ارسالها: 23330
#2,041
Posted: 23 Jul 2014 22:39
اتحاد دو آلمان
با فروپاشی شوروی، در آلمان شرقی، اریش هونکر استعفا داد و اگون کرنتس به جای او نشست. کرنتس مرزها را باز کرد و دیوار برلین ویران شد. فروریختن دیوار برلین نقطه عطفی در تاریخ معاصر است و نشان پایان جنگ سرد شمرده میشود. در آلمان غربی نیز، هلموت کهل صدراعظم وقت، خواستار الحاق دو آلمان شد. در اوت ۱۹۹۰، جمهوری فدرال آلمان با اتحاد دو آلمان رسما اعلام موجودیت کرد.
آلمان امروز
یکی از اصلیترین مشکلات آلمان پس از فروپاشی شوروی که کماکان نیز ادامه دارد، فعالیتهای نژادپرستانه نئونازیها است. در دهههای پس از یکپارچگی، مهمترین سیاست داخلی دولت فدرال، رونق دادن به اقنصاد ایالتهای شرقی است. سیاستی که با هزینه کردن بودجهای هنگفت، نتیجه خرسندکنندهای نداشته است. در میدان سیاست خارجی نیز، سیاست اصلی آلمان پشتیبانی از همگرایی اقتصادی و سیاسی اروپا است. آلمان به عنوان توانمندترین اقتصاد اروپا، پشتوانه اقتصاد اتحادیه اروپا است. از جمله صدراعظمهای اخیر آلمان، میتوان گرهارد شرودر را از حزب سوسیال دموکرات و آنگلا مرکل را از حزب دموکرات مسیحی نام برد. هر دو حزب و صدراعظمهای شان از هیچ کوششی برای استوار کردن پایههای اتحادیه اروپا فرونگذاشتند.همچنین آلمان کوشیده است از توان اقتصادی اش، برای بالا بردن توان سیاسی اش بهره بگیرد.
پایان تاریخ آلمان(کلی)
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#2,042
Posted: 30 Jul 2014 21:43
پروس
پرچم (۱۸۹۲-۱۹۱۸)
نشان (۱۷۰۱-۱۹۱۸)
پروس (آبی)، در اوج خود
- پایتخت کونیگزبرگ, بعدا برلین
- زبان(ها) آلمانی (رسمی)
- دین پروتستانتیسم, کاتولیک رومی
- دولت پادشاهی، دموکراسی
- دوره تاریخی اوایل اروپای جدید تا معاصر
- - دوک نشین پروس ۱۰ آوریل ۱۵۲۵
- - اتحاد با براندنبورگ ۲۷ اوت ۱۶۱۸
- - پادشاهی پروس ۱۸ ژانویه ۱۷۰۱
- - ایالت آزاد پروس ۹ نوامبر ۱۹۱۸
- - لغو (دو فاکتو) ۳۰ ژانویه ۱۹۳۴
- - انحلال (دو ژور) ۲۵ فوریه ۱۹۴۷
- مساحت ۱۹۳۹ ۲۹۷٬۰۰۷کیلومترمربع (۱۱۴٬۶۷۵مایلمربع)
- جمعیت ۴۱٬۹۱۵٬۰۴۰(۱۹۳۹ میلادی)
- تراکم جمعیت ۱۴۱٫۱ /کیلومترمربع (۳۶۵٫۵ /مایلمربع)
پروس و در بعضی منابع پروسیا (پروسیِ قدیمی: Prūsa، (به آلمانی: Königreich Preußen)، (به لهستانی: Prusy)) در ابتدا منطقه سکونت قوم بالتی غربی به نام پروسها بوده است. بعدها یکی از کشورهای شوالیههای آلمانی شد و از قرن ۱۶، توسط یک دوکنشین از خانوادهِ هوهنتسولرن، که در آغاز تحت سلطه فئودالیِ لهستان و سپس سوئد بود، حکومت میشد. در سال ۱۷۰۱ یک امپراتوری مستقل تشکیل داد و بین سالهای ۱۸۷۱-۱۹۴۵ به یکی از ایالتهای امپراتوری آلمان تبدیلشد.
پروس در آغاز منطقه کوچکی بود که شاملِ شمال لهستان، استان کالینینگراد روسیه و قسمتهایی از لیتوانی امروزی میشد و بعدها به ایالتهای پروس شرقی و پروس غربی در امپراتوری آلمان تقسیم شد. مردمان بومی آن را پروسیها تشکیل میدادند، ولی بعدها مورد مهاجرت آلمانیها قرارگرفت. از سال ۱۴۶۶ میلادی این مناطق بین پادشاه لهستان و دوکنشینِ هوهنتسولرن پروس تقسیمشده بود. در قرن ۱۸ میلادی نام پروس برای تمام مناطق تحت حکومت هوهنتسولرنها استفاده میشد و حتی برای آنهایی که تکّهای از امپراتوری مقدس روم بودند. بعد از سال ۱۸۶۶، گستردگیِ این پادشاهی تقریباً به تمامی آلمانِ شمالی میرسید و بهاین ترتیب حدود دو سوم امپراتوری آلمان را دربرمیگرفت. پایتخت و مرکز حکومت آن با گذشت زمان کالینینگراد (آلمانی: Königsberg)، برلین و پتسدام بود.
پروس بزرگترین شکوفاییِ خود را قرن ۱۸ و در زمان سلطنت فریدریش دوم (معروف به بزرگ) به دست آورد هنگامی که به عنوان پنجمین قدرت بزرگ اروپا شناخته شد و همچنین در قرن ۱۹ هنگامی که اتو فون بیسمارک (آلمانی: Otto von Bismarck) به تشکیل امپراتوری آلمان اقدام کرد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#2,043
Posted: 30 Jul 2014 21:47
آغاز پادشاهیِ پروس
استقلال پروس برای امیر فریدریش سومِ براندنبورگ، که برای او بسیار خوشایند بود، این امکان را فراهمکرد تا پروس را به یک امپراتوری تبدیل کند و لقب پادشاه (آلمانی: König) را برای خود برگزیند. وی به این ترتیب ۱۸ ژانویه ۱۷۰۱ در کونیگسبرگ با رضایت امپراتور رومیِ آلمان، خود را با نام فریدریش یکم و نخستین "پادشاه پروس" تاجگذاری کرد. این لقب، از اینرو دلالت بر تمام مناطق پروس میکرد، زیرا که بهخصوص، غرب این منطقه هنوز تحت سلطه لهستان قرارداشت.
فرزند فریدریش ِ یکم که فریدریش ویلهلم یکم (۱۷۱۳-۱۷۴۰) نامداشت، نسبت به پدرش صرفهجوتر بود تا جلال و شکوهخواه. او خالقِ راستینِ سیستمِ اداریِ پروس و همجنین ارتش پروس است، که یکی از نیرومندترین ارتشهایِ اروپای آن زمان شناخته شده است.
در ۳۱ می ۱۷۴۰، فریدریش دوم (ملقب به بزرگ) بر تخت شاهی نشست، که در اولین سالهای حکومتش به سیلزیا لشکرکشی کرد . فریدریش ِ بزرگ توانست در ۳ جنگ سیلزیایی (۱۷۴۰-۱۷۶۳) پیدرپی، فتوحات خود را مقابل اطریش، به اثبات برساند و حتی در آخرینِ آن در مقابل ائتلافی از ۳ قدرت بزرگ، اطریش، روسیه و فرانسه.
فریدریش بزرگ در ۲۳ سال حکومتِ خود، شکنجه را لغو کرد و سیستم مدرسِهای را به اجرا درآورد. وی یک سیستم حقوقی در کل پروس خلق کرد و خواهان آزادی همه ادیان شد.
فریدریش بزرگ همچنین به همراه روسیه و اطریش، صلحجویانه سال ۱۷۷۲، به اولین تقسیم لهستان پرداخت و پروس غربی را صاحب شد. سیاست وی در مقابل لهستان، زمان فریدریش ویلهلم دوم (۱۷۸۶-۱۷۹۷) ادامه پیدا کرد، طوری که با دومین و سومین تقسیم لهستان (۱۷۹۳ و ۱۷۹۷)، پهناوری پروس به ورشو، حتی نیز رسید.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#2,044
Posted: 30 Jul 2014 21:50
انقلاب مارس و اصلاحات
در زمان سلطنت فریدریش ویلهلم سوم (۱۷۹۷-۱۸۴۰) پروس در جنگ ائتلافی، بر ضد فرانسهً انقلابی شرکت داشت و در نبرد جنا و اوراشتت، شکست سختی از نیروهای ناپلئون یکم خورد. طوری که خانوادهً سلطنتی برای مدتی به ممل رفت و بر طبق صلح تیلسیت، پروس نیمی از خاک خود را از دست داد و مجبور شد به یک اتحاد با فرانسه تندهد.
با شکست ناپلئون از روسیه، پروس قرارداد اتحاد خود را با فرانسه لغو کرد و در جنگی به نام جنگ آزادی، از سال ۱۸۱۳ در ائتلافی ضدفرانسوی شرکت کرد. نیروهای پروس، تحت اطاعتِ مارشال بلوشر، در پیروزی بر ناپلئون در نبرد واترلو سال ۱۸۱۵ نقش بهسزایی داشتند.
فریدریش ویلهلم سوم ولی به وعدههایی که در زمان جنگ آزادی برای ایجاد یک قانون اساسی به ملتش دادهبود، هرگز عملنکرد. به جای آن، با تزار روسیه و امپراتور اطریش دست به یک اتحاد مقدس زد، که قصد آن سرکوب هرگونه دموکراسیخواهی در اروپا بود. در کنفرانس وین سال ۱۸۱۵، پروس تقریبا تمام مناطق ازدست رفتهاش را مجدداً صاحب شد، البته همینطور، بهعلاوهً چندین مناطق دیگر. پروس همچنین عضو همبستگی آلمانی بود، که بین سالهای ۱۸۱۵-۱۸۶۶، اعلام وجود کردهبود.
با روی کار آمدن فریدریش ویلهلم چهارم، ابتدا رویای رسیدن به لیبرالیسم و همچنین آلمانی متحد مجدادا زنده شد. این امید ولی بیدلیل بود، زیرا پادشاه به مدتی طولانی به خواستههای آزادیخواهان عمل نکرد. ابتدا با انقلاب مارس سال ۱۸۴۸، پادشاه مجبور شد، سر تعظیم مقابل انقلابیون فرود آورد و برای اولین بار یک شورای کشوری برای پروس در برلین صدا کند. همزمان نیز، انتخابات برای اولین شورای ملی در کل آلمان، با نام پارلمان فرانکفوت به اجرا درآمد. اتحاد آلمان و دموکراسی ولی با شکست مواجه شد، هنگامی که فریدریش ویلهلم چهارم، تاج امپراتوری آلمان، تدارک دیده توسط پارلمان فرانکفورت را نپذیرفت. همزمان نیروهای پروس نیز موفق شدند انقلاب را در جنوب آلمان سرکوب کنند.
در سال۱۸۶۱، ویلهلم یکم برادر فریدریش ویلهلم چهارم، که از سال ۱۸۵۸ حکومت را به جای برادر مریضش دردست داشت، بر تخت پادشاهی نشست. ویلهلم یکم به همراه وزیر جنگش کنت رون، خواستار اصلاحات ارتش شد، که با مخالفت شورای کشوری پروس، روبرو شد. چون اعضای بیشتر شورای کشور را لیبرالها تشکیل میدادند، این شورا حاضر به پرداخت بودچه لازم به پادشاه را نبود. کار این مجادله، حتی به مرز برکناری ویلهلم یکم از سلطنت نیز رسید. او برای تنها راه رهاییاش، تصمیم گرفت اتو فون بیسمارک را سال ۱۸۶۲ به عنوان نخستوزیر خود صدازند، که شخصی ضد لیبرالیسم بود و خواستار حکومت مطلق پادشاه بر کل کشور شد. بیسمارک به این ترتیب، سالهای طولانی بر ضد پارلمان و قانون اساسی، حکومت پروس را در دستانش داشت.
از آنجایی که بیسمارک از این موضوع آگاه بود، که پادشاهی پروس تنها در سایه ملت آلمان امکانپذیر است، پروس را داخل ۳ جنگ پی در پی کرد، که برای ویلهلم یکم تاج امپراتوری آلمان را به ارمغان آوردند و به این ترتیب ویلهلم یکم، به عنوان اولین امپراتور در تاریخ آلمان شناخته شد.
این جنگها در ضمن به ترتیب عبارت بودند از:
- جنگ دانمارک
- پروس سال ۱۸۶۴ جنگ اطریش
- پروس سال ۱۸۶۶ و بالاخره جنگ فرانسه
- پروس سال ۱۸۷۰-۱۸۷۱
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#2,045
Posted: 30 Jul 2014 21:51
ایالت آزاد و پایان پروس
پروس هم از لحاظ مساحت و هم از لحاظ اقتصادی، اصلیترین کشورِ (ایالت) امپراتوری آلمان به حساب میآمد. پادشاه پروس همزمان نیز امپراتور آلمان بود و نخستوزیر پروس هم همزمان صدراعظم آلمان. البته این نخستوزیر و یا بهتر صدراعظم، حتماً نمیبایست یک پروسی باشد.
از سال ۱۸۷۱، امپراتوری آلمان اعلام وجود کرد و بعد از ویلهلم یکم، به ترتیب، فریدریش سوم سال ۱۸۸۸ (تنها برای ۱۰۰ روز) و سپس ویلهلم دوم در همین سال، پادشاه پروس و امپراتور آلمان شدند. سیاست پروس و امپراتوری هم بهاین ترتیب، تا انقلاب نوامبر و سقوط امپراتوری آلمان در سال ۱۹۱۸، به یکدیگر گرهخورده بود.
بعد از شکستِ آلمان در جنگ جهانی اول و منع شدن ویلهلم دوم از امپراتوری آلمان و پادشاهی پروس، ایالت آزاد (خودمختار) پروس نیز اعلام موجودیت کرد.
با قدرتگرفتن نازیها در آلمان، هرمان گورینگ از طرف هیتلر، نخستوزیر پروس شد. هیتلر از این رو میخواست، خودمختاری حاکم بر آلمان، در پروس و سایر ایالتها را لغو کند و حکومتی متمرکز که از برلین فرمانروایی میشد، تشکیل دهد.
پس از جنگ جهانی دوم و تقسیم آلمان بین نیروهای متفقین، نام پروس از چغرافیای آلمان و جهان حذف میشود. شورای کنترل متفقین بهاین ترتیب بر طبق قانون ۴۶، ۲۵ فوریه ۱۹۴۵، خواهان پایان موجودیت ایالت پروس شد، چراکه پروس در این دیدگاه، به عنوان مسوًول اصلی جنگهای جهانی (هم اول و هم دوم) شناخته شد، بدون اینکه در نظر گرفته شود که دستکم، ریشههای نازیسم در خارجِ پروس شکلگرفته است و قلب دموکراسیخواهیِ تمام آلمان، بارها در این منطقه تپیده است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#2,046
Posted: 30 Jul 2014 21:55
دوکنشین پروس
براندِنبورگ-پروس که بعدها به پادشاهی پروس تبدیل شد، در اصل تشکیلی از ۲ قسمتِ مجزا بوده است :
قسمتی از آن مارک براندنبوگ بود که یکی از ۷ امارتهای انتخاباتی در امپراتوری مقدس روم ملت آلمان را شامل میشد و قسمت دیگر، دوکنشین پروس بود که در زمان ۱۴۶۶-۱۶۵۴ تحت سلطهً فئودالیِ لهستان قرار داشت.
بعد از خاموش شدنِ سلسلهً دوکنشینی هوهنسولرنها در پروس، حکومت این دوکنشین سال ۱۶۱۸ به نزدیکترین خویشاوند آنها (از همین خانواده) که امارت براندنبورگ بود، رسید.
به این ترتیب براندنبورگ-پروس تا قرارداد ولاوا در سال ۱۶۵۷، یک حکومت ۲ تکّهای از لحاظ سیاسی بود، که هم تحت قیمومت امپراتوری مقدس روم و هم لهستان بود.
در جنگ سیساله، براندنبورگ در طرف اتحادیه پروتستانها بود و قسمتهای پهناوری از این سرزمین، نابود و حتی خالی از جمعیت شد.
امیر فریدریک ویلیام یکم، که بعدها لقب بزرگ نیز گرفت یک سیاست محافظهکارانه، بین ابرقدرتها پیشِ رو کرد، تا بتواند اقتصاد و نیروی نظامی براندنبورگ را که بسیار ضعیف شده بود، بازسازی کند.
وی اصلاحات اقتصادی زیادی انجام داد و ارتش نیرومندی نیز تولید کرد.
به این ترتیب در زمان فریدریک ویلیام، براندنبورگ-پروس دومین حکومت قدرتمند (بعد از اطریش) در جغرافیای امپراتوری مقدس روم شناخته شد.
وی همچنین توانست دوکنشین پروس را از پادشاهیِ لهستان، که به سبب درگیریهایش با سوئد ضعیف شده بود، بر طبق قرارداد وِلاوا سال ۱۶۵۷ جداکند. در صلح الیوا نیز، اقتدار و استقلال دوکنشین بهطورِ کامل تصویب شد و این آغاز پروس برای تبدیلشدن به یکی از ابرقدرتهای اروپایی بود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#2,048
Posted: 10 Aug 2014 13:44
فرهنگستان علوم پروس
ورودی فرهنگستان علوم پروس سابق. امروزه این بنا فرهنگستان علوم و علوم انسانی برلین-براندنبورگ را در خود جای دادهاست.
فرهنگستان علوم پروس (به آلمانی: Preußische Akademie der Wissenschaften) یک فرهنگستان علمی بود که در ۱۱ ژوئیه سال ۱۷۰۰ در برلین تأسیس گردید، چهار سال پس از تأسیس آکادمی هنر (به آلمانی: Akademie der Künste) در برلین، که عنوان «آکادمی برلین» میتواند به آن نیز اشاره کند.
- لئونارد اویلر
- ژوزف لویی لاگرانژ
- شارل دو مونتسکیو
- دنی دیدرو
- ایمانوئل کانت
- ولتر
- گوتهولد افرایم لسینگ
- اشلایرماخر
- هرمان فون هلمهولتز
- فردیناند گئورگ فروبنیوس
- ماکس پلانک
- آلبرت اینشتین
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#2,049
Posted: 10 Aug 2014 13:44
mehdi_601: بسیار عالی و مفید ممون /.
هرچی گشتم دکمه تشکر ندیدم .
ممنون از لطفتون خوشحالم که خوشتون اومده
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#2,050
Posted: 10 Aug 2014 13:47
پروس خاوری
پروس خاوری میان سالهای ۱۹۲۳ تا ۱۹۳۹
پروس خاوری یا پروس شرقی(به آلمانی:Ostpreußen، لهستانی: Prusy Wschodnie، لیتوانیایی:Rytų Prūsija یا Rytprūsiai، روسی: Восточная Пруссия) بخش اصلی پروس در امتداد کرانههای جنوبی دریای بالتیک میان سدهٔ سیزدهم میلادی تا پایان جنگ جهانی دوم بود. میان سالهای ۱۷۷۲-۱۸۲۹ و ۱۸۷۸-۱۹۴۵ میلادی پروس خاوری استانی آلمانی در خاک پروس بود. مرکز این سرزمین کونیگزبرگ بود.
پروس خاوری خاستگاه پروسیهای باستان بود. در سدهٔ سیزدهم میلادی شوالیههای تویتونی این سرزمین را گشودندو پروسیها مسیحیت را پذیرفتند. به مرور ژرمنها جمعیت غالب پروس خاوری گشتند. در ۱۵۲۵ میلادی دوکنشین پروس در این سامان پایهریزی شد. در سدهٔ ۱۷ و ۱۸ میلادی زبان پروسی باستان به فراموشی سپردهشد. در ۱۸۲۹ پروس خاوری و پروس باختری به هم پیوستند و استان پروس را تشکیل دادند.
در ۱۸۷۱ پروس بخشی از امپراتوری آلمان شد. پس از جنگ جهانی یکم و قرارداد ورسای، پروس باختری به لهستان واگذارشد و پروس خاوری به گونهٔ سرزمینی جدا افتاده بخشی از خاک جمهوری وایمار شمردهشد. با شکست آلمان نازی پروس خاوری میان اتحاد جماهیر شوروی و لهستان تقسیمشد. جمعیت آلمانیهای پروس خاوری نیز به گستردگی از این سرزمین تبعید شدند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.