ارسالها: 23330
#21
Posted: 11 Jan 2014 20:33
پهلوانان میرا و نیمهخدایان
آتالانته
آسکلپیوس
آشیل
آنتیوپ
اودیسئوس
اورفئوس
اودیپ
ایکاروس
بلروفون
پانتهزیله
پرسئوس
پلئوس
پنلوپه
تانتالوس
تسئوس
دایدالوس
سیسیفوس
هراکلس
هیپولیتا
یاسون
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#22
Posted: 11 Jan 2014 20:44
دوازده ایزد المپنشین
آپولون
آپولون، خدای روشنایی (خورشید)، موسیقی، کمانداری (اما نه برای جنگ یا شکار)، پزشکی، هنرها و پیشگویی در اسطورههای یونان و رومی است. آپولون فرزند زئوس و لتو و برادر دوقلوی آرتمیس بود. زادگاهش جزیرهٔ دلوس است. وی در معبد دلفی پرستش میشد و یونانیان باستان، پیشگوی آن را روشنبین میدانستند. از القاب او میتوان به لوکئوس، فویبوس و ناموئیس اشاره کرد.
آپولون اژدهایی به نام پیتون را کشت و در جای وی (دامنهٔ کوه هلیکون) با میوزها (دختران زئوس و تمیس، ایزدبانوان هنرهای نهگانه) که ملازمانش بودند مسکن گرفت. او چنگ را که اختراع هرمس بود، ساز مخصوص خود کرد و خدای موسیقی و آوازهای خوش گشت. او پدر آسکلپیوس (ایزد پزشکی) و محافظ شهر تروآ بود.
آپولون که همیشه هوادار زئوس نبود، در دسیسهای به سرکردگی هرا شرکت کرد و با پوزئیدون، زئوس را به زنجیر کشید، تنها برای آن که ببیند تتیس و بریارئوس او را آزاد میکنند. زئوس نیز برای تلافی، او و پوزئیدون را مأمور ساختن دیوارهای تروا کرد.
گرچه آپولون مجرد باقیماند، ولی زنهای فانی بسیاری را به ابتذال کشاند و عاشق و فاسق خود کرد، که عبارتند از: کورنه، مادر آریستایوس، کورونیس، مادر آسکلپیوس (که کفرش باعث مرگ او با تیر آرتمیس شد)، مانتو، مادر موپسوس پیشگو، آریا مادر میلتوس (او دروئوپه پری را اغوا کرد و عشق او به مارپسا بیپاسخ ماند، زیرا او ایداس، رقیبش را ترجیح میداد) و دافنه که با مغازله با وی اصرار میورزید ولی دافنه از وی میگریخت. سرانجام دافنه پذیرفت با وی همبستر شود ولی از او باردار نگردد. آپولون در ابتدا پذیرفت، اما وقتی که خواست با وی نزدیکی کند، دافنه از پدر خویش، خدای رودخانه، کمک طلبید و پدرش وی را به درخت غار تبدیل کرد.
آپولون همانند هرمس، گرایشهای همجنسگرایانه داشت و عاشق هاکینتوس، فرزند پیروس پادشاه مقدونیه و موز کلیو (الهه تاریخ) بود ولی این جوان را بعدها آپولون کشت و همچنین سیپاریسوس یکی از نوادگان هراکلس، به طوری که به عنوان نشانه عشق به او یک آهوی مقدس هدیه داد. گل هاکینت از خون وی به وجود آمدهاست.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#23
Posted: 11 Jan 2014 20:48
آتنا
آتنا ، در اسطورههای یونان، الههٔ نگهبان شهر آتن بود و نام آتن را به افتخار او این چنین نامیدند. او ایزدبانوی عقل و خرد، فرزانگی، هنر، عدالت و جنگ بود. علاوه بر این، وی یکی از الهههای باکره و دختر زئوس و متیس (تیتان تأمل) که به عنوان اولین همسر زئوس محسوب میشد، بود. او قابل قیاس با مینروا در اساطیر رم باستان است.
آپولو پیشگویی کرد که متیس چنان باهوش است که جای زئوس را خواهد گرفت زئوس چنان از خرد متیس هراسان شده بود که وی را فریفت تا به شکل مگسی در آید و او را بلعید. پس از آن زئوس به قدری با خرد شد که انتخابی اشتباه مگر از روی طمع انجام نمی داد ولی پس از مدتی دچار سر درد شدیدی شد. تیتان ارباب شفا، پرومتئوس (یا در برخی تفسیرات دیگر هفائستوس)، سر او را با تبر شکافت و آتنا به صورت زنی کامل و سراپا پوشیده در زره و اسلحه از پیشانی زئوس خارج شد. آتنا فرزند مورد علاقه زئوس بود و با این که از عقل و خرد مادرش برخوردار بود، اما به پدر برتری نجست.
علی رغم اینکه او در نبرد شجاع و خشن بوده اما زنی جنگجو به شمار نمیآمده زیرا نبردهای او همه برای دفاع از حریم خانه و شهر در مقابل دشمنان بودهاست، اما گاهی هم بیرحمانه انتقام میگرفت. مثلاً زنی پارچهباف به نام آراخنه ادعا کرده بود دستساختههایش نسبت به دستساختههای آتنا برتری دارد. آتنا او را به مبارزه طلبید و بعد از پیروزی، او را به عنکبوت تبدیل کرد.
او همچنین با تیتانی به نام پالاس جنگید و او را کشت، پوستش را بالاپوش خود کرد و نام او را به نام خود افزود، چنانکه در ایلیاد گاهی هومر او را پالاس میخواند. در همان مرجع میخوانیم که جنگافزار محبوب او نیزهای از چوب درخت زبان گنجشک (ون) با نوک برنجی بوده و همچنین ایجس نیز در اختیار او بودهاست.
آتنا ایزدبانوی شهر و شهرنشینی، صنایع دستی و کشاورزی است. او برای تربیت و رام کردن اسب، افسار را اختراع کرد. از دیگر سازههای او میتوان به دوک نخریسی، چنگ، دیگ، شنکش، گاوآهن، کشتی و ارابه اشاره کرد. او فرزند محبوب زئوس به شمار میآمدهاست. به همین خاطر اجازه یافت تا از اسلحه پدرش (آذرخش) استفاده کند. درخت مورد علاقهٔ او زیتون و پرنده او جغد (به علامت خرد) بودهاست.
رومیان نیز این ایزدبانو را میپرستیدند و او را مینروا میخواندند.
آتنا، در هر دو منظومهٔ مشهور هومر، چکامهسرای مشهور یونانی، یعنی ایلیاد و ادیسه نقش کلیدی دارد.
او در جنگ تروا از طرافداران یونانیان بود و چون خدایان در جنگ درگیر میشوند، آتنا آرس را با سنگی به خاک میافکند و چون آفرودیته به یاری سربازی میشتابد و در نجات او میکوشد، آتنا ضربتی بر سینه او وارد میکند و بر زمینش میزند. او همچنین به هراکلس، یاسون، پرسئوس، اولیس و کادموس کمکهای فراوانی کرد.
نکاتی دیگر درباره ی آتنا
ظاهر آتنا: زن جوانی که کلاه خود پوشیده و زره در دست دارد و اغلب همراه یک جغد کوچک است.
سمبل آتنا: جغد، به نشانهٔ هوشیاری و خرد؛ سپری کوچک که تصویری از سر مدوسا روی آن است.
قدرتهای آتنا: منطق، هوش، مدافعی قدرتمند در جنگها اما همینطور صلح جویی قدرتمند.
قهرمانهای مورد علاقهٔ او: اودیسیوس، پرسیوس.
حقیقتی دربارهٔ آتنا: یکی از القاب او " چشم خاکستری " (Grey-eyed) است. آتنا به یونانیان درخت زیتون را بخشیده. برگهای زیرین درختان زیتون خاکستری رنگ هستند. میگویند، وقتی که باد برگها را تکان میدهد، یکی از چشمان آتنا نمایان میشود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#24
Posted: 11 Jan 2014 20:52
آرتمیس
آرتمیس در اسطورههای یونان الهه شکار، حیات وحش، بکارت، ماه و حاصلخیزی، دختر لتو و زئوس، و خواهر دوقلوی آپولو بود. آرتمیس یکی از الهههای باکره و مظهر پاکدامنی المپ به شمار میرفت. او قابل قیاس با دیانا در اساطیر رم باستان است. آرتمیس با هلال ماهی در بالای پیشانیش به تصویر کشیده میشد و بعضی اوقات او را با الهه ماه سلنه اشتباه میگرفتند. او همانند برادر دوقلوی خود آپولو که محافظ پسر بچه ها بود، محافظت از دختران کوچک تا سنین ازدواج آنها را به عهده داشت. اما هردوی آنها نیز موجبات مرگ ناگهانی و بیماری بودند، آرتمیس زنان و دختران و آپولو مردها و پسران را هدف قرار میداد.
کار اصلی آرتمیس پرسه زدن به همراه حوریهای خود در جنگل های کوهستانی و زمینهای کشت نشده برای شکار شیر، پلنگ و گوزن بود. او به تیر و کمانی از جنس نقره که به وسیلهٔ هفائستوس و سیکلوپها ساخته شده، مجهز بود. حس استقلال طلبی و روحیه طبیعی او توسط همه الهه مورد قدردانی قرار نمیگرفت. آفرودیته الهه عشق و زیبایی هیچ کنترلی بر روی او نداشت به این دلیل که او هیچ علاقهای به عشق نمیورزید، و هرا ملکه خدایان نیز هنگامی که آرتمیس در جنگ تروآ طرف تروجانها را گرفت، مجبور شد با او به مقابله بپردازد.
آرتمیس در اکثر شهرهای یونان مورد پرستش قرار میگرفت اما فقط به عنوان یک خدای ثانویه. اگرچه برای یونانیان ساکن آسیای صغیر (ترکیه امروزی)، او یک الوهیت برجسته بود. در افسوس یکی از شهرهای آسیای صغیر برای احترام به او معبد بزرگی به نام معبد آرتمیس بنا نهادند که به عنوان یکی از عجایب هفتگانه جهان نیز بودهاست. اما در شهر افسوس او عمدتاً به عنوان الهه باروری پرستش میشد. شکل تندیس آرتمیس در افسوس تا حد زیادی با سرزمینهای دیگر واقع در یونان متفاوت است به گونهای که او همیشه به عنوان یک زن شکارچی همراه با تیر و کمان خود به تصویر کشیده میشده است اما در افسوس او را به سبک شرقی نشان دادهاند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#25
Posted: 11 Jan 2014 20:55
آرِس
آرِس ، خدای جنگ و پسر زئوس و هرا در اسطورههای یونانی است. رومیها خدای جنگ خود یعنی مارس را (که مفهوم آن را از قوم اتروسک گرفته بودند) با آرس یونانی مطابق میدانستند. البته مارس نزد رومیان جایگاه برجستهتری داشت تا آرس نزد یونانیان. آرس را چندان قابل اعتماد نمیدانستند و او را زاده سرزمین دور تراکیه بشمار میآوردند.
وی یکی از سه ربالنوع بزرگ است که حتی کودکان نیز با آنها آشنایی دارند و نام هر سهٔ آنها با نام سیارات منظومهٔ شمسی یکی است: مشتری یا ژوپیتر (زئوس، شاه خدایان)، زهره یا ونوس (آفرودیته، الههٔ زیبای عشق) و بهرام یا مارس (آرس، خدای پهلوان و رشید جنگ).
یونانیان قدیم وی را در مجسمهها و تابلوهایشان، جوانی زیبا، نیرومند، خوش اندام و برهنه که گاه کلاه خودی بر سر و نیزهای به دست دارد، میپنداشتند و با این که آرس از ته قلب مهربان بود از وی میهراسیدند. با این حال، رومیان وی را به بزرگترین خدایان، پس از ژوپیتر بدل کردند و برای او جلال و شکوه خاصی قائل شدند.
آیین پرستش بهرام که یونانیان وی را آرس مینامیدند، از سرزمین سیتها که قبایل ایرانی نژاد بودند به یونان راه یافته بود. شاید بتوان گفت که وی اصلاً متعلق به اساطیر ایران بوده و در میان اسطورههای قدیمی ایرانی، او را مظهر یکی از عناصر طبیعی میشناختند. چنانچه ابوریحان بیرونی وی را آرس خواند.
تنهاعشق وی، آفرودیت، الههٔ عشق بود که ماجراها و مشکلات فراوانی را به دنبال داشت. زئوس، پدر خدایان، آفرودیت را به هفائستوس قول داده بود، ولی آفرودیت بذر عشق آرس را در دل میپروراند.
روزی هفائستوس تصمیم گرفت تا به جزیرهٔ لمنوس برود. آفرودیت موضوع را به اطلاع آرس رساند و وی را در زمان غیبت هفائستوس به قصر خویش دعوت کرد. ولی هلیوس، خدای خورشید (یا خود خورشید) راز آن دو را شنید و به هفائستوس گفت. هفائستوس به قصد کینه و ناراحتی، توری نامرئی در اطراف تخت خویش نصب کرد و آن جا را به قصد لمنوس ترک گفت. شب هنگام آرس به قصر آمد و با معشوقهٔ زیبایش، برهنه به تخت رفت و وی را بوسید و با وی عشقبازی کرد. در این هنگام بود که تور نامرئی، آن دو را تنگ در میان خود گرفت. در آن هنگام هفائستوس وارد شد و به آنها که کلک خورده بودند خندید و دیگر خدایان را خبر داد تا به آن جا بیایند و آن ننگ را تماشا کنند. (البته الهگان المپ نیامدند) زئوس سخت به خشم آمد ولی آرس که همه به صداقت وی گواهی میدادند، گفت که پیش از آن، با آفرودیت در معبد عشق، ازدواج نموده و آفرودیت به ابتذال نگرویدهاست. پوزئیدون خدای دریا چون آرس را بسیار دوست میداشت، وساطت کرد و هفائستوس آرس را آزاد کرد، مشروط بر این که تمام هدایایی را که به وی دادهاست را پس بدهد. آرس پذیرفت و با آفرودیت به قصر خویش در تراکیا رفت و آفرودیت از وی فرزندانی به نامهای اروس(خدای عشق) و هارمونیا (الههٔ تناسب) و دو پسر دوقلو به نامهای فوبوس (ترس) و دیموس (وحشت)، به دنیا آورد.
عشقهای دیگر وی، طبق اسناد و مدارکی در میان اساطیر، حقیقت ندارند و کسانی چون ائوس و آئروپ معشوقههای یاران آرس میباشند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#26
Posted: 11 Jan 2014 20:58
آفرودیته
آفرودیته ، در اسطورههای یونان فرزند پادشاه خدایان زئوس و حوری دریایی دیونه، الهه عشق، زیبایی و شور جنسی است. در اساطیر رومی با ونوس قابل قیاس است و کوپیدو پیام رسان عشق بود. نمادهای او دلفین، گل رز، گوشماهی، فاخته، گنجشک، آینه، قو و کمربند میباشند.
بر طبق روایات هزیود، آفرودیته هنگامی به دنیا آمد که اورانوس پدر تمام خدایان توسط پسرش کرونوس اخته گشت. کرونوس اندام تناسلی اورانوس را بریده و به اقیانوس انداخت که سبب ایجاد کف و حباب هایی در اقیانوس گشت. در اینجا بود که آفروس (به معنی کف دریا) و دیته (به معنی خارج شده) به وجود آمد و آب دریا او را در حالی که سوار بر گوشماهی بود، به ساحل جزیره قبرس و یا به کیترا برد. از قطرههای خون اورانوس نیز الهههای انتقام پدیدار شدند. اما بر طبق ایلیاد، اثر حماسی شاعر نابینای یونانی هومر، آفرودیته دختر زئوس و حوری دریایی دیونه بوده است.
آفرودیته یک زن جوان جذاب بود که لباس های ظریف به تن میکرد و علاقه زیادی به انداختن جواهرات داشت. مژههایی فر شده داشت و همیشه لبخندی در چهره دوست داشتنی او دیده میشد و عاشق لبخند زدن بود. چشمانش همانند آسمان تابستان آبی، پوستی به سفیدی کف دریایی که از آن به دنیا آمده بود داشت و موهایی به رنگ طلایی همانند اشعه خورشید در هنگام غروب داشت. زمانی که از آب خارج شده و پا به خشکی میزاشت، بعد از هر قدم او زیر جای پاهایش گل هایی میشکفتند و هنگامی که به جلسات خدایان دعوت میشد همه به او عشق ورزیده و او را تحسین میکردند.
همسر هفایستوس بود اما با بسیاری از خدایان و افراد زمینی رابطه داشت و از هر کدام فرزندانی آورد. بعد از تولدش به علت زیبایی، زئوس میترسید که خدایان بر سر ازدواج با آفرودیته با هم به نزاع بپردازند به همین خاطر او را به همسری هفایستوس درآورد. او به سختی باور میکرد که تا این حد خوش شانس باشد و از تمام قابلیتهای خود استفاده میکرد تا بیشترین جواهرات را برای او درست کند. او یک کمربند زیبا از طلا با بافت جادویی و ملیله دوز برای او درست کرد.
آفرودیته عاشقان بسیاری در میان خدایان و افراد زمینی داشت، از جمله معروفترین معشوقه زمینی او شاید آدونیس باشد. او همچنین با آرس خدای جنگ به صورت پنهانی رابطه عاشقانه داشت. برخی از فرزندان او عبارتند از اروس، انتروس، هایمنایس و آینیاس با معشوق تروجانی خود آنخیسس. او توسط خاریتس همراهی میشد.
در ماجرای اعطای «سیب زرین»، به پاریس، قول زیباترین دختر زمین، هلن را داد که موجب آغاز جنگ تروا شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#27
Posted: 11 Jan 2014 21:00
پوزئیدون
پوزئیدون ، در اساطیر یونان خدای نامهای بسیاری از جمله دریاها، رودخانهها، سیل، خشکسالی، زمین لرزه و اسبها بود اما او به خدای دریاها شهرت دارد و محافظ تمامی آبها است. او قابل قیاس با نپتون در اساطیر رم باستان است ولی نباید این دو را با هم اشتباه گرفت. پوزئیدون فرزند کرونوس و رئا، یکی از دوازده ایزد المپنشین و در بین آنها یکی از شش فرزندی بود که بالاخره توانست قدرتهای دنیا را تقسیم کند. برادران و خواهران او عبارتند از: هستیا، دیمیتر، هرا، هادس و زئوس. تقسیم بندی جهان بین او و برادرانش زئوس و هادس رخ داد. پوزئیدون فرمانروای دریاها شد، زئوس فرمانروای آسمان و دنیای زیرین هم نصیب هادس شد. نامهای الوهیت دیگری که به پوزئیدون نسبت داده شده عبارتند از خدای زمین لرزهها و اسبها. نمادهای مرتبط با پوزئیدون عبارتند از: دلفین، نیزه سهشاخ و سه ماهی چنگک دار نیزهای. پوزئیدون اغلب از نیروهای خود مانند زمین لرزه، آب و اسبها برای ترساندن و مجازات مردم بعنوان انتقام از آنها استفاده میکرد. او یکی از سرپرستاران پیشگوی معبد دلفی بود و بطور گسترده توسط دریانوردان مورد پرستش قرار میگرفت.
پوزئیدون در بکاربردن قدرت خود بر روی زنان همانند برادر خود زئوس بود. او معشوقههای بسیار داشت و پدر فرزندان بیشماری بود. پوزئیدون با آمفیتریت (یکی از پنجاه حوری دریایی که دختران نروس و اوکئانوس بودند) ازدواج کرد، و حاصل این پیوند یک نیمه انسان و نیمه ماهی به نام تریتون بود. او همچنین مدوسا (یکی از گورگونها) را نیز حامله کرد تا کریسائور و پگاسوس (اسب بالدار) را دنیا آورد. تجاوز به آیترا توسط پوزئیدون بدنیا آمدن تسئوس را به همراه داشت؛ او بعد از تجاوز به کاینئوس او را به درخواست خودش به یک مرد تبدیل کرد. تجاوز بعدی آمیمونه را گرفتار خود کرد، وقتی او سعی داشت از دست ساتیر فرار کند و پوزئیدون او را نجات داد. دیگر فرزندان پوزئیدون شامل: ایمولپوس، پولیفموس (یکی از سیکلوپها)، اوریان، شاه آمیکوس، پروتئوس، آگنور و بلوس از ائوروپه، پلیاس و پادشاه مصر بوسایرس بودند. او با خواهر خود دیمیتر نیز رابطهٔ عاشقانه داشته است و هنگامی که خود را به شکل یک اسب نر درآورده بود، با او نزدیکی نمود.
یکی دیگر از داستانهای بدنام پوزئیدون حاصل رقابت او با الههٔ جنگ، آتنا، بر سر شهر آتن بود. پوزئیدون بعد از آتنا دومین خدای پراهمیت در آتن بود و برای فریفتن دلهای مردم شهر، نیزهٔ سه شاخ خود را بر روی زمین پرتاب کرد و باعث بوجود آمدن بهار در آکروپولیس شد، اگرچه دست آخر آتنا به سبب دادن درخت زیتون به مردم آتن در این نبرد پیروز شد. پوزئیدون از این تصمیم خشمگین شد و دشتهای آتن را غرق سیلاب کرد. سرانجام، آتنا و پوزئیدون با آمیختن نیروهای یکدیگر با هم متحد شدند. با وجود اینکه پوزئیدون خدای اسبها بود، آتنا اولین ارابه را درست کرد. همچنین آتنا اولین کشتی را ساخت تا بر روی دریایی که پوزئیدون فرمانروای آن بود حرکت کند.
دریانوردان برای داشتن سفری مطمئن به او متکی بودند و او را پرستش میکردند و بسیاری از مردم اسبهای خود را به نشانهٔ قدردانی و احترام به او با غرق کردن آنها قربانی میکردند. او در اعماق اقیانوسها در قصری ساخته شده از مرجان و جواهرات زندگی میکرد و سوار بر ارابهای میشد که توسط اسبها کشیده میشدند. اما پوزئیدون بسیار بد خلق بود و خلق و خوی او گاهی اوقات منجر به خشونتهایی میگردید. هنگامی که از روحیه خوبی برخوردار بود، سرزمینهای جدیدی در آبهای آرام خلق میکرد و در مقابل وقتی خلق و خوی بدی داشت، نیزه سهشاخ خود را به طرف زمین پرتاب میکرد که باعث ایجاد زمین لرزه، چشمههای متلاطم، خسارت به کشتیها و غرق شدن انسانها میگردید.
بر طبق نوشتههای پوسانیاس، پوزئیدون قبل از آپولو، یکی از سرپرستاران پیشگوی معبد دلفی بود.
پوزئیدون با همکاری آپولو دیوارهای تروا را در ازای پاداشی برای شاه لائومدون ساختند و از این رو تروا، نپتونیا پرگاما نام گرفت. اما وقتی ساخت دیوار به اتمام رسید، لائومدون مزدشان را نپرداخت و حتی آنها را تهدید کرد، چون به دیواری که یونانیان در اطراف کشتی خود ساخته بودند حسد میورزید. پوزئیدون نیز در عوض هیولایی دریایی را به شهر فرستاد که لائومدون، دخترش هسیونه را به عنوان قربانی پیشکش هیولا کرد تا آن را ببلعد، اما هراکلس هسیونه را نجات داد و هیولا را از بین برد. در طرف دیگر آپولو نیز برای انتقام تروا را به طاعون مبتلا کرد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#28
Posted: 11 Jan 2014 21:03
دِمِتِر
دِمِتِر ، در اساطیر یونانی، یکی از اولمپیان و الهه حاصلخیزی است. فرزند کرونوس و رئا بود. از برادرش زئوس، پرسفون را به دنیا آورد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#29
Posted: 11 Jan 2014 21:06
زئوس
زئوس در اساطیر یونانی، پادشاه خدایان و فرمانروای تمام زیارتگاههای واقع در کوه المپ است. او کوچکترین فرزند کرونوس و رئا بود. معادل آن در اسطورههای رومی ژوپیتر و در دین کرتیان ولخانوس است. نام زئوس مربوط است به کلمهٔ یونانی dios به معنی «درخشان». واژه زئوس با بخش نخست واژه لاتین ژوپیتر Jupiter و واژه مورد کاربرد برای روز پیوند دارد. زئوس خدای آسمان رخشان و نیز توفان و هم بدین دلیل سلاح او آذرخش بود که آن را به سمت کسی که او را ناخشنود کرده، پرتاب میکردهاست. یکی از مواردی که او را بسیار خشمگین میکرد دروغگویی و پیمانشکنی بودهاست. از دیگر نشانههای او میتوان به عصای سلطنتی، عقاب و سپر او (ساخته شده از پوست بز املتیا) اشاره کرد.
کرونوس، پدر زئوس، شنیده بود که توسط یکی از فرزندانش سرنگون خواهد شد. به همین دلیل فرزندان خود را میبلعید. اما زئوس که فرزند ششم بود توسط رئا و گایا نجات پیدا کرد. رئا سنگ بزرگی را قنداق پیچ کرده و به کرونوس داد، وی نیز که فکر میکرد این سنگ بزرگ زئوس است آن را بجای زئوس بلعید. رئا نیز از این فرصت استفاده کرده و او را به غاری در کوههای دیکتی واقع در کریت برده و مخفی نمود.در آنجا بزی مقدس به نام آمالتئا زئوس را شیرخورانده و بزرگ میکرد که بعدها او به عنوان پرستار زئوس شناخته میشد. سپس زئوس با کرونوس و دیگر تیتانها وارد جنگ شد و آنها را شکست داد و پدر را سرنگون کرد. بچههای بلعیده شده را توسط معجونی از مس تند و شراب که متیس ساخته بود از شکم کرونوس بیرون آورد و به همراه آنها کرونوس را تا ابد در تارتاروس زندانی کرد. سپس با برادرانش براساس قرعه، فرمانروایی عالم را میان خود تقسیم کردند. زئوس فرمانروای آسمان و زمین شد، پوزئیدون فرمانروای دریاها و دنیای زیرین هم نصیب هادس شد.
زئوس جوانترین فرزند رئا و کرونوس بود. او بزرگترین فرمانروای کوه المپ و معبد تمام خدایانی که در آنجا بنا شده بودند، بود. با بودن بزرگترین حکمفرما او قانون، عدالت و معنویت را تعیین مینمود، و این مسئله او را رهبر روحانی خدایان و انسانها نمود. زئوس خدای آسمانها و ملکوت اعلا بود و خدای باران و آورندهٔ ابرها که بر آذرخش یا صاعقهٔ هراس انگیز نیز فرمان میراند. قدرتش برتر از قدرت تمامی خدایان دیگر بود. در داستان ایلیاد وی به خانوادهاش چنین میگوید: «من قدرتمندترین هستم. بیازمایید تا بر شما آشکار شود. طنابی از طلا به آسمان ببندید و آن را استوار نگه دارید، تمامی خدایان و الههها. شما نمیتوانید زئوس را فرود آورید. اما من اگر بخواهم شما را به زیر بکشم، آنگاه خواهم توانست. من طناب را به کنگرهٔ اولمپ استوار میبندم و همه در هوا آویزان خواهند ماند، آری، هم زمین و هم دریا.» با وجود این، زئوس نه قادر متعال بود و نه دانای کل. هم میشد با او به مخالفت برخاست و هم او را فریفت. در ایلیاد پوزئیدون، و نیز هِرا، او را میفریبند. گهگاه سخن از این میرود که قدرت مرموز و اسرار آمیز، یعنی سرنوشت یا تقدیر از زئوس نیرومندتر بودهاست. هومر هِرا را بر میانگیزد تا با لحنی سرزنش آمیز از او بپرسد که آیا میتواند انسانی را که تقدیر محکوم به مرگ کردهاست دوباره زنده کند یا نه؟
انتظار بر آن بود که همسر زئوس کاملاً در حد مقام وی باشد و هم بدین دلیل در اسطورهها از دیونه مادر افرودیت به عنوان همسر او یاد شده است. نام دیونه مترادف زئوس و در زبان لاتین ژونو و در زبان اتروریایی یونی Uni است. اما غالباً در اساطیر همسر زئوس همانا هرا و نام او به معنی قهرمان بانو است و این عنوان مقامی در خور همسر پادشاه خدایان است. هرا در آرگوس کیش ویژه خود را داشت و بی تردید بازمانده ایزدبانوی مادر یونانی بود. طبق افسانه، متیس الهه پروا اولین همسر زئوس بود که آتنه را برای او به دنیا آورد. او با هرا که خواهرش بود، ازدواج کرد، هرا برای او آرس، هفایستوس، هیبه و ایلیتویا را به دنیا آورد. اما به خاطر داشتن ماجراهای عشقی فراوان او از معشوقههایش فرزندان بسیاری داشت. هنگامی که او لدا ملکه اسپارت را فریفت، خود را به شکل یک قوی زیبا درآورد و از تخمی که لدا به عمل آورد ۲ جفت فرزند دوقلو به دنیا آمدند: کستور و پولیدوسز و کلیتمنسترو و هلن تروایی، لتو برای او دوقلوهای آپولون و آرتمیس را به دنیا آورد، از آلکمنه صاحب هراکلس نامآورترین پهلوان یونانی شد، دمتر که مادر پرسفونه بود، ائوروپه که برایش مینوس، رادامانتوس و ساریدون به دنیا آورد و...
اورا سمبول یا نماد عاشق پیشگی و نرد عشق باختن با زنان بی شمار و حیله گریهای گوناگون برای پنهان ساختن خیانتهایی که به همسرش میکرد معرفی کردهاند. در برابر این پرسش که چرا این کردارها را به سرور و فرمانروای کل خدایان نسبت دادهاند، محققان و دانش پژوهان گفتهاند که زئوسی که در آوازها و داستانها از او یاد میشود آمیزهای است از تمامی خدایان. هرگاه پرستش وی به شهری میرسید که خود خدایی فرمانروا داشت، آن دو به تدریج در هم ادغام میشدند. همسر آن خدا نیز به زئوس میرسید. اما نتیجه ناخوشایند بود و یونانیان ادوار بعد این گونه عشقبازی و شهوترانی بی پایان را نپسندیدند.
در جنگ تروا پس از آنکه با شکست پاریس از منلائوس از سپاه یونانیان، جنگ به ظاهر پایان مییابد، خدایان در المپ شورایی برپا میکنند و خواستار خون بیشتری میشوند. زئوس به صلح رای میدهد ولی چون همسرش هرا سخن به مخالفت با او میراند، ترسان رای خود را پس میگیرد و به نابودی تروا رضایت میدهد.
در هنر، معمولاً زئوس به مانند یک مرد میان سال همراه با ریش اما دارای چهرهای جوان و دارای نیرو تصویر میشد. او بسیار شاهوار و با ابهت به نظر میرسید. نقاشان و هنرمندان سعی در بازسازی قدرت زئوس در کارهای خود دارند، معمولاً با دادن حالتی که گویا در حال پرتاب کردن آذرخش خود است. مجسمههای زیادی از زئوس وجود دارد، اما بدون شک زئوس آرتیمیزیوم زیباترین آنهاست. در گذشته گمان میشد که آن پوزئیدون است، این تندیس در موزهٔ ملی باستانشناسی آتن قابل دیدن است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#30
Posted: 11 Jan 2014 21:11
هرا
هرا، در اساطیر یونانی، الهه آسمانها است.
هرا فرزند کرونوس و رئا و خواهر زئوس بود. با زئوس ازدواج کرد و آرس، هبه و هفایستوس را به دنیا آورد. او عمدتاً به عنوان الهه ازدواج و زایش پرستش میشد. او زنی سختگیر و بسیار حسود بود و معشوقهای زئوس را به شدت آزار میداد. گفته میشد بکارت هرا هر سال با شستشوی خود در چشمه کاناتوس دوباره احیا میشد. گاو و طاووس برای او حیوانهایی مقدس بودند.
در جنگ تروا از یونانیان جانبداری کرد و زمانی که زئوس به صلح حکم داد با او مخالفت کرد و قول داد اگر زئوس با نابودی تروا موافقت کند، اجازه میدهد زئوس موکنای و آرگوس و اسپارت را با خاک یکی کند پس جنگ تشدید شد.
مطابق رومی آن، یونو است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.