ارسالها: 23330
#2,201
Posted: 28 Nov 2014 18:45
پتر دوم
- سلطنت ۱۸ مه ۱۷۲۷ – ۳۰ ژانویه ۱۷۳۰
- جانشین آنا
پتر دوم روسیه (انگلیسی: Peter II of Russia؛ زاده ۲۳ اکتبر ۱۷۱۵ درگذشته ۳۰ ژانویه ۱۷۳۰) یکی از شاهان روسیه بود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#2,202
Posted: 28 Nov 2014 18:49
آنا
- سلطنت ۳۰ ژانویه ۱۷۳۰ - ۲۸ اکتبر۱۷۴۰
- تاجگذاری ۲۸ آوریل ۱۷۳۰
- پیشین پتر دوم
- جانشین ایوان ششم
- همسر فردریک ویلیام
- خاندان منزل رومانوف
- پدر ایوان پنجم روسیه
- زادروز ۷ فوریهٔ ۱۶۹۳
- مسکو، روسیه
- مرگ ۲۸ اکتبر ۱۷۴۰ میلادی (۴۷ سال)
- خاکسپاری ک لیسای جامع پطرس و پل
- دین و مذهب کلیسای ارتدوکس شرقی
آنای روسیه یا آنا ایوناوا (به روسی: Анна Иоанновна) در (۷ فوریه [سبک قدیمی ۲۸ ژانویه] ۱۶۹۳، مسکو – ۲۸ اکتبر [سبک قدیمی ۱۷ اکتبر] ۱۷۴۰) بین سالهای ۱۷۱۱ تا ۱۷۳۰ دوشس کورلند و از سال ۱۷۳۰ تا ۱۷۴۰ تزار روسیه بود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#2,203
Posted: 28 Nov 2014 18:52
ایوان ششم
- سلطنت ۲۸ اکتبر ۱۷۴۰ – ۶ دسامبر ۱۷۴۱
- پیشین آنا
- جانشین الیزابت
ایوان ششم روسیه (روسی: Иван VI; Иван Антонович؛ زاده ۲۳ اوت ۱۷۴۰ درگذشته ۱۶ ژوئیه ۱۷۶۴) یکی از شاهان روسیه بود که بین سالهای ۱۷۴۰ تا ۱۷۴۱ حکومت کرد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#2,204
Posted: 28 Nov 2014 18:56
الیزابت
- سلطنت ۶ دسامبر ۱۷۴۱ – ۵ ژانویه ۱۷۶۲
- تاجگذاری ۶ مارس ۱۷۴۲
- نام کامل یِلیزاوِتا پتروفنا رومانووا
- خاندان خاندان رومانوف
- پدر پتر اول
- مادر کاترین اول
- زادروز ۲۹ دسامبر ۱۷۰۹
- کولومنسکویه, مسکو
- مرگ ۵ ژانویه ۱۷۶۲ میلادی (۵۲ سال)
- سن پترزبورگ
- خاکسپاری ۳ فوریه ۱۷۶۲
- کلیسای پتر و پل
- دین و مذهب ارتدوکس شرقی
یِلیزاوِتا پترُونا (۲۹ دسامبر ۱۷۰۹ – ۵ ژانویه ۱۷۶۲) (به روسی: Елизаве́та (Елисаве́т) Петро́вна) امپراتریس روسیه از ۱۷۴۱ تا زمان مرگش بود. او کشورش را در دو جنگ معاصر خود رهبری کرد: جنگ جانشینی اتریش (۱۷۴۰-۱۷۴۸) و جنگ هفت ساله (۱۷۵۶-۱۷۶۳). در هنگام مرگ او، روسیه قلمرویی در حدود ۴٬۰۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ جریب (۱۶٬۰۰۰٬۰۰۰ کیلومتر مربع) را دربر میگرفت.
سیاست داخلی او به اشراف اجازه داد تا تسلط و نفوذ فراوانی در دول محلی (ایالات) کسب کرده و به شکلی خطرناک، مستقل شوند. او میخاییل لومونسف را ترغیب کرد که دانشگاه دولتی مسکو را تاسیس کند و از ایوان شووالوف نیز خواست که آکادمی هنر امپراتوری را در سن پترزبورگ ایجاد نماید. او همچنین هزینههای گزافی را صرف پروژههای معمار مورد علاقهاش، فرانسیسکو بارتولومیو راسترلی، کرد تا از این طریق به ایجاد بناهایی نظیر کاخ پتروف و تزارکوی سلو اهتمام ورزد. کاخ زمستانی و صومعه اسمولنی مهم ترین آثار برجای مانده از دوره حکومت الیزابت میباشند. او به دلیل سیاست خصمانهاش در برابر پروس، در زمره پرطرفدارترین تزارهای تاریخ روسیه است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#2,205
Posted: 28 Nov 2014 19:00
پتر سوم
- سلطنت ۵ ژانویه ۱۷۶۲ – ۹ ژوئیه ۱۷۶۲
- پیشین الیزابت روسیه
- جانشین کاترین دوم روسیه
- همنشین کاترین دوم روسیه
- دودمان پل یکم روسیه
- خاندان رومانوف
- پدر کارل فریدریش
- زادروز ۲۱ فوریهٔ ۱۷۲۸
- مرگ ۱۷ ژوئیه ۱۷۶۲ میلادی (۳۴ سال)
- دین و مذهب کلیسای ارتدوکس شرقی
پتر سوم روسیه (روسی: Пётр III Фëдорович, Pyotr III Fyodorovich؛ زاده ۲۱ فوریهٔ ۱۷۲۸ درگذشته ۱۷ ژوئیه ۱۷۶۲) یکی از پادشاهان روسیه بود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#2,206
Posted: 28 Nov 2014 19:04
کاترین دوم روسیه
- دوران ۹ ژوئیه ۱۷۶۲ - ۱۷ نوامبر ۱۷۹۶
- پس از پطر سوم
- پیش از پل یکم
- همسر پطر سوم
- دودمان پاول اول
- نام کامل سوفیا اوگوستا فردریکا
- دودم ان رومانوف
- اسکانیا
- پدر کریستین اوگوستوس
- مادر یوهانا الیزابت
- زادروز ۲ مهٔ ۱۷۲۹
- اشتتین، پروس
- مرگ ۱۷ نوامبر ۱۷۹۶ میلادی (۶۷ سال)
- سن پترزبورگ، روسیه
- خاکسپاری کلیسای جامع پتر و پل
- دین و مذهب لوتریانیسم، ارتدوکس شرقی
کاترین دوم روسیه (به روسی: Екатерина II Великая) (۱۷۲۹ - ۱۷۹۶) که به عنوان کاترین کبیر نیز شناخته میشد، امپراتریس کشور روسیه بود و به مدت ۳۴ سال این مقام را داشت. او با نام سوفیا اوگوستا آنهالت زِربست (Sophia Augusta Frederica) در پروس متولد شده بود و پس از آنکه به مذهب ارتودکس درآمد نام کاترین را برای خویش انتخاب کرد. نام روسی او یکاترینا الکسیوونا بود. تاریخنگاران قدیم ایرانی از وی با نام خورشیدکلاه یاد کردهاند.
در دوران زمامداری کاترین کبیر، روسیه ۴۶۸ هزار کیلومتر مربع از لهستان و بخش بزرگی از اوکراین را به تصرف درآورد. کاترین اصلاحاتی را در نظام ِ اداری، قضایی و آموزشی روسیه بوجود آورد. کاترین دوم که بعدها به کاترین کبیر ملقب شد، شاهزاده خانمی از یکی از دربارهای کوچک کشور آلمان بود که بر حسب توصیه فردریک پادشاه پروس به دربار روسیه راه یافت و به عقد ازدواج پطر سوم خواهرزاده ملکه الیزابت، امپراطریس روسیه درآمد. پطر سوم که مردی کم عقل و سفیه بود پس از آن که به عنوان امپراطور تاج شاهی کشور روسیه را بر سر نهاد، با اعمال و حرکات غیرمنطقی خود طوری عرصه را بر روحانیون، نظامیان و آحاد مردم آن کشور تنگ کرد که همگی باالاتفاق خواهان عزل وی شدند و متعاقب این امر کاترین با همدستی عدهای از درباریها و نظامیان با انجام یک کودتا، پطر را عزل و خود به عنوان کاترین دوم ملکه روسیه تاجگذاری کرد. پس از آن سرتاسر زندگی کاترین تا زمان مرگش صرف لهو و لعب و شهوترانی گردید و در این راه پوتم کین صدر اعظم مقتدر آن کشور، یار و ندیم او بود.
او فردی ولخرج و علاقهمند به لباسهای گرانقیمت و مهمانیهای باشکوه بود. تا آخر عمر ازدواج نکرد، اما معشوقههای مرد بسیار داشت. در امور سلطنت جدی و سختکوش بود. حس جاهطلبی و قدرت اراده او را در راهی انداخت که همتراز با پترکبیر قرار گرفت. او اغلب روزی پانزده ساعت کار میکرد. گزارشها را میخواند، به سخنان مشاورانش گوش میداد، و فرمانها را آماده میساخت. او میخواست همه چیز را بداند، همه چیز را بررسی کند و در همه چیز اصلاح به عمل میآورد. کاترین، همچون پتر، به جنگهای تازهای پرداخت تا امپراتوری روسیه را گسترش دهد. او علاقه خاصی به ادبیات و فلسفه اروپای غربی داشت و برای رشد و گسترش فرهنگ جدید به اصلاحات روی آورد.
در زمان سلطنت کاترین دوم تمام اصول انسانیت و آزادگی به زیر پا گذاشته شد و عصر کاترین یکی از ادوار سیاه تاریخ روسیه به شمار میرود. درحالی که کاترین خزانه مملکت را برای خوشامد معشوقههای جوانش به باد یغما میداد، مردم روسیه در فقر و تنگدستی بی حد و حصری غوطه میخوردند. در آخرین سالهای عمر کاترین کبیر طبق نص صریح تاریخ، در بعضی ایالات روسیه، یک رعیت را برای همه عمر به پنج روبل میفروختند و خریداری برای او یافت نمیشد، در صورتی که همان وقت یک گاو نر به نسبت بدی و خوبی از بیست و پنج تا چهل روبل معامله میشد و ملت روسیه طوری مفلوک شده بود که هشت برده که باید مادام العمر برای ارباب خود زحمت بکشند به قدر یک گاو نر فربه و قوی قیمت نداشتند.
ملت روسیه نه در دوره ایوان مخوف این قدر گرسنه و درمانده بود و نه در دوره پطر کبیر با آن وحشیگریهای مشهور آن پادشاه. در دوره کاترین کبیر طوری توده مردم تحت فشار قرار گرفتند که زمینه انقلابات آینده روسیه را که از نیمه اول قرن نوزدهم شروع شد و تا سال ۱۹۱۷ میلادی ادامه داشت، فراهم نمود.
فتح سرزمینهای تازه، ولخرجیهای او و هزینه سنگین طرحهای جدید، کاترین را مجبور کرد که مالیات اشراف را افزایش دهد و فشار این مالیاتهای اضافه، بر دوش دهقانان روستایی بود. با اینکه کاترین اولین تزاری بود که مشاورانش را ترغیب میکرد راههایی برای بهبود شرایط دهقانان بیایند، اما سیاستهای او موجب وخامت حال دهقانان شده بود. برای همین در دوران او بارها شورشهای دهقانی رخ داد که شورش پوگاچف در دهه ۱۷۷۰ مهمترین آن بود و حتی با اعدام رهبر آنان پوگاچف نیز مانع از تداوم شورش نشد و ناچار در میدان اصلی هر روستایی یک سکوی اعدام کار گذاشته شد و اعدام و شلاق و تبعید برای شورشیان وضع گردید. کاترین کبیر در ۱۷ نوامبر ۱۷۹۶ در سن شصت و هفت سالگی درگذشت و عصر اصلاحات با مرگ او رو به افول نهاد. در شصت سال بعدی، تزارهای روسی با رفتاری محافظهکارانه به حفظ سنتها پرداختند. کاترین در هنگام مرگ تنها بود و همچون یک غریب که در کشوری بیگانه بمیرد زندگی را بدرود گفت.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#2,207
Posted: 28 Nov 2014 19:08
پل یکم
- دوران ۱۷ نوامبر ۱۷۹۶ - ۲۳ مارس ۱۸۰۱
- پس از کاترین دوم روسیه
- پیش از الکساندر یکم
- زادروز ۱ اکتبر ۱۷۵۴
- سنپترزبورگ، روسیه
- مرگ ۲۳ مارس ۱۸۰۱ میلادی (۴۶ سال)
- قلعه سنت مایکل
- خاکسپاری کلیسای جامع پتر و پل
- دین و مذهب ارتدوکس شرقی
پل یکم (به روسی: Па́вел I Петро́вич) (زاده ۱ اکتبر ۱۷۵۴ در سنپترزبورگ - درگذشته ۲۳ مارس ۱۸۰۱ در قلعه سنت مایکل) امپراتور روسیه بین سنوات ۱۷۹۶-۱۸۰۱ میلادی بودهاست.
وی پس از آنکه مادرش، کاترین دوم، سکتهٔ مغزی کرد و درگذشت، به حکومت روسیه دست یافت. نخستین اقدام وی پس از رسیدن به حکومت، آماده نمودن ارتش برای حمله به ایران بود. این حمله در زمان مادرش طراحی شدهبود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#2,208
Posted: 28 Nov 2014 19:11
الکساندر یکم
- دوران ۲۴ مارس ۱۸۰۱ - ۱ دسامبر ۱۸۲۵
- پدر پل اول
- مادر ماریا فئودورفنا
- زادروز ۲۳ دسامبر ۱۷۷۷
- سن پترزبورگ، امپراتوری روسیه
- مرگ ۱۲ ژانویه ۱۸۲۵ میلادی (۴۷ سال)
- تاگانروگ، امپراتوری روسیه
- خاکسپاری کلیسای جامع پتر و پل
- دین و مذهب ارتدوکس شرقی
الکساندر یکم تزار روسیه بین سالهای ۱۸۰۱ تا ۱۸۲۵ بود.
او در زمان خود کارهای جدیدی انجام داد. او سازمان پلیس مخفی را منحل کرد، ممنوعیت سفر به خارج را برداشت و ممیزی و سانسور کتابها را نیز لغو کرد. او همچنین آموزش و پرورش را اصلاح نمود و زندگی بسیاری از بردگان را بهبود بخشید. البته او بعدها از اصلاحاتش مایوس و سرخورده شد و شیوههای سختگیرانهای را در پیش گرفت که باعث نارضایتی مردم شد.
الکساندر یکم تزار روسیه، در دومین سال سلطنت خود به فکر جهانگشایی در جنوب و شرق آن کشور افتاد و در جلسه ۱۸ سپتامبر ۱۸۰۲ (مصادف با ۲۷ شهریور) با ژنرالهای خود، موضوع را مطرح ساخت. در مرحله نخست، هدف تزار تصرف همه گرجستان و قسمتهای دیگری از قفقاز و نیز همه آلاسکا و غرب کانادای امروز و شمال غربی ایالات متحده (در آن زمان کالیفرنیای اسپانیای نو، مکزیک و وارگون) بود. حکمران شهر تفلیس قبلاً اعلام کرده بود که تحت فرمان تزار است نه دولت ایران زیرا که آغامحمدخان قاجار، شاه وقت ایران در لشکرکشی به تفلیس برای تنبیه او دست به خشونت و اعدام [متمردان] زده بود. دولت تهران تصمیم حکمران تفلیس را نپذیرفته بود به ویژه که حاکمان مناطق دیگر گرجستان و نیز آبخیزستان (آبخازیا) همچنان وابسته به ایران بودند و از دولت تهران ابراز اطاعت میکردند.
در دورهٔ وی همچنین ناپلئون بناپارت، امپراتور فرانسه، روسیه را مورد حمله خود قرار داد که منجر به فتح مسکو شد اما الکساندر فرمان آتش زدن شهر را داد که این امر باعث از بین رفتن آزوقه شهر شد؛ و ناپلئون به خاطر کمبود آزوقه مجبور شد در سرمای زمستان به روسیه برگردد که به سرمازدگی و نابودی سپاهش انجامید.
در ضمن مرگ او نیز مرموز بود و بعد از او نیکلای اول که برادرش بود جانشین او شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#2,209
Posted: 28 Nov 2014 19:13
نیکلای یکم
- دوران ۱ دسامبر ۱۸۲۵ - ۲ مارس ۱۸۵۵
- زادروز ۶ ژوئیهٔ ۱۷۹۶
- گاتچینا، امپراتوری روسیه
- مرگ ۲ مارس ۱۸۵۵ میلادی (۵۸ سال)
- سنت پترزبورگ، امپراتوری روسیه
نیکُلای یکم (متولد ۶ ژوئیه ۱۷۹۶ (میلادی)؛ درگذشت ۲ مارس ۱۸۵۵)، تزار روسیه از سال ۱۸۲۵ و همچنین پادشاه لهستان بین سالهای ۱۸۲۵-۱۸۳۱. او در گاتچینا به عنوان فرزند پاول یکم متولد شد. همسر او شارلوت، شاهزاده آلمانی پروس بود. او بسیار موفق بر ضد ترکان عثمانی جنگید. جنگ ایران و روس که به عهدنامه ترکمنچای انجامید نیز در زمان این تزار صورت گرفت.
الکساندر اول در نوامبر ۱۸۲۵ درگذشت و نامهای بر جای گذاشت که بهجای کنستانتین، برادر وسطی، نیکلای برادر کوچکتر خویش تزار گردد. ولی این نامه علنی نشد و طرفداران کنستانتین شروع به ادای سوگند وفاداری به او کردند، در حالی که او هیچ تمایلی به جانشینی نداشت. اختلاف بین طرفداران دو برادر بالا گرفت و گروهی از افسران آزادیخواه به بهانه حمایت از کنستانتین دست به شورش زدند. این شورش که قیام دکابریستها معروف شد، در دو شهر سنپترزبورگ و کییف رخ داد. نیکلای اول سرسختانه در برابر این شورشها ایستاد و افسرانی را که در اندیشه تغییر و تحول روسیه بودند سرکوب و اعدام کرد. خشونتهای تزار باعث شد تا به نیکلای تازیانه زن مشهور گردد. نیکلای اول درگیر جنگ با امپراتوری عثمانی شد که به جنگ کریمه معروف گردید. او به بهانه حمایت از مسیحیان مناطق والاسی و مولداوی که در فرمانروایی عثمانی زندگی میکردند، وارد جنگی شد که حمایت فرانسه، بریتانیا، و حتی اتریش از عثمانی را بههمراه داشت. دولتهای اروپایی از تسلط روسیه بر خاورمیانه وحشت داشتند. نیکلای در فوریخ ۱۸۵۵ درگذشت و در حالی که روسیه در جنگ شکست خورده بود، الکساندر دوم با امضای پیمانی در مارس ۱۸۵۶ قبول کرد که از مناطق تصرف شده در سرزمین امتداد رود دانوب عقبنشینی کند و در بنادر خود در کرانه دریای سیاه استحکامات نظامی برپا نکند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#2,210
Posted: 28 Nov 2014 19:17
الکساندر دوم
- دوران ۲ مارس ۱۸۵۵ - ۱۳ مارس ۱۸۸۱
- پدر نیکلای یکم
- مادر شارلوت پروسی
- زادروز ۲۹ آوریل ۱۸۱۸
- کرملین، مسکو،
- مرگ ۱۳ مارس ۱۸۸۱ میلادی (۶۲ سال)
- کاخ زمستانی سن پترزبورگ
- خاکسپاری کلیسای جامع پتر و پل
- دین و مذهب ارتدوکس شرقی
الکساندر دوم امپراتور روسیه بود که در ۱۸۵۶ تاجگذاری نمود.
نیکولاس تزار در حالی درگذشت که فلسفه (تفکر) وی مورد بحث بود. یک سال قبل، روسیه درجنگ کریمه شرکت نمود که این زدو خورد درابتدا در کریمه در گرفته بود. چون روسیه نقش مهمی را در شکست ناپلئون ایفا نموده بود، به عنوان یک کشور شکست ناپذیر از لحاظ نظامی فرض میشد، اما زمانی که به جنگ باائتلاف نیروهای توانمند اروپایی پرداخت، ورق برگشت و متحمل خسارات فراوانی در عرصههای خشکی و دریایی شد که زوال و ضعف رژیم تزار نیکولاس را نشان میداد.
زمانی که الکساندر دوم در سال ۱۸۵۵ به حکومت رسید، تمایل به اصلاحات رواج یافته بود. جنبش روبه افزایش بشردوستانه به وجود آمده بود که بعدها به مخالفین برده داری در ایالات متحده پیش از جنگهای داخلی آمریکا پیوست که به (موضوع) رعیتداری حمله میبرد. در سال ۱۸۵۹، ۲۳ میلیون نفر رعیت در روسیه در شرایطی زندگی میکردند که به مراتب بدتر از وضعیت رعایای اروپای غربی دربین تیولداران قرن شانزدهم میلادی بود. الکساندر دوم برآن شد تا به جای آنکه منتظر شود تا نظام ارباب- رعیتی از طریق انقلاب طبقات پایین جامعه منسوخ شود، خود سیستم رعیتداری لغو نماید.
لغو سرفداری در سال ۱۸۶۱، یکی از مهمترین وقایع قرن نوزدهم در تاریخ روسیه بود. این سرآغازی بود برای پایان دادن به انحصار قدرت در دست اشرافیون ملاک. آزاد سازی سرف ها سبب ایجاد منبع تامین نیروی کار آزاد درشهرها شد، صنایع را به حرکت درآورد، و طبقه متوسط از لحاظ تعداد و توان افزایش یافتند؛ اما، درعوض آنها زمینها را به عنوان هدیه دریافت میکردند و باید به صورت مادام العمر مالیات مخصوصی را به دولت پرداخت مینمودند، در عوض اربابان باید بهای گزافی را برای املاکی که از دست داده بودند میپرداختند. در موارد متعدد رعایا به استفاده ازفقیرترین زمینها از لحاظ حاصلخیزی پایان دادند. تمام زمینهایی که به رعایا واگذار میشد تحت تملک یک میر(کدخدا) در محله روستایی قرار میگرفت که او املاک را بین رعایا تقسیم مینمود و بر داراییهای آنها نظارت مینمود. اگر رعیتداری منسوخ شده بود چراکه براندازی آن براساس شرایطی حاصل شده بود که برای رعایا ناخوشایند بود، اما با وجود اهدافی که الکساندر دوم در نظر داشت، تنشهای انقلابی کاهش نیافت.
در اوخر دهه ۱۸۷۰، روسیه و امپراتوری عثمانی مجدداً در بالکان با همدیگر درگیر شدند. از سال ۱۸۷۵ تا ۱۸۷۷، بحران در بالکان با شورشهایی علیه حکومت عثمانی تشدید شد که از سوی اتباع مختلف اسلاوی بود که از سوی ترکان عثمانی سرکوب شده بودند که نزد کشور روسیه آن را بیرحمی بزرگی نسبت به آنها میدانستند. ایده ملیگرایانه روسی، عامل جدی داخلی در حمایت از مسیحیان آزادیخواه بالکانی علیه حکومت عثمانی بود و موجب استقلال بلغارستان و صربستان گردید. در اوایل سال ۱۸۷۷، روسیه از طرف صربستان در این درگیری مداخله نمود، و سربازان داوطلب روسی را برای جنگ با امپراتوری عثمانی به آن نقطه اعزام نمود. طی یکسال روسها به حوالی قسطنطنیه رسیدند و عثمانیها را محاصره نمودند. دیپلماتها و ژنرالهای ملیگرای روسی، الکساندر دوم را وادار نمودند تا عثمانیها به امضای پیمان سن استفانو در مارس ۱۸۷۸ مجبور سازد که بلغارستانی وسیع و مستقل ایجاد مینمود که تا نواحی جنوب غربی بالکان امتداد داشت. زمانی که بریتانیا روسیه را به دلیل مفاد پیمان سن استفانو تهدید به اعلام جنگ نمود، روسیه خسته (از جنگ) از موضع خود عقب نشینی نمود. در ژولای ۱۸۷۸ در کنگره برلین، روسیه با ایجاد بلغارستانی کوچکتر توافق نمود. درنتیجه، ملیگرایان روسی با میراثی از تلخکامی باقیماندند که در برابر ناتوانی روسیه از بازگرداندن اتریش- مجارستان و آلمان به روسیه قرار گرفته بود. درنتیجه این ناکامی موجب تحریک تنشهای انقلابی در روسیه گردید.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.