ارسالها: 23330
#1,691
Posted: 9 Jul 2014 22:01
سفر سوم و بازداشت
در سال ۱۴۹۸ میلادی کلمب برای سومین بار به آمریکا رفت. او در این سفر پیش از رسیدن به هیسپانیولا جزیرهٔ ترینیداد را کشف کرد(۳۱ ژانویه) و بخشهایی از ریزشگاه رودخانهٔ اورینوکو در خاک اصلی آمریکای جنوبی را پویید (اول اوت).
اوضاع در مهاجرنشین اسپانیایی ناآرام بود. مهاجرانی که وعدههای کلمب را شنیده و به طمع ثروتهای بیپایان دنیای نو راهی آمریکا شده بودند، اینک ناخشنود از وضعیت خود، برکناری وی را میخواستند. کلمب که درگیر سرکوب بومیان بود برای مقابله با این فتنهٔ جدید از خود شدت عمل نشان داد و چند تن از افرادش را به جرم نافرمانی اعدام کرد. شماری از ناراضیان پس از بازگشت به میهن، از کلمب به دربار اسپانیا شکایت بردند و او را به سوءمدیریت و بیکفایتی متهم کردند. شاه و ملکه یک بازرس سلطنتی به نام فرانسیسکو دبوبادیلا را مأمور رسیدگی به این شکایات کردند. او نیز پس از ورود به آمریکا (۱۵۰۰ میلادی) بیدرنگ کلمب و برادرانش را از مناصبشان برکنار کرده و همه را تحتالحفظ به اسپانیا فرستاد. هرچند کلمب پس از مدت کوتاهی آزادیش را به دست آورد ولی مقام فرمانداری دیگر به او داده نشد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,692
Posted: 9 Jul 2014 22:02
سفر چهارم
در ۹ مه ۱۵۰۲ میلادی کلمب برای چهارمین و آخرین بار به آمریکا رفت با این هدف جسورانه که برای نخستین بار کرهٔ زمین را دور بزند. او و پسر کوچکترش فردیناند برای یافتن راه عبوری به سوی غرب سراسر کرانههای آمریکای مرکزی را از بلیز تا پاناما جستجو کردند ولی حادثهٔ تصادف با یک کشتی بازرگانی بومی آنان را از ادامهٔ سفر بازداشت. تا رسیدن نیروی کمکی از هیسپانیولا، کلمب به ناچار یک سال را در جامائیکا به سر برد و سرانجام در ۷ نوامبر ۱۵۰۴ میلادی توانست به اسپانیا بازگردد.
در سالهای آخر عمر کلمب طبق توافقات اولیه با دربار خواستار دریافت ده درصد کل سودهای بدستآمده از سرزمینهای جدید شد ولی دولت به این بهانه که وی دیگر به عنوان فرماندار انجام وظیفه نمیکند، قراردادهای پیشین را معتبر ندانست و درخواستهایش را رد کرد.
کریستف کلمب در ۲۰ مه ۱۵۰۶ میلادی در اسپانیا درگذشت. آرامگاه او در کلیسای جامع سویل یا به روایتی در کلیسای جامع سانتا دومینگو است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,693
Posted: 9 Jul 2014 22:04
رفتار کلمب در برابر بومیان آمریکا
چگونگی رفتار با بومیان آمریکا یکی از موارد اختلاف نظر میان کلمب و هیأت حاکمهٔ اسپانیا بود. ایزابلا و فردیناند این قوم را اعضای آیندهٔ جامعهٔ مسیحیت میدانستند و خواستار برقراری روابط دوستانه با آنان بودند؛ در حالیکه به عقیدهٔ کلمب برای بهرهبرداری از منابع سرزمینهای تازه لازم بود بومیان به بردگی گرفته شوند.
هنگامی که کلمب آمریکا را کشف کرد، در آنجا بالغ بر ۳۰ میلیون سرخ پوست زندگی میکرد. در حالی که امروزه و بعد از گذشت چندین قرن تنها یک جمعیت ۲ میلیونی از آنها وجود دارد. همین مطلب میتواند بیانگر بسیاری از واقعیتها باشد. ژاک اتالی(به انگلیسی: Jacques Attali)، نویسنده یهودی فرانسوی در این مورد میگوید: «بومیان آرام و بی آزار جزیره، برای استقبال از آنها آمدند، اما کلمب آنها را به عنوان انسان به حضور نپذیرفت.»
یکبار در میانهٔ سفر دوم، او طی نامهای به دربار پیشنهاد دستگیری تعدادی از بومیان یاغی – خصوصاً کاریبها- را مطرح کرد. سپس بدون توجه به مخالفت مقامات، در فوریه ۱۴۹۵ میلادی حدود ۱۶۰۰ بومی آراواک را بهعنوان برده به اسارت گرفت و ۵۵۰ نفرشان را نیز به اسپانیا فرستاد. دویست تن از بردگان در طول راه مردند و نیمی از بقیه نیز وقتی به مقصد رسیدند بیمار بودند. کلمب با موافقت قرار شد که از فعالیتهای تجاری انجام شده در قلمرو خود٪۱۰ مالیات دریافت کند. به این ترتیب کلمب اولین کسی بود که به تجارت بردگان پرداخت.
کلمب از همان آغاز، یافتن طلا را اصلیترین هدف سفر خود قرار داده بود و برای رسیدن به مطلوبش از اِعمال روشهای افراطی و غیرانسانی هم ابایی نداشت. در یکی از مناطق هائیتی (هیسپانیولا) او تمام بومیان بالای چهل سال را مجبور کرد که هر یک مقدار مشخصی طلا برای او پیدا کنند؛ مجازات کسانی که در موعد مقرر سهم خود را تحویل نمیدادند قطع دست بود.
إلی بارناوی (به انگلیسی: Eli Barnavi) مینویسد: «فاتحان اسپانیایی به سیاستهای برده داری و چپاول اموال بومیان ادامه دادند و آنان بیش از هر چیز دیگری به دنبال طلا میگشتند. آنها برای مطیع کردن بومیان به زور و خشونت متوسل میشدند؛ و این، اولین حرکت استعماری بزرگی بود که برای قدرتمند نمودن یهودیان و تصاحب ثروتهای یک سرزمین انجام شد.»
او در هائیتی نوعی نظام تولیتی برقرار کرده بود که به موجب آن در ازای مسیحی کردن اهالی بومی، حق استفاده از نیروی کار آنان منحصرأ در اختیار اسپانیاییها قرار میگرفت. به این ترتیب برده سازی و برده داری صورت قانونی یافت. در مناطق زیر سلطهٔ اسپانیا بومیان بسیاری بر اثر کار شدید، بیماری و سؤتغذیه مردند. سیاستهای اقتصادی کلمب و جانشینانش آنچنان زیانبار بود که باعث شد جمعیت بومیان تاینو جزیرهٔ هائیتی ازهشت میلیون نفر در ۱۴۹۳ میلادی به تنها ۲۰۰ نفر در ۱۵۴۲ میلادی کاهش یابد.
ساموئل الیوت موریسون در کتاب خود کریستف کلمب دریانورد نوشته است که ورود اروپاییها به قاره آمریکا آغاز کشتار بومیان این سرزمین است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#1,694
Posted: 9 Jul 2014 22:06
پس از مرگ
کریستف کلمب وصیت کرده بود که در آمریکا دفن شود، ولی در آن زمان در سال ۱۵۰۶ کلیسای مناسبی در آمریکا برای این کار یافت نشد. از این رو وی را در شهر والادولید اسپانیا دفن کردند و سپس به صومعهای در سویل منتقل شد. با این حال جسد او را در سال ۱۵۴۲ از خاک خارج و به هیسپانیولا منتقل کرده و در سانتو دومینگو (پایتخت جمهوری دومینیکن) دفن کردند. در پایان قرن هفدهم، اسپانیا قسمت غربی هیسپانیولا را به فرانسه واگذار کرد و جسد کلمب به کوبا منتقل شد. بعدها هنگامی که کوبا به استقلال دست یافت، در سال ۱۸۹۸، جسد برای آخرین بار از اقیانوس اطلس گذشت و در کلیسای جامع سبیا اسپانیا دفن شد. با این حال در بنای یادبود کلمب در پایتخت جمهوری دومینیکن، جعبهای حاوی استخوانهایی وجود دارد که روی آن نوشته شده «کریستف کلمب». محققینی که از جسد موجود در این تابوت نمونه برداری دیانای کردهاند میگویند که نتیجه با دیانای برادرش دیگو، که او هم در نزدیکی سویل دفن شده همخوان است.
پایان کریستف کلمب
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#1,695
Posted: 9 Jul 2014 22:09
خوان پونسه د لئون
خوان پونسه د لئون ای فیگروا(به اسپانیایی: Juan Ponce de León y Figueroa)(زادهٔ ۱۴۷۴- مرگ ژوئیه ۱۵۲۱) کاوشگر اسپانیایی بود. او همچنین نخستین فرماندار پورتو ریکو بود. نخستین هیئت اکتشافی به فلوریدا به رهبری او گسیل شد. این هیئت در جستجوی سرچشمه جوانی به فلوریدا گسیل شد.
د پونته در دومین سفر کریستوف کلمب به ینگه دنیا داوطلبانه بدو پیوست. در ۱۴۹۳ این گروه به هیسپانیولا رسیدند. در ۱۵۰۴ او مامور سرکوب سرخپوستان تائینو شد. پس از آن او ماموریت یافت تا به رونق و ساخت و ساز در مستعمرههای اسپانیایی بپردازد.
هنگامی که او از تائینوها دربارهٔ پورتوریکو و رودخانههای زرخیز آن شنید پروانهٔ کاوش آن سرزمین را در ۱۵۰۸ گرفت. مردان او اقامتگاهی در جزیره ساختند و به جستجوی زر پرداختند. به زودی او فرماندار آن جزیره شد. او بومیان جزیره راب رای بهره گرفتن از نیروی کارشان میان مردانش تقسیم کرد. سرخپوستان را به جستجوی طلا و تولید خوراک وامیداشتند. سرخپوستان جز آن که به بردگی کشانده شده بودند با دردسر تازهای که همانا بیماریهای اروپاییان بود رودررو گشتند؛ بیماریهایی چون آبله و سرخک که سیستم دفاعی بدن ایشان توان رزم با این مهمانان را نداشت و مرگ و میرشان را در پی داشت. شورش این بومیان هم به جایی نمیرسید چرا که اسلحههای اولیهٔ ایشان در برابر کمان زنبورکی و شمخال نیروهای خوان پونسه بسیار ناتوان بود.
در ۱۵۱۳ د پونسه به دستور پادشاه و برای کاوش سرزمینهای تازه رهسپار فلوریدا گشت و آن سرزمین را به مناسبت همزمانیاش با آیین جشنوارهٔ گلها پاسکوا فلوریدا(که همان معنا را میدهد) خواند. روایاتی افسانهوار هدف خوان د ژونسه را از کاوش فلوریدا دستیابی به چشمهٔ جوانی ذکر میکند. هرچند که تاریخنگاران آماج او را بیشتر یافتن طلا و گشترش امپراتوری اسپانیا دانستهاند.
د پونسه در واپسین سفرش در ۱۵۲۱ در کرانههای جنوب باختری فلوریدا با همراهانش از کشتی پیاده شد. به زودی سرخپوستان بر آنها تاختند و تیری که با شیرهٔ درختی بومی زهرآگین شدهبود بر شانهٔ د پونسه نشست و او را زخمی نمود. گروه به همراه د پونسه به کوبا راندند ولی خوان د پونسه بر اثر آن زخم به زودی جانسپرد و پیرکش را در پورتو ریکو به خاک سپردند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,696
Posted: 9 Jul 2014 22:11
فردیناند ماژلان
- زادروز بهار ۱۴۸۰سابروسا، ویلا رئال ،ایالت تراس دوس مونتِس
- درگذشت ۲۷ آوریل ۱۵۲۱ میلادی ،نبرد ماکتان, جزیره سبو فیلیپین
- ملیت پرتغالی
- تابعیت پرتغالی
- پیشه پوینده و دریانورد
فردیناند ماژلان (به پرتغالی: Fernão de Magalhães) (بهار ۱۴۸۰ – ۲۷ آوریل ۱۵۲۱ میلادی پوینده و دریانورد پرتغالی بود که به دولت اسپانیا خدمت میکرد. او نخستین کسی بود که در جهت غرب از اروپا به آسیا رفت و در اقیانوس آرام کشتی راند. ماژلان همچنین نخستین کسی بود که با هدف دور زدن کرهٔ زمین، رهبری یک ناوگان اکتشافی را عهدهدار شد. اگر چه خود در میانهٔ سفر درگذشت، گروهی از افراد و ناوگانش توانستند در ۱۵۲۲ میلادی کرهٔ زمین را با موفقیت دور بزنند و به اروپا بازگردند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,697
Posted: 9 Jul 2014 22:14
تولد و سالهای اول
ماژلان در خانوادهای اشرافی در سابروسا، ویلا رئال، ایالت تراس دوس مونتِس متولد شد. وقتی که ده ساله بود، والدینش در گذشتند. دو سال بعد وی به نزد برادرش در لیسبون رفت و در دربار شاه جان دوم و ملکه الئونورا به عنوان پیشخدمت مشغول به کار شد. زندگی در لیسبون این فرصت را به او داد تا – همراه پسر عمویش فرانسیسکو سرانو – ادامهٔ تحصیل دهد و در جغرافیا و ستارهشناسی مهارت یابد. در ۱۴۹۶ میلادی ماژلان مقام سلحشوری گرفت.
در سن بیست سالگی برای اولین بار به دریا رفت. در ۱۵۰۵ میلادی دولت او را به هند فرستاد تا ترتیب انتصاب فرانسیسکو دِ آلمئیدا را به مقام نیابت سلطنت پرتغال بدهد و در طول مسیر پایگاههای نظامی و دریایی برپا سازد. هم در این سفر بود که برای اولین دفعه ماژلان جنگ را تجربه کرد: وقتی یک سلطان محلی آفریقایی از پرداخت خراج سرباز زد، افراد آلمئیدا حمله بردند و شهر مسلماننشین کیلوا در تانزانیای امروزی را به تصرف درآوردند.
در ۱۵۰۶ میلادی ماژلان به هند شرقی سفر کرد تا هیأتی را که دولت پرتغال به جزایر ادویه فرستاده بود همراهی کند. در ۱۵۱۰ میلادی درجهٔ ناخدایی گرفت ولی مدتی بعد به دلیل اشتباه در فرماندهی برکنار و به پرتغال بازگردانده شد.
در ۱۵۱۱ میلادی به مراکش فرستاده شد و در نبرد آزامور (۲۸ و ۲۹ اوت ۱۵۱۳ میلادی)، علیه مراکشیها شرکت کرد. با وجود زخم برداشتن در جنگ و دریافت مدالهای متعدد، اطرافیان وی را به داد وستد غیرقانونی با مسلمانان متهم کردند. آلمئیدا نایب السلطنه هم که با ماژلان اختلاف داشت، در گزارشی به دربار از عملکرد او ابراز نارضایتی کرد.
هر چند ماژلان بالاخره از تمام اتهامها تبرئه شد، ولی دیگر از چشم شاه امانوئل اول افتاده بود. پادشاه تقاضای افزایش حقوق ماژلان را نپذیرفت و اعلام کرد که از تاریخ ۱۵ مه ۱۵۱۴ میلادی، دیگر در دولت پرتغال مقامی برای او در نظر نگرفتهاست. ماژلان که اوضاع را چنین دید، کشور و شهروندی پرتغال را ترک گفت تا در خدمت دربار اسپانیا در آید و نام پرتغالی خود فرنون دِ ماگالیانش را به فرناندو دِ ماگالانس تغییر داد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,698
Posted: 9 Jul 2014 22:15
نقشههایی برای دور زمین گشتن
در ۲۰ اکتبر ۱۵۱۷ میلادی ماژلان به سویل پایتخت اسپانیا در آن دوران رسید و از آنجا به والادولید رفت تا با شاه نوجوان چارلز اول (چارلز پنجم بعدی، امپراتور مقدس روم) ملاقات کند. با یاری خوان دِ آراندا عضو بلندپایهٔ مرکز امور هند در سویل و دیگر دوستان بویژه یک پرتغالی به نام دیوگو باربوسا، ماژلان سرانجام توانست تابعیت اسپانیا را بدست آورد. وی در سویل نفوذ زیادی یافت و در سایهٔ تدبیر خود توانست شاه و خوان رودریگِیث دِ فونسیسکا – اسقف قدرتمند بورگوس و دشمن قسمخوردهٔ کریستف کلمب – را پشتیبان خود کند.
در آن دوران تجارت ادویه رونق زیادی داشت و ادویهٔ آسیای جنوب شرقی در بازارهای اروپا به قیمت بسیار گزاف به فروش میرفت. مرکز این تجارت پرسود جزایر مولوک (معروف به جزایر ادویه) در اندونزی امروزی بود که برای رسیدن به آن کشتیهای اروپایی ناچار به دور زدن قارهٔ آفریقا و پیمودن هزاران کیلومتر راه در اقیانوس هند بودند. روزی نقشهای از آمریکای جنوبی به دست ماژلان رسید. در این نقشه – به اشتباه- دلتای عظیم رودخانهٔ لاپلاتا بصورت گذرگاهی ترسیم شده بود که از طریق آن میشد به اقیانوس آرام راه برد. ماژلان به فکر افتاد که با استفاده از این مسیر و عبور از جنوب اقیانوس آرام آسانتر میتوان به جزایر ادویه رسید. روی فالئیرو ستارهشناس تبعیدی پرتغالی ماژلان را در پیشبرد این نقشه یاری میداد و یک بازرگان بسیار ثروتمند به نام کریستوفر دِ هارو که مخالف شاه پرتغال بود، حاضر شد وی را از نظر مالی حمایت putasasa کند.
در ۲۲ مارس ۱۵۱۸ میلادی شاه چارلز طرح ماژلان را تصویب کرد. مطابق قرارداد، یک بیستم کل سود حاصل از سرزمینهای کشف شده بعلاوهٔ حکومت آنها مشترکاً به ماژلان و فالئیرو تعلق میگرفت. بعد از تأمین بودجهٔ دولتی، دو شریک پنج کشتی فراهم کردند: ترینیداد (ظرفیت ۱۱۰ تن، خدمه ۵۵ نفر)، سان آنتونیو (ظرفیت ۱۲۰ تن، خدمه ۶۰ نفر)، کونسِپسیون (ظرفیت ۹۰ تن، خدمه ۴۵ نفر) ، ویکتوریا (ظرفیت ۸۵ تن، خدمه ۴۲ نفر) و سانتیاگو (ظرفیت ۷۵ تن، خدمه ۳۲ نفر) . ترینیداد کشتی دریادار بود و ماژلان خود آن را فرماندهی میکرد؛ به غیر از فالئیرو ناخدایان چهار کشتی دیگر به ترتیب عبارت بودند از: خوان دِ کارتِگِنا، گومِس، گاسپار دِ کوئِسادا و لوئیس دِ مِندوزا.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,699
Posted: 9 Jul 2014 22:16
مسافرت
در ۱۵ اوت ۱۵۱۸ میلادی پنج کشتی تحت فرمان ماژلان، سویل را ترک کردند و در طول رودخانه گوادال کوئی ویر به حرکت در آمدند. اما مقامات اسپانیایی شهر بندری سان لوکار دِ باررامِدا که به ماژلان پرتغالیتبار مشکوک بودند، پنج هفته ناوگان او را در دهانهٔ رودخانه معطل کردند و سرانجام در ۲۰ سپتامبر اجازهٔ ادامهٔ سفر را به ماژلان و ۲۷۰ نفر همراهانش دادند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,700
Posted: 9 Jul 2014 22:17
شروع سفر
شاه امانوئل پرتغالی که از عزیمت آنها باخبر شد، چند کشتی جنگی را به تعقیبشان فرستاد اما ماژلان موفق شد پرتغالیها را جا بگذارد. ناوگان او پس از توقف کوتاهی در جزایر قناری به جزایر کیپ ورد رفت و از آنجا راهی دماغه سن اوتین در برزیل شد. در ۲۰ سپتامبر از خط استوا گذشتند و در ۶ دسامبر ساحل برزیل در دیدرس قرار گرفت. چون برزیل در آن زمان محدودهٔ پرتغال بود، ماژلان از آن دوری کرد و در ۱۳ دسامبر در منطقهٔ خوش آب و هوایی نزدیک ریو دو ژانیروی امروزی لنگر انداخت. پس از تهیهٔ آذوقه وآمادهسازی کشتی به سوی جنوب حرکت کردند و در ۱۰ ژانویه ۱۵۲۰ میلادی به مصب رودخانهٔ لاپلاتا رسیدند.
جستجو برای یافتن گذرگاهی به اقیانوس آرام باید از همین نقطه آغاز میشد ولی چون در نیمکرهٔ جنوبی زمستان بود، ماژلان صلاح دید که برنامهٔ سفر را به تأخیر بیندازند و تا تمام شدن فصل سرما در پاتاگونی بمانند. خدمه هم برای گذراندن زمستان دست به کار ساختن اقامتگاهی شدند و آن را پوئرتو سان خولیان نامیدند.
بدین ترتیب با گذشت شش ماه هنوز در آغاز راه بودند و سرزمین جدیدی پیدا نشده بود. این وضعیت موجب نارضایتی گروهی از دریانوردان شد زیرا همه میدانستند که ماژلان تا به هدف خود دست نیابد اجازهٔ بازگشت به اسپانیا را به آنان نخواهد داد. سه تن از ناخدایان مخالف ماژلان که موقعیت را برای سرنگون کردن وی مناسب میدیدند، با همدستی تعدادی از افسران شورش کردند و کنترل سه کشتی را برای چند ساعت به دست گرفتند. اما وفادار ماندن بیشتر خدمه به ماژلان، توطئهٔ آنها را ناموفق گذاشت. مندوزا و کوئسادا به اعدام محکوم شدند و کارتاگنا – که جرمش سبکتر بود - و یک کشیش را هم در ساحل متروکهای پیاده کردند.
با مساعد شدن هوا در ۲۴ اوت سفر از سر گرفته شد. پیش از ترک اقامتگاه، ماژلان کشتی کوچک سانتیاگو را برای بازرسی به پایین دست ساحل فرستاد ولی کشتی در برخورد با صخرههای زیرآبی غرق شد. بیشتر سرنشینان توانستند خود را به خشکی برسانند و از راه زمینی دوباره به ناوگان ملحق شوند. در ۲۱ اکتبر ۱۵۲۰ میلادی در ۵۲ درجهٔ عرض جنوبی چهار کشتی به دماغه ویرجن رسیدند. عمق زیاد و شوری آب حکایت از آن داشت که بالاخره گذرگاه را یافتهاند.
ماژلان ابتدا دو کشتی سان آنتونیو و کونسپسیون را برای کاوش پیش فرستاد. پس از شناسایی کلی مسیر، ناوگان مسافرت دشوار و ۳۷۳ مایلی خود را به درون تنگه آغاز کرد. این گذرگاه که ماژلان آن را به مناسبت فرارسیدن عید اول نوامبر، «گذرگاه همهٔ قدیسان» خوانده بود اکنون تنگهٔ ماژلان نامیده میشود. گومس فرماندهٔ سان آنتونیو که ادامه دادن راه را با آذوقهٔ موجود ممکن نمیدانست سایر افسران را با خود همراه کرد و به اسپانیا گریخت. سه کشتی باقیمانده سرانجام در ۲۸ نوامبر به آبهای اقیانوس آرام جنوبی وارد شدند. «آرام» نامی بود که ماژلان به دلیل سکون و آرامش این اقیانوس به آن داده بود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.