ارسالها: 12930
#314
Posted: 8 May 2014 16:51
هورا بکشیم، فحش ندهیم!
عصر ایران؛ احسان محمدی - «فوتبال مهمترین چیز بیاهمیت این دنیاست»- کارلو آنجلوتی.
بعد از پایان دو مسابقه نیمهنهایی «بایرن مونیخ – رئال مادرید» و «چلسی- اتلتیکو مادرید» درحالیکه «مانوئل نویر» دروازهبان آلمانی در میانه زمین «سرخیو راموس» را - که با دو گل دردناک باعث شکست تیمش شده بود در آغوش گرفته بود و با او حرف میزد- سایر بازیکنان به هم خسته نباشید میگفتند و متمدنانه لباسهایشان را به رسم یادگاری عوض میکردند.
در همان دقایق اما فضای مجازی به زبان فارسی پر بود از فحش و توهین هواداران این دو تیم به هم؛ جوان ترها به جان هم افتاده بودند، قطار واژههای آب نکشیده را نثار بازیکنان محبوب یکدیگر میکردند، گاهی هم که احساس میکردند این حرفها حق مطلب را ادا نمیکند، به خانواده و رفتگان همدیگر ناسزا میگفتند!
یعنی هوادار ایرانی «فرانک ریبری» به خودش حق میداد حتی به خانواده هوادار ایرانی «ژاوی آلونسو» توهین کند! فحاشی و به کار بردن واژههای 18+ دو ایرانی هم زبان و هم میهن و هم فرهنگ در هواداری از دو بازیکن فرانسوی و اسپانیایی! این فحاشیها البته دامان نویسندگان ورزشی را هم میگیرد که در نقد یک تیم یا بازیکن خارجی یادداشت مینویسند. کافی است به کامنت هایی که اجازه انتشار مییابند نگاه کنید!
خانمها و آقایان!
ستارههای فوتبال را دوست داشته باشید، از بازی آنها لذت ببرید، به هیجان بیایید و فریاد بزنید اما به خاطر آنها به هموطن خودتان توهین نکنید! باور کنید بسیاری از مردم دنیا فکر میکنند ایران یک کشور بیابانی است که شترها در آن تردد میکنند و نفت زیادی دارد. همین! این تمام شناخت آنها از کشور ماست. به غرورمان بر بخورد یا نه این ماجرا ,واقعیت دارد. حتی «بسیاری» از دانش آموخته های آن هم اینگونه فکر میکنند چه رسد به فوتبالیستهایی که خیلی اهل مطالعه نیستند.
فکر نکنید آنها از دم مزه کباب ایرانی با دوغ و ریحان را چشیدهاند و دلشان ضعف می رود برای ستونهای ریخته و نریخته تخت جمشید و هر شب برای اینکه دریاچه ارومیه پر آب شود دعا میکنند!
در باور شهروندان عام خارجی ایران به خاطر پارهای رفتارها و نحوه انعکاس آن در رسانهها حتی اگر کشور معروفی باشد کشور محبوبی نیست. چه دلیلی دارد به خاطر بازیکنانی که حتی حاضر نیستند به ما فکر کنند به همدیگر فحاشی کنیم؟
در نمونهای آشکار « پائولو مالدینی» فوق ستاره فوتبال ایتالیا وقتی همراه تیم پیشکسوتان میلان به تهران آمد، با آنکه شاهد بود نیمه شب هزاران نفر به استقبال او در فرودگاه آمده بودند و نامش را در خلال مسابقه با تمام وجود فریاد میزدند حتی حاضر نشد در گفت وگوی تلویزیونی حاضر شود. گفت پولش را بدهید حرف میزنم! بی آنکه فکر کند در این کشور و در روزهای اوجش هزاران دختر و پسر پوستر او را به دیوار زدند و شب با رویای دیدنش به خواب رفتند.
او مثل تمام بازیکنان دنیای حرفهای بیش از آنکه به دل هوادارانش فکر کند به حساب بانکیاش میاندیشد.
باور کنید «پپه» و «کریستین رونالدو» و «مورینیو» حتی اگر نقشه جهان را وسط زمین فوتبال روبه رویشان پهن کنید بعید است به آسانی بتوانند ایران را پیدا کنند چه رسد به اینکه برایشان مهم باشد سبد کالا به شما تعلق گرفته است یا نه! مهم باشد که «حمیدرضا رسایی» به جای شما فکر میکند و قانون مینویسد یا «خاتمی» حق ندارد برود به مراسم خاکسپاری «ماندلا».
فوتبال یا سیاست، هنر یا تاریخ فرقی نمیکند؛ دوست داشته باشید و لذت ببرید اما به خاطر کسی که برایتان تب نمیکند نمیرید و دیگران را نکشید!
هورا بکشیم اما فحش ندهیم آن هم به هموطن خودتان به خاطر فوتبالیست سرزمینی دیگر...
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#315
Posted: 4 Aug 2014 11:34
چه کسی میدانست اجداد دژاگه، همسایههای ما را به زحمت میاندازند؟!
خدا رحمت کنه مرحوم دهخدا رو که در چرند و پرندش دائم قربون صدقه حکمت خدا میرفت. ما هم که هنوز عقل رس نشده بودیم از این همه قربون صدقه سر در نمیآوردیم، بعد که کمی عقل رس شدیم تازه معنای قربون صدقههای دهخدا رو فهمیدیم، آدمیزاد اگر پروفسورهم بشه بازهم چیزی از حکمت خدا سر در نمیآورد. واقعا کی میتونست سردربیاره زمانی که اجداد ما داشتن زبان فارسی رو اختراع میکردن چه کسی به ذهنشون انداخت چند تا حرف سه نقطهای هم تو زبونشون داشته باشن که «دیگران» نتونن تلفظش بکنن، کی میتونست پیش بینی کنه وقتی که همین دیگران به ما میگفتن «عجم» یعنی ملت گنگ و لال بعدا خودشون با زبون همین ملت دچار مشکل بشن، کی میتونست بدونه وقتی که جدِ «اشکان» داشت فامیلی انتخاب میکرد بین این همه فامیلی «دژاگه» رو انتخاب کنه و همسایههای بلبل زبون رو به زحمت بندازه، کی میتونست بدونه که همین همسایههای به شدت فصیح و بلیغ روزگاری با نفت پولدار بشن زبونشون باز بشه و گُر و گُر بچههای ما رو با رقمهای میلیاردی غُر بزنن و ببرن، واقعا به جز خدا کی میتونست همه اینها رو به هم ربط بده تا مجبور بشن یه روزی از همین قوم عجم بازی کنی رو بخرن که حتی نتونن اسمشو تلفظ کنن، حالا این قطریها «اشکان دژاگه» رو خریدن موندن توش !،
آقا ... اسم بازیکن جدیدت چیه؟! د ی ی ی ج ، د و و و ج آجا، یعنی میشه دیج آجا که معنا و مفهوم آن نزد قوم عجم دژآگه است! شده قضیه همسایه ما که یکی از همین دوستای عجم دیج آجا یه کمپرسی گچ درِ خونش خالی کرد، انقده نتونست بگه گچ تا مُرد! واقعا که قربون برم حکمت خدا رو !
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#316
Posted: 11 Aug 2014 10:46
چرا فوتبالیستهای ایرانی بلند پرواز نیستند؟
جام جهانی فوتبال که قرار بود دروازههای لیگهای معتبر اروپایی را به روی بازیکنان ایرانی باز کند، تاثیری در این خصوص به جا نگذاشت و ستارههای ایران که مشتریانی جدی در اروپا داشتند، در لیگ ایران ماندند یا راهی خلیج فارس شدند.
چه عواملی باعث شده فاکتور پول برای فوتبالیستهای ایرانی، از حضورشان در بهترین لیگهای جهان مهمتر باشد؟ طبیعی است که باشگاههای اروپایی هم پول هنگفتی به بازیکنان خود میپردازند اما سنگینی تمرینات و فشار مضاعفی که در طول فصل و با حضور در تورنمنتهای مختلف به بازیکنان وارد میشود، قابل قیاس با لیگهای آسیایی نیست.
برخی بازیکنان مستعد و آیندهدار ایران مانند سردار آزمون و علیرضا جهانبخش نیز با وجود داشتن پیشنهاداتی از تیمهای سرشناس، گفتهاند ترجیح میدهند زمانی به این تیمها بروند که جای ثابتی داشته باشند. چنین روحیهای حاکی از آن است که آنها پیش از پیوستن به باشگاههای مورد نظر و تلاش برای قرار گرفتن در ترکیب اصلی، خود را نیمکت نشین میدانند.
این دسته از بازیکنان میگویند بهتر است باز هم در تیمهای خود تجربه اندوزی کنند و در فصلهای بعدی به تیمهای بهتر بپیوندند. اما کارخانه بازیکن سازی در فوتبال جهان به قدری مولد است که چشم انتظار پدیدههای سالیان قبل نمیماند. فصل بعدی، پدیدههای جدیدی خواهد داشت و همانها در اولویت جذب خواهند.
پیشرفت در ورزش حرفهای، مانند کلاس درس نیست که ورزشکار در مدت زمانی معین از کلاس سوم به چهارم برود. همینطور ادامه دهد تا دانشگاه و طی کردن گام به گام مدارج تحصیلی. بین آنهایی که از سطح فنی و جسمانی یکسانی برخوردارند، بازیکنی موفقتر است که اشتیاق پیشرفت سریع و خصیصه بلند پروازیاش بیش از سایرین باشد.
در ادامه، مروری شده است بر آخرین وضعیت بازیکنان شاخص فوتبال ایران در لیگهای مختلف.
مهرداد پولادی
بهترین بازیکن ایران از نگاه فیفا در جام جهانی، با پیشنهاد دو باشگاه ساوتهمپتون و سوانسی مواجه شد. ماه گذشته روزنامه «دیلی استار» چاپ انگستان با درج خبر جذب احتمالی پولادی از سوی این دو باشگاه نوشته بود که او با ۲۳ بازی ملی، نمایشی عالی در برابر نیجریه و آرژانتین ارائه کرد. خبر پیوستن او به تیمی معتبر را سایت شبکه تلویزیونی اسکای اسپورت هم تایید کرد.
اما در آستانه آغاز لیگ برتر انگلیس، او هنوز در ایران است. حتی اگر همین امروز هم روانه انگلیس شود به خاطر غیبت در تمرینات، هفتههای نخست لیگ برتر را از دست خواهد داد.
احسان حاجصفی
رسانههای بریتانیایی با معرفی احسان حاج صفی به عنوان بازیکنی که از ۱۷ سالگی عضو تیم ملی بوده و ۶۴ بازی ملی دارد، نوشتند هال سیتی در لیگ برتر، فولام و کاردیف هم از دسته پایینتر در صدد جذب بازیساز چپ پای تیم ملی ایران و باشگاه سپاهان اصفهان هستند.
اما احسان که غیر از دوران سربازی، تمام سالهای فوتبالیاش از نوجوانان تا امروز در اصفهان گذشته است، باز در سپاهان ماند. لیگ دسته اول انگلیس آغاز شد و لیگ برتر انگلستان هم در آستانه بازگشایی است. اما برخلاف پولادی که در فصل جدید هنوز برای پرسپولیس بازی نکرده، حاج صفی برای سپاهان به میدان رفته است.
علیرضا حقیقی
درباره دروازهبان اصلی ایران در جام جهانی گفته میشد دست کم چهار پیشنهاد از تیمهای اسپانیایی، پرتغالی و ایتالیایی دارد. پنافیل پرتغال در لیگ برتر این کشور خواستار جذب او بود اما این انتقال هنوز قطعی نشده است.
خبر پیشنهاد ساسولوی ایتالیا در سری آ هم به خاطر مصدومیت ناگهانی دروازهبان این تیم منتشر شد اما بعداً اعلام کردند حقیقی با این تیم به توافق نرسیده و تیم ایتالیایی به سرعت یک دروازهبان دیگر گرفته. فعلاً حقیقی با روبین کازان روسیه قرارداد دارد و شاید در همین تیم ماندگار شود.
اشکان دژآگه
ستاره فوتبال ایران در سن ۲۸ سالگی در حالی که پیشنهاداتی از اورتون، وستهام، هرتا برلین و تداوم همکاری با خود باشگاه فولام داشت، برای ۴ سال با العربی قطر به توافق رسید. نارضایتی از انتقال دژآگه به قطر در مقایسه با بقیه بازیکنان، بیشترین بازتاب را در رسانههای ایران و شبکههای مجازی داشت.
رضا قوچاننژاد
بازیکن سابق استاندارد لیژ و چارلتون که پیشنهادی از بلکپول داشت و چارلتون نیز خواستار ادامه همکاری با او بود، به پیشنهاداتی که از هلند رسیده بود هم پاسخ منفی داد و به صورت قرضی راهی کویت شد. زننده تک گل ایران در جام جهانی ۲۰۱۴ حالا عضو تیم الکویت است.
جواد نکونام
کاپیتان ۳۳ ساله تیم ملی فوتبال ایران ترجیح داد از مبالغ بیشتر در لیگ قطر و ایران بگذرد و در لیگ دسته اول اسپانیا توپ بزند. او به اوساسونا بازگشته. تیمی که برای بازگشت به لالیگا تلاش خواهد کرد. نکونام قصد داشت در استقلال از فوتبال خداحافظی کند اما این تیم تمایلی به ادامه همکاری با او نداشت. نکونام در مراسم معارفهاش گفته در تیم اوساسونا از دنیای فوتبال کنارهگیری خواهد کرد.
سردار آزمون
به جام جهانی نرفت اما مدام گفته میشد پیشنهاداتی از بارسلونا، آرسنال، یوونتوس و میلان دارد. با وجود سیل پیشنهاداتی که رسانهها مطرح میکردند، سردار سرانجام در تیم سابقش یعنی روبین کازان ماندگار شد.
صحت آن پیشنهادات را نمیتوان تایید کرد اما دست کم درباره تاتنهام، میتوان به مصاحبه فرانکو بالدینی مدیر فنی این تیم با روزنامه دیلی میرر استناد کرد که گفته بود: شانس زیادی برای به خدمت گرفتن آزمون داریم. مطمئنم که میتوانیم آزمون را برای حضور در تاتنهام وسوسه کنیم. او در تیم ما خیلی زودتر و سادهتر از آرسنال به ترکیب اصلی تیم ما اضافه خواهد شد.
دیگر بازیکنان
دانیال داوری دروازهبان فصل قبل اینتراخت برانشویگ راهی گراس هاپرز سوئیس شده. مهرداد بیت آشور عضو تیم ونکوور وایتکپس در لیگ آمریکا نیز مثل داوری در جام جهانی بازی نکرد و پیشنهادی هم ندشت. او همچنان در این باشگاه کانادایی توپ خواهد زد.
سیدجلال حسینی مدافع ۳۲ ساله تیم ملی در جام جهانی با الاهلی قطر به توافق رسید و از پرسپولیس جدا شد. پژمان منتظری همچنان در ام صلال قطر توپ خواهد زد. خسرو حیدری هم میگفت از آلمان پیشنهاد دارد اما در استقلال ماند.
علیرضا جهانبخش فصل قبل با نایمخن هلند به دسته پایینتر سقوط کرد. گفته میشد پیشنهاداتی از تیمهای مطرح هلندی و لیگ برتر انگلیس دارد، این موضوع در رسانههای ورزشی بینالمللی هم مطرح شد اما گویا جهانبخش امسال را در دسته دوم هلند بازی خواهد کرد.
کریم انصاریفرد هنوز تیم ندارد. او فصل قبل را نیز دقیقاً همین گونه سپری کرد و سرانجام راهی تراکتور سازی شد. مسعود شجاعی نیز پارسال هم در واپسین روز نقل و انتقالات به لاس پالماس پیوست و امسال نیز تا این لحظه هنوز تیم ندارد. مسعود گفته از شایعاتی که درباره تیم جدیدش مطرح میشود خسته شده. رئال زاراگوزا در دسته اول تیمی است که خواستار جذب شجاعی شده.
واکنشها به رکود بازار ایران در فصل نقل و انتقالات
خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، در گزارش انتقادیاش نوشته: «سقف آرزوهای فوتبالیستهای ایرانی در لیگهای عربی و دسته دوم اروپایی خلاصه شد. فوتبال ایران تلنگری خورده که دیگر به راحتی نمیتوان از کنار آن به سادگی عبور کرد. ستارههایمان مجذوب لیگهای عربی میشوند، جایی که منزل پایانی فوتبالیستهای سالخورده اروپایی است.»
محمودرضا فاضلی مدیر برنامههای اغلب ستارههای فوتبال ایران با دفاع از جابجاییهایی که صورت داده، به سایت تسنیم گفته: شجاعی از چند تیم پیشنهاد دارد که زاراگوزا یکی از آنهاست. انصاریفرد نیز از آلمان پیشنهاد دارد. همانطور که مسئولان الکویت اعلام کردند قوچاننژاد گرانقیمتترین خرید تاریخ این باشگاه است. او به صورت قرضی به الکویت رفته و علاوه بر امسال، یک فصل دیگر با چارلتون قرارداد دارد.
این مدیر برنامه که سابقه انتقال علی کریمی به بایرن مونیخ و شالکه را در کارنامه دارد درباره انتقال دژاگه به قطر، بی آنکه توضیح مشخصی بدهد، گفت: «بگذارید عدهای که جزئیات این قرارداد پنج ساله را نمیدانند آن را نقد کنند اما آنها باید قرارداد بینالمللی بسته باشند تا بدانند این قراردادها چه جزئیاتی دارد.»
برنامه تلویزیونی ۹۰ نیز در نخستین قسمت از فصل جدید لیگ برتر ایران، از بازیکنانی که با وجود داشتن پیشنهادات اروپایی در لیگ ایران میمانند یا به خلیج فارس میروند، انتقاد کرد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#317
Posted: 11 Dec 2014 16:09
چرا قبح بازداشت و زندان در فوتبال ایران ریخته است؟
مسوول روابط عمومی وزارت ورزش و جوانان ایران میگوید مدیر عامل پرسپولیس «تا مدت نامعلومی در زندان خواهد ماند. ضمن اینکه باید جواب بدهد هفتهای ۳۰۰ میلیون تومان برای پرسپولیس را از کجا آورده است؟»
این اظهارات در حالی است که حمیدرضا سیاسی توسط دولت حسن روحانی وارد عرصه فوتبال شد و پیش از آن شناخته شده نبود. او با حمایت و تایید وزارت ورزش در ابتدا عضو هیات مدیره پرسپولیس و سپس مدیرعامل این باشگاه شد.
رسانههای داخلی ایران اتهام ۳۰۰ میلیونی را به نقل از حساب کاربری مسوول روابط عمومی وزارت ورزش در توئیتر منتشر کردهاند اما پایگاه خبری این وزارتخانه واکنشی بروز نداده است.
محمد رویانیان، سعید شیرینی، حمیدرضا سیاسی، محمد مایلی کهن و نعیم سعداوی از جمله افرادی هستند که خبر بازداشت یا زندانی شدن آنها در رسانهها منعکس شده است.
رسانههای داخلی از احضار سایر چهرههای مطرح در فوتبال به دادگاه و احتمال بازداشتشان هم اخباری منتشر کردهاند. خبرهایی که از فرط تکرار، عادی شده و دیگر مانند گذشته، علاقمندان فوتبال را شگفت زده نمیکند.
از رسانههای رسمی تا شبکههای مجازی، عدهای در دفاع از این وضعیت، آن را مصداق قانونمداری دانسته و خواستار حضور پر رنگتر محاکم قضایی در امور فوتبال هستند.
بسیاری نیز معتقدند معضلات فرهنگی در فوتبال ایران بدون چارهاندیشی به حال خود رها شده و چنین بگیر و ببندهایی نمیتواند موثر باشد.
عدم شفافیت در امور مالی برخی باشگاهها و فدراسیونها گرچه همیشه به بازداشت و زندان افراد منتهی نشده اما شائبه فساد مالی در فوتبال ایران، همواره پیرامون فدراسیون و باشگاهها مطرح بوده است.
در خصوص حمیدرضا سیاسی، اتهام «هفتهای ۳۰۰ میلیون تومان» برای نخستین بار است که مطرح میشود و پیش از این فقط شرکت «بهنام پیشروی کیش» به عنوان شاکی حمیدرضا سیاسی معرفی شده بود.
مدیر این شرکت به خبرگزاری ایسنا گفته است: «قرار شد به عنوان حامی انحصاری، ۳۰ میلیارد تومان برای یک فصل به پرسپولیس پرداخت کنیم اما بعد متوجه شدیم باشگاه با شرکتهای دیگری هم قرارداد بسته است».
به گفته او، «حمیدرضا سیاسی در باشگاه قدرت گرفت و قرارداد را یک طرفه فسخ کرد. به ما گفت قراردادی که در دست شماست، کاغذپاره است».
نادر گلرخسار گفته که از امیررضا خادم و علیرضا رحیمی هم که قرارداد را امضا کردهاند شکایت کرده است.
او میگوید برای اعلام رضایت، پرسپولیس باید پولهایی که دریافت کرده را به علاوه هزینه خسارت، به این شرکت بپردازد.
بهروز منتقمی، حسین کلانی و حسینی نیز به دادگاه احضار شدهاند تا درباره سفرشان به اسپانیا و مذاکره با مسئولان رئال مادرید توضیح دهند. آنها به اتفاق حمیدرضا سیاسی، در مادرید با امیرحسین جهانشاهی ملاقات کردهاند.
خبر بازداشت نعیم سعداوی مربی تیم فولاد خوزستان هم منتشر شد. او روی خط برنامه تلویزیونی ۹۰، فایل صوتی حمید درخشان را پخش کرد که در آن مشغول مذاکرهای خارج از عرف با بازیکن تیم فولاد است.
سعداوی گفت که بازداشت نشده و در تمرینات فولاد حضور دارد. وکیل درخشان هم یادآور شد سعداوی پس از تفهیم اتهام و صدور قرار، با صدور قبولی قرار کفالت از دادسرا خارج شده است. به گفته او، اگر سعداوی ضامن معرفی نمیکرد، راهی زندان میشد.
این اتفاق در حالی رخ میدهد که سعداوی برای پخش فایل مورد نظر از عادل فردوسیپور اجازه گرفت و مجری برنامه ۹۰ هم گفت: «کی به کیه. پخشش کنین دیگه».
در واقع اگر پخش صدای ضبط شده افراد، غیر قانونی است، این صداوسیماست که آگاهانه امکان نشر آن را مهیا کرده است.
نکته جالب این است که درخشان خود حاضر به زندان افکندن سعداوی شده اما در نشست خبری، درخواست آزادی حمیدرضا سیاسی را مطرح کرده و گفته که «از مقامات قضایی خواهش میکنم به این موضوع نگاه ملیتری داشته باشند».
مهدی رستم پور
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#318
Posted: 1 Feb 2015 02:05
نگاهی جامعه شناختی و غیر ورزشی به یک پدیده : راز محبوبیت ۸۸ درصدی کی روش حتی بدون جام
عصرایران؛ مهرداد خدیر - میزان رضایت مردم از عملکرد کارلوس کی روش سر مربی تیم ملی فوتبال ایران فراتر از انتظار بود؛ 88 درصد مردم در نظر سنجی برنامه 90 - پنج شنبه 9 بهمن 93 که تا بامداد روز بعد هم ادامه یافت - به او رای مثبت دادند و موافقت خود را با ادامه کار این مربی نام آور ابراز داشتند.
این در حالی است که انتظار تحقق آرزوی فتح جام ملت های آسیا پس از 40 سال همچنان محقق نشد و شماری از مربیان داخلی از او انتقاد می کنند.
نویسنده این سطور نه یک کارشناس ورزشی که یک بیننده عادی و البته علاقه مند مسابقات فوتبال است اما به این موضوع می توان و باید از منظر اجتماعی و تا اندازه ای هم سیاسی نگریست. زیرا یگانه برنامه تلویزیون ایران که مردم را دسته بندی نمی کند و نظرات همه در آن بازتاب دارد نشان داد مردم واقع بین تر از قبل شده اند، دلیل پرداخت دستمزد بالا به کی روش را درک می کنند و از عملکرد 4 ساله او راضی اند و البته خیلی هم امید ندارند که اگر او برود بهتر بیاید یا اگر به او پول ندهند در محله آنها با آن پول زمین بازی احداث کنند.
به لحاظ آمار ورزشی البته از 50 بازی 26 برد و 15 تساوی به دست آمده و ایران حریفان آسیایی را یکی در پی دیگری از سر راه برداشته و در بازی عراق مستحق حذف نبوده و قبل تر هم در جام جهانی نمایش ناامید کننده ای ارایه نداد.
در برنامه شامگاه پنج شنبه که تا پاسی از بامداد آدینه 10 بهمن ادامه یافت 88 درصد مردم رضایت خود را اعلام داشتند و این در حالی بود که نزدیک به یک ساعت قبل و حین نظر سنجی یکی از میهمانان برنامه – بیژن ذوالفقار نسب - در نقد او و بیشتر درباره نوع قرارداد او سخن گفته بود و تلویحا و تصریحا علاقه خود را به تشکیل کمیته ای برای نظارت بر عملکرد او - و لابدزیر نظر خودش - ابراز کرد.
راز محبوبیت کارلوس کی روش اما نزد ایرانیان چیست که راه نیافتن به مرحله بعدی جام جهانی، ناکامی در قهرمانی جام ملت های آسیا و مخالفت مربیان هر دو تیم پر هوادار و حذف بازیکنان مشهور نیز خدشه ای در آن وارد نساخته و همچنان قادر به جلب رای 88 درصد آرای مردم است و به بیان دیگر ایرانیان به او می گویند: بمان کارلوس!
با نگاه جامعه شناختی و نه از منظر تخصص ورزشی یا به تعبیر عادل فردوسی پور«فوتبالی» 10 دلیل می توان یافت و ارایه کرد:
1. علاقه مندان بعید می دانند جانشین کی روش بهتر از او باشد. هیچ مربی سرشناس تری پشت دروازه های فوتبال ایران منتظر ننشسته یا اگر باشد احتمال توافق با او مطرح نیست که به خاطر آن فرد بعدی و در راه از این دل بکنیم.
هنگامی که ناصر الدین شاه ترور شد نخستین سوال رییس نظمیه از ضارب – میرزا رضا کرمانی – این بود که کی پشت دروازه شهر است و قرار است بر تخت بنشیند که تو این کار را کردی؟
او می خواست بگوید گزینه جانشینی مظفر الدین است که از همه نظر نسبت به ناصر الدین کهتر بود.
یک وجه دل بستن به کی روش این است که مربی خارجی مطرحی نیز احتمالا جای او نخواهد آمد. سهل است که بار دیگر روز از نو و روزی از نو و مدتی بلاتکلیفی و بعد سر و کله نام های تکراری پیدا می شود.
2. دکتر محمود سریع القلم راه حل مشکلات ایران را در یک کلمه بین المللی شدن به معنی اتصال به دنیا می داند.
در فوتبال ما با مربی معتبری چون کی روش احساس اتصال می کنیم. حال آن که بهترین مربی داخلی نیز این حس را به ما نخواهد داد.
اکنون مردم امکان مقایسه یافته اند. استاد نامدار دانشگاه درباره خود نیز می گوید من هنگامی می توانم عملکرد خود را بسنجم که در دانشکده ما مثل همه دانشگاه های معتبر دنیا استادانی از دیگر کشورها نیز تدریس کنند و برای این که انگ غرب زدگی نزنند بلافاصله توضیح می دهد نه الزاما از آمریکا و فرانسه که از ترکیه و مالزی.
کی روش در یکی از عرصه ها - فوتبال - به مردم امکان مقایسه و احساس اتصال داده حال آن که با مربی داخلی انگار در حمام خانه مان آواز می خوانیم و طبعا خودمان از صدای خودمان خوش مان می آید!
3. او در بهترین باشگاه های دنیا مربی گری کرده از رئال مادرید تا منچستر یونایتد. الکس فرگوسن نیز در کتاب خود بارها از او به نیکی و دانش نام برده است.این باشگاه ها در ایران محبوب اند و همین که مربی آنها اکنون در ایران است احساس خوبی ایجاد می کند. در مورد رئال البته او دوام نیاورد اما این اقتضای فوتبال است و در قیاس با عملکرد بارسا منتقد او شدند نه در مقایسه های دیگر.
4. رقم قرار داد یک میلیون و چهار صد هزار دلار یا یورو با سه برابر شدن قیمت ارز در دولت احمدی نژاد سنگین تر به نظر رسید اما مردم نه تنها به این امر واقف اند که می دانند وقتی مربی داخلی به گفته علیرضا منصوریان نیم میلیون دلار می گیرد کی روش طبعا سه تا چهار برابر دریافت می کند.
دستمزد او کم نیست.اما هیچ تضمینی هم وجود ندارد که پولی که احیانا به سرمربی تیم ملی پرداخت نمی شود در جای دیگر هزینه شود.
هفته گذشته در آگهی مزایده پرسپولیس و استقلال، دارایی دو باشگاه وابسته به وزارت ورزش دو ورزشگاه اجاره ای اعلام شد! در حالی که هر سال 50 میلیارد بدهی بالا می آورند. بنا براین مردم می دانند که دستمزد کمتر به معنی سرمایه گذاری بیشتر نیست.
ضمن این که بخشی از دستمزد او با راه یابی به جام جهانی جبران می شود. از منظری دیگر نیز ارزش تبلیغاتی و سیاسی فراوانی دارد و صرفا پرداخت دستمزد به یک نفر نیست. شاید یک پروژه ملی باشد زیرا مردم را به فوتبال باز گردانده ورزشگاه ها را دوباره پرتماشاگر می سازد و رسانه های ورزشی رونق می گیرند و اینها درآمد است نه هزینه.
دستمزد اولین مربی خارجی در فوتبال ایران (دان گیبل) دو هزار تومان معادل قیمت یک دستگاه رولز رویس مدل 1948 بود. او در سال 1951 نایب قهرمانی بازی های آسیایی را به ارمغان آورد. مقایسه ها باید از این دست باشد. هر چند که هیچ کس رقم بالای دستمزد کی روش را انکار نمی کند.
5. در سال های اخیر مردم آن قدر اعداد عجیب و غریب در فساد های مالی شنیده اند که برخی رقم ها دیگر بزرگ جلوه نمی کند!
مقامات رسمی از 2.7 میلیارد دلاری می گویند که بابک زنجانی بابت واریز نکردن پول نفت به خزانه - به بهانه دور زدن تحریم ها- بدهکار است یا 3 هزار میلیارد تومانی که مه آفرید امیر خسروی بهای آن را با جان خود پرداخت و عددی که به تازگی یک مقام سیاسی سابق محکوم به بازگرداندن آن شده است.
دستمزد اما ولو بالا حلال است واختلاس نیست و از این رو هنگامی که یک میلیون و 400 هزار یورو یا دلار با اعداد داخلی غیر دستمزدی و اختلاسی و ارتشایی مقایسه می شود دیگر بالا به نظر نمی آید ولو کسانی که طبیعی می دانند بعضا یک فقره 100 دلاری را نیز از نزدیک ندیده باشند و چشم به راه آخرین 5شنبه هر ماه باشند که یارانه نقدی 45 هزار و 500 تومانی واریز می شود.
6. مطابق آمار رسمی دو میلیون نفر و بنا به آمار غیر رسمی 4 میلیون ایرانی در خارج از کشور زندگی می کنند. حضور یک مربی در اندازه و آوازه کی روش برای آنان اطمینان بخش و جذاب تر است تا مثلا چهره بسیار محترمی مانند آقای حسین فرکی یا همین بیژن خان ذوالفقار نسب.
نگاه آنان به داخل هم انتقال می یابد. زیرا تیمی با هدایت کی روش و بازی بازیکنان شاغل در کشورهای دیگر بیشتر در کانون نوجه رسانه ای قرار می گیرد و ایرانیان خارج از کشور نیز بیش از داخلی ها از این موقعیت آگاه هستند.
7. جامعه ایران از فقر و فقد شادی رنج می برد. حساسیتی که متوجه سینما و موسیقی و کنسرت هست دامن گیر فوتبال نیست اما هنگامی می توان به ورزشگاه رفت که به مربی و بازیکن علاقه داشته باشی. در غیاب ستاره های موسیقی پاپ، کی روش و شاگردان او ستاره هایی هستند که به جامعه شادی تزریق می کنند و هنگام باخت نیز سرخوردگی به بار نمی آورند. هر چند حسرت بر جای می گذارند.
8. بخشی از راز محبوبیت کی روش به خاطر چهره و تیپ و ادبیات و حالات او هم هست. کنار زمین بازی با عراق به گونه ای ایستاده بود که اصطلاحا «انگار بچه پایین است»! حال آن که اگر کراوات بسته و خشک ایستاده یا نشسته بود این احساس را ایجاد نمی کرد.
محبیوبیت ناصر حجازی فقید هم تماما به خاطر سابقه بازی و دروازه بانی و مربی گری نبود. از چهره سینمایی و صراحت لهجه ناصر خان هم ناشی می شد.
البته او تیپ جنتلمنی داشت اما در انتقاد روحیه ستیهنده و دوری از هر تملق و چاپلوسی محبوب ترش ساخته بود.این البته یگانه عامل نیست اما چهره و فرم صحبت و گفتار و رفتار در محبوبیت یک شخصیت بی تاثیر نیست. چه روحانی و سیاستمدار باشد مثل سید محمد خاتمی چه سرمربی فوتبال باشد مانند کارلوس کی روش.
9. غالب مربیانی که بعد از انقلاب به ایران آمده اند به اروپای شرقی تعلق داشته اند. درست است که از 1990 به بعد این تقسیم به شرق و غرب معنی سیاسی خود را از دست داده اما روحیات شرقی باقی است. واقعا «ویچ» ها کجا و امثال کارلوس یا آری هان کجا؟ فارغ از عملکرد فنی غالب ایرانیان حتی ندید، مربی غربی را ترجیح می دهند! نقش عادل فروسی پور را هم انکار نکنید که زیرکانه فضا را به نفع کی روش هدایت می کند!
10. جامعه واقع بین تر شده و می داند اگر کی روش که در بهمن 89 به ایران آمد و با تحریم و انزوا و دولت احمدی نژاد کارنامه قابل قبولی داشت بعد از توافق نهایی و محتمل هسته ای و فتح باب رابطه دوباره و بهبود دیپلماسی که حتی تیم ملی فلسطین دیدار دوستانه خود را لغو نکند با بازی های تدارکاتی بیشتر می توان امید افزون تری به آینده داشت. در دیدار دوستانه ایران و سوئد در فروردین 94 – کمتر از سه ماه دیگر- کی روش روی نیمکت تیم ملی بنشیند و سردار و اشکان و گوچی و دیگران با جان و دل بازی کنند بهتر است یا ...؟
راز اقبال 88 درصدی به کارلوس کی روش شاید در اندیشیدن به همین پرسش آخر باشد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#319
Posted: 3 Jun 2015 12:32
تمرینات کاردیو با چه شدتی برای کاهش وزن بهتر است؟
در این مطلب ۵ دلیل آوردهایم که چرا برای کاهش چربی، جلسات تمرینی کاردیو با شدت زیاد، موثرتر و بهتر از تمرینات کاردیو با شدت کم هستند.
این یک باور اشتباه است که تمرینات کاردیوی طولانی، کم شدت، و آهسته، چون از سیستم هوازی استفاده میکنند و در طول تمرین چربی میسوزانند، پس برای کاهش چربی مناسب ترند. در حقیقت، به چند دلیل مختلف، برای کاهش چربی، کاردیوی شدید به مراتب بهتر و موثرتر از کاردیوی کم شدت است.
در ادامه دو حالت تمرین کاردیو با شدت زیاد و شدت کم را با یکدیگر مقایسه کردهایم تا خودتان به اهمیت تمرین کاردیوی شدید پی ببرید.
بهره وری از زمان
یک جلسهی کاردیوی شدید نسبت به کاردیوی کم شدت، به زمان کمتری نیاز دارد، در نتیجه برای افرادی که محدودیت زمانی دارند، بسیار مطلوبتر است.
چربی سوزی پس از تمرین
اگرچه کاردیوی شدید در درجهی اول از کربوهیدراتها بعنوان سوخت استفاده میکند، اما کمبود اکسیژن بعد از تمرین، باعث میشود که بدن برای تولید انرژی به سراغ چربیها برود.
بدن به کاردیوی شدید، بیشتر از کاردیوی کم شدت واکنش نشان میدهد، در نتیجه حتی اگر در طول جلسهی تمرینی کالری بیشتری نسوزانید، در طول روز کالری کلی بیشتری سوزانده میشود.
انجام تمرینات کاردیوی شدید، تحمل بدن شما را برای فعالیت افزایش میدهند، بنابراین بدن چربی بیشتری میسوزاند و کمتر از گلیکوژن ذخیره در عضلات مصرف میکند.
بعلت نیروی بیشتر انقباض عضله در طول کاردیوی شدید، میزان جابجایی GLUT-4 (انتقال دهنده گلوکز) در داخل عضلات بیشتر میشود. بنابراین توزیع مواد مغذی در بدن بهتر انجام میشود که به نوبهی خود باعث میشود پس از تمرین، بدن بطور موثرتر و کارآمدتری سوخت و ساز داشته باشد.
مصرف اکسیژن
کاردیوی شدید نسبت به کاردیوی کم شدت، منجر به کسری اکسیژن بیشتری میشود. تمرین کردن با کسری اکسیژن بیشتر، ظرفیت حداکثری اکسیژن بدن را افزایش میدهد.
هر چه ظرفیت حداکثری اکسیژن بدن بیشتر باشد، بدن در انتقال اکسیژن موثرتر عمل میکند، و در نتیجه در چربی سوزی کارآمدتر میشود، چرا که چربی برای اکسیده شدن به اکسیژن نیاز دارد.
پاسخ های هورمونی
کاردیوی شدید، پاسخی هورمونی مشابه تمرینات قدرتی از بدن دریافت میکند، اما بدون استرس و فشاری که تمرینات قدرتی روی بدن و سیستم عصبی وارد میکنند. حساسیت بیشتر به انسولین، ترشح بیشتر هورمون رشد و IGF-1 باعث میشود که بدن در چربی سوزی موثرتر عمل کند.
تودهی عضلانی
سوزاندن کالری کمتر در طول جلسه تمرینی باعث میشود که کاردیوی شدید نسبت به کاردیوی کم شدت، بافت عضله را بیشتر حفظ کند و کاتابولیک (عضله سوزی)کمتری داشته باشد.
کاردیوی شدید از اکسیداتیو سریع و گلیکولیتیک سریع فیبرهای عضلانی استفاده میکند. هیپرتروفی عضله در درجهی اول از طریق تمرینات بی هوازی شدید اتفاق میافتد. هر چه شخص، تودهی عضلانی بیشتری داشته باشد، توانایی بدن او در سوزاندن چربی، بیشتر خواهد بود.
نتیجه گیری
اگر میخواهید سریعتر و زودتر چربی بدنتان را از دست دهید، کاردیوی شدید بهترین نوع کاردیو برای شماست. زیرا برای انجام آن به زمان کمتری نیاز دارید و در طول روز نیز کالری کلی بیشتری میسوزانید.
کاردیوی شدید، استفادهی بدن از اکسیژن را موثرتر میکند و بدون فشار آوردن روی بدن، پاسخ هورمونی مشابه تمرینات قدرتی دریافت میکند. در نتیجه میتواند به اندازهی تمرینات قدرتی، چربی سوزی کند.
تمرین کاردیوی شدید، بافت عضله را حفظ میکند و بعلت انجام تمرین کوتاهتر و سوزاندن کالری کمتر در طول جلسهی تمرینی، به بدن این امکان را میدهد که بطور موثرتری چربی سوزی کند، زیرا تودهی عضلانی بیشتر، به معنی توانایی بیشتر بدن در از دست دادن چربی است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#320
Posted: 15 Jun 2015 00:23
۹ تمرینی که بیشتر از دویدن کالری می سوزانند
دویدن و پیاده روی های تند بسیار عالی است. این فعالیت ورزشی نه تنها موجب کاهش وزن و سوزانده شدن کالری های اضافه می شود، بلکه به کاهش استرس و تقویت عضلات بدن نیز کمک می کند. البته برای این امر حتما باید کفش مناسب به پا کنید تا اثرات منفی نداشه باشد و به جای ثواب کردن، کباب نشوید!
با دویدن، در هر دقیقه می توانید 10 کالری بسوزانید. هر چه با سرعت بیشتر بدوید، کالری بیشتری خواهید سوزاند. اما اگر خیلی دویدن را دوست ندارید و دنبال راهکارهای دیگری هستید، ما چند فعالیت که کالری زیادی می سوزاند را به شما معرفی کرده ایم. به طور مثال، تمرین های بدنسازی، ایروبیک و ... متابولیسم بدن را افزایش می دهند.
1. Kettlebell Swing (چرخش نیم دایره)
در این حرکت، پاها به عرض شانه باز می شود. یک وزنه در هر دوست می گیرید و به سمت پایین و پشت پاها خم می کنید و دوباره می ایستید. این چرخش به شکم و باسن فشار می آورد، تپش قلب را افزایش می دهد و موجب آب شدن چربی های ناحیه پهلو، شکم و باسن می شود.
این حرکت در هر دقیقه 20.2 کالری می سوزاند و تپش قلب را تا 93 درصد افزایش می دهد. این تمرین را دستکم 20 دقیقه در روز انجام دهید.
2. Indoor Rowing (پدال کششی)
اگر روزانه 30 دقیقه از این دستگاه استفاده کنید، در زمان بسیار کوتاهی بسیاری از چربی ها و کالری های اضافه را خواهید سوزاند. این حرکت کششی در هر دقیقه 12.5 کالری می سوزاند. یعنی یک فرد 85 کیلویی می تواند در عرض 30 دقیقه حدود 377 واحد کالری بسوزاند.
این حرکت، روی ماهیچه های بازو، پاها و کمر تاثیر می گذارد و جزو اصلی فعالیت های افرادی است که بدنسازی کار می کنند.
3. Burpees
این فعالیت 5 مرحله دارد که باید به ترتیب انجام شود. اول به حالت دو، روی زانوها خم می شوید و کف دست ها را روی زمین می گذارید. سپس پاها را به عقب باز می کنید و حالت شنا می گیرید. بعد به سمت زمین شنا می روید. در مرحله چهارم دوباره بلند می شود و در آخرین مرحله به طور کامل می ایستید و دستان خود را بالا می برید. یک فرد 82 کیلوگرمی با هر «برپی» 1.43 کالری می سوزاند. اگر بتوانید در هر دقیقه دستکم باید 7 تا 10 بار این تمرین را انجام دهید.
4. AirDyne Bike Sprints
این مدل دوچرخه تا 87 کالری در هر دقیقه می سوزاند
5. Jumping Rope
طناب زدن در هر دقیقه بین 100 تا 120 کالری می سوزاند.
6. Fat-Tire Biking
دوچرخه سواری با دوچرخه هایی که لاستیک های پهن دارند نیز به کاهش وزن کمک زیادی می کنند. در هر ساعت دوچرخه سواری، حدود 1500 کالری (25 کالری در هر دقیقه) می سوزد.
7. Cross-Country Skiing
اسکی کردن نه تنها برای سوزاندن کالری که برای قلب نیز مفید است. اسکی در هر دقیقه 12 کالری می سوزاند.
8. Tabata Jump Squats
نشست و برخاست های کششی، کالری بسیار زیادی می سوزانند. 20 ثانیه تمرین و 10 ثانیه استراحت کنید و در هر دقیقه 13.4 کالری بسوزانید. این تمرین را دستکم 30 دقیقه در روز انجام دهید.
9. Battling Ropes
طناب بدنسازی نیز از دیگر وسایل خوب برای سوزاندن کالری است. در هر دقیقه تمرین با این طناب، 10.3 کالری سوزانده می شود.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟