ارسالها: 23330
#2,091
Posted: 29 Aug 2014 23:18
جنگ ارمنستان–ترکیه
جنگ ارمنستان–ترکیه اشاره به درگیری در پاییز سال ۱۹۲۰ بین اولین جمهوری ارمنستان و دولت موقت جنبش ملی ترکیه بوده است.
پیروزی ترکیه جدید در کنفرانس پیمان لوزان اگر پیش از هر چیز نتیجه اهمال و بی توجهی قدرتهای بزرگ و تبانی پنهانی بعضی از آنان بود ناشی از جهش احساسات ملی ترک هم بود که با ادامه کارهای ترکان جوان به ترکیه امکان داد با آنکه در جنگ جهانی اول مغلوب شده بود در دوران پس از جنگ ژست و قافیه غالب به خود بگیرد.
ارتش ترکیه قفقاز که به ارزروم پس نشسته بود از آغاز سال ۱۹۱۹ به ابتکار فرمانده خود ژنرال کیازیم قره بکر[۱] تبدیل به کانونی برای پرورش فکر انتقام جویی میشد. چیزی نگذشت که مصطفی کمال آتاترک نیز، که بعداً" رهبر نهضت ملی (ناسیونالیست) شد، به او پیوست. این نهضت زمینههای کاملاً" آمادهای در میان اعضای سابق حزب (اتحاد و ترقی) پیدا کرد.
در کنگرههای حزبی ارزروم (ژوئیه ۱۹۱۹) و سپس سیواس (سپتامبر همان سال) نهضت کمالی مرام ناسیونالیستی افراطی و نژادپرستی خود را که ترکیه جدید به ارث برده بود پیاده کرد. طرفداران نهضت کمالی در آنکارا نخستین دولت دیکتاتوری ناشی از جنگ را در مخالفت با دولت ترکیه مستقر در قسطنطنیه تشکیل دادند.
آنگاه که زمامداران دولت قسطنطنیه (داماد فرید پاشا و سپس مارشال عزت پاشا) آمادگی خود را برای قبول واگذاری مناطق باسن و وان به دولت جمهوری ارمنستان اعلام کرده بودند، ولی دولت ناسیونالیستی آنکارا نه تنها از قبول هر گونه واگذاری ارضی استنکاف ورزیدند بلکه مدعی اشغال مجدد قارص و اردهان نیز شدند.
دولت آنکارا در آغاز مبارزه برای قطع نسل ارمنیان در ترکیه و برای ضمیمه کردن جمهوریهای قفقاز جنوبی به خاک خود اندک تردیدی به خود راه نداد. معمولاً" دیپلماسی همه دولتها همواره هدف مهمش این بوده است که همسایگانش دولتهایی باشند از خودش کوچکتر و ضعیف تر، لیکن دیپلماسی ترک و ارتش ترکیه انگار با این مبارزه خودشان دادهاند که داشتن همسایه نیرومندی چون روسیه را بر همسایگانی چون سه جمهوری ماورای قفقاز ترجیح می دادهاند.
ترکیه با داشتن ارتشی مجهز و با داشتن اسلحه و مهمات کافی (نیروهای متفقین به هنگام امضای پیمان ترک مخاصمه بی احتیاطی کرده و از او نخواسته بودند که خلع سلاح شود.) به ابتکار سران ملی خویش توانست سه جبهه مبارزه برضد فرانسویان در کیلیکیه، بر ضد یونانیان در قسمت غربی آسیای صغیر و بر ضد ارامنه در ماورای قفقاز تشکیل دهد.
لیکن کمکهایی هم به ارتش ترکیه شد، از طرف ایتالیا که ناراحت بود از اینکه یونان منطقه ازمیر را اشغال کند، چون خودش نظراتی نسبت به آنجا داشت، از طرف بعضی محافل متنفذ فرانسوی که در نظر داشتند بعداً" در آسیای کوچک سرمایه گذاریهایی بکنند، و از طرف روسیه از این جهت که خطر اشغال قسطنطنیه و داردانل و تنگه بسفر به وسیله نیروهای ثالثی چون قدرتهای بزرگ غربی بین روسیه و ترکیه اشتراک منافعی ایجاد کرده بود که در مقایسه با آن مسئله ارمنستان در درجه دوم اهمیت قرار گرفته بود.
نهضت ملی ترکیه به اتکای همه این حامیان مبارزه شدیدی را آغاز کرد.
ترکان پس از معاهده سور یک حمله قطعی و مصمم علیه اولین جمهوری ارمنستان ترتیب دادند. چهار سپاه ترک را در منطقه ارزروم متمرکز کردند و در سپتامبر ۱۹۲۰ تعرض به منطقه ساریقمیش (شهر) را آغاز نمودند. دولت ارمنستان در برابری با این تعرض فرمان یک تجهیز عمومی صادر کرد که در نتیجه ۳۵۰۰۰ سرباز به زیر پرچم ارمنستان گرد آمدند.
در خور تذکر است که از آغاز سال ۱۹۲۰ به بعد روابط صمیمانهای بین دولت آنکارا و روسیه شوروی که از شکست نهضتهای انقلابی در اروپا سرخورده بود تصمیم گرفته بود که با همدست شدن با ناسیونالیستهای شرقی به نحو دیگر به قدرتهای بزرگ اروپایی ضربه بزند.
در همان هنگام روسیه به فتح مجدد قفقاز آغاز کرد. در آوریل ۱۹۲۰ ارتش سرخ با کمک معنوی ناسیونالیستهای ترک شهر باکو و کشور جمهوری آذربایجان را متصرف شد. جمهوری جدید شوروی آذربایجان ادعاهای جمهوری سابق آذربایجان را نسبت به مناطق ارمنی نشین قره باغ و زنگه زور تایید نمود. در اوت ۱۹۲۰ کنگرهای در باکو به رهبری زینوویه ف و راداک و بلاکونبه نام کنگره ملتهای مشرق با شرکت اسماعیل انور تشکیل گردید. این کنگره نشان دهنده آغاز سیاست فعال تری مبتنی بر حمایت روسیه شوروی از ترکیه کمال آتاتورک بود. بدین گونه ارتش ارمنستان مجبور شد قسمتی از نیروهای خود را برای نگهداری مرزهایش با آذربایجان شوروی به مشرق ببرد، در حالی که در همان دم تعرض ترکان از سمت مغرب شروع میشد.
در طول ماههای سپتامبر و اکتبر، لشکر ارمنی در شمال توانست جلو پیشروی ترکان را بگیرد. در چهاردهم اکتبر ارتش ارمنی در جبهه نو سلیم بیگی حامد دست به یک ضد حمله زد که طی آن سرنوشت جنگ معلوم شد. پس از یک پیروزی اولیه ارتش ارمنی نتوانست تصمیم دشمن را خنثی کند. در روزهای بعد ارتش ترک به قارص نزدیک شد و در ۳۰ اکتبر با یک ضد حمله و حرکت سریع که به وسیله جناح راست خود انجام داد آن دژ را دوباره باز پس بگیرند.
بازماندگان سپاه ارمنی شمال به سمت گیومری عقب نشستند. ترکان در ۷ نوامبر به آنجا وارد شدند و به تعرض خود به سمت قره کلیسا ادامه دادند. در موضع گردنه جاجور، هنگ هشتم لشکر ارمنی نبرد دلیرانهای کرد، این نبرد و همچنین دفاع پیروزمندانهای که با سپاهیان ارمنی جنوب از ایروان شد آخرین پرتو آتش قهرمانی به تاریکیهای این جنگ ۱۹۲۰ که در آن پنج سال نیرو و افتخار فرو میریخت تاباند.
نتیجه این جنگ بدفرجام ۱۹۲۰ ارمنستان و ترکیه اگر هم این صفحه از تاریخ را تیره کرده است چیزی علیه قابلیت ملت ارمنی در ایجاد یک دولت آزاد و دفاع از آن ثابت نمیکند.
در ۲ دسامبر ۱۹۲۰ نمایندگان جمهوری ارمنستان در گیومری ناگزیر به قبول شرایط صلح تحمیل شده از طرف دولت آنکارا شدند. دولت ترکیه تمامی ارمنستان عثمانی را نگاه داشت.
لیکن ارمنستان که به آن صورت مثله شده و به سرزمینی به مساحت سی هزار کیلومتر مربع تقلیل یافته بود دیگر به صورت یک کشور کلاً" مستقل قادر به زندگی نبود و هر آن در معرض تهدید ترکان قرار داشت. در همان روز یعنی در دوم دسامبر ۱۹۲۰ جمهوری ارمنستان به یک جمهوری ارمنستان شوروی بود تبدیل یافت.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#2,092
Posted: 29 Aug 2014 23:20
پیمان لوکارنو
پیمان لوکارنو (به انگلیسی: Locarno Treaties) نام پیمانی بود که پس از جنگ جهانی اول میان متفقین و آلمان در تاریخ ۳ دسامبر ۱۹۲۵ در لندن به امضا رسید. به موجب این پیمان آلمان به خانواده دولتهای اروپایی پیوست و مرزهای غربی خود با فرانسه را به رسمیت شناخت و از اراضی خود که به لهستان داده شده بود صرفنظر کرد.
این پیمان پیرو مذاکراتی بود که بین دولتهای آلمان، فرانسه، انگلستان، ایتالیا، بلژیک و هلند در کنار دریاچه لوکارنو در کشور سوئیس در اکتبر ۱۹۲۵ صورت گرفته بود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#2,093
Posted: 29 Aug 2014 23:21
انقلاب ۱۹۱۸-۱۹۱۹ آلمان
انقلاب آلمان (یا انقلاب نوامبر) معمولاً به مجموعهای از حوادث اطلاق میشود که در سال ۱۹۱۸ و ۱۹۱۹ اتفاق افتاد و به سرنگونی قیصر و تأسیس جمهوری وایمار انجامید. همانند انقلاب فوریهٔ روسیه حزب سیاسی خاصی سوار بر موج اعتراضات نبود و شوراهای کارگری قدرت را در دست گرفتند. با این حال پس از مدتی انقلاب بیشتر دست چپی شد و این تا حدود زیادی به علت حضور نیروهای دست راستی فریکورپزها تحت رهبری دولت سوسیال دموکرات و سرکوب شورش اسپارتاکیستی توسط آنها بود.
این انقلاب نیز همانند انقلاب روسیه در متن پایان جنگ جهانی اول اتفاق افتاد. قبول شکست توسط فرماندهٔ عالی، اریک لودندورف، به دامن زدن بحرانی سیاسی بدل شد که به قدرتخواهی شاهزاده ماکس فن بادن انجامید. گرچه تودهایترین حزب کارگری، حزب سوسیال دموکرات، در دولت شرکت داشت اما این برای جلوگیری از وقوع شورش کافی نبود.
شورش از ۳ نوامبر ۱۹۱۸ با اعتراض چهل هزار ملوان آغاز شد. تا ۸ نوامبر شوراهای کارگران و سربازان اکثریت غرب آلمان را تسخیر کرده بودند و پایههای «جمهوری شورایی» را بنیان میریختند. در ۹ نوامبر قیصر ویلهلم برکنار شد و سلطنت آلمان رسماً ملغی شد. حزب سوسیال دموکرات آلمان به همراه حزب سوسیال دموکرات مستقل آلمان (که چپتر از اولی بود) دولت را تشکیل دادند.
ولی در اواخر دسامبر ۱۹۱۸ این اتحاد با جدایی حزب سوسیال دموکرات مستقل پایان یافت. نهایتاً موج انقلابی جدیدی در ژانویه ۱۹۱۹ به رهبری اتحادیه اسپارتاکیست درگرفت. در پاسخ به این موج رهبر وقت سوسیال دموکراتها فردریش ابرت از نیروی مسلح ناسیونالیست، فریکورپس، برای سرکوب شورش استفاده کرد. مهمترین قربانیان این سرکوب ضدانقلابی رهبران کمونیست اتحادیه اسپارتاکیست یعنی کارل لیبکنخت و رزا لوکزامبورگ بودند که در ۱۵ ژانویه ۱۹۱۹ به قتل رسیدند.
انقلاب آلمان جمهوری ویمار را بنیان گذاشت و بعدها نازیها از همین جمهوری ظهور کردند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#2,094
Posted: 29 Aug 2014 23:23
آنفلوآنزای اسپانیایی
نمونهای از پوسترهای مربوط به پیشگیری از ابتلاء: «تف کردن، سرفه و عطسهٔ بیدقت، آنفولانزا و سل را گسترش میدهند»
آنفلونزای اسپانیایی یا آنفلونزای همهگیر سال ۱۹۱۸، اپیدمی مرگباری بود که بین مارس ۱۹۱۹ تا ژوئن ۱۹۲۰ طول کشید.
هر چند شروع این اپیدمی قلب امریکا بود اما به آنفلونزای اسپانیایی شهرت پیدا کرد. بر اثر این اپیدمی بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون انسان جان خود را از دست دادند. گفته می شود که این اپیدمی ممکن است ازطاعون سیاه هم کشته های بیشتری داشته باشد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#2,095
Posted: 30 Aug 2014 08:09
کنفرانس صلح پاریس (۱۹۱۹)
کنفرانس صلح پاریس (به انگلیسی: Paris Peace Conference) نام کنفرانسی بود که از ۱۸ ژانویهٔ ۱۹۱۹ تا ۲۱ ژانویهٔ ۱۹۲۰ به طول انجامید و در آن دولتهای متفقین بر سر آیندهٔ پس از جنگ آلمان و دیگر کشورهای شکست خورده تصمیم گرفتند.
در این کنفرانس هنگامی که آلمانیها آتش بس و پایان جنگ را پذیرفتند به اصول چهاردهگانه وودرو ویلسون رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا که درش آزادی و دموکراسی شرط اساسی بود چشم داشتند. همچنین معاهده فرانکفورت سال ۱۸۷۱ که فرانسویها بیشتر بندهایش را به نفع خود تمام کرده بودند و همین باعث ۵۰ سال درگیری در منطقه شده بود باید اصلاح میشد. از دیگر اصول چهاردهگانهٔ ویلسون این بود که کشور قدیم لهستان که تحت سلطهٔ امپراتوری اتریش-مجارستان بود، باید بهصورت کشوری مستقل در میآمد.
با این حال طرح ویلسون دیگر قدرتها همچون امپراتوری بریتانیا و فرانسه را نگران ساخته بود، زیرا این طرح، سرشتی ضد استعمارگری داشت، با این وجود بریتانیا و فرانسه بسیاری از مستعمرات خود را پس از جنگ نگه داشتند و از مهمترین نتایج اصول چهاردهگانهٔ آمریکا، استقلال لهستان و برخی کشورهای اروپایی بود.
پس از پایان جنگ با اصرار ورزی فرانسه مبنی بر اینکه فرانسه در خطر است و آلمان باید خلع سلاح شود و خسارت جنگی بپردازد، بریتانیا و ایالات متحده، ملاحظهٔ فرانسه را کردند و نهایتاً کنفرانس صلح پاریس با قبول این شرایط از سوی آلمان و امضای آن در ژوئن ۱۹۱۸ و به اجرا در آمدن آن در ژانویهٔ ۱۹۲۰ پایان یافت.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#2,096
Posted: 30 Aug 2014 08:12
جامعه ملل
جلسه جامعه اتفاق ملل در دومین سال تشکیل
جامعه ملل یا سازمان مجمع اتفاق ملل، یک سازمان بینالمللی میاندولتی بود که در نتیجه امضای عهدنامه ورسای، در طی سالهای ۱۲۹۸ تا ۱۲۹۹ خورشیدی تاسیس شد. این سازمان جهانی تا سال ۱۳۲۴ خورشیدی، رسمیت اجرایی داشت، که در طی این مدت، به تناوب ۵۸ عضو داشت، که ۴۲ عضو از این ۵۸ عضو، از جمله ایران به عنوان عضو اصلی و موسس به فعالیت میپرداختند.
اهداف این سازمان، خلع سلاح، جلوگیری از جنگ به واسطه تامین امنیت همگانی، رفع اختلاف و مشاجره بین کشورها از راه مذاکره و دیپلماسی، و همچنین بهبود سطح زندگی جهانی بود.
ابتکار تشکیل چنین سازمانی از وودرو ویلسون رئیس جمهور آمریکا بود، اگرچه آمریکا هرگز عضو آن نشد.
زبانهای رسمی این سازمان، انگلیسی، فرانسوی و اسپانیایی بود.
این سازمان، چهار ارگان اساسی به نامهای دبیرخانه، هیئت قانونگذاری، شورا و دادگاه دائمی بینالمللی عدالت داشت. ارگانهای فرعی این سازمان عبارت بودند از: سازمان بهداشت، سازمان بینالمللی کار، هیات مرکزی دائمی افیون، کمیسیون بردهداری، کمیسیون مهاجرت و کمیتهای برای مطالعهشان قانونی زنان.
بیشترین اعضای این سازمان، طی سالهای ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۴ خورشیدی، به عضویت این سازمان درآمدند. آخرین عضو این سازمان، کشور مصر بود.
نخستین جلسه رسمی این سازمان، در تاریخ ۲۶ دی ۱۲۹۹ خورشیدی، برگزار شد.اولین پروتست (اعتراض) رسمی ثبت شده در این سازمان از سوی نماینده ایران، پرنس ارفع ارائه گردید.
مقر رسمی این سازمان، در عمارت ملل، واقع در شهر ژنو کشور سوئیس بود.
جامعه ملل موفقیتها و شکستهایی داشت. در زمانی که این سازمان، نتوانست به تمام اهداف اصلی خود دست یابد و سیاستهای این سازمان برای خلع سلاح محورهای قدرت و جلوگیری از هرگونه درگیری و جنگ در آینده، شکست خورد و جنگ جهانی دوم به راه افتاد، ملتهای جهان، پس از پایان جنگ و در سال ۱۳۲۵ خورشیدی، تصمیم به انحلال این سازمان و جایگزینی سازمان ملل متحد به جای این سازمان گرفتند و در نتیجه، سازمان جدید برخی از نهادهای آن را نیز به ارث برد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#2,097
Posted: 30 Aug 2014 08:14
اعضای جامعه ملل
در طی سالهای ۱۲۹۹ تا ۱۳۲۵ خورشیدی، در کل ۶۳ عضو به طور دائم یا مقطعی به عضویت جامعه ملل درآمدند. میثاق تشکیل جامعه ملل در معاهده ورسای بسته شد و در تاریخ ۲۰ دی ۱۲۹۹ خورشیدی، اجرایی شد. جامعه ملل در سال ۱۳۲۵ خورشیدی، زمانی که وظایف و داراییهای این سازمان، به سازمان ملل متحد واگذار شد، منحل گشت.
از ۴۲ عضو پایه گذار جامعه ملل، ۲۳ عضو (۲۴ عضو، با احتساب جنبش فرانسه آزاد)، تا زمان انحلال این سازمان، به عنوان عضو باقیماندند. ۲۱ عضو دیگر، در بین سالهای ۱۲۹۹ تا ۱۳۲۵ خورشیدی، به عضویت سازمان در آمدند، که ۷ عضو از این گروه از عضویت خود صرف نظر کرده یا از سازمان اخراج شدند.
در فهرست زیر، که بر اساس سال و الفبا طبقه بندی شده است، صرف نظر کرده، به معنی این است که خود آن عضو، با رضایت خود، از عضویت سازمان خارج شده، و ترک کرده، به این معنی است که به دلیل پیوستن یا اشغال شدن، توسط هر دوی کشورهای آلمان و ایتالیا، از هستی ساقط شدند. تنها کشور اخراج شده، از جامعه ملل، کشور اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، بوده است.
با اینکه، کشور آمریکا از نظریه پردازان ایجاد چنین سازمانی بود، ولی هرگز به عضویت این سازمان در نیامد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#2,098
Posted: 30 Aug 2014 08:17
حادثه موکدن
سربازان ژاپنی به شنیانگ در طی حادثه موکدن وارد میشوند
- تاریخ ۱۸ سپتامبر، ۱۹۳۱ – ۱۸ فوریه، ۱۹۳۲
- مکان منچوری میانی، جمهوری خلق چین (۱۹۴۹–۱۹۱۲)
- نتیجه پیروزی ژاپن
حادثه موکدن یا حادثه منچوری به حادثهٔ انفجار قسمتی از خطوط آهن در منچوری در ۱۸ سپتامبر ۱۹۳۱ میلادی گفته میشود. این حادثه بهانهٔ حمله ژاپن به منچوری قرار گرفت.
در ۱۸ سپتامبر ، ۱۹۳۱، مقدار کمی دینامیت توسط ستوان ژاپنی کاواموتو سوئهموری منفجر شد. این انفجار نزدیک به یک خط راهآهن متعلق به امپراتوری ژاپن، به نام راهآهن جنوب منچوری در نزدیکی موکدن (در حال حاضر شنیانگ) بود. اگر چه این انفجار به حدی ضعیف بود که حتی موفق به از بین بردن خطوط راهآهن نشد و و چند دقیقه بعد قطار از این محل رد شد، اما ارتش سلطنتی ژاپن، جمهوری خلق چین (۱۹۴۹–۱۹۱۲) را به عنوان عامل انفجار متهم کرد. ژاپن سپس به عنوان تلافی این انفجار، به یک حملهٔ کامل که منجر به اشغال منچوری شد دست زد و ۶ ماه بعد دولت دستنشانده خود بنام مانچوکوئو را در منچوری تأسیس کرد و بر سر کار آورد. خدعهٔ ژاپن برای به دست آوردن بهانه برای شروع جنگ به زودی به اطلاع جامعه بینالمللی رسید، ژاپن به انزوای دیپلماتیک کشانده شد و به میل خوددر مارس سال ۱۹۳۳ جامعه ملل خارج شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#2,099
Posted: 30 Aug 2014 08:19
کمیسیون حقوق بینالملل
در ۲۱ نوامبر ۱۹۴۹، مجمع عمومی ملل متحد به موجب قطعنامه شماره174 (II)با تأسیس کمیسیون حقوق بینالملل سازمان ملل متحدموافقت و اساسنامه آنرا به تصویب رسانید. از آن پس تاکنون، مجمع عمومی ملل متحد با تصویب شش قطعنامه دیگر در زمانهای مختلف، تغییراتی در این نهاد ایجاد نمودهاست. به موجب فراز آغازین ماده اول اساسنامه این نهاد، هدف اصلی کمیسیون حقوق بینالملل، توسعه (...) و تدوین حقوق بینالملل میباشد. کمیسیون حقوق بینالملل برای انجام این مهم به طور ادورای پیش نویس اسنادی را به صورت متن معاهدات بینالمللی و یا گزارشات توجیهی تنظیم و در اختیار مجمع عمومی سازمان ملل قرار میدهد. از اینرو بسیاری از معاهدات بینالمللی مطرح، به همت این کمیسیون طراحی و تدوین گشتهاست. کمیسیون دراری ۳۴ عضو میباشد که از سوی کشورهای جهان کاندید و نهایتااز سوی مجمع عمومی ملل متحد انتخاب میگردند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#2,100
Posted: 30 Aug 2014 08:21
سازمان بینالمللی کار
- نوع رکن وابسته به سازمان ملل متحد
- مخفف ILO
- رئیس خوان سُماویا
- وضعیت فعال
- تأسیس ۱۹۱۹
- مقر اصلی ژنو، سوئیس
سازمان بینالمللی کار یکی از موسسات تخصصی سازمان ملل متحد است که به امور مربوط به کار و کارگران میپردازد. این سازمان در سال ۱۹۱۹ و در نتیجه بحثهای کنفرانس صلح پاریس تأسیس شد. سازمان بینالمللی کار در آغاز وابسته به جامعه ملل بود و پس از تأسیس سازمان ملل متحد از سازمانهای وابسته به آن شد. منشور فعلی سازمان که به بیانیه فیلادلفیا معروف است در سال ۱۹۴۴ تصویب شد.
مقر این سازمان در شهر ژنو در کشور سوئیس است. سازمان هر سال در ماه خرداد کنفرانسی برگزار میکند.
سازمان بینالمللی کار در سال ۱۹۱۹ پس از پایان جنگ جهانی اول در زمانی که کنفرانس صلح در کاخ ورسای بر پا بود، شکل گرفت. نیاز به پیدایش چنین سازمانی در قرن نوزدهم به وسیله دوتن از صنعتگران ولزی و فرانسوی یعنی رابرت اوون و دانیل لگراند مورد تأکید و پیگیری قرار گرفته بود. پس از آنکه طرح مذکور در خلال همکاریهای بینالمللی جهت تدوین قانون کارگران در سال ۱۹۰۱ در باسل مورد توجه قرار گرفت. سازمان ILO با هدف تدوین مقررات و قوانین بینالمللی در جهت بهینه سازی استانداردهای بینالمللی کار و حصول اطمینان از بکار گیری آنها متولد شد.قانون ILO در بین ماههای ژانویه و آوریل ۱۹۱۹ به وسیله کمیسیون کار در کنفرانس بینالمللی صلح تدوین شد. این کمیسیون ترکیبی بود از نمایندگان ۹ کشور بلژیک، کوبا، چکسلواکی، فرانسه، ایتالیا، ژاپن، لهستان، بریتانیا، و ایالات متحده آمریکا که رهبری کمیسیون را ساموئل گامپرس، رئیس فدراسیون کارگری آمریکا (AFL ) بر عهده داشت. نتیجه این نشست بروز سازمان سه جانبه گرایی بود که تنها سازمانی بود که نمایندگان دولت، کارفرمایان و کارگران را در یک نقطه سامان میداد. قانون ILO فصل هشتم معاهده صلح ورسای است.
پایان جامعه ملل
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.