ارسالها: 2517
#191
Posted: 6 Mar 2013 23:55
برخي ديگر از رويدادهاي 6 مارس
1521:فرديناند ماژلان Ferdinand Magellan در گردش با كشتي به دور دنيا به جزيره گوام Guam رسيد و آن را ملك پادشاه اسپانيا اعلام كرد كه نزديك به سه قرن بعد دولت آمريكا آن را از چنگ اسپانيا بيرون اورد و با اين كه تا آمريكا هزاران كيلومتر فاصله دارد به نوعي ضميمه خود ساخت.
1799:ناپلئون بناپارت در جريان لشکر کشي خود به شرق مديترانه با هدف جلوگيري از افتادن اين منطقه عثماني ها به دست انگليسي ها ـ رقيب و دشمن فرانسه ـ و مانع از ايجاد يک کمپاني هند شرقي در خاورميانه شدن، در اين روز بندر استراتژيک «جافا = يافا» در فلسطين را که از قديمي ترين شهرهاي جهان است تصرف کرد.
1836:ارتش مکزیک دژ آلامو Alamo در تکزاس را پس از کشته شدن همه مدافعان آمریکایی آن تصرف کرد.
1896:نخستين اتوموبيل كه «چارلز كينگ» آن را رانندگي مي كرد و مردم آن را درشكه بدون اسب مي ناميدند در شهر ديترويت ـ مرکز اتومبيلسازي آمريكا به حركت درآمد.
1900:
«گوت ليب دايملرGottlieb Daimler» مهندس معروف آلماني و سازنده نخستين انجين انفجاري، انجين بنزيني، موتور سيكلت و اتوموبيل چهار چرخ درگذشت. دايملر در سال 1885 موفق به ساخت موتور کوچک بنزيني شده بود. کمپانی او بعدا و در سال 1924 با کمپانی «کارل بنز» يکي شد و «دايملر بنز» نام گرفت که سازنده اتومبيل هاي مرسدس بنز است.
1933:دولت لهستان بندر آزاد و قبلا آلماني دانتزيك را تصرف كرد و آن را «گدانسك» خواند كه همين كار يكي از علل حمله نظامي شش سال بعد هيتلر به لهستان و تصرف اين كشور شد.
1957:کشور غنا مستعمره سابق انگلستان در آفریقای غربی استقلال یافت.
1994:
«ملينا مرکوري Melina Mercouri» سمبل ميهندوستي در قرن بيستم در این روز در 74 سالگی درگذشت. وی در 1920 در شهر آتن به دنیا آمده بود. جهان نيمه دوم قرن 20 هيچگاه تلاش خستگي ناپذير و مبارزات «ملينا» براي نجات وطنش يونان از دست حكومت سرهنگ ها را فراموش نخواهد كرد و «تاريخ» بهترين قضاوت را درباره او به دست خواهد داد.
ملينا که قبلا بازیگر فیلم های سینمایی بود پس از حذف حكومت سرهنگ ها، به نمايندگي پارلمان يونان انتخاب و سپس وزير فرهنگ اين كشور شده بود. وی قهرمان مبارزات ملی برای احیاء دمکراسی در میهنش ـ یونان اعلام شده است.
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#192
Posted: 7 Mar 2013 15:26
انتقال کتاب های ارسطو به شهر رم برای اسکندرسازی! ـ سالروز درگذشت ارسطو طبق برخی روایات
تصویر مجسمه ارسطو
هفتم مارس سال 16 پیش از میلاد، آگوستوس امپراتور وقت روم دستور داد که کتاب های 25 گانه ارسطو ـ فیلسوف یونانی از این سرزمین به شهر رم منتقل تا متون آن ها به رومی های جوان تفهیم شود که هرکدام یک اسکندر [اسکندر مقدونی] شوند. برپایه همین تفکر آگوستوس [که از سال 27 پیش از میلاد تا سال 14 میلادی بر امپراتوری روم حکومت کرد] در قرون جدید و معاصر در چند کشور مدارس ویژه تربیت مقام دولتی [آموزش جوانان مستعد و باهوش و آماده ساختن آنان برای مدیریت های دولتی و امور دیپلماتیک] دایر شد که یکی از این کالج ها هنوز در اروپا [انگلستان] بکار ادامه می دهد و شبانه روزی و پسرانه است.
ارسطو Aristotle فيلسوف يونان باستان كه گفته بود آموزگارش افلاتون را دوست دارد، ولي «حقيقت» را بيشتر از او، به سال 384 پيش از ميلاد درشهر بندري ستاگيروس در شمال شبه جزيره يونان به دنيا آمده و در اکتبر سال 322 پپش از ميلاد درگذشت. برخی کرونیکل نگاران درگذشت ارسطو را هفتم مارس به دست داده اند. شهر ستاگیروس [زادگاه ارسطو] در سال 480 پیش از میلاد و در جریان لشکرکشی خشایارشا به تصرف ایران درآمده بود. این شهر یک قرن و اندی بعد به دست فیلیپ دوم پادشاه مقدونیه [پدر اسکندر] ویران شد و اینک یک روستا است.
نظرات ارسطو در 25 کتاب درباره فلسفه، منطق، اخلاقيات، سياست، فلسفه طبيعت، ماوراء طبيعت، هنر، روح و روانشناسي پس از انتقال به «رم» تكثير و از دهه آخر قرن یکم پیش از میلاد در دسترس عموم قرارگرفته است. ارسطو که از هفده سالگي به آتن رفته بود 20 سال شاگرد افلاتون بود. پس از فوت افلاتون حاضر نشد جاي او را به عنوان رئيس «آكادمي» بگيرد و به «ارناتوس» رفت و مشاور پادشاه اين منطقه شد كه سه سال بعد امپراتوري ايران آرناتوس و نواحي اطراف آن را متصرف شد و ارسطو از آنجا به مقدونيه گریخت و پادشاه اين سرزمين وي را براي آموزش و پرورش پسر 13 ساله اش «اسكندر» استخدام كرد. ارسطو پس از اتمام دوره آموزش اسكندر [اسکندر مقدونی] و آماده کردن او برای زمامداری بر جهان به آتن رفت و در آنجا مدرسه «ليسيوم Lyceum» را بازكرد و به تدريس و تحقيق مشغول شد و شاگردش «تئوفراستوس» از بيانات او يادداشت برمي داشت كه باقي مانده اند.
پس از درگذشت اسكندر در سال 323 پيش از ميلاد در بابل، آتني ها كه از سلطه مقدوني ها راضي نبودند و ارسطو را مربی و مورد حمايت اسكندر مي دانستند با او به مخالفت برخاستند و همان اتهامي را كه قبلا به سقراط [آموزگار افلاطون] وارد ساخته و او را مجبور به خوردن جام زهر كرده بودند؛ به ارسطو هم وارد آوردند: اتهام «بسط بي ايماني ميان جوانان». ارسطو که اعدام خود را قطعی می دید به شهري دوردست (که با آتن قرارداد استرداد مجرمین نداشت) فرار كرد و طولي نكشيد كه در همان جا بر اثر بيماري معده درگذشت.
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#193
Posted: 7 Mar 2013 15:30
شاعر سرخپوست كانادايي
Emili
تكاهيونواكه Tekahionwake (اميلي پالين جانسون) شاعر و نويسنده بومي (سرخپوست) كانادايي هفتم مارس 1913 در «وانكور» درگذشت. وي كه از سرخپوستان Mohwak،موهواك بود در سال 1861 در اونتاريو در يك منطقه رزرو (به نام رزور ملت ششم!) به دنيا آمده بود.
«اميلي» در اشعارش كه عمدتا به زبان انگليسي است به بومي بودن (سرخپوست بودن) خود افتخار كرده است. قبيله موهواك هنگام ورود مهاجران فرانسوي ـ انگليسي به آمريكاي شمالي در منطقه وسيعي از ايالت نيويورك تا اونتاريو و كوبك (كانادا) زندگي مي كردند كه دربدر شدند!، اراضي شان توسط مهاجمان تصاحب و خودشان (آنان كه زنده و باقي مانده بودند) در ايالات متحده در رزرويشن ها و در كانادا در «رزرو» ها قرارداده شدند.
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#194
Posted: 7 Mar 2013 15:33
امپراتوري كه مخالف جنگ غير ضروري بود
Antoninus Pius
آنتونينوس پيوس Antoninus Pius امپراتور روم، از سال 138 تا 161 ميلادي، هفتم مارس سال 161 در گذشت. وي امپراتوري صلح طلب و مخالف جنگ غير ضروري بود و سناي روم را مجبور كرده بود كه «جنگ غير ضروري» را تعريف كند و اين تعريف را به تصويب برساند و قانون كند. به همين سبب در دوران حكومت او ميان روم و ايران جنگ بزرگي روي نداد و دو كشور اختلافات خود مخصوصا بر سر ارمنستان را از راه مذاكره حل كردند و بلاش سوم شاه وقت ايران از اين فرصت استفاده كرده و دست به عمران و آباداني زده بود. تنها خشونت دوران امپراتوري «پيوس» شورش طايفه انگليسي «بريگانتس» در منطقه يوركشاير بود.
از كارهاي جالب پيوس تعيين دو جانشين براي خود بود و وصيت كرده بود كه هر دو با هم امپراتور باشند تا قدرت مردم آزاري به دست نياورند و هر كدام كه بد شود مردم به ديگري متوجه شوند. پيوس مراسم نهصدمين سالگرد تاسيس شهر «رم» در 21 آوريل سال 147 ميلادي را با شكوه هر چه تمام تر برپا داشت. توجه پيوس عمدتا به ايجاد ساختمان هاي تازه و عمران و اصلاح امور اداري بود.
پس از مرگ پيوس سناي روم يكي از دو نفري كه او معرفي كرده بود ــ ماركوس اورليوس ــ را امپراتور و «لوسيوس وروس» نفر ديگر را «نايب امپراتور» و به اصطلاح «كمك امپراتور» تعيين كرد.
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#195
Posted: 7 Mar 2013 15:38
ماركوس اورليوس ـ جنگ با ايران ـ انتقال طاعون به اروپا و مرگ 5 ميليون اروپايي
Marcus Aurelius
«ماركوس اورليوسMarcus Aurelius» هفتم مارس سال 161 ميلادي امپراتور روم شد. همان روز «آنتونيوس پيوسPius» امپراتور قبلي روم درگذشته بود. چند ماه پس از آغاز امپراتوري ماركوس، بلاش سوم شاه ايران از دودمان اشكانيان درصدد اخراج روميان از شرق مديترانه برآمد نيروهاي رومي را در غرب فرات شكست داده و از سوريه بيرون رانده و حكمران ارمنستان را كه به طور پنهاني با روميان دوستي مي كرد بركنار و «تيگران» را برجايش نشانيده بود.
براي جلوگيري از پيشروي ايرانيان در غرب ماركوس «لوسيوس وروسLucius Verus» نايب امپراتوري (شريك خود در سلطنت) را ماموريت شرق داد ولي توصيه كرد كه بكوشد مسئله را با ايران از طريق مذاكره حل كند تا جنگ.
وروس با سپاهي كامل و چند ژنرال ازجمله ژنرال «گايوس كاسيوسGaius cassius» عازم شرق شد ولي بلاش سوم حاضر به مذاكره او نشد. وروس كه چنين ديد تصميم به جنگ گرفت. بلاش تاكتيك نظامي اشكانيان را بكاربرد و نيروهايش را به آن سوي فرات بازگردانيد تا در محل مناسبي وارد جنگ شود.
وروس به ماركوس اطلاع داد كه ارتش ايران سوريه را ترك كرده و به آن سوي فرات بازگشته و به بازگشت به پايتخت (تيسفون) در كنار دجله ادامه مي دهد. در اين هنگام ميان نيروهاي رومي بيماري مرموزي بروز كرد كه «ديوكاسيوس» مورخ رومي آن را طاعون گزارش كرده و برخي ديگر نوعي آبله و يا سرخك (بيماري عفوني واگيردار) نوشته اند. وروس ژنرال كاسيوس را در سوريه گذارد و با بخشي از يگان ها به رم بازگشت و آن بيماري را هم با خود به آن جا برد.
بيماري منتقل شده از شرق سال ها بلاي جاي اروپاييان بود. ديوكاسيوس جمع تلفات اروپا از اين بيماري را پنج ميليون تن (!) ذكر كرده است. اين بيماري تا سال 180 ميلادي در اروپا باقي بود و در اين سال ماركوس اورليوس هم به آن مبتلا شد و درگذشت. گزارش شده است كه اين بيماري «وروس» را هم از پاي درآورده بود. اورليوس كه در همه گيري دوم به اين بيماري دچار شده بود قبلا با كودتاي ژنرال كاسيوس در سوريه، شورش ژرمن ها در اروپاي مركزي و ايلريايي ها در بالكان رو به رو شده بود زيرا كه تلفات ناشي از طاعون نيروهاي مسلح روم در اروپا را به يك سوم تقليل داده بود.
ديوكاسيوس نوشته است كه بيماري 15 سال (از سال 165 تا 180 ميلادي) ادامه داشت و هر روز تنها دو هزار نفر را در شهر رم مي كشت و «وروس» 11 سال پيش از ماركوس از اين بيماري درگذشته بود.
«ماركوس اورليوس» درعين حال يك فيلسوف رواقيStoic Philosopher و يك نويسنده بود و يكي از تاليفاتش كه به زبان انگليسي ترجمه شده و تا به امروز در دسترس و مورد استفاده است «مديتيشنز Meditations» عنوان دارد.
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#196
Posted: 7 Mar 2013 15:44
كنستانتين امپراتور روم تعطيل بودن «يكشنبه ها» را در غرب برقراركرد که در آغاز، تعطيل هفتگي مسيحيان نبود
constantin1
كنستانتين يكم امپراتور معروف روم [متولد 27 فوريه 272 و متوفي در 22 مي 337 که از سال 306 ميلادي تا 337 حکومت کرد و قسطنطنيه را ساخت تا به امپراتوری ايران نزديک باشد] هفتم مارس سال 321 ميلادي، زماني كه هنوز مسيحيت در قلمرو روم رسميت نيافته بود فرماني صادر كرد كه در آن يكشنبه ها (روز خداي خورشيد ـ خورشيد غير قابل فتح شدن Solis Invicti = Sol invictus ـ روز خورشيد = Sun - Day = Sunday) روز استراحت و تعطيل عمومي اعلام شد. اين تعطيلي هفتگي به تدريج تعميم يافته و رنگ مذهبي هم به خود گرفته است زيرا كه در جهان مسيحيت معمولا در اين روز مردم براي دعا و شنيدن موعظه به كليساها مي روند.
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#197
Posted: 7 Mar 2013 15:48
نخستين عكاس جهان
Joseph niepce
ژوزف نايپس Joseph niepce نخستين عكاس جهان هفتم مارس 1765 در فرانسه به دنيا آمد. توجه وي به گرفتن عکس و ساختن دوربین و داروی مربوط از دهه دوم قرن نوزدهم آغاز شده بود. نایپس که به خاصیت سیاه شده سیلور کلوراید (ملح نقره) در برابر نور و به نسبت تابش آن پی برده بود پس از انجام همین تجربه روی ماده شیمیایی «بیتومن» به ساخت دوربین همت گماشت و جعبه اي تهیه کرد كه يك روزنه براي ورود نور در آن تعبيه شده بود. این روزنه دريچه ای متحرك داشت. نایپس در ضلع ديگر جعبه مقابل اين دريچه و به فاصله معين يك قطعه فلز بشقاب مانند قرار مي داد كه رويش را لعابي از ماده شيميايي «بيتومن» پوشانده بود. اين ماده كه نسبت به نور حساس بود متناسب با نور وارده از روزنه فلز را سياه مي كرد كه پس از شستن فلز اثر نور به صورت سياهي در آن باقي ماند كه همانا عكس اشياء بود ولی دوام چنین عکسی طولانی نبود.
نایپس نخستين عكس ماندنی را در سال 1827 ميلادي از پشت پنجره اطاق خود در پاريس كه در طبقه دوم ساختمان قرار داشت برداشت كه در كتاب هاي «تاريخچه عكاسي» عنوان آن را «منظره اي از پنجره» نوشته اند. اين، نخستين عكس ثابت و بادوامي است كه در جهان برداشته شده است. ژوزف نایپس براي برداشتن اين عكس هشت ساعت وقت صرف كرده بود. نایپس در سال 1833 درگذشت و «لوئي داگر» فرانسوي و تالبوت و هرشل انگليسي به تكميل فن عكاسي همت گماشتند و موفق شدند. «ماتیو بریدی» آمریکایی اوایل دهه 1860 و درجریان جنگ داخلی آمریکا فتو ژورنالیسم (عکس خبری) را ابتکار کرد. از زمان ایجاد دوره آموزش روزنامه نگاری در دانشگاه ها یکی از تکالیف دانشجویان این رشته ساختن دوربینی شبیه دوربین نایپس (جعبه چوبی) و گرفتن عکس با این دوربین و به همان صورت و چاپ کردن این عکس در تاریکخانه دپارتمان (گروه آموزش روزنامه نگاری) است.
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#198
Posted: 7 Mar 2013 15:58
برخي ديگر از رويدادهاي 7 مارس
1530:هنري هشتم پادشاه وقت انگلستان پس از اين كه شنيد پاپ با طلاق گفتن زن او مخالفت كرده اعلام داشت كه از اين پس او خودش رئيس كليساي انگلستان خواهد بود، نه پاپ؛ و به اين ترتيب كليساي انگلستان استقلال يافت.
1799:یک روز پس از افتادن یافا = Jafa به دست ناپلئون بناپارت ـ ژنرال انقلاب [که هنوز امپراتور فرانسه نشده بود] نظامیان اسیر (نیروهای نظامی عثمانی و عمدتا آلبانیایی) به صورت گروهی اعدام شدند. شمار آلبانیایی ها بیش از دو هزار تن نوشته شده است. هنوز معلوم نیست که انگیزه ناپلئون از اعدام این شمار چه بوده است. شهر بندری یافا که در مجاورت تل اویو و روی تپه ای کم ارتفاع قرار گرفته در جریان جنگ های صلیبی هم یک صحنه این جنگ ها بود و نیز صحنه جنگ سال 1917 انگلستان و عثمانی. همانطور که ناپلئون پیش بینی کرده بود انگلیسی ها از دیرزمان چشم به تصرف فلسطین داشتند که 118 سال پس از افتادن یافا به دست نیروهای انقلاب فرانسه به هدف رسیدند و چندی بعد با ایجاد کشور اسرائیل در فلسطین متصرفی خود موافقت کردند. ایجاد بندر یافا را به پسر نوح نسبت می دهند که پس از تخریب آبادی ها در جریان توفان بزرگ آن جا را ساخت که از قدیمی ترین شهرهای جهان است.
1814:لشکریان ناپلئون بناپارت مرکب از سربازان وظیفه 19 تا 21 ساله در یک منطقه مرز شمالی فرانسه امروز نیروهای نظامی مشترک اتریش و پروس [بیشتر پروس را قدرت های وقت پس از جنگ جهانی اول ضمیمه لهستان ساختند که انگیزه اصلی جنگ جهانی دوم قرار گرفت و چون مسئله باقی مانده است معلوم نیست که عامل چه مسائل دیگر در آینده باشد] به فرماندهی مارشال بلوخر Blucher را شکست دادند. در این نبرد شمار نیروهای بلوخر دو برابر نظامیان ناپلئون بود ولی روحیه «سرباز وظیفه» را که بدون دریافت دستمزد و تنها به خاطر وطنش می جنگید نداشتند. علاوه بر آموزش نظامی به سرباز وظیفه «میهن شناسی = تاریخ وطن» تدریس می شود.
1876:گراهام بل آمريکايي متولد1847 و متوفا در 1922 اختراع خود، تلفن را در آن کشور به ثبت داد.
1902:بوئرها (مهاجران هلندي آفريقاي جنوبي) در ناحيه «توين بوش» واقع در ترانسوال نيروهاي انگليسي را شكست دادند.
1936:نظامیان اعزامی هیتلر اخراج نظامیان خارجی از «راینلند Rhineland» را تکمیل کردند. این منطقه صنعتی آلمان طبق قرارداد Locarno و سازشنامه های ورسای (پایان جنگ جهانی اول) در کنترل نظامیان فاتحان قرار گرفته بود که هیتلر این قراردادها را پاره کرد و نیرو به راینلند Rhineland فرستاد و نظامیان خارجی را اخراج و پس از این رویداد بود که نظامی گری آلمان احیاء شد و دست به مسلح کردن خود زد.
1945:«تيتو» تا تدوين يك قانون اساسي و تعيين نظام يوگوسلاوي قدرت را در اين سرزمين كه در دوران جنگ جهاني دوم به اشغال آلمان در آمده بود به دست گرفت.
1969:حزب كارگر اسرائيل كه حزب حاكم بود بانو «گلدا ماير» و در آن زمان 71 ساله را نامزد نخست وزيري كرد كه وي ده روز بعد كار خود را در اين سمت آغاز كرد و تا سوم ژوئن 1974 ادامه داد. وي قبلا وزير كابينه بود. گلدا ماير متولد شهر «كي اف» اوكراين در هفت سالگي با خانواده اش به شهر ميلواكي آمريكا مهاجرت و پس از تحصيلات در همانجا معلم شده بود كه بعدا و زماني كه هنوز جوان بود براي اقامت دائم به فلسطين رفته بود.
1989:بر سر ماجراي «سلمان رشدي»، روابط جمهوري اسلامي ايران با انگلستان تيره شد و به حالت تعليق درآمد.
2007:اعضای مجلس لُردان انگلستان (= سنا) تماما انتخابی شدند. قبلا تعیین آنان برحسب اشرافیت و القاب بود.
2008:بهاي نفت خام به بالاترين حد خود تا اين روز رسيد و هر بشكه نفت خام سبك و شيرين براي تحويل در ماه اپريل 2008، در بازار نيويورك 105 دلار و 45 سنت معامله شد. معمولا کمپاني هاي بزرگ نفتي با استفاده از بحران هاي ناشي از بازي هاي سياسي بهاي نفت خام را بالا مي برند و اين افزايش تقريبا بلافاصله به جايگاه هاي بنزين در کشورهايي که اين کالا در کنترل دولت نيست منتقل مي شود. دولت هايي که از فروش بنزين ماليات مي گيرند از اين افزايش بها سود مي برند.
2008:در يك انفجار انتحاري در خيابان عطار بغداد كه متعاقب يك انفجار عادي روي داد 54 تن كشته و 123 نفر مجروح شدند. انفجار نخست باعث جمع شدن مردم جهت كمك به مجروحين شده بود كه در اين لحظه فردي در ميان اين جمع خود را منفجر كرد كه تاكتيك نسبتا تازه اي بشمار آورده شده است.
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#199
Posted: 8 Mar 2013 15:34
مردي كه سوسياليست هاي آلمان را متحد كرد ـ پدر سوسيال دمکراسي آلماني
Bebel
تلاش هاي سوسياليست هاي آلمان به ويژه «اوگوست ببل Ferdinand August Bebel» انديشمند آلماني براي ايجاد يك حزب واحد در اين روز از مارس 1875 به نتيجه رسيد و اعلام شد كه در ماه مي 1875 (دو ماه بعد) كنگره سوسياليست هاي آلمان براي تصويب اساسنامه و مرامنامه حزب واحد تشكيل خواهد شد. تامين وحدت و اعلام امپراتوري آلمان به ابتکار بيسمارک و تسريع صنعتي شدن اين كشور فرصت مناسبي به «ببل» و همفكرانش داده بود تا حزب واحد «سوسياليست» را تاسيس كنند.
«ببل» از ادغام افكار كارل ماركس و فرديناند لاسال، ايدئولوژي «سوسيال دمكرات» آلمان را تنظيم كرد كه همچنان باقي مانده و الگوي سوسيال دمكراسي در سراسر جهان شده است.
حزب واحدي كه در ماه مي 1875 در آلمان تحت عنوان سوسياليست به وجود آمد مادر همين حزب سوسيال دمكرات امروز اين کشور است كه چند بار حكومت آلمان را به دست داشت.
براي مثال: «ببل» در مرامنامه تازه (ايدئولوژي) حزب سوسياليست براي رسيدن به آرزوي مالكيت جامعه بر منابع توليد فرضيه «ماركس» را كه مبني بر نابودي نظامات موجود کشورها از طريق انقلاب پرولتاريايي و سپس ديكتاتوري پرولتاريا است رها ساخت و از عقيده «لاسال» استفاده كرد كه رسيدن به اين هدف را نيز تدريجي و از طريق اكثريت يافتن سوسياليست ها در پارلمان و وضع قانون و ناراضي نساختن مخالفان اين عقيده با مجاب و قانع كردن آنان بيان داشته است. استدلال «ببل» در رد ديكتاتوري پرولتاريا اين بود که در چنين نظامي کارگران انقلاب کرده و بي تجربه از امور مديريت و احيانا کينه توز مشاغل را به دست مي گيرند و پيشرفت ملت متوقف و مسير تمدن و فرهنگ ملي تغيير مي يابد و مهاجرت ناراضيان آغاز مي شود و از اين رهگذر به جامعه مآلا آسيب مي رسد و ....
«ببل» كه طرح او و همفكرانش در كنگره ماه مي سال 1875 به تصويب رسيد و هنوز به قوت خود باقي است اين وعده ها رادر سرلوحه کار و فعاليت هاي خود قرار داده بودند:
تامين آزادي انتشار نشريه و قطع هرگونه سانسور، بازنشستگي همگاني براي سالخوردگان، مستمري براي از كارافتادگان، آموزش و پرورش عمومي اجباري و رايگان، درمان همگاني و رايگان، تعطيل اجباري يك روز در هفته، منع كار كردن كودكان و نوجوانان، منع مشاغل سخت و يا خلاف اخلاق و فرهنگ ملي براي بانوان، تعديل دستمزد و مشاركت كار كنان در درآمد كارگاه، وصول تنها يك نوع ماليات از مردم و لغو عوارض متعدد موجود، تعيين مجازات براي اعمال هرگونه تبعيض، اصلاح نظام قضايي و آسان سازي كار دادرسي و تشكيل هيات هاي متعدد حل اختلاف به جاي بعضي دادگاه ها، تعميم امور رفاهي و تسهيل اعتبارات بانكي براي افراد «خود ـ اشتغال» و ....
وقوع دو جنگ در نيمه اول قرن 20، سركوب سوسيال دمكراسي توسط عوامل ناسيونال سوسياليست (نازي ها) كه خواهان رقيب نبودند و سپس تا مدتي مشكل وجود دو آلمان از جمله دلايل تاخير سوسيال دمكرات هاي آلمان براي رسيدن به هدف نهايي خود بود؛ حال آن كه اين ايدئولوژي در سوئد كه مشكلات كمتري داشته رشد بهتري كرده است.
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#200
Posted: 8 Mar 2013 15:38
ايلدرم بايزيد در قفس امير تيمور مرد
بايزيد
ايلدرم بايزيد يکم سلطان عثماني كه در جنگ آنكارا در ژوئيه 1402 ميلادي به اسارت اميرتيمور گوركان در آمده بود و تيمور او را در قفس آهنين قرار داده و همانند طوطي همه جا با خود مي برد هشتم مارس 1403 ميلادي در 42 سالگي درگذشت. وي پس از درگذشت پدرش مراد اول سلطان عثماني شده بود.
بايزيد در طول حكومت خود سالونيك را در يونان تصرف كرد بلغارها را شكست داد و هشت سال قسطنطنيه (استانبول) را در محاصره داشت ولي موفق به تصرف آن نشد.
امير تيمور احتمالا قصد جنگ با بايزيد را نداشت. تيمور هنگامي كه در شام (سوريه) سرگرم تاخت و تاز بود براي بايزيد نامه اي فرستاده بود كه بايزيد پاسخي بي ادبانه و سراسر افترا به تيمور نوشته بود و همين امر باعث حمله تيمور به قلمرو او شد و با اين كه نيروهاي تيمور از نظر شمار به مراتب كمتر از نظاميان بايزيد بودند پيروز شدند و بايزيد اسير شد. تيمور به خاطر اهانتي كه در نامه به او كرده بود بايزيد را در قفس آهنين قرار داد و به مجلس بزم خود آورد و زن او را وادار كرد كه در جمع مهمانان برقصد. بايزيد از آن قفس آزاد نشد تا درگذشت. عثماني ها تركمان و تيموريان تاتار (مغول تبار) بودند.
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7