ارسالها: 23330
#2,031
Posted: 21 Jul 2014 12:01
اتحادیه اروپا در قرن بیستم
برنـامه گسترش اتحادیه به سوی شرق و جنوب اروپا بعد از مذاکرات صورتگرفته در سال ۲۰۰۴ با عضویت ۱۰ عضو جدید و با در نظرگیری انجام تمام شرایط تعیینشده برای الحاق، به وجود آمد. لهستان، مجارستــان،جمــهوری چک، اسلوونی، قبرس، اسلواکی، استونی، لتونی، لیتوانی و مالت از اول ماه مه ۲۰۰۴ رسماً به اتحادیه اروپا پیوستند و اتحادیه ۲۵ کشوری را به وجود آوردند. پیوستن ۱۰ کشور اروپای مرکزی، شرقی و جنوبی بزرگترین و بیسابقهترین روند وحدت اروپاست. بلغارستان، رومانی از ابتدای سال ۲۰۰۷ پیوستند و کرواسی، مقدونیه، آلبانیو ترکیه در مرحله بعدی قرار دارند.
پول واحد اروپا
وحدت پولی اروپا با واحد یورو نمایانگر نقطه عطف و بزرگترین سمبلدر روند متحد شدن و یکپارچگی اروپا و بزرگترین تلاش برای یکسان سازی واحدهای پولی در جهان است. کشش به سمت پول واحد نماد هویت مشترک اروپا و سمبل وحدت آن است. یورو پول واحد اروپا از اول ژانویه ۲۰۰۲ در ۱۲ کشور عضو اتحادیه اروپا به گردش در آمد و رسماً به عنوان پول رایج کشورهای عضو مطرح شد. گفته میشد که ایجاد پول مشترک به وحدت سیاسی و رونق اقتصادی اروپا کمک خواهد کرد. یکپارچگی پولی یکی از آخرین و مهمترین مراحل اتحاد اقتصادی و در نهایت سیاسی اروپاست.
ماهیت اتحادیه اروپا
اتحادیه اروپا بیشتر یک سازمان بینالمللی است تا یک دولت فدرال و یک ساختمان پیوندی و چند رگه و یک ترکیب مختلط از عوامل بیندولتی و فوقملی دارد. کمیسیون، پارلمان و دیوان دادگستری اروپا صور فوق ملی آن و شورای اروپایی وجه دیگر آن است. قوانین اتحادیه اروپا الزامی و اجباری است و بر قوانین داخلی کشورهای عضو تفوق و برتری دارد. در حال حاضر اتحادیه اروپا از ۲۷ کشور تشکیل شده و این کشورها روی هم رفته تقریباً ۵۰۰ میلیون نفر جمعیت دارند. کشورهای بیشتری از جمله ایسلند،کرواسی وترکیه نیز مایلند عضو اتحادیه اروپا شوند.
پایان تاریخ اروپا (به طور کلی)
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#2,032
Posted: 23 Jul 2014 22:11
تاریخ کشور های اروپایی
تاریخ آلمان(کلی)
این مقاله به طور خلاصه به تاریخ آلمان از آغاز تا کنون میپردازد. منظور از تاریخ آلمان، تنها کشور کنونی آلمان نیست بلکه همه نواحی اروپایی را در بر میگیرد که در قلمرو قومهای آلمانی بودهاست.
آلمان باستان
ژرمنها در دوران باستان آمیزه ناهمگونی از قبایل بودند که اروپا را در محدوده میان رودخانههای راین و ویستولا و میان رود دانوب و دریای شمال و دریای بالتیک اشغال میکردند. رومیان برای شناسایی این اقوام صفت گرمانوس (به لاتین: germanus) را به کار میبردند (که مشتق شده از germen به معنی اولاد است) و در لاتین به معنای به وجود آمده از یک پدر و مادر است و شاید در اطلاق این نام به ژرمنها سازمان خویشاوندی قبایل توتون مد نظر بودهاست. با تصرف سرزمین گل (۵۱ قبل از میلاد) در غرب اروپا توسط ژولیوس سزار امپراتور وقت روم، جنگهای میان ژرمنها و رومیان در کرانههای رود راین برای اولین بار به وقوع پیوست. این جنگها در آغاز با پیروزی نیروهای رومی همراه بود ولی نیروهای رومی هرگز درصدد اشغال دایمی مناطق آنسوی رود راین برنیامدند و این رودخانه همواره از سوی رومیان به عنوان مرز ایده آل امپراتوری روم و ژرمنها شناخته میشد.
درگیریهای خونین قبایل ژرمن و رومیان در سال ۳۷۸ میلادی و با وقوع جنگ ادرنه به صورت برگشت ناپذیری به نفع اقوام ژرمن رقم خورد. این جنگ به عنوان یکی از تعیین کنندهترین جنگهای تاریخ شناخته میشود که در آن لژیونهای پیاده رومی به دست سواره نظام گوتی (از قبایل ژرمن) شکست خوردند. پس از این جنگ به علت نمایش تفوق بزرگ سواره نظام؛ لژیونهای پیاده رومی دیگر هرگز تشکیل نشدند. از آنجا که رومیان سواره نظام ناچیزی داشتند در دوران پس از این جنگ عمدتا از مزدوران ژرمن یا هون به عنوان سواره نظام استفاده میکردند و در نتیجه وضعیت نظامی در روم دستخوش تغییرات بزرگ و تعیین کنندهای گشت. در نهایت در سال ۴۰۶ میلادی ائتلافی از قبایل ژرمن که عمدتا از مارکومانها، کوادها، وندالهای بالا رونده و وندالهای پایین رونده تشکیل میشدند از راین گذشتند و با اشغال فرانسه موجبات تجزیه امپراتوری روم را فراهم کردند.
این دوران مقارن است با هجوم هونها به رهبری آتیلا به سرزمینهای ژرمنها (۴۳۳-۴۵۳) که موجب درگیری هونها از یک سو و قبایل ژرمن و امپراتوری روم شرقی و امپراتوری روم غربی از سوی دیگر بود. سرانجام در سال ۴۵۴ میلادی و به دنبال مرگ آتیلا، ژرمنها به رهبری ژپیدها توانستند هونها را شکست دهند.
تاخت آوردن ژرمنان به روم باختری و فروپاشیدن این امپراتوری چندان مهم است که نزد تاریخنگاران آغاز سدههای میانه به شمار میرود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#2,033
Posted: 23 Jul 2014 22:14
روزگار فرانکها
فرانکها دیگر ژرمنهایی بودند که از گرمانیا به سوی غرب روانه شدند. فرانکها با شکاندن رومیان، در سرزمین گل، حکومت اشان را پایه نهادند، به مسیحیت گرویدند و این سرزمین را پایگاه تاخت و تازهای پسین شان به سرزمینهای خاوری و دل امپراتوری روم کردند. در شمال نیز فرانکها، دیگر قبایل ژرمن را فرمانبردار خود کردند و رفته رفته امپراتوری برزگی را به هم آوردند که مهار همه ی اروپای باختری مگر شبه جزیره ایبری را در دست داشت. اوج اقتدار امپراتوری فرانک در روزگار شارلمانی بود. او توانست شمال ایتالیا، از جمله رم را به قلمرو اش بیفزاید. پس از ورود اش به رم، پاپ او را امپراتور روم لقب داد. پس از شارلمان بنا بر سنت ژرمنان، قلمرو اش میان پسران اش بخش شد. سرانجام با تجزیه شدن امپراتوری شارلمانی، در نواحی شرقی قلمرو آن، امپراتوری قرون وسطایی آلمان شکل گرفت.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#2,034
Posted: 23 Jul 2014 22:17
امپراتوری مقدس روم
گسترهٔ امپراتوری روم مقدس در سال ۱۳۶۰. هلند به رنگ روشنتر نشان داده شده زیرا در آن سال تنها اسماً بخشی از این امپراتوری بود.
در زمان پادشاهی اوتوی اول معروف به اوتوی کبیر، که از سال ۹۳۶ میلادی آغاز شد؛ با تاسیس امپراتوری جدیدی، بر وحدت آلمانها افزوده گشت؛ و آلمان به صورت یکی از مطرحترین قدرتهای اروپایی درآمد.
اختلافات امپراتوری آلمان با مقام پاپ که از زمان هنری سوم و هنری چهارم بروز کرده بود، منجر به قطع روابط با پاپ در زمان پادشاهی شارل چهارم شد. همزمان اصلاحات مذهبی مارتین لوتر، مذهب پروتستان را به وجود آورد و اتحادیه پروتستانها به سال ۱۶۰۸ تشکیل شد.
جنگهای ۳۰ ساله که سراسر اروپا را فراگرفت(۱۶۱۸ تا ۱۶۴۸) موجب شد در داخل سرزمین آلمان دو دولت نیرومند اتریش و پروس به وجود آمد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#2,035
Posted: 23 Jul 2014 22:18
رنسانس و نهضت اصلاح دین
پس از جنگهای صلیبی و شکستهای پیاپی اروپاییان از مسلمانان،در سراسر اروپای کاتولیک بدبینی به مقام و موقعیت پاپ و کلیسای کاتولیک بالا گرفت. این بدبینی که یک سده پیش، به سبب رسواییها و فساد اخلاقی و اقتصادی در دستگاه کلیسا پدید آمده بود، با آشنایی اروپاییان با مسلمانان و آگاهی از پیشرفتهای ایشان، در سده ی شانزدهم به نهضتی برای اصلاح باورهای دینی انجامید. آلمان، با اختراع دستگاه چاپ و ترجمه ی کتاب مقدس به زبان آلمانی، یکی از کانونهای اصلی این جنبش شد. مارتین لوتر، کشیش معترضی بود رهبر جنبش معترضان در آلمان شد. او پس از چندی پا را فراتر گذاشت و اعلام کرد رستگاری در سرپیچی از فرمان پاپ است.
دوکها و شاهزادگان آلمانی نیز برای رهایی از سلطه پاپ و باج و خراجهای کلیسا با او همراه شدند. به این ترتیب سرزمینهای آلمانینشین در کنار بخشهای بزرگی از شمال اروپا، از جرگه کاتولیکها بیرون شدند و از این پس به سبب کیش تازه اشان به معترضان یا پروتستانها آوازه یافتند. این جدایی سرآغاز جنگها و خونریزیهای فراوان مذهبی شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#2,036
Posted: 23 Jul 2014 22:21
دوران بیسمارک
قلمرو آلمان در ۱۸۷۱
در ۲ ژانویه ۱۸۶۱ ویلهلم یکم (آلمانی: Kaiser Wilhelm I) در حالی که از سال ۱۸۵۸ زمام امور کشورش را در دست داشت پادشاه پروس شد. وی در سال ۱۸۶۲ اتو فون بیسمارک (آلمانی: Otto von Bismarck) را به عنوان نخستوزیر و وزیر امور خارجه پروس انتخاب نمود. به دلیل اختلافهایی که بر سر دوکنشینهای شلسویگ، هلشتاین، لونبورگ میان پادشاه دانمارک و اتحادیه ایالتهای آلمانی بود. بیسمارک از اتریش خواست تا در این حل اختلاف کمک کند. پیشنهاد این دو کشور به دانمارک چشم پوشی از دوکنشین شلسویگ بود که دانمارک نپذیزفت. سرانجام پروس با یاری اتریش با ۹۰ هزار سپاه به دانمارک حمله کردند. سپاهیان دانمارک به علت کمی نیروها شکست خوردند و درخواست صلح کردند و سرانجام به موجب عهدنامهای که در وین منعقد شد دانمارک رسماً از دوکنشینهای سه گانه چشم پوشید. پروس دوکنشین لونبورگ را تصرف کرد و اتریش ۱۵ میلیون مارک غرامت از آن دوکنشین گرفت و حکومت دو دوکنشین دیگر نیز میان دو دولت تقسیم شد.
بیسمارک پس از جنگ دانمارک در صدد بود میان پروس و اتریش نیز جنگی پیش کشد، ولی برای احتیاط نخست با ناپلئون سوم امپراطور فرانسه دوست شد و او را راضی نمود تا در جنگ میان پروس و اتریش بیطرف بماند و سپس با ویکتور امانوئل دوم پادشاه ایتالیا بر ضد اتریش معاهدهای منعقد ساخت. پس از آن، اتریش را متهم ساخت که در حکومت هلشتاین از رعایت منافع مشترک دو دولت سر پیچیده است. همچنین موضوع تغییر وضع اتحادیه دولتهای آلمانی را پیش کشید و مجلس اتحادیه ایالتهای آلمانی به اتریش اعلام جنگ داد. به موجب معاهده پراگ، ایالات شلسویک هولشتاین، هانور الکنرال، هس و فرانکفورت ضمیمه پروس شد و پروس، که تا این زمان دو قطعه جداگانه بود، به یک مملکت تبدیل شد. پس از این، بیسمارک با ممالک واقع در شمال رود ماین در باره تشکیل یک اتحادیه جدید به مذاکره پرداخت و این هیئت به اسم ممالک یکپارچه آلمان شمالی در ماه آوریل ۱۸۶۷ تشکیل شد که شامل ۲۲ مملکت یعنی تمام ممالک آلمان به جز آلمان جنوبی (ممالک باویر و ورتامبرگ و گراندوشه باد) میشد.
پس از دو پیروزی بزرگ یبسمارک در اندیشه نبرد با فرانسه بود. در پنجم اوت ۱۸۶۶ دولت فرانسه از بیسمارک بخشی از سرزمینهای باویر در کرانه رود رن و همچنین شهر مایانس را درخواست کرد ولی چون بیسمارک پاسخ داد که این درخواست در حکم جنگ است. این درخواست پس گرفته شد ولی طولی نکشید که فرانسه در ۲۰ اوت الحاق بیدرنگ لوکزامبورگ و اجازه الحاق بلژیک را در موقع مساعد درخواست کرد سرانجام در روز سه شنبه ۱۹ ژوئیه ۱۸۷۰ ناپلئون سوم رسماً به دولت پروس اعلان جنگ داد و در دوم اوت جنگ آغاز شد و تا شش ماه ادامه یافت. در پایان کار فرانسویان شکست خوردند. با شکست فرانسه در ۱۸۷۱ امپراتوری آلمان تشکیل گردید، باویر، ورتمبرگ و باد به اتحادیه آلمان شمالی پیوستند و پادشاه پروس، ویلهلم نخست به مقام امپراتوری رسید. امپراتوری ۲۵ دولت نامتساوی و همچنین سرزمین آلزاس و لورن را که از فرانسه جدا شده بود در بر داشت.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#2,037
Posted: 23 Jul 2014 22:24
امپراتوری آلمان
بعد از پیروزی چشمگیر در جنگ فرانسه-پروس، ویلهلم در سال ۱۸۷۱، در ورسال فرانسه، به عنوان امپراتورِ (آلمانی: Kaiser) تاجگذاری کرد و بیسمارک هم از این رو، به عنوان اولین صدراعظمِ تاریخ آلمان شناخته شد. بنابراین از همبستگی آلمان شمالی (۱۸۶۷-۱۸۷۱)، کشوری فدرالی به نام امپراتوری آلمان به وجود آمد.
به این قسمت از تاریخ، در منابع آلمانی امپراتوری دوم یا رایش دوم (به آلمانی: Zweites Reich) گفته میشود، زیرا که این دوران پس از امپراتوری مقدس روم و قبل از قدرت گیری نازیها (که به آن رایش سوم میگویند) در کشور آلمان رخ دادهاست. در حد فاصل سالهای ۱۸۷۱ تا ۱۸۷۷ بیسمارک سیاست جهاد برای تمدن را در پیش گرفت و اصلاحاتی موسوم به جنگ فرهنگی انجام داد. امپراتوری آلمان تا انقلاب نوامبر و تشکیل جمهوری وایمار ادامه پیدا کرد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#2,038
Posted: 23 Jul 2014 22:27
جنگ جهانی اول
پس از آنکه که آرشیدوک فرانتس فردیناند ولیعهد امپراتوری اتریش - مجارستان در صربستان ترور شد دولت اتریش تقاضا نمود تحقیقاتی با شرکت نمایندگان اتریش صورت پذیرد که دولت صربستان تحقیقات را قبول نمود ولی با حضور نمایندگان خارجی مخالفت کرد در ۲۸ ژانویه اتریش - مجارستان جنگ با صربستان را اعلام کرد. روسیه در حمایت از صربستان بسیج عمومی اعلام کرد و آلمان هم به حمایت از اتریش به روسیه و فرانسه اعلان جنگ داد. قوای آلمان به بلژیک حمله کرد و این اقدام یعنی حمله به یک کشور بیطرف موجب دخالت انگلیس در جنگ شد. این جنگ به طور مستقیم و غیر مستقیم نقش بزرگی در تعیین تاریخ قرن بیستم داشت. این جنگ پایانی بر نظامهای سلطنت مطلقه در اروپا را به همراه آورد و باعث انقراض چهار امپراتوری امپراطوری اتریش - مجارستان، آلمان و عثمانی و روسیه تزاری و سلسلههای هوهنزولرن، هابسبورگ، عثمانی و رمانوف شد. همه این امپراتوریها از زمان جنگهای صلیبی بر سر قدرت بودند. جنگ تا چهار سال بطول انجامید و پس از کشته شدن میلیونها تن در ۱۱ نوامبر ۱۹۱۸ پیمان صلح امضا شد و جنگ جهانی اول پایان یافت. تعداد تلفات آلمان در حدود ۱۷۷۳۷۰۰ نفر تخمین زده میشود.
شکست آلمان در جنگ جهانی اول، قدرت اقتصادی سیاسی و نظامی آلمان را شدیدا تنزّل داد؛ و به استعفای ویلهلم دوم، تحمیل معاهده ورسای به آلمان، و روی کار آمدن جمهوری وایمار منجر شد. وضعیت اقتصادی آلمان پس از جنگ جهانی اول بسیار وخیم شد و نرخ تورم بسیار بالا رفت. در سال ۱۹۲۳، هنگامی که نیروهای فرانسه و بلژیک برای وادار کردن آلمان به پرداخت غرامت جنگی وارد منطقه رور شدند، دولت در اقدامی میهنپرستانه، مردم را به مقاومت منفی دعوت کرد. چون افزایش مالیاتها مورد پسند عامه نبود، دولت به وسیله چاپ اسکناس از کارگران کارخانههای رور و خانوادههای آنها حمایت کرد و در همان حال، اجازه داد اعتبارات بانکی با نرخ بهره بیشتری عرضه شود. در اوج تورم حاصل از این اقدامات، بیش از ۳۰ کارخانه کاغذسازی و ۱۵۰ چاپخانه و دو هزار ماشین چاپ به طور شبانهروزی برای برآوردن نیاز به پول کار میکردند. ولی این تدبیرها نیز با شکست مواجه شد، زیرا مقدار پول در گردش از سرعت افزایش قیمتها کمتر بود. اسکناسهایی که به مقدار فراوان و با مبلغ اسمی دهها هزار مارک چاپ شده بود، قبل از اینکه از چاپخانه خارج شود، مجدداً زیر ماشین چاپ میرفت و مبلغ اسمی آن به ارقام میلیونی تبدیل میشد. کارگران دستمزدهای خود را با کیسههای خرید و حتی گاه با چرخ دستی پر از پول و آن هم روزی دو بار دریافت میکردند، دستمزد صبح فقط صرف ناهار ظهر میشد، زیرا بیم آن میرفت نرخ ارز که بعدازظهر اعلام میشد، تغییر کند و قیمتها باز هم افزایش یابد. هنگامی که بهای زغالسنگ به میزان سرسامآوری افزایش یافت، برخی از مردم دستمزدهای بعدازظهر را به جای زغالسنگ در اجاق آشپزخانه میسوزاندند. سرانجام کار به جایی رسید که با یک دلار آمریکا میشد ۴ تریلیون و ۲۰۰ میلیارد مارک آلمان خریداری کرد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#2,039
Posted: 23 Jul 2014 22:29
انقلاب آلمان
انقلاب آلمان (یا انقلاب نوامبر) معمولاً به مجموعهای از حوادث اطلاق میشود که در سال ۱۹۱۸ و ۱۹۱۹ اتفاق افتاد و به سرنگونی قیصر و تأسیس جمهوری وایمار انجامید. شورش از ۳ نوامبر ۱۹۱۸ با اعتراض چهل هزار ملوان آغاز شد. تا ۸ نوامبر شورهای کارگران و سربازان اکثریت غرب آلمان را تسخیر کرده بودند و پایههای «جمهوری شورایی» را بنیان میریختند. در ۹ نوامبر قیصر ویلهلم برکنار شد و سلطنت آلمان رسما ملغی شد. حزب سوسیال دموکرات آلمان به همراه حزب سوسیال دموکرات مستقل آلمان (که چپتر از اولی بود) دولت را تشکیل دادند. انقلاب آلمان جمهوری ویمار را بنیان گذاشت و بعدها نازیها از همین جمهوری ظهور کردند.
جمهوری وایمار
جمهوری وایمار (به آلمانی: Weimarer Republik) به نظام حکومتی آلمان طی سالهای ۱۹۱۹ تا ۱۹۳۳ میلادی اطلاق میگردد. جمهوری وایمار در اصل اصطلاحی است که مورخان برای دوره تاریخی میان پایان جنگ جهانی اول تا روی کار آمدن حکومت نازیها در آلمان ابداع کردهاند. نام رسمی این نظام حکومتی، همانند دوره حکومتی پیش از آن، امپراتوری آلمان (به آلمانی: Deutsches Reich) باقی ماند. در سال ۱۹۱۹ اعضای مجلس ملی آلمان به نام رایشستاگ، که بیشتر چپ میانهرو و جانبدار سامانه فدرال و آزادی بی قید و شرط همهٔ احزاب و مطبوعات بودند، برای تدوین قانون اساسی در وایمار (مشهور به شهر گوته و شیلر) گرد آمدند. در این قانون حقوق و تکالیف آلمانیها بر اساس لیبرالیسم روشنگری و تامین آزادیهای فردی تعیین شد. از این رو تاریخنگاران این جمهوری را نخستین دولت دموکراتیک در کشور آلمان میدانند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#2,040
Posted: 23 Jul 2014 22:37
آلمان نازی
در انتخابات سال ۱۹۳۲ حزب ناسیونال سوسیالیست به رهبری آدولف هیتلر حائز اکثریت آرا شد. در ۱۹۳۳ جمهوری وایمار سقوط کرد. آلمان نازی با حمله به لهستان در اوت ۱۹۳۹، جنگ جهانی دوم را آغاز کرد؛ که با شکست آلمان و متحدانش در ۱۹۴۵ پایان یافت.
تقسیم آلمان
با نزدیک شدن نیروهای متفقان به برلین آدولف هیتلر پس از ازدواج با معشوقه اش اوا براون و به زندگی او پایان دادن، خودکشی کرد. در می ۱۹۴۵برابر با اردیبهشت ۱۳۲۴، با ورود نیروهای متفقان به برلین، جنگ جهانی دوم در اروپا پایان گرفت. پس از جنگ، متفقین آلمان را میان خود تقسیم کردند. روسیه شوروی که زودتر از دیگر متفقان به برلین رسیده بود، پایتخت و پیرامون اش را اشغال کرد. آمریکا،فرانسه، بریتانیا، هر یک بخشهایی از کشور را در دست گرفتند. در سال ۱۹۴۹، با بالا گرفتن جنگ سرد میان بلوک شرق و غرب، جمهوریهای آلمان شرقی و آلمان غربی شکل گرفتند. برلین نیز میان دولتهای غربی و روسیه ی شوروی دو نیم شد. بخش شرقی پایتخت آلمان شرقی شد و بخش غربی اش چونان جزیرهای میان آلمان شرقی، به آلمان غربی تعلق گرفت. آلمان غربی ، با بهره گرفتن از امکانات طرح مارشال ایالات متحده، به سرعت به سوی صنعتی شدن حرکت کرد، و آلمان شرقی برای جلوگیری از فرار مردم به آلمان غربی، دیوار برلین را بنا نهاد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.