراسم بزرگداشت مرحوم اسدی اورا دیدم. او یکی از اسطورههای فوتبالی زندگیام بود و حضور دلپذيرى داشت كه از ياد نمى رود.
پايان.
روزگار غریبی ست نازنین ...
ارسالها: 2557
#374
Posted: 21 Nov 2012 09:32
به مناسبت 49 سالگی اردشیر قلعه نوعی/ 10 برش از کارنامه ژنرال 4 ستاره
اردشیر(امیر) قلعه نوعی امروز 49 ساله شد و آماده ورود به دهه پنجم عمر. امیر قلعه نوعی سرمربی استقلال امروز 49 ساله شد و کم کم وارد پنجمین دهه زندگی اش می شود. سایت گل بخش هایی از دوران ورزشی او را زیر ذره بین برده است:
.*بچه نازی آباد
امیر قلعهنوعي که نام اصلی او اردشیر است، در اولين روز از آذرماه 1342 در محله نازيآباد تهران به دنيا آمد. هفت سال بيشتر نداشت كه پدرش را از دست داد. شايد همين موضوع سبب شد تا او تبديل به مردي جنگجو و خود ساخته شود. اردشير كه در خانوادهاي پرجمعيت زندگي ميكرد براي امرار معاش مجبور به كار بود. در دوران كودكي و نوجواني هم كار ميكرد و هم فوتبال. قلعه نوعی فوتبال را از اواخر دهه 50 با تیم جوانان راه آهن آغاز کرد و در سال 1360 ناصر ابراهیمی او در ترکیب تیم بزرگسالان این باشگاه به میدان فرستاد و 3 گل نیز در جام حذفی تهران زد.
.*ستاره شاهین
امیر به همراه ناصر ابراهیمی در سال 1361 راهی باشگاه شاهین شد. آغاز درخشش او در این تیم بود و تا تابستان 1366 در این تیم توپ زد. بهترین روزهای فوتبال اودر سال های 64 و 65 بود که شاهین دو بار به فینال جام باشگاههای تهران رسید و مغلوب استقلال و پرسپولیس شد. امیر در حضور بزرگان تیم شاهین بازوبند کاپیتانی را بر بازو می بست. او در سال 1364 در لیگ قدس 8 گل برای تیم تهران الف زد و در فینال نیز یک گل زد و درنهایت تهران الف قهرمان لیگ قدس شد. او در تابستان 1366 راهی السد قطر شد و حدود یک و نیم سال در این تیم توپ زد و قهرمان قطر شد.
.*وفادار به پیراهن آبی
امیر قلعه نوعی در اسفندماه 1367 به ایران بازگشت و پیراهن استقلال را بر تن کرد. او در اولین بازی مقابل پرسپولیس در جام حذفی به میدان رفت و در ضربات پنالتی آخر بازی یک ضربه پنالتی را از دست داد تا استقلال از گردونه جام حذفی بیرون رود. قلعه نوعی تا سال 1376 در استقلال توپ زد و آخرین بازی خود را روز 30 خرداد 1376 مقابل تراکتورسازی انجام داد و در سن 34 سالگی کفش هایش را آویخت. او در این تیم 151 بازی رسمی انجام داد و 22 گل نیز زد. امیر در تیم استقلال افتخارات زیادی بدست آورد که مهم ترین آنها قهرمانی آسیا در سال 1370 بود. او یک سال به دلیل مصدومیت دور از میادین بود. در سال 72 که استقلال در دسته سوم بود، قلعه نوعی به این تیم وفادار ماند و در دسته سوم آبی پوشان را همراهی کرد.
.*همیشه کاپیتان
در استقلال به لقب "ژنرال" مفتخر شد! او یک هافبک مقتدر در میانه میدان بود و شماره 8 استقلال را بر تن می کرد. از همان ابتدا هم نشان داده بود که دوست دارد در میانه میدان با دیگر بازیکنان متفاوت باشد و در 22 سالگی کاپیتان شاهین شده بود، اما برای کاپیتانی در استقلال رقبای زیادی داشت و 5 سال طول کشید تا بازویند کاپیتانی این تیم را بر بازو ببندد. در سال 72 پس از شاهین بیانی کاپیتان دوم شد و در 4 سال آخر بازی اش نیز کاپیتان استقلال بود. او یک بار نیز در تیم ملی کاپیتانی را تجربه کرد.
.*ناکام در تیم ملی
با وجود بازی های خوب در رده باشگاهی، اما دوران ملی او کوتاه بود. قلعه نوعی در سال 64 به تیم ملی ب دعوت شد و در جام فجر به میدان رفت. یک سال بعداز سوی پرویز دهداری به تیم ملی دعوت شد و در اردوی چین در بازی های دوستانه به میدان رفت و اولین بازی ملی خود را مقابل چین در سال 65 انجام داد. اما بعد از این اردو دیگر خبری از قلعه نوعی در تیم ملی نبود تا دوباره توسط علی پروین به تیم ملی دعوت شد. مهمترین تورنمنت هایی که با تیم ملی بود مقدماتی جام جهانی 1994و بازی های آسیایی 1994 بود که هر دو با شکست برای تیم ملی همراه بود. ناکامی دوران بازیگری اش به مربیگری او هم سرایت کرد و تیم ملی با او در جام ملتهای 2007 بدترین نمایش تاریخ خود را داشت و در نهایت حذف شد.
.*ژنرال 4 ستاره
او مربیگری را با دستیاری ناصر حجازی در لیگ 76 آغاز کرد. او حتی در یک بازی در غیاب حجازی نیز سرمربی استقلال شد، اما رابطه این دودر اواسط فصل 77 تیره و تار شد. حجازی او را از کادر فنی استقلال اخراج و قلعه نوعی راهی تیم ملی امید و دستیار ابراهیم قاسمپور شد. قلعه نوعی سپس به آلمان رفت و مدتی در تمرینات لورکوزن حضور یافت. او در بازگشت به ایران به تدریج وارد عرصه مربیگری شد و با تیم کشاورز و سپس برق تهران فعالیت خود را آغاز کرد. بعد از اینکه استقلال قهرمانی اولین دوره لیگ برتر را از دست داد، او سرمربی این تیم شد و استقلال را به قهرمانی جام حذفی رساند. اما در ادامه دستیاری رولند کخ رو نپذیرفت و مسیر مربیگری او در لیگ برتر ازاستقلال اهواز آغاز شد و پس از آن هم که در استقلال، مس، سپاهان، تراکتورسازی و دوباره استقلال ادامه دارد. او با 4 قهرمانی لیگ برتر و 2 قهرمانی جام حذفی پرافتخارترین مربی باشگاهی ایران است.
.*شیفته سلطان
او معمولاً با مربیان و همکاران خود ارتباط خوبی دارد ، اما کیست که نداند او به شدت عاشق شیوه مربیگری علی پروین است و ارادت خاصی به سلطان دارد! قلعهنوعي از لحاظ فني و اخلاقي، پروين را ميستايد و در آخرين اظهاراتش در مورد علي پروين گفته است: «سلطان هميشه سلطان است». البته علی پروین نیز در بین مربیان ایرانی او را خیلی قبول دارد. امیر حاج رضایی دیگر مربی و کارشناس مورد قبول ژنرال است که در سپاهان نیز مشاور او بود. قلعه نوعی البته ارادت خاصی نیز به ناصر ابراهیمی دارد و وقتی سرمربی تیم ملی شد، او را دستیار خود کرد.
.*قاتل پرسپولیس!
او رکورد عجیبی مقابل پرسپولیس دارد و در 9 دربی که سرمربی استقلال بوده، مقابل پرسپولیس شکست نخورده است. اگرچه او در آمار افتخارات خود و مدت حضورش در استقلال همیشه اغراق آمیز صحبت می کند، اما از معدود مربیانی است که آمار همه برد و باخت هایش را دارد و حتی وقتی دو سال قبل در بازی جام حذفی و در ضربات پنالتی سپاهان به پرسپولیس باخت، سریع واکنش نشان داد و گفت این نتیجه باخت ثبت نمی شود! او چنین موضعی را نیز در مقابل نتیجه بازی ایران و کره جنوبی در جام ملتهای 2007 دارد و باخت در ضربات پنالتی را شکست محسوب نمی کند. قلعه نوعی در دوران مربیگریاش 20 بار با تیم های مختلف در لیگ و جام حذفی مقابل پرسپولیس قرار گرفته و فقط 3 بار شکست خورده و 7 بار پیروز شده است.
.*رابطه تیره با رسانه
رابطه اش با رسانه ها به شدن سینوسی است. در یک سال اخیر چندین بار علیه خبرنگاران مصاحبه کرده و به آنها اتهام قلم فروشی زده است، طوری که در یک مورد خبرنگاران علیه او شکایت کردند و قلعه نوعی به جریمه نقدی محکوم شد. او با تلویزیون نیز رابطه خوبی ندارد و مدت هاست در برنامه های تلویزیونی حاضر نشده است. بعد از شکست تیم ملی در جام ملتهای 2007 و انتقادات کارشناسان در تلویزیون از وی، رابطه او به این رسانه تیره و تار شد و حضور او فقط محدود به تماس های تلفنی با برنامه 90 و گاهی هم برنامه ورزش و مردم شده است. رابطه او با90 و عادل فردوسی پور نیز کاملاً سینوسی است! او همین چند روز پیش و بعد از بازی سپاهان، انتقادات شدیدی از رئیس سازمان صدا و سیما کرد.
.*ضد ستاره
امیر قلعه نوعی سبک خود را در مربیگری دارد و اصولاً با بازیکنان ستاره و مورد حمایت هواداران رابطه خوبی ندارد. او در همان اولين سال حضورش به عنوان سرمربي در جمع استقلاليها خيلي چيزها را تغيير داد و نامهاي بزرگي را خط زد. در استقلال مهم ترین چالش او با مجتبی جباری بود که در نهایت او را به دلیل اتفاقات بازی با الاتحاد در جده از تیم اخراج کرد. در تراکتورسازی نیز با مهدی کیانی بازیکن محبوب هواداران تبریزی به مشکل خورد و حکم اخراجش را صادر کرد. در سپاهان نیز در مقطعی با هادی عقیلی و جواد کاظمیان و احمد جمشیدیان و . . . به مشکل خورد و حتی عماد رضا بهترین گلزن تیم را نیز بازی نمی داد. در آخرین مورد نیز او در ابتدای فصل مانع بازگشت فرهاد مجیدی به استقلال شد.
روزگار غریبی ست نازنین ...
ویرایش شده توسط: rezassi7
ارسالها: 2557
#375
Posted: 22 Nov 2012 10:56
استقلال مقابل پیکان بازیکن تعویضی ندارد! / ۶ محروم، مصدوم وجدا شده روی دست قلعهنویی آبیته – ترکیب استقلال در بازی عصر پنجشنبه مقابل پیکان را در ذهن مرور کنید. به چه نتایجی میرسید؟ جواد نکونام محروم است، کیانوش رحمتی به شرایط مسابقه نرسیده، مجتبی جباری هنوز دور زمین میدود، تکلیف جانواریو ۴ هفته دیگر مشخص میشود، فریدون زندی و رودریگو توزی هم رفتهاند، آرش برهانی هم محروم است. خدا به خیر کند. این همه محروم و جدا شده و مصدوم! استقلال در این شرایط باز هم صدرنشین است و اگر در بازیعصر پنجشنبه هم موفق شود پیکان را با دستهای خالی امیر قلعهنویی ببرد بیشک کاریبس شاق و بزرگ انجام داده است. اوضاع خط میانی استقلال به قدری پیچیده شده که امیر قلعهنویی مجبور میشود در این بازی دستبه تغییرات غیرمنتظره فراوانی بزند.
در میان بازیکنانی که پنجشنبه در ترکیب استقلال قرار میگیرند اغلب پست تخصصی شان در خطوط دیگر است. ساموئلی که باید در پست هافبک دفاعی بازی کند خود یک مدافع بوده. اکبرپور که به احتمال زیاد کنار او قرار میگیرد هم ذاتا مهاجم است اما خصوصیات درگیرانهاش سبب میشود امیر او را به عنوان هافبک دفاعی کنار ساموئل قرار دهد. دست امیر قلعهنویی آنقدر خالی است که شاید مجبور شود میلاد میداودی را به خط میانی منتقل کند تا جا برای بازی کردن امین منوچهری درخط حمله استقلال باز شود.
البته قلعهنویی میتواند میثم حسینی را به دفاع چپ منتقل کند و بیکزاده را یک خط جلوتر ببرد اما همه میدانند که اصولا بیکزاده هافبک چپ ایدهآلی نیست و باید در پست دفاع چپ به بازی گرفته شود. به هر شکل ترکیب ۱۱ نفره استقلال به نحوی چیده خواهد شد اما امیر قلعهنویی چگونه میخواهد با تعویضهای به موقع تغییر لازم را در نحوه بازی تیمش ایجاد کند؟ آیا امیر روی نیمکت بازیکنی را خواهد داشت که از نظر روانی و فنی در آن بازی کمک حال استقلال باشد؟ شاید به قول حمید بابازاده استقلال مجبور شود دربازی با پیکان از وجود دروازهبانهای خود در خط حمله استفاده کند مثلا رحمتی را به خط حمله بفرستد و از لیام ردی یا حسینی یا ریشاصفهانی در چارچوب دروازه خود بهره بگیرد. شاید اگر رحمتی در خط حمله استقلال بازی کند بیشتر بتوان اورا با حجازی قیاس کرد!
روزگار غریبی ست نازنین ...
ارسالها: 2557
#376
Posted: 22 Nov 2012 13:31
جی لوید ساموئل: نمی دانم چرا صدایم می کنند ساموئل ویرا!/ خارجی که باشی باید گل بزنی تا دوستت داشته باشند
لیگ برتر - جی لوید ساموئل هافبک ترینیداد و توباگویی استقلال، نیم فصل لیگ برتر در ایران یک ساله می شود.
سعید اکبری:سال گذشته در همین روزها، وقتی شایعه حضور او در استقلال مطرح شد، خیلی ها آن را یک شوخی می دانستند. حتی آندرانیک تیموریان همبازی سابق اودر بولتون.
حالا، ساموئل در آستانه تولد یک سالگی اش در ایران قرار دارد. اواین روزها حسابی خوب گل می زند و شده یکی از ارکان استقلال:« خیلی خوشحالم که توانستم برای تیم گل بزنم. راستش خیلی حس خوبی است که بتوانی گل بزنی. به هر حال وقتی در یک کشور دیگر بازی می کنی همه فقط انتظار دارند دریبل بزنی و توپ را گل کنی. وقتی گل بزنی محبوب هستی. البته خوشحالم که این فصل توانستم چند گل هم بزنم و الان فکر می کنم شرایطم خوب است و از این وضعیت و از اینکه توانستم هواداران تیم را خوشحال کنم ، خوشحالم.» او در ابتدای ورود به ایران انتقاد زیادی از کیفیت فوتبال داشت. هنوز هم آن حرف ها را تکرار می کند و می گوید: «اول از همه شما باید زمین چمن های خوبی در فوتبال داشته باشد. وقتی چمن خوب باشد بازی روانتر و بهتر انجام می شود. این داستان فیر پلی هم در فوتبال شما بسیار جالب است و صد درصد باید قانونش را عوض کنید.»
ساموئل معتقد است بازیکنان معمولا برای تمارض و گذراندن وقت، خود را روی زمین می اندازند: «فیر پلی این نیست که هر کس زمین خورد توپ را بیرون بزنی.به نظر من در خیلی از شرایط بازیکنان اصلا مصدوم نیستند و فقط به خاطر اینکه توپ را از دست داده اند، آن را بیرون می زنند. می خواهند با این کار بازی قطع شود و فشار بازی روی تیمشان گرفته شود.»
تنها چند هفته پس از شروع رقابت های لیگ برتر ایران بود که شایعاتی درباره انتقال ساموئل به پرسپولیس مطرح شد. حتی در همان ابتدای فصل نیز می گفتند شاید او دوباره به انگلیس برود. ساموئل در این باره می گوید: «اگر احساس می کنید بازارگرمی شده، می توانم به جرات بگویم بازارگرمی از سوی ما نبوده است. اگر هر تیمی چه ایرانی و چه غیر ایرانی من را می خواسته، برایم خوشحال کننده است. فقط می توانم به شما پاسخ بدهم که من یکسال دیگر با استقلال قرارداد دارم و فعلا به دنبال بازی برای این تیم هستم.»
او درباره حضور در پرسپولیس و بحث هایی که بود، جوابی خاصی ندارد که بدهد: «فقط می توانم بگویم این حرف ها هیچ تاثیری روی کار من نداشت. برایم یکسری حرف ها مهم نیست. وظیفه من کار کردن داخل زمین است نه حرف زدن بیرون زمین.»
ایده آل ساموئل در این فصل با استقلال چیست؟ او سریعا پاسخ مان را می دهد: «الان در صدر جدول هستیم و قطعا دوست دارم تیم خوب بازی کند و قهرمان شوم. شخصا دوست دارم برای استقلال بیشتر گل بزنم. گل هایی که درباره اش حرف زدیم و گفتم از بازیکنان خارجی زیاد توقعش را دارند!»
طرفداران استقلال لقب جالبی به ساموئل داده اند. خودش در این باره می گوید: «خب در تمرین من را ساموئل ویرا صدا می کنند ولی من خودم لقب خاصی را دوست ندارم و هم اینکه به من بگویند ساموئل، کافی است.»
روزگار غریبی ست نازنین ...
ارسالها: 2557
#377
Posted: 22 Nov 2012 23:51
استقلال 2- پیکان صفر/ تداوم صدرنشینی با سیا و واویلا
دو گل از اکبرپور و میداوودی، فاصله استقلال را با سپاهان به عدد 4 رساند هفته هفتم لیگ برتر- دیدار معوقه- پنجشنبه 2 آذر 1391
استقلال- پیکان
ورزشگاه آزادی تهران
تماشاگر: حدود 5 هزار نفر
داور: سعید بخشی زاده با کمک های رضا سخندان و محمدرضا ابوالفضلی. داور چهارم: جمشید محمدی
گل: دقیقه 59 سیاوش اکبرپور و دقیقه 89 میلاد میداوودی برای استقلال
کارت زرد: خسرو حیدری از استقلال
استقلال : سیدمهدی رحمتی، پژمان منتظری، امیر حسین صادقی، علی حمودی، هاشم بیک زاده (25 سیدمیثم حسینی)، خسرو حیدری، جی لوید ساموئل، میثم بائو، میلاد میداوودی، سیاوش اکبرپور، امین منوچهری. سرمربی: امیر قلعه نویی
پیکان: ریکاردو کاروالیو، جلال کاملی مفرد، سیدعلی میرشفیعیان، مسعود میکائیلی، بهرام دباغ، رضا معقولِی، حمیدرضا دیوسالار، محمدرضا طهماسبی، سجاد فیض الهی (83 علی سالارخانی)، بابا محمدی (57 میلاد ابطحی)، سید احمدمهدی زاده (64 ژوسلی فریرا) سرمربی: عبدالله ویسی
شرح بازی:
استقلال بعد از کسب سه امتیاز شیرین در فولاد شهر، درحالی به مصاف پیکان آمد که چند تغییر اجباری در ترکیب خود داشت. جواد نکونام که در بازی گذشته اخراج شده بود به همراه آرش برهانی سه اخطاره، از حضور در این بازی محروم بودند و در غیاب این دو نفر،خط میانی استقلال با جی لوید ساموئل، خسرو حیدری در راست و سیاوش اکبرپور در چپ آرایش شده بود. میثم بائو نیز جلوتر از ساموئل نزدیک ترین هافبک به دو مهاجم استقلال یعنی امین منوچهری و میلاد میداوودی بود. در خط دفاعی نیز قلعه نویی از همان ترکیب آشنا بهره می برد اما مصدومیت زودهنگام بیک زاده، موجب شد میثم حسینی در اکثر دقایق این بازی، مدافع چپ استقلال باشد.
بعد از دو حمله از دو تیم در دقایق ابتدایی که از شوت های راه دور به دست آمد، استقلال به تدریج بر جریان بازی مسلط شد و مثل اکثر بازی های این فصل، برنامه های هجومی آبی ها تلفیقی بود از نفوذهای حمودی و خسرو حیدری از راست و توپ های بلند به مرکز دفاع حریف. اتفاقاً خط دفاعی پیکان در فاصله دقایق 10 تا 30 روی توپ های بلند آسیب پذیر نشان می داد ولی ضربه های منوچهری، اکبرپور و بائو دقت لازم را برایتبدیل شدن به یک گل نداشت. در ادامه نیمه اول، بازی تا حدودی متعادل شد و توپ بیشتر در یک سوم میانی ضربه خورد
در نیمه دوم بالاخره استقلال از ارسال هایی که از راست تدارک میدید، نتیجه گرفت با این تفاوت که ارسال کننده نه خسرو حیدری بود و نه علی حمودی، بلکه امیرحسین صادقی پیشتاخته با پای غیر تخصصی اکبرپور را در موقعیت گل قرار داد بعد از این گل و با ورود ژوسلی فریرا، پیکان برای دقایقی جلو آمد ولی حرکات آن ها هیچ گاه منجر به خلق یک موقعیت جدی گل نشد دریک ربع پایانی بازی، استقلال سعی در میدان داری و حفظ توپ داشت تا از اندوخته خود محافظت کند.
دقایق حساس:
دقیقه 2: شوت از راه دوری که به سوی دروازه استقلال شلیک شده بود در دو مرحله توسط رحمتی و مدافعان استقلال دفع شد
دقیقه 4: ضربه ایستگاهی میداوودی با نوک انگشتان کاروالیو به کرنر تبدیل شد
دقیقه 14: سانتر عالی هاشم بیک زاده در موقعیتی مناسب به امین منوچهری رسید. منوچهری با یک کنترل سینه، در موقعیتی تک به تک قرار گرفت اما ضربه روی پای او از کنار دروازه به اوت رفت.
دقیقه 16: ضربه سر اکبرپور روی سانتر میداوودی از کنار دروازه کاروالیو به بیرون رفت
دقیقه 21: باز هم حمودی با همکاری خسرو حیدری از راست نفوذ کرد و سانتر خوبی روی دروازه پیکان فرستاد ولی ضربه سر میثم بائو در چارچوب نبود دقیقه 56: ارسال خسرو حیدری با دخالت امین منوچهری به کرنر تبدیل شد. کرنر ارسالی هم که کوتاه زده شده بود، در نهایت با ضربه ناقص اکبرپور همراه شد که توپ به کاروالیو رسید
شرح گل ها:
استقلال 1-0: استقلالی ها که روی ضربه کرنر جلو آمده بودند، در یکتوپ برگشتی از کرنر صاحب موقعیت شدند. امیرحسین صادقی که جلو کشیده بود با پای راست، ارسال کم نقصی روی دروازه پیکان داشت که این توپ با ضربه سر اکبرپور به گل تبدیل شد
استقلال 2-0: پاس پشت دفاع عالی ساموئل به میثم بائو رسید، شوت بائو بعد از برخورد به تیر افقی وعمودی دروازه به زمین بازگشت و میلاد میداوودی با یک ضربه آکروباتیک از داخل هجده قدم، دومین گل استقلال را به ثمر رساند
بهترین بازیکن:
در روزی که پژمان منتظری، علی حمودی و خسرو حیدری نمایش خوبی داشتند، جی لوید ساموئل عملکردی بی نقص داشت. او کمترین پاس اشتباه را در میانه زمین داشت و یک هافبک دفاعی ایده آل برای آبی ها بود
اتفاق ویژه:
با شکست پیکان مقابل استقلال، ویسی برای اولین بار مقابل امیر قلعه نویی شکست خورد و رکورد شکست ناپذیری قلعه نویی با استقلال مقابل پیکان همچنان باقی ماند.
بعد از حرف های تند قلعه نویی علیه رئیس سازمان صدا و سیما، پیش از شروع بازی، تماشاگران شعارهایی علیه ضرغامی سر دادند که مربی استقلال از آن ها خواست این شعارها را ادامه ندهند.
روزگار غریبی ست نازنین ...
ارسالها: 2557
#378
Posted: 23 Nov 2012 00:15
قلعه نویی : میلاد میداودی از سرمایه های فوتبال ماست
قلعه نویی گفت: زمانی که در سپاهان بودم دوست داشتم که میداودی به تیم ما بپیوندند اما قسمت این بود که به استقلال بیاید.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، امیر قلعه نویی در نشست خبری پس از دیدار تیمش برابر پیکان که با پیروزی دو بر صفر استقلال همراه بود، اظهار کرد: بازی چندان با کیفیتی نبود و نسبت به بازی هفته گذشته ما از کیفیت پایین تری برخوردار بود ولی خدا را شکر توانستیم سه امتیاز را در شرایطی بگیریم. خیلی از بازیکنانمان را در اختیار نداشتیم و چند دروازه بان و بازیکن جوان راروی نیمکت گذاشته بودیم.
وی افزود: بازیکنان زحمت کشیدند و از آنها ممنون هستم که چند روز یکبار با 10-12 نفر بازی میکنند. پیکان هم تیم بسیار خوبی است و فوتبال را به خوبی انجام میدهد.
به گزارش ایسنا، امیر قلعه نویی درمصاحبه با دوربین برنامه 90 درباره گلی که میلاد میداودی به ثمر رساند گفت: میداودی از بازیکنان بزرگ است که بعد از مصدومیتی که دچارش شد از کیفیت بازیاش کاسته شد. او از نظر فنی بازیکن بسیار خوبی است. زمانی که در سپاهان بودم دوست داشتم که به تیم ما بپیوندند اما قسمت این بود که به استقلال بیاید. اینکه بازیکنان استقلال پس از گل میداودی او را بغل کردند، نشان میدهد که آنهامیخواهند به هم کمک کنند و برد ما هم در همین مسئله است. همین مسائل عامل موفقیت تیم ماست و من هم خوشحالم که میداودی گل زد ولی هنوز او با میلادی که توقع داریم فاصله دارد و قابلیتهای فنیاش بیش از اینهاست. ما هم امیدواریم که میداودی به شرایط ایده آلش برگردد چرا که با توجه به شرایط سنی که دارد از سرمایههای فوتبال ماست.
وی افزود: اگر من قلعه نویی ده سال پیش بودم شاید در بعضی جاها به گونهای دیگر رفتار میکردم اما گاهی باید با بازیکن برادرانه رفتار کرد. میداودی هم بیشتر به خاطر اینکه نیمکت نشین بود، ناراحت بود
روزگار غریبی ست نازنین ...
ارسالها: 2557
#379
Posted: 23 Nov 2012 00:21
قلعهنویی: برای سرمربیگری تیم ملی به من التماس کردند/ اخراج کیروش درست نیست
سرمربی تیم فوتبال استقلال با اشاره به اینکه تیمش نیاز به تقویت دارد، گفت: در نیم فصل چهار پنج بازیکن جذب خواهیم کرد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس، امیر قلعهنویی پس از پیروزی 2 بر صفر تیمش مقابل پیکان در جمع خبرنگاران و دوربینهای تلویزیونی در مورد اینکه آیا در نیمفصل تیمش را تقویت میکند، گفت: ما مصدومان زیادی داشتیم و چند بازیکن هم از تیم ما جدا شدند. با توجه به اینکه در این فصل بازیها بسیار حساس و فشرده میشود نیاز به تقویت داریم. خوشحالیم که سهمیه لیگ قهرمان ایران 3+1 شده به همین خاطر مطمئناً بازیها فشرده میشود پس ما نیاز به تقویت داریم و چهار، پنج بازیکن در نیمفصل جذب خواهیم کرد.
سرمربی تیم فوتبال استقلال در مورد اینکه پس از گلزنی میداودی او در آغوش اکثر بازیکنان استقلال وخود او قرار گرفت، اظهار داشت: میداودی بازیکن بزرگی است که پس از مصدومیت کمی از کیفیت او کاسته شد. باید به اوزمان دهیم تا بتواند به شرایط قبلش بازگردد. من زمانی که در سپاهان حضور داشتم علاقه زیادی داشتم تا میداودی به تیم ما بیایداما قسمت نبود این اتفاق بیفتد و در استقلال با او همکار شدم.
قلعهنویی افزود: از اینکه او امروز در آغوش بازیکنان تیم ما قرار گرفت و همه نفرات از گلزنی او خوشحال شدند بسیار خرسندم و این مسئلهای است که خیلی مهم است. پیروزی استقلال در این مسئلهاست و این نشان میدهد بازیکنان همه یار یکدیگر هستند.
وی در مورد اینکه در مقطعی میداودی از نیمکتنشینی ناراضی بود، خاطرنشان کرد: اینکه بازیکن از نیمکتنشینی ناراحتباشد ایرادی ندارد اما اینکه بخواهد منافع تیم را دچار مشکل کند قابل قبول نیست. باید بگویم میلاد میداودی هنوز با آن بازیکنی که ما از او توقع داریم فاصله دارد. امیدوارم هرچه زودتر بتواند همان میلاد سابق شود او یکی از سرمایههای فوتبال ماست و با توجه به سنی که دارد امیدوارم هرچه زودتر به شرایط خوب خودش بازگردد.
قلعه نویی تصریح کرد: شاید من اگر امیر قلعهنویی 10 سال پیش بودم با او برخورد دیگری میکردم اما پس از ناراحتیاشبرادرانه سعی کردیم همه چیز را حل کنیم. میلاد از سه روز پیش میدانست در این بازی به میدان میرود. دیشب هم به صورت شخصی با او صحبت کردم و برای او شعاع حرکتی بیشتری در نظر گرفتم و درخواست کردم از قابلیتهای فنی بالایش بیشتر استفاده کند.
سرمربی تیم فوتبال استقلال در مورد اینکه اختیارات زیادی به سرمربی تیم ملی داده شده است، اظهار داشت: شنیدهام فدراسیون ایران به عنوان بهترین فدراسیون فوتبال آسیا انتخاب شده است. هرچند که اکنون فدراسیون ما تنها به عنوان کاندیدا نامش مطرح است. به هر حال این اتفاق را به علی کفاشیان تبریک میگویم.
وی ادامه داد: ما مدیرانی داریم که دربحث ستادی و پشتیبانی خوب عملمیکنند. فتحاللهزاده و رویانیان از ایندست مدیران هستند. تمام حرف من این است که فوتبال را باید در اختیار کسانی که از جنساین ورزش هستند قرار دهند. خیلی از افراد سیاسی و صنعتی به فوتبال آمدند و خدمت هم کردند آقای عزیز محمدی خودش به خوبی میداند به من خیلی ضربه زد اما او برای فوتبال زحمت زیادی کشید.
وی افزود: ما باید برای فوتبال و ورزشمان یک چشمانداز داشته باشیم. تمام مشکلاتی که داریم به خاطر همین بیبرنامگی است. کاپلو در جام جهانی تیمش 4گل خورد اما به دلیل برنامهایی که داشت او را برکنار نکردند و به کارش ادامه داد. ما متأسفانه نه درفوتبال و نه در ورزش چشمانداز نداریم. سر امیر قلعهنویی معامله کردند. من کسی نیستم اما چرا با علی دایی که سرمایه بینالمللی فوتبال ماست چنین برخوردی کردیم؟ او را یک سال خانهنشین و نابود کردیم. تا وقتی که ما برنامه نداشته باشیم و اهل فن بیرون نشسته باشند همین اتفاقات را مشاهده خواهیم کرد.
قلعهنویی تأکید کرد: بعد از بازی مقابل کره جنوبی کیروش، کفاشیان و غیره بهترین بودند. کارشناسان باید واقعیتها را بیان کنند. بعد از جام ملتهای آسیای مالزی دیدیم مطبوعات و رسانهها چه رفتاری با امیر قلعهنویی انجام دادند. 12 برنامه علیه من پخش شد. سه ماه از بازیها گذشته بود و همچنان برنامهها علیه من بود. 300 مقاله علیه امیر قلعهنویی نوشتند اما الان همه ما باید به مدیران و کادر فنی تیم ملی آرامش دهیم.
سرمربی استقلال تاکید کرد: مطبوعات همیشه برای چشمآبیها سنگ تمام گذاشتند و این بار هم این کار را ادامه دهند. در خرداد سه بازی حساس در رقابتهای مقدماتی جام جهانی داریم و نباید نا امید باشیم. اگر کار را تمام شده بدانیم آرامش را از تیم ملی میگیریم. باید تمام سعی و تلاش خودمان را انجام دهیم، نتیجه دیگر دست خداست.
وی در مورد اینکه اگر به او تکلیف شود در تیم ملی به عنوان سرمربی فعالیت کند آیا قبول خواهد کرد، گفت: خدا شاهد است آن زمان که سرمربی تیم ملی شدم برای این کار به من التماس کردند و گفتند به خاطر مملکت باید این سمت را قبول کنید. من به خاطر سه سال تلاشی که در استقلال کرده بودم و میخواستم در آسیا حضور پیدا کنم و علاقهای به این کار نداشتم. کوچک همه هستم و افراد دیگری هستند که بهتر از قلعهنویی باشند. به من گفتند به تیم ملی بیا و برای بازی با روسیه به این کشور سفر کن اما گفتم اجازه دهید همین آقای منصوریان کار خود را با قدرت ادامه دهد.
سرمربی تیم فوتبال استقلال تأکید کرد: متأسفانه در فوتبال ما فرق مربی و کارشناس معلوم نیست.مربی تا بیکار میشود به عنوان کارشناس فعالیت میکند در قطر که حضور داشتم یکی از بازیکنان تیم ملی این کشور بازنشسته شد. او را چهار سال برای آموزش به آمریکای جنوبی فرستادند تا پس از بازگشت در رسانه به عنوان کارشناس فوتبال فعالیت کند. کارشناسان به ما باید تحلیل درستی بدهند. فوتبال ما هیچ پیشرفتی نکرده است. در زمان حضور کیروش ما نه نتیجه گرفتهایم و نه پیشرفتی کردهایم ولی باز هم میگویم در حال حاضر راه موفقیت، عوض کردن کیروش نيست.
روزگار غریبی ست نازنین ...
ارسالها: 2557
#380
Posted: 23 Nov 2012 09:26
میانگین 2 امتیاز از هر بازی/ استقلال با معیار قهرمانی لیگ برتر پیش می رود!
بر اساس آنچه در ادوار گذشته لیگ برتر مشخص شده، معیار قهرمانی کسب میانگین حدود 2 امتیاز از هر بازی است. در تاریخ لیگ برتر فقط تیم فولاد در فصل 83-84 امتیازی بالاتراز حد میانگین کسب کرده است و رکورد این تیم هنوز پابرجاست. پایین ترین میانگین امتیاز تیم قهرمان نیز مربوط به تیم سایپاست که از 30 بازی فقط 56 امتیاز گرفت. در فصل 86-87 نیز پرسپولیس به دلیل کسر 6 امتیاز با 59 امتیاز ثبت شده در جدول قهرمان شد اما امتیاز واقعی این تیم 65 بود که فقط یک امتیاز کمتر از حد میانگین بود.
میانگین امتیاز لازم برای قهرمانی در ادوار گذشته چنین بوده است:
80-81: پرسپولیس(49 امتیاز)/ میانگین: 1/88
81-82: سپاهان(52 امتیاز)/ میانگین: 2
82-83: پاس(53 امتیاز)/ میانگین: 2/03
83-84: فولاد(64 امتیاز)/ میانگین: 2/13
84-85: استقلال(59 امتیاز)/ میانگین: 1/97
85-86: سایپا(56 امتیاز)/ میانگین: 1/87
86-87: پرسپولیس(65 امتیاز)/ میانگین: 1/9
87-88: استقلال(66 امتیاز)/ میانگین: 1/94
88-89: سپاهان(67 امتیاز)/ میانگین: 1/97
89-90: سپاهان(66 امتیاز)/ میانگین: 1/94
90-91: سپاهان(67 امتیاز)/میانگین: 1/97
روزگار غریبی ست نازنین ...