ارسالها: 1667
#62
Posted: 30 Apr 2013 13:54
Marjan
لطفا لینک سایتای دیگرو تو پستت نزار
ﻋﻴﺐ ﻧﺪﺍره ﻛﻪ " ﺗﻨﻬﺎیی "
ﺧﺪاﻡ ﺗﻨﻬﺎﺳﺖ. . .
ارسالها: 6561
#63
Posted: 15 May 2013 12:04
بیوگرافی جهان پهلوان غلامرضا تختی
وقتی که در سال 1309 ، در محله خانی آباد تهران ، غلامرضا تختی چشم به جهان گشود کسی نمی توانست پیش بینی کند که او بزودی بصورت محبوب ترین قهرمان جهان در خواهد آمد .
تختی کوچک در هشت سالگی برای تحصیل به مدرسه منوچهری رفت .اورا همه دوست می داشتند .وبا وجود کمی سن بخاطر « صفای باطنی اش » انگشت نما بود .او ناچار به علل خانوادگی ناچار شد دوره دبیرستان را نیمه تمام بگذارد ،زیرا می بایستی خانواده شش نفری شان را کمک کند .
بزودی او شغلی یافت و شرکت نفت او را به استخدام خود در آورد وبه مسجد سلیمان اعزام شد . او عاشق ورزش بود ،عاشق ورزش به معنای واقعی با صفای معنویش ...در مسجد سلیمان وسائل کافی وجود نداشت که تختی بتواند آتش اشتیاق خود را به ورزش قرو نشاند .
در سال 1329 از مسجد سلیمان به تهران باز گشت ،جوان نوزده ساله ای که میخواست یک ورزشکار واقعی باشد .تختی خواسته خود را در باشگاه فولاد یافت ودر آنجا به تمرین کشتی باستانی پرداخت .
فیلی و حبیب اله بلور مربیان ارزنده کشتی ،استعداد چشم گیرجوان نوزده ساله را تشخیص دادند و بزودی او زیر نظر مربیان فوق الذکر با فنون کشتی آزاد آشنا شد .
تختی خیلی زود شهرت یافت .او برای اولین بار همراه تیم ایران برای مسابقع به ... رفت .او هنوز کم تجربه بود ،تختی جوان در حالی که تصور نمی رفت در جدول مسابقه باقی بماند در این سفر که به سال 1331 انجام یافت مقام دوم قهرمان جهان را با خود به ایران آورد .
در المپیاد 1952 فنلاند ،تختی در دومین مسابقه جهانی ظاهر شد و مجددا توانست مقام دومی خود را تثبیت کند .
واز مسابقات جهانی ترکیه ،چهره واقعی تختی شناسانده شد . او در این مسابقات مدال طلا را از آن خود ساخت .در المپیک ملبورن در سال 1956 دلاوری تختی فزونی یافت .او توانست در این المپیاد طلا بگیرد .دیگر کسی را در برابر او تاب مقاومت نبود .قهرمان معروف حریفان خود را یک به یک زمین می زد .در مسابقات آسیایی 1958 مجددا مدال طلا هدیه شایسته ای برای تختی قهرمان محبوب بود .در سال 1959 مسابقات کشتی آزاد در تهران انجام شد .او در این مسابقات نمونه بارزی از یک پهلوان « ایرانی » بود .پهلوانی که گویا از افسانه ها در آمده و صورت حقیقت به خود گرفته است . تختی با کشتی های مهم خود در تهران یک نکته را ثابت کرد و آن اینکه او نامدار ترین ورزشکار تاریخ ورزش ایران خواهد بود .
ایران ،پیروزی تختی را به شادمانی جشن گرفت .او توانسته بود مجددا مدال طلا بگیرد و حریقان خود را بدون استثناء ضربه فنی کند .حالا او بیش از ده سال بخاطر کشتی ایران و نام ایران جنگیده بود .او بر اثر کسالتی ناگهانی مدتی تشک را بوسید و کنار گذاشت .در سال 1960 که می بایستی تیم ایران در المپیک رم شرکت کند ،جای خالی او احساس می شد ،مردم فریاد می زدند : ای زاده رستم جای تو خالی است ...
واو بخاطر مردم ،بخاطر آنهایی که باصفا دوستش می داشتند ،بدون آنکه تمرین داشته باشد همراه تیم ایران به المپیک رم رفت .خودش می گفت :« من فقط برای تقویت تیم ایران می روم وگرنه من خسته هستم و تمرین ندارم و نمی توانم طلا بیاورم ».
بر خلاف انتظار همه ،پهلوان معروف با وجود دوری از تشک ،؛مدال نقره گرفت !. مدال نقره المپیک را که قهرمانان حاضرند جان خود را بخاطر آن بدهند .
تحتی باز گشت !تمرین او دوباره آغاز گردید .در مسابقات جهانی 1961 که در ژاپن انجام می شد .وجود تختی باعث گردید که تیم ما برای اولین بار مقام اول جهانی را بدست آورد و تختی ..باز هم طلا گرفته بود . در مسابقات کشتی جهانی آمریکا او شایستگی مدال طلا را داشت ولی بخاطر 500 گرم اختلاف وزن با قهرمان روسی مدال نقره گرفت . تختی تنها قهرمان دنیا بود که چهار بار در المپیک های مختلف بطور پیاپی شزکت جست و همیشه با دست پر بازگشت .اودر طول زندگی ورزشی خود فقط یکبار با ضرب فنی شکست خورد .پالم سوئدی او را با ضربه فنی شکست داد ولی تختی آن زمان در وزن هشتم شرکت کرده بود .سال بعد از این شکست تختی پشت پالم را با انتقام بخاک رسانید .شوروی برای مقابله با تختی هشت قهرمان مختلف عرضه کرد .مدوید ،گورویچ ،آلبول ،کولایف و...و همیشه پیروزی با قهرمان ایرانی بود .
عروسی تختی
شب عروسی تختی برف آمد .با آینکه هوا سخت سرد بود ،جمیعت زیادی برای تماشای « جهان پهلوان » و نو عروسش در زیر برف تندی که می بارید ، انتظار می کشیدند .سالها بود که مردم منتظر داماد شدن تختی بودند. چه بسیار دخترانی که آرزوی همسری « جهان پهلوان » را در سر می پروراندند و مردم چه صمیمانه منتظر بودند ،منتظر ازدواج تختی ...
وبلاخره ،این انتظار بسر آمد ،تختی در یک مجلس عروسی که در هتل ونک برپا شده بود با دختری بنام « شهلا » آشنا شد .در همین دیدار بود که تختی « شهلا » را پسندید ، از او خوشش آمد ،و تصمیم به ازدواج گرفت . همه چیز برق آسا و بسرعت انجام گرفت .خانواده شهلا بلافاصله موافقت خود را اعلام داشتند و دیگر نامزد تختی معلوم و مشخص شد .
دوران کوتاه و شیرین نامزدی تختی و شهلا ،خیلی زود سپری شد . مراسم عروسی شان ،بسیار ساده و صمیمانه برگذار گردید ، و عاقبت « جهان پهلوان » دست عروسش را گرفت و به خانه برد .
بدین ترتیب تختی تشک کشتی را بوسید و کنار گذاشت .او دیگر مرد خانواده شده بود .در شب عروسی تختی ، خبرنگار اطلاعات هفتگی که آنجا حضور داشت ، از او در باره اینکه آیا باز هم کشتی خواهد گرفت یا نه ،سئوال کرده بود .تختی جواب داده بود :
- نه ،دیگر با کشتی خداحافظی کرده ام . حالا موقع آن رسیده که با زندگی کشتی بگیرم !
تختی همیشه آرزو داشت صاحب یک پسر بشود . وبلاخره هم 9 ماه پس از ازدواج به آرزویش رسید .
در آخرین هفته مرداد ماه گذشته ، زمان وضع حمل « شهلا » فرا رسید و پسر تختی بدنیا آمد . پسر کوچولوی تپل و بامزه ای که بطرز عجیبی شبیه پدرش است .بین مردم شایع شده بود که تختی اسم پسرش را « سهراب » میگذارد .اما بر روی پسر تختی نام بابک نهاده شد .وقتی از تختی پرسیدند :
- چرا اسم پسرت را سهراب نگذاشتی ؟
با همان فروتنی و تواضع خاص خودش جواب داده بود :
- آخر من که رستم نیستم که اسم پسرم را سهراب بگذارم !
تختی که همواره مردی خانواده دوست بود ،بعد از ازدواج و پس از اینکه » بابک » بدنیا آمد ، علاقه اش نسبت به خانوادهاش خیلی خیلی زیادتر و شدیدتر شده بود .
تختی همیشه به اطرافیانش می گفت که دلش میخواهد پسر کوچولویش روزی جای خودش را بگیرد و قهرمان نام آوری از کار درآید .عشق به ورزش که در حقیقت با خون تختی عجین شده بود ،مسلما روزی پسرش را به قله قهرمانی میرساند ...
لیکن ، افسوس که تختی هرگز باین آرزویش نرسید .اکنون پسرش ،پسر کوچولوی قشنگش ،در دنیای کودکانه اش از فاجعه بزرگی که در زندگی اش رخ داده ،بی خبر است .
بابک کوچولو نمیداند که « بابا » مرده ...بابا دیگر نیست .
"حیف نمیشه به عقب برگردیم به شبای پرسه و در به دری
کافه چی دکمه ی برگشتو بزن به روزای خوب کافه لوتی "
ارسالها: 6561
#64
Posted: 15 May 2013 12:10
بیوگرافی مایکل اسین Michael Essien
مایکل کوجو اسین (به انگلیسی: Michael Kojo Essien) (زاده ۳ دسامبر ۱۹۸۲ – آکرا) بازیکن فوتبال اهل کشور غنا بازیکن قرضی باشگاه فوتبال رئال مادرید است.
اسین یک بازیکن حرفهای در پستهای دفاع و هافبک میباشد. مایکل از سال ۲۰۰۲ تاکنون ۵۲ بازی و ۹ گل ملی را در کارنامه دارد.
اسین فوتبال را از باشگاه لیبرتی پروفشنالز آغاز کرد و در سال ۲۰۰۰ به تیم باستیا پیوست، وی در سال ۲۰۰۳ با قرارداد ۷.۸ میلیون یوروی به تیم لیون منتقل شد، اسین در تاریخ ۱۴ آگوست ۲۰۰۵ با قرارداد ۲۴.۴ میلیون پوندی به باشگاه فوتبال چلسی پیوست
و در آگوست ۲۰۰۵ و زمانی که جای گودجانسن مقابل آرسنال به زمین آمد نشان داد که حضورش در میان ماکله له و لمپارد می تواند چقدر مهم باشد . از آن جا بود که کارش را در چلسی شروع کرد . خیلی زود درخشید . هر چند که تقابلش با هامان در لیورپول و برخوردش باعث شد که انتقاداتی از او شود و محرومیت هم نصیبش شود اما نقش مهمی در قهرمانی در لیگ داشت و عملکردش به حدی خوب بود که توپ طلای آفریقا در سال ۲۰۰۶ را از آن خود کرد .
او جایگاهش را در چلسی تثبیت کرد و بدین ترتیب در سال ۲۰۰۸ و پیش از تمدید قرارداد پنج ساله ، توسط هواداران چلسی به عنوان بهترین بازیکن ۲۰۰۷ انتخاب شد و یک گل به یاد ماندنی به آرسنال زد یا همین طور گل تاثیرگذاری دیگر در مستایا . هر چند که به علت مصدومیت چند ماهی از میادین دور بود .
یک سال بعد ، باز هم مصدومیت دیگری نصیبش شد ، این بار در بازی غنا و لیبی در جام ملت های آفریقا و شش ماه از میادین دور بود . او در ماه های آخر تورنمنت به چلسی برگشت که در بازی تاریخی بارسا – چلسی و شاهکار اوربو ، یک گل زیبا هم زد . اما واقعیت این است که پس از آن مصدومیت ها ، اسین افت کرد و به جز فصل ۱۱-۲۰۱۰ ، درخشش چندانی نداشت .
او جام جهانی ۲۰۱۰ با غنا را از دست داد و بیشتر در چلسی در سمت راست بازی کرد . او اخیرا اعلام کرد که از فوتبال ملی بازنشسته شده و جا را به جوان تر ها می دهد . این در حالیست که در تیم برتر جام ملتهای آفریقای ۲۰۰۸ هم قرار گرفته بود . او سال گذشته هم مصدومیت دیگری را تجربه کرد و تا ژانویه از میادین دور بود اما در چند بازی مهم همچون تقابل با ناپولی حضور داشت .
وی در تاریخ ۳۱ آگوست ۲۰۱۲ با یک قرارداد قرضی یک ساله از باشگاه فوتبال چلسی به باشگاه فوتبال رئال مادرید پیوست.
"حیف نمیشه به عقب برگردیم به شبای پرسه و در به دری
کافه چی دکمه ی برگشتو بزن به روزای خوب کافه لوتی "
ارسالها: 6561
#65
Posted: 15 May 2013 12:15
بیوگرافی نیکولاس آنلکا Nicolas Anelka
نیکولا سباستین آنلکا (به فرانسوی: Nicolas Anelka) (زاده ۱۴ مارس ۱۹۷۹ – ورسای) بازیکن فوتبال اهل فرانسهاست. نیکولا در سال ۲۰۰۴ به اسلام گروید و از آن زمان به بعد اسمش را از نیکولا به بلال عبدالسلام تغییر داد، و در زمان جام جهانی به حج مشرف شد.
اندکی در مورد مسلمانی او: نیکولا آنلکا، ستاره واسطوره فوتبال فرانسه در روزهایی که فوتبال جهان در تب و تاب جام جهانی بود، بدون هیچ ابایی اجازه داد که مطبوعات فرانسه عکسش را در لباس احرام با این حرف جالبش چاپ کنند: "برای من در دست گرفتن جام جهانی هیچ ارزشی ندارد، بلکه نگه داشتن دین اسلام است که از همه دنیا برام مهم تر است." او همچنین می گوید:"اسلام باعث شده است که درون و بیرون زمین آرام تر و با ثبات باشم و مى تواند در روزهاى سخت کمکم کند.
همیشه چه درباره فوتبال و چه درباره چیزهاى دیگر به خودم مى گویم پشت هر اتفاقى یک دلیلى هست. تو هم نمى توانى بعضى چیزها را عوض کنى باید آنها را بپذیرى. زندگى پر از بالا و پایین است و نمى شود آدم همیشه راضى و خوشحال باشد. این دین، ثبات و آرامش را به من ارزانى داشته. کمکم مى کند تا بدانم کى هستم و کجاهستم." وی در مصاحبه با مجله ورزشی " ۲ ۴ ۴ " در خصوص مسلمان شدن خود گفت: اسلام کامل ترین دین میان ادیان الهی است که راه درست زندگی راه نشان می دهد و من به آن احساس نزدیکی می کنم.
بلال اظهار داشت:من یک فوتبالیست مسلمان هستم و اسلام جزئی از زندگی خصوصی من محسوب می شود. او در ادامه ابرازداشت: مسلمان شدن من یک موضوعی خصوصی است و من عادت ندارم در این باره زیاد صحبت کنم. به گفته وی در اسلام ارزش های والای معنوی وجود دارند که نه تنها هیچ گونه تضادی با اعتقادات درونی و عقاید آدمی ندارندبلکه با پیروی از آنها زندگی انسان آسان تر می شود. او همچنین در خصوص روزه داری در ماه مبارک رمضان گفت:من احترام زیادی برای ماه رمان قائل هستم و روزه داری هیچ اثر منفی در فعالیت های من نداشته و سعی می کنم همچون سایر مسلمانان جهان تمامی آداب مربوط به این ماه را به جا بیاورم.
وی سابقه بازی در تیمهای پاریس سن ژرمن، آرسنال، رئال مادرید، لیورپول، منچستر سیتی، فنرباغچه، بولتون، چلسی، شانگهای شنهوآ و یوونتوس را دارد.
آنلکا در ۶۹ بازی ملی خود برای تیم ملی فرانسه ۱۴ گل به ثمر رساندهاست.
"حیف نمیشه به عقب برگردیم به شبای پرسه و در به دری
کافه چی دکمه ی برگشتو بزن به روزای خوب کافه لوتی "
ارسالها: 6561
#66
Posted: 15 May 2013 12:21
بیوگرافی امانوئل آدبایور Emmanuel Adebayor
امانوئل آدِبایور به انگلیسی ( Sheyi Emmanuel Adebayor ) متولد ۲۵ فوریه ۱۹۸۴ با ۱۹۲ سانتیمتر قد بازیکن فوتبال اهل توگو است و در تیم باشگاهی تاتنهام بازی میکند.
او تاکنون در تیمهای متز، موناکو، آرسنال، رئال مادرید, منچستر سیتی و تاتنهام بازی کردهاست و ۴۲ بازی ملی برای تیم ملی فوتبال توگو انجام دادهاست.
او در ابتدا در موناکو درخشید و در سال ۲۰۰۶ با مبلغ ۳ میلیون پوند توسط آرسنال خریداری شد. او در سه سالی که برای آرسنال بازی کرد توانست در ۱۰۴ بازی ۴۶ گل به ثمر برساند و او تبدیل به مهاجمی سریع و گلزن شده بود. سرانجام در سال ۲۰۰۹ او توسط منچسترسیتی به مبلغ ۲۵ میلیون پوند و برای ۴ سال خریداری شد.
آدبایور در ژانویه ۲۰۱۱ با قراردادی قرضی و با شرط انتقال دائم به مبلغ ۱۵ میلیون یورو به رختکن رئال منتقل شد و سران رئال مبلغ ۴ میلیون یورو که نیمی از مبلغ قرارداد او با سیتی است را برای به خدمت گرفتن او برای ۶ ماه پرداخت خواهند کرد. آدبایور سپس به تاتنهام پیوست.
شِی امانوئل آدبایور متولد ۲۶ فوریه ۱۹۸۴ در لومه کشور توگو است.امانوئل زندگی فوتبالی اش را از زمین تمرینی در لومه آغاز کرد.در سن ۱۵ سالگی مورد توجه باشگاه متز فرانسه قرار گرفت و وی بدون معطلی بسوی فوتبال حرفه ای در فرانسه حرکت کرد.وی در اولین فصل حضورش در تیم متز دو گل از ۹ بازی ای که برای این تیم انجام داد را به ثمر رساند. در فصل بعد حضورش در این تیم ۱۷ گل از ۳۵ بازی ای که برای این تیم فرانسوی به میدان رفت را به ثمر رساند تا نظر باشگاه های بزرگی همچون یوونتوس و آرسنال را به خود جلب کند.اما تیم موناکوی فرانسه با او به توافق رسید.وی در سال فصل ۲۰۰۴-۲۰۰۳ به موناکو پیوست و با انجام ۱۷ بازی در لیگ ۷ گل و در جام باشگاه های اروپا با انجام ۱۰ بازی دو گل به ثمر رساند و به این تیم کمک کرد تا به فینال این بازی ها راه پیدا کند.
سرانجام باشگاه آرسنال حضور امانوئل را در لیگ برتر انگلیس محقق کرد و در ۱۳ ژانویه ۲۰۰۶ با قرارداد ۷ میلیون یورویی او را به خدمت گرفت و شماره ۲۵ را که سال های پیشتر بر تن نوآنکه کانو بود را به او داد.وقتیکه با او مصاحبه کردند وی گفت که کانو الگوی من بود به همین خاطر شماره ی او گرفتم.وی همچنین مانند کانو شماره ی ۴ را در تیم ملی توگو به تن می کند.این دو بازیکن همچنین شباهت شگفت انگیزی هم از نظر قیافه و هم فیزیک بدنی نسبت بهم دارند!
اولین حضور آدبایور در لیگ برتر انگلیس در ترکیب آرسنال بر می گردد به ۴ فوریه ۲۰۰۶ در برابر بیرمنگام که بعد از ۲۱ دقیقه حضور اولین گل خود را نیز به ثمر رساند و آرسنال توانست آن بازی را با حساب ۲ بر ۰ به سود خود به پایان برساند.امانوئل در اولین فصل حضورش در آرسنال با انجام ۱۰ بازی ۴ گل برای این تیم به ثمر رساند.در فصل ۲۰۰۷-۲۰۰۶
با مصدومیت تیری آنری فرصت مناسبی برای فیکس بازی کردن او در تیم آرسنال فراهم شد که گل سر سبد این فیکس شدن گلزنی در برابر منچستر یونایتد در زمین اولد ترافورد شهر منچستر بود که آرسنال با همان تک گل بازی را برد و در ذهن هواداران تیم آرسنال نام او را به یاد ماندنی کرد.
اما بیشترین درخشش امانوئل مربوط می شود به فصل جاری که با گل های او آرسنال پیش می رود و اولین گلزن آرسنال محسوب می شود و نبود تیری آنری را در این تیم کاملاً کمرنگ کرده است.وی در سال ۲۰۰۷ یکی از کاندیدهای بهترین بازیکن قاره ی آفریقا بود.امانوئل با سن و سال پایین آینده ای از این درخشانتر را دنبال می کند.و مطمئناً بعد ها از او بیشتر خواهید شنید.
باشگاههای حرفهای
۲۰۰۱-۲۰۰۳ متز ۴۴ بازی و ۱۵ گل
۲۰۰۳-۲۰۰۶ موناکو ۷۹ بازی و ۱۸ گل
۲۰۰۶-۲۰۰۹ آرسنال ۱۰۵ بازی و ۴۶ گل
۲۰۰۹-۲۰۱۲ منچستر سیتی ۳۴ بازی و ۱۴ گل
۲۰۱۱ رئال مادرید ۱۴ بازی و ۵ گل
۲۰۱۱-۲۰۱۲ تاتنهام (قرضی) ۲۳ بازی و ۱۷ گل
آدبائور در تیم ملی توگو
آدبائور علاوه بر اینکه در باشگاه هایش موفق بوده ، در تیم ملی کشورش نیز اینگونه بوده است.بطوریکه در حضور تیم توگو در جام جهانی ۲۰۰۶ نقشه عمده ای را بر عهده داشته است و با ۱۱ گل در مرحله ی مقدماتی برای حضور به جام جهانی ، این تیم را عازم این بازی ها کرد.اگرچه تیم توگو نتوانست جواز حضور در مرحله ی بعد از گروهی جام جهانی را کسب کند، اما حضور کشور ناشناخته ای مانند توگو در جام جهانی کار بزرگی است.
"حیف نمیشه به عقب برگردیم به شبای پرسه و در به دری
کافه چی دکمه ی برگشتو بزن به روزای خوب کافه لوتی "
ارسالها: 6561
#67
Posted: 15 May 2013 12:25
بیوگرافی مارادونا
دیگو آرماندو مارادونا ( متولد ۳۰ اکتبر ۱۹۶۰ در ویلا فیوریتو، امروزه پاتریدو در ایالت بوینسآیرس)، فوتبالیست آرژانتینی. وی فوتبال دهه نود را به خودش اختصاص میدهد. تیم ملی آرژانتین توانست در زمان او سال ۱۹۸۶، جام جهانی فوتبال را متعلق به خود کند و در سال ۱۹۹۰ به نایبقهرمانی جهان دست یابد.
دیگو خیلی کوچک بود که در کوچه پس کوچه های ویافیورتیو با توپ چهل تکه اش به این طرف و آن طرف میپرید!او به خاطر فیزیک بدنی اش همیشه با پسر های بزرگ تر از خودش فوتبال بازی میکرد و به واقع از آنها برتر بود!
تا اینکه توجه سرمربی تیم جوانان آرژانتینیوس جونیورز،فرانسیس کورنخو، را به خود جلب کرد!این مربی به توانایی های دیگو شک نداشت اما مطمئن نبود که او بتواند با افرادی بزرگ تر از خودش به راحتی کنار بیاید و ابتدا از پذیرفتن او خودداری کرد اما اصرار های دیگو سرانجام نتیجه داد و مربی در مقابل این چپ پای کوچک نرم شد.
دیه گو یکی از بااستعدادترین بازیکنان نسل فوتبال جهان است که در خانواده یی فقیر و پرجمعیت به دنیا آمد. فوتبال را در باشگاه آرجنتینوس جونیورز آغاز کرد و ۱۵ساله بود که به تیم اول باشگاه پیوست. در حالی که تنها ۱۷سال داشت به تیم ملی آرژانتین دعوت شد و در برابر مجارستان یک نیمه بازی کرد.
قدرت بازی سازی، پاس های بلند و کوتاه میلیمتری، قدرت حفظ توپ و هوش سرشار رهبری تیم در میانه میدان، ضربه های ناگهانی و حیاتی، حفظ تعادل و قدرت پا به توپ عالی و بسیاری از خصوصیات دیگر یک فوتبالیست طراز اول در مارادونا جمع شده بود و اگر از نظر شخصیتی در حد مطلوبی بود بی تردید در کنار بزرگان فوتبال دنیا یکی از ده مرد برتر فوتبال جهان نام می گرفت.
پس از آن که «سزار منوتی» مربی بزرگ تیم ملی آرژانتین دیه گو را به دلیل اخلاق و رفتار ناپایدارش و ناپختگی دوران جوانی از تیم ملی کنار گذاشت و نام او را برای جام جهانی ۷۸ در لیست تیم نیاورد، مارادونا جام جهانی جوانان ۷۹ توکیو را میدان تاخت و تاز خود قرار داد و تیم ملی کشورش را به مقام قهرمانی جهان رساند.
دیگو خیلی سریع فوق ستاره تیم شد و در ۱۳۶ بازی به هیچ وجه طعم شکست را نچشید تا اینکه برای تیم بزرگسالان جونیورز فرا خوانده شد و در ۲۰ اکتبر ۱۹۷۷ در لیگ دسته اول پای به میدان گذاشت و به مصاف ریورپلات رفت و هرچند ۲-۱طعم شکست را چشید اما آن آغازی بود بر دوران طلایی فوتبال او.بعد از آن مورد توجه بوکا جونیورز قرار گرفت و پایش به اروپا گشوده شد وتیمهای بارسلونا،ناپولی و سویا تیم هایی بودند که شاهد تکنیک بی نظیر و پای چپ جادویی اش بودند.
باشگاه معروف بوکاجونیورز حاضر شد برای خرید او پول خوبی پرداخت کند. این بار رکورد او بهتر شد و در ۲۸بازی، ۴۰ گل زد و در سال ۱۹۸۱ با بوکاجونیورز قهرمان آرژانتین شد. کم کم نام جوان با استعداد آرژانتینی بر سر زبان ها افتاد و بارسلون با پرداخت بالاترین مبلغ، او را به ایالت کاتالونیا برد. از سال ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۴ بارسلون محل بروز استعدادها و بازی های دیه گو بود. هافبک پرتوان آمریکای جنوبی قهرمانی سال ۸۳ اسپانیا را برای بارسلون به ارمغان آورد.
حال تیم ناپل ایتالیا خواهان او بود و مبلغ بسیار بالایی به او پیشنهاد کرد تا در سال ۸۴ به شهر ناپل مهاجرت کند. مارادونا هفت سال در ناپل ماند و در سال ۱۹۹۱که از ایتالیا به آرژانتین برگشت، معروف ترین و محبوب ترین ورزشکار شهر ناپل بود.
او یک تنه ناپل را به دو مقام قهرمانی در سال ۱۹۸۷ و ۱۹۹۰ رساند. پس از بازگشت مارادونا به وطنش، تیم ناپل دیگر نتوانست قامت راست کند و حتی به دسته دوم بازی ها سقوط کرد. در سال ۹۱۱۹ مارادونا به اتهام حمل و مصرف مواد مخدر، از ایتالیا اخراج شد و به کشورش بازگشت و از آن سال به طور مرتب باشگاه خود را عوض کرد. معروف ترین باشگاهی که بعد از جام جهانی ۹۴ در آن توپ زد، بوکاجونیورز بود که در سال های ۹۶۱۹ و ۹۷۱۹ در آن بازی کرد.
مارادونا چندی نیز مربی راسینگ بود که به دلیل عدم موفقیت از کار برکنار شد.
دیگو برای تیم ملی آرژانتین بازی هایی به یاد ماندنی انجام داد و هرچند که بعد از باتیستوتا با ۳۴ گل زده در ۹۱ بازی به عنوان دومین گلزن آرژانتین شناخته میشود ولی تاثیر او در تیم به حدی بود که فدراسیون فوتبال آرژانتین پیراهن شماره ۱۰ این تیم را بازنشسته اعلام کرد.(هرچند بعد ها با مخالفت فیفا مجبور به لغو این تصمیم شد).
عشق و علاقه آرژانتینی ها به او از ۱۳ آپریل ۱۹۷۷ آغاز شد.در آن روز مارادونا برای اولین بار پیراهن تیم کشورش را پوشید و در یک بازی دوستانه به مصاف تیمی منتخب از ستارگان لیگ آرژانتین رفت.بازی خوب او باعث شد تا سزار لوییس منوتی نتواند از او چشم پوشی کند و از او برای حضور در مرحله نهایی جام جهانی ۱۹۷۸ دعوت کرد.آرژانتین در آن مسابقات قهرمان شد اما بدون مارادونا و منوتی ترجیح داد تا او را بر روی نیمکت بنشاند!
حضور در جام جهانی هرچند که به او بازی نرسید اما یک تجربه خوب برای دیگو بود و تابستان همان سال او به همراه تیم جوانان آرژانتین فاتح رقابت های جهانی جوانان در ژاپن شد.دیگو سالها بعد راجع به آن روز گفت"تا آن زمان حضور بر روی چمن برایم فقط حکم یک تفریخ را داشت و به هیچ وجه حس نمیکردم که در یک مسابقه فوتبال ممکن است به بازیکن تا این حد فشار بیاید.بعد از آن هم هیچگاه آنقدر تحت فشار قرار نگرفتم،البته به جز مواقعی که دخترم از من خواسته ای دارد!"
اما او مردی پر حاشیه بود و بارها حضور در دادگاه را تجربه کرد.ابتدا به خاطر شلیک کردن به یک خبرنگار با تفنگ بادی و بعد هم به خاطر به ناسزا گرفتن پاپ در یک برنامه تلویزیونی!
در بیرون میدان دشمنان زیادی داشت که در پایان حریف آنها نشد و دیگو را از پای در آوردند.اما در زمین فوتبال بی رقیب بود. بی دلیل نیست که میشل پلاتینی اسطوره فوتبال فرانسه راجع به او میگوید"کاری را که من با توپ فوتبال هم قادر به انجامش نیستم او با یک پرتغال به راحتی انجام میدهد"
در جام جهانی ۱۹۸۲ او نتوانست آن کیفیت همیشگی اش را به نمایش بگذارد.آرژانتین بازی افتتاحیه جام را از بلژیک باخت و بعد از آن مجارستان و السالوادور را از پیش رو برداشت.دیگو دو گل در مقابل مجارستان به ثمر رساند اما نتوانست اینکار را در برابر ایتالیا و برزیل تکرار کند و آرژانتین در مرحله دوم از دور رقابت ها کنار رفت.
اما در مکزیکو ۱۹۸۶ او بسیار خوش درخشید.۵ گل او-یکی به ایتالیا و دو جفت به انگلیس و بلژیک- تیم کارلوس بیلاردو را به فینال رقابت ها رساند و با پیروزی ۳-۲ آرژانتین برابر آلمان غربی قهرمان جهان شد و خود را به عنوان بزرگترین فوتبالیستی که ناکنون پای به چمن فوتبال گذاشته به جهانیان معرفی کرد.
۴ سال بعد بازی ها در ایتالیا برگزارشد.دیگو ۷ سال را به همراه ناپولی گذرانده بود و با آن تیم دو بار قهرمان باشگاه های ایتالیا و یک بار هم قهرمان جام یوفا شده بود ولی آن تورنمنت برای دیگو شرایط متفاوت تری داشت و او قبل از شروع بازی ها از ناحیه زانو مصدوم شد اما با اتکا به قدرت بدنی اش و علیرغم آن مصدومیت پای به زمین گذاشت و آرژانتین را از سد برزیل،یوگشلاوی و ایتالیا گذراند اما در فینال و در مقابل پنالتی آندریاس برمه کاری از دستش بر نمی آمد و آرژانتین به نایب قهرمانی قناعت کرد.
اما آخرین پرده از حضور مارادونا در جام جهانی،تاریک ترین آنها نیز بود.مسابقات در آمریکا برگزار میشد و مارادونا در دو بازی ابتدایی در مقابل یونان و نیجریه حضور داشت اما کمیته مسابقات اعلام کرد که آزمایش دوپینگ او مثبت است و او از ادامه همراهی تیم ملی آرژانتین محروم شد.هم تیمی های او هم نتوانستند در غیابش کاری از پیش ببرند و آرژانتین از مرحله دوم فراتر نرفت.
بعد از آن دیگو سالهای سختی را گذراند و در حالی که گرفتار اعتیاد بود به کوبا رفت تا با کمک دوست صمیمی اش فیدل کاسترو اعتیاد را ترک کند و تا حد زیادی هم در این راه موفق بود.بازی خداحافظی او در ۱۰ نوامبر ۲۰۰۱ با شکوه هرچه تمام تر در استادیوم لا بومبونرا (استادیوم خانگی بوکا جونیورز) برگزار شد و او در قالب تیم ملی آرژانتین به مصاف تیمی متشکل از ستارگان هم دوره اش رفت و بدین ترتیب آرژانتین با پسرک طلایی اش وداع کرد!
در سال ۲۰۰۲ مارادونا در رای گیری اینترنتی فیفا جهت انتخاب بهترین بازیکن فوتبال قرن بیستم رای اول را بدست آورد و بعنوان بهترین بازیکن قرن بیستم توسط طرفداران فوتبال جهان شناخته شد در همین سال گل دوم وی به انگلستان در جام جهانی ۱۹۸۶ بعنوان برترین گل قرن معرفی شد.
در سال ۲۰۰۵ مارادونا مدتی به عنوان مجری تلویزیونی در برنامه شماره های ۱۰ به کار مشغول شد.
در نوامبر ۲۰۰۸ وی بعنوان سرمربی تیم ملی آرژانتین منصوب شد در جام جهانی ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی وی هدایت تیم ملی آرژانتین را بعده داشت تیم آرژانتین در این جام کلکسیونی از بهترینهای جهان را در اختیار داشت و به اعتقاد بسیاری از منتقدین اتخاذ تاکتیکهای غلط از سوی مارادونا باعث شد تا این تیم نتواند جام را فتح کند آرژانتین در مرحله مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۰ با قدرت تمام تیمهای نیجریه۱-۰ کره جنوبی ۴-۱ و یونان ۲-۰ را شکست داد و با امتیازات کامل راهی مرحله یک هشتم نهایی شد در این مرحله نیز مکزیک را با نتیجه ۳ بر ۱ شکست داد اما در مرحله یک چهارم نهایی در برابر آلمان شکست تحقیر آمیز ۴ بر ۰ را متحمل شد و از گردونه رقابتها خارج شد و رویای مارادونا برای دستیابی به قهرمانی جهان در کسوت مربی بر باد رفت هرچند در بازگشت به آرژانتین وی با استقبال بسیار گسترده هواداران آرژانتینی مواجه شد اما پس از جام جهانی با وجود تمام حمایتهای مردمی وی از سرمربیگری آرژانتین کنار گذاشته شد
در مارس ۲۰۱۰ مجله تایم فهرست ۱۰ بازیکن تاثیرگذار تمام ادوار جام جهانی را منتشر کرد که در این فهرست رتبه نخست از آن مارادونا بود
سوابق بازیگری
۹۱ بازی ملی و ۳۴ گل
حضور در جام جهانی ۱۹۸۲ اسپانیا
قهرمانی در جام جهانی ۱۹۸۶ مکزیک
انتخاب به عنوان بهترین بازیکن جام جهانی ۱۹۸۶ مکزیک
نایب قهرمانی در جام جهانی ۱۹۹۰ ایتالیا
حضور در جام حهانی ۱۹۹۴ آمریکا
۱۹۷۶-۱۹۸۱ آرژانتینیوس جونیورز (۱۶۶ بازی و ۱۱۶ گل)
۱۹۸۱-۱۹۸۲و۱۹۹۵-۱۹۹۷ بوکا جونیورز(۷۱ بازی و ۳۵ گل)
۱۹۸۲-۱۹۸۴ بارسلونا (۵۸ بازی و ۳۸ گل)
۱۹۸۴-۱۹۹۱ ناپولی (۲۵۹ بازی و ۱۱۵ گل)
v 1992-1993 سویا (۲۹ بازی و ۷ گل)
۱۹۹۳-۱۹۹۴ Newell's old boys (5 بازی بدون گل زده)
قهرمان آرژانتین ۱۹۸۱
قهرمان ایتالیا ۱۹۸۷ و ۱۹۹۰
جام حذفی ایتالیا ۱۹۸۷
جام یوفا ۱۹۸۹
"حیف نمیشه به عقب برگردیم به شبای پرسه و در به دری
کافه چی دکمه ی برگشتو بزن به روزای خوب کافه لوتی "
ارسالها: 6561
#68
Posted: 15 May 2013 12:32
بیوگرافی ویکتور والدس
ويکتور والدس به عنوان يک نوجوان، در تاريخ يکم جولاي 1992 از پنا کينکو کوپاس به بارسا پيوست. او در سپتامبر همان سال به همراه خانوادهاش عازم تنريف شد و بعد از سه سال مجددا به تيم بارسا پيوست.
مربيان باشگاه، پس از اينکه او به سرعت ارزشهاي خود را در تيم جوانان و تيم بارسا B اثبات کرد، تصميم گرفتند که والدس را در فصل 2002-2003 به عنوان يکي از اعضاي تيم اصلي انتخاب کنند. وي در ابتدا به صورت يک در ميان با روبرتو بونانو در درون دروازه قرار مي گرفت، اما در اواخر همين فصل تحت سر مربيگري رادومير آنتيچ، خود را به عنوان يکي از بازيکنان ثابت تيم مطرح کرد.
او مکان خود را در فصل 2003-2004 در ترکيب اوليه تيم تثبيت کرد؛ وي در اکثر بازيهاي بارسا در طي آن فصل حضور داشت و با عملکرد فوقالعاده خود، کمک زيادي به تيمش کرد که در نهايت بارسا در آن سال به مقام نايب قهرماني رسيد.
والدس درفصل 2005-2006 يکي از بازيکنان کليدي بارسا در رقابتهاي ليگ اسپانيا و ليگ قهرمانان بود. به يادماندنيترين لحظات، عکسالعملهاي حياتي او در فينال پاريس بود که به دومين قهرماني بارسا در ليگ قهرمانان منجر شد.
والدس در فصل 2006-2007، دروازبان ثابت بارسا باقي ماند و در تمام 38 بازي ليگ اسپانيا بازي کرد؛ وي در فصل 2007-2008 تنها در سه بازي آخر حضور نداشت که به خوزه مانوئل پينتو اين فرصت را داد تا اولين بازيهاي خود را براي بارسا انجام دهد. والدس در تمام اين سالها پيشرفت کرده است و در حال حاضر يکي از بازيکناني است که در اکثر بازيهاي بارسا حضور داشته و سنگربان اين تيم بوده است.
او در فصل 2008-2009 با تکيه بر خصوصيت منظم بودنش، موفق به کسب دومين جايزه زامورا شد؛ وي با وجود مشخص بودن قهرماني ليگ در سه بازي آخر، درون دروازه قرار نگرفت. او در فينال رم عملکرد درخشاني داشت و به اولين دروازبان بارسا تبديل شد که قهرماني اروپا را براي بار دوم جشن مي گرفت. عملکردهاي فوقالعاده او منجر به قرارداد بلند مدتي شد که حضور وي را تا سال 2014 در تيم بارسا تضمين مي کرد.
او در فصل 2009-2010 با به جا گذاشتن بهترين رکوردها در تاريخ ورزشياش، سومين جايزه زامورا را کسب کرد؛ در 38 بازي ليگ، او تنها 24 گل دريافت کرد (ميانگين 0.63 گل در هر بازي). دروازبان افسانهاي بارسا، آنتوني رامايتز، تنها دروازبان بارساست که بيشتر از وي موفق به کسب جايزه زامورا شده است (5 بار).
وي با عملکرد خوب خود در سطح باشگاهي، موفق به پوشيدن پيراهن دروازباني تيم ملي در جام جهاني 2010 شد، اگرچه در فرآيند قهرماني اسپانيا در اين تورنمنت، حتي يک دقيقه هم به بازي گرفته نشد.
خصوصيات
يکي از مواردي که بايد توجه ويژهاي نسبت به آن داشته باشيم، اين است که او پس از سپري کردن اولين فصل حضور در بارسا، در فصل دوم فراتر از تواناييهايش ظاهر شد؛ وي در حال حاضر يک دروازبان تراز اول است و با وجود سن کمش، تجربه هاي فراواني دارد.
افتخارات
بارسلونا
2010/11 سوپرکاپ اسپانيا
2009/10 ليگ اسپانيا
10/2009 جام باشگاه هاي جهان
10/2009 سوپرکاپ اروپا
10/2009 سوپرکاپ اسپانيا
09/2008 ليگ قهرمانان اروپا
09/2008 لاليگا
09/2008 جام حذفي
07/2006 سوپرکاپ اسپانيا
06/2005 ليگ قهرمانان
06/2005 لاليگا
06/2005 سوپرکاپ اسپانيا
05/2004 لاليگا
تيم ملي اسپانيا
جام جهاني 2010
افتخارات فردي
2009/10 جايزه زامورا در ليگ اسپانيا
2008/09 جايزه زامورا در ليگ اسپانيا
2004/05 جايزه زامورا در ليگ اسپانيا
"حیف نمیشه به عقب برگردیم به شبای پرسه و در به دری
کافه چی دکمه ی برگشتو بزن به روزای خوب کافه لوتی "
ارسالها: 6561
#69
Posted: 15 May 2013 12:38
زندگی نامه خوزه مورینیو
خوزه ماريو داوس سانتوس مورينيو فليكس معروف به خوزه مورينيو متولد 26 ژانويه 1963 در ستوبال يك مربي پرتغالي فوتبال است. او مدتها مربي باشگاه چلسي بود ولي روز بيستم سپتامبر 2007 اين باشگاه را ترك كرد. مورينيو در چهار ليگ متوالي (دو ليگ در پورتو و دو ليگ در چلسي) توانست تيم خود را در صدر باشگاهها قرار دهد و در دو سال متوالي (2005-2004) از سوي فدراسيون بينالمللي فوتبال لقب بهترين مربي دنيا را از آن خود كرد.
پدر مورينيو «فليكس مورينيو» يك دروازهبان و مربي پرتغالي بود و مادرش «ماريا جوليا» در مدرسه تدريس ميكرد. خانواده مورينيو همگي به فوتبال علاقهاي خاص داشتند. پدر خوانده ثروتمند خوزه، رييس باشگاه بزرگ فوتبال شهر «ستوبال» بود. خوزه از همان دوران كودكي در مديريت و برنامهريزي استاد بود و برنامه بازيهاي تيم پدرش را ترتيب ميداد.
پس از پايان تحصيلات به مدرسه آمادگي جسماني ليسبون رفت ولي مدتي بعد مادرش كه از توانايي مديريت او اطلاع داشت نام او را در مدرسه مديريت ثبتنام كرد اما خوزه از آن مدرسه خوشش نيامد و دوباره در مدرسه آمادگي جسماني شركت كرد و پنج سال بعد از آنجا مدرك گرفت.
مورينيو دوره مربيگري خود را در اسكاتلند گذراند و سپس به پرتغال برگشت و مربي ورزش يك دبيرستان شد. او مدتي در باشگاههاي كوچك و متوسط پرتغال بازي و در همان زمان تحصيل نيز ميكرد. اما در زمينه بازي توفيق چنداني نيافت. در دهه نود مدتي را به مربيگري پرداخت و پس از آن با لقب «تراديوتور» (مترجم) معروف شد چون مترجم يا مفسر «سر بابي رابسون در باشگاههاي «اسپورتينگ» و «پورتو» بود. در سال 1996 به همراه رابسون به بارسلونا رفت و همچنان مترجم او بود. پس از رفتن رابسون او همچنان در بارسلونا ماند و با جانشين هلندي رابسون يعني «لوييس ونگال» كار كرد. مورينيو انساني بينهايت بااعتماد به نفس و باشخصيت بود و همين موضوع باعث شد پيشرفت چشمگيري كند. او در كلاسهاي مربيگري و مديريت شركت ميكرد و ناگهان همه شنيدند كه او مربي تيم دوم بارسلونا شده است.
روياي او براي سرمربي شدن سرانجام در سال 2000 تحقق يافت و او مربي بنفيكا شد ولي با تغيير سرپرستي باشگاه و روي كار آمدن سرپرست جديد، مورينيو در تاريخ پنجم دسامبر 2000 بركنار شد و مربي يك تيم سطح پايين شد.
در سال 2002 مورينيو مربي باشگاه «پورتو» شد. باشگاهي كه بسيار ضعيف كار ميكرد در آن سال و تحت مربيگري مورينيو تيم سوم كشور شد و مورينيو قول داد سال آينده آن تيم را تيم اول سازد و خود تشكيل يك تيم قهرماني بدهد و همين كار را هم كرد تا جايي كه قهرمان جام باشگاههاي اروپا شد. قبل از قبول پيشنهاد چلسي براي عنوان مربيگري آن تيم، مورينيو باشگاه ليورپول را كه آن تيم هم خواستار اين مربي بود ترجيح ميداد و ميگفت: «ليورپول تيمي است كه علاقه همه را برميانگيزد ولي من به چلسي علاقه چنداني ندارم چون چلسي يك پروژه جديد با سرمايهگذاري بالاست. فكر ميكنم در چلسي اگر يك مربي برنده نشود، آبراموويچ فورا او را بركنار ميكند. به همين دليل كار در آن جا يك شغل مطمئن نيست.»
ولي سرانجام مورينيو در ژوئن سال 2004 با حقوق سالانه 2/4 ميليون يورو كه در سال 2005 به 2/5 ميليون يورو افزايش يافت به باشگاه چلسي پيوست و عنوان گرانترين مربي فوتبال را به خود اختصاص داد.روز بيستم سپتامبر 2007 و با موافقت دو جانبه، مورينيو باشگاه چلسي را ترك كرد. كمي قبل از ترك مورينيو باشگاه تشكيل جلسه داده و به اين نتيجه رسيده بود كه وقت آن است كه مربي خود را تعويض كنند. اين اقدام چلسي خشم هواداران اين تيم را برانگيخت. فرداي آن روز چلسي اعلام كرد «اورام گرنت» جايگزين مورينيو شده است. در طول چهار فصل حضور او در چلسي، او در هيچ يك از بازيهاي داخلي تيمش شكست نخورد.
خوزه مورینیو در سال ۲۰۰۸ قراردادی را با تیم اینتر میلان منعقد کرده و سمت مربیگری این تیم را بر عهده گرفته است.
بيوگرافي خوزه مورينيو
نام کامل : خوزه ماريو دوسانتوس مورينيو فليکس
نام : خوزه
نام خانوادگي : مورينيو
تاريخ تولد: 1963/7/26
محل تولد : ستوبال
قد : 80 1متر
وزن : 74 کيلو گرم
وضيت تاهل : متاهل
همسر : تمي
تعداد فرزند : يک دختر و يک پسر ، ماتيلدا و خوزه جونير
تاريخ ازدواج : 1989
تيم فعلي :اینتر
پست تخصصي : مربي و سر مربي
غذاي مورد علاقه : ماهي
افتخارات : قهرماني جام يوفا در سال 2003 وقهرماني ليگ قهرمانان اروپا در سال 2004 به همراه پورتو بزرگترين افتخار از نظر وي است .
جملاتي خواندني از مورو : کار سختي است که به آينده فکر کنيد . بازيکنان فقط مجاز اند به دوران فعلي و بازي پيش رو فکر کند .
فشار؟ فشاري وجود ندارد . تنها آدم هاي ضعيف براي توجيه اشتباهات هميشگي خود ، از فشار نام مي برند . در فوتبال هيچ فشاري وجود ندارد .
همه مي خواهند چلسي شکست بخورد . اگر اين اتفاق چند بار پياپي رخ دهد در انگستان تعطيل رسمي اعلام مي شود .
ما به خاطر قدرت اقتصادي در صر جدول ليگ انگلستان قرار نگرفتيم . فقط به اين خاطر در رتبه اول جاي داريم که من به سختي براي موفقيت قرار تلاش مي کنم .
"حیف نمیشه به عقب برگردیم به شبای پرسه و در به دری
کافه چی دکمه ی برگشتو بزن به روزای خوب کافه لوتی "
ارسالها: 6561
#70
Posted: 15 May 2013 12:42
بیوگرافی گواردیولا
جوزپ گوارديولا اي سالا با نام مستعار پپ، در 18 ژانويه سال 1971 در سانتاپدرو در باگس اسپانيا به دنيا آمد.
وي از سال 1984 در باشگاه بارسلونا بوده و پيش از آن در خيمناستيك دمان رسا بازي ميكرده است.
از فصل 91-1990 عضو كادر حرفهاي بارسلونا شد و در 16 دسامبر سال 1990 در 19 سالگي اولين بازي خود براي اين تيم را انجام داد. يك سال و نيم بعد توانست به اولين موفقيت بينالمللياش با بارسا دست يابد.
در 20 مه 1992 با گلي كه رونالد كومان هلندي در وقت اضافه به ثمر رساند، توانست با بارسلونا در فينال ليگ قهرمانان اروپا بر سمپدوريا جنوا از ايتاليا غلبه كرده و جام قهرماني را در ورزشگاه ويمبلي لندن بالاي سر ببرد. قبل از آن هم در سال 1991 قهرمان اسپانيا شده بود. آنها دو هفته پس از قهرماني در جام باشگاههاي اروپا، دوباره قهرمان ليگ اسپانيا، لاليگا شدند. وي در سالهاي 1993، 1994، 1998 و 1999 بازهم عناوين قهرماني را به كلكسيون افتخاراتش اضافه كرد.
در سپنامبر سال 2001، پس از 17 سال بازي در پست هافبك در بارسلونا به برشا كالچو ايتاليا پيوست و سال 2002 به آ.اس.رم منتقل شد. از ژانويه 2003 تا تابستان آن سال دوباره براي برشا به ميدان رفت. دوران او در ايتاليا با بدشانسي همراه بود. وي به اتهام دوپينگ، مدت زيادي را در محروميت به سر برد و نتوانست در سري A درخششي داشته باشد. پس از بازي مقابل پياچنزا در 21 اكتبر سال 2001 و ديدار با لاتزيو رم در 4 نوامبر همان سال، آثار ماده ناندرولون در بدن وي پيدا شد. به دنبال آن وي به اتهام دوپينگ با چهار ماه محروميت از فوتبال مواجه شد.
وي در سال 2005 به عنوان اولين فوتباليست به خاطر دوپينگ به هفت ماه زندان و پرداخت 9000 يورو جريمه نقدي محكوم شد. اما از آنجايي كه وي فرجامخواهي كرد و نيزهيچ سابقه كيفري نداشت، تا زمان تشكيل دادگاه تجديد نظر آزاد ماند. او سپس از تمام موارد اتهام دوپينگ تبرئه شد.
براي فصل 04/2003 به ايتاليا پشت كرد و دو سال در الاهلي قطر بازي كرد. تابستان سال 2005 براي بار اول فعاليت فوتبالياش را پايان داد.
سال 2006 دوباره به صحنه فوتبال بازگشت و اين بار براي تيم دورادوس ده سينالوآ، تيم دسته سومي آن زمان مكزيك به ميدان رفت. در پايان فصل، اين تيم به ليگ پريمرا ديويژن A صعود كرد. وي بعد از شش ماه بازي در آمريكاي لاتين، بالاخره از فوتبال خداحافظي كرد.
تيم ملي
گوارديولا با تيم ملي اسپانيا در سال 1992 مدال طلاي المپيك را به دست آورد. پس از آن در بازي تيم ملي الف اسپانيا در 14 اكتبر 1992 در برابر ايرلند شمالي در مسابقات مقدماتي جام جهاني كه به تساوي بدون گل انجاميد، حضور يافت. وي در جام جهاني 1994 و جام ملتهاي 2000 اروپا شركت داشت، اما در جامهاي جهاني 1998 و 2002 به دليل مصدوميت از ناحيه زانو نتوانست حاضر شود. آخرين بازي ملي او در 14 نوامبر سال 2001 در مقابل مكزيك بود كه اسپانيا با يك گل به پيروزي رسيد. او در 47 بازي ملي،5 گل به ثمر رساند.
سرمربي
در ماه مه سال 2008، خوان لاپورتا، رئيس باشگاه بارسلونا اعلام كرد كه گوارديولا براي فصل 09-2008 به عنوان سرمربي جانشين فرانك ريكارد هلندي خواهد شد.
گوارديولا پيش از آن از سال 2007مربي تيم B كاتالانها بود و در آغاز ماه ژوئن سال 2008 به عنوان جانشين ريكارد كه اخراج شده بود، معرفي گرديد. او كه قراردادي دو ساله با بارسا به امضاء رسانيده، با 37 سال سن، سومين مربي جوان تاريخ باشگاه بارسلونا است.
"حیف نمیشه به عقب برگردیم به شبای پرسه و در به دری
کافه چی دکمه ی برگشتو بزن به روزای خوب کافه لوتی "