ارسالها: 23330
#161
Posted: 10 Nov 2013 02:52
نیکهفوروس سوم
نیکهفوروس سوم با عنوان کامل نیکهفوروس سوم بوتانیاتس (زادهٔ ۱۰۰۱ — درگذشتهٔ ۱۰۸۱) امپراتور روم شرقی (بیزانس) از ۱۰۷۸ تا ۱۰۸۱ بود. حمایتخواهی او از ترکها برای رسیدن به تاج و تخت امپراتوری بیزانس و نگاهداشتن آن موجب تنگتر شدن سیطرهٔ سلجوقیان بر آناتولی گردید.
نیکهفوروس بوتانیاتس از اشرافزادگان نظامی آسیای صغیر و وابسته به خانوادهٔ قدرتمند فوکاس بود که به فرماندهی ناحیهٔ نظامی آناتولی رسید. هنگامی که نارضایتیهای مردمی به شورش اهالی قسطنطنیه علیه میخائیل هفتم دوکاس، امپراتور وقت بیزانس منجر شد حامیان نیکهفوروس در آناتولی او را در ۷ ژانویه ۱۰۷۸ امپراتور خطاب نمودند. پس از آن حمایت نسبی سلیمان، فرمانروای سلجوق آناتولی سبب شد تا سپاهیان نیکهفوروس در نیکائهآ (در شمالغربی آناتولی) نیز او را امپراتور بنامند.
نیکهفوروس سه ماه پس از ادعایش بر تاج و تخت امپراتوری بیزانس وارد قسطنطنیه شد و نجبا و روحانیونی که پیشتر میخائیل هفتم را از قدرت برکنار کرده بودند او را به عنوان امپراتور جدید به رسمیت شناختند. بدین ترتیب نیکهفوروس.در همان سال با عنوان نیکهفوروس سوم به عنوان امپراتور جدید بیزانس تاجگذاری کرد.
نیکهفوروس سوم سپس رقیب خود نیکهفوروس براینیوس، فرماندهٔ امپراتوری در آلبانی که او نیز مدعی تخت پادشاهی شده بود را شکست داد و پس از او بر مدعی جدید دیگری باز هم در آلبانی بهنام نیکهفوروس باسیلاکیوس پیروز شد.
چندی بعد همسر نیکهفوروس درگذشت و او با ماریای آلانیا، همسر امپراتور برکنارشده میخائیل هفتم ازدواج نمود و پسر او کنستانتین را جانشین خود ساخت. اما بعدتر تصمیم به جایگزینی یکی از خواهرزادگان یا برادرزادگان خودش به جای کنستانتین گرفت. او سپس با تنزل مقام نامزد کنستانتین او را به یک صومعه فرستاد و همین موضوع بهانهای شد برای پدر دختر رابرت گیسکارد، از فرماندهان نورمان تا علیه روم شرقی دست به حملاتی پیروزمندانه بزند.
در ۱۰۸۰ دوباره فرد دیگری با نام نیکهفوروس ملیسنوس . این بار در آسیای صغیر مدعی امپراتوری شد که او نیز دست یاریخواهی به سوی ترکان دراز کرده بود. در نتیجهٔ چنین درگیریهای مداوم داخلی و تکیهٔ هر یک از طرفین بر کمک ترکها سرانجام بیشتر نواحی آسیای صغیر به دست ترکان سلجوقی افتاد و ضمیمهٔ سلطاننشین روم در مرکز ایکونیوم (قونیهٔ امروزی در ترکیه) شد.
نیکهفوروس سوم که میدید دیگر نه میتواند امپراتوری را از فروپاشی نجات دهد و نه توان حفظ موقعیت خود بهعنوان فرمانروا را دارد، در ۴ آوریل ۱۰۸۱ از قدرت کنارهگیری نمود و به صومعهٔ پریبلپتوس در قسطنطنیه پیوست و در همان سال نیز درگذشت. پس از او آلکسیوس یکم کومننوس به عنوان فرمانروای جدید بر تخت امپراتوری بیزانس نشست.
دوران ۷ ژانویه ۱۰۷۸ - ۱ آوریل ۱۰۸۱
نام کامل نیکهفوروس سوم بوتانیاتس
زادروز حدود ۱۰۰۱
زادگاه کنستانتینوپول
مرگ ۱۰ دسامبر ۱۰۸۱
محل مرگ کنستانتینوپول
پیش از آلکسیوس یکم
پس از میخائیل هفتم
همسر ماریای آلانیا (پس از مرگ همسر اولش)
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#162
Posted: 10 Nov 2013 02:54
آلکسیوس یکم
آلکسیوس یکم با عنوان کامل آلکسیوس یکم کومننوس(زادهٔ ۱۰۴۸ - درگذشتهٔ ۱۵ اوت ۱۱۱۸) امپراتور بیزانس از ۱۰۸۱ تا ۱۱۱۸ در زمان نخستین جنگهای صلیبی بود. او دودمان کومننی را بنیاد نهاد و با شکست نورمانها و ترکها توانست تاحدی قدرت را در سدهٔ یازدهم میلادی به امپراتوری بیزانس بازگرداند.
آلکسیوس سومین پسر ژان کومننوس از خانوادهٔ برجستهٔ کومننوس و برادرزادهٔ ایزاک یکم کومننوس (امپراتور بیزانس از ۱۰۵۷ تا ۱۰۵۹) بود. او در عینحال یکی از نجیبزادگان نظامیای بود که خواهان بهکارگیری امکانات دفاعی مؤثرتر علیه دشمنان، بویژه علیه ترکهایی شده بود که آناتولی مرکزی و استانهای شرقی امپراتوری را مورد تاخت و تاز خود قرار داده بودند. او توانمندیهای بالای نظامی خود را در فاصلهٔ سالهای ۱۰۶۸ تا ۱۰۸۱ در دوران فرمانرواییهای کوتاهمدت رومانوس چهارم، میخائیل هفتم و نیکهفوروس سوم به نمایش گذارد و سپس با کمک برادرش ایزاک و مادر نیرومندش آنا دلاسنا و با حمایت خانوادهٔ قدرتمند همسرش ایرنه دوکاس، در ۱۰۸۱ نیکهفوروس سوم را از قدرت خلع و خودش امپراتوری را در دست گرفت و در ۴ آوریل همان سال با عنوان آلکسیوس یکم تاجگذاری کرد.
آلکسیوس زمانی قدرت را در دست گرفت که ۵۰ سال از بیثباتی اوضاع سیاسی بیزانس و روی کار آمدن فرمانروایان گوناگون میگذشت و بنا به نوشتهٔ آنا کومننا، دختر و زندگینامهنویس آلکسیوس یکم، امپراتوری روم شرقی داشت آخرین نفسهایش را میکشید. اما توانمندیهای نظامی آلکسیوس همراه با روابط دیپلماتیک توانست اوضاع نابسامان بیزانس را سامان بخشد.
در ۱۰۸۱ نرمانها به فرماندی روبر گیسکار به غرب یونان یورش بردند اما آلکسیوس موفق شد تا با شکست دادن آنها در ۱۰۸۲ آنها را تا جنوب ایتالیا عقب براند. در این نبرد، نیروی دریایی ونیز نیز به یاری آلکسیوس آمده بود زیرا آلکسیوس کمک آنها را پیشتر با دادن امتیازات تجاری گسترده به ونیزیان برای داد و ستد در بیزانس خریده بود. او سپس در ۱۰۹۱ موفق شد تا پچنگها را که از چادرنشینان ترک بودند و مرتب با عبور از رود دانوب وارد بالکان میشدند را شکست دهد. او همچنین توانست با امضای توافقنامههایی با سلیمان بن قتلمش (۱۰۸۱) و سپس پسرش قیلیچ ارسلان (۱۰۹۳)، جلوی پیشروی بیشتر ترکان سلجوقی را که پیشتر سلطنت روم را در قونیه واقع در آناتولی مرکزی تأسیس کرده بودند را بگیرد. آلکسیوس در عینحال توافقنامههای دیگری را نیز با دیگر حکمرانان مسلمانِ شرق مرزهای بیزانس منعقد نمود.
آلکسیوس یکم در داخل کشور نیز سیاست تقویت قدرت مرکزی را در پیش گرفت و با تشکیل نیروهای حرفهای نظامی و دریایی، قدرت امپراتوری بیزانس را در غرب و جنوب آناتولی و شرق آبهای مدیترانه تقویت نمود. با این حال او نتوانست و یا نخواست که قدرت طبقهٔ نجیبزادگان نظامی را که در گذشته وحدت و یکپارچگی امپراتوری را مورد تهدید قرار داده بودند را محدود نماید. در عوض او با دادن امتیازات بیشتر به آنان بر قدرت آنها افزود که این موضوع ناگزیر تضعیف قدرت امپراتوری را باعث میشد.
آلکسیوس در زمینهٔ مذهب نیز به مبارزه با کفر پرداخت و کلیسای ارتدکس شرق را بنا بر سنت تحت حمایت خود گرفت. با این حال او هنگامی که امپراتوری از نظر مالی و اقتصادی دچار مشکل شده بود لحظهای برای گرفتن گنجینههای کلیسایی درنگ نکرد.
در ۱۰۹۷ نخستین جنگ صلیبی توسط اروپاییان غربی آغاز شد. دلیل شروع این جنگ از طرفی تمایل آنها برای بازپسگیری شهر مقدس اورشلیم بود و از طرف دیگر امید داشتند تا به قلمروهای جدیدی دست یابند. اما این موضوع بیش از همه باعث بروز بحران در امپراتوری بیزانس شد و تلاشهای آلکسیوس برای استقرار مجدد قدرت امپراتوری در منطقهٔ آناتولی و سیاستهای خارجی او را تحت تأثیر قرار داد. روابط او با قدرتهای مسلمان مختل گردید و متصرفات ارزشمند بیزانس همچون انتاکیه بهدست غربیان متکبری افتاد که مسیحیت لاتینی خود را جانشین ارتدکس یونانی نمودند. با این حال آلکسیوس توانست تا حدودی نواحی غرب آناتولی را بار دیگر تحت کنترل خود درآورد و با پیشروی تا جنوبشرقی منطقهٔ تورِس، امنیت را در بیشتر دشتهای ساحلی حاصلخیز اطراف آدانا و تارسوس تأمین نمود. اما علیرغم تمامی این کارها نه آلکسیوس و نه امپراتوران بعدی دودمان کومننی نتوانستند برای همیشه نواحی تحت اشغال صلیبیون لاتینی را تحت کنترل خود درآورند و جزایر و استانهای غربی بیزانس نیز از حملات بعدی نورمانها در امان نبود.
حملات مداوم لاتینها (بویژه نورمانها)، فشار مسلمانان، افزایش قدرت مجارستان و شاهزادهنشینهای منطقهٔ بالکان همگی همچون نیروهایی متخاصم امپراتوری بیزانس را به محاصرهٔ خود درآورده بودند بهنحوی که حتی سیاستهای دیپلماتیک آلکسیوس یکم نیز نتوانست این فشارهای فرسایشی مداوم را که در نهایت به چیرگی امپراتوری عثمانی انجامید را برطرف سازد.
آلکسیوس در ۱۵ اوت ۱۱۱۸ درگذشت و پسرش با عنوان ژان دوم جانشین او شد.
دوران ۱ آوریل ۱۰۸۱ - ۱۵ اوت ۱۱۱۸
تاجگذاری ۴ آوریل ۱۰۸۱
نام کامل آلکسیوس کومننوس
زادروز ۱۰۴۸
زادگاه کنستانتینوپول، بیزانس
(استانبول امروزی در ترکیه)
مرگ ۱۵ اوت ۱۱۱۸ (۶۲ سال)
محل مرگ کنستانتینوپول
پیش از ژان دوم کومننوس
پس از نیکهفوروس سوم
همسر ایرنه دوکاس
دودمان دودمان کومننی
پدر ژان کومننوس
مادر آنا دلاسنا
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#163
Posted: 10 Nov 2013 02:55
ژان دوم
ژان دوم کومننوس یا یوانس دوم کومننوس (زادهٔ ۱۳ سپتامبر ۱۰۸۷ – درگذشتهٔ ۸ آوریل ۱۱۴۳) امپراتور روم شرقی (بیزانس) از ۱۱۱۸ تا ۱۱۴۳ بود. دوران فرمانروایی او به تلاش بیامان برای بازپسگیری تمامی نواحی پراهمیت امپراتوری بیزانس گذشت که درگذشته به تصرف اعراب، ترکها و صلیبیون مسیحی درآمده بود.
ژان دوم پسر آلکسیوس یکم کومننوس، امپراتور وقت بیزانس و ایرنه دوکاس بود. پس از آنکه پدرش در ۱۱۱۸ درگذشت ژان با عنوا ژان دوم بر تخت امپراتوری روم شرقی نشست. او فردی جدی بود و بیشتر دوران حکومتش را همراه با سپاهیانش در نبردهای گوناگون گذراند.
ژان پس از رسیدن به قدرت در ابتدا تمامی امتیازات تجاریای را که پدرش به ونیزیها اعطا کرده بود را ملغی نمود اما پس از آنکه ونیزیها ناوگانی را به مقابله با او فرستادند مجبور شد تا از تصمیمش صرفنظر کند. در طول دههٔ ۱۱۲۰ او توانست تهدیدهای صربها، مجارها و پچنگها را خنثی نماید و در ۱۱۳۰ علیه راجر دوم، پادشاه سیسیل با لوتر دوم، امپراتور آلمان متحد شد.
ژان در دوران بعدی حکومتش فعالیتهایش را در شرق متمرکز ساخت و در ۱۱۳۵ موفق به شکست دانشمندیان در ملطیه شد. دو سال بعد او تمام سرزمین کیلیکیه را از پادشاهی ارمنستان سفلی بازپس گرفت و پس از آن ریموند پوآتیه، شاهزادهٔ انتاکیه را مجبور ساخت تا امپراتوری بیزانس را بهعنوان اختیاردار کشورش بهرسمیت بشناسد. ژان و ریموند سپس علیه اتابکان ترکتبار سوریه با یکدیگر متحد شدند اما لشکرکشیهایشان چندان موفقیتآمیز نبود.
ژان سپس در ۱۱۴۳ به انتاکیه رفت تا مطالبهاش بر آن سرزمین را که بر سرش با ریموند به توافق رسیده بود را بار دیگر یادآوری نماید. ژان در ۸ آوریل همان سال به هنگام شکار و بر اثر اصابت تیری به او درگذشت. با مرگ ژان دوم پسرش مانوئل که پیشتر از سوی پدرش بهعنوان جانشین او معرفی شده بود با عنوان مانوئل یکم بر تخت امپراتوری بیزانس نشست.
دوران ۱۵ اوت ۱۱۱۸ - ۸ آوریل ۱۱۴۳
نام کامل ژان دوم کومننوس یا یوانس دوم کومننوس
زادروز ۱۳ سپتامبر ۱۰۸۷
زادگاه کنستانتینوپول
مرگ ۸ آوریل ۱۱۴۳ (۵۵ سال)
محل مرگ کیلیکیه
پیش از مانوئل یکم
پس از آلکسیوس یکم
پدر آلکسیوس یکم کومننوس
مادر ایرنه دوکاس
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#164
Posted: 10 Nov 2013 02:58
مانوئل یکم
مانوئل یکم کومننوس (زادهٔ ۲۸ نوامبر ۱۱۱۸ – درگذشتهٔ ۲۴ سپتامبر ۱۱۸۰) فرماندهٔ نظامی، سیاستمدار و امپراتور روم شرقی (بیزانس) از ۱۱۴۳ تا ۱۱۸۰ بود. او رویای این را داشت تا امپراتوری روم را بار دیگر زنده سازد و برای تحقق این خواسته، ذخایر بیزانس را در دورانی که حیات امپراتوری از سوی سلجوقیان تهدید میشد صرف این کار ساخت. اما سیاستهایش در نهایت با شکست مواجه گردید.
مانوئل چهارمین پسر ژان دوم کومننوس، امپراتور وقت بیزانس و مادرش شاهدختی مجارستانی به نام ایرنه بود. او همراه با پدرش در نبرد علیه ترکان سلجوقی جنگیده بود و همین موضوع سبب شد تاژان دوم با برتری دادن او نسبت به برادر بزرگترش ایزاک کومننوس، مانوئل را در ۱۱۴۳ جانشین خود معرفی نماید. ژان در ۱۱ آوریل همان سال درگذشت و مانوئل با عنوان مانوئل یکم کومننوس بر تخت امپراتوری بیزانس نشست.
دوران حکومت و سیاست خارجی
مانوئل در اوایل دوران حکومتش تمام وقت خود را صرف مسایلی که در غرب اتفاق میافتاد نمود و عملاً تهدید فزایندهٔ ترکهای آناتولی را نادیده گرفت. او بار دیگر علیه رقبای خود در سیسیل و انتیاکیه با غربیها متحد شد و در زمان دومین جنگ صلیبی از قلمرو خود در یونان در برابر حملات راجر دوم سیسیل که ناوگانش موفق به تصرف کورفو در ۱۱۴۷ شده بودند دفاع نمود. مانوئل دو سال با کمک ونیزیها توانست تا جزیرهٔ اشغالشده را از راجر باز پس گیرد.
مانوئل در ۱۱۴۸ به تحکیم اتحادش با کنراد سوم، امپراتور آلمان پرداخت که پیشتر با خواهر همسرش ازدواج کرده بود. اما کنراد در ۱۱۵۲ درگذشت و علیرغم تلاشهای پیوستهٔ مانوئل، او دیگر نتوانست با جانشین او فردریک یکم بارباروسا به توافق برسد.
در ۱۱۵۴ راجر دوم سیسیل درگذشت و مانوئل با بهرهبرداری از فرصت پیشآمده ناوگانی را در ۱۱۵۵ برای حمله به آنکونا اعزام نمود و موفق شد بیشتر نواحی آپولیا را به تصرف خود درآورد. با این حال در ۱۱۵۶ لشکری متشکل از نیروهای آلمانی، ونیزی و نورمانها او را در بریندیسی شکست داده و به نفوذ امپراتوری بیزانس در ایتالیا پایان دادند. بهدنبال این اتفاق مانوئل نمایش قدرت خود را متوجه حکومتهای صلیبیای کرد که پس از نخستین جنگ صلیبی شکل گرفته بودند. او در ۱۱۵۸ اقدام به لشکرکشی در سیلیسیا (واقع در ترکیه امروزی) نمود و موفق شد تا علاوه بر بازپسگیری نواحی از دست داده، رناد کاتیون، شاهزادهٔ انتاکیه و بالدوین سوم، پادشاه اورشلیم را در ۱۱۵۹ وادار به پذیرش امپراتوری بیزانس بهعنوان اختیاردار حکومت آنها نموده و آنها را خراجگذار خود سازد.
مانوئل یکم در ارتباطاتش با صربها و مجارها نیز فرمانروایی موفق نشان داد و در ۱۱۶۷، نواحی دالماتیا، کرواسی و بوسنی در امپراتوری ادغام شدند. او همچنین در درگیریهای دودمانی پیشآمده در مجارستان دخالت کرد و توانست بِلا را در ۱۱۷۳ به پادشاهی آن کشور برساند. با اینحال او در شمال نتوانست روابط موفقیتآمیزی ایجاد کند و ارتباط ونیز و قسطنطنیه از ۱۱۷۱ به مدت ۱۰ سال با یکدیگر قطع بود.
از آنجا که مانوئل تمام توجه و فعالیتهایش را در غرب متمرکز ساخته بود در این مدت از ترکهای نواحی شرقی غافل مانده بود. علیرغم آنکه او در ۱۱۴۵، ۱۱۴۶ و ۱۱۶۰ با سلطان ایکونیوم وارد جنگ شده بود اما در عمل هیچ نتیجهای از این درگیریها بهدست نیامده بود. سرانجام او در ۱۱۷۶ دست به تهاجمی گسترده و همهجانبه علیه ترکان زد. اما رویاپردازیهای او برای بازگرداندن شکوه امپراتوری روم سبب شده بود تا او در تخمین قدرت فزونیافتهٔ سلجوقیان دچار اشتباه شده و در نتیجه در میریوسفالون از آنان شکست بخورد. بهدنبال این شکست او مجبور شد تا عهدنامهٔ صلحی را با قلیچ ارسلان دوم، سلطان پیروز سلجوقی امضا نماید.
در اواخر دههٔ ۱۱۷۰ و در نتیجهٔ عهدنامهٔ صلح ونیز (۱۱۷۷)، اتحادی بین فردریک بارباروسا و قلیچ ارسلان شکل گرفت که به انزوای مانوئل یکم انجامید. علیرغم این موضوع او توانست با ترتیب دادن ازدواجهایی، دو متحد تازه برای خود بیابد. او پسر کوچکش آلکسیوس را به ازدواج دختر خردسال لویی هفتم فرانسه اگنس درآورد و دخترش ماریا از ازدواج اولش را به همسری رنیه، پسر ویلیام پنجم مونتفرات (ناحیهای در گوشهٔ شمالغربی ایتالیای امروزی) درآورد. هر دوی این ازدواجها در دوم مارس ۱۱۸۰ صورت گرفت و مانوئل از این طریق دارای روابط دودمانی با فرمانروایان مقتدری در جناح غربی دشمن نیرومندش فردریک بارباروسا شد.
مانوئل یکم در اواخر عمرش فردی مذهبی شده بود و خواهان آن بود تا همسرش ماریا راهبه شود. سرانجام او پس از ۳۷ سال حکومت در ۲۴ سپتامبر ۱۱۸۰ درگذشت و پسر ۱۱ سالهاش، آلکسیوس دوم با نایبالسلطنتی مادرش ماریای انتاکیهای جانشین او شد.
دوران ۵ آوریل ۱۱۴۳ - ۲۴ سپتامبر ۱۱۸۰
نام کامل مانوئل یکم کومننوس
زادروز ۲۸ نوامبر ۱۱۱۸
مرگ ۲۴ سپتامبر ۱۱۸۰ (۶۱ سال)
پیش از آلکسیوس دوم
پس از ژان دوم
همسران برتای سولزباخی
ماریای انتاکیهای
دودمان دودمان کومننوس
پدر ژان دوم
مادر ایرنه مجارستانی
فرزندان ماریا کومننه
آلکسیوس دوم کومننوس
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#165
Posted: 10 Nov 2013 03:01
آلکسیوس دوم
آلکسیوس دوم کامننوس(زادهٔ ۱۱۶۹ — درگذشتهٔ پیرامون سپتامبر ۱۱۸۳) امپراتور روم شرقی (بیزانس) از ۱۱۸۰ تا ۱۱۸۳ بود.
آلکسیوس پسر مانوئل یکم کامننوس، امپراتور وقت بیزانس و ماریا، دختر شاهزادهٔ انتاکیه ریموند بود. هنگامی که پدرش در ۲۴ سپتامبر ۱۱۸۰ درگذشت، آلکسیوس با عنوان آلکسیوس دوم بر تخت امپراتوری روم شرقی نشست اما از آنجا که ۱۱ سال بیشتر نداشت مادرش ماریا بهعنوان نایبالسلطنه زمام امور را در دست گرفت. اما ماریا نیز بهنوبهٔ خود ادارهٔ حکومت را به عاشق خود آلکسیوس، برادرزادهٔ منفور و ناتوان مانوئل واگذارکرد.
ماریا در عین حال فردی لاتینتبار بود و همین موضوع باعث بروز مخالفتهای گستردهای با او شده بود و گروهی از جمله ماریا، خواهر آلکسیوس دوم و شوهرش رنیز مونتفرات در صدد برکناری او از نایبالسطنتی بودند. آنها نقشهای چیدند که با شکست مواجه شد اما سرانجام آندرونیکوس کامننوس (بعدتر امپراتور آندرونیکوس یکم)، پسرعموی آلکسیوس دوم موفق شد تا ماریا را از مقام خود برکنار سازد. او در آسیای صغیر دست به پیشروی زد و هنگامی که شورشهای ضد لاتینها در مه ۱۱۸۲ در قسطنطنیه شروع شد، او در کالسدون انتظار میکشید.
با برکناری ماریا، عاشقش آلکسیوس نیز دستگیر و کور گردید. از سوی دیگر آندرونیکوس نیز که با عنوان قیم آلکسیوس دوم وارد پایتخت شده بود شروع به اعدام مخالفین خود نمود. از جملهٔ اعدامشدگان امپراتریس ماریا بود که حکم مرگش را پسرش آلکسیوس دوم به اجبار آندرونیکوس امضا نمود.
آندرونیکوس سپس در سپتامبر ۱۱۸۳ با عنوان امپراتور مشترک با آلکسیوس تاجگذاری کرد و متعاقباً فرمان خفهکردن آلکسیوس دوم را صادر نمود.
دوران ۲۴ سپتامبر ۱۱۸۰ - ۲۴ سپتامبر ۱۱۸۳
نام کامل آلکسیوس دوم کامننوس
زادروز ۱۰ سپتامبر ۱۱۶۹
زادگاه کنستانتینوپول، بیزانس
(استانبول مروزی در ترکیه)
مرگ ۲۴ سپتامبر ۱۱۸۳ (۱۴ سال)
محل مرگ کنستانتینوپول
پیش از آندرونیکوس یکم
پس از مانوئل یکم
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#166
Posted: 10 Nov 2013 03:03
آندرونیکوس یکم
آندرونیکوس یکم کومننوس (زادهٔ ۱۱۱۸ — درگذشتهٔ سپتامبر ۱۱۸۵) امپراتور روم شرقی (بیزانس) و آخرین امپراتور از دودمان کومننوس بود که از ۱۱۸۳ تا ۱۱۸۵ فرمانروایی کرد. او تلاش کرد تا اصلاحاتی را در دولت اعمال نماید اما ضدیت شدید او با مسیحیت غربی منجر به حملهٔ نورمانها شد. آندرونیکوس یکم سرانجام از قدرت خلع و پس از تحمل شکنجههای بسیاری از سوی مردم به قتل رسید.
آندرونیکوس از عموزادگان مانوئل یکم، امپراتور پیشین بیزانس بود. پس از آنکه مانوئل در ۱۱۸۰ درگذشت، پسر ۱۱ سالهاش آلکسیوس دوم بر تخت امپراتوری نشست و مادرش امپراتریس ماریای انتاکیهای، نایبالسلطنهٔ او شد.ماریا لاتینتبار بود و ادارهٔ حکومت را به عاشقش آلکسیوس واگذار کرده بود و همین امر بهانهای برای مخالفت بسیاری از جمله آندرونیکوس با نایبالسطنتی او شد. تلاشهایی برای برکناری ماریا از مقام خود صورت گرفت که نتیجهبخش نبود تا آنکه سرانجام شورشهایی علیه لاتینها در مه ۱۱۸۲ در قسطنطنیه شروع شد. ماریا از مقام خود خلع و عاشقش آلکسیوس دستگیر و کور گردید.
در این زمان آندرونیکوس که در کالسدون انتظار میکشید همراه با سپاهی که گرد آورده بود وارد پایتخت شده و خود را قیم امپراتور جوان نامید.] او که اینک قدرت یافته بود فرمان کشتار غربیهای ساکن قسطنطنیه را که بیشترشان را پیزاییها و جنوآییها تشکیل میدادند صادر کرد. سپس دست به قتلعام مخالفان خود از جمله امپراتریس ماریا زد که حکم مرگش را پسرش آلکسیوس دوم به اجبار آندرونیکوس امضا کرده بود آندرونیکوس سپس در سپتامبر ۱۱۸۳ با عنوان امپراتور مشترک با آلکسیوس دوم تاجگذاری کرد و چندی بعد فرمان خفه کردن امپراتور جوان را صادر نمود. او که ۶۵ ساله بود سپس با بیوهٔ ۱۳ سالهٔ الکسیوس ازذواج کرد تا وحههای قانونی به مقام امپراتوریش ببخشد.
آندرونیکوس در طول مدت حکومتش تلاش کرد تا شرایط زندگی در استانهای امپراتوری را با انجام اصلاحاتی در سیستم سیاسی فاسد دوران خود بهبود بخشد. او خرید و فروش مقامهای حکومتی را ممنوع کرده و صاحبمنصبان فاسد را مجازات نمود و مهمتر از همه، به کنترل قدرت اشراف فئودال و مالکان بزرگ زمین پرداخت که حفظ منافعشان باعث تضعیف وحدت امپراتوری میشد.
در دوران امپراتوری مانوئل یکم، سیاستی طرفدارانه از مسیحیت غربی اعمال میشد اما آندرونیکوس علاوه بر نادیدهگرفتن آن، استقلال کلیسای شرق را نیز اعلام نمود که خصومت مسیحیان غربی با او را برانگیخت.
در ۱۱۸۳، بلای سوم مجارستان، به بهانهٔ خونخواهی امپراتریس ماریا که یکی از غربیها بود به روم شرقی یورش برد و چندین شهر امپراتوری را غارت کرد. از سوی دیگر نورمانهای سیسیل به فرماندهی ویلیام دوم در اوت ۱۱۸۵ با گذشتن از یونان تسالونیکا، دومین شهر بزرگ امپراتوری را اشغال نمودند
در ۱۱ سپتامبر ۱۱۸۵، آندرونیکوس که از این حملات آگاه شده و برای مقام خود نگران بود فرمان داد تا تمامی آنانی را که به جرم فتنهانگیزی زندانی شدهبودند را اعدام نمایند. او سپس از پیشگویی پرسید که چهکسی پس از او امپراتور خواهد شد و او شخصی با نام ایزاک (اسحاق) را معرفی نمود. آندرونیکوس احتمال داد که آن شخص باید یا ایزاک کومننوس، حاکم قبرس باشد و یا ایزاک آنجلوس. پس فرمان قتلشان را صادر نمود.
دیری نپایید که خبر حملهٔ نوزمانها در پایتخت پیچید و بهدنبال آن شورشی در قسطنطنیه آغاز شد. اهالی که از ستمگریهای آندرونیکوس بهتنگ آمده بودند روی به ایزاک آنجلوس که برای حفظ جان خود در کلیسایی پناه گرفته بود آوردند و او را امپراتور خواندند. مردم سپس به زندانها ریختند و پس از آزاد سازی زندانیان خود را مسلح نمودند. ایزاک که اینک دیگر نگران جانش نبود همراه با مردم و اسقفاعظم به سوی کاخ آندرونیکوس یکم راه افتاد. آندرونیکوس که چنین دید در کاخ بزرگ پناه جست و تلاش نمود تا به همراه اندک سربازانش از خود دفاع کند. اما وقتی این کار را بیفایده یافت تلاش نمود تا مردم را با وعدهٔ کنارهگیریش از قدرت و واگذاری امپراتوری به پسرش مانوئل مجاب نماید که این پیشنهاد او باعث خشم بیشتر مردم شد. پس آندرونیکوس چارهای جز فرار ندید و همراه با همسرش اگنس فرانسوی و معشوقهاش ماراپتیکه با قایقی به سوی روسیه گریخت.
با فرار آندرونیکوس، ایزاک وارد کاخ شد و با اعلام برکناری او از قدرت خود را امپراتور جدید بیزانس نامید و فرمان به دستگیری آندرونیکوس داد.
آندرونیکوس تلاش داشت تا خود را به روسیه برساند اما وزش باد مخالف جلوی پیشروی او را گرفت و در نهایت منجر به دستگیری او شد. او در ابتدا تلاش کرد تا با برانگیختن حس همدردی دستگیرکنندگانش بگریزد اما فایدهای نداشت و او را در آنماس زندانی کردند. سپس او را به قسطنطنیه و به خدمت امپراتور جدید آوردند.
درآنجا ریش او را دریدند، سرش را تراشیدند و دندانهایش را کشیدند. کسانی که آنجا حاضر بودند، از جمله زنانی که شوهرانشان به دست او اعدام و یا کور شده بودند آندرونیکوس را زیر مشت و لگد خود گرفتند. سپس دست راست او را با تبر قطع کردند و چند روز بعد یکی از چشمهایش را از حدقه به در آوردند. او را سپس بر شتری نشانده به دور بازار گرداندند و در ادامه با چماق بر سر او کوفتند و سرگین گاو و مانند را در سوراخهای بینیش فرو بردند. او را با سنگ زدند و آب جوش به صورتش ریختند. سپس او را به میدان مسابقات شهر برده، از پاهایش آویزانش کرده و به ضرب و جرح آلات تناسلیش پرداختند و در نهایت شمشیری را در حلقش فرو کردند که نتیجهٔ آن مرگی رقتبار برای آندرونیکوس یکم بود.
دوران ۲۴ سپتامبر ۱۱۸۳ - ۱۲ سپتامبر ۱۱۸۵
زادروز حدود ۱۱۱۸
زادگاه کنستانتینوپول، بیزانس
(استانبول امروزی در ترکیه)
مرگ ۱۲ سپتامبر ۱۱۸۵ (۶۶-۶۷ سال)
محل مرگ کنستانتینوپول
پیش از ایزاک دوم
پس از آلکسیوس دوم
دودمان دودمان کومننوس
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#167
Posted: 10 Nov 2013 03:06
ایزاک دوم
ایزاک دوم یا اسحاق دوم با عنوان کامل ایزاک دوم آنجلوس (زادهٔ پیرامون ۱۱۳۵ — درگذشتهٔ فوریه ۱۲۰۴) امپراتور روم شرقی (بیزانس) از ۱۱۸۵ تا زمان برکناری و زندانی شدنش در ۱۱۹۵ و سپس برای مدت کوتاهی مجدداً از ۱۲۰۳ تا برکناری و زندانیشدن دوبارهاش در ۱۲۰۴ بود.
در ۱۱۸۵ آندرونیکوس یکم، امپراتور وقت بیزانس که پس از حملهٔ نورمانها نگران تاج و تخت خود شده و پیشگویی به او گفته بود که پس از او فردی به نام ایزاک جانشینش خواهد شد فرمان مرگ ایزاک آنجلوس را صادر نمود. اما ایزاک با کشتن دستگیرکنندهٔ خود گریخت و برای حفظ جانش در کلیسایی در پایتخت پناه گرفت. مردم قسطنطنیه که از ستمگریهای آندرونیکوس یکم به ستوه آمده بودند او را امپراتور خوانده و به کاخ آندرونیکوس حمله کردند. آندرونیکوس با قایقی به سوی روسیه گریخت و ایزاک با عنوان ایزاک دوم به امپراتوری بیزانس رسید. او سپس فرمان دستگیری فرمانروای پیشین را صادر کرد. آندرونیکوس که وزش باد مخالف مانع فرارش شده بود در همان سال دستگیر و پس از چندین روز شکنجه و اذیت و آزار بهدست مردم بهقتل رسید.
آغاز حکومت ایراک دوم با پیروزی سرنوشتساز ژنرال آلکسیوس براناس بر نورمانهایی همراه شد که پس از حمله به امپراتوری در ۱۱۸۵ و غارت تسالونیکا، اینک از خاک یونان (بهجز جزایر سفالونیا و زاسینتوس ) بیرون رانده شده بودند. اما علیرغم این پیروزی او نتوانست قبرس را از دست ایزاک کومننوس شورشی که در ۱۱۸۵ خود را حاکم مستقل آن جزیره اعلام کرده بود خارج سازد. ایزاک دوم همچنین در سرکوب شورش بلغارها و ولاکها در پایان همان سال و باوجود لشکرکشیهایش علیه آنان در فاصلهٔ ۱۱۸۶ تا ۱۱۸۷ ناموفق بود و در ۱۱۸۷ مجبور شد تا دومین امپراتوری بلغارستان را به رسمیت بشناسد.
در ۱۱۸۹ ایزاک درگیر سومین جنگ صلیبی شد. فرماندهٔ صلیبیون امپراتور آلمان فردریک بارباروسا بود که داشت سپاهیانش را از قلمرو امپراتوری بیزانس حرکت میداد. ایزاک دوم بهمنظور حفظ موقعیت خود عهدنامهای را با صلاحالدین ایوبی منعقد ساخت اما دیری نپایید که مجبور به کمک به فردریک یکم شد. او عهدنامهٔ آدریانوپول را در ۱۱۹۰ با او امضا نمود و نیروهای فردریک یک ماه پس از آن از هلسپونت به آسیای صغیر منتقل شدند.
ایزاک اینک فرصت یافته بود تا توجهش را به بالکان معطوف سازد و در ۱۱۹۰ موفق شد تا شکوه بیزانس را با شکست دادن استفان نمانیا، پادشاه صربستان به آن بازگرداند. با کمک مجارها، او لشکرکشیای را علیه بلغارها تدارک دید و به همین منظور سپاهی را در بهار ۱۱۹۵ در شهر سیپسلا گردآورد.
ایزاک دوم ناگهان در ۸ آوریل همان سال توسط برادرش الکسیوس از قدرت خلع، کور و همراه پسرش آلکسیوس (بعدتر امپراتور آلکسیوس چهارم) زندانی شد و پس از آن برادرش با عنوان آلکسیوس سوم بر تخت امپراتوری بیزانس نشست.
در ۱۲۰۱ آلکسیوس، پسر ایزاک موفق به فرار به آلمان شد و با دادن وعدههایی به فرماندهان صلیبیون در آنجا موفق شد تا چهارمین جنگ صلیبی را بهمنظور بازگرداندن پدرش به قدرت به قسطنطنیه بکشاند. صلیبیون در ژوئیه ۱۲۰۳ موفق به فتح شهر شدند، آلکسیوس سوم همراه با گنجینههایی از پایتخت گریخت و ایزاک دوم پس از تحمل ۸ سال زندان بار دیگر در ۱ اوت همان سال به قدرت بازگشت. او سپس به عنوان امپراتور مشترک با پسرش که اینک عنوان امپراتور آلکسیوس چهارم را داشت تاجگذاری کرد.
حضور صلیبیون در قسطنطنیه و رفتارهای آنها باعث بروز نارضایتی بین مردم شهر و درگیریهایی بین دو طرف شد که در نهایت به شورشی مردمی به رهبری آلکسیوس پنجم (داماد آلکسیوس سوم) در ژانویه ۱۲۰۴ انجامید. در نتیجهٔ این شورش هر دو امپراتور از قدرت خلع و زندانی شدند و آلکسیوس پنجم قدرت را در دست گرفت. به فرمان او آلکسیوس چهارم را در ۸ فوریه ۱۲۰۴ خفه کردند و ایزاک دوم نیز چند روز پس از او در زندان درگذشت.
دوران دورهٔ نخست: ۱۱۸۵ - ۱۱۹۵
دورهٔ دوم:
۱۲۰۳ - ۱۲۰۴
(بهطور مشترک با پسرش آلکسیوس چهارم)
نام کامل ایزاک آنجلوس
زادروز سپتامبر ۱۱۵۶
مرگ ژانویه ۱۲۰۴
پیش از آلکسیوس سوم
پس از آندرونیکوس یکم
دودمان دودمان آنجلوس
فرزندان آلکسیوس چهارم
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#168
Posted: 10 Nov 2013 03:07
آلکسیوس سوم
آلکسیوس سوم یا آلکسیوس سوم آنجلوس(درگذشتهٔ ۱۲۱۱) امپراتور روم شرقی (بیزانس) از ۱۱۹۵ تا برکناریش در ۱۲۰۳ بود.
آلکسیوس دومین پسر آندرونیکوس آنجلوس و نوهٔ آلکسیوس یکم بود. او در ۱۱۹۵ از سوی سپاهیانش امپراتور نامیده شد، پس برادرش ایزاک دوم، امپراتور وقت بیزانس را در استاگیرا در مقدونیه دستگیر کرده پس از کور کردنش او را همراه با پسرش آلکسیوس (بعدتر آلکسیوس چهارم) زندانی نمود.
آلکسیوس در آوریل ۱۱۹۵ با عنوان آلکسیوس سوم تاجگذاری کرد. اما او فرمانروایی ضعیف و درعین حال حریص بود که کودتایش نتایجی فاجعهبار برای امپراتوری بیزانس داشت. ناتوانی آلکسیوس در کمک به دامادش استفان پروونچانی، پادشاه صربستان در مقابله با برادرش ووکان سبب شد تا او در عوض از بلغارها یاری بخواهد که این موضوع لطمهای شدید به اعتبار بیزانس در بالکان وارد ساخت.
در ۱۲۰۱ آلکسیوس چهارم موفق به فرار از زندان آلکسیوس سوم شد و به خواهر و شوهر خواهرش فیلیپ در آلمان پیوست. در آنجا او با دادن وعدهٔ تقبل هزینهها، تدارکات و سرباز برای فتح مصر، تأمین نیازهای ۵۰۰ شوالیهٔ حاضر در سرزمین مقدس و فرمانبرداری کلیسای بیزانس از کلیسای کاتولیک روم توانست فیلیپ، بونیفیس مونتفرات، فرماندهٔ صلیبیون و متحدان ونیزیشان را مجاب نماید تا با کشاندن چهارمین جنگ صلیبی به قسطنطنیه بار دیگر او و پدرش را به قدرت بازگردانند.
نقشهٔ آلکسیوس نتیجهبخش بود و آن دو به دنبال چهارمین جنگ صلیبی در ۱۲۰۳ بار دیگر به قدرت بازگشتند. آلکسیوس با عنوان آلکسیوس چهارم تاجگذاری کرد و به امپراتوری مشترک با پدرش رسید.
آلکسیوس سوم که از پایتخت گریخته بود همراه با گنجینههایی که تا حد توانش همراهش برداشته بود به تراکیه رفت. او بعدتر تلاش نمود تا تاج و تخت امپراتوریش را بازپس گیرد اما در نهایت شکست خورد و در یونان سرگردان شد. آلکسیوس سپس خود را تسلیم بونیفیس موتفرات نمود که در آن زمان بخش عظیمی از بالکان را در اختیار خود داشت. بونیفیس او را تحت حمایت خود گرفت و او مصونیت داد اما آلکسیوس آنجا را ترک کرده و از میخائیل یکم، حاکم اپیروس تقاضای پناهجویی نمود.
او سرانجام به آسیای صغیر، جایی که دامادش تئودور لاسکاریس، امپراتور نیکائهآ خود درگیر جنگ قدرت با لاتینها بود رفت. در آنجا آلکسیوس با همراهی سلطانِ ایکونیوم (کونیای امروزی در ترکیه) مدعی تاج و تخت تئودور شد با مقاومت او روبرو گردید. پس ارتشی را فراهم آورد و علیه تئودور وارد جنگ شد اما در ۱۲۱۱ از و شکت خورد و زندانی گردید. تئودور سپس او را به صومعهای در نیکائهآ فرستاد و آلکسیوس در همانجا در همان سال درگذشت.
دوران ۱۱۹۵-۱۲۰۳
تاجگذاری آوریل ۱۱۹۵
نام کامل آلکسیوس سوم آنجلوس
مرگ ۱۲۱۱
محل مرگ نیکائهآ (ایزنیک امروزی در ترکیه)
پیش از ایزاک دوم و آلکسیوس چهارم
پس از ایزاک دوم
پدر آندرونیکوس یکم
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#169
Posted: 10 Nov 2013 03:08
آلکسیوس چهارم
آلکسیوس چهارم با آلکسیوس چهارم آنجلوس(درگذشتهٔ ۸ فوریه ۱۲۰۴) امپراتور روم شرقی (بیزانس) از ۱۲۰۳ تا ۱۲۰۴ بود. او در زمان چهارمین جنگ صلیبی توانست با استفاده از شرایط پیش آمده بار دیگر به جایگاهش بهعنوان امپراتور باز گردد اما دیری نپایید که بهدنبال کودتایی در کاخ از قدرت برکنار و اعدام گردید.
آلکسیوس چهارم پسر ایزاک (اسحاق) دوم، امپراتور وقت بیزانس بود. در ۱۱۹۵ آلکسیوس سوم، برادر ایزاک دوم از سوی سپاهیانش به امپراتوری رسید. او ایزاک را دستگیر و چشمانش را کور نمود و سپس او را همراه با پسرش آلکسیوس زندانی کرد. اما آلکسیوس در ۱۲۰۱ موفق به فرار شد و به خواهر و شوهر خواهرش فیلیپ در آلمان پیوست. در آنجا او با دادن وعدهٔ تقبل هزینهها، تدارکات و سرباز برای فتح مصر، تأمین ۵۰۰ شوالیهٔ حاضر در سرزمین مقدس و فرمانبرداری کلیسای بیزانس از کلیسای کاتولیک روم توانست فیلیپ، بونیفیس مونتفرات، فرماندهٔ صلیبیون و متحدان ونیزیشان را مجاب نماید تا با کشاندن چهارمین جنگ صلیبی به قسطنطنیه بار دیگر او و پدرش را به امپراتوری مشترک بیزانس بازگردانند.
نقشهٔ آلکسیوس چهارم در ۱۲۰۳ به نتیجه رسید و او و پدرش بار دیگر قدرت را در دست گرفتند. با این حال آنها در پرداخت بدهیهای خود به امپراتوری غربی و متحد کردن هر دو کلیسا ناتوان بودند. از سوی دیگر اعمال مالیاتهای سنگین بر مردم و رفتار گستاخانهٔ صلیبیون حاضر در قسطنطنیه به شورشی مردمی انجامید که رهبری آن را الکسیوس دوکاس مورتزوفلوس، داماد آلکسیوس سوم برعهده داشت.
آلکسیوس دوکاس مورتزوفلوس در ژانویهٔ ۱۲۰۴ خود را امپراتور آلکسیوس پنجم خواند و آلکسیوس چهارم و پدرش را از قدرت خلع و زندانی نمود. آلکسیوس چهارم را در ۸ فوریهٔ همان سال به فرمان امپراتور جدید خفه کردند و پدرش ایزاک نیز تنها چند روز پس از او در زندان درگذشت.
دوران ۱۲۰۳ - ۱۲۰۴
نام کامل آلکسیوس چهارم آنجلوس
زادروز حدود ۱۱۸۲
مرگ ۸ فوریه ۱۲۰۴
پیش از آلکسیوس پنجم
پس از آلکسیوس سوم
پدر ایزاک دوم
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#170
Posted: 10 Nov 2013 03:09
نیکولاس کانابوس
نیکولاس کانابوس یا نیکولائوس کانابوس در ۲۵ یا ۲۷ ژانویهٔ ۱۲۰۴ از سوی شورایی متشکل از سنای بیزانس، کشیشها و مردم قسطنطنیه و در تقابل با امپراتوری مشترک ایزاک دوم و آلکسیوس چهارم بهعنوان امپراتور بیزانس انتخاب شد.
نیکولاس نجیبزادهای جوان و احتمالاً از خویشان امپراتوران آنجلی بود[ که پس از سه روز بررسی نامزدهایی که تمایلی به فرمانروایی نداشتند و علیرغم میلش انتخاب شد. با این حال او قدرت امپراتوری زیادی نداشت و حاضر نشد تا از ایاصوفیه خارج شود.
آلکسیوس پنجم در ۱۲۰۴ امپراتوران ایزاک دوم و آلکسیوس چهارم را از قدرت خلع و خود قدرت را در دست گرفت. او سپس به نیکولاس چنین وعده داد که مقامی والا را به او در دولت خود اعطا کند. اما نیکولاس شرایط او را نپذیرفت. پس آلکسیوس او را در پنجم فوریه همان سال زندانی کرد و فرمان داد تا او را همراه با آلکسیوس چهارم خفه کنند (این احتمال نیز وجود دارد که او را گردن زده باشند).
نیکتاس کونیاتسِ تاریخنگار، نیکولاس را مردی مهربان و باهوش توصیف کرده است.
دوران ۲۵ یا ۲۷ ژانویه - ۵ فوریه ۱۲۰۴
مرگ ۸ فوریه ۱۲۰۴
پیش از آلکسیوس پنجم
پس از ایزاک دوم و آلکسیوس چهارم
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.