انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
فرهنگ و هنر
  
صفحه  صفحه 5 از 8:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  8  پسین »

زنان نامدار جهان و سرنوشت های عجیب


زن

andishmand
 
مریلین مونرو ( بازیگر )



نورما جین مورتنسون (به انگلیسی: Norma Jeane Mortenson)‏ معروف به مِریلین مونرو (به انگلیسی: Marilyn Monroe)‏‏ (۱ ژوئن ۱۹۲۶ - ۵ اوت ۱۹۶۲) بازیگر، خواننده و مانکن مشهور آمریکایی بود. وی در سن ۳۶ سالگی و در اوج محبوبیت درگذشت. دلیل رسمی مرگ وی «خودکشی» بر اثر «مصرف بیش از حد داروهای خواب‌آور و آرام‌بخش» اعلام شد، اما ادعاهای مبنی بر حصول یک توطئه و مجموعه حوادث اسرارآمیزی که منجر به مرگ وی شد، هم‌واره بحث‌برانگیز بوده‌است.
مریلین مونرو با نام اصلی «نورما جین بیکر» در تاریخ ۱ ژوئن ۱۹۲۶ میلادی در لس آنجلس به دنیا آمد. در ۹ سالگی به یتیم‌خانه سپرده شد و سپس در طول سال‌ها سرپرستی وی به ۱۱ خانواده مختلف سپرده شد.در سن ۱۶ سالگی مجبور به ازدواج با پسر یکی از همسایگان به نام کریس مک‌کی شد. اندکی بعد همسرش به جنگ فراخوانده شد. این ازدواج چهار سال بعد با توافق هر دو به طلاق منتهی شد.
پس از طلاق از همسرش، برای بدست آوردن خرج زندگی در یک کارخانه‌ی اسلحه‌سازی مشغول به کار شد. در آنجا بود که توجه یک عکاس ارتش ایالات متحده آمریکا را به خود جلب کرد و تصویرش بر جلد مجله‌ی رسمی ارتش با نام «Yank» نقش بست. در سال ۱۹۴۵ نورما جین به عنوان مدل عکاسی کم کم به چهره‌ای شناخته شده تبدیل شد. او قراردادی را با یک آژانس مد در هالیوود امضا کرد و به سرعت راه رفتن روی سکوی مد و ژست گرفتن در برابر دوربین را فرا گرفت. اندکی بعد مشاوری را استخدام کرد و به توصیه این مشاور موهای تیره‌اش را به رنگ بلوند درآورد. در آن زمان نورما جین نام هنری مریلین مونرو را برای خود برگزید.
او با جذابیت‌های جنسی و استعداد بالای طنزگویی در سال ۱۹۵۳ در فیلم چگونه می‌توان با یک میلیونر ازدواج کرد درخشید. مریلین مونرو در این فیلم نقش پولا، دختری نزدیک‌بین را ایفا می‌کند که دائم با در و دیوار برخورد می‌کند. تصویری که مریلین مونرو در این فیلم از خود نشان داد چنان گیرا و فریبنده بود که توانست بر تصویر بتی گریبل، ستاره زن آن زمان و هم‌بازی‌اش در این فیلم سایه بیندازد.
مریلین مونرو با صدای خود چندین ترانه نیز خوانده است. می‌خواهم که دوستم بداری در فیلم بعضی‌ها داغشو دوست دارند و هم‌چنین الماس‌ها بهترین دوست یک دخترند در فیلم آقایان بلوندها را ترجیح می‌دهند از مشهورترین ترانه‌های به جای مانده از این ستاره هالیوود به شمار می‌روند.
با تصویر پین‌آپ بر روی اولین جلد مجله پلی‌بوی به تاریخ دسامبر ۱۹۵۳ بود که این مجله به شهرت جهانی رسید.
در این دوران شایعاتی مبنی بر رابطه‌داشتن با جان اف. کندی، رئیس‌جمهور وقت آمریکا وجود داشت. شایعه‌ها هیچ‌گاه ثابت نشده‌اند، اما تا به امروز این شایعات به قوت خود باقی‌مانده‌اند. آخرین حضور برجسته مریلین مونرو در انظار عمومی به ۱۹ مه ۱۹۶۲ باز می‌گردد که او در مراسم جشن تولد جان اف. کندی در سالن مدیسون اسکوئر گاردن بر صحنه ظاهر شد و ترانه تولدت مبارک، آقای رئیس‌جمهور را در حضور رئیس‌جمهور اجرا کرد.
در سال ۱۹۵۵ میلادی، تصویری جاودانه از مریلین مونرو در فیلم خارش هفت ساله به کارگردانی بیلی وایلدر تقریباً به قیمت پایان ازدواج دوم وی تمام شد. جو دی‌ماجیو، ستاره بیس‌بال و همسر آن زمان مریلین مونرو، که بر سر فیلمبرداری این صحنه حضور داشت، چنان حسادتی در خود احساس کرد که در برابر صدها تماشاگر حاضر از کوره در رفت. زندگی مشترک این دو تنها ۹ ماه دوام داشت و در نهایت به جدایی ختم شد.
مرلین مونرو موهایی تاب‌دار داشت، در سال‌های آخر عمر با روسری موهایش را که به دلیل صاف‌کردن بیش از اندازه آسیب دیده بودند، را از گزند نور شدید خورشید حفظ می‌کرد.
در سال ۱۹۵۵ با آرتور میلر، که نمایشنامه‌نویس بود ازدواج کرد و یهودی شد. مریلین مونرو جوان در سال‌های آخر زندگی با شکست‌هایی مواجه شد و به افسردگی شدید دچار شد، در سال ۱۹۶۱ از آرتور میلر جدا شد و یک سال بعد درگذشت.



زندگی او روی پرده، یک زندگی رویایی بود که سینما ساخته بود، اما در دنیای واقعی مشکلات و تفاوتهایی داشت که مردم از مرلین مونروی محبوبشان انتظار نداشتند. شخصیت و انتظاراتی که سینما ساخت فراتر از توانایی‌ها و گاهی متفاوت با خواسته‌های او بود. وی در جایی گفته‌است: «من یک زن بازنده‌ام. مردها، زیادی از من انتظار دارند؛ به خاطر تصویری که از من ساخته شده و خودم هم در ساخت آن کمک کرده‌ام؛ من سمبلی از تنها چیزی هستم که مردان از آن استقبال می‌کنند»
او یکی از مشهورترین ستارگان سینما، نماد جذابیت جنسی و ستاره پاپ در قرن بیستم است. برخی وی را جذاب‌ترین زن قرن بیستم دانسته‌اند و به اعتقاد رابین میور او پرعکس‌ترین چهره زن جهان است.
مرگ و میراث پس از آن



مقبره مریلین مونرو در گورستان وست وود

مرلین مونرو در تاریخ ۵ اوت ۱۹۶۲ میلادی، در کالیفرنیا درگذشت. علت مرگ وی، «مصرف بیش از حد داروی خواب‌آور» ذکر شد.
برخی علت مرگ وی را خودکشی دانسته و برخی عقیده دارند که او در پی توطئه‌ای به قتل رسید. مریلین مونرو در ۸ اوت ۱۹۶۲ میلادی، در یکی از آرامگاه‌های مشهور شهر لس‌آنجلس، به نام گورستان وست‌وود به خاک سپرده شد.
هم‌اینک یک بازرگان آمریکایی به نام ریچارد پانچر در قبر بالای وی دفن شده‌است که در سال ۱۹۸۶ درگذشت. وی وصیت کرده بود که با صورت بر روی زمین در قبر گذاشته شود.در سال ۲۰۰۹ میلادی، بیوهٔ این بازرگان آمریکایی تصمیم گرفت که قبر همسرش را که در بالای قبر مرلین مونرو واقع شده‌است را بفروشد و پس از آن، همسرش را در یک آرامگاه خانوادگی دفن کند. وی علت به حراج گذاشتن قبر همسرش را، پرداخت آخرین قسط خانه‌اش در بورلی هیلز اعلام کرد
هم‌چنین هیو هفنر موسس و مالک پلی‌بوی، قبر مجاور مریلین مونرو را با پرداخت مبلغ ۷۵ هزار دلار خریده‌است.

فیلم‌ها

مرلین مونرو در صحنه‌ای از فیلم شاهزاده و مانکن
مریلین مونرو از سال ۱۹۴۷ تا ۱۹۶۱ در ۳۰ فیلم سینمایی بازی کرده‌است.[۹]
جنگل آسفالت - (۱۹۵۰)
همه چیز درباره ایو - (۱۹۵۰)
چگونه می‌توان با یک میلیونر ازدواج کرد - (۱۹۵۳)
نیاگارا - (۱۹۵۳)
آقایان موطلایی‌ها را بیشتر دوست دارند - (۱۹۵۳)
رودخانه بدون بازگشت - (۱۹۵۴)
خارش هفت ساله - (۱۹۵۵)
شاهزاده و مانکن - (۱۹۵۷)
بعضی‌ها داغشو دوست دارند - (۱۹۵۹)
بیا عشق بورزیم - (۱۹۶۰)
ناجورها - (۱۹۶۱)
درباره مونرو

کتاب مرلین مونرو، افسونگر نوشته اف ایکس فی نی، الیا کازان در مقدمه این کتاب می‌نویسد: «هر چیزی را که فکر می‌کنید درباره این زن می‌دانید، فراموش کنید»
کتاب آخرین روزهای مرلین مونرو نوشته دونالد ولف

فیلم خصوصی

در سال ۲۰۰۸ میلادی فردی ناشناس فیلمی از سکس دهانی مریلین مونرو را در یک حراج به مبلغی بیش از یک میلیون دلار خرید تا مانع از توزیع فیلم شود.
در دسامبر ۲۰۰۹ فیلمی ۴ دقیقه‌ای که مونرو را در اواخر دههٔ ۱۹۵۰ خوشحال و آسوده در کنار دوستان‌اش در حال سیگار کشیدن و نوشیدن شراب نشان می‌داد به قیمت ۲۷۵٫۰۰۰ دلار به‌فروش رسید. خریدار این فیلم صامت ۱۶ میلیمتری تصمیم دارد آن را در وب‌گاه ebay به بالاترین پیشنهاد بفروشد . شخصی که فیلمبردار این فیلم بوده ادعا کرده‌است سیگاری که در فیلم دیده می‌شود ماری‌جوانا بوده‌است .
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
گلدا مایر نخست وزیر اسرائیل


زندگی شخصی
گُلدا مایر در ۱۸۹۸ در کیف پایتخت اوکراین به دنیا آمد. گلدا دختر یک نجار فقیر روسی بود. گلدا و ۳ خواهرش از فقر وگرسنگی رنج می‌بردند. خانواده گلدا تمام اموال خود را فروختند و در ۸ سالگی به همراه خانواده به ایالات متحده آمریکا رفتند. در ۱۹۲۱ پس از انسجام صهیونیست‌ها در ۲۳ سالگی به فلسطین رفت و در تشکیلات بن گورین عضو شد.
زندگی حرفه‌ای
گلدا مایر یک سال بعد از عضویت در در تشکیلات بن گورین، توسط داوید بن گوریون وزیر کار شد. سابقه او در دفتر سیاسی باعث شد در دولت بعدی داوید بن گوریون وزیر خارجه اسرائیل شود. او تا ۱۹۶۶ و حدود ۱۰ سال، در زمان جنگ‌های اعراب و اسرائیل دیپلماسی اسرائیل را اداره کرد.
در حالی که همه فکر می‌کردند عمر سیاسی او به پایان رسیده، در ۶۸ سالگی به عنوان رهبر حزب کارگر پیروز شد و به مقام نخست وزیری کشور اسرائیل منصوب شد. وی اولین زنی در خاورمیانه بود که رهبری کشوری را در عصر جدید به عهده داشت.
او اسرائیل را همانند اولین نخست‌وزیر اسرائیل داوید بن گورین با توسل به تدبیر و پاسخ‌های خشونت‌بار به خشونت‌های اعراب اداره می‌کرد. جنگ ۱۹۷۳ نتیجه تصمیم او بود . اسرائیلی‌ها توانستند در زیر رهبری خانم مایر، اعراب را به عقب برانند.
چندی بعد منتقدان وی، او را مسئول خسارت جنگ می‌دانستند و کمیته مسئول رسیدگی به مسائل جنگ وی را مقصر دانست.
پس از پایان جنگ، گلدا مایر از مقام خود استعفا داد و در ۸ دسامبر ۱۹۷۸ درگذشت.



مزار گُلدا مایر در تپه هرتسل.
مشاغل
آموزگار
رئیس هیات مدیره صندوق بیماری کارگران
رئیس اداره سیاسی فدراسیون کارگری
عضو هیات نماینده کمیته اقدام حزب «ماپای» در سازمان جهانی صهیونیسم
فعالیت در شرکت مقاطعه‌کاری و خدمات عمومی وابسته به هیستادروت
وزیر کار وبیمه اجتماعی
وزیر امور خارجه
دبیر کل حزب ماپای
نخست وزیر اسرائیل
هیات اجرایی و دبیرخانه فدراسیون کارگری
رئیس اداره سیاسی آژانس یهود ویژه فلسطین (بیت‌المقدس)
نماینده کنست
وزیر مختار اسرائیل در اتحاد جماهیر شوروی
دبیر شورای کارگری زنان هیستادروت
عضو هیات نمایندگی آمریکا در کنگره جهانی یهود
عضو شورای مشورتی اقتصاد زمان جنگ حکومت قیمومت فلسطین
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
زن

andishmand
 
الیزابت دوم ( ملکه بریتانیا)



الیزابت دوم (به انگلیسی: Elizabeth II)‏ (الیزابت الکساندرا مری; زادهٔ ٣۱ فروردين ۱٣۰۵ خورشيدی برابر با ۲۱ آوریل ۱۹۲۶) ملکه سلطنتی مشروطه ۱۶ کشور مستقل که به نام کشورهای همسود شناخته می شوند و رئیس اتحادیه ۵۴ عضوی کشورهای همسود است. او رییس کشور وابسته‌های تاج هم هست. «کشورهای همسود» عبارت‌اند از بریتانیا، کانادا، استرالیا، نیوزلند، جامائیکا، باربادوس، باهاما، گرنادا، پاپوآ گینه نو، جزایر سلیمان، تووالو، سنت لوسیا، سنت وینسنت و گرنادین، آنتیگوا و باربودا، بلیز و سنت کیتس و نویس. وی هم‌چنین مدیر کل کلیسای انگلستان و مدافع ایمان در برخی از کشورهای قلمرویش نیز هست.

زندگی
پس از مرگ پدرش شاه جرج ششم در ۶ فوریه ۱۹۵۲، الیزابت دوم به مقام ریاست دولت در پادشاهی متحده، کانادا، استرالیا، نیوزلند، سیلان، پاکستان و آفریقای جنوبی رسید. امروز بیش از ۱۲۸ میلیون نفر در کشورهایی زندگی می‌کنند که او صدر حکومت آنان است. او در ضمن مقام‌های صدر همسود، فرماندار عالی کلیسای انگلستان، لرد مان و دوک لانکستر را نیز به عهده دارد. الیزابت دوم در حال حاضر پس از شاه بامیبول در تایلند طولانی‌ترین دورهٔ صدارت حکومت در جهان را به عهده دارد. ملکه الیزابت دوم، تاکنون در بریتانیا شاهد فعالیت یازده نخست‌وزیر بوده است و دیوید کامرون، نخست‌وزیر کنونی بریتانیا، دوازدهمین نخست‌وزیری است که در زمان سلطنت او دولت تشکیل داده است.



چگونگی وراثت سلطنت

وضعیت جسمانیجرج ششم، پادشاه وقت بریتانیا از سال ۱۹۴۸ میلادی رو به وخامت نهاده بود. در سال ۱۹۵۱ میلادی، به علت بیماری سرطان، تحت عمل قرار گرفته بود. در تاریخ ۶ فوریه ۱۹۵۲ میلادی، جرج ششم، در سن ۵۶ سالگی درگذشت. بر اساس «قانون پیشین» وراثت سلطنت در بریتانیا، که قدمت آن به بیش از ۳۰۰ سال می‌رسید، وارث سلطنت، اولین فرزند پسر پادشاه می‌شد؛ اما تنها در صورتی که پادشاه فرزند پسر نداشت، دختر ارشد او بر تخت سلطنت تکیه می‌زد. از این روی جرج ششم، پدر الیزابت که فرزند پسر نداشت، تاج و تخت سلطنت را به دختر ارشدش سپرد. شاهدخت الیزابت، دوشس ادینبرا، در شکارگاه سلطنتی در کنیا بود که خبر مرگ پدرش را دریافت کرد. بارش توفان بازگشت هواپیما را به تاخیر انداخت و یک روز بعد شاهدخت الیزابت به هم‌راه همسرش فیلیپ به بریتانیا بازگشت. وینستون چرچیل، نخست‌وزیر و سایر مقامات دولت بریتانیا از او در فرودگاه استقبال کردند. الیزابت در ۸ فوریه ۱۹۵۲ و در سن ۲۵ سالگی ملکه بریتانیا و قلمروهای همسود شد و پدر او هفت روز بعد به خاک سپرده شد. ۱۶ ماه بعد مراسم تاج‌گذاری او انجام گرفت.
اختیارات

در بریتانیا، مقام سلطنت جنبهٔ تشریفاتی و نمادین دارد و اگرچه بسیاری از نهادهای حکومتی به نام پادشاه یا ملکه این کشور فعالیت می‌کنند، اما او عملاً دارای اختیارات اجرایی و در نتیجه، مسئولیت سیاسی نیست و تصمیمات حکومتی، حتی در مورد بسیاری از موضوع‌های مربوط به خاندان سلطنتی و نهاد سلطنت، به نام پادشاه یا ملکه اما توسط دولت، پارلمان و سایر نهادها اتخاذ و اجرا می‌شوند.
ثروت

خانه ساندرینگهام، اقامت‌گاه خصوصی و از اموال شخصی الیزابت دوم است که به او از خانواده‌اش ارث رسیده‌است.
در مورد میزان ثروت شخصی الیزابت دوم، ملکه بریتانیا، سال‌ها حدس و گمان زده شده‌است. در سال ۲۰۱۱ میلادی، ملکهٔ بریتانیا با ۳۰۰ میلیون پوند دارایی اثبات‌شده، در رده ۲۵۷ «فهرست ثروتمندترین‌های بریتانیا» قرار گرفت. مجله اقتصادی فوربز، در سال ۲۰۱۰ میلادی، میزان ثروت شخصی الیزابت دوم را در حدود ۴۵۰ میلیون دلار آمریکا تخمین زده بود. در سال ۱۹۹۳ میلادی، دفتر مخصوص ملکهٔ بریتانیا، در واکنش به اخبار و شایعاتی مبنی بر میزان دارایی‌های شخصی ملکه به میزان ۱۰۰ میلیون پوند استرلینگ، آن را «به شدت اغراق‌آمیز» توصیف کرد.
کلکسیون سلطنتی، که شامل جواهرات سلطنتی امپراتوری بریتانیا و آثار هنری برجسته‌ای است، جزو اموال شخصی ملکهٔ بریتانیا محسوب نمی‌شود و تنها در اختیار ملکه قرار دارند.هم‌چنین کاخ‌های سلطنتی باکینگهام و قلعه وینسور، تنها در اختیار خانواده سلطنتی قرار دارند و مالکیت آن‌ها در اختیار خانواده سلطنتی و ملکه بریتانیا نیست. از دیگر اموال منقولی که تنها در اختیار خانواده سلطنتی قرار دارد، قلمرو دوک لنکستر است که در سال ۲۰۱۰ میلادی، ارزش آن در حدود ۳۴۸ میلیون پوند استرلینگ تخمین زده شده‌بود.
گفته می‌شود که الیزابت دوم به اقامت در کاخ باکینگهام که اقامت‌گاه رسمی خانواده سلطنتی در شهر لندن است، چنان رغبتی ندارد و اقامت در قلعه وینسور را به مراتب ترجیح می‌دهد.خانه ساندرینگهام و قلعه بالمورال اقامت‌گاه‌های خصوصی و از اموال خانوادگی ملکه بریتانیا هستند. ملکه الیزابت دوم، مالک شخصی این دو کاخ است.[۱۵]درآمدهای حاصل از املاکی به ارزش بیش از ۶٫۶ میلیارد پوند استرلینگ، تحت قیومیت خانواده سلطنتی بریتانیا است، که در انگلستان به اصطلاح «املاک تاج» نامیده می‌شود. ملکه بریتانیا حق فروش هیچ یک از آن املاک و مستغلات را ندارد و درآمد حاصل از آن‌ها نیز به خزانه بریتانیا جهت پرداخت حقوق کارمندان دولت، واریز می‌شود.

جانشینان
نوبت جانشینی سلطنت بریتانیا بعد از الیزابت دوم، به ترتیب زیر است:

۱. چارلز، شاهزاده ولز. چارلز بزرگترین فرزند ملکه الیزابت و شاهزاده فیلیپ و ولیعهد بریتانیا است که طبق سنت لقب شاهزاده ولز می‌گیرد.
۲. شاهزاده ویلیام، دوک کمبریج. ویلیام سومین نوه ملکه الیزابت دوم و فرزند شاهزاده چارلز و شاهدخت دایانا است.
۳. شاهزاده جورج کمبریج. جورج تنها فرزند شاهزاده ویلیام و کاترین، دوشس کمبریج است.
۴. شاهزاده هری. هری دومین فرزند شاهزاده چارلز و شاهدخت دایانا است.
۵. شاهزاده اندرو، دوک یورک. اندرو دومین پسر و سومین فرزند ملکه الیزابت دوم است.
۶. شاهزاده بئاتریس یورک. بئاتریس اولین فرزند شاهزاده اندرو و همسر سابقش سارا است.
۷. شاهزاده یوژنی یورک. یوژینی دومین فرزند شاهزاده اندرو و همسر سابقش سارا است.
۸. شاهزاده ادوارد، ارل وسکس. ادوارد کوچکترین فرزند ملکه الیزابت و شاهزاده فیلیپ است.
۹. جیمز، وایکانت سورن. جیمز دومین فرزند شاهزاده ادوارد و همسرش سوفی، کنتس وسکس است.
۱۰. لیدی لوئیز ویندسور. لوئیز فرزند اول شاهزاده ادوارد و همسرش سوفی است.
۱۱. ان، شاهدخت پادشاهی. ان تنها فرزند دختر و دومین فرزند ملکه الیزابت و شاهزاده فیلیپ است.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
والنتینا ترشکوا نخستین فضانورد زن جهان



والنتینا ولادیمیروونا ترشکووا (به روسی: Валентина Владимировна Терешкова)‏ (زاده ۶ مارس ۱۹۳۷) کیهان‌نورد روس و نخستین زن فضانورد جهان است. والنتینا ترشکووا از میان بیش از ۴۰۰ نامزد زن برای انجام نخستین پرواز فضایی انتخاب شد، و در روز ۱۶ ژوئن ۱۹۶۳ (برابر ۲۶ خرداد ۱۳۴۲) با فضاپیمای وستوک-۶ به فضا رفت. وی نه تنها نخستین زن فضانورد جهان بلکه نخستین فرد غیر نظامی بود که در سالهای آغازین عصر فضا به مدار زمین رفت. ماموریت وستوک-۶ سه روز به طول انجامید و در طی این مدت ترشکووا آزمایشهای بسیاری را بر روی خود انجام داد و داده‌های پزشکی ارزشمندی را درباره تاثیر بی‌وزنی در محیط فضا بر زنان گردآوری نمود.
زندگینامه
والنتینا در سال ۱۹۳۷ در روستای ماسلنیکوو در استان یاروسلاول در روسیه شوروی به دنیا آمد. در ۱۹۴۵ به مدرسه رفت ولی در ۱۹۵۳ مدرسه را ترک کرد و به تحصیلات خود از راه مکاتبه ادامه داد. در جوانی به پرش با چتر نجات پرداخت و نخستین پرش با چتر را در ۲۲ سالگی انجام داد. ابتدا در کارخانه تایر سازی کار می‌کرد. سپس به کارخانه پارچه‌های صنعتی یاروسلاول منتقل شد. سابقه او در چتربازی باعث شد تا در سال ۱۹۶۱ در گروه فضانوردان روسیه عضو شد و دوره کامل آمادگی برای پرواز در فضاپیماهای نوع «وُستوک» را گذراند.
در تاریخ ۱۶ ژوئن ۱۹۶۳ به عنوان اولین زن فضانورد و ششمین فضانورد جهان با سفینه وستوک-۶ از فرودگاه فضایی بایکانور به فضا پرواز کرد و بعد از دو شبانه‌روز و ۲۲ ساعت و ۵۰ دقیقه به زمین بازگشت.
بعد از پرواز، با این‌که به فعالیت در زمینه هوا-فضا ادامه می‌داد، اما بیشتر وقتش را صرف کارهای اجتماعی می‌کرد. او عضو حزب کمونیست شوروی بود و تا عضویت در کمیته مرکزی این حزب ارتقا یافت.
در اواخر سال ۱۹۶۳ با آندریان نیکلایف، که وی نیز فضانورد بود، ازدواج کرد اما این ازدواج دوامی نداشت. ترشکوا به دریافت نشان‌های بسیاری، از جمله نشان قهرمان اتحاد شوروی، نایل آمده است و یکی از حفره‌های کره ماه نیز به نام وی نامگذاری شده است.

ترشکوا از سال ۱۹۶۲ تا ۱۹۹۷ در شمار گروهان فضانوردان قرار داشت. در سال ۱۹۶۹ گواهی آکادمی مهندسی- نظامی ژوکف در رشته «خلبان- فضانورد- مهندس» را دریافت نمود. در ۱۹۷۷ درجه دکتر علوم مهندسی را گرفت. او بیش از ۵۰ اثر علمی تالیف کرده است. علاوه بر این وی دارای عنوان ژنرال هوانوردی‌ست.
در تاریخ ۲۲ ژوئن ۱۹۶۳ هیئت رئیسه شورای عالی اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی بخاطر پرواز موفقیت آمیز و شجاعت به والنتینا ترشکووا لقب «قهرمان اتحاد شوروی» را اعطا نمود.
ترشکووا در امور اجتماعی بطور فعالی شرکت دارد. از سال ۱۹۹۴ وی ریاست مرکز بین‌المللی همکاری‌های علمی و فرهنگی روسیه وابسته به دولت فدراسیون روسیه را بر عهده دارد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
زن

andishmand
 
گوگوش ( خواننده و بازیگر)



فائقه آتشین ملقب به گوگوش در ۱۸ بهمن ۱۳۲۹ در خیابان سرچشمه تهران از پدر و مادر آذربایجانی که از مهاجران آذربایجان شوروی سابق بودند متولد شد.
در سن دو سالگی پدر و مادرش از هم جدا شدند . گوگوش یک برادر تنی کوچکتر داشت که در سن ۲۴ سالگی براثر رماتیسم قلبی درگذشت و سه برادر ناتنی ازپدرش و یک برادر و یک خواهر ناتنی از مادرش که بعد از جدایی با یک مر دکلیمی ازدواج کرده بود دارد. درهمسایگی آنها یک خانواده ارمنی زندگی می کردند که او را ازکودکی با نام گوگوش صدا می زدند ، با اینکه گوگوش اسم مردانه ارمنی است اما این اسم برای همیشه ماندگار شد و بعدها که اوکار هنری را شروع کرد همین اسم را روی خودش گذاشت.

زندگی


پدر او صابرآتشین درکار نمایش بود و در آن سالها در سقاخانه ها برنامه اجرا می کرد در سالهای کودکی ، گوگوش همراه پدرش به محل کار او می رفت وتا سه سالگی همکار پدرش در عملیات آکروباتیک روی صحنه بود . در سه سالگی شیرین زبانی و استعداد زیادی از خودش نشان داد که چگونه می تواند کارآوازه خوانان و رقصندگان حرفه ای را تقلید کند وکم کم در برنامه های پدرش نقش اصلی را پیدا کرد و دو برابر پدرش دستمزد می گرفت. گوگوش در سن ۸ سالگی کارخوانندگی را در برنامه های « صبح جمعه رادیو ایران » شروع کرد پس از آن در سنین نوجوانی شروع به اجرای برنامه درکاباره های بزرگ تهران کرد. اولین کاری که به طور مستقل اجرا کرد ترانه« قصه وفا» ساخته« پرویزمقصدی » بود. دراوخر دهه پنجاه همراه باگسترش استفاده از تلویزیون و برنامه های موسیقی و رقص ، فضای جدیدی برای هنرنمایی های گوگوش بوجودآمد و او از این طریق توانست به مشهورترین خواننده آن دوران تبدیل شود. دامنه شهرت گوگوش و محبوبیت او خیلی سریع از مرزهای ایران گذشت و درکشورهای پارسی زبان دیگر مثل افغانستان و تاجیکستان محبوبیت زیادی پیدا کرد. برای خیلی از مردم و علاقمندان در این کشورها گوگوش یکی از برجسته ترین سمبل های هنرایرانی و هنرمندی بودکه راه را برای شناسایی دیگران بازکرد. در دوران پربار اما کوتاه فعالیت های حرفه ای گوگوش درعرصه موسیقی پاپ در ایران او با ترانه سرایان و آهنگسازان متعددی همکاری کرد که اکثرآنها شاید بهترین آثارخود را به زبان گوگوش و با کمک خلاقیت و توانایی های ویژه او توانستند به آهنگ های به یادماندنی تبدیل کنند.« واروژان ، پرویزمقصدی ، جهانبخش پازوکی ، حسن شمائی زاده ، شهریارقنبری و ایرج جنتی عطائی هریک دوره ای کوتاه یا بلند اما بسیار موفق از همکاری با گوگوش را تجربه کرده اند.




پس از انقلاب
با وقوع انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ و برپایی نظام جمهوری اسلامی، موسیقی پاپ و آوازخوانی زنان در محافل عمومی ممنوع اعلام شد. با وجود آن‌که اکثر هنرمندان ایرانی، مهاجرت از ایران را انتخاب کردند؛ گوگوش که به هنگام وقوع انقلاب در ایالات متحده به سر می‌برد، به ایران بازگشت. او مدت کوتاهی زندانی شد و سپس زندگی منزویانه‌ای را پیش گرفت.
با وجود حاکمیت نظام اسلامی بر ایران، ترانه‌ها و موزیک‌ویدیوهای گوگوش به وفور و سهولت در ایران یافت می‌شد و گوگوش هم‌چنان طرفداران بیشتری را جذب می‌کرد. با انتخاب محمد خاتمی به عنوان رئیس‌جمهور ایران در سال ۱۳۷۶ بسیاری از محدودیت‌های پیشین برداشته‌شد. به برخی از زنان (گوگوش میان آنان نبود) اجازه داده شد تا در محافلی که همهٔ حضار، زن باشند به اجرای برنامه بپردازند. اگرچه پخش و توزیع موسیقی پاپ هم‌چنان ممنوع بود، ولی مالکیت آن مشکلی نمی‌داشت.
شروع دوباره
گوگوش بعد از بیست و یک سال سکوت و زندگی منزویانه در ایران، در سال ۱۳۷۹ موفق به کسب گذرنامه شد و با خروج از ایران فعالیت هنری خود را با ارائه آلبوم زرتشت که بخشی از آن در ایران به صورت مخفیانه ضبط و در کانادا تکمیل و پخش شده بود، از سر گرفت و به انجام سری کنسرتهای بازگشت پرداخت که با استقبال بی نظیر ایرانیان و فارسی زبانان خارج از ایران مواجه شد.
وی در سال ۱۳۸۳ آلبوم «آخرین خبر» و در سال ۱۳۸۵ آلبوم «مانفیست» را منتشر کرد که مورد استقبال شدید دوستداران وی قرار گرفت. او بعد از ۲ سال سکوت مجدد، تور سال ۲۰۰۵ آمریکا را آغاز کرد که اولین کنسرت آن در تاریخ ۱۷ سپتامبر در فروم لس‌آنجلس اجرا شد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
ادیت پیاف ( خواننده معروف فرانسوی)



ادیت پیاف (به فرانسوی: Édith Piaf)‏ ‏(۱۹ دسامبر ۱۹۱۵-۱۰ اکتبر ۱۹۶۳) تصنیف‌خوان فرانسوی و از چهره‌های شاخص این کشور در دهه‌های ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ بود. دو آهنگ «زندگی مانند گل سرخ» و «هیچ پشیمان نیستم » او هنوز خوانده و نواخته می‌شود.
ادیت پیاف که نام اصلی او «ادیت جوواننا گاسیون» بود از پدری فرانسوی و مادری ایتالیائی در پاریس زاده شد. مادرش در کافه‌ها می‌خواند و پدرش آکروبات بود. مادرش در کودکی او را رها کرد و ادیت نزد مادربزرگ پدری خود بزرگ شد که روسپی‌خانه‌ای را در نرماندی اداره می‌کرد.
ادیت از سه‌سالگی تا هفت‌سالگی کور بود و شایع است که بعد از این‌که روسپیان به زیارت ترز مقدس در لیزیو رفتند بینا شد. مدتی با پدر دائم‌الخمرش زندگی کرد و در شانزده‌سالگی از او جدا شد تا در کوچه‌ها بخواند.
در ۱۹۳۵ یک کاباره‌دار پاریس او را به کار گرفت و به خاطر هیکل کوچکش نام گنجشک کوچولو (La Môme Piaf) را بر او نهاد. نام پیاف تا آخر عمر بر او ماند. او در این کاباره با برخی مشاهیر پاریس آشنا شد. در ۱۹۴۰ ژان کوکتو نمایشنامه «زیبای بی‌خیال» را برای او نوشت. در این دوره او با موریس شوالیه آشنا شد. در ۱۹۴۰ ژان کوکتو نمایشنامه «زیبای بی‌خیال» را برای او نوشت. در این دوره او با موریس شوالیه آشنا شد. شعر بسیاری از آهنگ‌هایش را خود می‌سرود و حتی در آهنگسازی نیز با آهنگسازانش همکاری می‌کرد.
در جریان اشغال پاریس آهنگ زندگی مانند گل سرخ (La vie en rose) را خواند که هنوز هم نشانه ویژه او شمرده می‌شود. محبوبیت او نزد افسران آلمانی باعث شد تا اجازه دهند برای اسیران جنگی فرانسوی بخواند. اسیران عکس‌هایی را که به یادگار با او می‌گرفتند برای جعل گذرنامه و مدارک هویت به کار می‌بردند. بعد از جنگ محبوبیت او در فرانسه و آمریکا بیشتر شد.
ادیت پیاف از حامیان شارل آزناوور بود و او را همراه خود برای کنسرت به آمریکا برد.




قبر ادیت پیاف در گورستان پرلاشز پاریس

او دوبار ازدواج کرد و دختری داشت که در دوسالگی درگذشت. در ۱۹۵۱ در تصادف رانندگی مجروح شد و پس از آن به مرفین معتاد شد.
در ۱۹۶۳ در همان روزی که دوستش ژان کوکتو مرد، ادیت پیاف هم درگذشت. با اینکه کلیسای کاتولیک از اجرای مراسم دینی برای او ابا کرد، صدها هزار نفر در تشییع جنازه او شرکت کردند. او را در گورستان پرلاشز به‌خاک سپردند.
گوگل در تاریخ ۱۹ دسامبر ۲۰۱۰ برای ۹۵ سال تولد این هنرمند لوگوی صفحهٔ اول خود را به یاد او تغییر داد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
هایده ( بلبل خوش الحان موسیقی ایران)



معصومه دده بالا با نام هنری هایده، (۲۱ فروردین ۱۳۲۱ - ۳۰ دی ۱۳۶۸) خواننده ایرانی با صدای کنترآلتو است که بیست و یک سال در زمینه موسیقی دستگاهی و موسیقی پاپ ایرانی فعالیت داشت.
هایده در سال ۱۳۲۱ هجری شمسی در یکی از روستاهای کرمانشاه بدنیا آمد.وی کارش را در رادیو با برنامه گلهای رنگارنگ آغاز کرد و از همان اوایل نام خود را در شناسنامه موسیقی ایران به ثبت رسانید.
نام اصلی او معصومه دده بالا است. خواهر کوچک‌تر او، مهستی نیز از خوانندگان معروف ایرانی است که حدود سه سال پیش از هایده خوانندگی را آغاز کرد. هایده، آنگونه که خود به کرات در چندین مصاحبه متذکر شده است، تحت تاثیر صدای پر قدرت و شیوه آوازخوانی دلکش، خواننده صاحب سبک و بلند آوازه ان دوران، روی به عالم موسیقی آورد. وی در ۱۳۴۷، فعالیت حرفه‌ای خود را با خواندن ترانه «آزاده» اثر استادش علی تجویدی که بر روی آخرین سروده رهی معیری ساخته شده بود آغاز کرد. اجرای ترانه «آزاده» با ارکستر بزرگ گل‌ها در رادیو تهران آغاز کار هایده بود. وی پس از اجرای چندین اثر دیگر از تجویدی و دیگر آهنگسازان بنام, از جمله همایون خرم, در برنامه گل‌ها، از نخستین سال‌های دهه ۱۳۵۰ به خواندن ترانه‌های پاپ علاقه‌مند شد که بیشتر از ساخته‌های فریدون خشنود، جهانبخش پازوکی، محمد حیدری و انوشیروان روحانی بودند.
هایده در شهریور ۱۳۵۷ چندین ماه پیش از پیروزی انقلاب ایران را به مقصد بریتانیا ترک کرد. او تا پایان عمر از این رویداد به عنوان تلخ‌ترین خاطره زندگی خود یاد می‌کرد .
هایده از ۱۳۶۱ در لس آنجلس به فعالیت ادامه داد. یکی از نخستین برنامه‌های رسمی او در این شهر، کنسرتی در دانشگاه کالیفرنیا در لوس آنجلس (یو.سی.ال.ای) همراه با گروهی از سازهای ایرانی به سرپرستی منوچهر صادقی بود.
آلبوم‌ها

در دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ آثار هایده در ایران به صورت صفحه گرامافون و نوار کاست منتشر شد. بیشتر این آثار و همچنین کارهایی که هایده در دهه ۱۹۸۰ در آمریکا خواند، در دهه ۱۹۹۰ و همچنین ۲۰۰۰ از نو روی سی‌دی منتشر شدند. قرار دادن ترانه‌های او در سی‌دی‌ها اغلب از نظم ویژه‌ای پیروی نمی‌کند.
دو آلبوم پایانی هایده «ای زندگی سلام» و «سوگند» رسماً به شکل آلبوم روی نوار و سی‌دی منتشر شده‌اند.
نام سی‌دی‌های منتشر شدهٔ دیگر از هایده که بیشتر نام یکی از ترانه‌های سی‌دی را بر خود دارند عبارتند از:
روزای روشن
خراباتی
پادشه خوبان
خداحافظ
شب عشق
فریاد
گل‌واژه
آزاده
بزن تار
رفتم
شانه‌هایت را برای گریه
آشنایی
بلبلی که خاموش شد
ناشنیده‌ها
اومدنت محاله
دشتستانی
بزم نوروز ۱۳۶۴
سه سی‌دی نیز از ترانه‌های هایده همراه با معین، ویگن و مهستی به نام‌های «گل‌های غربت»، «همخونه» و «اوج صدا» منتشر شده‌است.
کنسرت‌ها

هایده به جز برنامه‌های معمول خود در کشورهای گوناگون، در دانشگاه یوسی‌ال‌ای در کالیفرنیا، و در تالارهایی با شهرت جهانی مانند رویال آلبرت هال (به رهبری فرنوش بهزاد) در لندن و موزیک هاله (هامبورگ) کنسرت‌هایی اجرا کرد.
بیشتر ترانه‌های هایده در سال‌های پیش از انقلاب در تلویزیون ملی ایران و پس از انقلاب در تلویزیون جام‌جم در لس آنجلس و بخشی دیگر نیز در تلویزیون ایرانیان و تلویزیون جنبش ملی ایران در جنوب کالیفرنیا به صورت نماهنگ (موزیک-ویدئو) در آمد.
مرگ



آرامگاه هایده، گورستان وست‌وود، لوس‌آنجلس

هایده در روز ۲۰ ژانویه ۱۹۹۰ برابر با ۳۰ دی ماه۱۳۶۸ فردای اجرای کنسرت در باشگاه کازابلانکا در حومه سان فرانسیسکو، بر اثر سکته قلبی درگذشت.
هایده در گورستان وست وود در لوس آنجلس با حضور هزاران نفر از ایرانیان مقیم آمریکا به خاک سپرده شد. هما سرشار (روزنامه‌نگار)، ویگن (خواننده) و حسن شهباز (مترجم و سردبیر فصلنامه رهاورد) از جمله سخنرانان در مراسم بودند. در تهران نیز علیرغم محدودیت‌های بسیار، گروهی از مردم در مسجدالجواد یاد او گرامی داشتند.
ویدئوی مراسم به فاصله کوتاهی، مخفیانه در ایران پخش شد.

مستند

پژمان اکبرزاده فیلم مستندی درباره فعالیت‌های هنری و آثار هایده ساخته که در ژانویه ۲۰۰۹ برای نخستین بار در آمستردام اکران شد.
این مستند یکصد دقیقه‌ای با عنوان «سخن از هایده» دربرگیرنده بررسی فعالیت‌های هایده، گزیده‌ای از اجراهای او در سبک‌های گوناگون و گفتگو با دوستان و همکاران نزدیک اوست. مستند در جشنواره فیلم نور در لوس آنجلس نامزد دریافت جایزه بهترین مستند شد اما به گزارش تلویزیون فارسی بی‌بی‌سی، «برخی از بستگان و دوستداران هایده به دلیل بازگویی بی پرده برخی مسایل به آن اعتراض کردند»؛ از سویی در تهران، مستندساز از سوی خبرگزاری فارس به دلیل ساخت فیلم درباره «خواننده معلوم الحال طاغوتی» مورد انتقاد قرار گرفت.
مستند «سخن از هایده» بیستم ژانویه ۲۰۱۰ در بیستمین سالگرد درگذشت هایده، توسط شبکه ایرانیان هلند منتشر شد و نسخه کوتاه شدهٔ آن نیز از شبکه فارسی تلویزیون صدای آمریکا پخش شد. در ژوئن ۲۰۱۰، کمی پیش از نمایش فیلم در جشنواره ایرانیان سیاتل، «روز آنلاین» در نقدی، مستند را «تلنگری برای یادآوری فضای شوم دهه شصت» خواند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
دایانا، (شاهدخت ولز همسر سابق ولیعهد انگلیس )



دایانا، شاهدخت ولز (به انگلیسی: Diana, Princess of Wales)‏ (دایانا فرانسس اسپنسر (به انگلیسی: Diana Frances Spencer)‏; زادهٔ ۱ ژوئیه ۱۹۶۱ - درگذشتهٔ ۳۱ اوت ۱۹۹۷) همسر اول چارلز، شاهزاده ولز، بزرگترین فرزند و ولیعهد ملکه الیزابت دوم بود.
او برای فعالیت هایش در زمینهٔ جمع آوری پول برای خیریه های بین المللی و همچنین به عنوان یک شخصیت برجسته و مشهور در قرن بیستم شناخته شده بود. ازدواج او با شاهزادهٔ ولز در تاریخ ۲۹ ژوئیهٔ ۱۹۸۱ در کلیسای جامع سنت پل برگزار شد که مخاطبانی جهانی داشت و به وسیلهٔ بیش از ۷۵۰ میلیون نفر تماشا شد. با این ازدواج او القاب شاهدخت ولز، دوشس کورنوال، دوشس رافیسِی و کنتس چِستِر را به دست آورد. ثمرهٔ این ازدواج دو پسر بود، شاهزادگان ویلیام و هری، کسانی که در ردیف رسیدن به تاج و تخت بریتانیا دوم و سوم هستند.
دایانا در یکی از خانواده های اشرافی انگلیس با دودمانی سلطنتی متولد شد. وی با اعلام نامزدی اش به چهره ای جهانی مبدل شد. او برای کارهای خیرخواهانه به رسمیت شناخته شده بود و از سال ۱۹۸۹ تا زمان مرگش، رئیس بیمارستان تخصصی اُرموند بود. دایانا در دوران ازدواجش و پس از آن به عنوان چهرهٔ برجستهٔ مطبوعات باقی ماند و ازدواج او پس از ۱۵ سال با طلاقی در تاریخ ۲۸ اوت ۱۹۹۶ به پایان رسید. توجه رسانه ها و مطبوعات جهان برای آخرین بار در تاریخ ۳۱ اوت ۱۹۹۷ به دایانا جلب شد، روزی که او در یک تصادف رانندگی در پاریس کشته شد.

اوایل زندگی


دایانا در ساعت ۷:۴۵ عصر در تاریخ ۱ ژوئیه ۱۹۶۱ در شهر کوچک سندرینگهام در منطقهٔ نورفولک به دنیا آمد . او چهارمین فرزند از بین پنج فرزند ویسکُنت و ویسکُنتس آلتروپ بود. اسپنسرها از خاندان های قدیمی و بسیار مهم بریتانیا هستند که نسل های متمادی با خاندان سلطنتی رابطهٔ نزدیک داشتند. آن ها امیدوار بودند که پسری متولد شود تا نسل خانواده را ادامه دهد و به همین علت تا یک هفته نامی برای بچه انتخاب نشد، تا این که آن ها "دایانا فرانسس" را از روی اسم "دایانا راسِل، دوشس بِدفورد"، که از خویشاوندان گذشتهٔ آن ها بود، و همچنین از روی اسم مادر دایانا، "فرانسس روچه"، برداشتند.دایانا در کلیسای سنت ماری مگدالنه غسل تعمید داده شد. او دو خواهر بزرگتر و یک برادر کوچکتر به نام های سارا، جین و چارلز داشت. او همچنین برادری نوزاد به نام جان داشت که حدود یک سال قبل از تولد او فوت کرده بود. میل برای داشتن یک وارث، اجباری به ازدواج اسپنسرها اضافه کرد و بر طبق گزارش ها لِیدی آلتروپ به کلینیک رفته بود تا علت "مشکل" را مشخص کند. این رفتارها به وسیلهٔ برادر کوچکتر دایانا، "تحقیر آمیز" خوانده شد، و بعدها چنین گفت: "آن دوران بسیار برای والدینم وحشتناک بود و علت طلاقشان شد و فکر نمی کنم آن ها هیچ وقت با این مسئله کنار آمده باشند". دایانا در پارک هاوس بزرگ شد، جایی که به خانهٔ سندرینگهام نزدیک بود.
دایانا هشت سال داشت که پدر و مادرش، به خاطر خیانت مادر وی با فردی به نام "پیتر شاند کید" (ناپدری آیندهٔ دایانا)، از هم طلاق گرفتند. اندرو مورتون در کتابی که دربارهٔ زندگی دایانا نوشته این طور می آورد که: دایانا زمانی را که لرد آلتروپ داشت چمدان ها را در ماشین می گذاشت به خاطر داشت و بعد از آن لیدی آلتروپ در ماشین نشست و آن ها از دروازهٔ پارک هاوس خارج شدند. دایانا در زمان جدایی والدین، به همراه مادرش در لندن زندگی کرد، اما در تعطیلات کریسمس، لرد آلتروپ به همسر سابقش اجازهٔ بازگشت با دایانا را نداد. مدت کمی بعد از آن، لرد آلتروپ سرپرستی دایانا را با کمک مادرزن سابقش، "لیدی فِرموی"، برنده شد.دایانا ابتدا در مدرسه ای نزدیک نورفولک تحصیل کرد و سپس به یک مدرسهٔ شبانه روزی در کنت فرستاده شد.در ۱۹۷۳، لرد آلتروپ رابطه ای را با "راینه، کنتس دارتموث" آغاز نمود. دایانا سپس با نام "لِیدی دایانا اسپنسر" شناخته شد، زمانی که پدرش در سال ۱۹۷۵ لقب "اِرل اسپنسر" را دریافت نمود. لیدی دارتموث، نامحبوب و نامهربان در نظر دایانا، با لرد اسپنسر در لندن در تاریخ ۱۴ ژوئیهٔ ۱۹۷۶ ازدواج نمود.دایانا همیشه به عنوان آدمی کمرو در دوران رشدش شناخته شده ولی او هم در رقص و هم در آواز بسیار استعداد داشت. او همچنین با کودکان بسیار مهربان و صبور بود. پس از اتمام تحصیلات در سوئیس، دایانا به لندن بازگشت. او کار با کودکان را آغاز نمود و به عنوان یک پرستار بچه در مدرسهٔ جوانان انگلستان شروع به کار کرد. ظاهراً دایانا با شاهزادگان اندرو و ادوارد (برادران کوچکتر چارلز)، آن همان زمانی که خانواده اش پارک هاوس را، که یکی از دارایی های ملکه در سندینگهام است را در اختیار داشتند، بازی می کرده است.
تحصیلات و اشتغال


در ۱۹۶۸، دایانا به یک مدرسهٔ شبانه روزی دخترانه فرستاده شد. زمانی که جوان بود، به یک مدرسهٔ محلی عمومی رفت. آنجا در زمینهٔ تحصیلات، استعدادی از خود نشان نداد و سپس به مدرسه ای در کنت فرستاده شد که آن جا هم به عنوان دانش آموزی ضعیف شناخته شد و پس از تلاشی بیهوده، دوباره همهٔ درس ها را رد شد . هر چند او استعدادی ویژه در موسیقی، به عنوان یک پیانیست تمام عیار، از خودش نشان داد. این حضور برجستهٔ او در این زمینه، باعث دریافت جوایزی به وسیلهٔ او شد. در ۱۹۷۷، او کنت را به قصد تحصیل در یک مدرسهٔ تکمیلی دختران در سوئیس ترک کرد. حدوداً آن زمان بود که شوهر آینده اش را که درگیر رابطه ای با خواهر بزرگترش، سارا، بود را برای اولین بار ملاقات کرد. دایانا همچنین در شنا و غواصی خوش درخشید و بعد از آن به یک مربی باله در بالهٔ سلطنتی مبدل شد. سپس برای مدتی طولانی به باله پرداخت اما با افزایش سن، قد نسبتاً بلندش برای این کار مناسب دیده نشد.
دایانا در ۱۹۷۸ به لندن آمد و از آن جایی که مادرش بیشتر سال را در اسکاتلند بود، دایانا برای زندگی به آپارتمان مادرش در لندن رفت. کمی بعد از آن، آپارتمانی به قیمت پنجاه هزار پوند برای او، به عنوان هدیهٔ تولد هجده سالگی، در منطقهٔ کالهِرن خریده شد. او تا سال ۱۹۸۱ با سه تن از دوستانش در آن آپارتمان زندگی کرد. او در لندن، بنا به درخواست مادرش، پخت و پز پیشرفته را آموخت در حالی که هیچ وقت یک آشپز زرنگ و خبره نشد و به جای آن مربی رقص برای جوانان شد، تا زمانی که بر اثر یک حادثه در هنگام اسکی، سه ماه شغلش را رها کرد. سپس یک کار به عنوان دستیار گروه بازی در یک مدرسه پیدا کرد و کارهایی مانند نظافت را برای خواهرش سارا و بسیاری از دوستانش انجام داد و همچنین به عنوان میزبان و مهماندار در مهمانی ها کار کرد. دایانا همچنین مدتی به عنوان پرستار بچه، برای یک خانوادهٔ آمریکایی که در لندن زندگی می کردند، کار کرد.
ازدواج با شاهزادهٔ ولز

شاهزاده چارلز در گذشته با خواهر بزرگتر دایانا، یعنی سارا، ارتباط داشت و پس از آن در اوایل سی سالگی تحت فشار شدید برای ازدواج قرار گرفته بود.
شاهزادهٔ ولز سال های متمادی با لِیدی دایانا آشنایی داشت، اما برای اولین بار در تابستان ۱۹۸۰ به طور جدی و به عنوان عروس خودش به او نگریست. در آن زمان آن ها در یک آخر هفته در دهکده ای مهمان بودند و در آن جا با هم بازی چوگان تماشا کردند. این رابطه ادامه یافت تا جایی که چارلز، دایانا را برای مسافرت با کشتی در یک آخر هفته دعوت نمود. سپس او را به قلعهٔ بالمورال (مقر خاندان سلطنتی در اسکاتلند) دعوت کرد تا با خانواده اش ملاقات کند. دایانا به وسیلهٔ ملکه الیزابت دوم، شاهزاده فیلیپ، دوک ادینبرا و ملکه الیزابت، ملکه مادر مورد خوش آمد گویی واقع شد. سرانجام آن ها به لندن رفتند و شاهزاده در ۶ فوریهٔ ۱۹۸۱، خواستگاری نمود که با جواب مثبت از جانب دایانا همراه شد، اما مراسم نامزدی برای چند هفتهٔ بعد مخفی نگاه داشته شد .
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
نامزدی و عروسی



نامزدی آن ها در ۲۴ فوریهٔ ۱۹۸۱ رسماً اعلام شد و بعد از آن لِیدی دایانا حلقه ای سی هزار پوندی (نود و چهارهزار و هشتصد پوند به قیمت امروز) با ۱۴ الماس بسیار زیبا در اطراف و یک یاقوت کبود ۱۲ قیراطی بیضی شکل در وسط که در طلای سفید ۱۸قیراطی واقع شده بود و شبیه حلقهٔ مادر خودش بود را انتخاب نمود. حلقه در آن زمان به وسیلهٔ جواهرساز سلطنتی ساخته شد ولی غیر معمول برای یک عضو خاندان سلطنتی، حلقه کاملاً منحصر به فرد نبود و مشابه آن در کلکسیون جواهرسازان سلطنتی وجود داشت. حلقه بعدها و در سال ۲۰۱۰ به عنوان حلقهٔ نامزدی کاترین میدلتون مورد استفاده قرار گرفت. همچنین از این حلقه، نسخه های مشابه بسیاری در سراسر جهان ساخته شد.
دایانای بیست ساله با ازدواجش با شاهزاده چارلز در تاریخ ۲۹ ژوئیهٔ ۱۹۸۱ در کلیسای جامع سنت پل شاهدخت ولز شد. علت انتخاب سنت پل به جای کلیسای وست‌مینستر به خاطر فضای بیشتر بود که مناسب تعداد زیاد مهمان ها باشد و این ازدواج هم ازدواجی "شاه و پریان" مانند تلقی شد و با تماشای عده ای نزدیک به هفتصد و پنجاه میلیون از پای تلویزیون و صف کشیدن ششصد هزار نفر در بیرون کلیسا و خیابان ها همراه گردید. در محراب کلیسا، دایانا تصادفاً ترتیب دو نام اول چارلز را اشتباه کرد و به جای "چارلز فیلیپ"، "فیلیپ چارلز" آرتور جرج را به زبان آورد. او همچنین در ادامهٔ سوگند، عبارت "اطاعت از همسر" را بر زبان نیاورد که به درخواست خودشان این رسم را کنار گذاشتند و در آن زمان نقدهایی در این زمینه صورت گرفت. دایانا در مراسم، لباسی به ارزش نه هزار پوند بر تن کرد که از دنباله ای به طول بیست و پنج فوت (هشت متر) برخوردار بود.
شاهزاده و شاهدخت ولز بخشی از ماه عسلشان را در خانهٔ خانوادهٔ مونتباتن (خانوادهٔ پدری چارلز) در همپشر گذراندند و سپس با پروازی به نزدیکی جبل طارق رفتند تا در آن جا به کشتی بریتانیا بپیوندند و طی یک سفر دریایی دوازده روزه از دریای مدیترانه و مصر دیدن کنند.آن ها همچنین از تونس، ساردنی و یونان نیز دیدن کردند و در آخر با یک توقف کوتاه در بالمورال، ماه عسل خود را به پایان رساندند.
پس از شاهدخت ولز شدن، دایانا به طور خودکار به سومین زن عالی رتبهٔ بریتانیا (پس از ملکه و ملکهٔ مادر) مبدل شد و به عنوان چهارمین یا پنجمین شخص در رتبه بندی سایر قلمروهای همسود پس از ملکه، دوک ادینبرا، ملکهٔ مادر و شاهزادهٔ ولز در نظر گرفته شد. پس از چند سال، ملکه به دایانا نشان های سلطنتی مختلف را برای واضح کردن عضویت او در خاندان سلطنتی اهدا نمود. نیم‌تاجهای مختلف به او هدیه کرد و مدال عضویت در خاندان سلطنتی الیزابت دوم را به او اعطا نمود.
شاهدخت ولز

شاهزاده چارلز، شاهزادهٔ ولز بود و دایانا با ازدواج با او لقب شاهدخت ولز را دریافت کرد و عملاً به عضویت خانواده سلطنتی درآمد. وی در سالهای بعد در بسیاری از برنامه‌های داخلی و خارجی شرکت کرد و همراه با شاهزاده چارلز یا به تنهایی به بسیاری از کشورهای جهان بویژه قلمروهای همسود سفر کرد.
جدایی از شاهزاده چارلز

شهرت و محبوبیت دایانا و چارلز باعث شد تا کوچک‌ترین کارهای آنان نیز توسط رسانه‌ها و پاپاراتزی‌ها پوشش داده شود و بسیاری از مسائل خصوصی آنان در مطبوعات منعکس گردد. از جمله آنان روابط نامشروعی که چارلز پیش از زندگی با دایانا داشت. در تمام این سالها دایانا و چارلز از خبرسازترین افراد پادشاهی متحده بودند.
این دو از سال ۱۹۹۲ جدای از هم زندگی کردند اما سرپرستی فرزندانشان را بصورت مشترک برعهده داشتند. در همین حال چارلز نیز مجدداً رابطه‌اش را با کامیلا آغاز کرد و بعدها هم به داشتن رابطۀ عاشقانه با کامیلا اعتراف نمود. پرنسس دایانا در سال ۱۹۹۵ در یک برنامه تلویزیونی در بی بی سی پرده از نگرانی‌ها و مشکلات درونی خانواده برداشت و از فشارهای رسانه‌ای و اجتماعی که بر وی بود گلایه کرد. وی علت به وجود آمدن این مشکلات را کامیلا پارکر بیان کرد و گفت که در این ازدواج سه نفر حضور داشتند. وی همچنین چارلز را در مورد این مسئله مقصر دانست. به همین خاطر کامیلا از شوهرش جدا شد. این موجب دشمنی بیشتر دایانا و کامیلا شد و سرانجام کتابی با عنوان دایانا:داستان واقعی اش و به دنبال آن دروازۀ کامیلا، غارتگر خانه ها منتشر شد که در آن به بدگویی و روابط عاشقانه و مشکلات زندگی این دو نفر پرداخته شده بود. سرانجام دایانا و چارلز در ۲۸ اوت ۱۹۹۶ با پیشنهاد ملکه رسماً از هم طلاق گرفتند. با این کار عنوان سلطنتی دایانا قدری پائین آمد اما چون وی مادر دو تن از شاهزادگان بود تا آخر عمر به عنوان یکی از اعضای خانواده سلطنتی باقی‌ماند و لقب پرنسس ولز را حفظ کرد.

مرگ



دایانا در اواخر عمرش تصمیم به ازدواج دوباره گرفته بود. کسی که وی می خواست با او ازدواج کند دودی الفاید نام داشت. این خبر حتی از ماجرای رابطۀ دوبارۀ چارلز و کامیلا داغتر بود زیرا اگر این ازدواج صورت می گرفت دایانا القاب سلطنتی اش را از دست می داد و دیگر عضو خانوادۀ سلطنتی محسوب نمی شد. هر چند که این ازدواج هیچ وقت صورت نگرفت زیرا در ۳۱ اوت ۱۹۹۷، دایانا در یک تصادف شدید رانندگی درگذشت. وی آن شب به همراه نامزدش دودی الفاید و راننده‌اش برای فرار از دست عکاسان از درب پشتی هتل خارج شد و قصد خروج از پاریس را داشت. آن ها در یک بنز لیموزین در تونلی در پاریس مشغول به حرکت بودند که ماشینشان به دلیل سرعت زیاد و عدم کنترل راننده با دیواره تونل الما پاریس برخورد کرد و راننده و الفاید به سرعت جان باختند. بعد از تصادف به نظر نمی آمد دایانا صدمه ای جدی دیده باشد اما وی یک بار در آمبولانس دچار حمله قلبی شد و در بیمارستان هم بر اثر خونریزی ریوی و مغزی درگذشت. تنها کسی که در این میان جان سالم به در برد محافظ شخصی دایانا بود. بعدها معلوم شد که نه دایانا و نه الفاید هیچکدام کمربند ایمنی نبسته بودند. همچنین گفته شد که راننده سه برابر بیشتر از اندازه مجاز نوشیدنی الکلی مصرف کرده بود. پدر دودی اسپانسر فیلم قتل غیرقانونی شد که در آن نیمهٔ تاریک مرگ پرنسس دایانا و پسرش نمایش داده شده است.
بعد از مرگ دایانا چارلز به همراه خواهران و برادر دایانا برای آوردن بدن او از لندن به پاریس سفر کردند. بعد از بازگشت، ملکه الیزابت دوم اعلام کرد که بعد از جدایی از چارلز، دایانا دیگر عضوی از خانواده سلطنتی نیست و نباید تشییع جنازه رسمی برای وی برگزار شود. این گفته اعتراض زیادی را به دنبال داشت و سرانجام با اصرار شاهزاده چارلز مراسمی رسمی برای دایانا برپا شد .
فعالیت‌های اجتماعی.

هرچند شاهدخت دایانا به هنر علاقه داشت اما عمده شهرت وی بخاطر فعالیت‌های عام المنفعه و اجتماعی است. وی با تأسیس و یا همکاری با چندین موسسه خیریه، به مدرسه سازی، خانه سازی و کمک به بینوایان و دردمندان پرداخت. وی کمکهای شایان توجهی به جذامیان، مبتلایان به ایدز و آسیب دیدگان از مین در کشور آنگولا انجام داد. وی در سفر به مناطق بحران زده و محروم مانند آفریقا و بوسنی و هرزگوین با جدیت به دلگرمی دادن به محرومان و آسیب دیدگان پرداخت و با کسانی چون نلسون ماندلا، مایکل جکسون و مادر ترزا دیدار کرد.
علاوه بر این وی به عنوان همسر ولیعهد او را در سفرهای کاری همراهی می کرد. او با چارلز به کشورهای ایالات متحده، کانادا، ایتالیا، قلمروهای همسود و برخی از کشورهای آفریقایی و آسیایی سفر کرد. او همچنین برخی از سفرهای خود را به تنهایی انجام می داد و از بیمارستان ها و مکان های عمومی بازدید می کرد. همچنین وی به عنوان همسر ولیعهد از وظایف ویژه ای نیز برخوردار بود.
دانستنی‌ها

دایانا در سال ۱۹۸۷ در ملا عام دست یک مبتلا به ایدز را گرفت تا به این طریق از آنان حمایت کند. بعدها وی با مبتلایان به جذام نیز چنین تماسهایی داشت
.
بلافاصله بعد از تصادف عکاسان زیادی سر رسیدند و از صحنه عکسبرداری کردند اما پلیس دوربینهای آنها را ضبط کرد.
در سال ۲۰۰۶ یک مجله ایتالیایی بنام چی برای نخستین بار عکسهایی از تصادف دایانا را چاپ کرد که با اعتراض انگلیسی‌ها مواجه شد.
شایعات

از سال ۱۹۸۸ برای ترور شخصیتی وی به او تهمت داشتن روابط نامشروع بامردان مختلف زده شد است.
پس از آشنایی پرنسس دایانا و دودی برخی میگفتند او از دودی الفاید حامله است تا از محبوبیت او بکاهند اما آزمایش های انجام شده پس از مرگ پرنسس دایانا تمام حرف هارا تکذیب می کند.

عناوین، لقب ها و نشان ها


القاب کامل دایانا بعد از ازدواجش بودند: والاحضرتِ سلطنت شاهدخت چارلز فیلیپ آرتور جورج، شاهدخت ولز و کنتس چستر، دوشس کورنوال، دوشس رافیسی، کنتس کریک، بارونس رنفریو، بانوی جزایر، شاهدخت اسکاتلند.
به هر حال بعد از طلاق از چارلز دایانا پیشوند والاحضرتِ سلطنت را از دست داد و از این القاب به صورت معمولی استفاده کرد. بعد از طلاق سایت خانواده سلطنتی اعلام کرد لقب اصلی دایانا به صورت دایانا، شاهدخت ولز می باشد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   

 
سلام...
تبریک با تاخیر من رو بپذیر
سوژه جالبی انتخاب کردید...
امیدوارم مثل همیشه موفق باشی
     
  
صفحه  صفحه 5 از 8:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  8  پسین » 
فرهنگ و هنر

زنان نامدار جهان و سرنوشت های عجیب

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA