انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
ورزش
  
صفحه  صفحه 23 از 32:  « پیشین  1  ...  22  23  24  ...  31  32  پسین »

مقالات ورزشی


زن

 
دوران سخت و غیرقابل پیش بینی ژرمن ها


یواخیم لو سرمربی تیم ملی فوتبال آلمان می گوید اگر اخیرا قرارداد خود را تا زمان اتمام جام ملت های اروپا ۲۰۱۲ تمدید کرده، با این شور و شوق و دلگرمی و کنجکاوی است که ببیند آیا می تواند عنوان سومی جام جهانی چندی پیش آفریقای جنوبی را به قهرمانی در اروپا بدل کند یا خیر.






یواخیم لو سرمربی تیم ملی فوتبال آلمان می گوید اگر اخیرا قرارداد خود را تا زمان اتمام جام ملت های اروپا ۲۰۱۲ تمدید کرده، با این شور و شوق و دلگرمی و کنجکاوی است که ببیند آیا می تواند عنوان سومی جام جهانی چندی پیش آفریقای جنوبی را به قهرمانی در اروپا بدل کند یا خیر.
از «لو» ۵۰ ساله قبل از شروع جام جهانی امسال هم خواسته شده بود در سمت خود ماندنی شود، اما او موضوع را به پایان این رقابت ها موکول کرده و گفته بود تا زمانی که رتبه و مقام ژرمن ها در این مسابقات مشخص نشود، وی نیز نمی تواند فردای خود را در ارتباط با تیمش ترسیم کند و این دو قسمت و فاکتور مرتبط با یکدیگر هستند و از هم تاثیر می پذیرند. با این حال سوم شدن ژرمن ها در این جام و نمایش های خوبی که ارائه دادند عملا سرمربی اشتوتگارت را ماندنی و وی را مایل و تشویق به رسیدن به هدفی کرد که برشمردیم.
ژرمن ها در جام نوزدهم در سد اسپانیا (که قهرمان شد) توقف کردند و در بازی رده بندی اروگوئه را هم بردند و مهم تر این که در زمان زدن مجموعا ۸ گل به تیم های انگلیس و آرژانتین در مراحل یک هشتم و یک چهارم نهایی بسیار منضبط و برنامه دار و فنی نشان دادند. دلگرمی حاصل از همین نمایش ها در ابقای سرمربی سابق اشتوتگارت در اردوی ملی ژرمن ها سهم بسزایی داشته است. او حالا باید رتبه نخست جامی را هدف بگیرد که تا برگزاری مرحله نهایی آن ۲۲ ماه مانده است و آلمان تحت هدایت خود وی در سال ۲۰۰۸ نایب قهرمان آن شد و از قضا در آن دوره نیز فقط اسپانیا سد راه آلمانی ها شده و در فینال آنها را یک بر صفر شکست داده بود.


● بسیار خوشحال
اضافه بر لو اعضای نزدیک به وی در کادر سرپرستی و فنی تیم ملی آلمان و به واقع گروه کاری «لو» نیز همچون او تا جام ملت های اروپا ۲۰۱۲ تمدید قرارداد کرده اند. آنها هانس دیتر فلیک دستیار اول لو، آندریاس کوپکه، مربی دروازه بان های تیم ملی آلمان و اولیور بیرهوف سرپرست این تیم و عضو بارز تیم فاتح جام ملت های اروپا ۱۹۹۶ هستند. همگی آنها حداقل تا پایان یورو ۲۰۱۲ که محل برگزاری آن کشورهای لهستان و اوکراین است، مصدر کار و حائز سمت های فعلی خود خواهند ماند. مگر این که اتفاق غیرقابل پیش بینی و عجیب تا آن زمان روی بدهد.
«لو» که پیش از منصوب شدن به عنوان سرمربی تیم ملی آلمان ۲ سال نیز به عنوان کمک مربی این تیم و دستیار یورگن کلینزمن سرمربی وقت آن تیم (از ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶) کار می کرد، می گوید: «همه ما از این که می توانیم به کار گروهی و تلاش جمعی مان برای ارتقای بیشتر تیم ملی آلمان ادامه بدهیم، بسیار خوشحالیم. آنچه بیش از هر نکته ای اسباب دلگرمی من و وسیله ای برای ماندنم بوده، این است که تیم فعلی ما آینده ای روشن تر از این دارد و می تواند به درجات بهتر و بالاتری هم برسد و در حد فعلی توقف نکند. به لطف کار خوبی که در سطح فوتبال جوانان در آلمان انجام می شود و پرداختن مستمر باشگاه های ما به این رده سنی تیم ملی بزرگسالان ما می تواند مجری بازی هایی بهتر و زیباتر و سریع تر در آینده نزدیک و به امتداد جام جهانی ۲۰۱۴ باشد و از این طریق اعتبار کل فوتبال آلمان بیشتر شود.»
با این که جام جهانی نوزدهم به اسپانیا رسید و این کشور بعد از قبضه کردن پیکارهای یورو، در جام جهانی نیز حرف اول را زد و دیه گو فورلان اروگوئه ای فراتر از همه مردان شاخص حاضر در جام عنوان بازیکن برتر مسابقات را به خود اختصاص داد، اما شماری از بهترین جوانان این جام از اردوی آلمان می آمدند. به طوری که توماس مولر ۲۰ ساله هم آقای گل شد و هم عنوان بازیکن برتر جوان پیکارها را مال خود کرد.
سامی خدیرا هافبک ۲۳ ساله اشتوتگارت نیز در این پیکارها چنان درخشید که رئال مادرید به بازی وی علاقه مند شد و در پایان جام نوزدهم او را به صف مردان مشهور خود و به جمع کهکشانی هایش افزود و مسعود اوزیل که ۲۲ ساله و عضو وردربرمن نیز با وجودی که بارسلونا را خواهان خود می دید، به رئال مادرید پیوست.
این در صورتی است که از اهمیت کار فیلیپ لام، ماریو گومز و مارکو مارین بگذریم و دستاوردهای لوکاس پودولسکی و مانوئل نوئر را در تیم آلمان معمولی بشمریم که البته این امر غیرممکن است.


● متکی بر انضباط
با این حال به نظر می رسد حسن اصلی ژرمن ها نه ویژگی انفرادی بازیکنانشان بلکه بازی گروهی و شور و جنگندگی و انسجام تیمی آنها باشد و مواردی که به نظر می رسد فقط از ژرمن ها سر می زند و عمده ترین آنها انضباط و بازی کاملا منطبق و متکی و مبتنی بر این خصلت است. لو معتقد است اگر این محسنات با تلاش بیشتر و ادامه سیستم ممارست و سختکوشی همراه نشود، در یورو ۲۰۱۲ توفیق مهمی حاصل نخواهد آمد و نقشه های او و یارانش برای قهرمان شدن در اوکراین و لهستان بی حاصل خواهد ماند و بازنده های اصلی خود ژرمن ها خواهند بود.
یک عنصر تاثیرگذار دیگر در ساختار فعلی فوتبال ملی آلمان «ماتیاس سامر» است که در سال ۱۹۹۶ مرد سال اروپا شد و دلیل اصلی قهرمانی این کشور در مسابقات جام ملت های اروپا در آن سال بود. او اینک مدیر فنی تیم ملی است و گفته می شود علی رغم برخی سوءتفاهم های اولیه بین وی و لو، اکنون تفاهم کامل بین آنها برقرار است و بین وظایف سامر و مسوولیت های اولیور بیرهوف به عنوان سرپرست تیم ملی آلمان هم تداخلی به وجود نیامده است. او می گوید: «اینک من و سامر دیدگاه های نسبتا مشترکی داریم و می دانیم که چه باید انجام بدهیم و این می تواند به سود تیم ملی تمام شود که به تفاهم هایی از این دست و کار هر چه بیشتر نیاز دارد.»
تئوزوان زیگر، رئیس فدراسیون فوتبال آلمان می گوید: «خوشبختانه با یواخیم لو هیچ مشکلی نداشته ایم و فکر می کنم یکی از دلایل اصلی موفقیت تیم ملی آلمان نیز همین مساله بوده باشد. از این طریق تیم ملی بدون هیچ مساله حاشیه ای به کار و تلاش پرداخته و همیشه نگاه به سمت جلو داشته است.»


● هماهنگی کامل
بیرهوف نیز معتقد است راز ادامه پیروزی ژرمن ها در عین نزول آشکار سطح فنی فوتبال آلمان و کاهش شدید تعداد ستاره ها در این کشور نظم ذاتی آنها و کار بر پایه انضباط و برنامه ریزی دقیق است. وی که پدیده یورو ۱۹۹۶ بود و با ورودش به میدان در اواسط نیمه دوم مسابقه فینال با زدن ۲ گل شوکه کننده (یکی در ۱۸ دقیقه پایانی و دیگری در وقت اضافی) عقب ماندگی ۰ـ۱ آلمان در برابر چک را به برتری ۱ـ۲ و کسب عنوان قهرمانی بدل کرد، می گوید: «خوشخبتانه چه در ارتباط با یورو ۲۰۰۸ و چه جام جهانی ۲۰۱۰ هماهنگی کامل و برنامه ریزی معقول گروهی بر کار ما حاکم بوده و از این بابت ایرادی نداشته ایم و اگر هم بحثی وجود داشته، به سرعت بین ما حل و رفع شده است. اینک نیز با چنان روحیه ای به سمت آینده به حرکت درمی آییم تا به آن چه می خواهیم برسیم. برخلاف آنچه به نظر می رسد، وقت باقیمانده تا شروع دور نهایی جام ملت های اروپا ۲۰۱۰ زیاد نیست و باید از حالا شتاب بگیریم و برای کار و تلاش بیشتر آماده شویم و برنامه داشته باشیم.»


● تضمینی در کار نیست
با احتساب شروع مرحله انتخابی جام مذکور حرف های بیرهوف صحیح به نظر می رسد. آلمان چهارشنبه شب ۲۰مرداد در یک بازی تدارکاتی در این ارتباط و به واقع در اولین مسابقه خود بعد از جام جهانی ۲۰۱۰ با دانمارک ۲ـ۲ مساوی کرد و آن هم در شرایطی که ابتدا ۰ـ۲ از رقیب پیش افتاده بود. آلمان در مرحله مقدماتی یورو ۲۰۱۲ در گروه نخست در کنار تیم های ترکیه، اتریش، بلژیک، قزاقستان و آذربایجان قرار دارد و با این که به نظر می رسد صعود به عنوان تیم برتر این دسته کار آن قدرها سختی هم نباشد اما پیشینه مسابقاتی از این دست و سوابق شگفتی سازی در جام های بزرگ باعث می شود هیچ تضمینی برای آینده فوتبال آلمان در دست نباشد. همین مساله است که ۲۲ ماه باقیمانده تا مرحله نهایی جام ملت های اروپا ۲۰۱۲ را به دورانی سخت و غیرقابل پیش بینی برای ژرمن ها و البته حریفان آنها بدل می کند.


خبرگزاری آلمان
مترجم: وصال روحانی
     
  
زن

 
آشنایی با آمادگی جسمانی


آمادگی جسمانی یعنی داشتن قلب، عروق خونی، ریه و عضلات سالمی که فرد بتواند به بهترین نحو، کارها و وظایف محوله اش را انجام داده و با شور و نشاط در فعالیتهای ورزشی و تفریحات سالم شرکت کند.






آمادگی جسمانی یعنی داشتن قلب، عروق خونی، ریه و عضلات سالمی که فرد بتواند به بهترین نحو، کارها و وظایف محوله اش را انجام داده و با شور و نشاط در فعالیتهای ورزشی و تفریحات سالم شرکت کند. باید توجه داشت این تعریف شامل عامه مردم می شود. اما زمانی که صحبت از بخش ورزشی و ورزشکار در میان باشد،عواملی چون تغذیه مناسب و کافی، نوع کار، میزان استراحت، نداشتن اضطراب و فشارهای عصبی بسیار با اهمیت بوده و نمی توان نقش آنها را در برنامه یک ورزشکار نادیده انگاشت.
حال به بیان فاکتورهای آمادگی جسمانی که شامل ۴ فاکتور بوده، می پردازیم. هر چه این فاکتورها در ورزشکاران بالاتر باشد، در بازدهی مهارت های ورزشی آنها تاثیر بسزایی دارد. مهم ترین این فاکتورها، استقامت قلبی و ریوی یا به عبارت دیگرهمان نام آشنای "توان هوازی" است. یعنی جذب اکسیژن به مقدار کافی جهت فعالیت های طولانی، داشتن قلب قوی جهت رساندن خون کافی در هنگام فعالیت های سنگین و طولانی مدت مثل دوهای بلند (ماراتن) قایقرانی در مسافت های زیاد.
اما دومین فاکتور، انعطاف پذیری است، این فاکتور اجازه می دهد تا عضلات در وسیع ترین دامنه حرکتیشان حول مفصل به حرکت درآیند، این فاکتور تقریبا در تمامی ورزش ها مورد نیاز بوده و قابلیت تحرک پذیری را بالا می برد. مانند حرکات ورزش ژیمناسیک و باله.
فاکتورهای سوم و چهارم به ترتیب عبارتند از قدرت عضلانی که به معنای به کار بستن نیرو وانرژی حاصله از عضلات در حین اجرای فعالیت ها است(حدود۰/۴۵از وزن بدن هر فرد را عضلات تشکیل می دهند). در ورزش های قدرتی مانند وزنه برداری و پاورلیفت بیشتر مورد استفاده بوده و تقویت می شود. استقامت عضلانی که به معنی به کارگیری یک عضله یا گروهی از عضلات برای انجام یک سری انقباضات مداوم در مدتی نسبتا طولانی با کمترین احساس خستگی است و عمل کششی بارفیکس بهترین مثال برای این مورد است.


● مفاهیم اساسی در علم تمرین و آمادگی جسمانی
با توجه به اهمیت علم تمرین و نقش آن درارتقای عملکرد ورزشکاران شاهد علاقه روزافزون مربیان عزیز به آگاهی از ابعاد مختلف این علم هستیم. امروزه کسانی که به گونه ای با ورزشکاران سرو کار دارند به خوبی می دانند که بهره گیری از زحمات توان فرسای ورزشکار و مربی به پیروی از اصول علمی و انضباط و جدیت در بکارگیری یافته های علمی وابسته است.


● مفهوم اول; علم تمرین
علم تمرین زاییده همه اطلاعات علمی درباره ورزش و تمرین است. این اطلاعات همراه با تجربه و دانش مربی از ورزشکار، به مربی کمکمی کند تا برنامه تمرینی موثری برای بالا بردن سطح آمادگی ورزشکار طراحی و اجرا کند.
بهتر آنست که همگی به مفاهیم زیر توجه کنیم و آنها را به کار بندیم:
۱) علوم تمرین:
برای تحقق اهداف تمرین، باید یافته ها و فنهای چند شاخه از علم را به کار گرفت; تغذیه، روان شناسی، مدیریت، فیزیولوژی، بیومکانیک و بیوشیمی،... بنابراین علوم تمرین، یعنی در مجموعه دانش هایی که برای رسیدن ورزشکار به اوج عملکرد مورد نیاز است. مربی باید با علوم تمرین آشنا باشد و تا حد امکان از یافته های آنها بهره گیرد، ولی انجام دادن وظیفه ی متخصص تغذیه، روان شناسی یا دیگر متخصصان را کسی از او انتظار ندارد.
۲) طرح برنامه تمرین:
برای تحقق اهداف تمرین باید برنامه ای نوشت که در آن هر چه مربوط به افزایش توانایی های جسمانی ، مهارتی و روانی ورزشکار است، منظور شده باشد; امکان ارزیابی ورزشکار را نیز فراهم می کند و به اوج عملکرد ورزشکار در مسابقه بینجامد. امروزه در ایران علم تمرین را بیشتر به جای طرح تمرین به کار می گیرند.
۳) بدنسازی و آمادگی جسمانی:
بخشی از آمادگی ورزشکار که در برنامه نیز پیش بینی می شود، بهبود عواملی چون قدرت، سرعت، استقامت و... است; این مفهوم بخشی از علوم تمرین است و نه همه آن که پیشتر به آن پرداخته شد.


● مفهوم دوم; آمادگی
توانایی سازگاری با یک رفتار مشخص سازگارینامیده می شود.یک برنامه منظم تمرین که مبنای علمی داشته باشد، چارچوبی برای آمادگی ورزشکار است. بنابراین علم تمرین می تواند مکمل دانش مربی برای کمک به او در طرح برنامه های آمادگی ورزشکاران در هر سطح باشد.پیشرفت های ورزشی در گرو رسیدن به سطح بالاتر آمادگی است و هدف علم تمرین، افزایش آمادگی با طراحی برنامه مناسب تمرین است.


● مفهوم سوم; تمرین
این مفهوم به فعالیت منظم و برنامه داری گفته می شود که با هدف بهبود عملکرد ورزشکار انجام می شود. در واقع تمرین انجام فعالیت هایی است که قابلیت سازگاری بدن در برابر فشارهای وارد شده را به تدریج و پیوسته افزایش می دهد با این تعریف تمرین فرایندی تدریجی و اهسته است. و در آن هیچ گونه تعجیلی مجاز نیست. اگرتمرین به خوبی انجام شود به تغییرات آشکاری در بافتها و دستگاههای بدن می انجامد که آن نیز خود به بهبود عملکرد در ورزش خواهد انجامید.
     
  
زن

 
جایی برای پیرمردها نیست


تیم ملی فوتبال ایتالیا در اولین بازی خود با هدایت سرمربی جدیدش چزاره پراندلی که مسابقه ای دوستانه دربرابر ساحل عاج در خاک کشوری بیطرف و ثالث (شهر لندن پایتخت انگلیس) بود با نتیجه یک بر صفر تسلیم این رقیب دونده و سرسخت آفریقایی شد و این نتیجه را ضمیمه نتایج اسفبار حضور خود در جام جهانی اخیر در آفریقای جنوبی کرد؛ جامی که در آن ایتالیا حتی یک برد هم نداشت و به دو تساوی و یک باخت اکتفا کرد و در همان مرحله گروهی حذف شد.






تیم ملی فوتبال ایتالیا در اولین بازی خود با هدایت سرمربی جدیدش چزاره پراندلی که مسابقه ای دوستانه دربرابر ساحل عاج در خاک کشوری بیطرف و ثالث (شهر لندن پایتخت انگلیس) بود با نتیجه یک بر صفر تسلیم این رقیب دونده و سرسخت آفریقایی شد و این نتیجه را ضمیمه نتایج اسفبار حضور خود در جام جهانی اخیر در آفریقای جنوبی کرد؛ جامی که در آن ایتالیا حتی یک برد هم نداشت و به دو تساوی و یک باخت اکتفا کرد و در همان مرحله گروهی حذف شد.
همین کارنامه رقت انگیز بود که باعث رفتن مارچلو لیپی معروف از اردوی ایتالیا و انتصاب پراندلی ۵۲ ساله به جای وی شد.
نتیجه حاصله در لندن لابد باید رویدادی بد و منفی برای سرمربی سابق فیورنتینا و طالعی نامناسب برای آینده او به حساب آید، اما وی به دلش بد نمی آورد و معتقد است این نتیجه به این سبب حاصل آمده است که ایتالیا یک دوره بازسازی و انتقالی را می گذراند و فعلا فاقد آمادگی لازم است. شروع دیر هنگام لیگ ایتالیا (از ۶ شهریور) هم مزید بر علت شده تا اکنون کسی از ملی پوشان اغلب جدید فوتبال ایتالیا انتظار ارائه نمایشی بی نقص را نداشته باشد.


● آیا او می تواند؟
هرچه باشد نفراتی چون ماریو بالوتلی مهاجم ۲۰ ساله تازه کوچ کرده به منچسترسیتی انگلیس و آمائوری مهاجم برزیلی الاصل یوونتوس تازه اولین بازی های ملی خود را تجربه می کردند و «آنتونیو کاسانو»ی معروف نیز پس از مدت ها دوری از صحنه های ملی از نو در این سطح به بازی گرفته می شد. پراندلی می گوید: «من نگران نیستم زیرا این مسابقه در ابتدای فصل و در زمانی انجام شد که هیچ یک از فوتبالیست های ایتالیا در آمادگی لازم قرار نداشتند. کافی است یک ماه اضافی بگذرد و آنگاه همین نفرات را در شرایطی بسیار بهتر و تیم ایتالیا را در وضعیتی مناسب تر مشاهده خواهید کرد.»
اما آیا پراندلی می تواند ضایعات شدیدی را که به خاطر لجبازی لیپی و اصرار او بر استفاده از همان مهره های مسن به کار گرفته شده در جام جهانی قبلی، در خاک آفریقای جنوبی به وجود آمد را پاک کند و ایتالیا را از نو با نشاط و جوان و چالاک سازد؟
نشانه هایی در ساختار جدید فوتبال ملی ایتالیا وجود دارد که به زعم پراندلی و همفکران او جواب این سوال را با کلمه آری می دهد. یکی از آنها این است که هم سو با پراندلی از نامداران دیگری مثل اریگو ساچی، جانی ریورا و روبرتو باجو خواسته شده است پست هایی را در سازمان تیم ملی این کشور به عهده گیرند و همه دست به دست هم بدهند تا یک بار دیگر فوتبال آتزوری مثل جام جهانی ۲۰۰۶ شود که با هدایت لیپی فاتح پیکارها شد.


● این کارها برای سیرک هاست
در حالی که همه نگاه ها و امیدها برای شکل گیری این واقعه در درجه اول به پراندلی است، روبرتو باجو ۴۳ ساله با پیشینه انجام ۵۶ بازی ملی عمدتا موفق و زدن ۲۷ گل در آنها و کسب مدال های برنز و نقره جام های جهانی ۱۹۹۰ و ۹۴، پست ریاست کمیته فنی فدراسیون فوتبال ایتالیا را عهده دار شده است و از وی خواسته اند روند شناسایی و پرورش نیروهای جوان و مستعد را تحت کنترل و سرپرستی خود قرار دهد و طراح این پروسه باشد. در همین حال از ساچی سرمربی موفق تیم ایتالیا در جام جهانی ۹۴ هم خواسته شده است ناظر و تنظیم کننده فعالیت تیم های ملی زیر ۱۶ تا زیر ۲۱ سال ایتالیا و به واقع کمک کننده درجه اول باجو در زمینه های مربوط به فوتبال جوانان و رده های سنی پایه در ایتالیا باشد. هر دو نفر حرف های جالبی برای گفتن دارند. باجو می گوید: «در ایتالیا همیشه کسب نتیجه در اولویت تمامی امور قرار داشته و این مساله موجب شده بسیاری از مسائل پرورشی و تربیتی و فنی از یادها برود. فراموش نمی کنم که خودم روزی در رده سنی جوانان وقتی در یک جلسه تمرینی توپ را با ضربه پشت پا به یارم پاس دادم، صدای مربی در آمد و بر سرم فریاد کشید: «روبرتو دست بردار. پاس پشت پا برای سیرک ها و ویژه دلقک ها است!»
عجیب است که باجو حاضر شده با وجود این پیشینه و سایر زمینه های بازدارنده در فوتبال ایتالیا، از حالت بازنشستگی سال های اخیر خود خارج شود و مزرعه خود در آرژانتین را رها کند و به رم برگردد و خود را به دردسر بیندازد.
با این وجود باجو می گوید: «ما هنوز هم به اندازه کافی بازیکن با استعداد داریم و آنچه بدان نیازمندیم شجاعت لازم برای رهاسازی این استعدادها و دادن فرصت شکوفایی به آنهاست. نباید فراموش کنیم که زیبایی و فن در فوتبال باید همیشه در راس امور و بالاتر از وجوه فیزیکی قرار گیرد. مطمئن باشید که شور و مهارت های فنی پاداش های ویژه خود را دارد.»


● یک معدل نگران کننده
ساچی نیز به نوبه خود اعتقاد دارد که معدل سنی در فوتبال ایتالیا به شکل نگران کننده ای بالا رفته و چون به عدد ۴ / ۲۷ رسیده، باید این کشور را سرزمین پیرمردان خواند. ساچی که خود ۶۴ ساله شده است، می افزاید: «در ایتالیا واقعا جایی برای پیرمردها هست و این چیزی است که ما باید عوض کنیم. من هم این را می پذیرم که اگر تجربه و بینش لازم را نداشته باشید، به هیچ جا نخواهید رسید، اما تا زمانی که این تجربه با نیروی جوانی و توان بدنی لازم برای به نمایش نهادن آن همراه نشود، توفیق موردنظر حاصل نخواهد آمد.»
معدل سنی رایج در «سری A» که پیشتر از آن یاد کردیم، دومین حد متوسط بالا در فوتبال اروپا بعد از قبرس است. با این حال این نکته را به تیم هایی مثل میلان نگویید که با داشتن معدل سنی برابر با ۲ / ۲۹ سال حتی تیم های پیشکسوت فوتبال اروپا را هم رو سفید کرده است. محصول این نگرش و استفاده طولانی مدت از نظایر سیدورف، پیرلو، آمبروزینی و اینزاگی این است که میلان در ۱۰ سال اخیر فقط یک بار قهرمان کالچو شده است و حتی از قهرمانی های پرتعدادش در اروپا که همواره مرهمی بر زخم های داخلی اش جلوه کرده، از ۲۰۰۷ به بعد خبری نبوده است.
از قضا در ساختار جدید فوتبال ملی ایتالیا دیمیتریو البرتینی را هم می بینیم که یک میلانی سابق است. او که ۳۹ ساله و صاحب سابقه انجام ۷۹ بازی ملی است، اینک به عنوان نایب رئیس فدراسیون در امور تیم ملی و به واقع در هیات سرپرست این تیم عمل می کند. وی که به نوبه خود سال ها در مرکز خط میانی ایتالیا جولان داده، در اواخر تابستان ۲۰۱۰ و همسو با شروع دور مقدماتی جام ملت های اروپا ۲۰۱۲ می گوید: «اولین باوری که همگی باید در ذهن خود ایجاد کنیم، لزوم حمایت هرچه بیشتر از تیم ملی است و چند سالی است که این روند را غایب می بینیم. یک راه مهم حمایت، تقویت کردن تشکیلات فوتبال جوانان در داخل باشگاه ها است و این چیزی است که اینک در تیم های مختلف سری A وجود ندارد. پیشنهاد من به باشگاه ها این بوده که یک تیم ب تشکیل بدهند و اولویت در آن با نیروهای جوان و امید باشد و برای آنها یک لیگ مجزا داشته باشیم. چیزی که مشابه آن در انگلیس هست.


● پل ارتباطی
در تشکیلات جدید فوتبال ملی ایتالیا جانی ریورا را هم حاضر می بینیم. هافبک شاخص نیمه دوم دهه ۱۹۶۰ و تمامی دهه ۱۹۷۰ فوتبال ایتالیا و زننده ۱۴ گل در ۶۰بازی ملی اش اینک با پست مسوول فرهنگی بخش جوانان فدراسیون فوتبال ایتالیا به صحنه بازگشته است و کار نخست او ایجاد یک پل ارتباطی بین مدارس فوتبال ایتالیا و جهان ورزش و دنیای بیرونی است.
با این همه اصلی ترین عنصر در تشکیلات جدید فوتبال ملی ایتالیا همان پراندلی است. او در دوران مربیگری اش در شهر تاریخی فلورانس مجری یک فوتبال زیبا و تهاجمی با لباس ارغوانی های این شهر (فیورنتینا) بود و هیچ گاه به دنبال کاتناچیو (فوتبال تدافعی محض دهه ۱۹۶۰ ایتالیا) نرفت و اینک در تیم ملی نیز همان خط و هدف را تعقیب می کند. تیمی که او برای دیدار اخیر با ساحل عاج انتخاب کرد و لاجرم برای دور مقدماتی یورو ۲۰۱۲ نیز مورد استفاده قرار خواهد گرفت فقط ۸ نفر از کسانی را در بر داشت که راهی جام جهانی ۲۰۱۰ شده بودند و ۱۰ چهره تازه وارد در جمع شان دیده می شد و معدل سنی از ۹ / ۲۸ سال به ۷ / ۲۵ سال کاهش یافته بود. پراندلی هم فهمیده است که باید راهی نو را طی کرد و از استعدادها و مهارت های فنی موجود در فوتبال ایتالیا در قالب هایی تازه و از نفراتی جوان تر استفاده کرد.


● گامی بلند
هرچند برای قضاوت درباره تدابیر او هنوز قدری زود است، اما پراندلی آشکارا به سوی ترمیم و احیای پروسه ای رفته است که لیپی در جام جهانی نوزدهم پیاده کرده و به رغم تمامی اصرار دلسوزان مبنی بر لزوم تغییر آن حاضر به انجام چنان کاری نشده و البته چوب آن را با شدت هر چه بیشتر در آفریقا خورده بود. همین اقدام و گام نیز به خودی خود قدم بلندی برای فوتبال ایتالیا است.


Channel ۴
مترجم: وصال روحانی
     
  
زن

 
مسوولیت سنگین«دشان » در مارسی


مارسی هر دو مسابقه نخست خود را در فصل جدید لیگ فوتبال فرانسه واگذار کرده، اما دیدیه دشان همچنان مدعی است که تجدید عنوان قهرمانی برای تیمش میسر است.






مارسی هر دو مسابقه نخست خود را در فصل جدید لیگ فوتبال فرانسه واگذار کرده، اما دیدیه دشان همچنان مدعی است که تجدید عنوان قهرمانی برای تیمش میسر است. دشان می گوید به این مساله بسیار بیشتر بها می دهد تا درخشش در جام قهرمانان باشگاه های اروپا که فصل جدید آن از دهه سوم شهریور ماه به راه می افتد.
در هفته دوم از فصل جدید پیکارهای لوشامپیونا ، مردان ولودروم در زمین تیم متوسط والن سی ین ۲ ـ ۳ شکست خوردند و با احتساب باخت خانگی ۱ ـ ۲ در برابر کائن در هفته نخست به قعر جدول رده بندی لیگ تنزل کردند. مارسی در یک مقطع زمانی ۱۵ دقیقه ای از نیمه دوم ۳ گل از والن سی ین خورد و به این ترتیب گل هایی که تایی تایوو مدافع نیجریه ای و اندره ایو مهاجم غنایی در دقایق بعدی به ثمر رساندند، کمکی به حال مارسی نبود و مردان دشان را نجات نداد. البته حاتم بن عرفا مهاجم ملی پوش و پرطرفدار مارسی در این دیدار غایب بود، زیرا بر سر تلاش او برای جدایی از این تیم و الحاق به تیمی دیگر بحث و جدل های زیادی به راه افتاده و هر روز متوالی غیبت وی در جلسات تمرینی بهانه و فرصت لازم را به دشان برای نیمکت نشین کردن او داد.


● اگر تکرار شود...
اما این که بن عرفا می خواهد به نیوکاسل انگلیس بپیوندد و مارسی مانع وی شده، فقط یکی از مشکلات این باشگاه در آغاز فصلی طولانی و سخت است که مقدمات آن برای قهرمان فصل پیش اصلا خوب نشان نمی دهد و اگر نشانه های آن فصل مبنا قرار گیرد و تکرار شود بر سر مارسی همان خواهد رفت که بر سر بوردو رفت (بوردو قهرمان فصل ۲۰۰۹، در فصل ۲۰۱۰ فقط به رتبه ششم رسید و در نیم فصل دوم ۸ شکست را متحمل شد) . مارسی حتی با درخواست ها و تلاش «مامادو نیانگ» نیز برای ترک این باشگاه مواجه بوده است.
این مهاجم سنگالی هم از ادامه حضور در ولودروم راضی نیست و معتقد است بعد از ۲، ۳ فصل درخشش در مارسی وقت آن رسیده که در باشگاهی بزرگ تر از این تیم ابراز وجود کند. به رغم تمامی این مسائل دشان امیدش را به تجدید قهرمانی مارسی از دست نداده است. کاپیتان تیم فاتح جام جهانی ۱۹۹۸ و یورو ۲۰۰۰ که بعد از گرفتن جای «اریک گرتس» بلژیکی در ولودروم به خوبی توانست روند طراحی شده توسط سلف خود را به کارایی بیشتری نایل کند و از حدود و ثغور وی نیز فراتر رود، می گوید: «بدیهی است که حضور در لیگ قهرمانان اروپا و کسب نتایجی مثبت در آن برای ما امری دلپذیر است و باید نسبت به آن مصر باشیم، اما معتقدم با شکل و روال فعلی بازی ما و نوع نمایش حریفان پرامکانات تر، رسیدن به عناوین خوب این مسابقات برای ما نزدیک به غیرممکن جلوه می کند و در نتیجه بهتر است فعلا وقت خودمان را بابت آن هدر ندهیم.
هدف اصلی تر و منطقی تر و قابل اکتساب تر ما می تواند تجدید قهرمانی مان در لوشامپیونا باشد؛ چیزی که به رغم ۲ شکست متوالی اخیر ما در این پیکارها هنوز هم برای ما قابل وصول است. تحت هر شرایطی نیازی نیست که در شروع یک فصل طولانی و پرحادثه از این ۲ نتیجه ابتدایی فصل دچار نگرانی مفرط و هراس شویم و خودمان را ببازیم».


● غیرقابل فهم
آندره ایو مهاجم تند و تیز و فنی مارسی که پیش تر نیز نامش آمد معترف است بازی از هم گسیخته تیمش در نیمه دوم مسابقه اخیر با والن سی ین به هیچ روی برای او و یارانش قابل فهم و هضم نبوده و آنها نمی توانند دریابند که واقعا چه اتفاقاتی در آن زمان افتاده که شکست را برایشان به ارمغان آورده است. دشان حتی نیازی به توضیح در این مورد نمی یابد و می گوید اهداف و خط حرکت تیمش در ابتدای فصل از هر جهت روشن است و همگان در این زمینه تفهیم شده اند و اگر نارسایی ها و برخی تعلل ها وجود دارد نباید ناامید شد. باید کار کرد تا این قصورها جای خود را در آینده نزدیک به کارایی و موفقیت بدهد.
دید و برداشت او از جام قهرمانان باشگاه های اروپا شاید برای عده ای غیرقابل فهم باشد، اما اکثر مدیران مارسی بر آن مهر تایید می زنند. دشان که هافبک پیشین یوونتوس، چلسی و والنسیا است و ۴۲ سال بیشتر ندارد و ۶ سال پیش در عین جوانی موناکو را به نایب قهرمانی اروپا رساند، می گوید: «نباید خودمان را گول بزنیم. شاید ما در تک مسابقه ها و در سیستم برخوردهای کوتاه مدت با رقبای نامدارمان در جام قهرمانان اروپا به آن چه می خواهیم برسیم و در تک بازی ها رقبای خود را ببریم، اما در یک مقطع زمانی طولانی مدت در برابر رقبای خود کم خواهیم آورد و عنوان مهمی در این جام نصیب مان نخواهد شد که ارزش تلاش برای تصاحب آن را داشته باشد.
براساس قرعه ای که در مرحله گروهی می آوریم خواهیم کوشید از گروه خود بالا برویم، اما نه این امر تضمین شده است و نه از حالا می توان گفت که در مرحله حذفی شانسی حقیقی برای توفیق خواهیم داشت. این احتمالا یک ریسک بی ثمر و تلاش کم حاصل برای ما خواهد بود که بهتر است از آن صرف نظر کنیم و از خیر آن بگذریم. ما تلاشمان را صورت می دهیم، اما در این عرصه خاص به هیچ چیز نمی توان دل بست.»


● قوت روحی
حتی لیگ فرانسه هم به زعم دشان دشواری های خاص خود را دارد. «در این لیگ نیز مثل هر لیگ و عرصه دیگری از این دست، تکرار یک عنوان اولی سخت تر از کسب آن در نوبت نخست است و این شامل ما نیز می شود. مشکل ویژه تیم های مدافع عنوان قهرمانی این است که رقبا برای به پایین کشیدن آنها هر چه توان دارند به کار می گیرند و این قبیل تیم ها همیشه بیش از دیگران در تیررس قرار دارند.
البته من به حاصل نهایی کار خوشبین هستم زیرا تیم ما اکثر قریب به اتفاق نفراتش را حفظ کرده و به لحاظ روحی قوی است و با میدان های بزرگ ناآشنا نیست و احتمالا در طول فصل مقاوم تر هم خواهد شد.» در دوران بازیگری دشان، جنگندگی و بازی با تمامی وجود و مشارکت در هر حرکت تیمی ویژگی های اصلی وی بودند و با همین سلاح ها بود که او توانست با تیم فعلی خود (مارسی) عنوان قهرمانی باشگاه های اروپا را به سال ۱۹۹۳ و با شکست دادن تیم میلان ایتالیا در دیدار نهایی به دست بیاورد.
سرسختی و نظم گرایی دشان هم معروف است و همه می دانند او با هیچ کس شوخی ندارد و امکان ندارد به شاگردان فعلی اش اجازه بدهد کاری را در این تیم صورت بدهند که چندی پیش ملی پوشان فرانسه در جام جهانی آفریقای جنوبی انجام دادند و یک سرشکستگی بزرگ بود.
دشان می گوید: «۲ باخت اخیر در شروع فصل جدید لوشامپیونا برخی ناامیدی ها را به اردوی ما آورده، اما فضا آنقدرها هم بد نیست که تصور می شود. به شاگردانم گفتم که ما نه در دوزخ هستیم و نه در بهشت و بهتر است کار را جدی تر بگیرند و همه چیز را یک بار دیگر مرور و تلاش را شروع کنند. یک چیز مشخص است و آن لزوم اضافه کردن برخی مهارت های تازه به بازیمان است، زیرا اگر قرار بود سلاح های قبلی ما کافی باشد، مشکلات ۲ هفته نخست را نمی داشتیم. فصلی بسیار طولانی پیش روی ماست و با این که شکست در ۲ هفته نخست لیگ نظرها را نسبت به ما منفی کرده، اما ما هنوز از مدعیان نخست لیگ هستیم و همگان ابتدا به ما چشم دارند. فصلی طولانی را پیش رو داریم و ۵ یا ۶ تیم از شانس قهرمانی بهره می برند و هر اتفاقی برای آنها و سایرین محتمل است. باید هوشیار و صبور و در انتظار اتفاقات بمانیم.»


● رد پیشنهاد لیورپول
گفتنی است بعد از به ثبت رسیدن اولین قهرمانی مارسی در لوشامپیونا طی ۱۸ سال گذشته در پایان فصل پیش نشان آزادی شهر بندری (مارسی) به دشان اهدا شد و باشگاه به او قرارداد طولانی مدت تازه ای را پیشنهاد کرد؛ پیشنهادی که دشان نپذیرفت و یک همکاری کوتاه مدت را ارجح دانست و در همان ایام پیشنهاد همکاری با لیورپول انگلیس قبل از انتصاب «روی هاجسون» را رد کرده بود.
دشان با اشاره به تمامی موارد فوق و آنچه در ابتدای فصل جاری و در تابستان رو به پایان بر او گذشته است، می گوید: «یک مربی و حتی بهترین های این حرفه هیچ گاه بدرستی و دقت نمی دانند که چه زمانی شغل و سمتی که در اختیار دارند، پایان می گیرد و به واقع روز استخدام یک مربی شروع شمارش منفی برای برکناری اش است.
در مورد من و مارسی نیز چنین بوده است. نه من تضمینی از باشگاه خواستم و نه آنها یک خط حرکت و کاری دقیق را برای من تعیین و تعریف کردند. در مجموع از شرایط راضی ام و در نتیجه وقتی لیورپول به من پیشنهاد کرد، با این که چند روز و به طور مفصل و دقیق روی آن فکر کردم، اما جوابم از قبل مشخص و قابل پیش بینی بود. من در جایی ماندم که باید می ماندم و کاری را انجام دادم که شبیه به یک وظیفه بود.»


خبرگزاری AFP
مترجم : وصال روحانی
     
  
زن

 
پیش بینی ها و توصیه های رونالدینیو برای فصل تازه


حالا که رونالدینیو برای سومین فصل متوالی در میلان ماندنی شده و قضیه پیوستن او به یکی از متقاضیانش و بخصوص فرضیه بازگشت وی به کشور زادگاهش ـ برزیل ـ از دستور کارش خارج گشته، وقت آن رسیده است که این هافبک همچنان خلاق ولی «قدری کند و تنبل شده»، از وضعیت میلان در حال حاضر و امیدهایش برای فصل پیش رو بگوید و شرایط کلی خود، تیمش و حریفان را برآورد و پیش بینی کند.






حالا که رونالدینیو برای سومین فصل متوالی در میلان ماندنی شده و قضیه پیوستن او به یکی از متقاضیانش و بخصوص فرضیه بازگشت وی به کشور زادگاهش ـ برزیل ـ از دستور کارش خارج گشته، وقت آن رسیده است که این هافبک همچنان خلاق ولی «قدری کند و تنبل شده»، از وضعیت میلان در حال حاضر و امیدهایش برای فصل پیش رو بگوید و شرایط کلی خود، تیمش و حریفان را برآورد و پیش بینی کند.
کمتر کسی فکر می کرد «ماسیمیلیانو الگری» با وجود کارنامه خوبش در کالیاری، سرمربی قرمز و سیاه های شهر میلان برای فصل پیش رو شود، اما رونالدینیو معتقد است شرایط کلی آنان به گونه ای است که باید به حاصل کار میلان در فصل ۲۰۱۱ ـ ۲۰۱۰ تحت هر شرایطی و بدون تاکید بر نام و نشان مربی تیم امیدوارانه نگریست. ستاره سابق بارسلونا که در یک سال و نیم آخر حضورش در نوکمپ جلوه گذشته را نداشت و پرداختن به حاشیه ها وی را خاموش کرد و در نهایت او را رها ساختند تا لیونل مسی آرژانتینی درخشش بیشتری داشته باشد و صحنه گردان اصلی بازی آبی و اناری ها شود، در اواخر تابستان ۲۰۱۰ می گوید در فصل جدید بیش از هر کسی روی هموطن و «هم تیمی» ۲۱ ساله اش پاتو و کوتینیو صید جدید اینتر همشهری و رقیب بزرگ میلان برای درخشش در سری A حساب می کند و آنها را از ستاره های بسیار محتمل فصل می داند.
رونالدینیو که به رغم درخشش نسبی در فصل گذشته بیشتر درگیر مسائل حاشیه ای و جوابگویی به متهم کنندگان و منتقدان خویش است، باید توضیح بدهد که چرا نتوانسته مشکل چاقی خود را حل کند و به چه سبب به اندازه گذشته متمرکز بر فوتبال نیست. او می گوید: «پیش از آن که از وضعیت کلی میلان و شرایط آن بگویم باید به پاتو اشاره کنم. به کسی که یقین دارم در این فصل بسیار خواهد درخشید و از بهترین های لیگ خواهد بود. من مطمئنم که او گل های زیادی برای ما خواهد زد و حتی می توان فصل جدید را به گونه ای مفصل پاتو نامید!!


● جوان اول تازه اینتر
اما رونالدینیو به همان حد و حتی بیش از آن به دیگر هموطن جوانش کوتینیو اعتقاد دارد و این بازیکن تازه استخدام شده توسط اینتر را از پدیده های فصل ۲۰۱۱ ـ ۲۰۱۰ می انگارد و در ارج گذاری بر او می گوید: «توصیه می کنم حتما این بازیکن را زیر نظر بگیرید و بازی های فنی وی را ببینید. او تازه به ایتالیا آمده اما استعداد زیاد و غریبی دارد و از او فراوان خواهید شنید. فکر می کنم آینده این ورزش و لااقل آینده فوتبال باشگاهی در ایتالیا تا حد زیادی در اختیار این جوان و متاثر از وی باشد.»
کوتینیو که رونالدینیو اینچنین با احترام و اعتبار از وی یاد می کند فقط ۱۸ سال سن دارد و در پست هافبک تهاجمی بازی می کند. رویکرد اینتر به وی از دلایل اصلی فروش اخیر ماریو بالوتلی به منچستر سیتی و جدایی این مهاجم سیاهپوست از اینتر توصیف شده است. به زعم کارشناسان، آبی و سیاه های میلان مطمئن هستند که با جذب کوتینیو می توانند ششمین قهرمانی متوالی خود را در «سری A» بسیار محتمل تر سازند.
رونالدینیو اصولا تفاوت زیادی در وضعیت این فصل کالچو با کیفیات فصل گذشته نمی بیند و معتقد است که سناریوی سال های اخیر در این لیگ تکرار خواهد شد. مرد برتر سال های ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ فوتبال جهان می گوید: «میزان تغییرات در بازیکنان تیم ها به حدی نبوده که تغییر عظیمی را در سرنوشت آنها و در ترسیم جدول رده بندی لیگ موجب شود. بر همین اساس فکر می کنم شگفتی ها و وقایع غیرمنتظره در لیگ کمتر از آن باشد که بتوان آن را بشدت عمده کرد.قهرمانی هم بین همان ۴ تیمی خواهد بود که در سال های اخیر مدعیان اصلی این عنوان بوده اند. این یعنی اسکودتو به یکی از ۴ تیم اینتر، رم، یوونتوس و یا ما خواهد رسید».


● انتظار بی نتیجه
شانس روسونری در میان این مدعیان به چه میزان می رسد؟ رونالدینیو که در ۲ سال گذشته با میلان به هیچ عنوان و مقامی نرسید و امسال درصدد جبران آن وضعیت است، می گوید او و یارانش مصمم به قطع نوار ناکامی های خود هستند. رونالدینیو که با احتساب ۲ ساله آخر حضورش در بارسلونا ۴ سال است هیچ جامی را کسب نکرده است، می گوید: «بدیهی است که امسال در پی قطع نوار دور ماندنم از جام های قهرمانی و افتخارات باشم و باید حتما به پیروزی های لازم در این ارتباط برسم. بسیار منتظر و خوش بین بودم که برای حضور در دور نهایی جام جهانی ۲۰۱۰ و همراهی تیم ملی برزیل در آن رقابت ها انتخاب شوم، اما چنین نشد و انتظارم بی نتیجه بود و این اسباب ناراحتی ام را فراهم آورد، اما هر چه بود، گذشت و باید به فکر آینده باشم و روزهای بهتری را برای خود پی ریزی کنم. هم خودم از ۲۰۰۶ به بعد هیچ جامی نبرده ام که این رخدادی بسیار منفی است و هم نتوانسته ام از ۲۰۰۸ به بعد که در عضویت میلان بوده ام بهره های لازم را به این تیم برسانم و این در حالی است که وظیفه من در قبال روسونری چنین چیزی است».


● ستاره ای که باد کرد!
این هم از بازی های روزگار است که رونالدینیو این روزها مثل هموطنش رونالدو در چهار، پنج سال اخیر مکررا متهم به چاقی بیش از حد و رعایت نکردن شرایط و الزام های فیزیکی حرفه اش می شود و از این بابت مورد تمسخر و شماتت رسانه ها و مردمی قرار می گیرد که معتقدند او به هیچ وجه آمادگی جسمانی دوران اوجش را ندارد و شکمش به طرز تاسفباری باد کرده است!
عکس هایی از رونالدینیو در حالی که شکم برآمده و چاقی او را به شکل آشکاری به نمایش می گذارد اخیرا در مطبوعات برزیل چاپ شده و همسو با آن فالکائو هافبک درخشان دهه ۱۹۸۰ تیم ملی برزیل که در اواخر دهه ۱۹۹۰ مدتی هم سرمربی این تیم بود در مصاحبه ای رونالدینیو را به خاطر این که نتوانسته است در دو فصل گذشته به قرمز و سیاه های شهر میلان بهره بزرگی را برساند، مورد انتقاد خود قرار داده است. با این حال رونالدینیو جواب هایی برای هر دو مورد فوق در آستین خود دارد. وی می گوید: «عکس هایی را که می گویند ندیده ام و در نتیجه اظهارنظری روی آنها نمی کنم. در مورد فالکائو باید بگویم که او لابد دلایلی برای حرف هایش دارد، اما من به اندازه کافی طی عمر ورزشی ام به جام ها و مقام های عمده رسیده ام که بر خلاف فالکائو جای خالی آن را در کارنامه ام حس نکنم.»


● منه زس مثل دونگا
اشاره رونالدینیو به این است که علاوه بر عناوین نخست لیگ اسپانیا و جام باشگاه های اروپا در معیت بارسلونا، وی در سال ۲۰۰۲ افتخار فتح جام جهانی را هم چشیده است حال آن که فالکائو به رغم درخشش چشمگیر سله سائو در جام های جهانی ۱۹۸۲ و ۸۶ آن جام ها را تصاحب نکرد و در نتیجه نسل فالکائو بدون آن جام ماند، اما آیا جواب ها و قیاس هایی از این دست تمام مشکلات رونالدینیو را در سال های اخیر که باعث شده او همان ستاره بی مهار و فروزان سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۶ نباشد، جبران و رفع می کند؟
این در حالی است که حتی مانو منه زس که بعد از ناکامی زرد و آبی پوشان در جام جهانی نوزدهم به جانشینی دونگا سرمربی سله سائو شده، نه او را به لیست نفرات منتخب خود برای دیدارهای تدارکاتی بعدی برزیل دعوت کرده و نه وعده و نوید و امیدی در این خصوص برای آینده داده است.


منبع: سایت Channel۴
     
  
زن

 
آیا بنیتس آدم خوش شانسی است؟


در کنار نتایج عجیب در داخل زمین، یکی دیگر از جاذبه های فوتبال، نقل و انتقال های غیرمنتظره ای است که از آن جمله می توان به انتقال عجیب رافا بنیتس از لیورپول، پرداخت غرامت غیرقابل توجیه ۴ میلیون دلاری و حضور فوری او در روی نیمکت اینتر اشاره کرد.






در کنار نتایج عجیب در داخل زمین، یکی دیگر از جاذبه های فوتبال، نقل و انتقال های غیرمنتظره ای است که از آن جمله می توان به انتقال عجیب رافا بنیتس از لیورپول، پرداخت غرامت غیرقابل توجیه ۴ میلیون دلاری و حضور فوری او در روی نیمکت اینتر اشاره کرد. چنین انتقالی با این شرایط را با توجه به سابقه کار بنیتس در لیورپول کمتر در فوتبال دنیا دیده بودیم و تعجب آورتر از آن اصرار عجیب اینتری ها برای به خدمت گرفتن این مربی بود.
این درست که لیورپول با بنیتس در لیگ قهرمانان به جام رسید، اما در همان بازی خاطره انگیز مقابل میلان، چون تاکتیک های غلط بنیتس به کاکا اجازه آزادی عمل کامل داده بود، لیورپول نیمه اول را با نتیجه ۳ ـ صفر بازنده به رختکن رفت.


● تکرار اشتباه در فینال دوم
در فینال دوم میلان و لیورپول، بنیتس اشتباه بازی اول را به گونه دیگر تکرار کرد و کرگ بلامی سرعتی را روی نیمکت نشاند، آن هم در شرایطی که دفاع میانی میلان با حضور پائولو مالدینی به زحمت می توانست سرعت بالای بلامی را تحمل کند.
---------- های ترانسفر بنیتس هم در لیورپول عجیب و باور نکردنی بود. او اجازه داد تا ژابی الونسو مغز متفکر میانه میدانش و کسی که توانایی به ثمر رساندن گل های از راه دور را داشت، به رئال مادرید برود و به این ترتیب ویران شدن ترکیب خوب لیورپول را تضمین کرد. البته همه مطلع بودند که این دو اختلاف شدیدی باهم دارند، اما بنیتس نباید مسائل شخصی را بر مصلحت باشگاه ترجیح می داد. او به جای این بازیکن آماده و موثر آلبرتو اکوییلانی ایتالیایی را خریداری کرد که گرچه بازیکن آینده داری به نظر می رسد، اما در تمام مدت فصل گذشته با مصدومیت دست به گریبان بود و تنها در هفته های پایانی به کمک تیم آمد.


● بازیکنانی که نباید به لیورپول می آمدند
اشتباه بزرگ بعدی بنیتس در خرید رابی کین از تاتنهام بود که با قیمتی گزاف و با استدلالی کاملا نادرست صورت گرفت. لیورپول در آن زمان در خط حمله مشکلی نداشت و مشخص نشد کین باید چگونه و در چه نقشی در کنار سایرین قرار گیرد. به همین خاطر هم کین با عدم نتیجه گیری اش که از ابتدا قابل پیش بینی بود به تاتنهام بازگشت. اما اوج فاجعه برای لیورپول و بنیتس در فصل قبل بود که تیم بدون این که شانس بازی در مرحله حذفی را پیدا کند از بازی های لیگ قهرمانان حذف شد. برخی از هواداران به این خاطر از او گله کردند، چون لیورپول با ۴ باخت پیاپی از لیگ قهرمانان بیرون رفت که در تاریخ این باشگاه اتفاق نیفتاده بود. در ادامه فصل هم لیورپول تنها در کورس پیش افتادن از استون ویلا و تاتنهام و کسب مقام ششمی جدول بود.


● مالکان آمریکایی، سپر بلای بنیتس
شاید تنها نکته مثبت برای بنیتس در این دوره زمانی، مطرح شدن شخصیت هایی بود که با وجود آنها، هواداران در عوض این که انگشت اتهام را به سوی این مربی اسپانیایی نشانه بروند، جورج ژیلت و تام هیکس، مالکان آمریکایی باشگاه را مقصر تمامی شکست ها بدانند.
بنیتس در طول حضورش در لیورپول بیش از ۲۳۲ میلیون دلار صرف خرید ۷۶ بازیکنی کرد که کمتر از انگشتان ۲ دست بازیکن موثری برای تیم بودند، ولی در زمان خروجش از باشگاه کمتر هواداری خواهان توضیحاتی برای این خریدهای اشتباه شد. بازیکنانی چون رایان بابل، لوکاس یا دیوید انگوگ که نه در سطح نام لیورپول بودند و نه توانستند در کنار سایر بازیکنان مطرح تیم رشد کرده و ارزش افزوده پیدا کنند. تعویض یوسی بنایون موثر و پرتحرک در بازی برگشت با لیون و حضور اندری ورونین اکراینی ـ یکی دیگر از خریدهای بد بنیتس ـ همه امیدهای هواداران را برای صعود از گروه بر باد داد و حذف لیورپول از بازی ها را قطعی کرد.


● لیورپول با بنیتس به آکادمی فوتبال نیازی نداشت
یکی دیگر از بزرگ ترین اشتباهات بنیتس در زمان مربیگری اش عدم استفاده از بازیکنان جوان لیورپول بود. این روند به اندازه ای تداوم داشت که استیو هیوی، مدیر آکادمی لیورپول سال گذشته پس از مشاجرات فراوان با بنیتس از سمتش استعفا کرد. او مربی اسپانیایی را متهم به نادیده گرفتن کارش با جوانان لیورپول کرده و البته بنیتس هم در زمان حضورش در آنفیلد هرگز ضرورتی برای استفاده از بازیکنان محلی ندیده بود.
بنیتس با چنین سابقه ای جا پای خوزه مورینیویی گذاشته که تمام افتخار گمشده اینتر در ۳ دهه گذشته را به این تیم بازگرداند و نه تنها آنها را قهرمان سری A و جام حذفی کرد، بلکه به قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا هم رساند.
ناپلئون همیشه در جنگ هایش وقتی یکی از ژنرال های شجاعش داوطلب می شد تا خط شکنی کند و پیش از سایرین با دشمن روبه رو شود از دیگران می پرسید: «آیا او آدم خوش شانسی هم هست؟» حالا به نظر می رسد بنیتس در کنار جسارتی که برای نشستن بر جای مورینیو داشته، آدم خوش شانسی هم باشد، چون در غیر این صورت سرنوشت تلخی در فوتبال بی رحم ایتالیا خواهد داشت.


مجله ورلد ساکر
مترجم : امیررضا نوری زاده
     
  
زن

 
۷ میوه ورزش


همه ما شنیده ایم که ورزش کردن خوب است و بیشترمان هم دوست داریم ورزش کنیم اما ورزش نمی کنیم و علت اصلی مان برای ورزش نکردن هم کمبود وقت است...






همه ما شنیده ایم که ورزش کردن خوب است و بیشترمان هم دوست داریم ورزش کنیم اما ورزش نمی کنیم و علت اصلی مان برای ورزش نکردن هم کمبود وقت است...
با این حال، اگر بدانیم یک برنامه ورزشی منظم چه فواید شگفت انگیزی دارد شاید با هزاران بهانه انجام دادن آن را به تعویق نیندازیم. اگر ورزش را به مثابه یک درخت فرض کنیم، روی شاخه های این درخت ۷ نوع میوه می روید. این ۷ میوه در واقع، مهم ترین فوایدی هستند که با یک برنامه ورزشی منظم به دست خواهید آورد.
۱) خوش اخلاقی
تا حالا شده بعد از یک روز کاری سخت و پر از استرس وقتی کارهایتان به خوبی پیش نمی رود عصبانی شوید و با افرادی که در اطرافتان هستند با کج خلقی رفتار کنید؟ شاید خودتان هم نخواهید که عصبانی شوید اما کاری از دست تان برنیاید و کنترل از دستتان خارج شود. انجام پیاده روی به مدت نیم ساعت می تواند شما را کاملا آرام و حتی خوش خلق کند. ورزش، مواد شیمیایی موجود در مغز را که با احساس شادی و شادابی ارتباط دارند، فعال کرده و فرد احساس آرامش می کند. پس سعی کنید قبل از انجام کارهای روزانه مخصوصا اگر کارتان پراسترس است کمی ورزش کنید. ورزش منظم می تواند در شما احساس بهتری ایجاد کرده و اعتماد به نفس را در شما بالا ببرد. حتی ورزش افسردگی و اضطراب را هم در شما به حداقل ممکن می رساند.
۲) بیمار نشدن
اگر نگران هستید که بیمار شوید، بیماری قلبی گرفتارتان کند یا اینکه دچار پوکی استخوان و به دنبال آن شکستگی شوید به طور منظم ورزش کنید. انجام ورزش منظم به ما کمک می کند نه تنها از بیمارشدن مان جلوگیری کنیم بلکه بهتر بتوانیم بعضی بیماری ها را کنترل کنیم ازجمله وقتی به فشارخون بالا مبتلا هستیم. جالب است بدانید عادت کردن به ورزش باعث کنترل چربی خون شده و از ابتلا به دیابت نوع دوم جلوگیری کرده و احتمال بروز پوکی استخوان و حتی برخی از سرطان ها را کاهش می دهد.
۳) تناسب اندام
اگر می خواهید وزن تان را کم کنید یا می خواهید وزن خود را در حد ایده آل نگه دارید باید ورزش کنید. ورزش باعث می شود که کالری بیشتری بسوزانید و بهتر وزن خود را کنترل کنید. برای چاق نشدن لازم نیست وقت زیادی برای ورزش کردن بگذاریم فقط کافی است به جای استفاده از آسانسور از پله بالا و پایین بروید. ناهار کمتر بخورید و زمانی را به قدم زدن اختصاص دهید. تلویزیون را خاموش کنید و به جای دیدن برنامه هایی که به شما ارتباطی ندارد، با قدم زدن کمی کالری بسوزانید.
۴) تقویت عضلات
تا حالا شده وقتی به خرید می روید بعد از بلند کردن وسایل تان نفس نفس بزنید؟ یا وقتی می خواهید از سر بالایی خیابان عبور کنید چند بار مجبور شوید بایستید و نفس تازه کنید؟ این برای آن است که ورزش نمی کنید چون ورزش کردن تنفس شما را آسان تر می کند. ورزش کردن باعث می شود اکسیژن و مواد مغذی بهتر به بافت های بدن برسند. در واقع این عادت موجب تقویت دستگاه قلبی ـ عروقی شما می شود و جریان خون به قلب و عروق خونی عملکرد بهتر این ارگان را به همراه خواهد داشت.
۵) خواب آرام
اگر با به خواب رفتن مشکل دارید یا خواب خوبی ندارید و بعد از خوابیدن هم خستگی تان درنمی رود، ورزش کنید. انجام ورزش و فعالیت های جسمی در طول روز می تواند باعث بهتر شدن خواب شبانه شود حتی ورزش کلید بهتر خوابیدن است. ورزش کردن باعث می شود که ما سریع تر بتوانیم بخوابیم و حتی خواب عمیق تری داشته باشیم و بعد از خواب هم با احساس خوبی بیدار شویم. یادتان نرود که به طور طبیعی باید ۵ تا ۶ ساعت بعد از انجام ورزش بخوابید.
۶) بهبود روابط زناشویی
اگر فردی هستید که در روابط زناشویی مشکل دارید یا فکر می کنید دیگر برای همسر خود جذابیت ندارید و شکل بدنتان از حالت زیبایش خارج شده می توانید با ورزش کردن از زندگی با همسرتان لذت ببرید. ورزش منظم سبب می شود شما ظاهری جذاب تر داشته باشید حتی روی روابط جنسی شما تاثیر مثبت دارد و احساس رضایت جنسی ایجاد می کند. تحقیقات نشان می دهد مردانی که به طور منظم ورزش می کنند احتمال کمتری دارد تا دچار اختلالات نعوظی شوند مخصوصا وقتی سن شان بالا می رود.
۷) تفریح دسته جمعی
اگر نمی دانید تعطیلات آخر هفته تان را چگونه بگذرانید به این توصیه ما گوش کنید. با همه اعضای خانواده مخصوصا بچه هایتان، دسته جمعی برای پیاده روی به پارک یا به کوهنوردی بروید. حالا که فصل تابستان است می توانید عصرها پیاده وری را انتخاب کنید و یا در حیاط خانه به دو گروه تقسیم شوید و فوتبال یا هر بازی دسته جمعی دیگر را انجام دهید. ورزشی را انتخاب کنید که از آن لذت ببرید و سبب شود که شما بخندید. این ورزش ها نه تنها موجب حفظ سلامت شما می شوند بلکه حس دوستی را میان شما افزایش می دهند.


منبع: مایوکلینیک
ترجمه: سهیلا عابدین پور
     
  
زن

 
قوی ترین رقبای فوتبال کدامند؟


اگر بخواهیم جدولی در مورد پرطرفدارترین رشته های ورزشی دنیا تنظیم کنیم که در آن ورزش های تیمی و انفرادی کنار یکدیگر قرار گیرند و از این بابت خط کشی و محدودیتی صورت نپذیرد، تنیس به لطف فوق قهرمانانی مثل رافائل نادال اسپانیایی و روژه فده رر سوئیسی در بالای جدول قرار می گیرد و از رقبای اصلی فوتبال جلوه خواهد کرد.






اگر بخواهیم جدولی در مورد پرطرفدارترین رشته های ورزشی دنیا تنظیم کنیم که در آن ورزش های تیمی و انفرادی کنار یکدیگر قرار گیرند و از این بابت خط کشی و محدودیتی صورت نپذیرد، تنیس به لطف فوق قهرمانانی مثل رافائل نادال اسپانیایی و روژه فده رر سوئیسی در بالای جدول قرار می گیرد و از رقبای اصلی فوتبال جلوه خواهد کرد. البته کریکت که در اروپای شرقی و بخش عظیمی از آفریقا تقریبا ناشناخته و حتی در اروپای غربی مورد بی اعتنایی است، به لطف توجه عظیم کشورهای بریتانیایی زبان و شبه جزیره هند و مناطق موسوم به West Indies به این رشته ورزشی، جای خود را در بالای جدول، زیر دست فوتبال حفظ می کند و حتی از تنیس جلو می زند.
اگر فوتبال و چیزی را که انگلیسی ها آن را Football و برخی نیز Soccer می نامند در زمینه محبوبیت و اشاعه در سطح جهان رشته نخست و غیرقابل دستیابی بدانیم (که مجبوریم بدانیم) باید توضیح دهیم که در ورزش های انفرادی تنیس اول است و در ورزش هایی که یک نفر می تواند آن را به تنهایی و حتی بدون وجود یک رقیب بازی کند، گلف در جای نخست قرار می گیرد.
وقتی می گوییم محبوب ترین، چند منظور داریم و چند معنا را به ذهن می آوریم و چند احتمال را مطرح می کنیم. یکی از وجوه محبوب ترین بودن، بیشتر از بقیه ورزش ها تماشاگر داشتن است و دیگر مفهوم آن فزون تر از سایر ورزش ها اجرا شدن آن در سطح دنیاست و در معنای آخر به جای گذاشتن درآمدی فزون تر است. اگر همه این ها را مبنا بگذاریم و حتی فقط به برخی مفاهیم روی بیاوریم، فوتبال چیزی است که ورزش های دیگر رسیدن به آن را غیرممکن می بینند و مردم جهان به آن عشق می ورزند و با مسابقات مهم آن زندگی می کنند، میزان توجه به رویدادهای این ورزش غیرقابل وصف و چیزی در حد اعجاز است. کار به جایی رسیده که حتی لیگ های دسته دوم انگلیس و آلمان علاقه مندان ویژه خود را در سطح جهان دارند و لیگ قهرمانان اروپا در سال های اخیر به یکی از پولسازترین رویدادهای اجتماعی این قاره بدل شده است.
جدول تازه ای که در مورد تعداد هواداران ورزش ها تنظیم شده و البته برخی کشورهای اروپای غربی و آمریکای شمالی روی آن بحث دارند، رشته ها را این چنین کلاسه بندی می کند:
۱) فوتبال با ۴ / ۳ میلیارد طرفدار
۲) کریکت با ۳ / ۲ میلیارد هوادار
۳) هاکی روی چمن با ۲ / ۲ میلیارد دوستدار
۴) تنیس با ۲ / ۱ میلیارد طرفدار
۵) والیبال با ۹۵۰ میلیون دوستدار
۶) تنیس روی میز با ۹۰۰ میلیون هوادار
۷) بیسبال با ۵۵۰ میلیون طرفدار
۸) گلف با ۴۱۵ میلیون نفر دوستدار
۹) «فوتبال آمریکایی» با ۴۱۰ میلیون هوادار
۱۰) بسکتبال با ۴۰۰ میلیون طرفدار
کشورهای آمریکای شمالی و بویژه آمریکا و کانادا معتقدند در جدول فوق خدشه هایی وجود دارد و به عنوان مثال بسکتبال باید حداقل یکی دو پله بالاتر برود.
در همین حال نمی توان به جدول دیگری اشاره نکرد که براساس میزان اقبال مردم جهان به ورزش ها و تعداد دوستداران و به واقع مجریان آنها تنظیم شده است. این جدول که بتازگی توسط نشریات عمده انگلیسی منتشر شده، تعداد کسانی را مبنا قرار داده که به ورزش ها می پردازند و بهتر بگوییم هر ورزش که مجریان و ورزشکاران آماتور و حرفه ای بیشتری در سطح جهان دارد، در این جدول جایگاه بالاتری را به خود اختصاص داده است. به این جدول که مانند موارد مشابه خود مورد اعتراض ها و انتقاداتی قرار دارد، توجه کنید:
۱) والیبال با ۹۹۰ میلیون بازیکن در سطح جهان و ۲۰۸ کشور عضو FIVB
۲) بسکتبال با ۴۰۲ میلیون بازیکن و ۲۰۹ کشور عضو Fiba
۳) تنیس روی میز با ۳۰۵ میلیون بازیکن و ۱۸۶ کشور عضو فدراسیون بین المللی این رشته
۴) فوتبال با ۲۴۵ میلیون بازیکن و ۲۰۹ کشور عضو Fifa
۵) بدمینتون با ۲۰۳ میلیون بازیکن و ۱۶۸ کشور عضو فدراسیون بین المللی
۶) تنیس با ۶۲ میلیون تنیسور و ۱۹۲ کشور عضو
۷) بیسبال با ۶۱ میلیون بازیکن و ۱۱۲ کشور عضو فدراسیون بین المللی این ورزش
۸) قایقرانی دراگون بت با ۵۰ میلیون ورزشکار و ۵۱ کشور عضو فدراسیون بین المللی
۹) هندبال با ۱۹ میلیون بازیکن و ۱۶۹ کشور عضو فدراسیون بین المللی
۱۰) هاکی روی چمن با ۲ / ۳ میلیون بازیکن و ۱۱۹ کشور عضو فدراسیون بین المللی
۱۱) جودو با ۵ / ۲ میلیون ورزشکار و ۱۸۶ کشور عضو فدراسیون بین المللی این ورزش
۱۲) راگبی با ۱ / ۲ میلیون ورزشکار و ۹۸ کشور عضو
۱۳) دوچرخه سواری با ۱ / ۱ میلیون ورزشکار و ۱۶۱ کشور عضو فدراسیون بین المللی
۱۴) کریکت با یک میلیون ورزشکار و ۴۵ کشور عضو فدراسیون بین المللی
ایرادی که به این لیست وارد دانسته شده، جایگاه کریکت در آن است که به زعم عده ای بالاتر از اینهاست، اما هر لیستی از این قبیل مورد شک و اعتراض و متهم به ضریب آشکار خطاست و هیچ فهرستی از این مشکل مبرا نیست و بدین خاطر باید با همین تردیدهای کوچک و بزرگ جایگاه های فوق را پذیرفت و به یک جمع بندی نهایی رسید.
جمع بندی که به ما می گوید تنیس، گلف و کریکت بسیار رایج تر از آن هستند که خیلی ها تصور می کنند.


منبع: روزنامه India Times
مترجم: وصال روحانی
     
  
زن

 
چرا افشین قطبی مصاحبه نمی کند؟


پاسخ سرمربی تیم ملی فوتبال به یک سوال






افشین قطبی به ورزشگاه راه آهن آمده بود تا بازی نفت تهران و فولاد خوزستان را از نزدیک ببیند. در این بین فرصت را مغتنم شمردیم تا گفتگویی کوتاه با سرمربی تیم ملی درخصوص بازی تیم ملی مقابل ارمنستان داشته باشیم، ولی وقتی این مساله را با قطبی در میان گذاشتم او از مصاحبه کردن طفره رفت. وقتی به او اطمینان دادیم که این گفتگوی کوتاه فقط با محوریت بازی ارمنستان خواهد بود، او باز هم زیر بار نرفت و مدعی شد که در حین دیدن بازی های لیگ مصاحبه نمی کند. به او گفتیم که در بین دو نیمه زمانی که بازی در جریان نیست، اما باز هم سر حرف خود ایستاد و گفت: «من وقتی به استادیوم می آیم صحبت نمی کنم چون حواسم به بازی است. اگر سوالی دارید بگذارید برای کنفرانس مطبوعاتی!».
این نقل قولی است از یکی از دوستان مطبوعاتی، پیرامون آخرین برخوردش با سرمربی تیم ملی فوتبال؛ البته چنین رفتاری از افشین قطبی تازگی ندارد چون او ماه هاست که به ورزشگاه می رود، اما با کسی حرف نمی زند. به واقع چه کسی فکر می کرد افشین قطبی، همان مردی که زمانی با انرژی مثبت خود همه مطبوعاتی ها را شیفته کرده بود، حالا دیواری بلند میان خود و رسانه ها کشیده باشد؟
این که چرا سرمربی تیم ملی، دیگر با خبرنگاران خوب نیست، مصاحبه نمی کند و آن گرمی گذشته را ندارد، سوالاتی است که پاسخ آنها بر خیلی ها پوشیده است. قطبی اما این سکوت را پیش ما شکست و در گفتگویی که در آکادمی فوتبال با «جام جم» داشت به تمام این چراها پاسخ داد.
افشین قطبی قبل از هر چیز به یک مشکل فرهنگی در ایران اشاره کرد، این که اینجا مردم حقوق یکدیگر را رعایت نمی کنند و به چارچوب های هم احترام نمی گذارند: «اینجا هیچ کس روی حرفش نمی ایستد. قیافه من ایرانی است و اینجا به دنیا آمده ام، اما برایم فهمیدن این فرهنگی که داریم خیلی دشوار است. برای همین است که اطمینانی بین ما نیست. تا روزی که این فرهنگ را داشته باشیم سخت است ساختن کشوری عظیم و موفق. ما در ایران یکدیگر را می زنیم، می کوبیم و تحقیر می کنیم.»
اینها حرف های کسی است که روزگاری نه چندان دور به برقراری رابطه مثبت با رسانه ها شهره بود و حالا از سایه خبرنگاران هم گریزان است: «اگر چند نفر از پنجره بیرون را نگاه کنند هر کدام براساس تجربه و اهدافی که دارند، چیزی را می بینند که می خواهند. برخی خبرنگاران ما هم دنبال همان چیزی هستند که می خواهند، نه آن چیزی که وجود دارد و این مرا ناراحت می کند چون چنین تفکری اجازه نمی دهد تیم ملی تقویت شود. من رابطه مثبتی با رسانه ها دارم ولی وقتی از صحبت های من سوءبرداشت می شود بهترین کار این است که مصاحبه نکنم. من احساس می کنم به اندازه کافی حرف هست و به اندازه کافی جنگ و جدل هست. اینجا هر لغطی داستانی می شود چون برخی خبرنگاران فقط به دنبال این هستند که با اعصاب افراد بازی کنند و تفرقه بیندازند بین کادر فنی و بازیکنان و بین بازیکنان با هم.»
با این وجود به نظر می رسد خود قطبی هم نسبت به نوشته روزنامه ها حساس شده که این گونه علیه آنها جبهه گرفته است؛ البته این نظر منتقدان قطبی است نه خود او:«اتفاقا معتقدم اگر کسی نسبت به تمام نظراتی که در اطرافش وجود دارد حساس باشد، از کار اصلی خود باز می ماند و موفق نمی شود. به همین خاطر من هم نسبت به چیزهایی که روزنامه های ایران می نویسند حساس نیستم. چیزی که من فهمیدم این است که مردم ایران خیلی کم روزنامه می خوانند و تازه همین مخاطبان کم نیز ۷۰ درصد از چیزهایی که در روزنامه های ورزشی می خوانند را باور نمی کنند. چیز دیگری که باعث می شود حساسیتی نسبت به این نوشته ها نداشته باشم این است که می دانم هدف نویسنده ای که تخریب می کند دلسوزی، پرورش و کمک کردن به تیم ملی نیست، او تنها به منافع شخصی خودش فکر می کند. با این وجود نمی توان نسبت به این نوشته ها بی تفاوت بود؛ چون بازیکنان اینها را می خوانند، هواداران اینها را می خوانند و وقتی مطلبی را ۵ ماه می نویسید، بالاخره تبدیل به باور می شود.»
حال این سوال مطرح است که چرا سرمربی تیم ملی همه را به یک چوب می زند و از گفتگو با دوست و دشمن فراری است؟ قطبی برای این مورد هم استدلال جالبی دارد: «شما ممکن است خیلی صادقانه حرف های من را بنویسید، اما اشخاص دیگری هستند که همان حرف های من را عوض می کنند و یکی از مشکلات من همین است. من بحث هایی داشتم با فلان روزنامه ها و فردایش دیدم تحریف شده آن مطالب در سایت های دیگر آمده است. باید به من حق بدهید. من همیشه با انرژی مثبت در مصاحبه ها شرکت می کنم، اما آن طرف میز این گونه نبوده است. کسانی آمده اند با لبخند سوالی کردند و من جواب را صادقانه داده ام، اما صحبت های من طور دیگری منعکس شده است. برخی خبرنگاران هم هستند که از روابطشان با مسوولان فدراسیون فوتبال استفاده می کنند و از من وقت می گیرند برای صحبت در مورد تیم ملی، اما به محض شروع مصاحبه از هر موضوع حاشیه ای سوال می شود الا بحث تیم ملی. در واقع سوال های رسانه های فوتبال ایران تخصصی نیست، همه اش حاشیه است.
شما نگاه کنید در رسانه های فوتبال ایران چقدر مطالب انتقادی وجود دارد، چقدر تشویق هست و چقدر تخریب؟ تشویق درصد کوچکی دارد، انتقادهای فنی هم درصد کمی را شامل می شود، اما تا دلتان بخواهد تخریب وجود دارد.»
اما این که چه عاملی سبب شده سرمربی تیم ملی این انتقادها را تخریب شخصیت بداند، باید از زبان خودش شنید: «همین که من در کنفرانس مطبوعاتی می گویم هدفم قهرمانی در جام ملت هاست و فردا خیلی از روزنامه ها می نویسند قطبی قول قهرمانی داد، اینها همه اش برای تخریب شخصیت من است. وقتی ما یک بازی زودتر به جام ملت ها صعود می کنیم و در ایران این بحث وجود دارد که چرا قطبی از بردن سنگاپور خوشحال شده و به هوا پریده، این یعنی تخریب. اگر همه این بازی ها را برده بودیم باز هم انتقادها و تخریب ها ادامه داشت. این نشان می دهد در پشت پرده، جریانی هست برای تخریب این فدراسیون و تیم ملی. برخی وقتی می بینند تیم دارد پیشرفت می کند، واکنش نشان می دهند و ما در چنین فضایی چه کار می توانیم بکنیم، جز این که اطرافمان را خلوت کنیم و با کسی مصاحبه نکنیم؛ البته هر کسی هم که جای من بنشیند این تخریب را تجربه خواهد کرد چون پایه های صندلی مربیگری تیم ملی در شن است.»
قطبی که حالا ارتباطش با دیگر مربیان لیگ برتری هم کمرنگ شده است، بابت انتقادهایی که از سوی هم صنفانش می شود هم دلگیر است: «ما ایرانی ها دوست داریم آن کسی که در کنارمان هست زیاد موفق نشود، چون اگر موفق شود ما خودمان را کوچک می بینیم. پس بهتر که من شما را بکشم پائین که خودم بروم بالا. این فضا به فوتبال به مربیان صدمه می زند و مانع پیشرفت خانواده فوتبال می شود. من خیلی تلاش کردم با همه با همان صداقت صحبت کنم تا بتوانیم یک چارچوبی بسازیم. اگر صندلی مربیگری را با پایه های قوی بسازیم، حرفه مربیگری تقویت شده و فوتبال پیشرفت خواهد کرد.»
آنچه در بالا آمد گفته های سرمربی تیم ملی بود، با کمترین دخل و تصرف در ادبیات گفتاری او، که امیدواریم فدراسیون فوتبال بابت این حرف ها به قطبی خرده نگیرد چون او زمانی اینها را به ما گفت که هنوز ممنوع المصاحبه نشده بود.
الان یکی دو هفته است که قطبی و دستیارانش اجازه ندارند با رسانه ها مصاحبه کنند، مگر به شرطی که به قول مدیر امور رسانه ای تیم ملی، لزومش را فدراسیون فوتبال تشخیص دهد! تصمیمی که به گفته خسرو والی زاده، به دلیل حفظ شأن و احترام نمایندگان رسانه های گروهی گرفته شده است، اما ماهیت آن چیزی نیست جز بی حرمتی به جامعه رسانه ای فوتبال.


رضا پورعالی
     
  
زن

 
علی کریمی بدون عذرخواهی بازگشت


اخراج کاپیتان دوم استیل آذین فقط ۱۰روز دوام داشت






دوری علی کریمی ستاره پرحاشیه استیل آذین از این تیم بیشتر از ۱۰روز طول نکشید.
او در تمرینات تیمش شرکت کرد تا آرامش در باشگاه استیل آذین فعلا برقرار شود.کریمی که بعد از بازی با استقلال توسط مدیرعامل باشگاه اخراج شد، پس از حرف و حدیث های فراوان دوباره به این تیم برگشت و قرار است در بازی با تراکتورسازی که روز شنبه برگزار می شود تیمش را همراهی کند.
در مورد سرنوشت کریمی در استیل آذین و نحوه بازگشت او به تمرینات حرف و حدیث های زیادی مطرح شد. این بازیکن در مصاحبه هایش اعلام کرده بود که فقط درصورتی به استیل آذین بر می گردد که آجورلو از او عذرخواهی کند، از طرفی مدیرعامل استیل آذین هم گفته بود که کریمی باید دو بار عذرخواهی کند تا مجوز بازگشتش به تیم صادر شود ولی در نهایت هیچ کس عذرخواهی نکرد تا کاپیتان دوم استیل آذین پس از جریمه مالی و سپری کردن محرومیت خود به تمرینات بازگردد.
کمیته انضباطی باشگاه استیل آذین عصر روز سه شنبه برای رسیدگی به وضعیت کریمی تشکیل جلسه داد و در نهایت این بازیکن را ۴۰میلیون تومان جریمه نقدی و ۲جلسه از همراهی تیم محروم کرد.این محرومیت حالا سپری شده و کریمی در بازی با تراکتورسازی می تواند تیمش را همراهی کند، خبری که قطعا برای لوبیسا تومباکوویچ خوشحال کننده است.
کریمی در مورد حکم کمیته انضباطی باشگاه استیل آذین با ملایمت خاصی حرف می زند، این در حالی است که برخی پیش بینی می کردند موضع گیری های او علیه مدیرعامل همچنان ادامه داشته باشد. البته کریمی در این ۱۰روز به خواسته مالک باشگاه ---------- سکوت در پیش گرفت و حالا اعتراضی هم به جریمه شدنش ندارد.
او می گوید: «من به رای کمیته انضباطی باشگاه استیل آذین احترام می گذارم و در تمرین تیم حاضر می شوم تا برای بازی با تراکتورسازی آماده شوم. در این مدت هم به احترام باشگاه و تمام عزیزانی که نسبت به من لطف داشتند سکوت کردم که جا دارد از همه آنها تشکر کنم. از امروز هم تمام تلاشم را برای موفقیت تیم به کار می گیرم.»
کریمی رابطه ای نزدیک و صمیمی با حسین هدایتی مالک باشگاه دارد و نکته قابل تأمل در مورد اختلاف این بازیکن با مدیرعامل این بود که مالک باشگاه حاضر نشد پشت کریمی را خالی کند. با این شرایط، قابل پیش بینی بود که کریمی هر چه زودتر به تمرینات بازگردد، ضمن اینکه استیل آذین در غیاب او مقابل مس کرمان در تهران با تساوی یک - یک متوقف شد و مقابل پیکان هم شکست خورد.
این نتایج خشم تومباکوویچ را هم به همراه داشت و این مربی در مصاحبه ای که بعد از بازی با پیکان داشت، دلیل نتیجه نگرفتن تیمش را غیبت کریمی و حاشیه های به وجود آمده در چند روز اخیر اعلام کرد. بدین ترتیب نیاز تیم به کریمی مهم ترین دلیلی است که محرومیت او بیش از ۲جلسه نباشد.
می گویند که مدیرعامل مخالف بازگشت کریمی به تیم بوده ولی فشارهای هدایتی باعث شده که وی از موضع خود عقب نشینی کند. مالک استیل آذین اما این موضوع را تکذیب کرده و می گوید: «مدیرعامل باشگاه و کریمی مشکلی با هم ندارند و با موافقت آجورلو بود که کریمی را به تیم بازگرداندیم. من هیچ چیز را به مدیرعامل تحمیل نکردم بلکه مدیریت باشگاه با درایت خود تصمیم به بازگشت کریمی گرفت.»
بازگشت کریمی آرامش موقت را در باشگاه استیل آذین برقرار کرد ولی طبیعی است که اتفاقات چند روز اخیر باعث خواهد شد تا دیگر رابطه خوبی بین او و مدیرعامل برقرار نباشد. با این شرایط و با توجه به خصوصیات اخلاقی کریمی، هر لحظه امکان وقوع اتفاقات جدید وجود دارد.
در این میان باید در انتظار مواضع مدیرعامل در تقابل با رفتارهای کریمی و تصمیمات مالک باشگاه استیل آذین باشیم. از طرفی اضافه شدن واعظی آشتیانی و مهریزی به هیأت مدیره باشگاه، شایعات درخصوص جدایی آجورلو از این تیم را بیشتر می کند. البته مالک استیل آذین سعی دارد همه چیز را طبیعی جلوه دهد.
او در مورد افزایش تعداد اعضای هیأت مدیره می گوید: «چه اشکالی دارد تعداد اعضا ۷ نفر یا ۹ نفر باشد. مهم این است که همگی آقایان برای موفقیت باشگاه و تیم زحمت می کشند.» با بازگشت کریمی تب حاشیه ها در استیل آذین کمی فروکش کرد ولی دور از ذهن نیست که باز هم شاهد اتفاقات جدید در این تیم باشیم.




روزنامه همشهری
     
  
صفحه  صفحه 23 از 32:  « پیشین  1  ...  22  23  24  ...  31  32  پسین » 
ورزش
ورزش

مقالات ورزشی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA