ارسالها: 23330
#91
Posted: 3 Nov 2013 21:53
امپراتوران بیزانس
امپراتوری بیزانس قبل از تقسیم روم
کنستانتین یکم · کنستانتین دوم · کنستانس یکم · کنستانتیوس دوم با وترانیو · ژولیان · ژوویان · والنتینیان یکم · والنس · گراتیان · والنتینیان دوم · تئودوسیوس یکم
امپراتوری بیزانس ( روم شرقی ) ۳۹۵ تا ۱۰۲۴
آرکادیوس · تئودوسیوس دوم · مارسیانوس · لئوی یکم · لئوی دوم · زنو · باسیلیسکوس · آناستاسیوس یکم · ژوستین یکم · ژوستینیان یکم · ژوستین دوم · تیبریوس دوم کنستانتین · موریس · فوکاس · هراکلیوس · کنستانتین سوم · هراکلوناس · کنستانس دوم · کنستانتین چهارم · ژوستینیان دوم · لئونتیوس · تیبریوس سوم · فیلیپیکوس · آناستاسیوس دوم · تئودوسیوس سوم · لئوی سوم · کنستانتین پنجم · آرتاباسدوس · لئوی چهارم · کنستانتین ششم · ایرنه · نیکهفوروس یکم · استائوراکیوس · میخائیل یکم · لئوی پنجم · میخائیل دوم · تئوفیلوس · میخائیل سوم · باسیلیوس یکم · لئوی ششم · الکساندر · کنستانتین هفتم · رومانوس یکم · رومانوس دوم · نیکهفوروس دوم · ژان یکم · باسیلیوس دوم · کنستانتین هشتم · زوئه مقدونی · رومانوس سوم · میخائیل چهارم · میخائیل پنجم · کنستانتین نهم · تئودورای مقدونی · میخائیل ششم · ایزاک یکم · کنستانتین دهم · رومانوس چهارم · میخائیل هفتم · نیکهفوروس سوم · آلکسیوس یکم · ژان دوم · مانوئل یکم · آلکسیوس دوم · آندرونیکوس یکم · ایزاک دوم · آلکسیوس سوم · آلکسیوس چهارم · نیکولائوس کانابوس · آلکسیوس پنجم
امپراتوری نیکائهآ ۱۰۲۴ تا ۱۲۶۱
کنستانتین لاسکاریس · تئودور یکم · ژان سوم · تئودور دوم · ژان چهارم
امپراتوری بیزانس ۱۲۶۱ تا ۱۴۵۳
میخائیل هشتم · آندرونیکوس دوم · میخائیل نهم · آندرونیکوس سوم · ژان پنجم · ژان ششم · متئو کانتاکوزنوس · آندرونیکوس چهارم · ژان هفتم · آندرونیکوس پنجم · مانوئل دوم · ژان هشتم · کنستانتین یازدهم · دمیتریوس · توماس · آندرئاس
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#92
Posted: 3 Nov 2013 21:55
کنستانتین یکم
کنستانتین یکم یا کنستانتین بزرگ متولد در سال ۲۷۲ و مرگ در ۲۶ ژوئن ۳۳۷ (میلادی)، امپراتور روم بود.
او توانست ژرمنهای ویزیگوتها را شکست بدهد. همچنین طی فرمان میلان در سال ۳۱۳ (میلادی)، مسیحیت را مذهب رسمی روم کرد و در کنار آن به مذاهب دیگر آزادی داد. او مجامع مذهبی کنگره آرل و کنگره نیقیه را به منظور حفظ وحدت در مسیحیت تشکیل داد. او در اواخر عمر بدست یک اسقف آریوسی غسل تعمید داده شد.
کلیسای مرقد مقدس، به دستور کنستانتین در شهر اورشلیم بنا شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#93
Posted: 3 Nov 2013 22:00
کنستانتین دوم
کنستانتین دوم با نام کامل فلاویوس کلودیوس کنستانتینوس (زادهٔ ۳۱۶ - درگذشتهٔ ۳۴۰) امپراتور روم از ۳۳۷ تا ۳۴۰ بود.
سالهای آغازین و مقام سزاری
کنستانتین دوم، دومین پسر کنستانتین یکم و فاوستا بود و در تابستان ۳۱۶ (تاریخ احتمالی) در آرله (در فرانسه امروزی) زاده شد و همچون دیگر برادرانش به عنوان یک مسیحی پرورش یافت. پدرش کنستانتین او را در یکم مارس ۳۱۷ به مقام سزاری رساند و کنستانتین دوم در همان سنین جوانی در نبردهای گوناگونی همچون لشکرکشی سال ۳۲۳ کنستانتین یکم علیه سرمتیها شرکت جست و در ۳۳۲ فرماندهٔ میدان بههنگام لشکرکشی پدرش علیه گوتها بود.
کنستانتین دوم تا پیش از ۳۳۵ ازدواج کرد اما نام همسرش معلوم نیست. او همچنین دربار خود را در گل تا پیش از مرگ پدرش در ۳۳۷ داشت.
امپراتوری و مرگ
پس از آن که کنستانتین یکم در ۳۳۷ درگذشت، کنستانتین دوم و برادرانش کنستانس یکم و کنستانتیوس دوم هریک با کسب عنوان آگوستوس به تقسیم امپراتوری بین خود پرداختند و کنستانتین دوم فرمانروای بریتانیا، گل و اسپانیا شد.[۲] او کمی بعد مدعی سرزمینهای ایتالیا و آفریقا که در حاکمیت برادرش کنستانس قرار داشت شد و در ۳۴۰ به طور ناگهانی ایتالیا را مورد تاخت و تاز خود قرار داد. او و سپاهیانش پس از نفوذ به آکیلیا با پیشقراولان ارتش کنستانس روبرو شدند و کنستانتین دوم در جنگی که بین دو سپاه درگرفت کشته شد.
دوران ۳۳۷-۳۴۰
زادروز تابستان ۳۱۶
زادگاه آرله
مرگ ۳۴۰
محل مرگ آکیلیا
پیش از کنستانتیوس دوم
پس از کنستانتین یکم
دودمان کنستانتینی
پدر کنستانتین یکم
مادر فاوستا
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#94
Posted: 3 Nov 2013 22:05
کنستانس یکم
کنستانس با نام کامل فلاویوس یولیوس کنستانس (زادهٔ ۳۲۰ یا ۳۲۳ - درگذشتهٔ ژانویه ۳۵۰) امپراتور روم از ۳۳۷ تا ۳۵۰ بود.
سالهای آغازین و رسیدن به قدرت
کنستانس کوچکترین پسر کنستانتین یکم و فاوستا بود. او که با آموزههای مسیحی پرورش یافته بود در ۲۵ دسامبر ۳۳۳ از سوی پدرش به عنوان سزار معرفی شد.کنستانتین یکم در ۳۳۷ درگذشت و کنستانس و دو برادر دیگرش کنستانتین دوم و کنستانتیوس دوم، پس از موافقت با اعدام دالماتیوس و هانیبالیانوس، خواهرزادگان و در عینحال دیگر جانشینان کنستانتین، به طور مشترک با دریافت عنوان آگوستوس به امپراتوری روم رسیدند. آنها در نخستین هفتهٔ سپتامبر ۳۷۷ در پانونیا با یکدیگر دیدار کرده و سرزمینهای امپراتوری را بین خودشان تقسیم کردند. قلمرو فرمانروایی کنستانس درابتدا و در مقایسه با دو برادر دیگرش تقریباً کوچک بود و تنها شامل ایتالیا و آفریقا میشد اما پس از دیدار سه برادر در پانونیا، ادارهٔ منطقهٔ بالکان و قسطنطنیه نیز به او داده شد.
درگیری با کنستانتین دوم
دریافت قلمروهای بیشتر بر قدرت کنستانس افزود و این موضوع به تیرگی روابط بین او و برادر بزرگترش کنستانتین دوم انجامید چرا که چیزی به قلمرو او در غرب افزوده نشده بود. در عینحال کنستانس از پذیرش کنستانتین به عنوان امپراتور ارشد سر باز میزد و این به بدتر شدن روابط بین آن دو میافزود.
کنستانس با وخیمتر شدن اوضاع، اداراهٔ تراکیه و قسطنطنیه را در ۳۳۹ بهعنوان باج به دیگر برادرش کنستانتیوس دوم بازگرداند تا بدیت ترتیب حمایت او را بدست آورد. سرانجام این بحران در ۳۴۰ به اوج خود رسید و هنگامی که کنستانس مشغول سرکوب قبایل دانوبی در آن منطقه بود، کنستانتین دوم با استفاده از موقعیت به ایتالیا حمله کرد. کنستانس فوراً گروهی از پیشقراولان سپاه خود را به مقابله با برادرش فرستاد و کنستانتین دوم در این جنگ شکست خورده و کشته شد. با مرگ کنستانتین دوم در آکیلیا، سرزمینهای تحت فرمان او نیز به کنستانس رسید.
مذهب
کنستانس و کنستانتیوس دوم از پیروان مسیحیت بودند. آن دو در ۳۴۱ فرمانی را مبنی بر ممنوعیت قربانیدادن برای بتها صادر کردند و یک سال بعد نسبت به تخریب بتکدهها هشدار دادند. با این وجود دو برادر از نظر دیدگاههای مذهبی با یکدیگر تفاوت داشتند. کنستانتیوس دوم پیرو آریانیسم (یکی از شاخههای مسیحیت) بود و کنستانس آنرا همچون پدرشان کنستانتین یکم کفرآمیز میدانست. این موضوع باعث بروز درگیریهایی بین آن دو شده بود و بیم آن میرفت که جنگی تمام عیار بینشان درگیرد. اما دو برادر سرانجام در ۳۴۶ توافق کردند که بدون توجه به مذهب یکدیگر به زندگی صلحآمیز در کنار هم ادامه دهند.
کنستانس به عنوان یک امپراتور مسیحی همچون پدرش به ترویج مسیحیت همت گماشت اما در مقابل به ضدیت و سرکوب بتپرستان، یهودیان و مسیحیان دوناتوسی در آفریقا پرداخت.
شورش ماگننتیوس و مرگ
کنستانس در ۳۴۱ با موفقیت از قلمروش در مقابل حملهٔ فرانکها دفاع کرد و دو سال بعد به بریتانیا رفت (او آخرین امپراتور مشروعی بود که از آن سرزمین دیدار کرد).
با این وجود کنستانس در بین سپاهیانش محبوب نبود و همین موضوع به سرنگونیش انجامید. در ژانویهٔ ۳۵۰، ماگننتیوس که پیشتر بردهٔ کنستانتس بود و سپس به فرماندهی سپاه او رسیده بود علیه او در آگوستودونوم (آتون امروزی در فرانسه) شورید و خود را امپراتور خواند. کنستانس مجبور به فرار به اسپانیا شد اما در بین راه گرفتار یکی از مأموران ماگننتیوس به نام گایسو گردید و به دست او کشته شد.
دوران ۳۳۷-۳۵۰
زادروز ۳۲۰ یا ۳۲۳
مرگ ۱۸ ژانویه ۳۵۰
محل مرگ گل
پیش از کنستانتیوس دوم
پس از کنستانتین یکم
دودمان کنستانتینی
پدر کنستانتین یکم
مادر فاوستا
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#95
Posted: 3 Nov 2013 22:14
کنستانتیوس دوم
فلاویوس یولیوس کنستانتیوس (زادهٔ ۷ اوت ۳۱۷ - درگذشتهٔ ۳ نوامبر ۳۶۱) ملقب به کنستانتیوس دوم امپراتور روم از ۳۳۷ تا ۳۶۱ بود. او در ابتدا حکومت را به طور مشترک با برادرانش کنستانتین دوم (مرگ ۳۴۰) و کنستانس یکم (مرگ ۳۵۰) در اختیار گرفت اما پس از آنها به تنهایی از ۳۵۳ تا ۳۶۱ بر روم فرمان راند.
کنستانتیوس پسر کنستانتین یکم و فاوستا بود و در ۸ یا ۱۳ نوامبر ۳۲۴ از سوی پدرش به عنوان سزار انتخاب و تا ۹ سپتامبر ۳۳۷ با این عنوان در خدمت کنستانتین یکم بود. او در ۳۳۲ و هنگامیکه برادرش کنستانتین دوم در دانوب درگیر جنگ بود به گل فرستاده شد. او سپس با نخستین همسرش که دخترِ عمویش یولیوس کنستانتیوس بود ازدواج کرد. کنستانتین یکم در ۳۷۷ درگذشت و کنستانتیوس دوم که درگیر نبردی در شرق بود به سرعت خود را به قسطنطنیه رساند تا آمادهسازیهای لازم برای مجلس ترحیم پدرش را انجام دهد.
امپراتوری مشترک
پس از مرگ کنستانتین، کنستانتیوس دوم همراه با دو برادرش کنستانتین دوم و کنستانس یکم بر تخت امپراتوری نشست. اما این تغییر قدرت بدون خونریزی نبود و دو جانشین دیگر کنستانتین به نامهای دالماتیوس و هانیبالیانوس که از سوی او برای جانشینی مشترک انتخاب شده بودند به قتل رسیدند. سربازان همچنین شمار دیگری از اعضای خانوادهٔ کنستانتین از جمله برادر ناتنیش کنستانتیوس (پدر امپراتور بعدی ژولیان) را کشتند. تنها افراد مذکر خانواده که از این کشتار جان سالم به در بردند ژولیان و برادر ناتنیش گالوس بودند. تصور بر این است که کنستانتیوس دوم پشت این کشتارها بوده باشد بویژه که ژولیان طی نامهای به آتنیها بهروشنی کنستانتیوس را قاتل پدرش معرفی میکند.
سه برادر امپراتوری روم را بین خود تقسیم کردند و بخش شرقی امپراتوری شامل تراکیه، مقدونیه، یونان، آسیا و مصر به کنستانتیوس دوم رسید. با کشته شدن کنستانس یکم به دست نیروهای ماگننتیوس در ۳۵۰ سرزمینهای تحت فرمان او به کنستانتیوس دوم رسید. این سرزمینها در عین حال شامل سرزمینهای کنستانتین دوم که پس از کشته شدنش در جنگ علیه کنستانس در ۳۴۰ به او رسیده بود نیز میشد.
نخستین جنگ با ایران
ایران و روم به مدت ۴ دهه با یکدیگر در صلح بودند اما شاپور دوم، پادشاه ساسانی پس از مرگ کنستانتین یکم در ۳۳۸ به روم حمله کرد و این حملات تقریباً به طور کامل بر روی دژ استراتژیک رومیها در میانرودان متمرکز بود. شاپور سه بار اقدام به محاصرهٔ شهر نصیبین که این دژ در آنجا واقع شده بود کرد اما نتوانست آن را تسخیر نماید. در ۳۴۸ دو کشور درگیر نبرد سنجار شدند که با پیروزی رومیان به پایان رسید.
جنگهای شاپور دوم و کنستانتیوس دوم تا ۳۵۰ ادامه یافت و علیرغم سرنوشتساز نبودشان بسیار خونبار بودند.
دوران امپراتوری به تنهایی
کنستانتین دوم در ۳۴۰ و به هنگام حمله به ایتالیا بهدست پیشقراولان سپاه کنستانس کشته شد و کنستانس نیز در ژانویهٔ ۳۵۰ توسط نیروهای ماگننتیوس که خود را امپراتور نامیده بود به قتل رسید. بدین ترنیب کنستانتیوس دوم در آن زمان تنها امپراتور قانونی روم بهشمار میرفت. او در ۳۵۰ به اروپا بازگشت تا شورش دو تن از غاصبان تاج و تخت را سرکوب نماید. وترانیو، فرماندهٔ سپاه دانوب بود که قدرت را در ایلیریکوم (در غرب صربستان امروزی) در دست گرفته و بقیهٔ اروپا نیز در چنگ ماگننتیوس بود. کنستانتیوس توانست تا وترانیو را در نایسوس (نیش امروزی در صربستان) به کنارهگیری ترغیب نماید، سپس در ۳۵۱ قوای ماگننتیوس را در مورسا (اوسیجک امروزی در صربستان) در هم کوبید. کنستانتیوس در طول این درگیریها پسرعمویش گالوس سزار را به مقام فرمانداری شرق منصوب کرد. اما او حاکمی مستبد بود و کنستانتیوس او را در ۳۵۴ فرا خواند و حکم اعدامش را صادر کرد.
دومین جنگ با ایران
در ۳۵۷ کنستانتیوس دیداری از رم داشت و سپس به سمت شمال حرکت کرد تا علیه سرمتیها، سوئِویها و کوادیها در حاشیهٔ دانوب وارد جنگ شود. اما دیری نگذشت که مجبور شد بار دیگر به شرق رفته و وارد جنگ با شاپور دوم شود. شاپور بر شدت حملات خود به دژشهرهای رومیان در میانرودان افزوده بود و در ۳۵۹ توانست با پیروزی بر رومیان، آمد و سنجار را فتح نماید.
کنستانتیوس که بهشدت عقب رانده شده بود از ژولیان خواست تا بخشی از سپاه خود در غرب را به عنوان قوای کمکی برای او بفرستد. اما سربازان ژولیان از انجام این فرمان سرپیچی کردند زیرا معتقد بودند که کنستانتیوس نسبت به موفقیتهای ژولیان در غرب حسادت ورزیده و پس از پایان یافتن جنگ با ایرانیان علیه ژولیان وارد عمل خواهد شد. پس آنها علیه کنستانتیوس دوم شوریده و ژولیان را در ژانویه یا فوریهٔ ۳۶۰ امپراتور نامیدند.
شورش ژولیان و مرگ
کنستانتیوس دوم که از این شورش آگاه شده بود در ۳۶۱ نیروهای خود را از میانرودان فراخواند و برای مقابله با ژولیان که پیش از این از ۳۵۵ تا آن زمان سزار او در گل بودحرکت کرد. او در زمستان همان سال به سیلیسیا رسید اما ناگهان دچار بیماری و تبی شدید شد و در سوم نوامبر ۳۶۱ ذر Mopsucrene درگذشت. گفته میشود که کنستانتیوس برای جلوگیری از بحران جانشینی، ژولیان را جانشین خود اعلام نمود.
مذهب
کنستانتیوس دوم پس از آنکه یگانه امپراتور روم در ۳۵۳ شد تلاش نمود تا اتحادی مذهبی را برپایهٔ آریانیسم (شاخهای از مسیحیت) در سرتاسر امپراتوری بهوجود آورد. او قوانینی را علیه بتپرستی وضع نمود و دست به تبعید اسقف بانفوذ کلیسای ارتودکس اسکندریه زد. با این حال اتحادی که او خواهانش بود دوام چندانی نیافت.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#96
Posted: 5 Nov 2013 23:23
ژولیان
یولیانوس (مرتد) یا ژولین یا ژولیان (زاده:۳۳۱-مرگ:۲۶ ژوئن۳۶۳ (میلادی))امپراتور روم از ۳۶۱ تا زمان مرگش بود.
او واپسیین امپراتور غیر مسیحی روم بود و کوشید آئین قدیم را به روم بازگرداند.
منابع مسیحی از او به نام ژولینِ مرتد یاد میکنند چرا که او به مسیحیت پشت کرده بود و میکوشید تا آئینی از مکتب افلاطونیون جدید را جایگزین آن کند.
او که در کنستانتینوپول زادهشده بود، پسر یولیوس کنستانتیوس نابرادری امپراتور کنستانتین یکم بود.
تازش به ایران و پایان کار
وی در ۳۶۳ به تلافی تازش شاپور دوم به آمِد در سال ۳۵۹ به ایران تاخت و در آغاز پیروزیهایی بهدستآورد. فرماندهی سواره نظام او با ایرانیای بود، هرمز نام که به ایران پشت کردهبود. یولیانوس در پیروزیهایش از ابزار جاسوسان و خائنان بهره میبرد. او در تازش به ایران ناوگان دریایی خود را در پشت سر ویران نموده بود تا به سپاهیانش نشان دهد که راهی برای گریز نیست و باید پیروز شوند. شاپور نیز در میانرودان از شیوه رزمی زمین سوخته بهرهبرد. بدینگونه سرزمینهایی بیکاربرد به دست رومیان میافتاد و درنتیجه رومیان با گرسنگی رودررو گشتند. سرانجام در ژوئن ۳۶۳ ایرانیان که از فیل در جنگ سود میبردند، سپاه روم را در هم شکستند و یولیانوس نیز با نیزهٔ سواری نیزهدار کشتهشد.
ژولیان امپراتور روم در زیر پای اردشیر دوم، کتیبه تاج ستانی اردشیر دوم در تاق بستان
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#97
Posted: 5 Nov 2013 23:28
ژوویان
ژوویان با نام کامل فلاویوس ژوویانوس (زادهٔ درحدود ۳۳۰ یا ۳۳۱ - درگذشتهٔ ۱۷ فوریه ۳۶۴) امپراتور روم از ۳۶۳ تا ۳۶۴ بود.
زوویان در ۳۳۰ یا ۳۳۱ در سینگیدونوم (بلگراد امروزی در صربستان) زاده شد. پدرش وارونیانوس، فرماندهٔ محافظان سلطنتی کنستانتیوس دوم بود و ژوویان نیز کارش را در همان نیرو آغاز کرد. او در ابتدا زیر پرچم کنستانتیوس دوم بود و پس از او به خدمت ژولیان درآمد و در ۳۶۳ همچون پدرش به فرماندهی محافظان رسید.
رسیدن به امپراتوری و صلح با ایران
ژوویان در لشکرکشی ژولیان به پادشاهی ساسانی شرکت داشت و پس از کشتهشدن او در طول نبرد در ۲۶ ژوئن ۳۶۳ از سوی سپاهیان بهعنوان امپراتور جدید روم انتخاب شد. ژوویان برای هرچه زودتر خارج کردن سپاهیانش از ایران پیماننامهٔ صلحی را با شاپور دوم امضا کرد. بر پایهٔ این معاهده، تمام سرزمینهای رومیان در شرق رودخانه دجله همراه با شهرهای سنگارا (سنجار امروزی در عراق)، نیسیبیس (نصیبین امروزی در ترکیه)و بخش بزرگی از ارمنستان به ایران واگذار شد. برخی از همعصران ژوویان این پیماننامه را بسیار حقارتآمیز دانسته و معتقد بودند که سپاه روم بهجای عقبنشینی توانایی ادامهٔ نبرد با ایرانیان را داشت.
احیای مسیحیت
ژولیان فقید امپراتوری مرتد بود و آئین بتپرستی را باری دیگر جایگزین مسیحیت کرده بود. اما ژوویان پس از بازگشتش به روم این اقدام امپراتور پیشین را محکوم نمود و مسیحیت را دوباره به آن سرزمین بازگرداند. او که خود فردی مسیحی بود به نابودی الحاد و بتپرستی پرداخت، انجام اعمال جادوگری را ممنوع و هدیه دادن به کلیسا را احیا نمود.
مرگ
ژوویان که مدت زیادی را در شرق روم گذرانده بود و میدانست دور ماندنش از پایتخت، بویژه پس از امضای عهدنامهٔ صلح تحقیرآمیزش با شاپور دوم، میتواند به تزلزل جایگاه او بهعنوان امپراتور بینجامد، هرچه سریعتر به سوی قسطنطنیه حرکت کرد.
ژوویان انتاکیه را در اواسط زمستان ترک کرد و از مسیر آسیای صغیر (ترکیه امروزی) به راه افتاد. اما پس از رسیدن به شهر داداستانا در مرز بیثینیا و گالاتیا او را یک روز صبح در رختخوابش مرده یافتند. دلایل گوناگونی برای مرگ او ذکر شده است از جمله مرگ بر اثر مسمومیت ناشی از بخارات سمی گچ تازهٔ اتاق، دیاکسید کربن حاصله از دود آتش و یا سوءهاضمهٔ شدید ناشی از خوردن زیاد. در عینحال هیچ اشارهٔ دقیقی به بروز خشونت در مرگ او نشده است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#98
Posted: 5 Nov 2013 23:34
والنتینیان یکم
والنتینیان یکم با نام کامل فلاویوس والنتینیانوس (زادهٔ ۳۲۱ – درگذشتهٔ ۳۷۵) امپراتور روم بین سالهای ۳۶۴ تا ۳۷۵ بود. او پس از مرگ ژوویان به قدرت رسید و برادرش والنس را امپراتور بخش خاوری روم ساخت و خود ادارهٔ سرزمینهای باختری را بر عهده گرفت و با موفقیت از آن دربرابر حملات قبایل ژرمانی دفاع نمود.
محتویات
والنتینیان در ۳۲۱ در سیبالیس (وینکوفچی امروزی در کرواسی) در جنوب پانونیا زاده شد. پدرش گراتیان افسر ارتش بود و والنتینیان پس از پیوستنش به ارتش همراه با پدرش در آفریقا خدمت کرد. والنتینیان در سپاه ژولیان مرتد دارای مقام بالای تریبیونی بود اما به گفتهٔ برخی منابع چون از نفی مسیحیت خویش خودداری کرد، امپراتور او را خوار شمرده، از مقامش برکنار و در ۳۶۲ به تبس در مصر تبعید نمود. با این حال او به هنگام لشکرکشی ژولیان در ۳۶۳ به ایران هنوز در خدمت او بود و پس از کشته شدن او در جنگ، توسط امپراتور جانشینش ژوویان ارتقاء مقام یافت او سپس والنتینیان را برای مقابله با سربازان یاغی به گل فرستاد و به پاس انجام این کار خطیر او را به فرماندهی پیادهنظام سنگین در دستهٔ محافظان سلطنتی منصوب کرد.
ژوویان کمی بعد در ۱۷ فوریه ۳۶۴ در مرز بین بیثینیا و گالاتیا درگذشت. سپاه به سوی نیکیا که نزدیکترین شهر به آنها بود حرکت کرد و مقامهای نظامی و سیاسی برای انتخاب امپراتور جدید در آنجا با یکدیگر دیدار کردند. آنها طی شوری به اتفاق، والنتینیان را که در آن زمان در آنسیرا (آنکارای امروزی در ترکیه) بود را برگزیدند و پیکی را برای آگاه ساختن او از این تصمیم به سویش روانه کردند.
والنتینیان در ۲۴ فوریه به نیکیا رسید و در ۲۶ فوریه ۳۶۴ این مقام را پذیرفت. او برای سخنرانی آماده میشد که سربازان تهدید به شورش کردند اما والنتینیان به آنها اطمینان داد که لشکریان بزرگترین اولویت او هستند. او سپس با انتخاب امپراتوری دیگر بهطور مشترک با خود موافقت کرد تا در صورت مرگ او از بروز بحران در امپراتوری جلوگیری شود.
والنتینیان در ۲۸ مارس ۳۶۴ برادر کوچکترش والنس را به عنوان همکار خود برگزید و او را امپراتور سرزمینهای خاوری روم ساخت و خود، ادارهٔ نواحی باختری را برعهده گرفت. بدین ترتیب پانونیا و سرزمینهای غرب آن در کنترل والنتینیان و باقی مناطق بالکان و مناطق شرق آن زیر فرمان والنس قرار گرفت. در مقایسه روم خاوری دارای منابع بیشتری نسبت به روم باختری بود اما از آنجا که مناطق غربی بیشتر از نواحی شرقی در معرض تهدید قرار داشتند، والنتینیان غرب را انتخاب کرد تا شخصاً آنجا را زیر نظر داشته باشد.
دو برادر پس از تقسیم امپراتوری بر سر آزادی مذهب در سرزمینهای تحت فرمانشان نیز با یکدیگر توافق کردند اما تنها والنتینیان به این توافقامه تا پایان حکومتش پایبند ماند.
درگیریهای نظامی
پس از آنکه والنتینیان یکم ادارهٔ نواحی غربی را برعهده گرفت مرکز فرماندهی خود را در مدیولانوم (میلان امروزی) برپا کرد اما چندی نگذشت که کشور مورد هجوم بربرها قرار گرفت در ژانویهٔ ۳۶۵ قبایل آلامانی با عبور از راین و شکست دادن سپاه روم در گل توانستند سنگر و استحکامات استراتژیک موگونتیاکوم (ماینتز امروزی در آلمان) را به تصرف خود درآورند. بدنبال این اتفاق والنتینیان مقر فرماندهی خود را تا اکتبر همان سال به پاریس منتقل کرد و از آنجا هدایت عملیات نظامی علیه متجاوزان را برعهده گرفت.در عین حال فرماندهٔ او ژووینوس توانست آلامانیها را طی سه نبرد پی در پی شکست دهد. آلامانیها در سومین رویارویی خود با سپاه ژووینوس در دوروکاتالونوم (Châlons-sur-Marne در فرانسهٔ امروزی) متحمل تلفات سنگینی شدند و امنیت در منطقهٔ گل تا چندین سال بعد حفظ شد.
والنتینیان سپس در ۳۶۷ به آمبیانی (آمیان امروزی در فرانسه) نقل مکان کرد تا با یکی از فرماندهانش به نام تئودوسیوس (پدر امپراتور بعدی تئودوسیوس یکم) که دفاع از بریتانیا در برابر حملات ساکسونها، پیکتیشها و اسکاتها را برعهده داشت در ارتباط نزدیکتری باشد.
سالهای پایانی
والنتینیان پسر ۹ سالهاش گراتیان را در ۲۴ اوت ۳۶۷ به امپراتوری مشترک با خود در غرب برگزید. او با این کار به تقویت خاندان خود در حکومت پرداخت و توانست پایهگذار سلسلهٔ جدیدی با نام «والنتینیان» باشد که مدتی طولانی نیز دوام یافت.
دو ماه بعد والنتینیان در تریر (در آلمان امروزی) اقامت گزید و به مدت ۷ سال در آنجا ماند. او در این مدت تمام توجهش را معطوف ساخت سیستم دفاعی دقیقی از استحکامات در منطقهٔ راین نمود و توانست قبایل مختلف بربر را به بیعت با خود وادارد. برای مثال او با بورگوندیهایی متحد شد که دشمن آلامانیها بودند.
در ۳۷۴ ژرمنها و سرمتیها از دانوب گذشتند و به روم حمله کردند. والنتینیان در مقابل ستاد فرماندهی خود را در ۳۷۵ به سیرمیوم منتقل کرد و توانست با موفقیت آنها را بیرون راند. او سپس با تقویت استحکاماتش از دانوب گذشت و قلمروی ژرمنها را نابود کرد.
مرگ
در ۱۷ نوامبر ۳۷۵ برخی از نمایندگان آلمانها (کوادیها) برای مذاکره با رومیها به بریگتیو واقع در پانونیای سفلی آمدند و اجازهٔ دیدار با امپراتور را یافتند. آنها ساخت دژهای رومی در سرزمینهای خود را عامل این درگیریها میدانستند و بر آن اصرار داشتند. در عین حال تهدید کردند که دستجات مختلف کوادی خود را پایبند رعایت عهدنامههایی که رؤسایشان با رومیان بستهاند نمیدانند و در هر زمانی ممکن است حمله کنند. این رفتار نمایندگان چنان خشم والنتینیان را برانگیخت که دچار حملهٔ قلبی شد و درگذشت.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#99
Posted: 5 Nov 2013 23:38
والنس
والنس با نام کامل فلاویوس ژولیوس والنس (زادهٔ ۳۲۸ - درگذشتهٔ ۳۷۸) امپراتور روم بین سالهای ۳۶۴ تا ۳۷۸ و برادر والنتینیان یکم بود. والنتینیان پس از مرگ ژوویان به امپراتوری برگزیده شد و با تقسیم امپراتوری به دو بخش شرقی و غربی، برادرش والنس را به امپراتوری مشترک با خود برگزید، او را امپراتور نواحی شرقی ساخت و خود ادارهٔ سرزمینهای غربی روم را در دست گرفت.
محتویات
والنس در حدود ۳۲۸ زاده شد. او دومین پسر گراتیان، از اهالی پانونیا و برادر کوچک والنتینیان (بعدتر امپراتور والنتینیان یکم) بود و همچون پدر و برادرش به حرفهٔ نظامی روی آورد. پس از آنکه ژوویان در ۱۷ فوریه ۳۶۴ درگذشت، والنتینیان به جانشینی او برگزیده شد و او نیز در ۲۸ مارس همان سال برادرش را به امپراتوری مشترک با خود برگزید. والنتینیان روم را به دو بخش شرقی و غربی تقسیم کرد و ادارهٔ بخش شرقی را که از نظر منابع غنیتر بود به والنس سپرد و خود کنترل نواحی پرخطر غربی را در اختیار گرفت.
والنس کمی پس از در دست گرفتن قدرت از سوی پروکوپیوس که فردی بتپرست بود به چالش کشیده شد زیرا او در سپتامبر ۳۶۵ در قسطنطنیه شورید و خود را امپراتور خواند. والنس برای سرکوب او از انتاکیه حرکت کرد و دو سپاه در ۳۶۶ در ناکولیا در فریگیه با یکدیگر روبرو شدند. اما فرماندهان پروکوپیوس به او خیانت کرده و بیشتر سپاهیانش نیز او را ترک کردند. پروکوپیوس فرار کرد اما بر اثر خیانتی دوباره دستگیر و اعدام شد.
والنس سپس توجه خود را متوجه شمال و ویزیگوتهای تحت فرمان آتاناریک کرد که پیشتر به پروکوپیوس یاری رسانده و پس از آن تهدید به حمله به تراکیه میکردند. والنس درمه ۳۶۷ از دانوب گذشت و سرزمینهای ویزیگوتها (در رومانی امروزی) را ویران ساخت. دو سال بعد او دوباره به آنجا یورش برد و ویزیگوتها را به سختی شکست داد.
نبرد ادیرنه و مرگ
والنس در زمستان ۳۷۱-۳۷۲ توطئهٔ تئودوروس در انتاکیه را سرکوب کرد و پس از آن درگیر جنگ با ساسانیان شد. او در ابتدا پیروزیهایی را در میانرودان به دست آورد اما سرانجام مجبور به امضای عهدنامهٔ صلح در ۳۷۶ با ایرانیان شد. او در همان سال به ویزیگوتها که مورد تهاجم هونها قرار گرفته، شکستخورده و از سوی آنها دنبال میشدند اجازه داد تا در منطقهٔ متعلق به رومیان در جنوب دانوب ساکن شوند. اما این تصمیمی فاجعهآمیز بود زیرا هنوز چندی از ورود ویزیگوتها نگذشته بود که آنها علیه رومیان سر به شورش برداشته و والنس را در ۹ اوت ۳۷۸ درگیر جنگی بزرگ و سرنوشت ساز در ادیرنه (واقع در ترکیه امروزی) نمودند. تاکتیکهای نظامی ضعیف والنس در این جنگ که به نبرد ادیرنه معروف شد، شکست و نابودی کامل لشکر او را به همراه داشت و خود امپراتور نیز یکی از بیشمار کشتهشدگان این نبرد بود.
مذهب
والنس پیرو مسیحیت آریانی بود و درحالیکه زیاد در کار بتپرستان دخالت نمیکرد اما کاتولیکها را مرتباً مورد اذیت و آزار قرار میداد. او حتی دست به تبعید اسقفها زد هرچند در اواخر حکومتش کمی نرمش نشان داده و به تبعیدشدگان اجازهٔ بازگشت داد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#100
Posted: 6 Nov 2013 23:20
گراتیان
گراتیان با نام کامل فلاویوس گراتیانوس (زادهٔ ۱۸ آوریل ۳۵۹ - درگذشتهٔ ۲۵ اوت ۳۸۳) امپراتور روم از ۳۶۷ تا ۳۸۳ بود.
گراتیان در ۱۸ آوریل ۳۵۹ در سیرمیوم (سرمسکا میتروویتسای امروزی در صربستان) زاده شد. او پسر امپراتور والنتینیان یکم از همسر اولش مارینا سورا بود که مدتی پس از بهدنیا آوردن گراتیان در همان سال درگذشت.پدرش مقام کنسولی را در ۳۶۶ به او اعطا کرد، سپس گراتیان در ۳۶۷ پدرش را در لشکرکشی علیه قبایل آلامانی در گل همراهی نمود. در آنجا والنتینیان دچار بیماری سختی شد و مقامات که مرگ امپراتور را حتمی میدیدند برای انتخاب جانشین او به تکاپو اقتادند. اما والنتینیان بهبود یافت و در همان سال گراتیان را که ۸ سال بیشتر نداشت با اعطای عنوان آگوستوس به عنوان همکار-امپراتور و جانشین خود معرفی کرد تا پس از مرگش این تغییر قدرت در آرامش و بدور از بحران اتفاق افتد.
والنتینیان سپس آموزش گراتیان را به آسونیوس، از شاعران و سخنوران پیشروی آن زمان واگذار کرد و حتی او را در طول لشکرکشیهایش در سال ۳۶۸ همراه خود برد. اما وقتی معلوم شد که گراتیان تحمل سختیهای زندگی نظامی را ندارد آن دو را به پشت منطقهٔ مرزی فرستاد.
گراتیان برای دومین بار در ۳۷۱ و به طور مشترک با پترونیوس پروبوس و سپس در ۳۷۴ همراه با فلاویوس اکوئیتیوس به مقام کنسولی رسید. او در همان سال با کنستانتیا، دختر امپراتور فقید کنستانتیوس دوم ازدواج کرد و پس از مرگ او در ۳۸۳، لائتا را به همسری خود درآورد.
والنتینیان در ۱۷ نوامبر ۳۷۵ درگذشت و گراتیان پس از او تنها امپراتور روم باختری شد. اما این تک فرمانروایی بیش از ۵ روز دوام نیاورد و برادر ناتنیش والنتینیان دوم نیز بدون آگاهی و یا مشورت با او، با دریافت عنوان آگوستوس از سوی لژیونهای مستقر در آکوئینکوم (در نزدیکی بوداپست) در منطقهٔ دانوب به امپراتوری مشترک با گراتیان منصوب شد. علت این انتخاب درگیری بین دو لژیون قدرتمند دانوبی و ژرمانی بود.
گراتیان تحت آموزههای آسونیوس تلاش کرد تا حکومتش متعادل و مردمپسند باشد. او بیشتر دوران فرمانرواییش را به منظور دفع حملات قبایل آن سوی رودخانهٔ راین در گل گذراند و در ۳۷۷ و ۳۷۸ علیه آلامانیها وارد جنگ شد. او همچنین در منازعاتی چند علیه آلانها در طول رود دانوب شرکت جست. در ۳۷۸ عمویش والنس، امپراتور روم خاوری درگیر جنگی فاجعهبار با ویزیگوتها در ادیرنه شد. گراتیان برای شرکت در این نبرد حرکت کرد اما نتوانست بهموقع خود را برساند، سپاه روم به سختی شکست خورد و عمویش نیز کشته شد. گراتیان برای مقابله با بحران پیشآمده تئودوسیوس، پسرعموی همسرش و فرزند فرمانده تئودوسیوس که پس از اعدام پدرش به اسپانیا تبعید شده بود را فراخواند و او را از جانب خود برای مقابله با ویزیگوتها به دانوب فرستاد. تئودوسیوس در این لشکرکشی توانست موفقیتهای زیادی را کسب نماید و گراتیان او را به پاس این پیروزیها، در ۱۹ ژانویه ۳۷۹ در سیرمیوم به آگوستوسی ارتقای مقام داد و امپراتور روم خاوری ساخت. آن دو در طی ۳۸۰ نیز به لشکرکشیهای خود در منطقهٔ دانوب ادامه دادند و درنتیجهٔ آن گروهی از گوتها و آلانها وارد خاک روم شده و در پانونیا سکنی گزیدند.
گراتیان یکی از مسیحیان معتقد بود و همین امر سبب شده بود تا بر نفوذ آمبروزی، اسقف مدیولانوم (میلان) بر امپراتور افزوده شود. در نتیجه گراتیان در ۳۷۹ نه تنها بر آزار و اذیت خود علیه پیروان شاخههای مختلف مسیحیت که از نظر او کفرآمیز بودند افزود، بلکه لقب عالی مذهبی پونتیفکس ماکسیموس را نیز حذف نمود، کاری که هیچ یک از امپراتوران پیشین انجام نداده بودند. این سختگیریهای مذهبی سبب شد تا تمام کارهای خوب گذشته و اتحادی که با آزادگذاری انتخاب مذهب از جانب آسوسیوس به وجود آمده بود تحتالشعاع قرار گیرد و از محبوبیت گراتیان بهشدت کاسته شود. سرانجام سنای روم هیأتی را برای گفتگو در مورد سیاستهای مذهبی گراتیان پیش او فرستاد اما امپراتور حتی اجازهٔ دیدار به آنان نداد.
از سوی دیگر گراتیان حمایت ارتش را نیز از دست داد چون او امتیازات ویژهای را برای مزدوران آلانی درنظر گرفته بود و همین موضوع به دوری او از دیگر سربازانش انجامید.
گراتیان در اوایل ۳۸۳ برای مقابله با آلامانیها که بار دیگر مرزهای روم را مورد تاخت و تاز خود قرار داده بودند به سمت شمال حرکت کرد. پس از اتمام جنگ و زمانی که گراتیان خسته از نبرد بود، ماگنوس ماکسیموس از سوی سپاهیانش در بریتانیا به امپراتوری رسید و برای مبارزه با گراتیان وارد گل شد. گراتیان با شتاب برای سرکوب او به گل رفتپ اما سپاهیانش پس از چند کشمکش کوتاه او را تنها گذاشته و به ماکسیموس پیوستند. گراتیان به سوی آلپ گریخت اما مورد تعقیب سربازان ماکسیموس قرار گرفت و سرانجام در ۲۵ اوت ۳۸۳ در لوگدونوم (لیون امروزی در فرانسه) به دست آندراگاتیوس، ستوان و فرماندهٔ سوارهنظام ماگنوس ماکسیموس کشته شد.
دوران ۳۶۷-۳۸۳
زادروز ۱۸ آوریل ۳۵۹
زادگاه سیرمیوم، پانونیا
مرگ ۲۵ اوت ۳۸۳
محل مرگ لوگدونوم، لوگدونسیس
پیش از والنتینیان دوم و تئودوسیوس یکم
پس از والنتینیان یکم و والنس
همسر کنستانتیا/لائتا
دودمان والنتینیان
پدر والنتینیان یکم
مادر مارینا سورا
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.