ارسالها: 23330
#211
Posted: 28 Jan 2014 10:48
آدونیس
آدونیس، در اسطورههای یونان، نماد طبیعت و تجدید حیات سالانهٔ آن است.
پسر کینوراس از دخترش مورها بود. وی جوانی زیبارو و معشوق آفرودیته بود. آرس که به آدونیس حسد میبرد، به صورت گراز آمد و او را کشت. از خون آدونیس گل شقایق میروید و آفرودیته به غم میافتد. آفرودیته از پرسفونه خواست تا اجازه دهد آدونیس هر سال، چهار ماه در بهار زنده شود و به زمین بازگردد و از اینرو آدونیس نماد تجدید حیات طبیعت است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#212
Posted: 28 Jan 2014 10:50
آراخنه
دگردیسی آراخنه به یک هیولای هشتپا، اثری از گوستاو دوره، سده نوزدهم
آراخنه، نام یک زن در اساطیر یونان باستان است که آتنا ایزدبانوی خرد و هنر و جنگ را به مسابقه بافندگی طلبید ولی الهه بر او خشمگین شد و پارچههایش را پاره پاره کرد و سر و تنش را شکست و او را به صورت عنکبوت در آورد.
آراخنه به زبان یونانی به مفهوم عنکبوت آورده شده. چنین روایت است که آراخنه بافندگی را از آتنا آموخت و در این هنر از وی پیشی جست، زانپس مقام استاد را بههیچ گرفت. آتنه را این رفتار گران افتاد و بههیبت پیرهزنی بر آراخنه ظاهر شد و بهاو هشدار داد تا از برانگیختن خشم خدایان بپرهیزد. آراخنه مجذوب از توانایی خویش نهتنها پند پیرزن را نپذیرفت بلکه آتنه را بهمسابقه طلبید تا برتری خویش را در هنر بافنگی بهاو بنماید. آتنه پرده از رخ بداشت و پیشنهاد آراخنه را پذیرفت. آتنه تار و پود فرشی را بهسرانگشتان توانای خویش چنان درهم آمیخت تا برتری خدایان المپ و خویشتن پرستی آدمیان را بهنقش آورد. آراخنه نیز با هنرمندی بهطراحی نشست و صحنهای از عشقبازی گناهآلود خدایان را برپهنه ابریشمینفرشی زیبا بهتصویر کشید. فرش آراخنه به کمال زیبایی و هنرمندی آراسته بود و از هر آلایشی بهدور. آتنه در آتش فتنه حسادت و خشمگین از نقش آشکار معصیت خدایان، فرش آراخنه را نابود کرد و آراخنه، سرگشته از خشم انتقام خدایان بهجنگلی پناه برد و خود را بهدار آویخت. اما آتنه از مرگ آراخنه جلوگیری کرد و او را تبدیل به عنکبوتِ بافنده نمود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#213
Posted: 28 Jan 2014 10:52
آرتمیس
آرتمیس در اسطورههای یونان الهه شکار، حیات وحش، بکارت، ماه و حاصلخیزی، دختر لتو و زئوس، و خواهر دوقلوی آپولو بود. آرتمیس یکی از الهههای باکره و مظهر پاکدامنی المپ به شمار میرفت. او قابل قیاس با دیانا در اساطیر رم باستان است. آرتمیس با هلال ماهی در بالای پیشانیش به تصویر کشیده میشد و بعضی اوقات او را با الهه ماه سلنه اشتباه میگرفتند. او همانند برادر دوقلوی خود آپولو که محافظ پسر بچه ها بود، محافظت از دختران کوچک تا سنین ازدواج آنها را به عهده داشت. اما هردوی آنها نیز موجبات مرگ ناگهانی و بیماری بودند، آرتمیس زنان و دختران و آپولو مردها و پسران را هدف قرار میداد.
کار اصلی آرتمیس پرسه زدن به همراه حوریهای خود در جنگل های کوهستانی و زمینهای کشت نشده برای شکار شیر، پلنگ و گوزن بود. او به تیر و کمانی از جنس نقره که به وسیلهٔ هفائستوس و سیکلوپها ساخته شده، مجهز بود. حس استقلال طلبی و روحیه طبیعی او توسط همه الهه مورد قدردانی قرار نمیگرفت. آفرودیته الهه عشق و زیبایی هیچ کنترلی بر روی او نداشت به این دلیل که او هیچ علاقهای به عشق نمیورزید، و هرا ملکه خدایان نیز هنگامی که آرتمیس در جنگ تروآ طرف تروجانها را گرفت، مجبور شد با او به مقابله بپردازد.
آرتمیس در اکثر شهرهای یونان مورد پرستش قرار میگرفت اما فقط به عنوان یک خدای ثانویه. اگرچه برای یونانیان ساکن آسیای صغیر (ترکیه امروزی)، او یک الوهیت برجسته بود. در افسوس یکی از شهرهای آسیای صغیر برای احترام به او معبد بزرگی به نام معبد آرتمیس بنا نهادند که به عنوان یکی از عجایب هفتگانه جهان نیز بودهاست. اما در شهر افسوس او عمدتاً به عنوان الهه باروری پرستش میشد. شکل تندیس آرتمیس در افسوس تا حد زیادی با سرزمینهای دیگر واقع در یونان متفاوت است به گونهای که او همیشه به عنوان یک زن شکارچی همراه با تیر و کمان خود به تصویر کشیده میشده است اما در افسوس او را به سبک شرقی نشان دادهاند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#214
Posted: 28 Jan 2014 10:54
آرگو
آرگو ، کشتی بود، که توسط آرگوس و با کمک آتنا ساخته شد و یاسون و آرگونوتها بوسیلهٔ آن برای پیدا کردن پشم زرین سفر کردند.
آرگو بزرگترین کشتی بود که تا آن زمان ساخته شده بود و خدمهٔ آن شامل هراکلس، اورفئوس، هولاس و بسیاری از پهلوانانی بود که از سرتاسر یونان به این کشتی آمده بودند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#215
Posted: 28 Jan 2014 10:56
آرگوس صد چشم
آرگوس صد چشم ، در اسطورههای یونان، از قهرمانان یونانی بود که چشمان بسیاری در بدن داشت.
او را آرگوس مشاهدهگر میگفتند به دلیل آنکه چشمان فراوانی داشت. در بسیاری از داستانها و نقاشیها ۱۰۰ چشم برای او ذکر کردهاند که در سراسر بدن او قرار داشتند. این خاصیت، آرگوس را به یک نگهبان آرمانی مبدل کرده بود و هرا، همسر زئوس، او را برای نگهبانی زئوس و معشوقهاش یو، گماشته بود. اما زئوس به هرمس، پیغامبر خدایان، دستور داد تا یو را برباید. هرمس خود را به شکل چوپانی درآورد و با حکایتهای طولانی و آوای نی خود، آرگوس را به خواب برد و یو را دزدید. در بعضی از داستانها، آرگوس در آخر به دست هرمس کشته میشود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#216
Posted: 28 Jan 2014 10:59
آریادنه
آریادنه ، در اسطورههای یونان، دختر مینوس (پادشاه کرت) است.
آریادنه، دختر مینوس، پادشاه کرت بود که عاشق تزه که از آتن آمده بود، شد. تزه بنابه روایتی از آتن آمده بود تا خود را بعنوان قربانی، تسلیم مینوتائور کند. آریادنه مخفیانه شمشیری به او داد تا با آن غول آدمخوار را بکشد و دوک ریسمانی به او سپرد که هنگام پیشروی در دالانها ، آن را بگشاید، تا در موقع بازگشت بتواند راه خود را بیابد.
آریادنه با او فرار کرد، اما تزه، وقتی که آریادنه در جزیره ناکسوس خوابیده بود، او را ترک کرد. آریادنه آنقدر در آنجا ماند تا سرانجام دیونیسوس او را در آنجا پیدا کرد و با وی ازدواج نمود.
زمانی که تسئوس برای کشتن مینوتاوروس به کرت آمد، عاشقش شد و به وی رشتهای داد بتواند پس از کشتن مینوتاوروس از هزار تو خارج شود و سپس با هم گریختند. اما تسئوس او را در جزیرهٔ ناکسوس رها کرد. دیونوسوس او را یافت و نجات داد و با او ازدواج کرد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#217
Posted: 28 Jan 2014 11:02
آریون
آریون سوار بر یک اسب دریایی، اثر ویلیام-آدولف بوگورو، ۱۸۵۵.
آریون نوازندهای در اسطورههای یونان است.
بیشترین سالهای عمرش در دربار پریاندروس گذشت. سفری به سیسیل کرد و در راه بازگشت خدمه کشتی قصد جانش را کردند و او با خواندن آوازی دلفینها را به کنار کشتی جمع کرد و به دریا پرید و توسط یکی از دلفینها نجات یافت.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#218
Posted: 28 Jan 2014 11:04
آستواناکس
آستواناکس ، در اسطورههای یونان، پسر کوچک هکتور و آندروماخه است.
بعد از سقوط تروا بنابر دستور اودوسئوس که نباید هیچ فرد ذکوری از خانواده پریاموس زنده بماند، نئوپتولموس او را از آغوش مادر بیرون کشید و از بالای دیوار شهر پایین انداخت که موجب مرگ او شد. سپر پدر را تابوت او کردند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#219
Posted: 28 Jan 2014 11:07
آسکالافوس
آسکالافوس ، در اسطورههای یونان، پسر آخرون است.
به دلیل آنکه خبرچینی پرسفونه را کرد که در جهان زیر زمین دانهٔ انار خورده بود، پرسفونه او را تبدیل به جغد کرد.
آفارئوس
در اساطیر یونان، آفارئوس ، فرزند گورگوفونه و پری یرز بود. وی شوهر آرنه و پدر لینکئوس و آیداس محسوب میشد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#220
Posted: 28 Jan 2014 11:15
آکتئون
آکتئون، مجسمه گروهی در کنار آبشاری در ایتالیا، که صحنه کشته شدن آکتئون توسط سگ های شکاریش را نشان می دهد
آکتئون، شخصیتی از اساطیر یونان، که پسر چوپان و کشیش اسطوره ای، آریستائوس و زنی به نام آئوتونه به شمار میآمد که در بوئوتیا میزیستند. وی، از قهرمانان مشهور تبسی در یونان بود. وی همانند آشیل، توسط قنطروس کیرون [که همچون سایر قنطروسها، موجودی افسانهای با بالاتنه انسان و پایین تنه اسب بود]، آموزش دیده بود.
وی به خشم مرگبار آرتمیس دچار شد، هرچند که جزئیات باقیمانده از گناه او، که منجر به خشم آرتمیس گردید، متفاوت است، اما آنچه مورد یقین است، تنها این است که آکتایون (آکتئون)، به رنج و عذاب گرفتار شد، و آنچه آرتمیس انجام داد این بود که: شکارچی [یعنی آکتئون]، خود به یک شکار مبدّل شد، و آرتمیس او را به یک آهو یا گوزن نر تبدیل نمود، و عذاب کشندهٔ او، با تکه تکه شدن و دریده شدنش توسط سگهای شکاری که او را تبدیل شده به گوزن میدیدند، تکمیل شد. این سرگذشت، به صورت یک نماد یا وجه مشخصه درآمدهاست که آکتئون، چه در هنر عصر باستان و چه در هنرهای عصر رنسانس و بعد از رنسانس، بوسیلهٔ آن شناخته میشود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.