ارسالها: 23330
#2,281
Posted: 24 Jul 2015 22:41
مساله نژادی و نازیسم
مساله نژادی، برای نازی ها مساله مهم و اصلی بود تا روشن گردد چه کسی از لحاظ خونی و تباری با آلمانی ها همبستگی دارد. در این مورد، نازی ها عمدتا بر عبارت «یا نوردیک- ژرمنی»، تکیه می کردند و این عبارت شامل چندین ملت بود: آلمانی ها، هلندی ها، مردم اسکاندیناوی (مثل سوئد، نروژ، دانمارک)، بریتانیا و سایر مردمی که دارای خون نوردیک یا خون وابسته بودند، مثل مهاجران اروپایی تبار آمریکای شمالی.
در چند منبع نیز آمده است که ایرانی ها نیز در سال 1938 در رده نژادهایی قرار گرفتند که صلاحیت اختلاط نژادی با آلمانی ها را دارند. به عبارت دیگر، تا سال 1938 ایرانی ها فاقد همبستگی خون با نژاد های «نوردیک- ژرمنی» تلقی می شدند و حق اختلاط نژادی را نداشتند، اما در سال 1938 این ممنوعیت لغو شد و سال بعد نیز آلمانی هدیه ای که «کتابخانه علمی آلمان» نامیده می شد را به ایران اهدا کردند که این کتابخانه شامل 500/7 کتاب بود و مخصوصا بدین خاطر انتخاب شده بودند که «رهبران ایران را به خویشاوندی قومی و همبستگی میان رایش ناسیونال سوسیالیست و فرهنگ آریایی ایران ترغیب نمایند.»
در ادامه همین نظریه بود که رضا شاه، در جنگ جهانی دوم با هیتلر متحد شد و به همین دلیل نیز سرانجام توسط متفقین پیروز در این جنگ، از حاکمیت ایران برکنار کردند. با این وجود نظریه پردازان نژادی آلمان، هرگز نتوانستند یک نژاد یکتای آلمانی را معین کنند.
پس از ورود متفقین به ایران، و استعفای اجباری رضاخان از سلطنت، او را در 25 شهریور 1320 شمسی نخست به جزیره موریس و سپس ژوهانسبورگ در آفریقای جنونی تبعید کردند. او، در همان جا درگذشت.
حکومت اسلامی ایران نیز از همان روزهای نخست به قدرت رسیدنش تاکنون روابط نزدیکی با نازیست ها و فاشیست های آلمانی داشته و در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد، این روابط تعمیق و گسترش بیش تری یافت.
محمدعلی رامین، به جرم ارتباط با نئونازی های آلمان، از این کشور اخراج شد و تحصیلاتش نیمه تمام ماند. او بعد از اخراج از آلمان، به دلیل آشنائی و ارتباطی که از قبل با تیم احمدی نژاد داشت، فورا در کنار او قرار گرفت و پس از رییس جمهور شدن احمدی نژاد، طراح انکار هولوکاست شد و یک همایش بین المللی هم برای همین منظور در تهران ترتیب داد. شایع بود که او مبتکر تشکیل یک گروه ضربت متشکل از اوباش دست چین شده در اطراف احمدی نژاد می باشد که برخی از آن ها، در گارد محافظین پرشمار احمدی نژاد نیز حضور دارند. سبک سازمان دهی این گروه و وسائلی که از آن استفاده می کنند، کپی برداری از لباس قهوه ای های نازی در سال های سلطه فاشیسم بر آلمان است.
رامین، پس از مدتی که در حاشیه دولت، کارهای تبلیغاتی متن دولت را هدایت می کرد، در کابینه پس از 22 خرداد 88، معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد اسلامی شد. او، حتی به طور رسمی به فعالیت علنی یک سایت نازیست های ایرانی، مجوز داده بود.
البته مساله همکاری حاکمیت های ایران از دوره حکومت پهلوی اول تاکنون به بررسی جداگانه نیاز دارد که نگارنده در آینده نزدیک به نوبه خودم این امر مهم را انجام خواهم داد.
مواضع سنتی سازمان ها و احزاب راسیستی و نازیست هم چون دشمنی و خصومت با افکار کمونیستی، یهودستیزی، ضدیت با سکولاریسم، دفاع از مسیحیت غربی، مخالفت با سقط جنین و مخالفت با همجنس گرایی، مخالفت با کولی ها، جزئی از اصول اعتقادی اعضاء و هواداران آن هاست.
اگرچه تبلیغات ضدخارجی و ضدمهاجریت احزاب راسیستی و نژاد پرست، سیاست های پایه ای آن ها را تشکل می دهد اما آن ها، همواره تبلیغ می کنند که مردم اروپایی در مقابل خطری که هستی شان را تهدید می کند باید محافظت شوند. این دیدگاه، سرچشمه رشد راست گرایی افراطی در اروپای غربی است. در حالی، سرچشمه های عمومی رشد راست گرایی در اروپا، نه مهاجرین و خارجیان، بلکه نتیجه عملکرد سیستم سرمایه داری و بحران هایش و رشد بیکاری و گرانی و فقر و هم چنین باد زدن افکار و احساسات ناسیونالیستی در این کشورهاست.
رای دهندگان در پذیرش سازمان ها و احزاب راسیستی و نژادپرست، دو عامل اصلی را در نظر می گیرند: یکی از این عوامل، داشتن رویکرد سیاست های ضدخارجی و ضد مهاجرت است. دیگر عامل اصلی برای رای دهندگان در پذیرش حزب راست، تحریک احساسات ملی و ترساندن آن هاست. مهم تر از همه، در غیاب احزاب و سازمان های کارگری کمونیستی و تشکل های کارگری انترناسیونالیست رادیکال و ضدسرمایه داری و ضد تبعیض و استثمار، گرایشات فرمیست و لیبرال و محافظ کار و راسیست و نازیست و فاشیست، میدان دار اصلی تحولات سیاسی و اجتماعی به خصوص در دنیای غرب هستد و حکومت ها بین آن ها دست به دست می گردد.
به این ترتیب، رشد احزاب راست، محافظه کار و نازیست و فاشیست، در اسکاندیناوی و اروپا، روند سریعی به خود گرفته است. سازمان ها و احزاب، مردم را می ترسانند که موقعیت کنونی شان را از دست خواهند داد و یکی از عامل مهم آن را نیز مهاجران و پناهندگان معرفی می کنند.
پایان
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#2,282
Posted: 3 Jul 2016 00:07
«دانلود کتاب نبرد مادرید»
- نویسنده : دان کورزمان
- مترجم : مهدی شهشهانی
- توضیح : کتاب در مورد جنگ داخلی در اسپانیا در زمان ژنرال فرانکو در قرن بیستم است
Download
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#2,283
Posted: 5 Oct 2020 02:41
دانلود کتاب The History of the Decline and Fall of the Roman Empire
- نویسنده : Edward Gibbon
- تاریخ انتشار : 1776-1789 میلادی
جلد 1
جلد 2
جلد 3
جلد 4
جلد 5
جلد 6
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 140
#2,284
Posted: 5 Oct 2024 23:08
کتاب تبارشناسی فرمانروایی های قفقاز در دوران باستان (هخامنشی، اشکانی، ساساتی)
- نویسنده: علی علی بابایی درمنی
- نشر: هزاره کرمان
- در دنباله معرفی کتاب «تبارشناسی فرمانرواییهای قفقاز در دوران باستان» آمده است: در سال 1828میلادی و پس از اشغال سرزمین قفقاز به دست نیروهای روسیهی تزاری، این دولت با آگاهی از پیوندهای تاریخی و دیرپای ایرانیان و مردمان قفقاز، برای دستکاری حافظهی تاریخی مردم قفقاز و جدایی همیشگی آن از ایران، به تاریخسازی بر پایهی رویارویی با تاریخ ایران برای مردمان قفقاز پرداخت. پایهی گزارشهای آنها از مناسبات تاریخی حکومتهای ایران و قفقازیان، لشکرکشیهای نظامی ایرانیان به قفقاز به منظور تغییر دین مردمان قفقاز از دوران باستان تا دوران معاصر بود. پس ار انقلاب کمونیستی اکتبر 1917میلادی، این تاریخسازی ابعاد تازهتری یافت و افزونبر تحریفهای یادشده، تاریخسازی روسی با ادبیات خاص تاریخنگاری مارکسیستی روایت شد.
- کتاب «تبارشناسی فرمانرواییهای قفقاز در دوران باستان»، بطلانی بر 200 سال تاریخنگاری روسی-مارکسیستی برای مردمان قفقاز است. نویسندهی این کتاب با ارایهی اسناد و منابع معتبر تاریخی نشان میدهد که عناصر فرهنگی و تمدنیِ سرزمین قفقاز به طور کامل در پیوند با ایران شکل گرفته است، و هرگونه بررسی تاریخ و فرهنگ این سرزمین، تنها در چارچوب تاریخ ایران بزرگِ فرهنگی امکانپذیر است.
- نخستین عنصر فرهنگساز و تمدنآفرین که در حیات ملی همهی ملتهای جهان از اهمیت بسیار زیاد برخوردار است، توانایی برپایی فرمانروایی است که نشانگر بلوغ فکری یک ملت است؛ به گواهی تاریخ، در قفقازِ دوران باستان و حتی پس از آن، تنها دودمانهایی به قدرت میرسند، یا مشروعیت فرمانروایی را به دست میآورند که همتبار شاهنشاهان ایران بودند؛ به ویژه در نگارش تاریخ دوران باستان، نمیتوان نهاد فرمانرایی در قفقاز را، جدا از نهاد همانند آن در ایران باستان تعریف کرد. عناصر دیگر فرهنگ و تمدن مردمان قفقاز نیز چون روایتهای ملی، چنان با روایتهای ملی ایرانیان در هم تنیده است که گاه تشخیص آنها از یکدیگر آسان نیست. برای نمونه، نگارش کتاب تاریخ شاهان گرجستان، بهگونهی کامل از الگوی خداینامههای ایرانی پیروی میکند، همانگونه که در روایتهای ملی ارمنی، داستان « رستمِ زال » اینگونه است.
- انتشار این کتاب، ایرانیان را امیدوار میکند که پژوهشگران ایرانی با پیروی از الگوی کتاب تبارشناسی فرمانرواییهای قفقاز در دوران باستان، پژوهشهای بیشتر دربارهی تاریخ و فرهنگ مردمان قفقاز چونان بخشی از ایران فرهنگی، و دیگر بخشهای ایران بزرگ ارایه دهند.