ارسالها: 23330
#1,621
Posted: 9 Jul 2014 15:14
زندگی
هیرونیموس بوش با نام جرونیموس (یا یوئن ، که به ترتیب شکلهای لاتین و آلمان مرکزی ِ نام Jerome هستند) فن آخن (به معنای از آخن) متولد شد. او برخی از آثار نقاشی خود را با نام جرونیموس بوش (که در زبان هلند مرکزی یرونیموس بوس، تلفظ میگردد) امضا کرده است. این نام از محل تولد او ؛ سرتوخنبوس، که دِن بوش نامیده میشد، آمده است.
درباره زندگی یا تحصیلات بوش اطلاعات کمی در دسترس است. وی نامه یا روزنوشتی از خود باقی نگذاشته است و هر آنچه در مورد او جمعآوری شده است، حاصل ارجاعات مختصر به او در اسناد شهرداری سرتوخنبوس، و دفاتر صورتحساب حوالههای محلی انجمن برادری بانوی مقدس بوده است. درباره شخصیت و یا دیدگاه او درباره معنای هنرش نیز اطلاعی در دست نیست. حتی روز تولد بوش نیز با قطعیت مشخص نشده است. سال تولد او براساس پرترهای (که ممکن است سلف پرتره باشد) و اندکی پیش از مرگ او در سال ۱۵۱۶ کشیده شدهاست، سال ۱۴۵۰ میلادی تخمین زده شد. این نقاشی هنرمند را در سالمندی، به احتمال زیاد اواخر دهه شصت عمر خویش، به تصویر میکشد.
بوش در نزدیکی سرتوخنبوس، که شهری در ایالت پادشاهی باربانت بود به دنیا آمد و تمام عمرش را در آنجا زندگی کرد. او دو برادر و یک خواهر داشت. پدربزرگش جان فن آخن (درگذشته به سال ۱۴۵۴) نقاش بود و اولین بار در سال ۱۴۳۰ در مدرکی از او نام برده شد. جان پنج پسر داشت که ۴ نفر از آنها نقاش بودند، ولی هیچ اثر هنری از این افراد به جای نماندهاست. پدر بوش آنتونیوس فن آخن (درگذشته به سال ۱۴۷۸) به عنوان مشاور هنری انجمن برادری بانوی مقدس فعالیت میکرد. تصور میشود جرومینوس نقاشی را از پدر و یا یکی از عموهای خویش آموخته است.
در قرن پانزدهم سرتوخنبوس، شهری رو به رشد در جنوب هلند کنونی بود. این شهر در نیمه اول قرن پانزدهم میلادی تحت کنترل خاندان بورگوندی بود، و پس از آن به سلطهی دودمان هابسبورگ در آمد. در سال ۱۴۶۳، ۴۰۰۰ خانه در آتشسوزی مصیبتباری در این شهر سوختند و احتمال وجود دارد بوش ۱۳ ساله شاهد آن ماجرا بوده. او در زمان حیاتش نقاش معروفی شد، بطوریکه حتی از خارج از هلند نیز سفارشاتی دریافت میکرد. بوش در ۱۴۸۸ به انجمن برادری بانوی مقدس پیوست. این انجمن، یک گروه مذهبی محافظهکار سنتی متشکل از ۴۰ شهروند پر نفوذ از سرتوخنبوس و ۷۰۰۰ عضو خارجی از سراسر اروپا بود.
بوش در فاصله سالهای ۱۴۷۹ تا ۱۴۸۱ با آلیت گویائرتس فن دن میروین که چند سالی از او بزرگتر بود، ازدواج کرد. پس از ازدواج آنها به اوریشخوت که همسر بوش در آنجا خانه و زمینی را از خانواده ثروتمندش به ارث برده بود، نقل مکان کردند.
در اسناد انجمن برادری بانوی مقدس ، تاریخ مرگ بوش سال ۱۵۱۶ ثبت شدهاست. در آگوست آن سال مراسم باشکوهی برای بزرگداشت خاطرهی او در کلیسای سنت جان برگزار گردید[۵].
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,622
Posted: 9 Jul 2014 15:15
هنر
بوش چندین اثر سهلتی (triptychs) خلق کرد. یکی از معروفترین آثار او باغ لذت دنیوی نام دارد. این نقاشی، که عنوان اصلی آن باقی نمانده است، بهشت را با آدم و حوا و تعداد زیادی حیوان عجیب در بخش سمت چپ، منظرهای دلگشا از تعداد زیادی تصاویر برهنه، میوهها و پرندگان عجیب در بخش میانی، و جهنم با ترسیم مجازاتهای خیالی انواع گوناگونی از گناهکاران در سمت راست نشان میدهد. هنگامی که قاب خارجی بسته میشود، بیننده میتواند نقاشیای به سبک تک رنگ گریزایل را ببیند که در آن، خداوند زمین را میآفریند. این نقاشیها- به ویژه پارهی جهنم- به روشی نسبتاً عجولانه و سطحی ترسیم شدهاند که با سبک فلمیش سنتی (هلندی سنتی) که در آن سطوح صاف با استفاده از چندین لایه لعاب شفاف آثار قلمو را پنهان میسازد، در تضاد هستند. در این نقاشی و به شکل قویتری در کارهایی همچون وسوسهی آنتونیوی کبیر (نگهداری شده در موزهی هنرهای باستانی پرتغال، لیسبون) آثار قلموی بوش بر روی تصویر به وضوح قابل مشاهده است. همچنین بوش را یکی از اولین طراحان انقلابی سبک طراحی مستقل در اروپای شمالی میدانند.
او هیچگاه نقاشیهای خود را تاریخ گذاری نکرد. اما برخلاف رسم آن روزگار چندین عدد از آنها را امضا کرده است، اگر چه امضاهای دیگری نیز وجود دارند که در صحت آنها تردید وجود دارد. امروزه کمتر از ۲۵ نقاشی را به بوش نسبت میدهند. در اواخر قرن شانزدهم، فیلیپ دوم اسپانیا بسیاری از نقاشیهای بوش، شامل برخی آثار سفارشی و خریده شده توسط اسپانیاییها را جمع آوری کرد. موزه دل پرادو، در مادرید اکنون مالک شش نقاشی از بوش است. این مجموعه نقاشی شامل ستایش مغان، باغ لذت دنیوی، نقاشی هفت گناه کشنده و چهار امر واپسین، نقاشی سهلتی هایوین و عمل سنگ (مداوای مجنون) است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,623
Posted: 9 Jul 2014 15:18
تفسیر
در قرن بیستم تغییر ذائقه هنرمندان، آثار هنرمندانی همچون بوش را برای مخاطبین قابل لمستر ساخت. بحثهایی در مورد الهام گرفتن هنر بوش از بدعتهای خاص و تجربیات مبهم و سحرآمیز وجود دارد (به عنوان مثال کاتاریسم و آدامیتز). همچنین از آنجایی که دزیدریوس اراسموس، پیشرو مذهبی هلند در قرن پانزدهم در یکی از گروه های مذهبی پارسایی کلیسای کاتولیک در سرتوخنبوس آموزش دیده بود، شهر از لحاظ مذهبی ترقیخواه بود. برخی از نویسندگان براین باورند که هماهنگی بسیاری بین نوشتههای هجوآمیز اراسموس و نقاشیهای غالباً وحشی بوش وجود دارد. "اگر چه فرقهی پارسایان کاتولیک به پاپ وفادار بود، آنها همچنان، تقبیح استفاده نادرست و رفتار رسواییآور بسیاری از کشیشها را وظیفهی خود میدانستند: فسادی که هر دوی بوش و اراسموس، در کارهایشان آن را هجو کردهاند.
کوششهایی برای تفسیر آثار بوش صورت گرفت که تاریخچه آنها به قرن شانزدهم برمیگردد. مفسرین اظهار میدارند که کارهای او صرفاً جهت سرگرمی و تفریح ایجاد شدهاند و بسیار شبیه به سبک تکرنگ و رنسانس ایتالیا هستند. در حالیکه هنر هنرمندان قدیمیتر، بر اساس تجربیات روزمره جهان فیزیکی بود، همانگونه که تاریخدان هنر؛ "والتر گیبسون" گفته است، بوش بینندگان خود را با "جهانی از رویاها و کابوسها، به شکلی که در برابر دیدگان ما در حال سوسو زدن و تغییر هستند" مواجه میسازد. در یکی از اولین حسابهای نقاشی بوش در سال ۱۵۶۰، فلیپ دِ گوارا ی اسپانیایی، نوشته است که بوش تنها به عنوان "آفرینندهی هیولاها و شیمرها" شناخته میشدهاست. در اوایل قرن هفدهم تاریخدان هلندی هنر؛ کارل فن ماندر آثار بوش را دربردارنده "تخیلات عجیب و شگرف" توصیف کرده و نتیجهگیری کردهاست که نقاشیها "اغلب بیش از آنکه خوشایند باشند، نفرتانگیز هستند".
در دهههای اخیر، پژوهشگران دیدگاه بوش را کمتر تخیلی نگریسته و پذیرفتهاند که هنر او سیستم عقیدتی مذهب ارتودکس در زمان خود را بازتاب میدهد .امروزه تصاویر او از بشریت گناهکار، فهم او از بهشت و جهنم با دیدگاه نویسندگان ادبی و موعظهگران قرون وسطایی، سازگار به نظر میرسد. بیشتر نویسندگان نسبت به آنچه پیش از این گمان میشد اهمیت بیشتری برای نقاشیهای او قائل هستند و سعی دارند که آنها را بر اساس اخلاقیات اواخر قرون وسطی تفسیر نمایند.
آثار بوش، به شیوهای مشابه با سایر شخصیتهای رنسانس سرزمین های شمالی، همچون روبرت هنریسون شاعر، برای آموزش دادن حقایق اخلاقی و معنوی خاصی آفریده شدهاند. تصاویر ارائه شده در آثار این هنرمندان، دارای مفاهیم دقیق و هدفمند هستند. بنا به گفتهی دریک بکس، نقاسیهای بوش اغلب نمایانگر ترجمههایی بصری از استعارههای کلامی و جناسهایی هستند که از هر دو منبع کتاب مقدس و ادبیات عامه حاصل شدهاند. به هر حال تضاد تفاسیری که همچنان آثار او برمیانگیزند، سبب ایجاد پرسشهایی عمیق درباره طبیعت هنر "ابهام" در دوره او میگردند.
برخی نویسندگان تلاش میکنند که آثار او را با استفاده از زبان روانشناسانه فروید تفسیر کنند. چنین تفاسیری معمولاً رد میشوند، به گفته گیبسون، "آنچه ما شهوت مینامیم، توسط کلیسای قرون وسطی، به عنوان گناه نخستین، محکوم شد و آنچه که ما به عنوان ذهن ناخودآگاه میشناسیم، از دیدگاه قرون وسطی، تلاش برای برانگیختن خدا یا شیطان بوده است".
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,624
Posted: 9 Jul 2014 15:19
بحث در استنادات
تعداد دقیق آثار بازماندهی بوش، موضوع بحثهای مهمی بوده است. او تنها ۷ عدد از نقاشیهایاش را امضا کرده است و در این مورد که آثار نسبت داده شده به او واقعاً از آن او بودهاند هم اطمینان کافی وجود ندارد. معلوم شده است که از اوایل قرن شانزدهم به بعد نسخههای زیاد و تقلیدهای بسیاری از آثار او به گردش افتاده است. به علاوه، سبک او بسیار تاثیرگذار بود و به وسیله بسیاری از پیروانش تقلید شد.
در طول سالها، پژوهشگران، تعداد کمتری از آثاری که گمان میرفت از آن او بودهاند را به او نسبت دادهاند. امروزه تنها ۲۵ اثر به یقین به او نسبت داده میشود.
پایان هیرونیموس_بوش
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#1,625
Posted: 9 Jul 2014 15:21
تیسین
تیتسیانو وچلی معروف به تیسین (نقاش ایتالیایی حدود ۱۵۷۶-۱۴۸۷) هنرمندی متعلق به مکتب ونیز و یکی از استادان نامدار دوران رنسانس که پدر نقاشی رنگ روغن شناخته میشود.
او شاگرد جوانی بلینی و همکار جورجنه بود. مدتی در پادوا کار کرد، پس از بازگشت به ونیز نقاش محفلهای روشن فکر و ثروتمند شد وبا پیتروآرتینو دوستی نزدیک برقرار ساخت. به زودی اهمیتی برابر با مقام هنری میکل آنژ پیدا کرد. شاهان و امیران برای استخدام او با هم به رقابت پرداختند. پس از مرگ بلینی به مقام نقاش رسمی جمهوری ونیز برگزیده شد(۱۵۱۶). در همان سال دوک فرارا چند نقاشی اساطیری به او سفارش داد. مدتی بعد چهرگان خاندان گندزاگا در مانتوا را نقاشی کرد. مرگ زنش (۱۵۲۳) تاثیری عمیق بر او گذاشت. کارلوس پنجم را در بولونیا دید و به پاداش یک نقاشی از چهرهٔ او لقبی اشرافی گرفت(۱۵۳۳). سپس تک چهرهای از پاولوس سوم ساخت ودو سال بعد به واتیکان دعوت شد. در رم به ملاقات میکل آنژ رفت و پس از این دیدار گرایشی به منریسم در کارش رخ نمود. در جریان اجرای سفارشهای دربار اکسبورگ شیوهٔ چهرهنگاری رسمی را ابداع کرد که بعدها توسط روبنس و دیک به کار گرفته شد. هم چنین پی از آنکه به خدمت فیلیپ دوم در آمد(۱۵۵۳) اسلوب رنگ آمیزی و قلم زنی آزادانهٔ خود را به حد کمال رسانید. پس از یک عمر طولانی با مرض طاعون درگذشت.
تحول کار خلاقهٔ تیسین همچون روند زندگانیش پر شتاب بود. او به سرعت شیوهای توانمند و بیانگر بر اساس سبک شاعرانهٔ جورجنه پدید آورد. احساسات درباریان، نیروهای کیهانی، راز زندگی و مرگ، خوشیهای عشق مقدس و شهوانی از جمله مضمونهایی بودند که او در سراسر عمر پربار خود به آنها پرداخت. در مقام یک استاد رنگ پرداز به اسلوبی دست یافت که همراه با تکامل نقاشی اش بغرنج تر و آزادانه تر شد و سرانجام به حدی رسید که میتوان آن را پیش آگهی تجربیات امپرسیونیستها دانست. او برای تکمیل طرح زیر رنگی که غالباً روی بوم زبر اجرا میکرد لایههای متععدی از لعاب رنگ روغنی به کار میبرد. بدین طریق نه فقط به عمق رنگی و بافت غنی دست مییافت بلکه از رنگ چون وسیلهای برای سازمان دهی شکلها سود میجست. تیسین مضمون باستانی الههٔ برهنه را در نقاشی اروپایی متداول کرد. او در چهرهنگاری نیز دستی توانا داشت. حدود پنجاه تک چهرهٔ برجامانده از او نخستین نمونههای چهرهنگاری روانشناختی به شمار میآید. نقاشیهای مذهبی اش طیفی متنوع از تجسم نفسانیت تا نمایش فاجعه و دردمندی را شامل میشود. هنرمندان برجستهای چون روبنس، ولاسکز و رامبراند به میزان زیادی ازین دستاوردهای تیسین بهره گرفتهاند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,626
Posted: 9 Jul 2014 15:24
ویتره کارپاتچو
- زادهٔ ۱۴۶۵ونیز
- درگذشت ۱۵۲۵ (۵۹-۶۰ ساله)
- ملّیت ایتالیایی
- رشته نقاشی
ویتره کارپاتچو (به ایتالیایی: Vittore Carpaccio) (زاده ۱۴۶۵ - درگذشته ۱۵۲۵) نقاش اهل ایتالیا و پیرو مکتب ونیز بود. زندگی قدیسه اورسالا (۱۴۹۰-۱۴۹۵) از آثار اوست. او تخیلی قوی در داستانپردازی داشت.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,627
Posted: 9 Jul 2014 15:26
مازاتچو
- نام اصلی تومازو دی سر جووانی دی مونه (سیمونه) کاسائی
- زادهٔ ۲۱ دسامبر ۱۴۰۱سان جووانی والدارنو، جمهوری فلورانس
- درگذشت ۱۴۲۸ (سن ۲۶)رم، ایالات پاپی
- ملّیت ایتالیایی
- رشته نقاشی، فرسکو
- جنبش رنسانس
مازاتچو (به ایتالیایی: Masaccio) (۲۱ دسامبر ۱۴۰۱ – پائیز ۱۴۲۸) یکی از نقاشان اهل ایتالیا بود وی را به عنوان بزرگترین نقاش دوره کواتروچنتو در دوران رنسانس ایتالیایی میدانند. بر اساس گفتههای جورجو وازاری به خاطر توانایی و تخصصش در ترسیم شخصیتهای زنده مانند تصویرهای سهبعدی مازاتچو بهترین نقاش دوران خودش بود.مازاتچو در سن ۲۶ سالگی درگذشت و اطلاعات دقیقی در مورد علت مرگ وی وجود ندارد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,628
Posted: 9 Jul 2014 15:28
جوزپه آرچیمبولدو
جوزپه آرچیمبولدو (به ایتالیایی: Giuseppe Arcimboldo) (۱۵۲۷ – ۱۵۹۳) نقاش ایتالیایی بود که بیشتر به خاطر آفرینش سرهای پرتره ذهنی تماماً ساخته شده از اشیایی مانند میوهها، سبزیجات، گلها، ماهی و کتاب، شناخته شده بود. او نقاشیهایی از این اشیا به گونه ای روی بوم ترتیب میداد که کل مجموعه از اشیا یک سوژه پرتره قابل تشخیص باشد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,629
Posted: 9 Jul 2014 15:30
ساندرو بوتیچلی
- نام اصلی آلساندرو دی ماریانو دی وانی فیلیپپی
- زادهٔ مارس ۱۴۴۵فلورانس، جمهوری فلورانس
- درگذشت ۱۷ مه ۱۵۱۰ (۶۴-۶۵ ساله)فلورانس، جمهوری فلورانس
- ملّیت فلورانسی
- سبک رنسانس ایتالیایی
- آثار تولد ونوس و پریماورا
آلساندرو دی ماریانو دی وانی فیلیپپی (Alessandro di Mariano di Vanni Filipepi)، مشهور به ساندرو بوتیچلی (Sandro Botticelli) یا بوتیچلی (۱ مارس ۱۴۴۵ - ۱۷ مه ۱۵۱۰) نقاش مشهور فلورانسی دوران رنسانس ایتالیایی بود.
از نقاشیهای مشهور او تولد ونوس و پریماورا را میتوان نام برد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,630
Posted: 9 Jul 2014 15:32
پیترو پروجینو
- زادهٔ ۱۸ مارس ۲۰۱۴
- درگذشت ۱۸ مارس ۱۵۲۳
- ملیت ایتالیا
- رشته نقاشی, فرسکو
- آموزش آندرئا دل وروکو
- جنبش رنسانس ایتالیایی
پیترو پروجینو (انگلیسی: Pietro Perugino؛ زاده ۱۴۴۶ درگذشته ۱۵۲۳) یک نقاش اهل ایتالیا بود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.