ارسالها: 338
#41
Posted: 17 May 2012 02:19
» بیوگرافی دروگبا
روز يازدهم مارس 1978 در شهر «ابيجال» در ساحل عاج به دنيا آمد. او دوران كودكي را در زادگاهش ساحل عاج و فرانسه گذراند. دوستان و خانواده، او را «تيتو» صدا ميزدند. تيتو در پنج سالگي كشورش را ترك كرد و به شهر «برست» در بريتاني رفت. دروگبا بيشتر عمر خود را در نقل و انتقال گذرانده است. بيشترين زماني كه يك جا زندگي كرده پنج سال بوده و آن پنج سال ابتداي زندگياش در ساحل عاج ميباشد. از آن زمان تاكنون بيش از چهارده شهر عوض كرده است. او تمام اين چهارده شهر را به ياد دارد ولي هيچ يك از اين نقل و انتقالات براي او به يادماندنيتر از اولين سفرش به فرانسه نيست.
والدين دروگبا به خاطر مشكلات مالي نميتوانستند همراه پسرشان به فرانسه سفر كنند. دروگبا در حالي كه از پنجره به هواي باراني چلسي نگاه ميكند آن روز آفتابي غم گرفته را به خاطر ميآورد و ميگويد: كاملا يادم هست. مجبور بودم تنها سفر كنم. فقط پنج سالم بود يادم ميآيد يك پلاكارد كه اسمم روي آن نوشته شده بود دور گردنم قرار داشت. مهماندار از من مراقبت ميكرد. خيليخيلي سخت بود. وقتي به فرانسه رسيدم هر روز گريه ميكردم. نه به خاطر اينكه در فرانسه بودم بلكه به اين خاطر كه آن همه از پدر و مادرم فاصله داشتم. دلم برايشان خيلي تنگ شده بود.
ديديه سه فصل به همراه عمويش از باشگاهي به باشگاه ديگر ميرفت و در كنار فوتبال به درس ومدرسهاش هم ميرسيد. او پس از سه سال دوري از كشور در هشت سالگي به آغوش خانوادهاش برگشت. ديديه سه سال متمادي پدر و مادرش را نديده بود پس از بازگشت به شهرش، دوستانقديمياش را دوباره ديد. او و دوستانش با هم مسابقه فوتبال ترتيب ميدادند و در يك محوطهپاركينگ در نزديكي خانهشان بازي ميكردند. سه سال ديگر هم گذشت و در سال 1989 كشور گرفتار بحران اقتصادي شديدي شد. پدر و مادر ديديه قربانيان اين بحران شدند و كار خود را از دست دادند. آنها تصميم گرفتند به خاطر آينده پسرشان دوباره او را به فرانسه بفرستند تا زيرنظر عمو ميچل اميچل گوبا كه يك فوتباليست حرفهاي بود به تمرينات فوتبال بپردازد و ديديه بار ديگر به شمال فرانسه رفت و در همان جا بود كه ديديه به نخستين باشگاه حقيقي خود پيوست. اوايل در دفاع راست بازي ميكرد ولي عمويش از اين موقعيت راضي نبود. ميچل گوبا به ديديه ميگفت:«تو آن عقب چه كار ميتواني بكني؟ مردم فقط به مهاجمها نگاه ميكنند.» ديديه جوان به توصيه عمو گوش كرد و از آن پس مهاجم وسط تيم شد.
او اول در ابويل و بعد در توركوئين بازي ميكرد و هر جا عمويش ميرفت او هم به اجبار با او ميرفت. در سال 1991 در حالي كه تيتو ديديه سيزده سال داشت به بريتاني برگشت. در همان سال بود كه پدر و مادر ديديه هم تصميم گرفتند به فرانسه نقل مكان كنند. ديديه كه در آن زمان به سن نوجواني رسيده بود بدون اينكه بداند، نظم زندگياش را فراموش كرد و ناگهان دريافت او كه زماني شاگرد اول كلاس بود حالا يك سال رفوزه هم شده است. پدر و مادرش بلافاصله عكسالعمل نشان دادند و يك سال او را از بازي فوتبال محروم كردند. در سال 1993 به شهري در نزديكي پاريس رفتند و او به همراه شش خواهر و برادرش در يك خانه سكني گزيدند. ديديه در آن زمان 15 سال داشت. در همان سال بود كه با باشگاه siolaveL پيوست و پس از امضاي قرارداد با اين باشگاه در حومه پاريس بود كه كمكم ديديه دروگباي جوان توانست نام خود را به گوش دنياي فوتبال برساند.
آغاز بازي حرفه اي:
ديديه در siolaveL خيلي زود تحت نظر و تعليم «سربنكو رپسيس» مربي سابق اهل يوگسلاوي كه مربي فني باشگاه بود قرار گرفت و از همان ابتدا خيلي خوب ظاهر شد. رپسيس درباره او ميگويد: «او مثل همتيميهاي ديگرش شبها به كلوپهاي شبانه نميرفت. خيلي عاقل بود. با استعداد هم بود.» مرد جوان ساحل عاجي خيلي زود توجه پاريس را به خود جلب كرد. او ستاره تيم فوتبال زير هفده سال با مربيگري كريستين پورنين شد. اين مهاجم سياهپوست در دو فصل متوالي سي گل به ثمر رساند و آنقدر خوب كار كرد و حس اعتماد مربيان را برانگيخت كه سال بعد او را عضو تيم اول باشگاه كردند.
مهاجم خوش تكنيك:
ديديه همچنان شاگردي ميكرد و به ويژه ميآموخت كه صبور و پرحوصله باشد و به تصميمات مربي احترام بگذارد. با اينكه از نظر «رپسيس» بهترين بازيكن تيم بود ولي مربي جديدش به او اعتماد كافي نداشت و بيشتر اوقات بايد روي نيمكت ذخيرهها مينشست. او در يك بازي فقط ده دقيقه وارد زمين شد ولي در همان مدت كوتاه يك گل روانه دروازه كرد. با اينكه زمان كمي را در زمين ميگذراند و كمتر فرصت داشت هنرهاي خود را به نمايش بگذارد ولي باز هم علاقه و توجه باشگاههايي مثل «گوينگام»، «لمنس»، «لنس» و «پاري سن ژرمن» را جلب كرد. در همان زمان براي نخستين بار به طور جدي مصدوم شد. در يكي از بازيها پاي ديديه شكست و در گچ رفت اما اين شكستگي پا باشگاه لمنس را از خريد او منصرف نكرد و آنها با وجود مصدوميت، خواهان اين مهاجم بودند. بدين ترتيب بود كه ديديه چمدانهايش را بست و به منطقه «سارت» فرانسه رفت و در نوزده سالگي يك فوتباليست حرفهاي شد.
دروگبا در تيمهاي «لمنس»، «گوينگام» و «المپيك مارسي» بازي حرفهاي كرد و سرانجام در سال 2004 به تيم مطرح چلسي راه يافت. او در اواخر فصل بازيهاي آن سال با قيمت 24 ميليون پوند كه در زمان خود بيشترين قيمت محسوب ميشد به چلسي پيوست و پس از آن بود كه شوچنكو با سي ميليون پوند به اين باشگاه رفت و ركورد دروگبا را شكست. دروگبا هنوز هم در مارسي طرفداران بسياري دارد. تماشاچيان فوتبالدوست آن باشگاه هنوز هم نام او را فرياد ميزنند و پيراهنش در سالن باشگاه مارسي بر ديوار است.
يك فوتباليست محبوب:
مردم ساحل عاج عاشق دروگبا هستند هر بار كه به وطنش باز ميگردد، خبرنگاران و مردم او را محاصره ميكنند و خبر رسيدن او اولين اخبار راديو و تلويزيون ميشود. «دروگبا سايت» كه به معناي «دروگبا شدن» است يك پديده فرهنگي است كه به خاطر او ساخته شده است. او ميگويد: «دروگبا سايت! آن موسيقي درباره من است. درباره موفقيتهاي من در چهار سال گذشته يعني از زمان اولين حضورم در تيم ملي. ارتباط خاصي بين موسيقي و فوتبال وجود دارد. موسيقي دروگبا سايت هنوز هم محبوب است. من هم آن را خيلي دوست دارم و به آن احتياج دارم. به خصوص قبل از مسابقات مهم حتما به آن گوش ميدهم. در چلسي هميشه قبل از شروع بازي در اتاق رختكن به آن گوش ميدهم.» ديديه دروگبا يكي از خريداران عمده پيراهن چلسي است. او ميگويد: «از فروشگاههاي چلسي بپرسيد آنها به شما ميگويند كه من همه پيراهنهايشان را ميخرم! هر وقت به ساحل عاج برميگردم هميشه بايد يك عالمه پيراهن با خودم ببرم چون تمام دوستان و اقوامم از من پيراهن چلسي را ميخواهند.»
زندگي خصوصي:
سال 1999 سال بزرگي براي دروگبا بود. در آن سال او و همسرش «الا» زني اهل «مالي» كه دروگبا اولين بار او را در پاريس ديد با يكديگر ازدواج كردند. او ميگويد: تولد پسرم «ايزاك» نقطه عطفي در زندگي من بود كه به من قدرت داد. دروگبا اكنون سه فرزند دارد و مايل نيست كه آنها هم مثل او هميشه در حال تغيير مكان از شهري به شهر ديگر باشند. انگليس كشور محبوب دروگباست. او تمايل دارد پس از پايان فوتبال حرفهاي در انگليس بماند. به نظر او هيچ جايي بهتر از انگليس نيست و در اين رابطه ميگويد: «وقتي از شهري خوشم بيايد ديگر دوست ندارم از آن جا بروم. بچههايم هم انگليس را دوست دارند.»
پسرش ايزاك طرفدار تيم آرسنال است چون تيهري آنري بازيكن محبوب او در آن بازي ميكرد. دروگبا به فرزندانش علاقه زيادي دارد و ميگويد: وقتي هر روز صبح بيدار ميشوم و صداي بچههايم را ميشنوم كه دور و برم به زبان انگليسي حرف ميزنند لذت ميبرم. بايد اعتراف كنم انگليسي حرف زدن آنها از من خيلي بهتر است. امروزه چندين فوتباليست معروف، كتاب زندگي خود را منتشر كردهاند ولي آيا زندگينامه دروگبا هم چاپ ميشود؟ دروگبا پاسخ ميدهد: «بله، من به اين كتاب فكر ميكنم. خيلي چيزها دارم كه در آن بنويسم. از ساحل عاج تا انگليس خيلي اتفاقات براي من افتاده است ولي مطمئن نيستم چه وقت اين كار را ميكنم. شايد اين كتاب را بعدها يعني وقتي فوتبال را كنار گذاشتم بنويسم.»
دروگبا پس از خداحافظي از فوتبال چه خواهد كرد؟ پاسخ دروگبا به اين سوال هم، چنين است: «در اين مورد هم خيلي فكر كردهام. نميخواهم تا سي و چهار سالگي صبر كنم و بعد تازه به فكر آينده خود و خانوادهام بيفتم. اگر بشود ميخواهم مربي شوم ولي ميدانم كه همسرم زياد با اين تصميم من موافق نيست اما خودم دوست دارم.»
دروگبا محبوبيت زيادي دارد. او سفير افتخاري سازمان ملل هم هست و مشكلات و وضعيت زندگي مردم كشورش را به گوش مسئولان ميرساند. ديديه دروگبا دوستان قديمي خودش را هنوز فراموش نكرده و هر وقت فرصتي پيدا كند و به ساحل عاج برود سري هم به آنها ميزند و دلشان را شاد ميكند. او مسيري سخت و طولاني را سپري كرده است. مسيري از ساحل عاج، اين كشور فقير آفريقايي كه پدر و مادرش در آن كارمند ساده بانك بودند تا انگليس كه خود هم اكنون در آن يك سوپراستار ميدان فوتبال است. او به خودش قول داده است كه نه تنها در عالم فوتبال بلكه در دنياي كوچك خانواده خودش هم سوپراستار باشد و آنها را تنها نگذارد
اینجا ســـــــــرزمین واژه های وارونه است
جایی که گنج, "جنگ" می شود
درمان, "نامرد" می شود
قهقه , "هق هق" می شود
اما دزد هـــمان "دزد" اســـت
درد هـــمان "درد".
و گـــرگ همـــان گــرگ.
ارسالها: 338
#42
Posted: 17 May 2012 02:24
» بیوگرافی داوید لوئیز
نام : داوید لوئیز
نام خانوادگی:موریرا مارینیو
ملیت:برزیل
تاریخ تولد:22 آوریل 1987
کشور محل تولد:برزیل
پست:مدافع
قد:185
وزن: 73
دیوید لوئیز موریرا مارینیو(متولد 22 آوریل 1987 در دیادما سائو پائولو) شناخته شده به نام دیوید لوئیز بازیکن حال حاضر چلسی است که در روز پایانی نقل و انتقالات زمستانی2011 به جمع آبی ها پیوست.پست اصلی او دفاع مرکزی است اما قابلیت بازی کردن در گوشه چپ و راست دفاع را نیز دارد و ذر یک کلام Full Back است.
ویتوریا
او ابتدا به باشگاه شهر محل تولدش(باشگاه سائوپائولو)پیوست اما در 14 سالگی پس از اینکه آنها از او ناامید شدند و او را رها کردند با کمک مالی خانواده اش که وضعیت مالی چندان مناسبی هم نداشتند به تیم ویتوریا که در شهری در 900 مایلی آنها بود پیوست.
لوئیز در آنجا بازی اش را در پست هافبک دفاعی آغاز کرد و نزدیک بود که بخاطر عملکرد ضعیف در آن پست از تیم خارج شود اگر چه او به زودی به دفاع مرکزی منتقل شد و توانست در تیمش جایی برای خود باز کند.دیوید اولین بازی رسمیش برای ویتوریا را سال 2006 در جام حذفی مقابل سانتا کروز انجام داد که با نتیجه 2-2 خاتمه یافت.ویتوریا در آن سال توانست به دسته دوم صعود کند که لوئیز نقش بزرگی در آن موفقیت داشت.
بنفیکا
در 31 January 2007 لوئیز به عنوان جانشینی برای ریکاردو روچا که به تاتنهام رفته بود به صورت قرضی به بنفیکا پیوست.
او آغازی نسبتا بی نظم و بد در مقابل پاریس سنت جرمن داشت در آن بازی او به جای لوئیسائوی مصدوم در کنار اندرسون در مرکز دفاع بازی کرد و بنفیکا 2-1 بازی را واگذار کرد اگرچه در مجموع رفت و برگشت 4-3 پیروز شدند وبه دور بعدی جام یوفا صعود کردند.
در 12 مارچ 2007 او اولین بازیش را در لیگ برای بنفیکا در برابر Uniao de leiria انجام داد و در پایان فصل قراردادی 5 ساله بست.در پنجم آگوست اولین گلش را در تورنمنت دوستانه Torneio do Guardianaبرای باشگاه در برابر اسپورتینگ به ثمر رساند اگرچه او بخاطر مصدومیت تنها هشت بازی در طول فصل انجام داد و تیمش چهارم شد.
در 11 January 2009 او اولین گل رسمیش را با پیراهن بنفیکا در برابر براگا به ثمر رساند که تنها گل بازی بود و باعث برتری خانگی آنها شد.او بیشتر آن فصل را درپست دفاع چپ بازی کرد که باعث نیمکت نشینی ملی پوش پرتغالی آنها Jorge Ribeiro شد.
در فصل 2009-10 او در اکثر بازی ها مدافع ثابت بنفیکا بود با 48 بازی رسمی که نهایتا بنفیکا بعد از صبری 5 ساله قهرمان لیگ شد.در LeagueCup همان سال نیز در بازی خارج از خانه برابر اسپورتینگ او در دقیقه هشت اولین گل را به ثمر رساند که در نهایت به پیروزی 4-1 آنها منجر شد.
در 30 سپتامبر 2009 بنفیکا 25% از حقوق اقتصادی هرگونه انتقال محتمل در آینده او را به طرف سومی به نام پشتوانه ستاره های بنفیکا فروخت که در مورد دیگر بازیکنان نیز انجام شد.قیمت او 18 میلیون برآورد شد که موسسه نامبرده 4.5 میلیون سهم خود را پرداخت کرد.قرارداد او نیز در اکتبر جدید شد و قیمت خروجی او 50 میلیون قرار گرفت.
چلسی
در 31 January 2011 لوئیز انتقال 25 میلیون یورویی خود به چلسی را نهایی کرد این در حالی است که Nemanja Matic نیز جزیی از این قرارداد بود و در پایان فصل بعد از تمام شدن مدت زمان قرضی خود در Vitesse هلند به بنفیکا پیوست.
او اولین بازیش برای چلسی را در 6 فوریه 2011 در لیگ برتر مقابل لیورپول انجام داد که در دقیقه 73 بجای Bosingwa وارد زمین شد اما چلسی در نهایت آن بازی را 1-0 در استمفورد بریج باخت.اگرچه اولین بازی او تحت الشعاع اولین بازی Fernando Torres در برابر تیم پیشینش قرار گرفته بود.
لازم به یاداوری است که او اگرچه تنها 17 دقیقه بازی کرد اما در نظر سنجی رسمی در سایت رسمی باشگاه به عنوان بهترین بازیگن چلسی در آن مسابقه انتخاب شد.
تیم ملی
دیوید در جام جهانی 2007 زیر بیست ساله های جهان همراه برزیل بود اگر چه در دور 1/8 کنار رفتند.
بخاطر عملکرد خوب و کیفیت بالا و کم زیر و بم او برای بازی دوستانه با آمریکا به تیم ملی که تغییر کرده بود و Mano Menezes جانشین Dunga شده بود دعوت شد که با برتری 2-0 برزیل به پایان رسید.
اینجا ســـــــــرزمین واژه های وارونه است
جایی که گنج, "جنگ" می شود
درمان, "نامرد" می شود
قهقه , "هق هق" می شود
اما دزد هـــمان "دزد" اســـت
درد هـــمان "درد".
و گـــرگ همـــان گــرگ.
ارسالها: 338
#43
Posted: 17 May 2012 02:26
» بیوگرافی خوان ماتا
نام کامل : خوان مانوئل ماتا گارسیا
تاریخ تولد : 28 آپریل 1988 (23سال)
محل تولد : اوکن ده ویافرانکا – اسپانیا
قد : 170 سانتی متر
پست : مهاجم
شماره پیراهن : 10
تیم فعلی : چلسی
دوران باشگاهی:
خوان ماتا در سنین کم بسیار خوب فوتبال بازی می کرد. آن زمان پدرش عضو تیم محلی بورگس بود. ماتا فوتبالش را در رئال اویدا ، جایی که پدرش بیشتر عمر فوتبالی اش را گذرانده بود ، آغاز کرد و پس از 3 سال در 15 سالگی به رئال مادرید رفت.او خیلی زود در تیم های پایه پیشرفت کرد. در فصل 06-2005 برای تیم ذخیره ی رئال مادرید 18 گل در لیگ به ثمر رساند و به تیم دوم باشگاه راه یافت.
در مارس 2007 ماتا به تیم والنسیا پیوست و کم کم خود را به یکی از 11 بازیکن اصلی تیم تبدیل کرد. در 20 مه 2008 دو گل به بارسلونا زد تا تیمش را به فینال کوپا دل ری برساند و در نهایت قهرمان شوند.
در طول آن فصل ، او به عنوان برترین بازیکن جوان تیم از طرف هواداران انتخاب شد. ماتا فصل 09-2008 را با گلزنی در مقابل مایورکا آغاز کرد. در بازی مقابل اوساسونا نیز تک گل بازی را روی ارسال داوید ویا به ثمر رساند. ماتا در اواخر فصل نیز دو گل بسیار مهم به گیخون و سویا زد و با 11 گل و 13 پاس گل ، پس از ژاوی برترین پاسور لالیگا شد.
در دو فصل بعد ، ماتا همیشه اولین گزینه ی والنسیا بود و 17 گل در 68 بازی به ثمر رساند و با این تیم سه فصل متوالی در رتبه ی سوم لالیگا قرار گرفت.
در 21 آگوست 2011 والنسیا با انتقال ماتا به چلسی انگلستان موافقت کرد . سه روز بعد ماتا قراردادی 5 ساله با این باشگاه انگلیسی به ثبت رساند. در مورد تشویق های فرناندو تورس برای پیوستنش به چلسی گفت :«فرناندو برای پیوستن به چلسی به من انگیزه داد و گفت که این برای من خوب خواهد بود و من و او در کنار هم موفق خواهیم بود.»
در 26 آگوست 2011 بنایون حاضر شد که پیراهن شماره 10 خود را به ماتا بدهد و در این باره گفت :«من می خواهم شماره 10 را به ماتا بدهم. این شماره ای است که او خیلی دوست دارد اما برای من فقط یک عدد است.»
و ماتا نیز برای تشکر از او گفت :«این شماره بسیار برای من مهم است و من خیلی دوست دارم آن را بپوشم و می خواهم از بنایون تشکر کنم.»
دوران ملی :
ماتا در یوفا 2006 زیر 19 ساله ها ، اسپانیا را همراهی نمود و 4 گل در 5 بازی به ثمر رساند. در 1 فبریه ی 2007 ، ماتا برای بازی دوستانه ی تیم ملی زیر 21 ساله ها با انگلستان به تیم ملی فراخوانده شد و این در حالی بود که فقط 18 سال و 10 ماه سن داشت.
در 14 نوامبر 2008 وینسنته دل بوسکه ، او را برای بازی دوستانه مقابل شیلی به تیم بزرگسالان دعوت کرد اما ماتا در آن بازی فرصت نمایش پیدا نکرد. در مقدماتی جام جهانی 2010، ماتا اولین بازی ملی اش را در برابر ترکیه انجام داد.
در ژوئن 2009 دل بوسکه ، ماتا را برای جام کنفدراسیون ها به تیم دعوت کرد و در 9 سپتامبر همان سال نیز اولین گل ملی اش را به استونی زد
اینجا ســـــــــرزمین واژه های وارونه است
جایی که گنج, "جنگ" می شود
درمان, "نامرد" می شود
قهقه , "هق هق" می شود
اما دزد هـــمان "دزد" اســـت
درد هـــمان "درد".
و گـــرگ همـــان گــرگ.
ویرایش شده توسط: khannabi20
ارسالها: 338
#44
Posted: 17 May 2012 02:36
» بیوگرافی رائول میرلس
آشنایی بیشتر با رائول میرلس خرید جدید چلسی
رائول خوزه تریندید میرلس
شماره 16 چلسی
قد : ۱۷۹ سانتی متر
وزن : ۶۵ کیلو گرم
متولد ۱۷ مارس ۱۹۸۳ در شهر آوز ( پورتو ) از کشور پرتغال
او یکی از ستاره های پرتغال در جام جهانی ۲۰۱۰ بود که به عقیده بسیاری از بهترین هافبک های دونده اروپا است.
یکی از برجستگی های زندگی ورزشی میرلس کمکش به تیم زیر ۱۶ ساله های پرتغال برای قهرمانیشان در سال ۲۰۰۰ است. این درخشش و درخشش در باشگاهش اوز به آن اندازه بود که به بواویستا منتقل گردد.
او فقط یک ترم در استادیو دو بسا بود چون تیم پرقدرت پرتغالی٬ پورتو ٬ برای خرید او اقدام کرد. این اتفاق در سال ۲۰۰۴ افتاد.
بعد از غالب شدن بر یکی از شروع های سخت زندگیش در باشگاه شهر تولدش ٬ که در آن زمان در پست دفاع چپ به کار گرفته میشد ( ۲۰۰۶ - ۲۰۰۵ ) خودش را به عنوان یک هافبک میانی معرفی کرد.
نمایش پویا و تسلطش در کنار لوچو گنزالس به پورتو کمک کرد تا به قهرمانی ۳ گانه پورتو در لیگ پرتغال ٬ جام حذفی و سوپر کاپ اروپا دست یابند . و خود را به عنوان ملی پوش پرتغالی ها معرفی بکند !
میرلس تاثیرات بازی اش را ٬ در لیگ قهرمانان نیز با گلزنی برابر چلسی نشان داد. ( ۲۰۰۷ - ۲۰۰۶ ) او در برابر لیورپول نیز با لباس پورتو بازی کرده است.
گل ها و پاس های گل میرلس به پورتو کمک کرد تا برای بار چهارم پی در پی قهرمان لیگ پرتغال شود. ( ۲۰۰۹ - ۲۰۰۸ )
او در یورو ۲۰۰۸ یکی از بازیکنان ملی پوش پرتغال بود. و اولین گل ملی اش را نیز برابر ترکیه در آن تورنمنت به ثمر رساند.
اما وقتی مرحله انتخابی جام جهانی ۲۰۱۰ شروع شد ٬ با توجه به توانمندی های رائول در پورتو او به عنوان فیکس تیم ملی کشورش معرفی شد.او در هر بازی سبک بازیش را با گل نشان همگان میداد تا مسیر صعود آنها به جام جهانی آفریقای جنوبی هموار گردد. او به بوسنی هرزگووین گلزنی کرد.
میرلس رد جام جهانی ۲۰۱۰ نیز هر ۴ بازی تیم ملی کشورش را به صورت فیکس بازی کرد و اولین گل پرتغال را نیز برابر کره ی شمالی در پیروزی ۷ بر ۰ آنها ٬ او به ثمر رساند. البته آنها در مرحله حذفی از پس اسپانیا ( قهرمان آن دوره) بر نیامدند و حذف شدند.
یکی از نکات تمایزش خالکوبی های متعدد بدنش میباشد!
اینجا ســـــــــرزمین واژه های وارونه است
جایی که گنج, "جنگ" می شود
درمان, "نامرد" می شود
قهقه , "هق هق" می شود
اما دزد هـــمان "دزد" اســـت
درد هـــمان "درد".
و گـــرگ همـــان گــرگ.
ارسالها: 338
#45
Posted: 17 May 2012 02:38
» بیوگرافی از دنیل استاریج
دنیل اندره استاریج در 1 سپتامبر 1989 در بیرمنگام انگلیس متولد شد.
وی فوتبال را در تمام رده های سنی دنبال کرد و در سال1998به عضویت تیم جوانان استون ویلا در امد و تا سال2002 در ان تیم توپ زد بعد از ان به مدت 1 سال یعنی تا سال 2003 در تیم کونتری سیتی در رده جونان بازی کرد اما مشتاق پیشرفت بیشتری بود بعد از ان تا سال 2006 و باز هم در رده ی جوانان در منچستر سیتی بازی کرد اکنون وی 17 ساله بود و بعد از ان وارد تیم حرفه ای و بزرگسالان منچستر سیتی شد و اکنون وی در پست مهاجم در باشگاه چلسی در حال فعالیت است.
عموهای او نیز simon و dean نیز فوتبالیست بودند.
او در سال 2007 در رقابت های اف ای کاپ جوانان در مرحله ی فینال در 27ژانویه ی گلزنی کرد.این گل اولین گل وی برای سیتی در رده ی حرفه ای بود.
او در نیم فصل دوم فصل 2010-2011 به بولتون قرض داده شد.
او در کل در مجموع 85 بازی 23 گل به ثمر رسانده
وی از سال 2004 عضو تیم ملی زیر 16 سال شد و در 5 بازی 6 گل زد.در سال بعد یعنی سال 2005-2006 در تیم مای زیر 17 سال در مجموع 9 بازی 7 گل زد و در سال 2007 در تیم ملی زیر 18 سال در یک بازی که انجام داد 2 گل زد و در سال 2008 در تیم ملی زیر18 سال و سال 2009 در تیم ملی زیر 19 سال به ترتیب در مجموع 3 و 1 بازی 2 گل زد و از ان سال تا کنوم در تیم ملی زیر 21 سال بازی میکند و در 15 بازی 4 گل به ثمر رسانده
اینجا ســـــــــرزمین واژه های وارونه است
جایی که گنج, "جنگ" می شود
درمان, "نامرد" می شود
قهقه , "هق هق" می شود
اما دزد هـــمان "دزد" اســـت
درد هـــمان "درد".
و گـــرگ همـــان گــرگ.
ارسالها: 338
#46
Posted: 17 May 2012 02:40
» زندگینامه ی پیتر چک
پیتر چک متولد 20 مِی 1982 در پِلِزن جمهوری چک دارای 197 سانتیمتر قد و پستش دروازبان است.فوتبالش را از تیم ویکتوریا پلزن آغاز کرد اما نه در پست دروازبان بلکه در پست هافبک و فوروارد
از وقتیکه پایش در سن 10 سالگی شکست ، وی پس از بهبود گاه گاه در درون دروازه می ایستاد و کم کم به این پست علاقمند شد.در سن 17 سالگی وی به تیم چِمل بِلسانی در سال 1999 با یک قرارداد رسمی ملحق شد ولی نتوانست در این تیم موفق باشد.
بعد از انجام 27 بازی در 2 فصل ، باشگاه آ.ث. اسپارتا پراگ یکی از تیم هایی بود که استعداد پیتر چک را به عنوان یک بازیکن کم سن و سال قبول داشت و با پیشنهاد بالای 700 هزار یورویی برای یک دروازبان با وی قرارداد بست.
وی پس از پیوستن به این تیم به سرعت درخشید و فصل بسیار موفقی را با این تیم طی نمود.وی توانست در آن سال رکورد 855 دقیقه بدون خوردن گل را ثبت کند.همچنین درخشش وی در بازی های جام باشگاه های اروپا با این تیم سبب شد که وی مورد توجه باشگاه های بزرگ قرار گیرد.اما وی با تیم رِن فرانسه به نوافق رسید و قرارداد 5 میلیون یورویی را با این تیم امضا کرد که یک مبلغ گزاف برای یک دروازبان در سال 2002 بود.
مسلماً رِن تیم بزرگی در فرانسه نبود ولی به عنوان تجربه در تیمی خارج از کشورش و همچنین به عنوان سکوی پرتابی برای ستاره شدن اش دارای اهمیت بود.بعد از 2 سال در تابستان 2004 وی با قرارداد 10 میلیون یورویی جایگزین کارلو کودیچینی ای شد که در چلسی خوب کار نمیکرد و مسئولین این تیم را ملزم به آوردن دروازبان جایگزین کرده بود تا هم در درون دروازه گزینه ی مناسبی داشته باشد و هم با ایجاد حس رقابت ، انگیزه ی کودیچینی را هم بالا ببرند.
پیتر چک خیلی زود و به خوبی توانست جای کودیچی را پر کند و مورد تشویق طرفداران چلسی واقع شود.وی با استفاده از این فرصتی که به وی داده شده بود به جهان نشان داد که چه می تواند بکند.
وی همچنین در لیگ انگلیس هم رکورد ثبت کرد و توانست 1025 دقیقه دروازه ی خود را بسته نگه دارد. اوضاع برای پیتر چک داشت خوب پیش میرفت تا اینکه وی در یک مصدومیت شدید از ناحیه جمجمه آسیب دید و مدت ها از میادین دور بود.وی بعد از بهبودی با کلاه مخصوصی به فوتبالش ادامه داد.
پیتر چک هم اکنون اگر بهترین دروازبان دنیا نباشد بین 3 دروازبان برتر جهان به حساب می آید و بسیاری از تیم ها آرزوی داشتن چنین دروازبانی را دارند.
افتخارات پیتر چک
بهترین دروازبان اروپا در رده ی سنی امید همراه با تیم چک در سال 2002
بهترین دروازبان جهان در سال 2009
بهترین دروازه بان یوفا در سال 2008 و 2007 و 2005
بهترین دروازه بان لیگ انگلیس در سال 2010 و 2005
اینجا ســـــــــرزمین واژه های وارونه است
جایی که گنج, "جنگ" می شود
درمان, "نامرد" می شود
قهقه , "هق هق" می شود
اما دزد هـــمان "دزد" اســـت
درد هـــمان "درد".
و گـــرگ همـــان گــرگ.
ارسالها: 338
#47
Posted: 17 May 2012 02:42
» بیوگرافی فرناندو تورس
دیوانه و متعصب
فرناندو خوزه تورس سانز در ۲۰ مارچ سال ۱۹۸۴ در شهری در نزدیکی مادرید اسپانیا به دنیا آمد .فوتبالش را در پنج سالگی با تیم پارکو آغاز کرد. با اینکه پدر بزرگش تعصبی به فوتبال نداشت اما از طرفداران اتلتیکو مادرید بود و فرناندو این علاقه را از او به ارث برده بود. او در ابتدا می خواست مانند برادرش دروازه بان شود اما وقتی هفت ساله بود در یک بازی دو دندان جلویاش را از دست داد و مجبور به استفاده از پروتز مصنوعی شد . مادرش فلوری از او خواست تا پستش را عوض کند و به این ترتیب او مهاجم شد . در نه سالگی پدرش خوزه با بردن او به اتاق مدال ها و افتخارات باشگاه اتلتیکو مادرید او را غافلگیر کرد . او که تا آن زمان تنها عکسهایی از جام ها و مدالهای اتلتیکو را دیده بود توانست جام ها را از نزدیک ببیند و آنها را لمس کند.
تحقق یک رویا
تورس در یازده سالگی با به ثمر رساندن ۵۵ گل برای تیمش توانست جزء یکی از سه بازیکنی باشد که اجازه حضور در تست تمرینی اتلتیکو مادرید را بدست اورده و سرانجام پس از جلب نظر کادر فنی این تیم توانست قراردادش را در سال ۱۹۹۵ با اتلتیکو امضاء کند. حضورش در این تیم برای خوانواده تورس یک رویا بود . آنها خیلی تلاش کردند تا او یک فوتبالیست شود و هیچ کدامشان تصور هم نمی کردند که او به جایگاهی که هم اکنون در آن است برسد. او در خاطراتش می گوید: پدرم باید بعد از ظهرها محل کارش را ترک می کرد تا مرا به محل تمرین برده وبعد با قطار به سر کارش بر می گشت. در بقیه اوقات مادرم مرا با قطار یا اتوبوس می رساند. مهم نبود که هوا بارانی بود یا خیلی گرم او به هر حال مرا می رساند . او همیشه به من می گفت هر وقت خسته شدی لازم نیست ادامه بدهی فکر نکن مجبوری که فوتبال را ادامه بدهی اما من هرگز خسته نشدم.
آغاز شهرت
ترس در چهارده سالگی به عنوان بهترین بازیکن رده سنی خودش در اروپا انتخاب شد . او توانست به همراه تیم ملی اسپانیا عنوان قهرمانی را در جام ملتهای اروپا و در رده سنی زیر شانزده سال بدست آورده وعنوان بهترین بازیکن و گلزن آن دوره از مسابقات را از آن خود کند . از آن زمان به بعد او به چهرهای شناخته شده در میان مردم تبدیل شد.
حضور در لیورپول
فرناندو نخستین حضور حرفه ایاش را در لیگ در سن ۱۷ سالگی تجربه کرد . کمک او با عث شد تا اتلتیکو از دسته دوم صعود کند . او در دومین فصل حضورش در این تیم به همراه تیم ملی اسپانیا قهرمان جام ملتهای اروپا در رده سنی زیر ۱۹ سال شد ودوباره عنوان آقای گلی مسابقات را بدست آورد. از آن زمان به بعد سیل پیشنهادها به او شروع شد که یکی از آنها از سوی آرسنال بود. با اینکه تورس تا قبل از آن تمایلی به ترک اتلتیکو نداشت اما نظرش تغییر کرد چرا که معتقد بود حضور در جمع بهترینهای فوتبال می تواند به پیشرفت او کمک کند و لیورپول تنها تیمی بود که فرناندو دوست داشت به آن بپیوندد. او با وجود داشتن پیشنهادهای مالی بهتر از سوی دیگرباشگاهها این تیم را انتخاب کرد. تورس پس از پیوستن به لیورپول امیدوار بود که بتواند به واسطه شش فصل حضورش در کنار بازیکنان بسیار خوب آن بازی کند وگلهای زیادی را به ثمر برساند . او می گوید: “بین بازیکنی که در دسته دوم اسپانیا بازی می کرد با بازیکنی که الان هستم تفاوتهای فیزیکی و فنی زیادی است و مهمترین آنها نوع حرکت من در میدان است. به مرور زمان بدون آنکه حس کنی یاد می گیری که بهتر حرکت کنی. خیلی کمتر از قبل می دوی و بیشتر با توپ کار می کنی سرعتت بالا می رود و می توانی در دفاع هم به تیم کمک کنی . دانستن این که در کجای زمین قرار بگیری چیزی است که در طول تجربه مسابقات می توانی آن را یاد بگیری ” (حالا هم که فرناندو ابی پوش شده و الانم بازی کن چلسیه)
تورس با زانوهای استثنایی
حتی مصدومیتهای تورس هم جنبه مثبت خودش را داشت. او در دسامبر ۲۰۰۰ تحت عمل جراحی قرار گرفت. جراح او بعد از شکستن استخوان پایش از حالت کشسانی کاسه زانوی فرناندو شگفت زده شد و در این باره گفت: اینها منعطف ترین زانوهایی بوده است که تا به حال دیده ام.
اسطوره های کودکی تورس
قهرمانان کودکی تورس مایکل جردن بسکتبالیست آمریکایی، کیکو بازیکن سابق تیم اتلتیکو مادرید و میگل ایندوریان دوچرخه سوار اسپانیایی بودند و کارتون مورد علاقه اش نیز ( فوتبالیستها) بود و در زمانی که در باشگاه محلی ماریو بازی می کرد کاپیتان سوباسا را الگوی خودش قرار می داد با آنکه عده زیادی سبک بازی فرناندو را شبیه ماکو ون باستن ستاره هلندی باشگاه میلان و اژاکس امستردام و سر مربی فعلی این تیم می دانند اما خودش معتقد است با آنکه ون باستن الگویش بوده است اما راه زیادی تا رسیدن به فوتبال او در پیش دارد.
فرناندو و آرمان گرایی
مجسمه مومی تورس در موزهای در مادرید اسپانیا در حالی که در کنار مایکل جردن، میگل ایندوریان، زیدان و رائول ایستاده قرار داده شده و این امر باعث افتخار پدرش است. او به شدت ایده ال گراست و موفقیت خود را مدیون این خصلتش می داند . او حتی در زمین تمرین هم تحمل باخت ندارد. کتاب معروف چه کسی پنیر مرا جابجا کرده است را خوانده و به گفته خودش تاثیر مثبتی بر روی او گذاشته است. او خودش را خوش شانس و با اراده قوی توصیف می کند که به هر انچه که می خواسته رسیده است و با اینکه شانس را در زندگی مهم می داند اما معتقد است کسی چیزی را مجانی به او نداده واگر انسان به دنبال استعدادش برود آنچه را که می خواهد به دست خواهد اورد. دیوانه و متعصب کلماتی است که تورس خود را با آنها توصیف می کند کمی خرافاتی است و اگر قبل از گلزنی در یک بازی با کسی حرف زده باشد همیشه و قبل از سایر بازی ها آن کار را تکرار می کند.
اینجا ســـــــــرزمین واژه های وارونه است
جایی که گنج, "جنگ" می شود
درمان, "نامرد" می شود
قهقه , "هق هق" می شود
اما دزد هـــمان "دزد" اســـت
درد هـــمان "درد".
و گـــرگ همـــان گــرگ.
ارسالها: 338
#48
Posted: 17 May 2012 02:45
» بیوگرافی فرانک لمپارد
نام: فرانك جيمز لمپارد(Frank James Lampard)
متولد:20ژوئن1978( 20th June 1978)
مكان تولد:رامفورد منطقه اي در انگلستان(Romford)
قد:6فوت(180سانتي متر)
باشگاه فعلي:چلسي انگلستان
زمان پيوستن به چلسي:signed 14th June 2001
پست:هافبك هجوميوزن : 78کيلو گرم
اولين بازي ملي : 10 اکتبر 1999
دوست صميمي:جو كول
لمپارد را مي توان نه فقط يك هافبك برتر انگلستان بلكه هافبكي برتر در جهان ناميد وي توانست دومينهافبك برتر فوتبال جهان در سال 2005ميلادي شود و اين نشانگر بازي حرفه اي و بدو ن نقص فرانك است.او هنوز هم با چلسي قرارداردو به نظرش مورينيو سرمربي چلسي بهترين مربي جهان است.او چيزهاي زيادي را از مورينيو يادگرفته و محبوبيت فعلي خود را تا حدي مديون اوست.فرانك لمپارد،هافبك چلسي معتقد است خوزه مورينيو، بابت موفقيت هايي كه براي باشگاه كسب كرده، شايسته اعتبار بيشتري است.لمپارد در گفت و گويي با روزنامه سان اظهار داشت: مي بايست اعتبار بيشتري به مورينيو داده شود. او مردي احساساتي است كه شخصيت فوق العاده محترمي دارد.مشكل ما اين است كه در انگليس با هر كسي كه روش نويني ابداع مي كند، سرجنگ داريم. همه در نگاه اول شيفته روش ها و شخصيت او مي شوند و حالا همه ضد او شده اند. مربي كه تا به حالا موفق بوده و افتخارات زيادي را براي چلسي به ارمغان آورده، حالا مورد بي مهري قرار مي گيرد و تيمش مورد بي توجهي هواداران و مقامات واقع شده است. هدف او پيشرفت چلسي است و اهميتي به انتقادات نمي دهد. همه ما بايد خوشحال باشيم كه مورينيو چنين شخصيت حساسي دارداو مي تواند در جام جهاني 2006 يكي از مهره هاي برتر باشد.وضعيت باشگاهي:او فوتبال خود را با باشگاه وستهام يونايتد همراه با دوست صميمي خود جو كول آغاز كرد.(در سال 1996)او به طور قرضي يكسال بعد به تيم سوانسي سيتي(Swansea City ) فرستاده شد.(1997/98 )او توانست در دوفصل(1998/1999)در 64مسابقه اي كه انجام داد 23گل بزند كه براي يك هافبك آمار خيلي خوبي است.او پس از بازيهاي تماشايي در وستهام توانست نظر باشگاههاي بزرگي را نظير چلسي به خود جذب كند كه رقم ميليوني چلسي به هيچ وجه قابل رد كردن نبود .او در ازاي 6ميليون يورو به آبي پوشان پايتخت پيوست.دوران طلايي لمپارد در چلسي در حال رقم خوردن بود.او توانست در 37بازي اول خود با شنهاي آبي 5گل بزند.او در دومين سال حضور خود در چلسي توانست براي بار چهارم به جام يوفا برود.لمپارد توانست در سال 2003بهترين بازيكن ماههاي سپتامبر و اكتبر اروپا شود.در سال 2004برترين بازيكن انگلستان شناخته شدوي در سال 2005يازدهمين هافبك برتر تاريخ انگلستان انتخاب شد.او در فصل 2004.2005توانست در 38بازي 19گل بزند كه حكايت از گلزني اومي كند.فرانك توانست در آن سال از طرف سايتهاي خبري و سايت يوفا برترين بازيكن اروپا انتخاب شداو توانست در سال2005 بهترين بازيكن انگلستان شود.او در سال2005يك ركورد هم گذاشت ركورد بيشترين تعداد انتخاب شدن بهترين بازيكن انگلستان و ليگ برتر:164بار.و بالاخره او در پايان سال 2005 به عنوان دومين هافبك برتر جهان انتخاب گرديد.بارسلونا در اخرین اقدام خود برای تطمیع چلسی نسبت به فروش لمپارد دکو را به این تیم پیشنهاد کرد.طبق گزارش های رسانه های انگلیسی و اسپانیایی بارسلونا خواهان لمپارد است اما می داند تنها راه راضی کردن چلسی نسبت به فروش لمپارد این است که به جای او جانشینی را به چلسی پیشنهاد کنند.دکو یکی از بازیکنان مورد علاقه مورینهو است و در موفقیت این مربی با پورتو نقش به سزایی داشت و این می تواند بهترین راه تطمیع مورینهو باشد. طبق گزارش رسانه های اسپانیایی بارسلونا در صدد پیدا کردن جانشینی برای هافبک بازیساز خود است و ترجیح می دهد که این جانشین توانایی گلزنی زیادی داشته باشد. اما با وجود تمام شایعات هم دکو و هم لمپارد علاقه خود برای رفتن به تیم مقابل را تکذیب می کنند. ستاره چلسی می گوید: " من یک بازیکن وفادار به تیمم هستم و در حال حاظر تمام تمرکز خود را بر روی بازیهای این تیم گذاشتم و وظیفه ای جز این نیز ندارم . من یک مربی فوق العاده و هم تیمی هایی بی نظیر دارم و انها مرا تا این مرحله یاری کرده اند. من به فکر کسب موفقیت های بیشتر در این فصل با چلسی هستموضعيت ملي:وي درسال1999به تيم ملي دعوت شد و در همان سال اولين بازي ملي خود را انجام داد.اما در بازيهاي يورو 2000وجام جهاني2002حتي1دقيقه هم بازي نكرد ولي در بازيهاي يورو2004توانست خودرا به همه ثابت كنداو توانست در دقايق پاياني وقت اضافه ي بازي مقابل پرتغال در بازيهاي يورو2004گل پيروزي را بزند.او به عنوان بهترين بازيكن انگلستان در اين تورنمنت انتخاب شود.او بدون شك يك هافبك هجومي عالي براي تيم انگلستان در اين جام جهاني خواهد بود.
اینجا ســـــــــرزمین واژه های وارونه است
جایی که گنج, "جنگ" می شود
درمان, "نامرد" می شود
قهقه , "هق هق" می شود
اما دزد هـــمان "دزد" اســـت
درد هـــمان "درد".
و گـــرگ همـــان گــرگ.
ارسالها: 338
#49
Posted: 17 May 2012 03:08
» ماتا:فشار روی بایرن بیشتر است
بهترین بازیکن این فصل چلسی پیکار با بایرن را دیداری دشوار خواند وگفت:بایرن خط حمله ی قدرت مندی دارد و میتواند هر تیمی را بر هم بزند.من معتقدم استرس بر روی آنها بسیار بیشتر از ماست چرا
که آنها در خاک خودشان ومقابل تماشا گران پر شورشان بازی خواهند کرد
واین فشار زیادی بر روی تیم است
ماتا در باره اولین فصل حضورش در چلسی افزود :انتظار قهرمانی در جام حذفی و رسیدن به فینال لیگ قهرمانان اروپارا نداشتم.با وجود فصل بدی که گذراندیم اما الان در شرایط بسیار ایده آلی به سر میبریم
و به اوج برگشته ایم
وی در باره حضورش در تیم ملی گفت به خوبی استراحت کرده ام و برای بازی با بایرن آماده هستم .بعد از فینال نیز فرصت لازم برای استراحت را دارم و بر این باور هستم که میتوانم تیم ملی را در یورو2012و المپیک همراهی کنم
اینجا ســـــــــرزمین واژه های وارونه است
جایی که گنج, "جنگ" می شود
درمان, "نامرد" می شود
قهقه , "هق هق" می شود
اما دزد هـــمان "دزد" اســـت
درد هـــمان "درد".
و گـــرگ همـــان گــرگ.
ارسالها: 338
#50
Posted: 17 May 2012 03:09
» چک:این آخرین فرصت است
چک با اشاره به فینال سال 2008 مقابل من یونایتد گفت:درآن فینال ما بازی را در ضربات پنالتی واگذار کردیم
این تلخ ترین تجربه برای یک بازیکن است.حتی فکر کردن به آن قابل هضم نیست و آزار دهنده است واین بازی
آخرین فرصت برای با تجربه هاست تا این جام را با اقتدار بالای سر ببرند
چک با وجود نبود چند بازیکن تاثیر گذار در فینال امید فراوانی به قهرمانی دارد واضافه کرد که بایرن چندبازیکنان سرعتی و دریبل زن در اختیار دارد اما ما بهترین بازی خود را انجام مید هیم
همچنین درباره نویر صحبت کرد و او را بهترین دروازبان آلمان خواند وگفت:نویر یکی از بهترین دروازبانان حال حاضر جهان است و در رسیدن بایرن به فینال نقش مهمی را ایفا کرد
اینجا ســـــــــرزمین واژه های وارونه است
جایی که گنج, "جنگ" می شود
درمان, "نامرد" می شود
قهقه , "هق هق" می شود
اما دزد هـــمان "دزد" اســـت
درد هـــمان "درد".
و گـــرگ همـــان گــرگ.