ارسالها: 2517
#11
Posted: 27 Jan 2013 13:14
پايان مشاركت آمريكا در جنگ ويتنام ـ آتش بس آمريكا و كمونيستها ويتنامي
ساعت هفت بامداد 27 ژانويه سال 1973 ميان نيروهاي نظامي آمريكا و كمونيست ها در ويتنام آتش بس بر قرار شد. اين آتش بس شامل زد و خورد نيروهاي نظامي ويتنام جنوبي با كمونيست ها نمي شد. قرارداد آتش بس قبلا در پايان يك رشته مذاكرات طولاني در پاريس امضاء شده بود. در لحظه امضاي قرارداد شمار نيروهاي آمريكايي در ويتنام از رقم 500 هزار تجاوز مي كرد. جمع تلفات اين نيروها از آغاز جنگ ويتنام 57 هزار كشته يك هزار و سيصد ناپديد 600 اسير و 303 هزار و 640 مجروح اعلام شده بود. اين جنگ براي آمريكا 109 ميليارد و 500 ميليون دلار (به ارزش آن زمان) هزينه داشت. جنگ ويتنام كه از سال 1961 آغاز شده بود از 1965 شدت يافته بود. دو سال پس از اين آتش بس و خارج شدن تدريجي نظاميان آمريكايي شهر سايگون در سي ام اپريل 1975 به دست نيروهاي كمونيست افتاد و وحدت ويتنام تامين شد. کمونيست ها پس از اين پيروزي کسي را اعدام نکردند و مقامات سابق را به اردوگاه آموزشي فرستادند تا اصلاح روش و رفتار دهند و به جامعه بازگردند. سايگون نيز به شهر «هوشي مين» تغيير نام داده شد.
چند صحنه اي از عمليات نظامي آمريکا در ويتنام (عکس هاي بالاتر از مجله هاي لايف و تايم)
صحنه قتل يک ويت کنگ در ملأ عام در سايگون چند هفته پس از آغاز سال 1968 به دست رئيس پليس اين شهر (عکس از اِدي اَدامز)
مخالفت با جنگ ويتنام در همه جا به چشم مي خورد. عكسهاي بالا، يك روحاني بودايي به نام Thich Quang Ducc و منظره خودسوزي اورا در ژوئن 1963 دريك ميدان شهر سايگون به نشانه مخالفت با اين جنگ نشان مي دهد
عكس زير «جيمز وب James Webb» سناتور دمكرات آمريكا (از ژانويه2007 تا ژانويه 2013) را كه از افسران نيروهاي نظامي آمريكا در جنگ ويتنام بود در دهه 1960 در صحنه اي از اين جنگ نشان مي دهد. وي که بعدا وزير نيروي دريايي آمريکا شد و سپس تغيير نظر داد و بيست و سوم ژانويه 2007 مفاد نطق يكساعته جورج بوش در جلسه مشترك سالانه دو اطاق كنگره (state of the union) را رد كرد. وي قبول نکرد که بيش از يک دوره شش ساله سناتور باشد. زن جيمز وب يک بانوي ويتنامي است.
James Webb
جان کری John Kerry (متولد 1943) و 28 سال سناتور ماساچوست و پیش از آن معاون فرماندار این ایالت نیز از افسران نیروی دریایی آمریکا درجنگ ویتنام در دهه 1960 بود و فرمانده قایق های تندرو ویژه حرکت رودخانه ها و از این رهگذر سه مدال به دست آورد. وی پس از بازگشت به آمریکا و عمدتا از سال 1971 برضد ادامه جنگ ویتنام شد و دریک جلسه کمیسیون روابط خارجی سنای آمریکا علیه این جنگ غیر لازم شهادت داد و در چند تظاهرات خیابانی شرکت کرد. وی نامزد حزب دمکرات در انتخابات ریاست جمهوری سال 2004 بود که از جورج بوش شکست خورد. جان کری که سالها ریاست کمیسیون روابط خارجی سنای آمریکا را برعهده داشت وزیر امورخارجه این کشور از سال 2013 خواهد بود. وی یک کاتولیک است.
عکس های زیر جان کری را در لباس نظامی نشان می دهد. یکی از عکس ها در ویتنام از او گرفته شده و دیگری هنگام دریافت نشان:
John Kerry
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#12
Posted: 27 Jan 2013 13:22
يک نمونه از قدرشناسي پکني ها: پس از درگذشت مائو زنش را به اعدام محكوم كردند!
Jiang Qing
بيست و هفتم ژانويه 1983 مجازات اعدام بانو جیانگ جینگ Jiang Qing (چيانگ چينگ) Jiang Qing زن سالخورده مائو تسه تونگ (مائو زده دونگ) بنيادگذار رژیم پکن به حبس ابد تبديل شد.پس از درگذشت مائو در سال 1976 زن وي و سه تن ديگر از ياران بنيادگذار اين رژیم متهم به سازمان دادن انقلاب فرهنگي چين شده بودند. هدف از انقلاب فرهنگي چين زدودن هرگونه تفکر و رسوم غير سوسياليستي (نابرابری ها) از جامعه اين كشور اعلام شده بود.
بانو جيانگ توسط همانهايي به اعدام محكوم شده بود كه اگر تلاش و زحمات مائو نبود به مقام نمي رسيدند!. دستگیری و محاکمه بانو جیانگ و تنی چند از یاران مائو راه را برای تغییر سیستم اقتصادی چین وکاپیتالیست شدن این کشور بازکرد. تعجب در این است که بسیاری از مقامات ارشد پکن در دهه های بعد و تاکنون ازجمله «هو جینتائو» همان اعضای گارد انقلاب فرهنگی مائو بودند.
بانو جیانگ جینگ در 77 سالگی در سال 1991 برای درمان بیماری از بازداشتگاه به بیمارستان انتقال یافته بود که پس از درمان و پیش از بازگشت به زندان اعلام شد که درگذشته است. برخی گفته بودند که خودکشی کرده بود. وی ـ آخرین زن مائوـ قبلا منشی و همرزم او بود.
مائو پس از راهپيمايي 9 هزار و ششصد كيلومتري از«كيانگ سي» در جنوب به «ينان» در شمال چين كه يك سال طول كشيد در اكتبر 1935 با يك روزنامه نگار از مغرب زمين به مصاحبه نشسته است. «چوته» دستيار نظامي او و «جيانگ» زن مائو در عكس ديده مي شوند. همين راهپيمايي با همه سختي اش و تلفات دهها هزار نفري عامل شناخته شدن كمونيسم (فرضيه تامين برابري و مالکیت عمومي) در چين و بالاخره پيروزي مائو شد. در جريان راهپيمايي طولاني دو سوم ياران مائو بر اثر حملات نيروهاي دولتي (دولت حزب ناسيوناليست چين و اينک حکمران تايوان) و خستگي و كمبود خوراك و دارو جان دادند ولي اينک فرزندان همان ها که به همان دلايل قدرت را به دست دارند راهي ديگري انتخاب کرده و بعضا ميلياردر شده اند!
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#13
Posted: 27 Jan 2013 13:25
برخي ديگر از رويدادهاي 27 ژانويه
98:ماريوس نروا امپراتور روم در 76 سالگي درگذشت و جانشين او تراژان پس ازكسب راي اعتماد سنا وعده مبارزه با فساد و نيز دادن وام كشاورزي با بهره 5 درصد داد تا كشاورزان مجبور نشوند از نزولخورها قرض بگيرند.
1755:پس از شمارش كشته شدگان زلزله شهر ليسبون پايتخت پرتغال كه روز پيش از اين (26 ژانويه) رخ داده بود اعلام شد كه بيش از سي هزار تن جان باخته بودند. ليسبون كه بر فراز هفت تپه بنا شده است در طول تاريخ چندبار براثر زلزله ويران شده است .
1756:«موزارت» آهنگساز بلند آوازه اتريشي در سالزبورگ به دنيا آمد.
1926:سال 1304 هجري خورشيدي.محمدرضا پهلوي از سوي پدرش رضاشاه به عنوان وليعهد اعلام شد.
1943:نيروي هوايي آمريكا شهر ويلهلمز هاون آلمان را با 50 بمب افكن سنگين بمباران كرد.
1951:آزمايشهاي اتمي آمريكا در صحراي نوادا با پرتاب بمب از هواپيما آغاز شد.
1967: 60 كشور قرارداد منع آزمايشهاي هسته اي در هوا و فضا را امضاء كردند.
1976:سال 1354 هجري خورشيدي.بازگشت نيروهاي ايراني از ظفار آغاز شد.
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#14
Posted: 28 Jan 2013 15:05
زادروز «خوزه مارتي» قهرمان ملي كوباييان ـ اندرز او به جوانان: آزاده باشيد
Jose Marti
«خوزه مارتي» قهرمان ملي كوباييان 28 ژانويه 1853 به دنيا آمد و 19 ماه مي 1895 سال 1895 در 42 سالگي كشته شد. وي يك انديشمند فرضيه پرداز روزنامه نگار [ناشر روزنامه Patria] مولف شاعر و نقاش بود كه رهبري استقلال طلبان كوبا برضد استعمار اسپانيا را به دست گرفت.
خوزه با اين كه پدر و مادرش از مهاجران اسپانيايي بودند اعلام كرد كه استعمارزدايي براي او اهميت بيشتري دارد. وي در 16 سالگي نخستين مقاله را براي روزنامه «ال ديابلو» نوشت و در آن از كوباييان خواست كه زنجير استعمار را پاره كنند. طولي نكشيد كه وي درام حماسي «ابدالا» را به صورت شعر درآورد. با اين فعاليت هاي قلمي خوزه مارتي به زودي به عنوان يك مبارز «ضدبردگي ضد استعمار ضد اختناق و ضد فساد مقامات محلي» شناخته شد.
او در پي يك سخنراني براي دانش آموزان دبيرستان به اتهام خيانت به اسپانيا بازداشت شد. در زندان بر پاي او غل و زنجير بستند كه دچار عفونت پا شد و قاضي اسپانيايي مامور بازرسي زندان كه چنين ديد شش سال حبس او را به تبعيد در اسپانيا تبديل كرد. تبعيد به خوزه كمك بسيار كرد و موفق شد كه در اسپانيا به دانشگاه برود و «حقوق سياسي» بخواند و با روشنفكران اروپايي باب مكاتبه بگشايد.
خوزه به دعوت روشنفكران فرانسه به پاريس رفت و از آنجا به طور محرمانه به كوبا بازگشت و چون حكومت اسپانيايي كوبا متوجه ورود او به آنجا شد وي به ايالات متحده گريخت و مقيم نيويورك شد. خوزه در ايالات متحده انجمن كوبايي تبارهاي آن كشور را تشكيل داد و كوبايي تبارهاي ايالات متحده را تشويق به آزاد ساختن كوبا از استعمار كرد. خوزه كه همچنان به كار نوشتن ادامه مي داد و مقالات اشعار كاريكاتورها و كتابهايش انتشار مي يافت در سال 1895 مانيفست استقلال كوبا را منتشر ساخت. در اين مانيفست به كوباييان يادآور شد كه بايد خودشان قيام كنند از کوبائيان مهاجر کمک بگيرند و به استعمار پايان دهند و روي كمك خارجي نبايد حساب كنند و نبايد از يك دولت خارجي و ازجمله ايالات متحده كه آمادگي دادن چنين كمكي را دارد بخواهند كه كمك كند. با اين عمل از دست يك خارجي رها نشده به دام ديگري مي افتند.
به اين ترتيب خوزه مارتي با مداخله مستقيم دولت واشنگتن در تلاش کوبائيان براي کسب استقلال تلويحا مخالفت كرد. خوزه در همين سال با انقلابيون مسلح خود كه آنان را در آمريكا آموزش داده بود به كوبا رفت كه در 19 مه 1895 در«دوس ريوس» در جريان نبرد با نيروهاي اسپانيايي كشته شد اما مرگ او مبارزه را پايان نداد كه چند سال بعد جنگ ايالات متحده و اسپانيا روي داد و اسپانيا كه شكست خورده بود از كوبا پورتوريكو فيليپين و گوام خارج گرديد. آمريكاييان چندي بعد كوبا و پنج دهه پس از آن فيليپين را استقلال دادند و ....
پرخواننده ترين و معروفترين تاليف خوزه مارتي «دوران طلايي حيات» عنوان دارد كه در خلال آن جوانان را تشويق به «آزاده بودن» و مبارزه كرده است.
در پي انقلاب فيدل كاسترو در کوبا نام خوزه مارتين بر مراكز و تاسيسات متعدد اين کشور و از جمله فرودگاه بين المللي هاوانا گذارده شده است.
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#15
Posted: 28 Jan 2013 15:14
ایجاد امپراتوری مقدس ـ پادشاهي شارلماني ـ فرضیه تحمل نشدن جهان یک ابرقدرتي و پيدايش «ابرقدرت» رقيب
Charlemagne
28 ژانويه سال 814 ميلادي شارلماني Charlemagne پادشاه فرانكها و امپراتور كاتوليكهاي اروپا (امپراتوري مقدس) در 72 سالگي درگذشت. برخي از مورخان اورا هارون الرشيد اروپا لقب داده اند. هر دو همزمان در شرق و غرب حكومت مي كردند. اين مورخان همين موضوع را مورد توجه قرارداده و پس از بررسي هاي ديگر فرضيه اي به دست داده اند كه جهان براي مدتي طولاني نمي تواند يك ابر قدرت داشته باشد و اگر در نتيجه تحولات و حوادث داراي يک ابرقدرت شود ديري نخواهد گذشت كه براي اين ابر قدرت رقيب و رقيبان به وجود خواهد آمد. به عبارت ديگر «جهان» نظام يک قدرتي را براي مدتي طولاني تحمل نخواهد کرد.
شارلماني كه يك فرانك آلماني بود پس از تامين وحدت فرانكهاي آلمان و فرانسه به توسعه متصرفات خود دست زد و ايتاليا و قطعاتي از شمال اروپا و قسمتهايي از اسپانيا را فتح كرد و چون يك كاتوليك متعصب بود پاپ اورا امپراتور كاتوليكهاي اروپا و قلمرو وی را «امپراتوري مقدس» اعلام داشت.
شارلماني در يك مورد پس از سركوب كردن ساكسون ها كه هنوز مسيحي نشده بودند به آنان يك روز مهلت داد مسيحي شوند يا بميرند. چون در پايان مهلت چهار هزار و پانصد تن از ساكسون ها از مسيحي شدن خودداري كرده بودند آنان را گردن زد. شارلماني که در سال 742 ميلادي به دنيا آمده بود جمعا در 53 جنگ شركت كرد.
از كارهاي جالب شارلماني برنامه اصلاحات او است از جمله براي باسواد شدن مردم از كليساها خواست كه در جوار خود مدرسه رايگان داير كنند و در پذيرفتن شاگرد و ترتيب دادن اطاق هاي درس وضعيت خانوادگي و طبقه اجتماعي آنان را در نظر نگيرند.
وسعت امپراتوري شارلماني در آخرين سال عمر او
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#16
Posted: 28 Jan 2013 15:22
طلاق به سبك هنري هشتم
هنري هشتم
هنري هشتم پادشاه جنجالي انگلستان كه شش بار ازدواج كرد و دو تن از همسرانش را به جاي طلاق با گردن زدن اعدام كرد 28 ژانويه سال 1547 و پس از 38 سلطنت درگذشت. تقويت و گسترش نيروي دريايي انگلستان ابتكار هنري هشتم است كه متوجه اوضاع زمان شده و آينده را پيش بيني کرده بود. وي ذخيره پولي كشورش را صرف ساختن كشتي توپدار كرد.
همسر اول هنري كاترين آراگون بود كه هنري به نديمه او «آن بولين» كه زني باهوش و دانا بود دل بست و استدلال كرد به اين دليل مي خواهد با «آن» ازدواج كند كه فرزند آنان هوشمند خواهد شد و لذا اين ازدواج به خاطر وطن است نه بوالهوسي.
Anne Boleyn يكي از
همسران هنري هشتم
(مادر اليزابت اول) كه
گردن زده شد
پاپ وقت كلمنت ششم با طلاق كاترين و ازدواج مجدد هنري موافقت نكرد و هنري كه چنين ديد در سال 1534 در پارلمان انگلستان خود را رئيس كل كليساي اين كشور اعلام داشت و پاپ را از اين سمت در قلمرو انگلستان خلع كرد و نمايندگان پارلمان بر اين تصميم صحه گذاردند و از همان زمان كليساي انگلستان از دستگاه پاپ جدا شده و داراي سراسقف (اسقف كانتربوري) از آن خود گرديده و طلاق و ازدواج مجدد آزاد شده است.
«آن» از هنري داراي دختري شد كه بعدا به نام اليزابت يکم پادشاه انگلستان شد اما هنري پسر مي خواست و چون خوش نداشت كه ازدواج با آن همه سر و صدا را به طلاق منجر سازد به «آن» اتهام خيانت و بي وفايي زد و دستور داد كه او را گردن بزنند و پس از او چهار بار ديگر ازدواج كرد كه يك همسر ديگرش را به اتهام مشابهي اعدام كرد.
هنري جرات نكرد«آن كليو» همسر ديگرش را كه آلماني بود اعدام كند زيرا احتمال حمله نظامي آلمان مي رفت لذا او را پس از اندك مدتي طلاق گفت.
هنري هشتم پس از اعلام خود به عنوان رئيس كليساي انگلستان «توماس مور» نويسنده و انديشمند انگليسي و مولف «يوتوپيا (مدينه فاضله) » را به خاطر اين كه حاضر نشده بود رياست او را بر كليسا برسميت بشناسد اعدام كرد. درآن زمان صفويه بر ايران حكومت داشتند كه شاه صفوي هم خود را رئيس مذهب مي دانست.
همان روزي كه هنري هشتم در گذشت بزرگان انگلستان تاج پادشاهي اين كشور را بر سر پسر 9 ساله اش (ادوارد ششم) گذاشتند و در برابرش به عنوان پادشاه تازه زانو زدند!.
رياست يك كودك بر يك كشور گرچه مسخره به نظر مي آيد اما تاريخ نشان داده است كه در يك كشور پارلماني همچون انگلستان چنين انتصابي به سود حكومت پارلماني تمام شده است زيرا در طول طفوليت شاه پارلمان همه امور را قبضه كرده و به تكامل دمكراسي ادامه داده و بعدا هم كه پادشاه بزرگ شده پارلمان حاضر به از دست دادن اختيارات به دست آورده نشده است.
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#17
Posted: 28 Jan 2013 15:27
پتر بزرگ و داستان امپراتوري شدن روسيه
پتر يکم
پتر اول از دودمان رومانوف ها (Pyotr Alexeyevich Romanov) كه پس از انجام يك رشته اصلاحات در روسيه و اروپايي كردن آن جامعه خود را تزار (امپراتور) و روسيه را يك امپراتوري اعلام داشته شهر سن پترز بورگ را ساخته و پايتخت را به آنجا منتقل كرده و براي روسيه نيروي دريايي و ارتش ملي به وجود آورده بود در 28 ژانويه 1725 (طبق تقويم ميلادي جاري هشتم فوريه 1725) در 52 سالگي درگذشت. (روسها از 1918 تقويم بين المللي گريگوريان را پذيرفته اند که با تقويم قديمي تر - ژوليان - 13 روز و در برخي از ماهها 14 روز تفاوت دارد). پتر يکم که در سال 1672 متولد شده بود از ده سالگي بمدت 14 سال مشترکا با برادرش و از آن پس مستقلا سلطنت کرده بود.
پتر براي آشنا شدن با مدنيت اروپاي غربي و نيز صنايع كشتي سازي آن به صورت يك فرد عادي به آنجا رفته بود و مدتي را همانند يك كارگر ساده در كارگاههاي كشتي سازي غرب كار كرده بود. روسها پتر يكم را پدر امپراتوري روسيه مي دانند و همان احترامي را كه ايرانيان براي كوروش رعايت مي كنند براي پتر كه او را لقب كبير داده اند مرعي مي دارند. پتر براي توسعه قلمرو روسيه در غرب و شرق دست به جنگ زد و طرح رساندن قلمرو روسيه تا آبهاي اقيانوس هند را براي جانشينانش به ارث گذارد. وي با استفاده از جنگ داخلي ايرانيان (لشكركشي قندهاري ها به اصفهان) به قلمرو ايران هم لشكرفرستاده بود. امپراتوري روسيه كه در دهه سوم قرن بيستم به اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي تغيير نام يافته بود در سال 1991 به دست يلتسين و دو تن ديگر منحل شد كه دوماي روسيه بعدا اين فروپاشي را به دليل انجام نشدن رفراندم سراسري غيرقانوني خواند و در اين زمينه طرحي را به تصويب رساند. گسترش امپراتوري روسيه در قرن نوزدهم در مناطق قفقاز و آسياي ميانه به بهاي كوچك شدن ايران صورت گرفته بود. پتر يکم پايه گذار توسعه علمي و فني روسيه هم بشمار آمده است.
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#18
Posted: 28 Jan 2013 15:31
با تصرف پاريس وحدت آلمان تامين شد! - ... و پس از ايجاد آلمان واحد ...
بيسمارك
28 ژانويه سال 1871 شهر پاريس به دست ارتش آلمان افتاد و به اين ترتيب سه جنگ اصطلاحا «محدود» بيسمارك به پايان رسيد و آلمان به صورت كشوري واحد درآمد و پادشاه پروس (برلين) قيصر همه آلمان عنوان گرفت.
با تامين وحدت آلمان كه به همت و طبق نقشه بيسمارك عملي شد اين كشور به صورت قدرت اول اروپا (جهان آن روز) در آمد كه نتيجه اش اندكي بعد آغاز «دوران صلح مسلح» در اروپا و اتحاديه بندي و جنگ جهاني اول بود.
زياده خواهي هاي فاتحان جنگ جهاني اول عامل جنگ جهاني دوم بود كه واشنگتن و مسكو را دو ابر قدرت گيتي كرد. ضعف مديريت عبور از اصول انقلاب (انقلاب بلشويکي 1917) و سوسياليسم باعث فروپاشي شوروي از درون شد و آمريكا تنها ابرقدرت جهان گرديد.
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#19
Posted: 28 Jan 2013 15:36
انفجار شاتل فضايي «چالنجر» و مرگ هفت فضانورد آمريکايي
انفجار «چالنجر» ـ شاتل فضايي آمريكا با هفت سرنشين از جمله يك بانوی آموگار يک دقيقه و 13 ثانيه پس از بلندشدن از زمين و مرگ همه سرنشينان آن كه مستقيما از شبكه هاي تلويزيوني پخش شد 28 ژانويه سال 1986در آسمان پايگاه كيپ كاناورال در جنوب ايالت فلوريدا روي داد. انفجار 73 ثانيه پس از جدا شدن موشك حامل شاتل از سكوي پرتاب و به سبب نقص فني مفصل بوستر آن و انحراف موشك از مسير تعيين شده رخ داد. دوربين هاي شبكه هاي تلويزيوني هنوز جريان پرتاب را دنبال مي كردند كه موشك از مسير تعيين شده اش منحرف شد. پخش مستقيم اين برنامه عمدتا به خاطر سفر بانو Christa McAuliiffe آموزگار مدرسه بود. هدف از سفر او با شاتل اين بود که بعدا ديده هاي خودرا براي دانش آموزان بازگو کند. اين دهمين سفر چالنجر به فضا بود که به عنوان دومين شاتل فضايي آمريکا از چهارم اپريل 1983 بکار گرفته شده بود. نخستين شاتل کلمبيا نام داشت. پس از اين انفجار مرگ آور تا 32 ماه برنامه هاي شاتل متوقف شد. ريگن رئيس جمهور وقت آمريکا پس از آگاه شدن از اين رويداد کميسيون ويژه اي را مامور رسيدگي به آن کرد. ميليونها آمريکايي در مانيتور تلويزيونهاي خود چگونگي بالارفتن شاتل و انفجار آن را که به صورت زنده پخش مي شد مشاهده کرده بودند. قطعات چالنجر به اقانوس اطلس افتاده بود که گارد ساحلي آمريکا آنها را جمع آوري کرد.
سرنشينان مقتول Challenger ـ كريستا مك آليف بانوي آموزگار (رديف دوم نفر دوم از سمت چپ)
چالنجر از استقرار بر سكوي پرتاب تا جداشدن از سکو و سپس انفجار ...
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#20
Posted: 28 Jan 2013 15:41
برخي ديگر از رويدادهاي 28 ژانويه
1099:صليبيون دژ «حصن الاكراد» را در سوريه محاصره كردند.
1613:گاليله نپتون را كشف كرد.
1932:شانگهاي چين به تصرف ژاپني ها در آمد.
1946:يك روز پس ازآغاز دور جديد نخست وزيري قوام السلطنه شوراي امنيت سازمان ملل رسيدگي به شكايت ايران از شوروي را شروع كرد كه ايران خواستار خروج فوري نيروهاي شوروي شده بود.
1962:دكتر شاپور بختيار و دو تن ديگر از مخالفان دولت وقت در تهران دستگير و زنداني شدند.
1974:درپي اعتراض به اين كه ماموران سازمان اطلاعات مركزي آمريكا (سيا) بر خلاف قانون تاسيس اين سازمان در داخل آمريكا اقدام كرده است جرالد فورد رئيس جمهوري آمريكا دستور رسيدگي داد. حوزه فعاليت «سيا» كشورهاي خارجي و خارجيان مقيم آمريكا است نه اتباع آمريكايي كه تحقيق اطلاعاتي در باره آنان از وظايف اف بي آي است .«سيا» متهم شده بود كه در طول جنگ ويتنام در باره معترضين امريكايي اين جنگ دست به تحقيق زده بود.
1978:با قتل «چامورو» ناشر روزنامه لاپرنسا در نيكاراگوئه انقلاب اين كشور وارد مرحله شديد خود شد كه نتيجه اش فرار ساموزا و تغيير نظام حكومتي اين كشوربود. اين روزنامه نگار كه بعدا زنش برياست جمهوري نيكاراگوئه انتخاب شد بر ضد ساموزا و خانواده اش مي نوشت. چامورو «ساموزا» را به ديكتاتوري و بستگانش را به فساد اداري ـ اقتصادي متهم كرده بود. ساموزا بعدا رسما به ترتيب دادن قتل چامورو متهم شد و در تبعيد به قتل رسيد.
2008:
بی نظیر
به نوشته پراوداي آنلاين (ژانويه 2008) بي نظير بوتو در آخرين روزهاي زندگی اش (پيش از کشته شدن در27 دسامبر 2007) ادعا کرده بود كه اطلاع دارد که اسامه بن لادن مرده است. به ادعای پراودا اين گفتار بانو «بی نظیر» که 18 اکتبر 2007 پس از 9 سال دوری از وطن به پاکستان بازگشته بود با صداي خود او در سايتي در اينترنت قرار دارد!. مقامات دولت آمریکا سه سال بعد اعلام کردند که بن لادن که در خانه ای در شمال غربی پاکستان زندگی می کرد دوم ماه می 2011 به دست کماندوهای آمریکایی کشته شده و جسد او در اقیانوس رها شده است.
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7