ارسالها: 303
#13
Posted: 24 May 2011 21:26
sexchat_69: من وقتی صبح همون روز تو سایت فوتبال 3 خوندم نمیدونستم چیكار كنم و چی بگم. گریم گرفت. واقعا حیف بود. هنوزم بعد گذشت 2 روز یادم میوفته ناراحت میشم و میگم حیف بود.
میدونید چرا حیف بود؟ چون 1 آدم درست و حسابی تو فوتبال ایران بود كه اونم رفت...
جالبم اینكه همه دوستش داشتن. هم استقلالی ها و هم پرسپولیسی ها...
ناصر خان همیشه دوستت داریم. روحت شاد و یادت گرامی باد
مرد بزرگ و قابل احترامی بود.یادش جاودان باد
پاينده ايران/نابود خرافات
ارسالها: 8724
#15
Posted: 2 Jun 2011 15:33
فشار سیما به فردوسی*پور بخاطر پیراهن مشکی !
قهر عادل فردوسی*پور سبب شد تا این هفته مزدک میرزایی در فاصله یک شبانه*روز، دو مسابقه فوتبال را گزارش كند!
پارس توریسم نوشت: شنیده می**شود سیاه* پوشیدن مجری محبوب نود طی برنامه هفته گذشته*اش كه با حاشیه*های زیادی همراه شد، چنان با واكنش منفی مسؤولان شبكه سه مواجه بوده و فردوسی*پور تحت فشار قرار گرفته كه تلافی*اش را یكشنبه*شب گذشته در آورد!
فردوسی*پور دوشنبه هفته پیش به مناسبت درگذشت ناصر حجازی برای به تن كردن لباس مشكی پافشاری زیادی كرد و علی*رغم مخالفت مسؤولان تا آخرین لحظات، حرف خود را به كرسی نشاند. با این وجود، گویا پس از پخش برنامه او با عتاب مسئولان مواجه شده و همین امر دلخوری او را در پی داشته است. تا جایی كه یكشنبه*شب با خودداری از انجام گزارش دیدار تیم*های فوتبال پیروزی و سپاهان از رقابت*های جام حذفی، موجب شد بر خلاف روال تلویزیون، مزدک ناخواسته جایگزین او شود.
در صورتی كه طبق برنامه*ریزی*ها، مزدک شب قبل از آن بازی منچستریونایتد و بارسلونا را گزارش كرده بود و طبعاً نمی*توانست بازی فردا شب را نیز گزارش كند.
هر چند تهیه*كننده برنامه «فوتبال برتر» كه این دیدار در قالب آن پخش شد، طی گفت*وگویی با یكی از نشریات، در این باره تنها به این جمله اكتفا كرده كه آن شب فردوسی*پور برایش كاری پیش آمد و ممكن است این مسأله برای هر كسی اتفاق بیفتد(نقل به مضمون).*
با این وصف و با توجه به پخش برنامه نود در دوشنبه شب گذشته،* به نظر می*رسد عادل دلخوری را كنار گذاشته است!
شاید هم به قول ظریفی این اتفاق باعث شود كه در آینده فردوسی*پور هم به تأسی از رضا صادقی دیگر مشكی نپوشد!
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#16
Posted: 3 Jun 2011 08:29
عامل مرگ مرحوم حجازی مشخص شد
یکی از اعضای تیم معالج مرحوم ناصر حجازی گفت:مصرف دخانیات مهمترین عامل ابتلا به سرطان ریه و در نتیجه سبب مرگ اسطوره فوتبال ایران، ناصر حجازی شد.
یکی از پزشکان معالج مرحوم ناصر حجازی در گفت و گو با پانا اظهار داشت: درگذشت ناصر حجازی ضایعه اسفناکی برای ایرانیان به ویژه جامعه ورزشی کشور بود و همه گروهها و اقشار جامعه را منقلب و متاسف کرد.
محمد رضا مسجدی با بیان اینکه مرگ حجازی در کنار غم و تاسف، دارای پیام مهم است، اظهار داشت: پیام مهم اینکه جوانان و نوجوانان از دخانیات و دام سیگار و قلیان دوری کنند و به سوی ورزش حرکت کنند تا در تمام عمر سلامت و ایمن باشند.
وی به علت مرگ حجازی اشاره کرد و افزود: ناصر حجازی سیگاری بود و پیش از بیماری اش روزانه دو پاکت سیگار مصرف می کرد . مصرف زیاد سیگار سبب برزو سرطان ریه و نهایتا منجر به مرگ ناصر حجازی شد.
وی خاطر نشان کرد: ضایعه اسفناک مرگ حجازی برای جامعه ورزشی کشور به ویژه جوانان و نوجوانان پندی دارد که جوانان باید از استعمال مواد دخانی به شدت پرهیز کنند.
یکی از پزشکان معالج ناصر حجازی تاکید کرد:جوانان برای ارتقای سلامت باید از استعمال سیگار بپرهیزند چرا که مصرف سیگار نه تنها سود و فایده ای ندارد بلکه از مضرات فراوانی برخوردار است.
گفتنی است ؛مرحوم ناصر حجازی یکی از بزرگان و پیشکسوتان عرصه ورزش بوده و برای بسیاری از جوانان کشور الگویی ورزشی و دوست داشتنی به حساب می آمد.درگذشت ناصر حجازی بسیاری از دوستداران دنیای ورزش را در غم و اندوه فرو برد.
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#17
Posted: 6 Jun 2011 03:51
پیام قدردانی آتیلا از همدردی مردم با خانواده وی بمناسبت برگزاری مراسمهای یادبود ناصر حجازی
بعد از درگذشت ناصر حجازی ، مراسمهای یادبود بسیاری در شهرهای مختلف ایران همچون اهواز ، رشت ، آمل و...و حتی کشورهای مختلف مثل اطریش، آمریکا و.. برگزار شده و خواهد شد.
آتیلا حجازی و سایر اعضای خانواده در این مدت بجز مراسم شهر اهواز ، امکان حضور در سایر مراسمها را نداشتند .از اینرو آتیلا نماینده خانواده حجازی اینگونه مراتب قدردانی از همدردی مردم با خانواده حجازی را ابراز کرد :
هموطنان فهيم و مهربان ايران زمين در سراسر دنیا، با درود بر شما
از عشقتان به ناصر حجازی و ابراز همدردي و همراهي با خانواده وی صمیمانه سپاسگذاریم.دوست داشتیم تا در تمامی مراسمهای یادبود برگزار شده حضور داشته باشیم تا از وجود گرم و خالصانه شما به رغم سختی دوری عزیزمان آرامش بیشتری بگیریم، اما امکان پذیر نبوده است. دست تك تك شما عزيزان را ميفشاریم و اميدواریم در زندگی همواره سلامت ، شاد و موفق باشید که این مهم خواسته و آرزوی قلبی ناصر حجازی نیز بوده است .
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#18
Posted: 6 Jun 2011 03:55
کسب مجوز کتبی جهت ساخت ترانه ، چاپ و انتشار کتاب، ساخت فیلم و... از زندگی ناصر حجازی
بعد از درگذشت ناصر حجازی ، شنیده شده است که عزیزان بسیاری قصد ساخت ترانه ، چاپ و انتشار کتاب، ساخت فیلم و... از زندگی ناصر حجازی را دارند.از آنجا که خانواده حجازی قصد دارد تا با بهترین کیفیت نسبت به موارد بالا اقدام نما ید ، دوستانی که تصمیم به انجام چنین کارهایی و هر آنچه مربوط به ناصر حجازی می گردد را دارند، درخواست می شود تا با نماینده قانونی خانواده حجازی صحبت نمایند تا در صورت موافقت و کسب مجوز کتبی اقدام لازم را انجام دهند .در صورت انجام کار بدون کسب موافقت و مجوز کتبی برابر مقررات قانونی کشور برخورد خواهد شد و خانواده حجازی مطابق حقی که به نماینده خود داده اند ، دخالتی نخواهند کرد.برای چگونگی ارتباط با نماینده قانونی خانواده حجازی می توانید با شماره تماس مدیریت پرتال شخصی ناصر حجازی ارتباط برقرار نمایید.
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#19
Posted: 6 Jun 2011 15:16
آخرین تجربه حمید عسگری از دیدارش با ناصر حجازی
آخرین تجربه حمید عسگری از دیدارش با ناصر حجازی -
برای کسب موقعیت بهتر، دست کسی را نبوس...
آخرین تصویری که از حضور ناصر حجازی در دفتر باشگاه استقلال در ذهن مانده، حضور توام او و حمید عسگری، خواننده پر طرفدار موسیقی پاپ است که این حضور توام به گفتگوی جالبی تبدیل شد که فردای همان روز در روزنامه باشگاه استقلال، به چاپ رسید. در این روزهایی که همه جامعه خبری ایران، تحت تاثیر خبر درگذشت ناصر حجازی است، «حمید عسگری» بهترین گزینهای بود که میشد سراغش رفت و با او در مورد این بزرگ مرد، گپ زد.
شما آخرین هنرمندی بودید که در یک گفتگوی دو نفره با ناصر حجازی، در دفتر باشگاه استقلال حضور داشتید. بعد از آن گفتگو، نگاهتان به آینده حجازی چطور بود؟ چقدر خوش بین بودید؟
آن زمان (حدود یک ماه پیش) حال ناصرخان خیلی بد نبود و سرحال به نظر میرسیدند. اما نکتهای که برای خود من هم قابل توجه بود، روحیه بالای ایشان بود که به شدت من را تحت تاثیر قرار داد. ایشان با روحیه بالا در مورد آینده و هدفهایش صحبت میکرد و بسیار به با انرژی در مورد موفقیتهای آیندهاش حرف میزد. ترازدی آن دیدار برای من، زمانی بود که ایشان میخواستند بلند شوند و این بلند شدن در سه مرحله و به سختی اتفاق افتاد. برای من این صحنه خیلی دردناک بود. قهرمان همه زندگی من که همیشه نمادی از صلابت و قدرت بود، حالا رو به روی من..... همیشه عادت داشتیم که ایشان را در اوج ببینم ولی آن صحنهها برای من خیلی دلخراش بود.
خبر فوت ایشان را چه کسی به شما داد؟
خانم صمدی، خبرنگار روزنامه باشگاه استقلال.
دوست دارم اولین عکس العملتان در آن لحظه را بدانم.
البته من پشت فرمان بودم. این خبر برای من فرقی با آخر دنیا نداشت. انگار پدرم را از دست داده بودم. هنوز گوشی را قطع نکرده بودم که اشکم در آمد. لحظات دردناکی بود. هیچ جوره نمیتوانم احساساتم را مهار کنم.
اولین تصویر ذهن شما پس از شنیدن این خبر چه بود؟
لحظاتی را که در دفتر باشگاه استقلال گذرانده بودیم در جلو چشمانم ظاهر میشدند. تک تک صحبتهایی را که رد و بدل شده بود، داشت تکرار میشد. زیاد لحظات جالبی نبود آن لحظه.
من به خوبی خبر دارم که شما ابتدا ترتیب ملاقات حضوریتان در بیمارستان کسری و در روزهای آخر بستری شدن حجازی را داده بودید ولی به محض قطعی شدن این قرار، نتوانستید حضوری به عیادت ایشان بروید. ماجرای آن روزهایتان چه بود. شنیده شد که حال و روز خوبی نداشتید.
ببین من خوب یا بد، یک اخلاقی دارم که تحمل دیدن قهرمانهایم را در شرایط بد و ناگوار ندارم. قهرمانهایم همیشه برای من بزرگ و دست نیافتنیاند و شکوه و عظمتشان را همیشه به یک شکل عجیب و غریبی در ذهن دارم و برایم محترماند. من به خاطر عشق بیحد و حصری که به آقای حجازی داشتم استقلالی شدم. اصلا من بیشتر از اینکه استقلالی باشم، ناصرخانی بودم. حالا نمیتوانستم بزرگترین قهرمان رویاهایم را روی تخت ببینم. میدانستم که اگر بروم و از نزدیک ببینمشان، حالم خراب خواهد شد و نمیتوانم احساسات خود را کنترل کنم. من حتی وقتی تلفنی با ایشان صحبت کردم، بغض راه گلویم را گرفته بود. جالب اینجا بود که ایشان داشتند به من دلداری میدادند و من فقط گوش میکردم و گریه میکردم....
و در مراسم تشییع شرکت نکردید.
نه، اصلا. نمیتوانستم حتی به آن فکر کنم. حتی فکر کردن به اینکه در این مراسم حضور داشته باشم هم دردناک بود برای من. من هنوز هم نمیتوانم باور کنم که ناصرخان دیگر پیش ما نیست.
در آخرین دیداری که با ایشان داشتید، کدام جمله ایشان هنوز هم در ذهنتان مانده. جملهای که قطعا بر این باوراید که هرگز از یاد نخواهید برد؟
از پلههای باشگاه که پائین میآمدیم ناصر خان به من گفت: «برای کسب موقعیت بهتر، دست کسی را نبوس...»هنوز هم آن لحنشان را در آن لحظه فراموش نکردهام و در ذهنام است.
جملهای هم بوده که شما این روزها حسرت گفتن آنرا به خود ناصرخان در دلتان حس کنید؟
نه خوشبختانه. من آنروز جزء به جزء و کلمه به کلمه عشقم را خیلی مفصل به ایشان ابراز کردم و از این موضوع خوشحالم که زمانی این ابراز عشق اتفاق افتاده که ایشان در بین ما بودند. آن روز را هرگز از یاد نخواهم برد.
فکر میکنید بزرگترین دلیلی که بخاطرش حجازی تا این حد بین مردم محبوب شد، چه بود؟
بعضیها که شامل اهالی ورزش و سینما و حتی موسیقی هم میشوند، برای پیشرفت در کارشان سعی میکنند به راههای غیر انسانی دست بزنند. همه کار برای بالا رفتن و پیشرفتشان انجام میدهند. ولی ناصر حجازی با شایستگی و بدون هیچ زد و بندی، به آنجایی که لیاقتاش را داشت، رسید. بارها پیش آمده بود که حجازی میتوانست سمت و نقام بالاتری را از آن خود کنند ولی چون ایشان انسانی نبودند که «بله قربان گو» باشند، آن پستها را از دست دادند. مردم ما شعور و درک بالایی در این جور موارد دارند. چرا مردم ما در مورد امیر قلعه نویی که حتی چندین بار استقلال را قهرمان کرده، چنین حسی ندارند؟ من حاضرم قسم بخورم که اگر در برنامه نود یک نظر سنجی در این مورد راه بیفتد هرگز به محبوبیت حجازی نخواهند رسید. چون ایشان هیچوقت سالم کار نکردهاند و برای به دست آوردن موفقیتهای بزرگ به هر روشی و هر کاری دست میزنند. خوشحالم که حجازی تا آخرین لحظه در برابر همه ایستاد و قهرمانانه با همه وداع کرد. همه آنهایی که برای او گریه کردند، بخاطر همین خصوصیات خاصاش بود که تا همیشه در یادها خواهد ماند. آتیلا هم به این موضوع رسید و همین جمله من را گفت. بابت این قضیه حداقل، خوشحالم.
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***